مقدمه
مصرف قارچ به عنوان غذای بشر به روزگار باستان باز می گردد.در فرهنگ های قدیمی چون هند ، یونان و روم ، قارچ به عنوان یک غذای لذیذ در رده های سلطنتی توصیه شده است.امروزه با پیشرفت تکنولوژی های برتر و درک بالاتر از ارزش غذایی ، قارچ در تعدادی از نقاط جهان جایگاه مهمی در عادات غذایی مردم اشغال کرده است.
دیدگاه های متفاوتی درباره منشأ لفظ قارچ وجود دارد.در زبان لاتین Fungo به معنی شکفتن است و این واژه ای بود که برای نسبت دادن به قارچ و رویش های ناهنجار از زمین یا درختان به کار برده شد.در یونان لفظ قارچ از کلمه Sphonggos و یا Sphooggos که به معنی اسفنج است گرفته شد و به ساختمان اسفنج مانند برخی گونه ها مربوط می شود.تصور می شود که قارچ از لغت فرانسوی Mousseron یا Moss گرفته شده است.ظاهراً اولین کلمه در زبان سانسکریت ، برای قارچ Ksumpa است.امروزه این واژه به Kumbi تبدیل شده است.
قارچ ها به اشکال مختلف و از سوی مردم متفاوت مورد تقاضا قرار می گیرند ، آنها منابعی برای هنرمندان و پزشکان جهت دسترسی به داروهای جدید هستند.معماران مناره ها ، معابد و ستون های گنبدها را به شکل قارچ ها ساخته اند.جواهر فروشان نیز قطعات گران قیمتی از طرح های قارچ ها ساخته اند.بزرگان روم در باشکوه ترین جشن ها ، با غذایی که در آن قارچ وجود داشت ، پذیرایی می شدند.امروزه نیز پرورش انواع قارچ های خوراکی اهمیّت به سزایی در دنیا دارد و پیشرفت قابل توجهی کرده است و با اینکه قارچ از بقایای مواد زاید گیاهی و صنعتی تغذیه می کند سرشار از پروتئین ، کلسیم ، فسفر ، ویتامین A,D,E,K و املاح معدنی است.نیاز بدن به ویژه در کودکان و خانم های باردار را می توان با تغذیه قارچ تازه تأمین کرد.
در هر کشوری قارچ های خودرو فروخته می شوند. Esculenta Gyromitra قارچ قهوه ای رنگ و خوشمزه ای بود و در فروشگاه های اروپا و آمریکا فروخته می شد.پس از مدتی ، فروش آن در کشورهای یاد شده تحریم شد ، زیرا ثابت شده که آن قارچ سمی است و زندگی بسیاری از مردم را گرفته است.
با توجه به تحولات به وجود آمده در کشورهای مختلف در رابطه با تولیدات متنوع قارچ خوراکی که به طریق سنتی یا صنعتی تولید و به بازار عرضه می گردد ، و نظر به اینکه در کشور ما ایران ، در سال های اخیر کیفیت و ارزش غذایی این محصول برای غالب جوامع شهرنشین و روستایی مکشوف گردیده ، به همین لحاظ سطح تولید با توجه به نیاز و افزایش تقاضا و مصرف از طریق افزایش سطح زیر کشت واحدهای تولیدی موجود و یا احداث واحدهای جدید تولید در حال گسترش و توسعه است.
تاریخچه
قارچ ها از چندین هزار سال پیش به عنوان غذای لذیذی مورد استفاده قرار گرفته اند.در نوشته های مصر باستان و روم قدیم مطالبی درباره پرورش قارچ گزارش شده است.اولین مشاهدات درباره پرورش قارچ مربوط به دوران سلطنت لوئی چهاردهم (1715 – 1638) است.پرورش قارچ در فرانسه در سال 1800 در معادن زیرزمینی اطراف پاریس ، روی کود دامی که به طور کپه ای انباشته شده و گرمای طبیعی دیده بود آغاز شد.قارچ به طور اتفاقی در بستر کمپوست تولید شد.Treschow اشاره کرد که تا اندکی قبل از سال 1700 میلادی ، به پرورش هندوانه و آناناس در بسترهای گرم اقدام می گردید.قارچ گونه A.bisporous به طور اتفاقی چندین بار در بسترهای گرم حاوی کمپوست مشاهده شد که نهایتاً این روش به عنوان روش پرورش A.bisporous پیشنهاد گردید.تکامل روش های پرورش قارچ و افزایش عملکرد آن با سرعت زیاد در فرانسه رخ داد و بالاخره معرفی روش های کارآمد پرورش قارچ به دنبال بررسی های قارچ شناسان فرانسوی صورت گرفت.پرورش دهندگان انگلیسی اسپان قارچ وحشی را تولید کردند و 80 سال پیش صادر کننده اسپان به آمریکا ، دانمارک و استرالیا بودند.
