پایان نامه بررسی و شناخت علل و عوامل مرتبط با کجروی اجتماعی در بین نوجوانان دانش آموز دختر

پایان نامه بررسی و شناخت علل و عوامل مرتبط با کجروی اجتماعی در بین نوجوانان دانش آموز دختر

 

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 150 صفحه می باشد.

 

فهرست
مقدمه: ۱
تاریخچه در جهان و ایران ۴
سقراط: (۳۹۹ – ۴۷۰ قبل از میلاد) ۵
افلاطون (۳۴۷- ۴۲۸ قبل از میلاد) ۶
ارسطو (۳۲۲- ۴۸۳ قبل از میلاد) ۶
چارچوب نظری تحقیق ۱۳
دیدگاه زیست شناختی: ۱۳
نظریه جانی زادگان: ۱۴
نظریه آیزینگ: ۱۴
نظریه تیپ شناسی شلدون: ۱۵
تئوریهای روانشناسی انحرافات ۱۶
مکتب فروید ۱۸
۱- نهاد: ۱۹
۲- من یا خود ۲۰
۳- من برتر ۲۰
نظر جامعه شناسان ۲۱
انحرافات اجتماعی از نظر دورکیم ۲۱
۱٫قواعد: ۲۴
۲٫اتصال: ۲۵
۳٫اختیار: ۲۵
آلبرت کوهن: ۳۳
تئوری برچسب زنی ۳۷
نظریه ها: ۴۱
نظریه مرتن: ۴۲
تعاریف و اصلاحات مرتبط با کجروی اجتماعی و مفاهیم آن: ۴۳
تعریف کجروی: ۴۳
تعریف انحراف و یا کجروی اجتماعی: ۴۴
تعریف انحراف اجتماعی با توجه به ملاک اجتماعی: ۴۴
تعریف آماری کجروی اجتماعی: ۴۵
تعریف بزهکاری: ۴۶
تعریف رفتار انحرافی: ۴۶
انواع انحرافات کجروی ها ۴۷
۱- انحرافات غیرآگاهانه ۴۷
۲- انحرافات آگاهانه: ۴۸
کجروی گروهی: ۴۹
بزهکاری نوجوانان: ۵۰
انحراف جنسی: ۵۲
عوامل مؤثر و مرتبط با کجروی های اجتماعی: ۵۳
رابطه جنسیت با انحرافات: ۵۳
تبیین جرم در گروههای سنی مختلف: ۵۴
رابطه سواد با انحراف: ۵۵
آموزشگاه و مدرسه به عنوان نهادی آسیب زا و آسیب زدا: ۵۶
نقش معلم در گرایش نوجوان به انحرافات: ۵۷
نقش روح جمعی حاکم در مدرسه در تمایل انحرافات دانش آموزان: ۵۸
خانواده: ۵۸
روش های نادرست والدین در دوران بلوغ: ۶۰
خودخواهی و استبداد والدین در انضباط فرزندان: ۶۱
افراط در محبت و عوارض ناشی از آن: ۶۳
عوارض روانی افراط در اعمال قدرت: ۶۴
عوارض ناشی از کمبود اعمال قدرت در خانواده: ۶۵
گروه همسالان: ۶۶
دوستان و تقلیدپذیری از آنان: ۶۷
اعتیاد به مواد مخدر: ۶۹
رابطه بزهکاری فرزندان و الکلیسم والدین: ۷۰
فقر و بیکاری: ۷۲
عقده حقارت: ۷۳
عوامل اجتماعی بروز عقده حقارت: ۷۴
طلاق: ۷۵
از هم پاشیدگی کانون خانواده: ۷۶
وضع روانی کودکان پس از طلاق والدین: ۷۷
تأثیر وجود زن پدر بر ناسازگاری کودکان: ۷۸
توجیه کیفی آثار شوم یتیمی: ۷۹
نقش عدم کفایت مسکن در بروز کجروی: ۸۱
سستی پایه های مذهبی: ۸۲
اختلاف خانوادگی ۸۳
جمع بندی و نتیجه گیری: ۸۴
فایدة تحقیق: ۸۷
اهداف تحقیق ۸۹
بیان مسئله: ۹۰
سؤالات تحقیق ۹۵
فرضیه های تحقیق ۹۶
روش تحقیق ۹۸
جامعه آماری ۹۸
حجم نمونه و روش نمونه گیری ۹۸
ابزار اندازه گیری (ابزار سازی ) ۹۹
روش های تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات ۱۰۰
متغیر های مورد مطالعه ۱۰۱
انواع متغیر ها تحقیق: ۱۰۱
تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها: ۱۰۲
تحصیلات والدین : ۱۰۲
درآمد : ۱۰۲
شغل والدین : ۱۰۳
پایگاه اجتماعی ۱۰۳
نظارت اجتماعی ۱۰۴
مشارکت های فرهنگی ۱۰۴
خانواده از هم گسیخته ۱۰۵
تعداد اتاق ها ۱۰۵
نتیجه گیری: ۱۳۴
پیشنهادات ۱۳۸
تنگناها و محدودیت های پژوهش: ۱۴۰
فهرست منابع: ۱۴۱