در اواخر قرن 19 میلادی (1984) Matrochot و Costantin دو قارچ شناس فرانسوی موفق به حل دو مشکل اصلی در پرورش قارچ شدند.اولین رهیافت ، کشف عامل بیماری Iamole Mycogone Perniciosa Mangus و مبارزه با آن با استفاده از گازدهی با سولفور بود و دومین رهیافت آنها ، موفق به جوانه زنی اسپورها برای تولید اسپان استریل بود.شاید این مهمترین کمک به علم مدیریت پرورش قارچ بود.
در سال 1918 در آمریکا ، بطری های حاوی اسپان که از کشت خالص اسپور حاصل شده بود به بازار مصرفی شدند.اسپورها از قارچ هایی که مشخصات بهتری در اندازه ، رنگ و شکل ظاهری داشتند ، انتخاب می شدند و جوانه زنی آنها در شرایط ضدعفونی شده صورت می پذیرفت و عمل تلقیح در کمپوست کود اسب که در بستری استریل قرار داشت ، صورت می گرفت.احتمالاً مبدأ پرورش قارچ روی پشته به کشور سوئد برمیگردد.(1754) Lundberg روش تولید قارچ در گلخانه را تشریح نمود.
در سال 1945 میلادی ، تعدادی از متخصصان پرورش قارچ برای رفع مشکل رایج تولید قارچ ، گروه پرورش دهندگان قارچ را تشکیل دادند و جلساتی را برگزار کردند و پس از آن همانند پرورش دهندگان قارچ انگلیس و ایرلند M.G.A به عنوان شاخه ای از اتحاد ملّی کشاورزی ، به فعالیت پرداختند.در 5 سال اوّل فعالیت M.G.A ، دولت تأمین کننده هزینه ها بود و در نتیجه قارچ به عنوان یک غذای با ارزش معرفی شد.هنگامی که مواد اصلی مانند سوخت ، گچ و مصالح ساختمانی با کمبود در کشور مواجه بود ، دولت این مواد را در اختیار پرورش دهندگان قارچ قرار داد که باعث افزایش انگیزه تولید در پرورش دهندگان می شد.
ایستگاه قارچ M.R.S اندک زمانی پس از تأسیس ، برنامه ای را عرضه کرد که می توانست برای تهیه کمپوست ، جایگزین کودهای تجاری شود.همچنین توصیه های ارزشمندی برای کنترل بیماری های دنبان (Truffle Mushroom) ارائه شده و آزمایش های مقدماتی روی خاک های پوششی همچون پیت ، که امروزه به طور گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرد ، انجام شده است.
در سال 1941 ، Padwick اظهار داشت که پرورش Agaricus Bisporus در سراسر جهان در حال بررسی است و موفقیت هایی هم داشته امّا پرورش آن در هند اغلب با شکست روبه رو شده است.
در سال 1939 و 1945 میلادی اولین تلاش ها در مورد پرورش قارچ کاه در هند توسط بخش کشاورزی Madras انجام شد هر چند بعداً با مشکلاتی مواجه شد.
در سال 1961 میلادی تلاش های جدی توسط بخش کشاورزی H.P با همکاری انجمن تحقیقات کشاورزی هند (ICAR) صورت گرفت که به دنبال آن ، توسعه پرورش قارچ در بخش کشاورزی H.P آغاز شد.همچنین آزمایش هایی برای پرورش قارچ روی کود گاوی صورت گرفت که البته آزمایش های جامعی نبود.در سال 1964 میلادی این گروه موفق به پرورش قارچ خوراکی روی کمپوست کود اسبی شد و تحقیقات پایه ای در این زمینه صورت گرفت.
گونه قارچ صدفی در سال 1976 توسط جاندیک وسلپواز طبیعت جمع آوری شده که به خاطر طعم مطبوع و سهولت رشد ، خیلی زود به صورت گونه تجاری مصرفی و مورد استقبال قرار گرفت.قارچ صدفی ماده غذایی بسیار ارزشمند و خوش طعم و ارزان قیمتی است که به راحتی در سبد خانوارها می تواند جای بگیرد و با تولید و مصرف اهداف مختلفی را تأمین کرد که عمده آن ایجاد اشتغال و درآمد ، کاهش ضایعات ، افزایش بهره وری و بهبود کیفیت تغذیه و سلامت جامعه است و اصول پرورش و نگه داری آن بسیار ساده و ارزان قیمت است.
« فصل اوّل»
الف) ارزش غذایی قارچ ها:
تأمین نیاز غذایی ، یک نیاز ضروری و مهم هر کشوری است.با افزایش روز افزون جمعیت ، برآورده کردن نیازهای غذایی با کشاورزی سنتی میسر نیست.داشتن مقدار زیاد کالری به تنهایی نمی تواند نشان دهنده تغذیه مناسب و استاندارد باشد چرا که ماده غذایی باید مواد معدنی ، ویتامین ها و انواع پروتئین ها را داشته باشد تا انرژی کافی را تأمین نماید.قارچ ها ترکیبی غنی از پروتئین ، کربوهیدرات ، املاح با ارزش و ویتامین ها هستند.
پروتئین :
پروتئین معمولاً از طریق تعیین مقدار نیتروژن و ضرب نمودن در عدد 25/6 حاصل می گردد ، در این حالت فرض بر این است که نیتروژن صرفاً به شکل پروتئین موجود باشد.هرچند مقداری از نیتروژن در دیواره های سلولی (کیتین) موجود می باشد.به نظر می رسد فاکتور 38/4 = 25/6 × 70% نشان دهنده واقعی تر مقدار پروتئین می باشد.مقدار پروتئین قارچ ها به طور نرمال 3 الی 4 درصد وزن تازه آنها می باشد.مقدار آب قارچ ها معمولاً در حدود 90 درصد است.قارچ ها حاوی پروتئین کمتری تا سویا هستند ، لیکن پروتئین آنها به مراتب بیشتر از پروتئین برنج ، پرتقال و سیب می باشد.مقدار پروتئین ها وسیله انواع آمینواسیدهای ضروری و همچنین آمینواسیدهای غیر ضروری و آمیدها می باشند.اگریک آمینو اسد ضروری یا مقدار بیشتر از آنها به مقدار کافی و مورد نیاز فراهم نباشد ، بهره برداری از سایر آمینو اسیدها نیز به همان نسبت کاهش می یابد.
چربی :
مقدار چربی در وزن خشک گونه های مختلف قارچ در رنج یک تا 3/8 درصد و میانگین 4 درصد می باشد.به طور کلی ، چربی خام قارچ ها نماینده کلیه ترکیبات لیپید از جمله اسیدهای چرب آزاد ، مونوگلیسیریدها ، دی گلیسریدها ، تری گلیسریدها ، استرول ها ، استرول استرها و فسفولیپیدها می باشد.حضور اسیدهای چرب غیر اشباع در جیره غذایی روزانه ضروری می باشد ، در حالی که اسیدهای چرب اشباع ، که به میزان بسیار زیادی در چربی های حیوانی وجود دارند ، محتملاً برای سلامتی انسان زیان آور می باشند.وجود مقادیر زیاد چربی های غیر اشباع و درصد بالای لینولئیک اسید در این قارچ ها فاکتور مهمی در استفاده بیشتر از آنها در جیره غذایی روزانه جهت تأمین سلامتی می باشد.
ویتامین ها :
قارچ ها منبع خوبی از ویتامین ها از جمله تیامین (ویتامین B1) ، ایبوفلاوین (ویتامین B2) ، نیاسین و بیوتین و آسکوربیک (ویتامین C) می باشند.قارچ ها نیز حاوی مقادیر قابل ملاحظه ای فسفر ، سدیم ، پتاسیم و مقدار کمتری کلسیم هستند.
فیبرها و کربوهیدرات ها :
فیبرها نیز در تأمین سلامتی نقش عمده ای دارند و قارچ های تازه حاوی مقدار زیادی از این مواد هستند.
ترکیبات اسیدهای آمینه قارچ خوراکی Agaricus Bisporous بر حسب میلی گرم در 100 گرم وزن خشک:
آلانین 4/2 متیونین 39/0
اسید کسپاراتیک 14/3 آرژنین 39/0
سیستیکین 18/0 قتیلآلاتین 55/1
اسیدگلوتامیک 06/7 پرولین 5/2
گلیسین 2/1 سرین 89/1
هیستیدین 64/0 ترئونین 48/1
ایزولوسین 28/1 تریپتوفان 94/3
لوسین 16/2 تیروزین 78/0
لیزین 62/1 والین 63/1
ویتامین های موجود در بعضی از قارچ های خوراکی (میلی گرم در 100 گرم وزن خشک) :
قارچ های خوراکی تیامین ایبوفلاوین نیاسین اسیدآسکوربیک
Agaricus bisporus 1/1 5 7/55 9/81
Lentinus edodes 8/7 9/4 9/54 0
Pleurotus ostreatus 8/4 7/4 7/108 0
Volvariella volvacea 2/1 3/3 9/91 2/20
مواد معدنی موجود در بعضی از قارچ های خوراکی (میلی گرم در 100 گرم وزن خشک) :
قارچ های خوراکی ca p fe Na k
Agaricus bisporus 23 1429 2/0 - 4762
Lentinus edodes 33 1348 2/15 837 3793
Pleurotus ostreatus 98 476 5/8 61 -
Volvariella volvacea 71 677 1/17 374 3455
ب) اثرات طبی قارچ ها :
تأثیرات دارویی قارچ ها در آزمایشات طبی چین باستان به ثبوت رسیده است.به نظر می رسد قارچ ها قادر به جلوگیری از بروز بیماری های عفونی ، سرطان و امراض قلبی می باشد ، به همین علت است که غالب گانودرما (Ganoderma Lveidum) می باشد.گانودرما در گذشته داروی انواع مختلف بیماری های کبد و نیز ایجاد مصونیت در برابر بیماری های عفونی و سرطان شناخته شده است.عصاره گانودرما موجب از بین رفتن نسوج زنده سلول های تومور (TNF) در موش و انسان می گردد.