 


تعریف کجروی:
کجروی را می توان ناهمنوایی با هنجار با مجموعه ی معینی تعریف کرد که توسط تعداد قابل ملاحظه ای از مردم در اجتماع و یا جامعه ای پذیرفته شده است جامعه از اعضای خود انتظار دارد که از ارزش ها و هنجارها تبعیت کند ولی همیشه عده ای در جامعه هستند که پاره ای از مدل های رفتاری و ارزش ها را نپذیرفته و اطاعت نمی کنند و جامعه آنها را ناهمنوا و ناسازگار و آنهایی را که از ارزش ها و هنجارها تبعیت می نمایند «همنوا» می نامد و همچنین رفتار اشخاص ناهمنوا را ناهنجار و رفتار اشخاص همنوا را به هنجار می خوانند البته همه افراد همیشه رفتاری به هنجار و نابهنجار ندارند. بلکه ممکن است کسی که رفتاری نابهنجار دارد رفتار خود را با تغییر هنجارهای جامعه متعادل سازد و رفتاری بهنجار پیدا کند ولی اگر رفتار «نابهنجار» شخصی زودگذر نباشد و دیرزمانی ادامه یابد او را «کجرو و منحرف» و رفتارش «کجروی اجتماعی» می خوانند[۱].
تعریف انحراف و یا کجروی اجتماعی:
مفهوم انحراف و یا کجروی شامل هرگونه رفتاری می شود که با هنجارهای اجتماعی همنوایی ندارد اگرچه د رعمل همة هنجارهای اجتماعی به طور خاص دارای اهمیت یکسانی نبوده و عدم همنوایی با آنها ممکن است اغماض و حتی نادیده گرفته شود. بنابراین جامعه شناسی و جرم شناسی متوجه آن دسته از نقض هنجارها است که توسط عده زیادی از مردم گناه تلقی می گردد. از این رو انحراف یا کجروی اجتماعی عبارت است از رفتاری که هنجارهای اجتماعی را نقض کرده و در نتیجه از نظر تعداد بسیاری از مردم قابل نکوهش است[۲].
تعریف انحراف اجتماعی با توجه به ملاک اجتماعی:
انسان موجودی اجتماعی است که باید در قالب الگوهای فرهنگی و اجتماعی زندگی کند و یا اینکه تا چه حد رفتار فرد با هنجارها، سنت ها و انتظارات جامعه مغایرت دارد و جامعه چگونه در بارة او قضاوت می کند ملاک و معیار دیگری برای تشخیص رفتار غیرعادی است. بدین ترتیب رفتاری که مورد قبول جامعه نباشد نابهنجار بوده و انحراف تلقی می شود[۳].
همانگونه که ملاحظه می شود معیار بالا دارای محدودیت هایی است که اول اینکه هنجارهای اجتماعی نسبی اند یعنی رفتاری که در یک جامعه غیرعادی محسوب می شود ممکن است در جامعه دیگر عادی به حساب آید. دوم اینکه هنجارهای اجتماعی و ارزش های فرهنگی در شرایط مختلف ممکن است تغییر کند و به عبارت دیگر آنچه در یک زمان معمول است در زمان دیگر به هیچ وجه قابل قبول نباشد.
تعریف آماری کجروی اجتماعی:
یکی از روش های متداول برای تشخیص رفتار نابهنجار روش توزیع فراوانی خصوصیات متوسط است که انحراف از آن غیرعادی بودن را نشان می دهد و در روش آماری یک حد متوسط وجود دارد که افراد بهنجار را شامل می شود. کسانی که بیرون از این حد قرار دارند نابهنجار محسوب می گردند. هنجارها یا معیارهای اجتماعی مواردی هستند که اکثریت افراد جامعه آن را پذیرفته اند که این خود در واقع یک کلام آماری است. یعنی از نظر آماری وقتی گفته می شود که لباسی مد شده یعنی اکثریت افراد جامعه آن را می پوشند و بنابراین صنعتی که اکثر افراد جامعه نپذیرند خارج از هنجار محسوب شده و غیرطبیعی یا نابهنجار تلقی می شود. بر اساس تعریف آماری می توان گفت که نابهنجاری یعنی: انحراف کمی از معیار متوسط آماری[۴].