Cordyceps sinensis یکی از گرانبهاترین قارچ های طبی به شمار می رود و مورد فروش وسیع قرار می گیرد.
- بیماری های قلب و کرونری:
بیماری های قلب و کرونری غالباً در اثر سطوح بالای کلسترول حادث می گردد.قارچ ها حاوی فیبر زیاد و چربی کم می باشند.آزمایشات به عمل آمده بر روی قارچ شی تا که نشان داده است که به ویژه قارچ های ضخیم تر donko در پایین آوردن سطح کلسترول مؤثر می باشند.حتی تلفیق شی تا که با گوشت خوک سطح کلسترول را کاهش می دهد.قارچ های صدفی حاوی موادی هستند که سطح کلسترول را در سرم (خونابه) و کبد خرگوش پایین آورده است.
سرطان :
بسیاری از قارچ ها حاوی موادی هستند که از رشد تومور جلوگیری می نمایند.غالباً این مواد متعلق به گروه پلی ساکارید ها می باشند ، مانند لنتینان (Lentinan) از شی تا که ، شی زوفیلان ، از شی زوفیلوم و گری فولان از گری فولا هم اینک عصاره کله میمون جهت افزایش تأثیرات شیمی درمانی یا رادیوترابی و تسکین و بهبودی بیماران مورد استفاده قرار می گیرد.
دیابت :
تحقیقات به عمل آمده بر روی حیوانات نشان می دهد که قارچ هایی از قبیل Cordyceps sinensis ، Lentinus edodes همگی دارای تأثیر مثبتی بر روی دیابت می باشند.در تاریخ کهن از قارچ های Shaggy mane ، Ink cap برای تأمین این منظور استفاده به عمل می آمده است.
ج) فیزیولوژی قارچ ها :
Pink oyster یکی از سریع الرشدترین قارچ ها به شمار می رود ، ده روز پس از اسپانینگ شروع به پریموردیا می نماید.این قارچ قادر است ظرف 15 روز پس از اسپانینگ ، قارچ های قابل برداشت تولید نماید.به محض ظهور پریموردیا ، سلول های موجود در پریموردیا شروع به تغییر نسوج می نمایند ، یعنی هر کدام با هایقای جداگانه اقدام به تشکیل ساقه ، کلاهک ، تیغه ها و بازیدیوم ها می نمایند.
مواد غذایی مورد نیاز قارچ ها از طریق آب موجود در میسلیوم انتقال می یابد.برای تأمین رشد مطلوب حدوث تبخیر ضروریست.به همین علت چنانچه رطوبت نسبی سالن کشت برای مدت طولانی در حد 100 درصد نگهداری شود ، قارچ ها شروع به پوسیدن خواهد نمود.براساس این برآورد نظری به ازاء هر کیلوگرم قارچ 3 لیتر آب بایستی تبخیر شود.فونکسیون قارچ ها حتی الامکان تولید و پراکنده سازی اسپورها می باشد.بعضی از نژادها حتی در هنگامی که قارچ هایشان کوچک است و به حد نهایی رشد نرسیده ، اسپورهای رسیده تولید می نمایند.سایر قارچ ها از قبیل قارچ تکمه ای سفید (Agaricus bistorquis ، Agaricus bisporus) تا زمانی که پشت باز نشده اند اسپور خود را رها نمی سازند.
د) مدفولوژی قارچ ها :
1) کلاهک (Cap or Pileus) :
کلاهک بخش گسترش یافته کار پوفور است که ممکن است سخت ، گوشتی ، غشایی یا کرکی باشد.البته اندازه ها ، رنگ ها و شکل های متنوعی از آن وجود دارد.سطح کلاهک ممکن است صاف ، پرزدار یا خشن باشد.
2) تیغه ها (Lamellae) :
تیغه ها در زیر کلاهک قرار دارند که به طور شعاعی از نوک ساقه تالیه کلاهک کشیده شده اند.تیغه در سطح خود حامل اسپورهاست.با تغییر رنگ اسپورها ، تیغه ها نیز تغییر رنگ می دهند.برای مثال در Agaricus bisporus رنگ تیغه کارپوفور جوان ، صورتی است که در نتیجه تغییر رنگ اسپورها ، به تدریج به بنفش تیره ، قهوه ای و سیاه تبدیل می شود.نحوه اتصال تیغه ها به پایه کمک زیادی به شناسایی قارچ ها می کند.هنگامی که تیغه ها به پایه متصل نیستند یا اتصال اندکی دارند به آنها آزاد و هنگامی که تیغه ها به طور مستقیم به پایه چسبیده اند و زاویه قائم ایجاد می کنند به آنها متصل و هنگامی که تیغه ها به صورت مخروطی سراسر پایه را پوشانده باشند در اصطلاح ، غیر معمولی نامیده می شوند.اگر در نزدیکی محل اتصال تیغه ها به پایه شکافی به وجود می آید ، به این حالت موج دار می گویند.
در میوه های جوان ، تیغه ها با بافتی که از لبه کلاهک تا پایه امتداد دارد پوشیده می شوند که به این بافت پرده بیرونی می گویند.هنگامی که کلاهک رشد می کند ، پرده بیرونی پاره می شود و قسمت هایی از پرده که روی پایه باقی می ماند ، حلقه (Annulus) نام دارد.این حلقه ها به اندازه ای ظریف اند که می توانند به راحتی ، حتی توسط باران از کلاهک جدا شوند.
3) پایه یا ساقه (The stipe or Stalk) :
پایه نگهدارنده کلاهک است که به آن ساقه کاذب نیز می گویند.بودن یا نبودن پایه و نحوه اتصال آن به کلاهک از مهمترین شاخص هایی است که در شناسایی جنس قارچ ها نقش تعیین کننده دارد.
در اغلب موارد پایه به مرکز کلاهک چسبیده است اما گاهی اوقات پایه به لبه کلاهک متصل می شود که به این حالت ، خارج از مرکز (Eccentric) می گویند.
پایه ممکن است گوشتی یا سخت باشد.از نظر شکل ، پایه می تواند سیلندری باشد که در سراسر طول خود قطر یکسانی دارد یا می تواند دوکی شکل باشد که در وسط متورّم و در دو طرف مخروطی شکل است و نیز می تواند گرزی شکل باشد که اندازه آن از بالا به پایین کاهش می یابد و مخروطی شکل می شود.در دو طرف پایه جنس Bulbous تورم شدیدی مشاهده می شود اگرچه که در جنس Marginate قسمت پایینی پایه عریض شده و نعلبکی شکل می شود که لبه های کاملاً مشخصی دارد.
4) پرده عمومی (Volval universal veil) :
قبل از تمایز نهایی ، تمام اندام بارور قارچ قبل از ظاهر شدن با بافت ظریفی که پرده عمومی به (Veil) معروف است ، پوشیده شده است.همزمان با رشد کارپوفور ، پرده پاره می شود و همانند یک فنجان ، قسمت پایینی پایه را احاطه می کند.گاهی اوقات ممکن است پرده بر روی لبه کلاهک باقی بماند.
بر اساس بودن یا نبودن پرده و حلقه ، قارچ ها به چهار گروه تقسیم می شوند:
1) قارچ هایی که هر دو مجموعه را دارند مثل جنس Ananita
2) قارچ هایی که فقط حلقه دارند مثل جنس Ananita
3) قارچ هایی که فقط پرده دارند مثل جنس Volvariella
4) قارچ هایی که هیچکدام را ندارند مثل جنس Marasmius or eades .
ه) تولید مثل قارچ ها :
دو نوع تولید مثل دارند:
1) غیر جنسی Asexual : قارچ هایی که فقط تولید مثل غیرجنسی دارند Axumorphe گویند.
2) جنسی Sexual : قارچ هایی که فقط دارای تولید مثل جنسی هستند Telemorphe گویند.
قارچ هایی که تولید مثل جنسی و غیرجنسی دارند Holomorphe گویند.
در تولید مثل غیرجنسی اندام های جنسی دخالت ندارند بلکه تکثیر به وسیله اسپورSpore یا سلول اسپور مانند انجام می گیرد.
در تولید مثل غیرجنسی اندام های جنسی دخالت دارند و توسط گامت ها تکثیر صورت می گیرد.
انواع تولید مثل غیرجنسی :
1) قطعه قطعه شدن ریسه : ریسه قطعه قطعه می شود که هر یک از این قطعات را اوئیدیوم Oidium و مجموع آن را Oidia گویند.اگر قطعات مانند دانه تسبیح به دنبال هم قرار گیرند آرتروسپور می گویند.اما اگر شرایط نامساعد باشد قبل از جدا شدن ریسه هر یک به وسیله جو اکلفت محصور می شود که کلامیدوسپور می گویند.
2) اسپورزایی : متداول ترین روش تولید مثل غیر جنسی در قارچ ها است.رنگ ، شکل و اندازه اسپور مختلف است : اسپوریا در انتها یا در جوانب ریسه به وجود می آید یا در کیسه ها در اندام های خاصی مثل اسپورانژیوم ، ژئوسپورانژیوم پدید می آید.
3) جوانه زدن : این نوع تولید مثل در برخی از قارچ ها مانند مخمرها مشاهده می شود.قارچ ها در شرایط مساعد زندگی به روش جوانه زدن زیاد می شوند. برای تولید جوانه دیواره در ناحیه کوچکی به طرف خارج برآمدگی تولید می کند.از سلول مادر مقداری سیتوپلاسم گرفته و اندازه آن افزایش می یابد ، هسته تقسیم می شود یکی از هسته های حاصل به درون جوانه منتقل می شود ضمن رشد جوانه محل اتصال آن با سلول مادر فشرده شده جوانه جدا می شود یا همراه سلول مادر به جوانه زدن ادامه می دهد.