تعریف بزهکاری:
ژامبون مرلن می نویسد: «بزهکاری پدیده ای است که بدون توجه به برهکار می توان آن را مورد بررسی قرار داد و تراکم جرم، اهمیت گونه های مختلف جرایم تغییرات اجتماعی جرایم را از نظر مکان، زمان، نژاد، مذهب و … دقیقاً تحقیق کرد».
در ایران بزهکاری به کلیة جرایمی گفته می شد که در صورت ارتکاب، به موجب قوانین قصاص، دیات، حدود و تعزیرات دارای مجازات هستند. در نظام جزایی گذشته ایران بزهکاری شامل مجموعه جنایات، جنحه و خلاف های ارتکابی بوده است[۵].
تعریف رفتار انحرافی:
انحراف و یاکجروی در دایره المعارف علوم اجتماعی چنین تعریف شده است. «رفتاری است که مغایر با معیارهای پذیرفته شده یا انتظار اجتماعی گروه و یا جامعه خاص» به عبارت دیگر رفتار انحرافی به مفهوم رفتاری است که به طریقی با انتظارهای رفتاری مشترک یک گروه خاص سازگاری ندارد و یا اعضای جامعه آن را ناپسند و یا نادرست می دانند در واقع هر جا جامعه از اعضای خود انتظار دارد از ارزش ها و هنجارها تبعیت کنند اما همواره عده ای پیدا می شوند که پاره ای از این ارزش ها و هنجارها را رعایت نمی کنند. جامعه اشخاصی را که برخلاف آنها رفتار می کنند «ناسازگار» می خوانند از این رو مراد از ناسازگاری اجتماعی نقض هنجارهای اجتماعی است[۶].
انواع انحرافات کجروی ها
۱- انحرافات غیرآگاهانه
در تمام جوامع، یکی از هدف های نظام آموزشی جامعویدن و فرهنگساز کردن فرد است. خانواده، نیایشگاه (مسجد، کلیسا) مدرسه، رسانه های جمعی و سایر نهادهای جامعوی.
از طریق آموزش فرد را آماده می کنند تا صفحات و خصوصیات عضو جامعه یا جامعوی بودن را کسب کند. نوزاد انسان یکی از ناتوان ترین موجودات است و برخلاف سایر موجودات زنده، مدت ها طول می کشد تا تواایی زیست فردی و جامعوی کسب کند. لذا تا سن معینی امور جامعوی و ارزش های مربوط را فرا میگیرد.
حد سنی آموزش از جامعه ای به جامعة دیگر و نیز از امری به امر دیگر فرق می کند تا کودک به حد رشد بلوغ برسد. در قوانین اسلامی ایرانی، حد تکلیف شدن در واقع معادل با حد «اهلیت» است و پیش از این دوره را باید حد غیرجامعوی نامید که نوجوان هنوز به سن قانونی نرسیده است. اگر پیش از این موقع، انحرافی از وی سرزند جامعه و قانون اغماض می کند و حجتی در سنین پایین تر به خاطر اهلیت نداشتن و «نادانی» اهمیتی به انحراف مربوط نمی دهند، زیرا آن را ناشی از ناآگاهی می دانند.
این امر تنها در مورد کودکان صادق نیست، بلکه بیماران روحی و پریش روانان بزرگسال هم تابع چنی داوری هستند؛ زیرا اعمال آن ها نیز احتمالاً نیندیشیده و ندانسته صورت می گیرد[۷].
۲- انحرافات آگاهانه:
این نوع انحراف آن است که فردی یا عده ای دانسته، بر اساس نظام ارزش های ویژه ای به اعمالی دست می زنند که با ارزش و اعتبارات جاری جامعه م نافات دارند. یکی از ملاک های تعیین کننده آگاهانه و غیرآگاهانه بودن اهلیت عاملین می باشد. هر چند که ممکن است انحرافی واقعاً ناآگاهانه بوده باشد. ولی استنباط جامعه از آن آگاهانه است بدین سان به شخص منحرف «بالغ» نسبتی داده می شود که پیش از آن دارا نبوده است.