4) تقسیم دوتایی : بر خلاف جوانه زدن قارچ هایی که برآمدگی پیدا می کنند در تقسیم دوتایی فرورفتگی پیدا می کنند و غشایی بین دو هسته و سیتوپلاسم ایجاد می شود و سلول اصلی به دو سلول که از دو جهت با یکدیگر مشابه اند تبدیل می شوند.
5) تشکیل کنیدی : اگر اسپورانژیوم به وجود نیاید و اسپورها برهنه در اطراف یا انتهای هیف به طور مجتمع یا منفرد قرار گیرند آنها را کنیدی گویند هیف حاصل کنیدی یا کنیدیورفور گویند.
تولید مثل جنسی :
تولید مثل جنسی قارچ ها مانند سایر موجودات زنده از آمیزش دو هسته به وجود می آید و طی سه مرحله انجام می گیرد.
در تولید مثل جنسی سه مرحله به شرح زیر وجود دارد :
1) پلاتوگامی : دو سلول (نر و ماده) در کنار هم قرار می گیرند که با حل شدن غشاء فی مابین دو سلول و اختلاط دو سیتوپلاسم خاتمه می یابد.
2) مرحله کاریوگامی : هسته ها با هم ترکیب می شوند به طوری که سلول با هسته ایپلوئید به وجود می آید که این حالت بیشتر در قارچ های پست مشاهده می شود.ولی در قارچ های عالی مرحله کاریوگامی بلافاصله بعد از مرحله پلاتوگامی صورت نمی گیرد.
3) مرحله پلوئید و تقسیم هسته به روش میوز : در این مرحله از تولید مثل جنسی هسته ایپولوژدی با روش تقسیم میوز دو هسته n کروموزومی به وجود می آید.
گامتانژیوم :
به اندام تولید مثلی در قارچ ها که تولید گامت ها یا هسته های گامتی می کند که ممکن است محتوی یک یا چند هسته جنسی باشد.
ایزوگامتانژیوم :
گامت های هم شکل که از نظر ظاهر ، غیرقابل تشخیص از یکدیگر باشند.
هتروگامتانژیوم :
گامت هایی که مشابه نیستند.
منوکاریون :
چنانچه اندام های تولید مثلی در قارچ ها گامت های نر و ماده در روی یک ریسه باشد به این قارچ ها تک پایه منوکاریون می گویند.
دی کاریون :
اگر اندام های تولید مثلی دوتا ریسه مجزا باشد دی کاریون می گویند ، باید شرایط مساعد باشد تا گامت ها با هم برخورد کنند.
روش های مختلف تولید مثل جنسی در قارچ ها :
1) لقاح پلاتوگامی : دو گامت نر و ماده که یکی یا هر دوی آنها دارای تاژک متحرک باشند به یکدیگر نزدیک می شوند و درمحل اتصال دو گامت غشاء سلولی از بین می رود.ابتدا سیتوپلاسم و سپس هسته های آن دو با یکدیگر مخلوط شده سلول واحدی به نام تخم یا زیگوت را به وجود می آورد.
2) تماس دو گامتانژیوم :
گامتانژیوم ها با هم تماس پیدا می کند هسته گامت نر از طریق شکافی که در غشاء گامت ماده در محل اتصال ایجاد می شود وارد می شود.
3) لقاح گامتانژیوم :
کل محتویات گامت نر مثل هسته و سیتوپلاسم وارد گامت ماده می شود مثل کیتریدیومیستها.
4) اسپرم زایی :
در عده ای از قارچ ها ، اندام های نر ، کوچک تک هسته ای اسپور مانند دیده می شود.این اندام ها را سپرماسی و هیف حامل را اسپرماسیفور گویند.اسپرماسی به وسیله حشرات ، باد ، آب و یا به طریق دیگر حرکت می کند و به گامت ماده می چسبد و از راه سوراخی که ایجاد می کند محتویات اسپرماسی به داخل هیف گیرنده که در حکم اندام ماده است انتقال می یابد.مثل زنگ ها.
5) سوماتوگامی :
اندام تولید مثل (جنسی) وجود ندارد.بلکه هیف های سازگار می تواند خود را برای آمیزش به هم برساند.مثل کیتیریدا.
«فصل دوّم»
پلوروتوس (Pleurotus)
الف) قارچ صدفی :
قارچ پلوروتوس به قارچ صدفی معروف می باشد ، زیرا کلاهک آن شبیه صدف حلزون ، قاشقی و زبانی شکل است.
این قارچ متعلق به خانواده تریکولوماتاسه ( Tricholomataceae) ، ردیف آگاریکاله (Agaricales) و کلاس بازیدیومایست (Basidiomycetes) می باشد.قارچ مزبور در نواحی معتدل یا نیمه گرمسیری (در فصول سردتر سال) به صورت طبیعی بر روی چوب های پوسیده درختانی از قبیل بلوط ، نارون ، افرا ، راج و صنوبر می روید.
نظر به اینکه گونه های مختلف قارچ صدفی دارای خصوصیت سازگاری و رشد آسان و سریع می باشد ، تولید آن به طور فزآینده ای در کشورهای مختلف جهان گسترش یافته است و روش های کشت و تکنیک های پرورش آن نسبتاً ساده و کم هزینه است.
گستره بی شماری از ضایعات گیاهی از قبیل خاک اره ، شلتوک برنج ، تفاله گیاهانی مثل نیشکر یا چغندر قند ، ساقه ذرت ، ساقه ها و برگ های موز و نیز ضایعات پنبه که هزینه چندانی ندارند ، بدون اینکه نیازی به استفاده از روش های پیشرفته پرهزینه وسو پلیمان تقویتی باشد ، می توان آن ها را به عنوان کمپوست جهت تولید قارچ صدفی مورد بهره برداری قرار داد.از خصوصیات مثبت و منفی قابل توجه دیگر این قارچ به غیر از مراتب ذکر شده می توان به چند مورد ذیل اشاره نمود : برخی ازگونه های قارچ صدفی ، محصول خیلی زیاد تولید می نمایند.به عنوان مثال این قارچ ها ظرف مدت چند هفته می توانند 100 گرم از مواد ضایعاتی گیاهان را به 50 تا 70 گرم قارچ صدفی تازه تبدیل نمایند.دو خصوصیت نامناسب در این قارچ که نیاز به اصلاح کیفی دارد ، عبارتند از: یکی اینکه بعضی از گونه های قارچ صدفی نسبتاً ترد و شکننده بوده و به همین دلیل بسته بندی و حمل و نقل آن خالی از اشکال نخواهد بود ، دیگر اینکه این قارچ به طور گسترده ای اسپورهای خود را درطول پروسه تولید پخش می نماید که این وضعیت باعث ایجاد آلرژی و حساسیت برای پرسنل محل تولید می گردد.
ب) صفات مشخصه بیولوژی قارچ صدفی :
1) مورفولوژی اسپوروفورها :
قارچ های صدفی نرم بوده ، به رنگ های متنوعی از جمله آبی تیره ، سفید ، کرم تا قهوه ای ، زرد مخملی دیده می شوند.کلاهک معمولاً صدفی شکل و شبیه زبان و یا در مراحل بلوغ به حالت گودشدگی در می آید.رنگ قارچ در اثر تغییرات عواملی محیطی از قبیل نور و درجه حرارت ، به مقدار زیادی تغییر می نماید.به طور کلی ، رنگ قارچ صدفی ، در شرایط آب و هوای سرد و روشنایی بیشتر تیره تر ، و در آب و هوای گرم و روشنایی ضعیف روشن تر خواهد بود.
اندازه قارچ از 5 تا 30 سانتیمتر متغیر است.قارچ معمولاً بر روی چوب در اندازه کوچکتر ، و بر روی مدیوم های ضایعات پنبه و کلش در اندازه بزرگتری ظاهر می گردد.تیغه ها سفید یا خاکستری رنگ هستند.اتصال ساقه به کلاهک به صورت مجموعه ای از شعاع های گریز از مرکز مشاهده می گردد ، لیکن ساقه قارچ های فاقد اسپور حول مرکزیت کلاهک قرار دارد.
2) جنسیت :
در روی هر بازیدیوم معمولاً 4 بازیدیوسپور وجود دارد ، و به ندرت 5 بازیدیوسپور یا بیشتر مشاهده می گردد.حسب گزارش های اعلام گردیده P.ostreatus ، P.Sajor_caju و گونه های مرتبط یا نزدیک P.ostreatus کاملاً هتروتالیک و تتراپولار هستند.اختلافات بین میزان رشد و نیرومندی نژادهای هاپلوئید مختلف آشکار بوده ، امکان توسعه نژادهای پرمحصول و با کیفیت مطلوب جهت تولید کافی اسپوروفور از طریق برنامه صحیح تکثیر امکان پذیر می باشد.
3) عناصر مورد نیاز برای رشد میسلیوم :
منابع کربن مناسب جهت رشد میسلیوم عبارتنداز : نشاسته ، گلوکز ، فروکتوز ، مالتوز ، ساکروز ، پکتین ، سلولز ، لیگنین.اتانول یکی از منابع کربن جهت رشد میسلیوم به شمار می رود.سیترات ، اگسالات و سایر اسیدارگانیک ها برای رشد میسلیوم تأثیر چندانی ندارند.
منابع نیتروژن مفید و تأثیرگذار در رشد قارچ صدفی عبارتنداز : پپتون ، لیکور ذرت ، پودر سویا ، پودر مخمر ، سولفات آمونیوم ، آسپاراژین ، سرین ، آلانین ، و گلیسین.اوره به نسبت بسیار ضعیفی قابل بهره برداری است.