باید در نظر گرفت که شخص منحرف همة ارزش های جامعه را نفی نمی کند، بلکه فقط قسمتی از آن ها را نمی پذیرد حتی ممکن است همة ارزش های موجود را بپذیرد و فقط در چگونگی قرار گرفتن آن ها در سلسله مراتب ارزش ها تجدید نظر به عمل آورد. مثلاً در مسائل دینی هر چند که بسیاری از ملل و اقوام هدف مشترک و واحدی چون ستایش خداوندگار دارند، ولی چگونگی این ستایش از قومی به قوم دیگر متفاوت است و چه بسا قومی خود را ذیحق و راه دیگران را باطل می پندارند[۸].
کجروی گروهی:
گروهی از افراد که به صورت دسته جمعی برخلاف هنجارهای پذیرفته شده فرهنگی جامعه عمل می کنند کجروی گروهی را مرتکب می شوند. کجروی گروهی معمولاً در داخل «خرده فرهنگ کجرو» جامعه انجام می گیرد. خرده فرهنگ منحرف، گروهی از کجروان را در بر میگرد که شیوه ی زندگی یکسانی دارند و پیوسته با یکدیگر در تماسند، یاری گر هم هستند و ضمن شرکت در فعالیتی که جامعه بزرگتر آن را انحراف آمیزی خواند به خرده فرهنگشان وفا دارند. آنان در مواقع ضروری پشتیبان و حامی یکدیگرند و برای ارتکاب رفتارهای خلاف تسهیلاتی را برای هم فراهم می آورند. مانند روسپیان، هم جنس بازان، معتادان، دسته های تبهکار، جیب برهای حرفه ای نمونه ای از این خرده فرهنگ ها را تشکیل می دهند[۹].
بزهکاری نوجوانان:
دوره نوجوانی که معمولاً از ۱۱ یا ۱۲ سالگی شروع می شود، متمم دوره کودکی است و دوره تحول جسمی و روانی فرد است. رشد سریع اعضا سبب بیداری هوس ها و احساسات و رویاهای گوناگون می گردد و از درون نوجوان فشارهایی را بر وی تحمیل می کند که برایش ناشناخته است. این فشارهای ناشناخته، نگرانی ها و هیجان هایی را در پی دارد که برای نوجوانان سابقه نداشته است. در این دوره عاطفه و احساسات نوجوان برای تأمین و درک لذت جنسی با یکدیگر همکاری می کنند و هر چه با عشق و زیبایی رابطه داشته باشد، بیشتر سبب هیجان ظاهری او می شود و قصورات و تخیلات شاعرانه و تعبیرات و تشبیهات او لذت آور و بی پایان است. به همین دلیل نوجوانان زودتر از بزرگسالان تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی قرار گرفته، مرتکب جرم می گردند. در این دوره پسران غالباً وسایل الکتریکی و وسایل نقلیه (دوچرخه و موتورسیکلت، اتومبیل) را به سرقت می برند[۱۰].
آنچه مسلم است اگر نوجوان به این نتیجه برسد که خانواده، مدرسه و دوستان به او بی توجه هستند، ممکن است واکنش های پرخاشگرانه از خود نشان دهد و یا به جامعه بدبین شده و در زمانی که خود را توانا احساس کند، از آن انتقام بگیرد.
تقلب، دروغ گویی،تجاوز و نقض هرگونه مقررات اجتماعی جزء سرنوشت آنها شده و هیچ گونه احساس گناه در برابر اعمال و رفتار زشت و مجرمانه خود نشان نمی دهند. بزرگترین دشواری جهان کنونی را افرادی فراهم می کنند که دچار نوعی اختلال های منشی هستند. بزهکاری از این دیدگاه یکی نوع علامت و نشانه اختلال عمیق در منش بزهکار است[۱۱].
همانگونه که ملاحظه می شود اختلال های منشی باعث به وجود آمدن انواع جرایم وانحرافات می شود. همچنین می توان گفت: خانواده نابسامان، از هم پاشیده و عدم مراقبت والدین و بی توجهی آنان به تعلیم و تربیت فرزندان و زندگی در محیط آلوده و منحرف کننده، اساس چنین رفتارهای انحرافی غیرانسانی را در کودک پایه گذاری می نماید.


انحراف جنسی:
سخن از انحرافات جنسی چندان آسان نخواهد بود. ضابطه ای دقیق و جهانی برای تشخیص انحرافات جنسی در دست نیست. اجتماعیون روش های لذت و یا ارضای جنسی را مورد قبول و تصویب جامعه نباشد انحراف دانسته اند. زیست شناسی در روابط جنسی فقط به تولید مثل و بقای نوع توجه دارد. هرگونه آمیزش جنسی که در راه نیل به این هدف نباشد انحراف محسوب خواهد شد. اخلاق به ما دستور می دهد که زندگی و نحوه رفتار ما باید عاقلانه باشد و وجود ما منشأ خیر برای خود ما و نوع ما باشد. در ارضای تمایلات و شهوات نفاسانی رعایت خود و قیود مقتضی اجتماعی ضرورت دارد باید بر نیروی سهمگین شهوات جنسی مسلط بود وآن را به نفع خود و جامعه مهار کرد. به این ترتیب انحراف جنسی از نظر اخلاقی روشن است: هر نوع ارضای جنسی که م ورد نکوهش وجدان اخلاقی قرار گیرد و بلافاصله احساس ندامت دست دهد انحراف جنسی محسوب می شود. در مسأله زناشویی بعضی از انحرافات شناخته شده موجب می شود که بعضی از مردان وجهی به مقام والای انسانی زن ننماید و رفتاری غیرانسانی در پیش گیرند و بخواهند در روابط زناشویی خود طبع بیمارگونه آنان حکم فرما باشد[۱۲].
عوامل مؤثر و مرتبط با کجروی های اجتماعی:
رابطه جنسیت با انحرافات:
جرایمی که زنان مرتکب می شوند و حتی وسایل و روش هایی که به کار می گیرند با مردان متفاوت است. تئوری های زیست شناخیت این امر را به ترشح غدد جنسی نسبت می دهند. تئوری های زیستی – جامعه شناختی قدرت بدنی را مطرح می کنند و عنوان می کنند که جرایمی که نیاز به تحرک و چالاکی بیشتری دارد در میان مردان رایج تر است. اما آنچه مشخص است جرایم زنان بیشتر با فحشا مطرح می شود. قتل عمد به عنوان هم دستی با معشوق برای کشتن همسر نیز در این بین دیده می شود. جرایمی مثل سقط جنین نیز از جرایم زنان است. جنسیت در صورت پذیرش نظریه مرتون «تلاش و فشار برای موفق شدن» در نوع جرایم تأثیر دارد با توجه به عدم وجود وسایل برای دستیابی به اهداف در زنان می بایست جرایم زنان همواره بیشتر از مردان باشد حال آنکه جرایم زنان به مراتب کمتر است[۱۳].
همان گونه که ملاحظه می شود نوع جنسیت یکی از عوامل تأثیرگذار بر بروز کجروی های اجتماعی است. چنانچه مشاهده می شود میزان جرم و جنایت در مورد زنان بسیار کمتر از مردان است، احتمالاً به علت تفاوت های کلی اجتماعی شدن میان مردان و زنان و به علاوه شرکت زیادتر مردان در قلمروهای غیرخانوادگی.
تبیین جرم در گروههای سنی مختلف:
بین سن و جرم رابطه ی مستقیم وجود دارد. در بیشتر کشورها، حداقل سنی که کودکان در صورت انجام اعمال خلاف مسئول شناخته شده و محاکمه می شوند، هفت سالگی است . کودکان به دلیل نظارت و سرپرستی والدین کمتر مرتکب جرم می شوند. با شروع دوره بلوغ و فعالیت اجتماعی بر تعداد بزهکاران کودک و نوجوان افزوده می شود. البته حدود سنی که تعداد جرم ها را به حداکثر می رساند در کشورها و حتی مناطق مختلف یک کشور در دو جنس مرد زن متفاوت است. «کتله»[۱۴] می گوید که تعداد بزهکاری در ۲۵ سالگی به حداکثر می رسد. در صورتی که «دوگریف»[۱۵] ۲۵ تا ۳۰ سالگی و زیلینگ[۱۶] ۲۵ تا ۳۵ سالگی را حداکثر تعیین می کنند. معمولاً موارد بزهکاری بعد از سن ۵۰ سالگی کاهش می یابد[۱۷].
به طور کلی ملاحظه می شود: اوضاع اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی کشورهای مختلف در حداکثر و حداقل سن بزهکاری مؤثر است و سن می تواند یکی از عوامل گرایش و تمایل به کجروی محسوب گردد.



خرید و دانلود پایان نامه بررسی و شناخت علل و عوامل مرتبط با کجروی اجتماعی در بین نوجوانان دانش آموز دختر


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.