اپتیمم درجه حرارت برای رشد میسلیوم در حدود 25 الی 28 درجه سانتیگراد و رنج PH در حدود 5/5 الی 5/6 می باشد.
قابلیت تحمل Co2 برای میسلیوم نسبتاً زیاد است.میسلیوم گونه های قارچ صدفی می تواند به راحتی در تمرکز 15 الی 20 درصد Co2 به رشد خود ادامه دهد.زمانی که میزان Co2 به 30 درصد افزایش یابد ، رشد میسلیوم به سرعت کاهش می یابد.
ج) مورفولوژی گونه های صدفی و تاریخچه کشت آنها :
1) Pleurotus ostreatus :
یک قارچ ساپروفیت و تخریب کننده چوب می باشد ، معذالک گاهی اوقات به صورت پارازیت ظاهر می گردد و گستره زندگی طبیعی و پخش آن در نواحی با آب و هوای معتدل می باشد.قارچ دهی در ماههای پائیز و زمستان در درجات حرارت بالاتر از 15 درجه سانتیگراد به وقوع می پیوندد.کلاهک متصل به ساقه ، صدفی ، ماله ای یا زبانی شکل است.رشد آن حداکثر بین 5 الی 15 سانتیگراد می رسد و به رنگ خاکستری ، خاکستری مایل به قهوه ای یا ارغوانی است.
2) Pleuotus spfloridal :
این گونه ها به لحاظ شکل مشابه P.ostreatus می باشند ، لیکن به نظر می رسد از نظر ساختمان تا اندازه ای کوچکتر و ظریف هستند.رنگ این گونه ها متفاوت و بسته به برخورداری از درجات حرارت مختلف متغیر می باشد.
در درجات حرارت پائین (در حدود c˚5) کلاهک به رنگ قهوه ای روشن است ، در درجات حرارت بالا که رشد قارچ ادامه می یابد (26 الی 27 درجه سانتیگراد) کلاهک به رنگ زرد کمرنگ تا سفید تغییر رنگ می دهد.این گونه ها محصول بیشتری تا گونه P.ostreatus متمایز می باشد ، وسیله Eger (1965) به P.sp.flrida نامگذاری گردید.
3) Pleurotus eryngii :
موطن اصلی این قارچ نواحی نیمه گرمسیری است.گستره آن ، اراضی مرکزی آسیا و اروپای جنوبی و شمال آفریقاست.
در اقصی نقاط شمال ، محدود به اروپا گردیده و تا فرانسه و دشت های چکسلواکی ، مجارستان و نواحی جنوبی اتحاد جماهیر شوروی جریان دارد.
f.eryngii پارازیت ریشه های گونه های Ammiaceae و ferula و Eryngium campestre و Lascrpitium lafifolium و غیره می باشد.
کلاهک به رنگ قهوه ای متمایل به قرمز ، قهوه ای متمایل به خاکستری تا زرد تیره ، رنگ پریده ، تا اندازه ای فلس مانند و به عرض 4 الی 5 سانتیمتر است.وزن قارچ بدست آمده در کشت بر روی مدیوم کلش چند برابر وزن قارچ روئیده در طبیعت است.وزن یک قارچ به تنهایی در حدود 300 الی 400 گرم است.تیغک ها سفید یا خاکستری ، ساقه متمایل به سفید و به طول 3 الی 10 سانتیمتر است.اسپورها نازک و شفاف (سفید تا بنفش کمکرنگ – خاکستری) می باشند.استحکام ساقه و کلاهک ، بوی مطبوع و کیفیت طبخ آن ، این گونه را نسبت به سایر گونه های قارچ صدفی متمایز نموده است.
4) Pleurotus cornucopiae :
این گونه یکی دیگر از گونه های صدفی مناسب برای کشت است.این قارچ بر روی چوب درختان بلوط ، نارون و راش می روید.
5) سایر گونه های قارچ صدفی :
در هندوستان Pleurotus sajor – Caju بر روی کلش ، برگ های موز و غیره کشت می گردد.این قارچ ساپروفیت کننده های Euphorbia royleana می باشد.
Pleurotus djamor که به قارچ صدفی صورتی معروف است.پتانسیل بالایی در کشورهای گرمسیری داشته و در درجات حرارت بالا قارچ می دهد.
P.sanmoneo stramineus (Vasiljeva 1973) در 18 الی 30 درجه سانتیگراد قارچ دهی می نماید و دارای رشد بسیار سریع است ، و نیز قدرت کلنیزاسیون ساپروفیتیکی بالایی دارد.این قارچ می تواند کلش به عمل نیامده را سریعاً کلنیزه نماید.
P.abalonus که به قارچ Abalone معروف است ، تولید قارچ های بزرگ به رنگ تیره می نماید.این قارچ دارای بافت گوشتی لذیذ بوده ، می توان آن را به صورت تازه یا کنسرو مصرف نمود.این قارچ را می توان در درجه حرارت بالا پرورش داد و قابلیت نگهداری آن مطلوب است.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 68 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید