دانلود مقاله انتظار بشر از دین

 

 

آیا باید پرسید: “انتظار بشر از دین چیست؟” یا: “انتظار دین از بشر چیست؟” چرا؟
استاد ملکیان دو پرسش “انتظار بشر از دین چیست؟” و “انتظار دین از بشر چیست؟” مانعةالجمع نیستند، تا سؤال کنیم که کدامیک از آن دو را باید پرسید .هر دو پرسش پرسیدنی‌اند و می‌توان آنها را با هم پرسید.
در همین جا و قبل از این که به جواب سایر سؤالات بپردازم، تذکار این نکته را لازم می‌بینم که، با توجه به این که همه سؤالات دوازده‌گانه شما حول محور “دین” می‌چرخد، ضرورت دارد که مراد از لفظ “دین” را تعیین کنیم .قصد ندارم که دین را تعریف کنم، که، از سویی، کاری است بسیار دشوار، بل مُحال، و، از سوی دیگر، کاری است غیرضروری، بیفایده، و حتی بیمعنا .اما عدول از تعریف دین، هر وجهی داشته باشد، به هیچ روی، ما را مُجاز نمی‌دارد که مراد خود را از لفظ “دین” تعیین نکنیم؛ چرا که این کار دوم، یعنی تعیین مراد، اگر صورت نپذیرد گفت‌وگو و دادوستد فکری ما در فضایی غبارآلود و مِه‌گرفته انجام می‌گیرد، که در آن نه هیچ اختلافِ‌نظرِ ظاهری‌ای دلالت بر اختلاف‌نظرِ واقعی دارد و نه هیچ اتفاق‌نظرِ ظاهری‌ای دال بر اتفاق‌نظرِ واقعی است؛ یعنی اصلاً گفت‌وگو و دادوستدی در میان نیست.
مراد من از “دین”، در جواب‌هایی که به سؤالات شما می‌دهم، مجموعه تعالیم و احکامی است که، بنا بر ادعایِ آورنده آن احکام و تعالیم و پیروان او، حاصل ذهن بشر نیست، بلکه، برعکس، دارای منشأ الهی است، خواه وَحیانی باشد (مانند اسلام) و خواه عرفانی (مانند آیین بودا) .بدین قرار، فی‌المثل، کمونیزم، لیبرالیزم، و امانیزم که گاهی “دین” خوانده می‌شوند، با توجه به خاستگاه و گرایش‌هایشان و این که چیزی بیش از دستاورد فکر بشر نیستند، در مواضعه و اصطلاح ما “دین” نامیده نمی‌شوند (و البته این امر هیچ چیزی را، در عالم واقع، اثبات یا نفی نمی‌کند؛ زیرا قراردادهای زبانی نفیاً و اثباتاً به عالم واقع کاری ندارند.) اگر “دین” را به این معنا اخذ کنیم ادیان بزرگ روزگار ما عبارتند از: اسلام، مسیحیت، دین یهود، آیین هندو، آیین بودا، آیین دائو، شینتو، و زرتشتی‌گری؛ و می‌توان گفت که در این سؤال و جواب‌ها بیشتر به این هشت دین ناظریم.
آیا معتقدان به حقانیت متون مقدس دینی می‌توانند جواب سؤالِ “انتظار بشر از دین چیست؟” را از متونِ مقدسِ دینی خود طلب کنند یا باید پاسخ را از غیر این طریق بجویند؟ چرا؟ اگر به غیر متون مقدس رجوع باید کرد آن غیر چیست؟
به نظر می‌رسد که معتقدان به حقانیتِ متونِ مقدسِ دینی نمی‌توانند جواب سؤال “انتظار بشر از دین چیست؟” را از متونِ مقدس دینیِ خود طلب کنند؛ زیرا، به نحوِ پَسین و از طریق رجوع به متونِ مقدسِ ادیانِ مختلف، می‌دانیم که جواب این سؤال در هیچیک از آن متون نیامده است .وانگهی، حتی اگر جواب سؤال مذکور در متن مقدس دینی‌ای هم آمده بود، باز آدمیان می‌بایست صحت و سقم آن جواب را با خویشتن‌نگری و درونبینی معلوم می‌داشتند و، در این صورت، در واقع جواب را از خود طلب می‌کردند .ظاهراً باید پاسخ را از غیرِ طریقِ رجوع به متونِ مقدسِ جُست و یافت؛ و آن غیر هم، چنانکه به اشارت گذشت، خویشتن‌نگری و درون‌بینی است: یکایک متدینان باید به خود رجوع کنند و دریابند که از تدین خود، یعنی از التزام همه جانبه به دین خود، انتظار و توقع حصول چه مطلوبی را دارند .البته از این که جواب سؤال مذکور را باید با خویشتن‌نگری و درونبینی دریافت لزوماً استنتاج نمی‌شود که انتظار بشر از دین امری است خصوصی، بدین معنا که در آن جایی برای حجت و دلیل و نیز رد و تکذیب نیست، بلکه کاملاً امکان دارد که مشاهدات و گردآوری آمارها نشان دهد که همه یا اکثریت قریب به اتفاق یا بیشتر متدینان یا انسان‌ها چشمداشتشان از دین امر واحدی است (که فعلاً با تعیین آن امر واحد کاری نداریم).
بلی، سؤال دیگری می‌توان کرد، و آن این که: آیا نمی‌توان با رجوع به متون مقدس پاسخ این پرسش را یافت که: “انتظار بشر از دین چه باید باشد؟” به تعبیر دیگر، اگر متون مقدس انتظار بشر از دین را گزارش نمی‌کنند، لااقل، به اصلاح و تصحیح آن نمی‌پردازند؟ و باز، به تعبیر سوم، آیا متون مقدس بیان نمی‌کنند که چه انتظاراتی از دین داشتن بجاست و چه انتظاراتی نابجا؟ بعید نیست که جواب این سؤال مثبت باشد، یعنی متون مقدس بیان کرده باشند که دین فقط چه انتظار یا انتظاراتی را برآورده می‌کند یا، به عبارت دیگر، چه وعده یا وعده‌هایی می‌دهد و، به عبارتی که اندکی مسامحه‌آمیز است، چه کارکرد یا کارکردهایی برای خود قائل است .اما اگر هم چنین باشد، باز، باید دانست که در صورتی بشر به دین اقبال می‌کند که وعده‌ای که دین می‌دهد در جای دیگری، به نحو بهتر یا لااقل به همان نحو، انجاز نشود.
آیا یافتن پاسخی برای پرسشِ “انتظار بشر از دین چیست؟” فقط نتیجه عملی دارد یا نتیجه نظری هم دارد؟ فی‌المثل آیا در فهم متون مقدس هم تأثیری دارد یا نه؟ اگر بلی، چگونه؟
یافتن پاسخی برای پرسش “انتظار بشر از دین چیست؟” فقط نتیجه عملی ندارد، بلکه نتیجه نظری هم دارد و، فی‌المثل، در فهم متون مقدس هم مؤثر است .اگر فهم احکام و تعالیم مندرج در متون مقدس را به معنای عام آن بگیریم که شامل علم به معنای احکام و تعالیم، علم به اهمیت نسبی هر یک از احکام و تعالیم در قیاس با سایر احکام و تعالیم، علم به علت و جهت (یا فلسفه وجودی) آنها، و تفسیر آنها بشود، با اندک تأمل، می‌توان دریافت که انتظار هر فرد از دین در فهمی که وی از متون مقدس می‌تواند داشت تأثیر تام و قاطع دارد .البته نه به این معنا که هیچ گزارة دینی و مذهبی‌ای نیست اِلا این که انتظار از دین در فهم آن اثر دارد؛ اما، به صورت موجبه‌ای جزئیه، می‌توان گفت که فهم بسیاری از گزاره‌های دینی و مذهبی بر تعیین انتظار از دین توقف دارد.
به نظر شما، انتظار ما انسان‌ها از دین چیست؟
ما انسان‌ها، در طی زندگی اینجهانی و دنیوی، همواره، خود را در اوضاع و احوالی نامطلوب می‌یابیم .این زندگی آگنده است از دردها و رنجهای جسمانی، روحی، فردی، و جمعی؛ و این واقعیت با چنان وضوح و بداهتی مشهود و معلومِ یکایکِ ما انسان‌هاست که کسی در آن چون و چرا ندارد و، در نتیجه، کسی هم خود را محتاج اقامه حجت و دلیل بر آن نمی‌بیند و حتی می‌توان گفت که هر گونه شرح و بسط و تفصیل و اطناب در باب آن نه فقط چیزی بر معلومات مخاطب نمی‌افزاید بلکه از شدتِ وضوح و ظهورِ این واقعیت همیشگی و همه‌جایی و همگانی می‌کاهد. امورِ واقعِ دردانگیز و رنج‌آور را می‌توان به دو گروه تقسیم کرد: یکی آن گروه از امور واقع دردانگیز و رنج‌آور که تغییرپذیر و، به تعبیری، قابلِ اِمحاءاند، و دیگری آن گروه که چنین نیستند .این که هر امر واقع دردانگیز و رنج‌آوری متعلق به کدامیک از این دو گروه باشد، البته، بستگی تمام عیاری دارد به زمان و زمانه‌ای که بشر در آن می‌زید؛ به عبارت دقیق‌تر، بستگی دارد به میزان پیشرفت علمی و فکری بشر در هر عصر .ممکن است در عصری تغییر و امحاء یک امر واقع در حدِ وُسعِ بشر نباشد، اما در عصری متأخرتر، به یُمنِ پیشرفت علوم و معارف بشری، آن تغییر و امحاء مقدور و میسور گردد. ناگفته پیداست که از این قول نمی‌توان لزوماً نتیجه گرفت که هرچه زمان می‌گذرد و پیشرفت علمی و فکری بشر، و به تَبَعِ آن فنون و صناعات و اسباب و آلات او، بیشتر می‌شود از شمار امور واقع دردانگیز و رنج‌آور می‌کاهد، زیرا ممکن است ـ و این امر امکانی به وقوع هم پیوسته است ـ که گذر زمان، از سویی، بعضی از تغییرناپذیرهای قبلی را تغییرپذیر و، طبعاً، نابود کند و، از سوی دیگر، پاره‌ای امور جدید پدید آورد که موجِبِ درد و رنج بشر گردند .و، به هر حال، همیشه آدمی گرفتار درد و رنج‌هایی بوده است، و هست، و خواهد بود که عِلَل و موجباتِ آنها را نمی‌توانسته است از میان بردارد، و نمی‌تواند، و نخواهد توانست .آدمی حقیقت‌طَلَب است و این امر که امکان دارد و بلکه بسیار محتمل است که دستخوش جهل و خطا و وهم باشد او را آزار می‌دهد؛ خیرخواه، و به تعبیری عصمت‌جو، است و این امر که ممکن و بسیار محتمل است که دچار بدکرداری و نادرستی شده باشد او را آزرده می‌کند؛ خواستار خلاقیت است و این که فرصت و مَجال بسا کارها که می‌خواهد کرد را ندارد آزرده‌اش می‌کند؛ جاودانگی‌جوست و واقعیت مرگ “جسمانی” او را می‌آزارد؛ زیاده‌طلب، و به عبارتی بی‌نهایت‌طلب، است و نقصان‌ها و محدودیت‌ها موجب درد و رنج او می‌شوند؛ تنهاست و از احساس تنهایی در رنج است؛ از این که می‌بیند که از حیث همان سرمایه‌‌‌های نخستین که با آنها پای به این جهان گذاشته است با دیگران تفاوت دارد و تُنُکمایه‌تر از آنان است رنج می‌برد و کیست آن که هیچ کس دیگری را از خود پُرمایه‌تر نبیند؟ و… اینهاست بخشی از ماندگارترین موجِباتِ درد و رنج آدمی .اما، از طرف دیگر، همین درد و رنج‌های ماندگار، که ماندگاری و پایایی‌شان معلول پایایی علل آنهاست، اگرچه نابودشدنی نیستند، ممکن است تحمل‌پذیر و هموار شوند؛ و تحمل‌پذیری و همواری درد و رنج بدین معناست که آنچه در ساحت و لایه‌ای از وجود انسان درد است و رنج در ساحت و لایه‌ای ژرفتر و والاتر متعلقِ رضا، و حتی رغبت، واقع گردد. اما این امر، یعنی تحمل‌پذیری و همواری درد و رنج‌های ماندگار، تنها در صورتی امکان وقوع دارد که درد و رنج‌ها معنا بیابند .معنایافتگی درد و رنج همان و مورد رضا و رغبت قرار گرفتنِ آن همان .فرق کسی که، فی‌المثل، خودآگاهانه و خودخواسته گرسنگی می‌کشد و کسی که نه از سرِ علم و عَمد بلکه از سر ناچاری تن به گرسنگی می‌دهد در این است که اولی برای رنج ناشی از گرسنگی‌‌اش معنایی یافته است و دومی نه؛ و هم از این روست که قدرت تحملی در اولی، متناسب با قدر و عظمت معنایی که حالت گرسنگی برای او دارد، هست که در دومی نیست.
پس از تمهید این مقدمات، می‌توان گفت که انتظار ما انسان‌ها از دین این است که دین به درد و رنج‌های ما، و به تعبیری عامتر به زندگی ما، معنا بدهد، و با معنا دادن به درد و رنج‌های ما، ما را از آنها، به تعبیری، برهاند و به اوضاع و احوالی مطلوب برساند. از این رو، بجاست اگر مدعی شویم که انتظار آدمیان از دین این است که آنان را از وضع و حالِ موجودِ نامطلوب به وضع و حالِ مطلوبِ مفقود برساند، از این راه که به زندگی معنا ببخشد و عدم مطلوبیت آن را بزداید.
در این موضع چند نکته شایان ذکر است: نخست این که: ممکن است، با توجه به این که بعضی از صاحب‌نظران در مطالعات تطبیقی ادیان گفته‌اند که نقطه شروع آیین بودا رنج است و حال آن که نقطه شروع مسیحیت گناه است و نقطه شروع اسلام و آیین هندو، یعنی جدیدترین و قدیمی‌ترین ادیان، خودِ انسان است
و نیز با توجه به تأکید آیین بودا بر راه رهایی از رنج، گمان رود که جوابی که، در اینجا، به سؤال “انتظار ما انسان‌ها از دین چیست؟”،
داده شده جوابی است موافق مشرب بودا .اما، گذشته از این که حق و حقیقت نه شرقی است و نه غربی و صرفِ انتسابِ جواب به، فی‌المثل، بودا موجب سقم یا صحت آن نمی‌شود، باید دانست که اختلاف آیین بودا با سایر ادیان بیشتر بر سَرِ خاستگاه رنج است و راه رهایی از آن، نه خودِ آن.
دوم این که نباید گمان بُرد که اگر انتظار بشر از دین این است که به زندگی معنا دهد، بسیاری از احکام و تعالیم موجود در کُتُبِ مقدسِ ادیانِ مختلف زاید و بیهوده است، چرا که به معنا دادن به زندگی ربطی ندارد؛ زیرا درست است که ادیان به پرسش‌هایی از قبیلِ ما از کجا آمده‌ایم؟ به کجا خواهیم رفت؟ در کجاییم؟ در فاصله میان زایش و مرگ چه باید بکنیم و چه باید بشویم؟ هم می‌پردازند، اما، می‌توان گفت که همه این قبیل مسائل هم تمهید مقدمه می‌کنند برای جواب آن مسأله عظیمِ معنای زندگی و درد و رنج .مثلاً نظریه تناسخ در ادیان هندی در صدد توجیه نابرابری‌های عظیمی است که انسان‌ها، به هنگام ولادت، با یکدیگر دارند: (شخصی با بدن سالم و بهره هوشی بالا به دنیا می‌آید، با پدر و مادری مهربان و دارای درآمدی سرشار، در جامعه‌ای پیشرفته و مرفه، بطوری که همه گنجینه فرهنگ بشری در اختیار کسی است که، به همین سَبَب، آزادی چشمگیری در گزینش شیوه زندگی خود دارد. شخص دیگری با بدن علیل و بهره هوشی پایین به دنیا می‌آید، با پدر و مادری نامهربان، کم‌درآمد و نافرهیخته، در جامعه‌ای که، در آن، شخص مذکور احتمال قوی می‌رود که جنایتکار شود و به مرگ زودرس و فجیع بمیرد .آیا عادلانه است که این دو شخص با سرمایه‌هایی تا این حد نابرابر به دنیا بیایند؟ اگر هر وقت که نطفه طفل جدیدی منعقد می‌شود نَفس جدیدی خَلق می‌گردد، آیا می‌توان خالق را، که سَببَ سازِ مَواهِبِ نابرابرِ همه نفوس است، مهربان دانست؟ هرچه بیشتر درباره نابرابری‌هایِ فاحشِ آدمیان به هنگام ولادت، و درباره این اصل مفروض و مسلم دینی ما غربیان که انسان‌ها را خدا با این وضع و حال‌های متفاوت آفریده است، می‌اندیشیم احتمال بیشتری می‌رود که بیعدالتی‌های عظیمی در این کار ببینیم.
(Hick, John H., Philosophy of Religion, 3rd ed., Prentice-Hall, Inc., 1983, pp.133-4)
نظریه تناسخ، برای توجیه این نابرابر‌‌ی‌های چشمگیر، می‌گوید: «ما همگی زندگی‌‌های قبلی‌ای داشته‌ایم و وضع و حال زندگی کنونی‌مان نتیجه مستقیم زندگی‌های سابق ماست .پس هیچ نوع بُلهوسی، بینظمی و اغتشاش، و بیعدالتی‌ای در نابرابرهایی سرنوشت ما آدمیان نیست، بلکه فقط علت و معلول در کار است، و اکنون چیزی را می‌درویم که خودمان در گذشته کاشته‌ایم .خودِ اصیلِ ما در طول زندگی‌های گونه‌گون می‌پاید و مُدام از نو به دنیا می‌آید یا تناسخ می‌پذیرد و چند و چون کل افعال او در هر یک از این زندگی‌های وضع و حال زندگی بعدیش را تعیین می‌کند.» (Ibid, p. 134.) فِعلاً با قدرتِ اقناعِ این راه‌حل کاری ندارم. فقط می‌خواهم نشان دهم که چگونه پرداختن به مسأله “از کجا آمده ایم؟” می‌تواند در خدمتِ معنادار ساختنِ یکی از درد و رنج‌های همیشگی ما انسان‌ها باشد، یعنی درد و رنج ناشی از مشاهده نابرابری سرمایه‌‌‌های نخستین .نظریه گناه ذاتی یا فطری در مسیحیت هم برای معنادار ساختن بعضی از درد و رنج‌های دیگر ماست.
سِدیگر آن که مراد از معنابخشیِ دین به درد و رنج‌ها و زندگی ما، چنانکه معلوم است، بخشی از مسأله معنای وجود است که به وجود و حیاتِ منِ آدمی ناظر است، نه آن بخش از این مسأله که به جهان هستی، به طور کلی، نظر دارد .به عبارت دقیق‌تر، آنچه مقصود اصلی ماست معنایافتگی زندگی خودمان است؛ و اگر احیاناً به معنا و فلسفه وجودی سایر اجزاء عالَمِ وجود هم بپردازیم به طفیل همان مقصود اصلی و به قدری است که در حل مسأله اصلی ضرورت دارد. برای تفصیل این سخن، رجوع کنید، از جمله، به:
(Britton, Karl, Philosophy and the Meaning of life, Combridge: Combridge University Press, 1971) ,Chs 1 and 9(.
و چهارم آن که یکی از وجوه تفاوت میان شأن و کارکرد دین و شأن و کارکرد علم هم از آنچه گذشت آشکار شد .از شؤون و کارکردهای علم، و فنون و صناعات و اسباب و آلاتِ زاده علم، یکی این است که کمابیش بعضی از موجِباتِ درد و رنج زندگی را از میان بردارد. اما علم نمی‌تواند به درد و رنج موجود و بالفعل و هنوز از بین نرفته معنا ببخشد و آن را قابل فهم و هضم و قبول کند .و این کاری است که، به گمان من، بشر از دین انتظار می‌برد .از سوی دیگر، بشر از دین انتظار ندارد که هرگونه درد و رنجی را، با نابود ساختن علل و موجباتِ آن، ریشه‌کن کند، لااقل بدین دلیل که، در طول تاریخ، عدم اقدام دین به این کار یا عدم توفیق دین در این کار سَبَبِ رویگردانی و اِدبارِ بشر از دین نشده است.
حقانیت یک دین به چیست؟ آیا حقانیت یک دین، برای این که آن دین پذیرفته شود، کفایت می‌کند؟ اگر نه، به چه شرط یا شروط دیگری هم نیاز هست؟ و، اساساً، چگونه می‌توان حقانیت دینی را احراز کرد؟
این سؤال که “حقانیت دین به چیست؟” ممکن است بدین معنا تلقی شود که: اساساً حقانیت دین یعنی چه؟ معنای حقانیت دین چیست؟ در جواب باید گفت که مراد از “حقانیت” یک دین گاه این است که آن دین منشأ الهی دارد و حاصل کَشف یا جَعلِ فرد یا نوع انسانی نیست، و گاه این است که آن دین مطابق با واقع، یعنی دارای صدق منطقی، است، و گاه این می‌تواند بود که آن دین انتظار یا انتظاراتی را که بشر از دین دارد برمی‌آورد .در معنای اول، دین بیشتر به چشم نوعی پیام نگریسته می‌شود که حق بودنش به این است که عین گفته یا نوشته فرستنده پیام باشد، نه این که مدعی پیام‌آوری آن را از خود برساخته باشد .معنای دوم پیشفرضش این است که همه احکام و تعالیم دینی گزاره‌هایی ناظر به واقع و حاکی از واقعیات‌اند، یعنی به اصطلاح منطقی “قضیه”اند .و در معنای سوم برای دین کارکردی قائل شده‌اند و برحسب این که دینی آن کارکرد مطلوب را داشته باشد یا نه به دین حقیقی یا “واقعی” و دین غیرحقیقی یا “بَدَلی” متصفش می‌سازند، درست مانند این که برای طلا کارکردی قائل شویم و آنگاه هرچه را به نام طلا به ما عرضه می‌کنند، برحسب وجود یا عدم آن کارکرد در آن، به طلای واقعی یا بَدَلی متصف کنیم.
اگر مرادمان از “خدا” موجودی دارای علم مطلق، قدرت مطلقه، و خیرخواهی علی‌الاطلاق باشد، می‌توان گفت که اگر حقانیت دینی، به معنای اول این اصطلاح، احراز شود این احراز کفایت می‌کند برای این که آن دین پذیرفته شود .و نیز می‌توان گفت که اگر، به معنای دوم یا سوم، حقانیت دینی احراز گردد آن دین پذیرفته خواهد شد. بلی، در باب معنای سوم “حقانیت” دین، شاید بتوان گفت که، چون برآوردن انتظار، خود، امری ذومراتب است، بعید نیست که انسان حقجو فقط به این اکتفا نکند که فلان دین انتظار یا انتظارات او را برمی‌آورد، بلکه بخواهد بداند که آیا این کار را بهتر از سایر ادیان انجام می‌دهد یا نه.
و اما این که، اساساً، چگونه می‌توان حقانیت دینی را احراز کرد سؤالی است که، چون قرابت فراوانی با سؤال دوازدهم دارد، بهتر آن است که جوابش را به هنگام جوابگویی به آن سؤال بیاوریم.
کمال یک دین به چیست؟ آیا کمالِ دین امری ذومراتب است (چنانکه تعبیرِ “کاملترین دین” به ذهن القاء می‌کند)؟ و چگونه می‌توان کمال یک دین را احراز کرد؟
اگر کمال را وصف چیزی بدانیم که غَرضی که از آن داریم حاصل آمده است، شک نیست که کمال امری ذومراتب نخواهد بود و نمی‌توان از کمال بیشتر و کمال کمتر دم زد؛ زیرا هر چیز از دو حال بیرون نیست: یا غرضی که از آن داریم حاصل آمده، که در این حال آن چیز کامل است، یا حاصل نیامده است، که در این حال کامل نیست یا ناقص است؛ پس حالِ هر چیز دائر بین کمال و عدم کمال است، نه کمال بیشتر و کمال کمتر .همچنین اگر کمال را وصف چیزی بدانیم که همه اثری که از آن مطلوب است بر آن مترتب شده است، یا آن را وصف چیزی بدانیم که هر آنچه را که بدان نیازمند است دارد، باز، کمال امری ذومراتب نخواهد بود .بنابراین، در هیچیک از این شقوق سه‌گانه نمی‌توان گفت که، فی‌المثل، دین A از دین B کامل‌تر است یا دین X کامل‌ترین ادیان است، بلکه باید گفت که دین A کامل است و دین B کامل نیست یا دین X تنها دین کامل است و سایر ادیان ناقصند.
به هر تقدیر، کمال “یک” دین به این است که انتظار یا انتظاراتی را که بشر از دین دارد برآورد، و راه احراز “و زمان احراز” آن هم، بسته به این که چه انتظار یا انتظاراتی از دین داشته باشیم، فرق می‌کند.
در عین حال، به گمان این بنده، بعید نیست که مراد از کمال دین، که در بعضی از متون مقدس دینی و مذهبی آمده است، نفیِ پیشرفتِ تاریخیِ دین (یعنی تطور استکمالی آن در طول تاریخ) باشد، به معنایی که، فی‌المثل و علی‌الخصوص، در باب علوم تجربی قائل به پیشرفتیم. در نظر آورید وضعِ مثلاً علم فیزیک امروز را، و آن را با وضع همین علم در قرن‌های نوزدهم، هیجدهم، و هفدهم مقایسه کنید .به احتمال قریب به یقین، اگر نگویم یقیناً، حاصل این مقایسه قائل شدن به پیشرفت تاریخی فیزیک است، و این پیشرفت تاریخی به این معناست که فیزیک در قرن‌های هفدهم، هیجدهم، و نوزدهم کامل نبوده است و چون، باز هم به احتمال قریب به یقین، اگر نگویم یقیناً، معتقدیم که وضع این علم در قرن بیست ویکم و قرن‌های بعدی نیز پیشرفته‌تر از وضع کنونی آن خواهد شد، بالنتیجه، فیزیک در قرن بیستم هم کامل نیست. حاصل آن که قول به پیشرفت تاریخی یک پدیده، در واقع، قول به عدم کمال آن پدیده، در هر مقطع تاریخی، است .پس قول به کمال یک پدیده قول به نفی پیشرفت تاریخی آن است، و شاید مراد از کمال دین همین نفی پیشرفت تاریخی آن باشد. البته توجه دارید که نفی پیشرفت تاریخی دین، به هیچ روی، به معنای نفی افزایش تعداد پیروان آن یا افزایش قدرت و شوکت آنان یا هر امر دیگری از این سنخ نیست.
آیا دین باید فقط مصالح و مفاسد ما انسان‌ها را ملحوظ دارد یا باید به خوشایند و بدآیند ما هم نظر کند؟ در صورت دوم، آیا جمع این دو امکانپذیر است؟ چگونه و تا چه حد؟
مراد از “مصالح” را، در این سؤال، اموری می‌گیریم که بالمال به سود انسانند و، طبعاً، مراد از “مفاسد” را اموری که بالمال به زیان انسانند. “اگرچه مقصود از “بالمال” و “سود” و “زیان” هم خالی از ابهامی نیست” .اگر مراد از ,خوشایند” یا “بدآیند” گونه ویژه‌ای از احساس “رضایت” یا “عدم رضایت” از یک وضع خاص باشد، یعنی آن گونه احساس که ناشی از عدم تأمل و تروی در باب آثار و نتایج آن وضع خاص است، باید گفت که دین مُلزم به توجه به خوشایندها و بدآیندهای ما آدمیان نیست و فقط باید مصالح و مفاسد ما را ملحوظ دارد.
اما اگر مراد از “خوشایند و بدآیند” ساحَتِ عاطفیِ روح ما، در برابر ساحَتِ علمیِ آن، باشد که، به نوبه خود، به دو بخش لذت و الم و اراده انقسامپذیر است، “هرچند بعید می‌بینم که مرادتان این باشد” باید گفت که دین چاره‌ای جز عنایت و اهتمام به این ساحت روح انسان ندارد .توضیح این که، درست به همان نحو که روح انسان چنان ساخته و پرداخته شده است که به بعضی از امور می‌تواند علم حاصل کند و به بعضی از امور نمی‌تواند، چنین نیز هست که از پاره ای از امور لذت یا الم می‌تواند بُرد و از پاره‌ای از امور نمی‌تواند و، قهراً، بسا چیزها هست که متعلَّقِ طَلب و اراده او می‌تواند بود و بسا چیزهای دیگر هست که طَلب و اراده‌‌اش به آنها تعلق نمی‌تواند گرفت؛ یعنی انسان هم در ساحت علمی روح خود محدودیت دارد و هم در ساحت عاطفی روح خود؛ نه همه چیز را می‌تواند دانست ـ البته این مطلب اخیراً مورد بحث و مناقشه‌هایی قرار گرفته است .از جمله، رجوع کنید به مقاله آیا چیزی می‌تواند فراتر از طَورِ فهم بشر باشد؟
و نه همه چیز را می‌تواند خواست .اکنون، سخن این است که دین گریز و گزیری از توجه به محدودیت‌های عاطفی روح انسان ندارد، بلکه باید از آنچه انسان، به مقتضای ساخت و کارکرد عاطفی‌‌اش، دوست می‌دارد یا نمی‌دارد تغافل نورزد و در احکام و اوامر و نواهی‌ای که متوجه انسان می‌کند ساخت و کارکرد روح او را هم ملحوظ دارد تا تکلیف مالایُطاق نکرده باشد .بدین معنا، دین باید هم مصالح و مفاسد ما را ملحوظ دارد و هم خوشایندها و بدآیندهای طَبعی و طبیعی ما را. جمع این دو هم امکانپذیر است، از این راه که تصویری از جهان هستی ارائه کند که در آن تصویر مصلحت بودنِ هر یک از مصالح و مفسده بودنِ هر یک از مفاسد روشن و نُمایان باشد تا به آستانه آگاهی ما برسد. اگر ما آگاه شویم از این که چیزی از مصالح یا مفاسد ماست، یعنی بالمال به سود یا زیان ماست بدان چیز گرایشی یا از آن چیز گریزشی می‌یابیم. این یکی از مواردی است که می‌توان گفت: تا دین انسانی نباشد انسان دینی نمی‌تواند شد.
آیا دین، اساساً، برای سعادت دنیوی آمده است یا برای سعادت اخروی یا برای هر دو؟ به چه دلیل؟ اگر به شق سوم قائلید، جمع دو سعادت را چگونه ممکن می‌بینید؟

 

واقع این است که لفظ “سعادت” وضوح معنایی ندارد تا بتوان به این سؤال جواب واحدی داد .لفظ مذکور، عادتاً، به عنوانِ معادلِ لفظِ یونانیِ eudaimonia به کار می‌رفته و می‌رود؛ و خود متفکران و فلاسفه یونانی در ایضاح مفهوم و تشخیص مصداق آن با یکدیگر وِفاق نداشته‌اند .کافی است که به آثار بازمانده از متفکرانی مانند دموکریتوس، افلاطون، ارسطو، سنکا، و فلوطین نظری بیفکنید تا چند و چون اختلافاتشان را در این باب به رأی‌العین ببینید. بعضی “مانند دموکریتوس” خَیراتِ بیرون از خودِ آدمی، مانند ثروت، را در سعادت ذی‌دخل نمی‌دانسته‌اند، و بعضی می‌دانسته‌اند. برخی “مانند افلاطون” سعادت را به “بهترین وضع ممکن در زندگی” تعریف می‌کرده‌اند، و برخی این تعریف را زیاده از حد انتزاعی و کلی‌گویانه می‌دیده‌اند. بعضی “مانند ارسطو که سعادت را به خیرِ اعلایِ عملیِ انسان‌ها تعریف می‌کرد” آن را غایت و هدف و مطلوب لذاته تلقی می‌کرده‌اند، و بعضی “مانند رواقیون” آن را آلت و وسیله و مطلوب لغیره می‌انگاشته‌اند .برخی “مانند افلاطون” زندگی عادلانه را مصداق زندگی سعادتمندانه می‌دانسته‌اند، و برخی زندگی قرین تعقل و تفکر را؛ و… .حتی پاره ای از متفکران و فلاسفه از سعادت چنان تصوری داشته‌اند که، بر طبق آن، تعبیر “سعادت اُخروی”، که در متن سؤال شما آمده است، به نظرشان تعبیری متنافی‌الاجزاء می‌آمده است .از ذکر این نکته جالب توجه هم نگذرم که، تا آنجا که این بنده باخبر است، اساساً تفکیک سعادت دنیوی و زودگذر از سعادت اُخروی و ابدی تا قبل از اگوستین قدیس در هیچیک از کُتُب و رسائل و مقالات فلاسفه نیامده است.

 

از این رو، برای پاسخگویی به پرسش شما، بهتر آن است که، بنا به قرارداد، سعادت را به “بهترین اوضاع و احوال ممکن” تعریف کنیم و آن را به دو قسم “سعادت دُنیوی” و “سعادت اُخروی” تقسیم کنیم و مرادمان از “سعادت دنیوی” بهترین اوضاع و احوال ممکنی باشد که قبل از مرگ روی می‌تواند داد و مقصودمان از “سعادت اخروی” بهترین اوضاع و احوال ممکنی باشد که بعد از مرگ رُخ می‌تواند نُمود و سعادت دنیوی را هم، به نوبه خود، به سعادت مادی و سعادت معنوی منقسم سازیم.
مرادم از “سعادت دنیوی مادی” همان چیزی است که امروزه از آن به بالاترین سطح “یا معیار” زندگی تعبیر می‌کنند. سطح زندگی شامل اموری است که به رفاه می‌افزاید .هرچه ثروت یا درآمد یا اشیای مصرفی یا خدماتی که شخص یا خانواده یا گروه اجتماعی‌ای در اختیار دارد بیشتر باشد، هرچه میزان مرگ و میر اطفال کمتر و امید زنده ماندن در حین تولد بیشتر باشد، هرچه مقدار کالری و پروتئین حیوانی مصرفی بیشتر باشد، هرچه تعداد تختخواب‌‌‌های بیمارستان‌ها و پزشکان نسبت به جمعیت بیشتر باشد، هرچه شرایط مسکن بهتر باشد، هرچه تعداد تحصیل‌کنندگان بیشتر و تعداد بیسوادان کمتر باشد، هرچه میزان پس‌انداز و قدرت خرید بیشتر شود، هر چه تعداد ساعات کار در هفته کمتر و شرائط کار بهتر شود، هرچه مصرف الکتریسیته و فولاد بیشتر باشد، و… .سطح زندگی بالاتر است .با توجه به این معنای جدید تعبیر “سطح زندگی”، می‌توان گفت که دین، اساساً، برای هرچه بالاتر بردن سطح زندگی نیامده است و شأن و کارکَردش، به هیچوجه، این نیست. در تمدن جدید، که تمدنی اینجهانی است، سطح زندگی تقریباً تنها معیاری است که در ارزیابی‌‌های‌ بجد گرفته می‌شود و بدان اهتمام و عنایت می‌ورزند؛ اما، به گمان این بنده، تمدن دینی مبنا و معنا و مقصود و مراد دیگری دارد.
مرادم از “سعادت دنیوی معنوی” عدالت، آزادی، نظم، و امنیت در ساحت جمعی و رضای باطن “شامل آرامش، امید، و شادی” در ساحت فردی است .شک نیست که سعادت دنیوی معنوی، بدین معنا، و علی‌الخصوص بخشی از آن که به احوال فردی مربوط می‌شود، یعنی رضای باطن، مورد اهتمام و عنایت دین هست، هرچند پاره‌ای از صاحب‌نظران، مانند لُرد نُرث بُورن، معتقدند که از نظرگاه دینی حتی این سعادت نیز اهمیت ثانوی دارد.
و اما سعادت اخروی، که از آن به “رستگاری”، “فَلاح”، “نجات”، “رهایی” ، و امثال اینها تعبیر می‌شود، سخت موردِ تأکیدِ ادیانِ سنتی است و همان خیر اعلی و غایت قُصوی‌ای است که این ادیان ارائه می‌کنند.
در اینجا، یکی ـ دو نکته شایان ذکر است: از آنچه درباره سطح زندگی گفته شد نباید دستخوش سوءتفاهم شد و چنین استنباط کرد که زندگی در چارچوب یک فرهنگ و تمدن دینی و سنتی مستلزم نوعی چشم پوشیدن و دست کشیدنِ ریاضت‌کشانه از مَواهِب و نعمات دنیوی است .حاشا و کلاّ .هیچ موهبت و نعمتی، از این حیث که مطبوع و لذت‌بخش است، ممنوع نیست .جان کلام این است که: اولاً: هدف دین بالا بردن هرچه بیشتر سطح زندگی، به معنایِ امروزین و جدیدِ این اصطلاح، نیست؛ و ثانیاً: اگر مواهب و نعمات دنیوی را یا به خاطر خودشان طَلب کنیم، نه از این رو که می‌توانند مقدمه حصولِ امرِ شریف‌تری باشند، یا بدان‌ها از این چشم بنگریم که گویی حق مایند، نه این که از سَرِ لطف در اختیار ما نهاده شده‌اند، و یا نپذیریم که، در ازای آنها، باید از خودگذشتگی‌هایی داشته باشیم، در هریک از این سه شق، آن مواهب و نعمات تبدیل به بُتهایی می‌شوند که ما را اسیر و برده خود می‌کنند و به جای آن که تعالی بخشند تدنی می‌دهند؛ چرا که، از نظرگاه دینی، مقدس بودن یا بُت بودن یک چیز، به هیچوجه، به صورت ظاهری آن بستگی ندارد، بلکه وابسته است به نحوه استفاده‌ای که از آن می‌کنیم و طرز تلقی‌ای که از آن داریم.
از این گذشته، هدف دین را ارتقای هرچه بیشتر سطح زندگی قلمداد کردن، در واقع، یکی از آثار و نتایجِ کاربردِ دیدگاهِ غیردینی و اینجهانی در باب دین است، و دین را به حد نوعی آرمان‌گرایی یا ایدئولوژی تنزل می‌دهد که با آرمانگرای‌های و ایدئولوژی‌های دنیوی در جهت وصول به هدف واحدی، که همان رفاه نوع بشر است، رقابت دارد و مسابقه می‌دهد .هم از این روست که، بدون مبالغه، می‌توان گفت که امروزه، غالباً، هدف دین چیزی در حد تحقق کامل آرمان‌های یک دولت ـ رفاه تصور می‌شود. به نظر می‌رسد که همه آرمانگرایی‌ها و ایدئولوژی‌های غیردینی نیک می‌دانند که دینی که هدفش تأمین رفاه انسان‌‌ها تلقی شود فلسفه وجودی خود را از دست داده است و در مواجهه با آنها، لامحاله، طعم تلخ شکست را خواهد چشید.
درآخر، به حکم “سخن از سخن شکفد”، این را نیز ناگفته نگذاریم که دو مطلب را از یکدیگر تمیز باید داد: یکی این که: آیا ارتقای هرچه بیشتر سطح زندگی را هدف اصلی قرار دادن رواست یا نه؟ دوم این که: آیا این ارتقا، هدف دین هست یا نه؟ در اینجا، ما را با مطلب اول هیچ کاری نبود و، از این رو، در باب آن مطلب نفیاً و اثباتاً چیزی گفته نشد. سخن ما یکسره درباره مطلب دوم بود .به تعبیر دیگر، مقصود، در اینجا، این نیست که میان مکاتب غیردینی و مکاتب دینی سنجش و داوری کنیم؛ مقصود صرفاً این است که مَبادی و مَقاصد این دو دسته مکتب را با هم خَلط نکنیم.
آیا تقسیم دین به قِشر و لُب یا حِجاب و لُباب یا صدف و گوهر را می‌پذیرید؟ یا همه بخش‌های دین را یکسان و هم‌ارز می‌دانید؟ اگر تقسیم را می‌پذیرید، آیا همه ادیان را، از حیث لُب، واحد و مشترک می‌بینید یا نه؟ اگر بلی، لُب همه ادیان چیست؟ و اگر نه، لااقل، لب دین اسلام را چه می‌دانید؟
شک نیست که همه بخش‌های دین یکسان و هم‌ارز نیستند. در دین، یک سلسله تعالیم، در قالبِ “عقائد” و “اساطیر”، هست که از طریق آنها در باب جهان هستی و مراتب آن، انسان و مراتب وجودی او، موجود مطلق، عوالم ماوراءطبیعت، عالم طبیعت، گذشته و آینده انسان، وضع و حال کنونی انسان و نقاط قوت و ضعف او آگاهی‌هایی ارائه می‌شود؛ و نیز یک رشته احکام، در قالبِ “اخلاقیات” و “عبادیات”، هست که به توسط آنها، در باب ارتباطات و مناسبات انسان با موجود مطلق، با خودش، با انسان‌های دیگر، و با سایر موجودات، خوب و بدها و درست و نادرست‌ها و باید و نباید‌ها و وظیفه و مسؤولیت‌ها تعیین می‌شود و افعال ظاهری و باطنی انسان مورد ارزشداوری قرار می‌گیرد. آن تعالیم و این احکام مجموعاً شأن و کارکردی دارند و در خدمت هدفی‌اند، یعنی می‌خواهند در مراتب مختلف وجود انسان “که شاید بتوان گفت، از دیدگاه دینی، چهار مرتبه‌اند: بدن، ذهن، نَفس، و روح” دگرگونی‌هایی پدید آورند .بر این اساس، می‌توان گفت که ایجاد این دگرگونی‌ها لب دین است و همه احکام و تعالیم دینی، که مقدمات و شروطِ به وجود آمدنِ این دگرگونی‌هایند، نسبت به آن لُب، در حکم قشرند .روشن است که در درونِ خودِ احکام و تعالیم نیز می‌توان به رابطه قشر ـ لُب قائل شد و بعضی از آنها را نسبت به بعضی دیگر قشر و بعض دوم را نسبت به بعض اول لُب قلمداد کرد.
و اما این که آن لُب و لُباب دین چیست و آیا همه ادیان، از حیث لُب، واحد و مشترکند یا نه مسأله‌ای است که حل آن توقف بر مطالعات و تحقیقات وسیع و عمیق در دو حوزه تاریخ ادیان و دینشناسی مقایسه‌ای دارد .حتی کسانی که لُب همه ادیان را واحد و مشترک می‌دانند، مانند هگل، فیلسوف معروف آلمانی (1831ـ1770)، شلایرماخر، عالم الهیات آلمانی (1834ـ 1768)، هاکینگ، فیلسوف امریکایی (1964ـ1873)، اتو، فیلسوف آلمانی (1937ـ1869)، و یونگ، روانشناس و روانکاو امریکایی (1961ـ 1875)، در تعیین این لب وفاق ندارند .همان طور که هاکینگ، که، به گمان بنده، روشمندانه‌تر و منطقی‌تر از سایر ذاتگرایان و قائلان به وحدت متعالی ادیان در جهت تعیین ذات و لُب ادیان و تمیز آن از اعراض و قُشور ادیان سعی کرده است، می‌گوید، کشف این که ذات واحد و مشترک ادیان چیست کار آسانی نیست؛ و باز، همان طور که وی، کاملاً بحق، می‌گوید

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 31   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود  دانلود مقاله انتظار بشر از دین


دانلود مقاله ویروسهای کامپوتری چگونه کار می کنند

 

 

 

 

ویروس های رایانه ای بسیار اسرار آمیز هستند و توجه بسیاری از برنامه ویسان مشاوران امنیتی شبکه های اینترنتی و حتی افراد عادی که از رایانه برای کارهای معمولی خود استفاده میکنند را به خود جلب کرده اند و سالانه هزینه هنگفتی برای جلوگیری ازانتشار و بالا بردن امنیت شبکه ها و رایانه ها د رمقابل ویروس ها صرف می شود. اگر بخواهیم از دید دیگری به ویروس ها نگاه کنیم نقاط آسیب پذیری و میزان آسیب پذیر بودن سیستم رایانه ای خود و یا اکنیت شبکه ای که ما د رحال کار با آن هستیم به ما نشان می دهند که البته ممکن است این کار کمی برایمان گران تمام شود!
یک ویروس که از طراحی و زیر ساخت پیچیده و سازمان یافته ای بهره مند باشد می تواند تاثیرات شگفت انگیز و در بعضی موارد مخرب بر روی شبکه اینترنت بگذارد. اثراتی که این ویروس ها بر اینترنت میگذارند و تعداد رایانه ها یی که آلوده می کنند خود گواه ارتباطات پیچیده و عظیم انسان ها و رایانه ها و شبکه های اطلاع زسانی در اینترنت می باشد.
برای مثال ویروس جدید مایدمMydoom worm)) تخمین زده شده که در یک روز حدود 255 هزار رایانه را آلوده کرده باشد. ویروس ملیسا( Melissa virus ) در سال 99 و من شما را دوست دارم I LOVE YOU در سال 2000 که ویروس های قدرتمندی که مایکروسافت و بسیاری از شرکت های ارائه دهنده سرویس ایمیل را مجبور کرد تا زمان پاک سازی و رفع مشکلات بوجود آمده توسط ویروس سرورهای خود را خاموش کنند . شاید وقتی کمی تحقیق کنید و عملکرد این ویروس ها را مورد مطالعه قرار دهید بسیار شگفت زده خواهید شد وقتی بفهمید که این ویروس ها بطرز بسیار ساده ای این کار ها را انجام می دهند. اگر در زمینه برنامه نویسی اطلاعات مختصر و یا حتی زبان برنامه نویسی بلد باشید با دیدن کد های برنامه این ویروس ها به ساده بودن و طرز کار ساده آن ها پی خواهید برد و از آن شگفت زده می شوید.
در این مقاله بحث ما در باره ویروس ها هم ویروس های معمولی و هم ویروس هایی که اخیرا شروع به فعالیت کرده اند می باشد بنابرا ین شما طرز کار ویروس ها و همچنین اطلاعاتی در باره نحوه محافظت و مقابله خود در برابر آن ها را یاد خواهید گرفت. تعداد ویروس ها در حال حاضر د رحال کاهش بوده ولی بعضی اوقات شخصی روش جدیدی برای ساختن آن پیدا می کند و بدین ترتیب ویروس جدیدی طراحی و ساخته می شود.
انواع آلودگی ها :
به دلیل اینکه ویروس ها نوعی از آلودگی های رایانه ای محسوب می شوند پس ما به جای واژه نادرست انواع ویروس ها از انواع الودگی ها استفاده می کنیم:
ویروس ها (Viruses):
ویروس ها یک برنامه یا کد(اسکریپت) بسیار کوچکی است که بر روی برنامه های بزرگتر سوار می شوند. یعنی در بین کد های اصلی یا فایل های اصلی بک برنامه دیگر که معمولا پر کاربرد می باشد قرار میگیرند و به محض نصب برنامه اصلی خود را وارد سیستم رایانه ای شخص قربانی می کنند و هنگام اجرای برنامه به طور خود کار اجرا میشوند و شروع به تخریب ( کارهایی که نویسنه ویروس از آن خواسته) می کنند.
ویروسهای پست الکترونیکی (Email-viruses):
این ویروس ها که از طریق پست الکترونیکی منتشر می شوند با وارد شدن به رایانه فرد خود را از طریق ایمیل هایی که در Address book شخص قربانی موجود هستند منتشر میکنند.
کرم ها (Worms) :
یک کرم قسمت کوچکی از یک برنامه میباشد که از طریق رایانه هایی که تحت یک شبکه کار میکنند و یا حفره های امنیتی موجود در یک سیستم عامل و یا برنامه اجرایی , خود را منتشر میکنند. روش انتشار آن ها از طریق شبکه بدین صورت است که یک کرم ابتدا که برای وارد شدن, رایانه مورد نظر را اسکن کرده و حفره های امنیتی موجود در آن را شناسایی می کند و سپس از طریق این حفره ها وارد رایانه دیگری شده و خود را گسترش می دهد.
اسب های تراوا(Trojan horses):
اسب های تراوا نیز از یک برنامه ساده ساخته می شوند. آن ها می توانند از طریق یک بازی اینترنتی آن لاین و یا دریافت ایمیل و ... وارد سیستم شما شوند.ولی وقتی که اجرا می شوند اثرات بسیار بدی بر روی سیستم شما بگذارند برای مثال ممکن است اطاعات هارد دیسک شما را پاک کرده یا حتی هارد شما را بسوزانند.ولی ضعف این نوع آلودگی ها تنها در این است که به صورت خود کار نمی توانند خود را منتشر کنند.مراقب این نوع از آلودگی ها باشید!
ویروس چیست ؟
بدان دلیل به ویروسهای کامپیوتری لفظ ویروس را اطلاق می کنند زیرا ویژگیهای آنها همانند ویروسهای بیولوژیکی می باشد . همانطور که یک ویروس کامپیوتری از کامپیوتری به کامپیوتر دیگر منتقل می شود ، یک ویروس بیولوژیکی نیز از بدن یک فرد به فرد دیگر منتقل میگردد .
البته شباهتهایی در سطوح عمیق تر نیز دارند که حائض اهمیت است . یک ویروس بیلوژیکی یک جاندار نیست . یک ویروس بیولوژیکی قطعه ای از DNA بوده که دارای یک غشای محافظ بوده و برخلاف سلول نمی تواند به تنهایی چیزی را تولید را کاری انجام دهد چون آن یک جاندار نیست . بلکه یک ویروس باید DNA خودش را به داخل یک سلول فرستاده و سپس این DNA ویروسی از سوخت و ساز سلول استفاده نموده و خود را تکثیر نماید .
گاهی اوقات سلول از بخش های ویروسی انباشته میشود بگونه ای که از هم پاشیده شده و ویروس را آزاد می کند . والبته گاهی اوقات نیز ذرات جدی ویروسی در داخل سلول جوانه زده و به این ترتیب سلول نیز زنده میماند .
یک ویروس کامپیوتری ممکن است که هرکدام از ویژگیهای فوق راداشته باشد .
برای اینکه یک ویروس رایانه ای اجرا گردد باید توسط یک فایل یا برنامه اجرا گردد . اگر برای بار اول اجرا گردد آنگاه از آن به بعد خود ویروس میتواند دیگر پرونده ها و برنامه ها را آلوده نماید .
آشکار است که تناسبات بین ویروس های رایانه ای و بیولوژیکی خیلی کم است ولی آنها با اندازه کافی شباهت دارند که بخواهیم نام یکسانی به آنها بدهیم .

 

Worm چیست ؟
یک Worm یک برنامه رایانه ای بوده که میتواند خود را از یک ماشین به ماشین دیگر کپی نماید . آنها معمولا در شبکه های رایانه ای بدنبال آلوده کردن دیگر رایانه های هستند . در هنگام استفاده از یک شبکه رایانه ای یک Worm می تواند به آسانی یک کپی کردن منتقل شده وگسترش یابد .
برای مثال " کد قرمز " یا red code یک Worm بود که 19 جولای سال 2001 در مدت زمانی حدود 9 ساعت خود را 250 هزاربار تکثیر نموده بود .
معمولا یک Worm بدنبال یکی از خفره های امنیتی در یک نرم افزار یا یک سیستم عامل می باشد .
برای مثال slammer یک Worm بود که در ژانویه 2003 با استفاده از یک حفره در Microsoft SQL server توانسته بود خودرا پخش نماید .
کد قرمز (Code Red): یک Worm از زمان رایانه ها و شبکه های رایانه ای برای تکثیر خود استفاده میکند و معمولا تمامی آنها دارای مقاصد یکسانی می باشند . این Worm که در سال 2001 بسیاری از تیترهای خبرگزاری ها را بخود اختصاص داده بود ، به پیش بینی متخصصان باید به کلی شبکه اینترنت را می خواباند .
این Worm با افزایش ترافیک شبکه در هنگام تکثیر نمدن خودش منجر به کندی کار شبکه شده بود و زودتر از آنجه که متخصصان پیش بینی می کردند اثرات خود را نشان داد .
هرکدام از کپی های کد قرمز در شبکه به دنبال سرورهایی می گشت که سیستم عامل win NT یا win 2000 که بدون سرویس پک میکروسافت بر روی آنها نصب شده باشد .
هر زمان که یک سرور ناامن یافت میشد کد قرمز خود را درآن کپی می کرد و حال کپی جدید بدنبال سرورهایی با چنان خصوصیات ذکر شده می گشت که آنها را آلوده کند .
بر حسب تعداد سرورهای ناامن این Worm می توانست خود را صدها یا هزاران بار تکثیر نماید .
این Worm برای انجام سه مقصود زیر طراحی شده بود :
1-خود را در 20 روز اول هر ماه تکثیر نماید
2- صفحات وب آلوده در سرورها را با صفحه ای دیگر که پیامی با عنوان " هک شده توسط چینی ها " را داشت جایگزین کند .
3-یک حمله حساب شده به سرور کاخ سفید داشته وسعی کند آنرا ازپای درآورد .
چه چیزی ویروس نیست؟
بدلیل سوء شهرتی که ویروسهای کامپیوتری کسب کرده‌اند، به آسانی هر مشکل کامپیوتری بر گردن ویروسها انداخته می‌شود. در این مقاله در ابتدا به بعضی موارد و مشکلات که ممکن است دلیلی بغیر از ویروس داشته باشند، اشاره می‌شود:
• مشکلات سخت‌افزاری: ویروسی وجود ندارد که بتوانند به بعضی از قطعات سخت‌افزاری مانند چیپ‌ها، بردها و مونیتور آسیب برساند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   14 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله ویروسهای کامپوتری چگونه کار می کنند


دانلود مقاله گزارش کار اموزی کتابخانه عمومی شماره یک سنندج

 

 

 

چکیده مطالب

 

مهمترین عملکرد یا وظیفه یک سیستم حسابداری عملکرد اطلاعاتی است و هر سیستم حسابداری باید اطلاعات موجود درباره معاملات عملیات مالی ورویدادهای دارائی اثر مالی بر یک مؤسسه را گرد آوری نماید، ثبت کند ودر گروه های همگن طبقه بندی کند و بالاخره گزارشهای را فراهم کند که تصمیم گیرندگان مختلف درباره یک مؤسسه یا سازمان بتوانند بر مبنای آن آگاهانه تصمیم بگیرند.
اگر اطلاعاتی که در جریان فعالیت ها ی یک سازمان فراهم می آید به شکل مطلوب ارائه شود برای تصمیم گیری های مختلف فایده چندانی ندارد . بنابراین تصمیماتی که توسط اداره کنندگان یک سازمان و یا توسط اشخاص ذیحق و ذینفع درباره یک مؤسسه گرفته می شود بسیار متنوع و متعدد است.
در اوایل سده بیستم اولین مباحث نظری در حوزه حسابداری مطرح و وجه علمی بودن آن به مذاق بحث گذاشته می‌شود. در طول دهه‌های آغازین سده بیستم مباحث نظری و فلسفی جدی در خصوص تعلق حسابداری به یکی از حوزه‌های معرفت بشری رواج داشته است. این مجادلات در طرح تخصیص حسابداری به یکی از حوزه‌های علم یا فن یا هنر به اوج خود میرسد. در اواسط سده بیستم و با احاطه مکتب مثبت‌گرایی (پازیتیویسم) بر فضای دانشگاهی جهان، نظریه‌های حسابداری مثبت‌گرایانه به ظهور میرسد. ضعفهای بنیادین نظریه‌های مثبت‌گرایانه در ظرف کمتر از ربع قرن آشکار می‌شود و حسابداری به تبع سایر محافل علمی وارد دنیای جدید جُستارهای فلسفی و نظری می‌شود. طرح حسابداری انتقادی یا امثال آن نشانه این تحول نظری در حسابداری است.
حسابداری کتاخانه ها با بیش از سیصد سال سابقه و با نام لوکا پاسیولی آغاز شده است. لوکا پاسیولی تحصیلات خود را در وِنیس و رُم گذراند و در راهب صومعه ای شد که از فرقه فرانسیس بود. تا سال ۱۴۹۷ معلم خصوصی پروازی ریاضیات بود، که در آن سال دعوت نامه ای از لودُویکو اِسفُرتسا دریافت نمود تا در میلان مشغول به کار شود. او در آنجا با لئوناردو داوینچی کار و زندگی می کرد و به او ریاضیات یاد می داد. در ۱۴۹۹، پاسیولی و لئوناردو مجبور شدند تا از میلان فرار کنند که لوئی دوازدهم از فرانسه شهر را به تصرّف خود در آورده و حامیان آنها را از آنجا بیرون کرد. تلفیق دانش ریاضی زمان خود، همچنین جالب توجه می باشد که شامل اولین شرح منتشر شده درباره روش نگهداری از حسابها و دفاتر می باشد که تجّار وِنیزی در طول رنسانس ایتالیا بکار می بردند،‌ که به سیستم حسابداری دفترداری مضاعف معروف بود. اگرچه پاسیولی این سیستم را تدوین کرد نه اینکه آنرا اختراع کرده باشد، ولی بعنوان «پدر علم حسابداری» مورد توجه واقع شد. سیستمی که او منتشر کرد شامل اغلب چرخه های حسابداری بود که ما امروز آنها را می شناسیم. او استفاده از روزنامه ها و دفتر کل را شرح داد، و تذکر داد که یک فرد نباید به رختخواب برود مگر اینکه بدهی با بستانکاری برابر باشد! دفتر کل او حسابهایی برای موجودی (که شامل وجوه دریافتی و موجودی کالا بود)، تعهّد بانکی، سرمایه، درآمد، و مخارج داشت- انواع حساب که در بیلان کار و صورتحساب درآمد یک سازمان بترتیب گزارش می شود. او ثبت نهایی آخر سال را نشان داد و پیشنهاد کرد که یک تراز آزمایشی برای تأیید دفتر کل متعادل بکار گرفته شود. همچنین،‌ رساله او دامنه وسیعی از موضوعات مرتبط را،‌ از اخلاقیات حسابداری گرفته تا حسابداری هزینه،‌ شامل می شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 


فصل اول
تعریف حسابداری
[حسابداری] عبارت است از فن ثبت، طبقه بندی و تلخیص رویدادهای مالی و ارایه آن در قالب صورت های مالی به استفاده کنندگان درون سازمانی و برون سازمانی.
مراحل حسابداری
به طوری که از تعریف فن حسابداری بر می آید این فن دارای 4 مرحله میباشد:
1. ثبت فعالیتهای مالی
2. طبقه بندی اقلام ثبت شده
3. تلخیص اقلام
4. تفسیر نتایج حاصله از بررسی اقلام خلاصه شده
حسابداری در ایران
حسابداری در ایران درحوزهٔ نظری تحت تأثیر جریانات پازیتیویسم رشد کمّی زیادی کرده است و پایه گذاری تحصیلات تکمیلی با این نگاه به حسابداری صورت گرفته و توسعه یافته است. با این وصف تعریفی از حسابداری در ایران غالب است که مضمون و محتوای آن صرف نظر از چینش یا تفاوت ظاهری الفاظ آن برای همه دانش آموختگان حسابداری ایران شناخته شده است. بر اساس این تعریف: حسابداری عبارت است از فرآیند شناسایی، جمع آوری، ثبت، طبقه بندی، تلخیص، گزارشگری، و تحلیل رویدادهای مالی یک شخصیت اقتصادی در یک دوره مالی معین بر اساس واحد پول ملی. این تعریف ترجمهٔ کاملی است از تعاریف مختلفی که از حسابداری در عصر پازیتیویسم یعنی دهه‌های ۴۰ الی ۶۰ سده پیشین در دنیا رواج داشته است.
شادروان سجادی نژاد و همچنین شادروان عرفانی و دکتر عزیز نبوی از بنیانگذاران حرفه حسابداری در ایران بشمار می روند که با تاسیس مدرسه عالی حسابداری شرکت ملی نفت و موسسه عالی حسابداری توانستند بیش از ۶۰۰۰ دانش آموخته رشته های حسابداری و حسابداری دولتی و حسابرسی پرورش دهند.

 

 

 

تاریخچه کتابخانه های عمومی در ایران
در سال 1305 کتابخانه ای بنام "کتابخانه بلدیه تهران" توسط شهرداری وقت تهران تأسیس گردید که می توان آن را نخستین کتابخانه عمومی به مفهوم جدید دانست و بعد از آن و به فاصله زیادی یعنی در مهرماه سال 1340 کتابخانه عمومی پارک شهر افتتاح گردید در دهه چهل به تدریج تعداد کتابخانه‌های عمومی ، بویژه در پارکهای تهران و شهرهای بزرگ ایران افزایش یافت . در ماه آبان سال 1342 تاسیس و نگهداری کتابخانه‌های عمومی بر اساس مصوبه وزارت کشور به سازمان کتابخانه‌های عمومی شهر تهران واگذار گردید . در آذرماه 1343 سازمان مذکور با بودجه 000/500/1 ریال تاسیس و در 29 دی ماه 1344 قانونی به تصویب رسید که بر اساس ماده یک آن 5/1 درصد از درآمد سالانه شهرداری‌ها به ایجاد و توسعه کتابخانه‌های عمومی اختصاص یافت . با اجرای این قانون به تدریج در تمامی شهرهای بزرگ و کوچک ایران کتابخانه‌های عمومی ایجاد شد و متعاقب تصویب این قانون در هر شهر انجمنی به نام انجمن کتابخانه‌های عمومی تشکیل گردید . جهت اداره انجمن‌ها و ایجاد هماهنگی در کار آنها تشکیلاتی تحت نام « هیات امنای کتابخانه‌های عمومی کشور» به ریاست وزیر فرهنگ و هنر وقت و پنج عضو دیگر که به پیشنهاد وی انتخاب می شدند ایجاد گردید

وزارت فرهنگ و هنر وقت در سال 1350 با تشکیل هیات امنای کتابخانه‌های عمومی کشور به ریاست وزیر فرهنگ و هنر و پنج عضو دیگر به پیشنهاد وزیر و مطابق با قانون ، وظیفه نظارت بر اداره امور کتابخانه‌های عمومی کشور و انجمن‌های آن را به دبیرخانه هیات امنای کتابخانه‌های عمومی کشور محول کرد.

در دی ماه 1352 با تصویب تبصره 22 ماده واحد قانون بودجه ، کمک 5/1 درصدی شهرداری‌ها به کتابخانه‌های عمومی قطع گردید و کلیه امور مالی و اداری کتابخانه‌ها به عهده وزارت فرهنگ و هنر آن زمان قرار گرفت و دبیرخانه هیات امنای کتابخانه‌های عمومی کشور با تجدید سازمان به تصویب سازمان امور اداری و استخدامی کشور رسید و کار نظارت بر کتابخانه‌ها اعم از : تکمیل و تجهیز ، استخدام و آموزش کتابداران و ارائه خدمات کتابخانه‌ای را به عهده گرفت.

در سال 1361 هیات امنای کتابخانه‌های عمومی کشور به اداره کل کتابخانه‌های عمومی کشور تغییر نام پیدار کرد . از سال 1368 این تشکیلات مجددا تحت عنوان دبیرخانه هیات امنای کتابخانه‌های عمومی کشور به فعالیت خود ادامه داد . انجمن کتابخانه‌های عمومی در بعضی از استانها فعالیت مجدد خود را اغاز کردند . بسیاری از کتابخانه‌های موجود از سال 1368تا 1378 با بودجه‌های استانی احداث و تکمیل شدند به طوری که رشد کمی کتابخانه‌ها در این مقطع به 1350 باب رسید و با ادامه این روند در سال 1380 تعداد کتابخانه‌ها به 1445 باب رسید .
در مورخ 28/7/1381 هیات دولت در لایحه‌ای مشتمل بر 15 ماده و 8 تبصره تاسیس و نحوه اداره کتابخانه‌های عمومی را به تصویب رساند . این لایحه پس از ارائه به مجلس و بحث و بررسی در کمیسیون فرهنگی مجلس و چند نوبت رای گیری در صحن علنی مجلس در تاریخ 17/12/1382 به تصویب نهایی نمایندگان مجلس شورای اسلامی و در مورخ 25/12/1382 نیز به تایید شورای نگهبان رسید. بر اساس ماده یک قانون، تاسیس ، ساخت ، تجهیز و بازسازی ، توسعه ، مدیریت ، نظارت و سایر امور کتابخانه‌های عمومی در سراسر کشور به موجب این قانون انجام می شود . به منظور ایفای وظایف مندرج در این قانون هیات امنای کتابخانه‌های عمومی کشور شکل گرفت.
هیات امنای کتابخانه‌های عمومی کشور با ترکیب زیر تشکیل می گردد :
وزیر فرهنگ و ارشاداسلامی ( رئیس هیات امناء )
رئیس شورای عالی استان‌ها
معاون ذیربط از سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور
یک عضو از کمیسیون فرهنگی به پیشنهاد آن کمیسیون و تصویب مجلس شورای اسلامی به عنوان ناظر
پنج نفر از صاحبنظران و شخصیت‌های علمی ، فرهنگی کشور که حداقل دو نفر آنان را بانوان تشکیل دهند به پیشنهاد وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و با حکم رئیس جمهوری برای مدت چهار سال انتخاب می شوند. که یک نفر از آنان به انتخاب وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان دبیر کل هیات امنا مسولیت اداره امور دبیرخانه را به عهده خواهد داشت.
اداره امورکتابخانه‌های عمومی کشور بعد از تهیه و تصویب آئین نامه اجرایی این قانون در هیات وزیران از آذرماه 1383 رسماٌ به نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور محول گردید.
در حال حاضرتعداد کتابخانه‌های عمومی تحت پوشش نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور 1641 باب است.
کتابخانه عمومی سنندج

تاریخچه کتابخانه های عمومی استان کردستان
"فیض‌الله بهبود علی خراسانی مردی عارف و عالم بود و کتابهایی چند ترجمه و تألیف کرده است، از جمله عوارف‌المعارف سهروردی. این مرد فاضل کتابخانه معتبری در سنندج فراهم آورد که نسخه‌هایی از آن اینک در کتابخانه آستان قدس موجود است [این کتابخانه در دوران افشاریه و زندیه وجود داشته است]."
همایونفرخ علاوه بر کتابخانه فیض‌الله بهبود به کتابخانه‌های امور تربیتی دانش آموزان سنندج، نصراللهی ( باشگاه افسران )، کتابخانه فرهنگ سنندج و کتایخانه فرهنگ سقز نیز اشاره کرده است.
اولین کتابخانه عمومی، به سبک امروزین، توسط سرتیپ نصرالهی فرمانده وقت لشکر کردستان در شهر سنندج و در محل باشگاه افسران سابق ایجاد گردید. بخشی از کتب این کتابخانه توسط شهرداری تأمین شده بود. این کتابخانه به منظور استفاده افسران و درجه‌داران ارتش احداث گردید ولی، موجباتی فراهم شد که سایر اقشار مردم نیز بتوانند از آن استفاده کنند.
دومین کتابخانه‌ای که در شهر سنندج و به صورت عمومی به منظور استفاده دانش‌آموزان و معلمان دایر گردید، کتابخانه امور تربیتی در ساختمان موزه فعلی در سنندج بود. این کتابخانه توسط آموزش و پرورش اداره می‌شد.
پس از تصویب قانون ایجاد کتابخانه‌های عمومی در سال 1344، اولین کتابخانه عمومی توسط دولت در بخش دیواندره در سال 1346 ساخته شد. سپس، در فاصله سالهای 1346 تا 1350 به ترتیب در شهرهای مریوان، بانه، قروه، سقز و سنندج کتابخانة عمومی تأسیس شد. در سال 1351 از محل 5/1 درصد درآمد شهرداری، کتابخانه عمومی بیجار و کتابخانه عمومی دوم مریوان ساخته شد. تا سال 1357 تعداد کتابخانه‌های عمومی استان کردستان به 9 باب رسیده بود. این رقم در سال 1375 به 22 باب کتابخانه در سطح استان کردستان رسیده‌ بود که 7 باب از این کتابخانه‌ها در روستاها تأسیس شده بود‌ ( رستم‌پور، 1375).
در حال حاضر، سال 1380، تعداد کتابخانه‌های عمومی این استان به 32 باب رسیده است که از این تعداد 14 کتابخانه در سطح شهر و 18 کتابخانه در سطح روستا مشغول ارائه خدمات می‌باشند.
بررسی کتابخانه‌های عمومی استان کردستان
در موردکتابخانه‌های عمومی استان کردستان، به طور خاص، تاکنون پژوهشی صورت نگرفته‌ است و تنها کار انجام شده آمارهای مربوط به سال1370 می باشد که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درکتاب « شناسنامه کتابخانه‌های عمومی ایران» ذکرکرده‌ است. در این کتاب آمار کلی مربوط به کتابخانه‌‌های عمومی استان‌کردستان به شرح زیر آمده است:
 تعداد کتابخانه‌های عمومی استان: 10 باب ( درجه چهار 2 باب، درجه پنج 4 باب، درجه شش 4 باب).
 تعداد کتب موجود در کتابخانه‌های عمومی استان: خطی 4 جلد، چاپی 78470 جلد.
 تعداد نشریات ادواری موجود در کتابخانه‌های عمومی استان: 14 عنوان ـ 3623 نسخه.
 تعداد اعضای کتابخانه‌های عمومی استان: 9621 نفر.
 تعداد مراجعین به کتابخانه‌های عمومی استان : 76099 نفر.
 تعداد کتب ارسال‌ شده از طرف هیأت‌ امنای کتابخانه‌های عمومی کشور جهت کتابخانه‌های عمومی استان: 2514 جلد.
 تعداد کتب امانت داده‌ شده: 52956 جلد.
 تعداد کتابدارن کتابخانه‌های عمومی استان : 26 نفر( کارشناس1 نفر، کاردان 3 نفر، ‌دیپلم 15 نفر و زیر دیپلم 17 نفر).
ده واحد کتابخانه مذکور تا سال 1370 مربوط به شهرهای بانه ( درجه5)، بیجار ( درجه 6)، دهگلان ( درجه 6 )، دیواندره ( درجه 6)، سریش آباد ( درجه 6)‌، سقز (درجه5)‌،‌ سنندج شماره1 ( درجه4)‌، سنندج شماره 2 (‌درجه 5)‌،‌ قروه ( درجه 4)‌، و کامیاران (‌درجه 5 ) می‌باشد.
علاوه بر مورد بالا، روزبهانی و تاج محرابی (1370 ) در اثر خود با عنوان « بررسی وضعیت کتابخانه‌های عمومی ایران » در صفحه 24 تعداد نیروی انسانی موجود در کتابخانه‌های عمومی استان‌کردستان را 24 نفر و تعداد نیروی انسانی مورد نیاز را علاوه بر تعداد مذکور 16 نفر بیان کرده اند

 

بخشهایی که در کتابخانه عمومی سنندج درگیر بحث حسابداری می باشند عمدتا سه بخش می باشد و میتوان تحت سه بخش بیان نمود.هزینه ها، امورمالی و اداری و بخش حقوق ودستمزد.
اینجانب مسول حقوق و دستمزد بودم:
کسانی که در رشته های امور مالی مشغول تحصیل می باشند و اطلاعات حسابداری را فرا می گیرند یکی از انواع هزینه هایی را که با آن آشنا می شوند هزینه حقوق و دستمزد است و به تبع روش حسابداری و ثبت این هزینه را در دفاتر روزنامه و کل فرا خواهند گرفت ولی باید توجه داشت بحث هزینه و حقوق و دستمزد دارای مطالب زیادی می باشد که هر فرد حسابدار یا کسی که در حقوق و دستمزد سازمان یا مؤسسه ای کار می کند نیاز به داشتن دانش تخصصی در این زمینه خواهد بود این اطلاعات را به صورت خلاصه می توان شناخت سیستمهای کنترلی حقوق و دستمزد، سناخت قوانین بیمه و مالیات و سایر موار قانونی همچون، اضافه کاری و مأموریت و تهیه اسناد و مدارک ثبت لیستهایحقوق و دستمزد و سایر موارد نام برد که در ادامه با آنها بیشتر آشنا خواهیم شد.
می دانید هزینه نیروی کار بخش اعظمی از بهای تمام شده تولید کالا و خدمات یک موسسه یا یک واحد اقتصادی را به خود اختصاص می دهد و در واقع تأثیر قابل توجه ای بر سود واحد های تجاری خواهد داشت البته اهمیت حقوق و دستمزد در واحد های مختلف متفاوت است ولی به طور معمول هزینه حقوق دستمزد از درآمدهای واحدهای اقتصادی و تجاری را به خود اختصاص می دهد بنابراین پر واضح است کسانی که در رشته امور مالی تحصیل می کنند باید اطلاعات جامع و کافس در این زمینه داشته باشند.
اجزاء و عناصر سیستم حقوق و دستمزد کدامند
اجزاء و عناصر تشکیل دهنده یک سیستم حقوق و دستمزد به طور کلی و بدون در نظر گرفتن اینکه این سیستم برای موسسه بازرگانی و خدماتی و یا تولیدی طراحی شده به شرح زیر می باشد.
1- دایره کارگزینی
2- دایره ثبت ورود و خروج پرسنل
3- دایره حسابداری حقوق و دستمزد
که ما برای بررسی اجزاء و عناصر فوق الذکر به شکل کلی آنها را معرفی کرده و در ادامه بیشتر در ارتباط با آنها بحث کرده و جزئیات وظایف آنا مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد داد.
وظیفه دایره کارگزینی چیست
واحد کارگزینی در هر موسسه وظیفه تهیه و تدوین دستورالعملها و آئین نامه ای استخدامی پرسنل با رعایت و مد نظر قرار دادن قوانین کار و امور اجتماعی و سایر قوانین را بر عهده دارد و از طرفی وظایف دیگری در ارتباط یا پرسنل همجون آموزش، نحوه استفاده از مرخصی و تعیین شرح وظایف،نقل و انتقال پرسنل به سایر بخشهای موسسه و موارد مشابه را بر عهده دارد.
وظیفه دایره ثبت ورود و خروج پرسنل چیست
وظیفه این بخش جمع آوری اطلاعات مربط به زمان انجام کار پرسنل و در واقع حضور و غیاب هر یک از کارکنان در موییات و واحدها می باشد که به طرق و روش های خاصی این کار صورت می پذیرد.
وظیفه دایره حسابداری حقوق و دستمزد چیست
این دایره وظیفه تهیه و تنظیم لیست حقوق و دستمزد و تعیین مبلغ ناخالص و خالص حقوق و دستمزد قابل پرداخت به هر یک از پرسنل را به عهده دارد در واقع استاد و مدارک حقوق و دستمزد هر یک از پرسنل و کارکنان در این دایره نگهداری می شود توجه دارید که بحث حسابداری هزینه حقوق و دستمزد در این دایره مطرح می شود.
به نمودار زیر که به شکل ساده سیستم حسابداری را نشان می دهد توجه کنید.
با توجه به شکل فوق متوجه می شوید افرادی که برای استخدام وارد موسسه میشوند در بخش کارگزینی موسسه اقدام به انعقاد قرارداد کارنموده و با توافقهایی در ارتباط بانحوه و شرایط کار و زمان و مدت و سایر مواردی که طبق قوانین کار مشخص شده به عنوان یکی از پرسنل آن موسسه شروع به کار مینماید.سپس اطلاعات توافقهای کار شامل زمان و مدت کار،میزان حقوق و دستمزد و نرخ دستمزد و سایر موارد در اختیار واحد حسابداری حقوق و دستمزد قرار میگیرد و از طرف دیگر فرد مذکور پس از کار در موسسه واحد ثبت ورود و خروج اطلاعات مدت زمان کار ایشان را در طی مدت کار ثبت می نماید که به طور معمول پس از یک ماه کارکرد زمان ورود و خروج در اختیار واحد حسابداری قرار می گیرد. واحد حسابداری پس از محاسبه مدت کارکرد فرد مورد نظر بالحاظ قرارداد کار و شرایط قانون کار حقوق و دستمزد متعلقه پرسنل مذکور را و کسورات قانونی ایشان را تعیین و اقدام به ثبت در حسابها می نماید.
حال که با سیستم حقوق و دستمزد به طور کلی آشنا شدیم بهتر است با هر یک از اجزاء سیستم آشنا شده و مطالب بیشتری در این زمینه بدانیم. اشاره شد در واحد کارگزینی توافق های کاری و شرایط کار،مدت کار،حقوق پایه،اضافه کاری،نوبت کاری و سایر موارد مشخص می شود موارد قانونی کار به کارمند یا کارگر تفهیم میشود و قرارداد کار منعقد میگردد.ما سعی میکنیم موارد قانونی لازم را در ادامه توضیح دهیم.
اهمیت سیستم حقوق و دستمزد
هزینه حقوق و دستمزد نشان دهنده سهم نیروی کار در تولید محصولات و ارائه خدمات بوده ویکی از مهمترین هزینه های عملیاتی اکثر مؤسسات است.
هزینه دستمزد به عنوان یکی از عوامل مهم هزینه مستلزم اندازه گیری، کنترل و تجزیه وتحلیل مستمر می باشد. اقزایش تولید که به کاهش بهای تمام شده هر واحد منجر می گردد، توأم با افزایش نرخهای دستمزد و مزایای مربوط، موجب افزایش روند استفاده از تجهیزات ماشینی و پیشرفته به منظور تولید بیشتر با ساعات کار کمتر گردیده است. تغییرات در استفاده از نیروی کار، اغلب تغییرات در روشهای پرداخت پاداش را ایجاب می نماید و این امر خود موجب تغییراتی در نحوه حسابداری هزینه های دستمزد می گردد. طبق آخرین تجزیه و تحلیلها، پرداختهای دستمزد به طور مستقیم یا غیرمستقیم، بر مبنای درجه مهارت کارگران صورت می گیرد.
وظایف حسابداران در مورد هزینه حقوق ودستمزد از ساده ترین و در عین حال بااهمیت ترین آنها است. محاسبه و پرداخت درست وبه موقع حقوق و دستمزد یکی از عوامل مؤثر در ایجاد رابطه مطلوب بین کارکنان (کارگران) و کارفرما می باشد.
مدارک سیستم حقوق ودستمزد که به درستی تهیه و به آسانی قابل فهم باشند نیز یکی دیگر از عوامل با اهمیت در برقراری رابطه مناسب بین مدیریت مؤسسات، کارکنان و مقامات قانونی از قبیل ادارات کار، بیمه و دارایی و.... می باشد.

 


قوانین کار مربوط به حقوق و دستمزد
مزد : عبارت است از وجوه نقد یا غیر نقد یا مجموع آنها که در مقابل انجام کار به کارگر پرداخت می شود.
اگر مزد با ساعات انجام کار مرتبط باشد مزد ساعتی و در صورتی که براساس میزان انجام کار یا محصول باشد، کارمزد و چنان چه بر اساس میزان انجام کار یا محصول تولید شده در زمان معین باشد کارمزد ساعتی نامیده می شود.
نکته: حداقل مزد با در نظر گرفتن شرایط تورمی و سایر معیارها در آغاز هر سال توسط شورای عالی کار تعیین و اعلام می شود.
کارفرمایان موظفند در ازای انجام کار در ساعات تعیین شده ی قانونی به هیچ کارگری کمتر از حداقل مزد تعیین شده جدید پرداخت ننمایند. در صورت تخلف، ضامن تأدیه ی ما به تفاوت مزد پرداخت شده و حداقل مزد جدید می باشند حتی اگر در قرارداد کتبی مابین کارگر و کارفرما، مزد تعیین شده کمتر از حداقل مزد قانونی باشد.
حداقل مزد حتماً می بایست به صورت نقدی پرداخت شود. پرداخت های غیر نقدی به هر صورتی که در قراردادها پیش بینی می گردد به عنوان پرداخت اضافه بر حداقل مزد تلقی می شود.
حقوق پایه (حقوق مبنا)
حقوقی است که با رعایت قانون کار (برای کارگران رسمی) و یا به وسیله عقد قراردادی که مغایر قانون کار نباشد (برای کارگران قراردادی) برای انجام یک ساعت کار و یا تولید یک واحد محصول تعیین و به صورت ساعتی، روزانه، هفتگی و معمولاً ماهانه پرداخت می شود. یا به عبارت دیگر:
«مزد ثابت عبارت از مجموع مزد شغل و مزایای ثابت پرداختی به تبع شغل در کارگاههایی که طرح طبقه بندی و ارزیابی مشاغل اجرا نگردیده، منظور از مزایای ثابت پرداختی به تبع شغل، مزایایی است که بر حسب ماهیت شغل یا محیط کار و برای ترمیم مزد در ساعات عادی کار پرداخت می شود مثل مزایای سختی کار، فوق العاده شغل، حق سرپرستی و نظایر آن.»
در کارگاههایی که طرح طبقه بندی و ارزیابی مشاغل به اجرا درآمده، مزد گروه و پایه، مزد مبنا را تشکیل می دهد.
نکته: مزایای رفاهی و انگیزه ای مثل: کمک هزینه مسکن، خواربار، حق اولاد و عائله مندی، پاداش اقزایش تولید و سهم از سود سالانه جزو مزد ثابت و مزد مبنا محسوب نمی شود.
در صورتی که بر اساس قرارداد یا عرف کارگاه، پرداخت مزد به صورت ماهانه باشد این پرداخت باید در آخر ماه صورت گیرد. که در این حالت به آن حقوق می گویند.
نکته: در ماههای 31 روزه، حقوق و مزایا باید بر اساس 31 روز محاسبه و به کارگر پرداخت شود.
مدت کار:
مدت زمانی است که کارگر نیرو یا وقت خود را به منظور انجام کار در اختیار کارفرما قرار می دهد. ساعات کار موظف کارگران نباید از 8 ساعت در شبانه روز تجاوز کند.
البته کارفرما با توافق کارگران یا نمایندگان قانونی آنها می تواند ساعات کار را در بعضی از روزهای هفته کمتر از میزان مقرر و در دیگر روزها بیشتر از این میزان تعیین کند به شرط آن که مجموع ساعات کار در هفته از 44 ساعت بیشتر نشود. ( ساعت کار موظف در هفته برای هر دو بخش دولتی و غیر دولتی یکسان است.)
نکته: به طور متوسط میزان ساعت کار موظف کارگر در هر روز کاری معادل 7 ساعت و 20 دقیقه یعنی 23/7 ساعت خواهد بود.
33/7= 44 ÷ 6
در مشاغل سخت و زیان آور و زیر زمینی، ساعات کار موظف نباید از 6 ساعت در روز و 36 ساعت در هفته تجاوز نماید.
تعیین کارهای سخت و زیان آور و زیر زمینی به موجب آئین نامه ای خواهد بود که توسط شورای عالی حفاظت فنی و بهداشت کار و شورای عالی کار تهیه و به تصویب وزرای کار و امور اجتماعی و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی خواهد رسید.

 

کار مختلط :
کارهایی هستند که بخشی از ساعات انجام آن در روز و قسمتی در شب واقع شود در کارهای مختلط، ساعاتی که در شب واقع می گردد مشمول 35 درصد فوق العاده شب کاری می گردد.

 

کار نوبتی :
کارنوبتی عبارت است از کاری که در طول ماه گردش دارد نوبت های آن در صبح یا عصر یا شب واقع می شود. کارگرانی که در طول ماه به طور نوبتی کار می کنند و نوبت های کارشان در صبح و عصر واقع شود 10 درصد و چنان چه نوبت کارشان در صبح و عصر و شب قرار گیرد 15 در صد و در صورتی که نوبت ها در صبح و عصر و شب باشد 5/22 درصد علاوه بر دستمزد عادی به عنوان فوق العاده نوبت کاری دریافت خواهند کرد.
نکته: در کارهای نوبتی ممکن است ساعات کار از 8 ساعت در شبانه روز و یا 44 ساعت در هفته بیشتر شود ولی جمع ساعات کار در چهارهفته متوالی نباید از 176 ساعت بیشتر شود.
اضافه کاری :
انجام کار بیش از ساعات تعیین شده در قانون کار اضافه کاری نام دارد.
نکته: ارجاع کار اضافی به کارگرانی که کار شبانه یا کار سخت و زیان آور و زیر زمینی انجام می دهند ممنوع است.
در سایر مشاغل ارجاع کار اضافی به کارگر با شرایط زیر مجاز است:
الف) موافقت کارگر.
ب) پرداخت 40 درصد اضافه بر مزد هر ساعت کار عادی برای یک ساعت اضافه کار.
ج) ساعات اضافه کار در هر روز از 4 ساعت بیشتر نشود. (مگر در موارد استثنایی)
عیدی (پاداش آخر سال) کارگران مشمول قانون کار:
کلیه کارفرمایان کارگاه های مشمول قانون کار مکلفند به هر یک از کارگران خود به نسبت یک سال کار معادل 60 روز آخرین مزد، به عنوان عیدی و پاداش بپردازند. مبلغ پرداختی از این بابت به هر یک از کارکنان در پایان هر سال نبایستی از معادل 90 روز حداقل مزد روزانه قانونی همان سال بیشتر شود.
حداقل دستمزد روزانه × 60 = حداقل عیدی و پاداش آخر سال
حداقل دستمزد روزانه × 90 = حداکثر عیدی و پاداش آخر سال
نکته: مبلغ پرداختی به کارکنانی که کمتر از یک سال در کارگاه کار کرده اند باید به مأخذ 60 روز مزد و به نسبت ایام کارکرد در سال محاسبه می گردد. مبلغ پرداختی برای هر ماه نباید از سقف تعیین شده تجاوز نماید.
عیدی (پاداش آخر سال) کارکنان مشمول نظام هماهنگ پرداخت حقوق در پایان هر سال توسط هیأت دولت تعیین و اعلام می شود.

 

قرارداد کارو شرایط اساسی انعقاد کار چگونه است
قرارداد کار عبارت است از قرارداد کتبی یا شفاهی که به موجب آن کارگر در قبال دریافت حق السعی، کاریرا برای مدت موقت یا مدت غیر موقت برای کارفرما انجام می دهد.
در قرارداد کار علاوه بر مشخصات دقیق طرفین باید موارد زیر مشخص شود.
الف) نوع کار یا حرفه یا وظیفه ای که کارگر باید به آن اشتغال یابد.
ب) حقوق یا مزد مبنا(پایه)
ج) ساعات کار،تعطیلات و مرخصی ها
د) محل انجام کار
ه) تاریخ انعقاد قرارداد
و) مدت قرارداد چنانچه کار برای مدت معیین باشد.
ز) مواردی دیگر که عرف و عادت شغل یا محل ایجاب می نماید.
طرفین میتوانند با توافق یکدیگر مدتی را به نام دوره آزمایشی کار تعیین نمایند که مدت دوره آزمایشی باید در قراردادکار مشخص شود.
منظور از مزایای مستمر و غیر مستمر چیست
به طور یقین میدانید که ممکن است شاغل علاوه بر مزد مبنا یا حقوق اصلی، مبالغی دیگر را (نقدی یا غیر نقدی) به عنوان مزایا دریافت کند. بنابراین دریافت هرگونه وجه نقد یا غیر نقد علاوه بر مزد اصلی(مبنا) مزایای شغلی است. نمونه بارز این مزایا حق مسکن،خواربار،حق جذب و سایر موارد مشابه می باشد.این مزایا می توانند مستمر یا غیر مستمر باشند.مزایای مستمر مزایایی هستند که هر ماهه کارگر دریافت میکند؛ و مزاییایی که دائمی نمی باشند و با توجه به شرایط،کارگر دریافت میکند را مزایای غیرمستمر می نامند،نمونه بارز مزایای غیرمستمر حق مأمریت،پاداش و ... می باشد.
مدت کار
بر اساس ماده 51 قانون کار، ساعت کار عادی مدت زمانی است که کارگر نیرو و یا وقت خود را به منظور انجام کار در اختیار کارفرما قرار می دهد به غیر از مواردی که در قانون مستثنی شده است با توجه به اینکه ساعت کار کارگران در شبانه روز نباید از 8 ساعت تجاوز کند. طبق تبصره (1) این ماده کارفرما با توافق کارگران،نماینده یا نمایندگان قانونی آنان میتوانند ساعت کار راغ در بعضی از روزهای هفته کمتر از میزان مقرر و در دیگر روزها اضافه بر این میزان تعیین کند ه شرط آنکه مجموع ساعت کار هر هفته از 44 ساعت تجاوز نکند.باید توجه داشت در ماده 52 قانون کار اشاره شده که در کارهای سخت و زیان آور و زیرزمینی ساعت کار نباید از 6 ساعت در روز و 36 ساعت در هفته تجاوز نماید.
اضافه کاری چیست و چه شرایطی دارد
در شرایط عادی ارجاع کار اضافی به کارگر با شرایط ذیل مجاز خواهند بود.
الف)موافقت کارگر
ب)پرداخت 40% اضافه بر مزد هر ساعت کار عادی
ج)ساعت اضافی ارجاعی به کارگران نباید از 4 ساعت در روز تجاوز نماید مگر در موارد استثنایی با توافق طرفین.
حقوق:
در قسمت حقوق برای هر کارمند اضافات و کسورات تعلق می گیرد.
اضافات حقوق یا حقوق متعلقه عبارتند از:
حقوق مبنا، فوق العاده، شغل، بن لباس، شرایط محیط کار فوق العاده محل خدمت، هزینه اولاد، فوق العاده جذب، کار حد اقل دریافتی، محدودیت از مطب، حق مسکن، بیمه 20 درصد، بیمه عمر، صندوق پس انداز، بیمه جانبازی، فوق العاده ویژه.
کسورات، عبارتند از:
مالیات ، بیمه عمر، بیمه حقوق 27 درصد، بازنشستگی جاری سرانه تعهدی، حسن انجام کار، وام صندوق ، آتیه سازان صندوق پس انداز.
اضافه کار:
تا سقفی مبلغ پرداخت می شود و حد اکثر آن 135 ساعت می باشد که سرپرستان یا مدیران بالا به آنها تعلق می گیرد.
محاسبه نرخ یک ساعت اضافه کار:
+ فوق العاده جذب+ حد اقل دریافتی+ فوق العاده شغل+ حقوق= فرمول اضافه کار
برجستگی + حق مسئولیت
27% × (اولاد+عائله بندی)- کلیه جمع حکم حقوقی= فرمول بیمه
10% × 1900000+( اولاد+ عائله بندی) – کلیه جمه حکم حقوقی= فرمول مالیات
حسابداری حقوق و دستمزد:
در حسابداری حقوق و دستمزد بعلت تراکم و استمرار اطلاعات ، نحوه پردازش اطلاعات و اهمیت سرعت و صحت آن از اتوماسیون استفاده می شود.
اطلاعاتی نظیرنرخ ساعتی و یا روزانه حقوق و دستمزد که ممکن است برای مدت مدیدی تغییر نکند و همچنین برنامه های نظیر نحوه محاسبه کسورات مالیات و حق بیمه صندوق تأمین اجتماعی که در طول سال قوانین آن ثابت می باشد را بهتراست درحافظه کامپیوتر ذخیره نموده .
با استفاده از این اطلاعات می توان محاسباتی مانند حقوق و دستمزد ناخالص، کسورات، تعیین حقوق و دستمزد خالص و بروز در آوردن سابقه هر کارمند و کارگر رابه طور الکترونیکی انجام داد.
اهمیت سیستم:
از آنجایی که هزینه حقوق و دستمزد خارج مربوط به آن در حد بالایی از هزینه های هر مؤسسه را تشکیل می دهد ضروری است در این سیستم پیش بینی های لازم برای حصول اطمینان از پرداخت صحیح حقوق ودستمزد بعمل می آید.
از سویی دیگر حسابداری حقوق و دستمزد باید بنحوی طراحی شود که اطلاعات لازم را بسرعت گرد آوری کسورات لازم را محاسبه و رقم خالص قابل پرداخت به هر یک از کارکنان را محاسبه نموده و تدابیر مناسبی برای جلوگیری از پرداخت بع افراد واهی و سایر انواع سوء استفاده فراهم نماید.
برای رعایت قانون ، کار فرما موظف است اطلاعات لازم در مورد کارکنان و میزان حقوق و مزایای آنان را به مراجع ذیصلاح ارسال نماید.
در ایران طبق قانون مالیات بر درآمد کار فرما موظف است اسامی کارکنان و مشخصات آنهارا به حوزه های مالیاتی محل ارسال و مالیات متعلق به کارکنان را به حساب مخصوصی واریز نماید.
بعلاوه طبق قوانین تأمین اجتماعی لازم است هر ماه اسامی کارکنان و میزان حقوق و دستمزد آنها طی لیستی به ادارات تأمین اجتماعی محل تسلیم و حق بیمه سهم کارمند و کارفرما به حسابهای مخصوص واریز گردد.
باید توجه داشت که حسابداری حقوق و دستمزد تنها کارکنان واحد تجاری را در بر گرفته و افرادی که به صورت پیمانکار وحق الزحمه بگیر در واحد تجاری ارائه خدمت می نمایند را شامل نمی شود.
مبالغ پرداختی به این دسته از کارکنان تحت عنوان حق الزحمه یا عناوین دیگر تلقی شده و بخشی از حقوق و دستمزد مؤسسه محسوب نمی گردد.
حقوق و مزایای کارکنان
آنچه در ازای کار انجام شده توسط کارکنان اداری ، مدیران یا ارائه کنندگان خدمات مشابه به طور ماهانه به آنها پرداخت می گردد« حقوق» و پرداختی به کارگران ( ساده یا ماهر) اصطلاحاً دستمزد نامیده می شود که بر حسب ساعت، روز، ماه و یا مقدار تولید تعیین می گردد.
معمولاً علاوه بر حقوق و دستمزد ثابت مزایای دیگر از جمله فوق العاده، پاداش، سهم از سود واحد وغیره به کارکنان پرداخت می گردد.
که این مزایا بطور مستمر و زمانی نیز به طور غیر مستمر پرداخت می گردند. مزایای فوق ممکن است بصورت نقدی یا غیر نقدی به کارکنان تعلق گیرد.
نرخ سود و دستمزد معمولاً از طریق توافق بین کارکنان و کارفرما تعیین می شود . این نرخ مربوط به ساعات عادی وو قانونی می باشد .
چنانچه کارگری پس از اتمام ساعات قانونی کارکرد روزانه، مدتی را به عنوان اضافه کار انجام وظیفه نماید ویا در ایام تعطیل مشغول انجام وظیفه در واحد تجاری باشد،مستحق به دریافت حقوق و دستمزدی علاوه بر حقوق و دستمزد عادی خواهد بود که نرخ ساعات کاری این اوقات توسط قانون مشخص می شود.
محاسبه حقوق و مزایا
ساعات قانونی که یک کارگر در روز ملزم به انجام وظیفه در واحد تجاری می باشد از طریق قانون و توسط مراجع ذیربط تعیین می گردد.2مثلاً اگر ساعات عادی کار یک کارگر در ماه 160 ساعت و نرخ ساعات عادی 1500 ریال و نرخ هر ساعت اضافه کاری 140 درصد باشد با فرض اینکه این کارگر200 ساعت در ماه کارکرده باشد، جمع حقوق و دستمزد وی بشرح زیر محاسبه می گردد:
در آمد ساعات عادی(1500×160) 240000
در آمد ساعات اضافه کاری(4/1×1500×40) 84000
جمع دستمزد و اضافه کار 324000
لیست حقوق و دستمزد
لیست حقوق و دستمزد عبارت است از فرم چند ستونی که برای خلاصه کردن ، گرد آوری و سهولت گزارش اطلاعات مرتبط با حقوق و دستمزد مورد استفاده قرار می گیرد.
فرم و طرح از این لیست به تعداد و گروههای کارکنان، اطلاعات مندرج در آن و نحوه استفاده از ماشینها و ابزار مکانیکی و الکترونیکی بستگی دارد.
اطلاعات مندرج در این فرم عبارتند از: اطلاعات مربوط به مشخصات فردی کارمند،ساعات و نرخ دستمزد، مزایای مستمر و غیر مستمر،کسورات ونحوه تسهیم هزینه حقوق و دستمزد در صفحه بعد چاپ شده است.
لازم به ذکر است که مبنای تسهیم هزینه حقوق و دستمزد به دپارتمانهای مختلف شرکت، «کارت ساعت» کارکنان می باشد.
امروزه در اکثر شرکتها و ادارات ورود و خروج کارکنان بوسیله ماشین ساعت زن که برای همین منظور در قسمت ورودی ساختمان شرکت یا اداره نصب شده است کنترل می گردد.
پس از تهیه لیست حقوق و دستمزد معادل مجموع حقوق و مزایای ناخالص ، هزینه حقوق( به تفکیک دپارتمانهای مختلف) بدهکار،مالیاتها به حساب مالیات پرداختنی بستانکار،حق بیمه کسر شده به حساب بیمه پرداختنی بستانکار، حق بیمه کسر شده به حساب بیمه پرداختنی بستانکار، سایر کسورات نیز به حسابهای مربوطه بستانکار و خالص پرداختنی به حساب حقوق پرداختنی بستانکار می گردد.
بیمه بیکاری
بیمه بیکاری یکی از حمایت های تأمین اجتماعی است و سازمان تأمین اجتماعی مکلف است با دریافت حق بیمه مقرر، به بیمه شدگانی که طبق مقررات این قانون بیکار می شوند مقرری بیمه بیکاری پرداخت نماید.
حق بیمه بیکاری به میزان 3 درصد حقوق و مزایای مشمول بیمه می باشد که توسط کارفرما تأمین و پرداخت می شود.
شرایط دریافت مقرری بیمه بیکاری
بیمه شده بدون میل و اراده بیکار شده و آماده به کار باشد.
قبل از بیکار شدن حداقل 6 ماه سابقه پرداخت حق بیمه را داشته باشد. (به استثنای کسانی که به علت بروز حوادث قهریه و غیرمترقبه مثل سیل، زلزله، جنگ، آتش سوزی و ... بیکار می شوند.)
ظرف 30 روز از تاریخ بیکاری با اعلام مراتب بیکاری به ادارات کار وامور اجتماعی، آمادگی خود را برای اشتغال به کار تخصصی ویا مشابه آن اطلاع دهد. ( مراجعه بعداز 30 روز با داشتن عذر موجه و تشخیص هیأت حل اختلاف تا3 ماه امکان پذیر است.)
در دوره های کارآموزی و سوادآموزی تعیین شده از سوی اداره کار شرکت نموده و هر دو ماه یک بار گواهی شرکت در کلاس را به شعب تأمین اجتماعی تسلیم نماید.
ثبت لازم پس از تهیه حقوق و دستمزد بشرح زیر در دفتر روزنامه صورت می گیرد:
تاریخ شرح عطف بدهکار بستانکار
1×13
30فروردین حساب هزینه حقوق کارکنان اداری
حساب هزینه حقوق کارکنان فروش
حساب بیمه پرداختنی
حساب مالیات پرداختنی
حسابهای دریافتنی- وام
حساب حقوق پرداختنی
بابت حقوق فروردین ماه 371200
352400 50625
144720
7700
520528
هنگام پرداخت حقوق و بیمه و مالیات پرداختی ثبت زیر در دفاتر صورت می گیرد:
تاریخ شرح عطف بدهکار بستانکار
حساب حقوق پرداختنی
حساب بانک
بابت پرداخت حقوق
حساب بیمه پرداختنی
حساب بانک
بابت پرداخت بیمه سهم کارکنان
حساب مالیات پرداختنی
حساب بانک
بابت پرداخت مالیات بر درآمد کارکنان 520528
50625
144720 520528
50625
144720
همانطور که قبلاً شرح داده شد کار فرما علاوه بر کسر حق بیمه سهم کارکنان ، باید ماهانه درصدی از مجموع حقوق و مزایای ناخالص را به عنوان حق بیمه سهم کارفرما منظور و به همراه حق بیمه کارکنان به حوزه تأمین اجتماعی محل پرداخت نماید.
با توجه به لیست حقوق و دستمزد فوق، سهم بیمه کارفرما با فرض اینکه نرخ بیمه سهم کارفرما 23% باشد به شرح زیر در دفتر روزنامه ثبت می گردد:
تاریخ شرح عطف بدهکار بستانکار
حساب هزینه حقوق کارکنان اداری
حساب هزینه حقوق کارکنان فروش
حساب بانک
بابت پرداخت بیمه سهم کار فرما 85376
81052 166428
کنترلهای داخلی حسابداری حقوق و دستمزد
کنترلهای لازم در رابطه با حسابداری حقوق و دستمزد به تعداد کارکنان واحد تجاری بستگی دارد. هر چه کارکنان مؤسسه بیشتر باشد افراد بیشتری برای کنترل هزینه حقوق مورد نیاز می باشد.
جهت کنترل و شناساسس دقیق حقوق و دستمزد ،کارت ساعت کار کارکنان متداولترین مدرک می باشد. حتی در برخی از واحد های تجاری که کارکنان زیادی دارند ،جهت کنترل بیشتر لازم است یکی از افراد نگهبان در کنار ساعت کارت زنی حضور داشته باشد.
کنترلهای لازم در هنگام تهیه لیست باید به نحوی باشد که حقوق و دستمزد به افراد واهی پرداخت نگردد. برای این منظور باید هنگام پرداخت کنترلهای بیشتر صورت گیرد.
یکی از شیوه های مناسب برای این امر گرفتن امضاء از هر یک از کارکنان به هنگام دریافت حقوق ویا فیش حقوقی می باشد.
حقوق و دستمزد کارکنان در مؤسسات مختلف به اشکال متفاوتی پرداخت می گردد. متداولترین اشکال پرداخت حقوق و دستمزد به شرح زسر می باشد:
الف- صدور چک عهده حساب بانکی شرکت:
در این صورت ابتدا چکی معادل جمع مبلغ قابل پرداخت به کلیه کارکنان صادر و به حساب مخصوص که برای این منظور افتتاح شده است واریز و سپس از محل حساب مذکور برای هر یک از کارکنان چک صادر می گردد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  62  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله گزارش کار اموزی کتابخانه عمومی شماره یک سنندج


دانلود مقاله Titr

 

 

 

با توجه به وجود نویز آزار دهنده در خطوط کانوایر صافکاری در اثر عملیات سنگ زنی و چکش کاری دستی توسط اپراتور و به منظور بهبود وضعیت ارگونومی از نظر شرایط محیطی و با توجه به آمار آسیبهای شنوایی و گزارشات صدا سنجی در سالن های مشابه، تصمیم به بررسی و کاهش آلودگی صوتی در محدوده خطوط فوق الذکر اتخاذ گردید.
روش تحقیق عبارتست از:
1. اندازه گیری صدا و آنالیز فرکانسی آن.
2. انتخاب مواد جاذب صوت با توجه به آزمایشات تعیین ضرب جذب.
3. محاسبه ضریب جذب دیواره های موجود.
4. بررسی نحوه افزایش سطوح جذبی دیواره ها .
یافته های این تحقیق نشان داد که:
1. میزان تراز فشار صوتی در فاصله 5/1 متری از بدنه در حال صافکاری بین 100 تا 105 دسی بل قرار دارد و همچنین آنالیز فرکانسی اکتاوباند مشخص نمود که تراز بشار صوت در محدوده فرکانسی 500 تا 8000 هر تز به میزان 10 دسی بل بالاتر از حد مجاز (85 دسی بل) قرار دارد.
2. ماده جاذب، تایل اکوستیک با ضریب جذب متوسط 79/0 شامل دو لایه فوم پلی اورتان، پانل پشم سنگ و رویه MDF انتخاب گردید.
3. میزان سطح جذبی دیواره های موجود قبل از اعمال تغییرات برابر526/71 سابین متر مربع محاسبه شد.
4. افزایش سطح جذبی دیواره ها از طریق کاهش سطح شیشه خور و دوجداره نمودن آنها و مچنین ایجاد دیواره فوقانی با زاویه 45 درجه انجام گردید.
مقدمه و اهداف:
با توجه به اینکه یکی از معضلات اساسی بهداشتی صنایع کشور خصوصا صنایع فلزی مساله سر و صدا (Noise ) می باشد و با در نظر گرفتن تاثیرات و عوارض مخرب آن روی سیستم شنوایی و سایر اندامها تصمیم به اجرای طرح کنترل و کاهش صدا در خطوط صافکاری شرکت ایران خودرو گرفته شد.
بر اساس اندازه گیری و ارزشیابی (Noise ) در خطوط کانوایر صافکاری محصولات پژو 405 و 206 و سمند در سالن بدنه سازی شماره 2 مشخص گردید که در خطوط مذکور فرآیندهای سنگ زنی و چکش کاری دستی توسط کارگران در طول خط انجام می گیرد. در اثر اجرای این فرآیندها محیط کار دارای‌ (Noise ) آزار دهنده می باشد که آ نالیز فرکانسی و صداسنجی انجام شده در خط صافکاری مشخص نمود که در فاصله 5/1 متری از اطراف بدنه در حال صافکاری تراز فشار صوتی (SPLA ) بین 100 تا 105 دسی بل قرار دارد که بطور متوسط 20 دسی بل از حد مجاز قابل قبول بالاتر است. همچنین آنالیز فرکانسی اکتاوباند مشخص نمود که تراز فشار صوت در محدود فرکانس 500 تا 8000 هر تز بطور متوسط 10 دسی بل بالاتر از حد مجاز قرار دارد.
از نکات حائز اهمیت این طرح عدم اجرای طرح مشابه در دیگر سالنهای شرکت ایران خودرو می باشد.
روش انجام کار:
با شناخت سر و صدای خطوط صافکاری و با توجه به ویژگیها و مشخصات فضای خطوط کانوایر صافکارسی سالن بدنه سازی شماره 2 پیشنهاد ایجاد سطوح جاذب در اطراف خط صافکاری مطرح گردید تا از بازتابهای صوتی در خط صافکاری کاسته شده و با ایجاد یک دیوار ترکیبی (جاذب – مانع) ضمن کاهش بازتابها از انتقال نویز به دیگر نقاط کارگاه جلوگیری شود. از نظر تئوری، طرح پیشنهادی یکی از روشهای Passive Noise Control می باشد که همان کنترل سر و صدا در مسیر انتشار می باشد.
در خط صافکاری امواج صوتی منتشر شده به قسمتهای مختلف محیط برخورد کرده، بازتاب پیدا می کنند که در این طرح با استفاده از مواد جاذب بازتاب صدا کنترل می گردد. همچنین با ترکیب دیوار جاذب با موانع صوتی از عبور سر و صدا از یک نقطه به محیط مجاور جلوگیری می گردد که در واقع موثر ترین راه کنترل صدا در مسیر انتشار، استفاده توام جاذب و مانع صوتی است.
در وضعیت موجود دیوار جداکننده خط صافکاری از جنس فلز و شیشه است که نقش بازتاب دهنده امواج را دارد. این دیواره به ارتفاع حدود 250 سانتیمتر است که ارتفاع قسمت فلزی (پائینی) 120 سانتیمتر و ارتفاع قسمت شیشه (بالائی) حدود 130 سانتیمتر است. طرح شامل حذف سطوح فلزی دیواره و جایگزینی آن با یک جاذب فیبری مناسب و اصلاح قسمت شیشه ای دیوار است.
عملیات تولیدی در خط صافکاری سبب تولید نویز با فرکانس بالا می شود که برای تمام افراد خط ایجاد مزاحمت می کند. لذا طرح استفاده از پانل پشم سنگ به ضخامت 8 سانتیمتر با چگالی 80 کیلوگرم بر متر مکعب پیشنهاد گردیده که این جاذب فیبری صدا دارای مشخصات زیر است:
1. تا دمای 850 در جه سانتیگراد مقاومت دائم دارد و در مقابل شعله آتش مقاوم است.
2. ضریب رسانایی عایق پشم سنگ 03/0 کیلوکالری بر متر درجه سانتی گراد ساعت می باشد.
3. پشم سنگ از نظر شیمیایی خنثی بوده لذا باعث خوردگی سطح فلز نمی شود.
4.پشم سنگ به دست آسیب نرسانده و متداولترین نوع عایق بدون عارضه جانبی است.
به منظور کنترل سر وصدای خط کانوایر صافکاری سالن شاتل در کنار خط کانوایر ایجاد دیوار ترکیبی جاذب و مانع سر و صدا ضروری بنظر می رسد. این دیواره از مواد زیر به ترتیب از خارج به داخل ساخته می شود:
الف) پوشش خارجی دیواره ورق شادولاین
ب) دو لایه پلی اورتان به ضخامت 2 میلی متر
با توجه به موارد ذکر شده لازم است تا بهترین روش جهت کنترل صدا اجرا شود. اینرو روشهای زیر مورد اجرا قرار گرفتند.
1. حذف مولد صدا: نظر به ماهیت غملیات صافکاری و لزوم استفاده از ابزارهای بادی عملاً امکان حذف یا تغییر ابزار وجود ندارد. لذا این روش منتفی می باشد.
2. محصور کردن ناحیه مولد صدا: در اطراف خطوط صافکاری مورد بحث دیوارهایی با ارتفاع 250 سانتیمتر و بطول دیواره 74 متر در دو طرف وجود دارند که ارتفاع 130 سانتیمتر از دیواره شیشه خور می باشد. بهترین روش مسقف نمودن ناحیه و نیز بستن طرفین خطوط می باشد ولی بعلت مشکلات تهویه و نیز ورود و خروج بدنه از ابتدا و انتها خط، امکان اعمال تغییرات مذکور وجود ندارد.
3. استفاده از دیوارهای جاذب صوت با ضریب جذب مناسب.
بر اساس طرح پیشنهادی با تغییر مصالح و استفاده از مصالح پیشنهادی سطح جذبی هر دیوار 6/2 برابر افزایش می یابد که از این طریق می توان پیش بینی نمود بازتاب صوتی از محدوده فرکانس های 800 تا 1000 هر تز در فضای بین خط و دیوارها بطور متوسط 7 تا 10 دسی بل و در فضای بین دو خط صافکاری بین 6 تا 4 دسی بل کاهش یابد که این کاهش در اثر جذب بازتابهای صوتی ناشی از دیواره های جاذب خواهد بود.

 

 

 

 

 

 

 

4. دیوار پیشنهادی نقش یک مانع برای امواج صوتی را نیز دارد. در واقع این دیواره با توجه به مصالح بکار رفته در آن می تواند در فاصله یک متری پشت دیوار افت انتقالی
( T . L ) در حدود 15 دسی بل ایجاد نماید.
5 .پیشنهاد می گردد ارتفاع پنجره کاهش یافته و از 130 سانتیمتر به ارتفاع 65 سانتیمتر تقلیل یابد و بجای آن سطح دیوار جاذب افزایش یابد و در محل نصب پنجره حتما از شیشه او جداره (شیشه – هوا – شیشه) استفاده شود.
پیشنهاد میگردد از شیشه 6 میلیمتری و نوارهای لاستیک فشرده جهت نصب شیشه ها استفاده شود تا درز گیری پنجره ها بصورت مطلوبی انجام شود . در شکل اندازه و ابعاد پنجره و دیوار جاذب نشان داده شده است:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



طرح بهینه‌ سازی ایستگاههای کار در:
خطوط تولید کارخانه نیروی‌ محرکه شرکت ایران‌خودرو»
همزمان با شروع پروژه مداخله ارگونومی در شرکت ایران خودرو گروه ارگونومی نیرو محرکه تشکیل و با حضور 5 کارشناس موضوعات مختلف را تحت حوزه های اصلی ذیل مورد بررسی و پیگیری قرار دادند.
1- نگهداری و حمل مواد شامل بهبود ریل کانوایر خط ماشین کاری سر سیلندر و تصحیح چیدمان سر سیلندر خام
2- ابزارهای دستی شامل، طراحی و ساخت دستگیره های کلامپینگ، طراحی و ساخت فیکسچر مونتاژ سه راهی بنزین پژو و طراحی و ساخت محافظ الکترود اسپارک
3- بهبود Posture شامل ساخت سکو برای بهبود Posture در استفاده از پالتهای سر سیلندر، تصحیح چیدمان میل لنگ جهت بهبودPosture در هنگام استفاده
4- کنترل مواد و عامل خطرناک، شامل طراحی و ساخت داکت و ماشین کاری مانی فلد اگزوز، طراحی و ساخت سر پوش مناسب برای جعبه ابزارهای ماشین کاری سر سیلندر و طراحی و ساخت گلویی ( اگزوز) طراحی و ساخت سره چکش بادی و…
شرکت ایران خودرو بعنوان اولین و بزرگترین تولید کننده خودرو در ایران تصمیم به بکار گیری روشهای ارگونومی در فعالیتهای طراحی و تولید خود گرفته است. شروع این کار با همکاری مرکز ارگونومی کشورهای در حال توسعه دانشگاه لولئا – سوئد صورت گرفت.
مداخله ارگونومی در ایران خودرونتیجه نگرش جهانی شدن در سالهای اخیر بوده است که با هدف افزایش کیفیت، استاندارد محصول و پیمودن مسیر صحیح در راه بازارهای جهانی است.
پروژه در سه فاز مشارکت کارکنان، بکارگیری اصول علمی ارگونومی و مداخله آن در طراحی و ساخت خودرو در نظر گرفته شد. با توجه به تنوع سالنهای تولیدی شرکت، 35 نفر از کارشناسان واحدهای مختلف در 7 گروه کاری فراگیری آموزشها ی تئوری را از اردیبهشت ماه سال 80 آغاز نمودند. گروه نیرو محرکه که با 5 عضو (متخصص در زمینه های مختلف مهندسی و شاغل در دپارتمانهای مختلف مهندسی) در زمینه بهبود ایستگاههای کاری فعالیت خود را شروع کرد بطوری که پروژه های اجرا شده در حوزه های اصلی ارگونومیکی به صورت زیر تقسیم بندی می شوند:
1- نگهداری و حمل مواد
2- ابزارهای دستی
3- کنترل مواد و عوامل خطرناک
تعداد زیاد ایستگاههای کاری و طراحی قدیمی خطوط باعث شده که نکات بسیار
زیادی از نظر ارگونومی، قابل بررسی و موشکافی باشد. بررسی علمی و حل معضلات ارگونومیکی در حوزه های یاد شده باعث کسب تجارب بسیار ارزنده ای شده است . مسائل ارگونومی معمولا در کارگاهها عمومیت دارند و بدین لحاظ راه حل ارائه شده در کارگاه قابلیت تسری و اجرا در سایر کارگاهها نیز دارد. در ادامه اهداف، روشها، نتایج و نقطه نظرات قابل بحث در پروژه های انجام شده توسط گروه کاری فوق بصورت خلاصه آورده میشود.
آموزش و گسترش سازمان یافته روشهای ارگونومی در کارخانه نیرو محرکه از اهداف این گروه کاری بوده است. در این راستا مهمترین مسئله که می توانست در یاری رساندن به اعضاء جهت نیل به اهداف باشد، مشارکت پرسنل کارخانه در فعالیتهای ارگونومی بود بنابراین ترویج مشارکت در اولویت یک قرار گرفت.
مواد و روشها:
دستیابی به اهداف فوق با بکار گیری روشهای ذیل صورت گرفت:
1- شناسایی مشکلات و یافتن سر نخ با استفاده از چک لیست ارگونومی
2- در خواست مستقیم از کارکنان به منظور بیان مشکلات
3- بررسی سابقه تاریخی مشکلات با روش TRIANGLE METHOD
4- استفاده از روشهایFUTURE, FISHBONE, CIRCLE METHOD, WORKSHOP برای حل مسئله
5- استفاده از چارت مطلوبیت و امکانپذیری برای تصمیم گیری
6- تهیه Logical Framework Approach ( LFA) و گانت چارت برای اجرای راه حل ها
7- اجرای راه حل در قالب پیشنهاد
8- ارزیابی مقطعی از اصلاحات انجام شده
بکار گیری روشهای فوق در چندین پروژه بتدریج اعضاء گروه را با محدودیت و توانای هایی هر روش آشنا ساخت و از طرفی زیر ساختهای مورد نیاز برای بکار گیری روشهای فوق برای اعضاء مشخص گردید.
با عنایت به موارد فوق، استفاده از مشارکت کارکنان در بیان و ارائه راه حل در چندین پروژه اخیر بکار گرفته شده که به نظر اعضاء گروه بهترین و موثر ترین روش بوده است.
نتایج:
آنچه در ادامه خواهد آمد پروژه های انجام شده در زمینه بهبود ایستگاههای کاری در زمینه های مختلف می باشد.
1- نگهداری و حمل مواد:
1-1- بهبود ریل کانوایر خط ماشین کاری سر سیلندر از طریق ساخت داکت براده و
شیب طبیعی برای حرکت سر سیلندر به ایستگاه بعدی بدون نیاز به مصرف انرژی
انسانی
1-2- تصحیح چیدمان سر سیلندر خام در پالتهای مخصوص به منظور سهولت تخلیه
2- ابزار دستی:
2-1- طراحی و ساخت و دستگیره های کالامپینگ مناسب برای کلیه دستگاههای خط ماشین کاری مانی فولد اگزوز
2-2- طراحی و ساخت فیکسچر مونتاژ سه راهی بنزین پژو
2-3- طراحی و ساخت محافظ الکترود اسپارک در واحد تعمیرات سیلندر
3- بهبود Posture
3-1- ساخت سکو برای پالتها سر سیلندر خام جهت بهبودPosture
3-2- تصحیح چیدمان میل لنگ های ارسالی به کارخانه جهت بهبودPosture
4- کنترل مواد و عوامل خطرناک:
4-1- طراحی و ساخت داکت براده برای هدایت براده ها در دستگاه 4 خط ماشین کاری مانی فولد اگزوز
4-2- طراحی و ساخت سر پوش مناسب برای جعبه های ابزار آلات در خط ماشین کاری
4-3- طراحی و ساخت گلویی اگزوز با 4 درجه أ زادی در واحد تست گرم موتور
4-4- طراحی و ساخت سره چکش بادی در ایستگاه پولک زنی خطوط سیلندر و سر سیلندر
4-5- بهینه سازی صندلی لیفتراکها در کارخانه موتور سازی
4-6- مهار ارتعاشات محافظ حرارتی مانی فولد دود و حذف صدای ناشی از آن در موتور پیکان کاربراتوری
بحث:
پروژه های ارگونومی عموماً دارای نقطه مشترکی هستند که آنها را قابل ارائه به سایر سازمانها میکند از جمله آنها:
1- بهینه سازی صندلی لیفتراکها
با توجه به نوع وظیفه استراکچر این وسیله فنر بندی آن تقریباًامکانپذیر نیست بطوریکه کلیه ارتعاشات مستقیماً به ستون فقرات راننده منتقل می شود، بنابراین کلیه این ماشین الات در سطح کشور (بلکه دنیا) می توانند مشکل مشترک از این بابت داشته باشند. مشکل با بکار گیری فنر غیر خطی برای محدوده مشخصی از وزن راننده حل می شود.
2- کاهش صدای چکش بادی
تقریباً تمام این وسایل دارای این مسئله هستند و اخیراً با استفاده از هیدرولیک آنهم بصورت عموم، شدت صدا را تا حدی کاهش داده اند. شدت صدا را با استفاده از مواد ارتجاعی که تحت تنش 2 و 3 بعدی قرار میگیرند از 115 دسی بل به 95 دسی بل کاهش داده اند.
3- کاهش صدا گازهای خروجی از اگزوز
در تمامی خطوط مونتاژ موتور معمولا در صورتی از انها بصورت گرم تست می شوند که سرعت گازهای خروجی بیشتر با صدا همراه است، این گروه موفق شده اند گلویی با 4 درجه آزادی طراحی نمایند که ضمن آب بندی گازهای خروجی شدت صدا از 95 دسی بل به حدود 85 دسی بل برسد.
مراحل مورد نیاز جهت اجرای موفق یک طرح ارگونومی
1- شناسایی پرسنل علاقمند
2- جلب اعتماد پرسنل علاقمند جهت مشارکت در طرح های ارگونومیکی
3- بیان واضح و قابل اجرای اهداف بطور موثر برای افراد
4- ذکر اولویت جنبه انسانی طرح های ارگونومیکی ( و پس از نرخ تولید)
5- درخواست بیان مشکلات با شرط کفایت امکانات فنی و مالی کارخانه

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  25  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله Titr


دانلود مقاله پاسخگویی به حمله های اینترنتی

 

 


شنبه شب است شبکه شما به خوبی طراحی شده است خوب اجرا و پشتیبانی می شود تیم امنیتی شما به خوبی آموزش دیده است سیاست ها و روند کار تدوین شده است اما در گیرودار به انجام رساندن بموقع سیاستها و روندکاری (بنابراین شما می توانید چک جایزه مدیر را بگیرید )شما فراموش کردید پروسه پاسخگویی -حوادث را به حساب آورید و زمانی که شما برای انجام خوب کار به خودتون تبریک می گویید یک هکر به سیستم بسیار حساس شما حمله می کند حالا چه باید کرد ؟با هر سرعتی که شما می توانید به این سوال پاسخ دهید می تواند تعیین کننده سرنوشت اطلاعات شما باشد کارمندان نیاز دارند بدانند چه کار باید بکنند و چگونه و چه وقت .آنها همچنین نیاز دارند بدانند چه کسی حمله را گزارش می دهد در غیر اینصورت وضعیت به سرعت از کنترل خارج می شود بخصوص یک تعدیل مناسب مهم است اگر درجه حمله خارج از دانش پایه پشتیبانی شما باشد زمانی که یک حمله رخ می دهد هر حر کت شما می تواند معنی متفاوتی بین از دست دادن و یا حفظ اسرار شرکت شما را داشته باشد فقط تصور کنید چه اتفاقی می افتد اگر همه اطلاعات ضروری روی سیستم کامپیوتر شما دزدیده یا نابود شده بود بعید است ؟برای بیشتر مردم بعید به نظر می آید تا زمانی که این ها به سیستم هایشان حمله کنند به یاد داشته باشید داده ها روی شبکه شما مهم هستند بنا براین آماده باشید مطمئن بشوید که هر کس (از بالا تا پایین )در شرکت شما می دانند چه کاری باید انجام بدهند در هر حمله برای حفظ داده ها از دزدیده شدن و تغییر یا خرابی فقط بر آور د کنید
کاووس پاسخگویی -حوادث
Dave Amstrang یک مدیر است که پشتیبانی می کند شبکه داخلی برا ی بانک first fidelityدر ایالت Dnacanst در یک آخر وقت شنبه شب Dave مشاهده کرد که یک هکر کنترل کامل همه 200 سیستم را به دست گرفته و شروع کرده به جستجو در بین آنها با اراده و جمع آوری می کند سپس وردها و داده ها را می خواند متاسفانه Dvae هیچ کاری انجام نداد اما نگاه می کرد در حالی که سعی داشت کشف کند در نیمه شب چه کسی ر وی سیستم ا و بوده در نیمه شب با وجود اینکه frist fidelity سیاست هایی و پروسه هایی برای اکثر وضعیت های دیگر نوشته بود هیچ راهنمایی پاسخگویی -حوادث رسمی وجود نداشت زیرا Daveهیچ دستورالعمل مشخصی نداشت او سه روز تمام سعی کرد برای شناختن هکر بدون موفقیت قبل از تماس با تیم امنیتی بانک . فقط برای یک لحظه تصور کند که یک هکر پرسه می زند بدون چک شدن در میا ن شبکه بانکی شما برای سه روز و جمع آوری می کند مجموعه اسم ها و شماره حسابها حتی تغییر بدهد داده ها را جا به جا کند سرمایه خراب کند گزارشات فکر کنید در مورد تغییر بانکها . من فکر می کنم چگونه چنین وضعیتی پیش می آید در این مورد Daveیک سرور نرم افزاری تشکیل داد به طوری که به وسیله سایر سیستمها مورد اعتماد قرار گرفت صد ها سیستم به سرور نرم افزاری اعتماد کردند اگر چه این توافق (سیستمهای روی شبکه دسترسی جزئی به ا ین سرور دارند ) پخش نر م افزار جدید را آسان می سازد می تواند یک ریسک باشد
اگر سیستم باید شکل بگیرد به عنوان سرور مورد اعتماد ( هیچ گزینه عملی دیگر قابل انجام نیست) سرور مورد اعتماد باید به طور کامل محافظت شود در غیر این صور ت هر هکری که به سرور مورد اعتماد وارد شود دسترسی ریشه ا ی سریع دارد بدون نیاز به رمز عبور برای هر سیستم که به سرور اعتماد کند این همان چیزی که برای first fideityرخ داد خواهد بود صد ها سیستم در شبکه داخلی به نرم افزار سرور اعتماد کردند در نتیجه سرور یک هدف وسوسه کننده برای هر هکر که به دنبال وارد شدن به شبکه کامپیوتری بانک است فراهم کرد Daveنظرش ا ین نبود که سیستم در خطر است برای او یا مدیرش هر گز رخ نداده بود که یک سیستم واحد غیر امنیتی در ها را برای سایر شبکه باز کند برای first fidelityشبکه اعتماد به درازا کشید تا اعماق بیش از 200 سیستم شبکه داخلی با صدها سیستم که به سرور نرم افزاری اعتماد می کنند سرور باید با کنترلهای امنیتی مناسب نگهداری می شد سرور هر چند روی هم رفته فقدان امنیتی داشت و فقط منتظر هکر بود تا دقیقا وارد شود و ا ین درست هما ن چیزی است که اتفاق ا فتاد وقتی هکر به دسترسی کامل به سرور مورد اعتماد رسید دسترسی ریشه ای جزئی به تمام سیستم های روی شبکه مسلم بود هکر لازم نبود کار سختی انجام دهد .اجازه بدهید نگاه دقیق تر بیاندازیم به جزئیات ا ین حمله و چیز ی که در طی ا ین روز ها رخ داد و روزهای آینده را در پی داشت
روز ا ول دسترسی بی اجازه
Daveبه وجود هکر هر ساعت 11:45دوشنبه شب پی برد زمانی که جریان عادی چک کردن شبکه انجام می شد ا و متوجه فر آیند غیر معمولی انجام می شوند که برا ی چنین زمانی مصرف cpu بیش از حالت معمول بود ا ین فعالیت غیر معمول باعث جرقه حس کنجکاوی Dave شد بنابراین ا و بیش تر تحقیق کرد بوسیله چک دخول به سیستم (قطع ارتباط) او متوجه شد که Mike Nelson یکی از اعضای تیم امنیتی بانک به سیستم وارد شده بود Mikeیک استفاده کننده قانونی بود اما بدون اعلام به گروه Dave نباید وارد می شد ا ین هکری بود که خودش را به جای Daveجا زده بود ؟Mikeکار می کرد بر روی مشکل امنیتی .اگر Mikeبود فراموش کرده بود قرار داد اطلاع –قبلی را یا او عمدا غفلت کرده بود در اطلاع دادن به دیگران ؟Daveنظری نداشت حتی بدتر از آن ا و
نمی دانست که چه کسی را صدا بزند یا چه کاری انجام دهد بعدا چه اتفاقی ا فتاد ؟چنین چیزی که برای اکثر مردم رخ می دهد در ا ول آنها شک می کنند به اینکه هکرها وارد سیستم آنها شدند Daveتجربه می کرد یک اضطراب یک احساس تهییج و مختلط با ترس و پریشانی در مورد ا ین که چه کار باید انجام دهد ا و تنها بود در نیمه شب اگر تا دیر وقت کار نمی کرد ممکن بود هیچ کس از این حمله چیزی نفهمد ا و تصمیم گرفت از آنجایی که او مسئول سیستم بود برای بدست آوردن دوباره کنترل باید کارهایی انجام می داد او کار برا ن را ا ز سیستم خارج کرد سپس حساب باطله را منتقل کرد بوسیله از کار انداختن رمز عبور کاربران Dave دوباره سیستم را کنترل می کرد گمان می کرد ماموریتش به انجام رسیده است Daveبه خانه رفت متاسفانه Daveنفهمید جریان واکنش کوتاه مدت به موقعیت بود بیرون کردن کاربر غیر مجاز از سیستم اغلب معنی اش این است که ا و فقط برای آ ن روز خارج شده است به این معنی نیست که او بر نخواهد گشت . یکبار که یک هکر وارد سیستم می شود معمولا باقی می گذارد درهایی برای بر گشت که دسترسی آسان او را برای دفعات بعد فراهم می کند کار Dave او را با یک احساس غلط از امنیت رها کرد Daveگمان کرد که او مشکل را بوسیله یک پر تاب ساده هکر به بیرون از سیستم حل کرده است اما مشکل امنیتی که به هکر اجازه اولین ورود را داده بود درست نشده بود Dave شاید دزد را از خانه بیرون انداخته بود اما درها همچنان قفل نشده بود
روز دوم : مشکل حل شده است
صبح سه شنبه Dave حادثه نیمه شب را به مدیر ش و دو مدیر سیستم دیگر شرح داد آنها برای چند لحظه بحث کردند ا ما هنوز نظری نداشتند که سیستم به وسیله یک هکر ناشناس مورد هجوم قرار گرفته یا به وسیله Mike از گروه امنیتی به هر صور ت آنها مشکل را حل شده در نظر گرفتند آن حساب مشکوک از کار افتاده بود و هیچ استفاده کننده غیر مجاز جدیدی روی سیستم نبود بنا بر این آنها این موضوع را رها کردند و بر گشتند سر کارشان هما ن طوری که در بیشتر روزها ی پشتیبانی زمان می گذشت در پایان این شیفت کار ی Dave وارد سرور نر م افزاری شد فقط یک لوگین از مدیر سیستمی که شب پشتیبانها را اجرا می کند را بر روی سیستم ها بود آن عادی به نظری می رسید حتی مورد انتظار بود سیستم داشت به خوبی اجرا می شد بنابر این با یک روز 12 ساعته دیگر تحت اختیار اوDave خارج شد و به خانه رفت
روز سوم : امنیت دوباره در هم شکسته شد
Daveخوابیده بود این فقط صبح چهار شنبه بود واو آن هفته 24ساعت کار کرده بود وقتی اون به محل کار ش بعد از ظهر برگشت متوجه شد که شب گذشته Ed از سرور خارج نشده و ا ین عجیب بود Ed در یک شیفت سنگین کار میکرد معمولا در طی روز آن اطراف نبود Dave دریافت کرده بود Login شرح نداده شده از دوشنبه Dave صدا کرد Ed را برای اینکه توضیح بدهد فعالیتهایش را بر روی سیستم Ed فوراً به آن احضار پاسخ داد آن به Dave اطلاع داد که آن هیچ گونه پشتیبانی را شب گذشته اجرا نکرده است و آن از سیستم به طور رایج استفاده نکرده است کم کم به نظر رسید که گویی یک هکری خودش را به جای Ed جا زده است با تحقیقات بیشتر Dave کشف کرد Ed ساختی داشت از سیستمMilk می آمده علاوه بر این استفاده کننده نه تنها چک می کرد که ببیند چه کسی دیگر وارد شده بود بلکه اجرا می کرد یک رمز عبور را Daveفکر کرد که Mikeداشت بازی می کرد بر روی سیستم و به طور همزمان هم دسترسی داشته به سیستم به وسیله جا زد ن خودش به عنوان Ed هرگز به طور جدی احتمال اینکه یک هکر ناشناخته روی سیستم در حال دزدیدن اطلاع وجود دارد مورد بر رسی قرار نمی داد Daveجداً تا حالا آسیب دیده بود آن کشف کرد که mike سبب شده بود که آن دور خودش بچرخد و وقتش را تلف کند سطح تحمل Daveپایین بود ed را از سیستم بیرون کرد پس ورد او را از کار انداخت به مدیرش این توسعه جدید را گزارش داد مدیر mike را صدا زد برای اینکه از او بپرسد آیا آن وارد سیستم شده و استفاده کرده از رمز عبور Sniffeو از او سوالاتی بکند در مورد فعالیت های دوشنبه شب mike با تاکید زیادی اصرار کرد که کاربر مرموز نبوده mike همین ادعا را کرد که هیچ هکری نمی توانسته به سیستمش وارد شود چون او مطمئن بود که توافقی نشده عقیده mike این بود که هکر باید کلاه بردار باشد و همچنین این او تظاهر می کند از سیستم mikeآمده اما در واقع از یک جای دیگر منشا می گیرد در این مقطع موقعیت رو به انحطاط بود مدیران سیستم داشتن باور می کردند که mike روی شبکه بوده اما Mike همچنان اصرار می کرد که باز گشت یک حقه بوده و او به اشتباه متهم شده همه خواب را تر ک کردند و وقت بیش تری را صرف کردند تا متوجه شوند واقعا چه اتفاقی افتاده است
روزهای چهارم تا هفتم : تعدیل کردن اتفاق
روز پنجشنبه مدیر Dave تعدیل داد مشکل را به مدیر امنیتی بانک و بخش بازرسی داخلی چندین روز گذشت تا زمانی که همه قسمت های تیم امنیتی بخش بازرسی و مدیران سیستم منتظر هکر بودند برای دوباره ظاهر شدن اما هکر هیچ وقت بر نگشت مدیر بخش بازرسی داخلی سرگردان مانده بود اگر واقعا هکر بوده بیرون کردن او برای دفعه دوم او را دل سرد کرده بود از حمله دوباره آیا mike حمله کرده بود برا ی تفریح و زمانی که فهمیده بود همه متوجه او هستند متوقف شده بود
روز هشتم برای بدست آوردن شواهد دیر است
یک هفته کامل بعد از حمله بخش بازرسی داخلی Dave تماس گرفت و از داده های فنی که او در یافت کرده بود سوال کرد (این داده ها ) فعالیت هکر را روی سیستم شرح می داد از آنجایی که بانک یک متخصص امنیتی در گروه کاری نداشت بخش بازرسی من را استخدام کرد کار من این بود که بازدید کنم از داد ه های فنی و تعیین کنم چه کسی وارد سیستم شده است

 

روز نهم: چه کسی مجرم بود
وقتی رسیدم موضوع را با مدیر بازرسی مطرح کردم و داده ها را مرور کردم چندین روز از دومین حمله گذشته بود و هکر هر گز باز نگشته بود متاسفانه من نتوانستم جوابی را که بازرس دنبال آن می گشت فراهم کنم زیرا به دنبال کردن هکر با داده هایی که آنها جمع آوری کرده بودند ممکن نبود اطلاعات به من گفت که مزاحم از ابزار هک جهانی که به راحتی بر روی اینترنت قابل دسترسی است استفاده کرده است مانند کار بران قانونی اینترنت متعدد جمع آوری کرده بود یک دسته از رمزها عبور ها را به نظر می رسید که از سیستمmike آمده باشد اما اطلاعات برای گفتن این که آیا هکر از بیرون بودهmike بوده یا کس دیگری در شرکت کافی نبود زمانی کهmike, Dave را از سیستم خارج کرد راهی برای باز گشت به سر چشمه وجود نداشت هر جوابی که من می دادم یک کار حدسی محض بود مصاحبه با کارمندان مفید نبود بسیاری از انگشت ها به mikeاشاره میکرد اما هیچ مدرکی وجود نداشت گذشته از آن بهترین کاری که می توانستم انجام دهم توصیه به مدیر بازرسی برای ارتقا ء شرکت و انجام فوری پروسه پاسخگویی - حوادث اگر این فرد یک هکر بود ممکن بود درهای باز گشت به سیستم را پشت سر گذاشته باشد در جهان واحد یک هفته ممکن است زیاد به نظر نرسد ا ما در رسیدگی به جرم کامپیوتری (بله ورود به یک سیستم جنایت است ) بدون سر انجام (بی پایان ) است زمانی که اینقدر زمان سپری می شود بین یک حمله و باز رسی اطلاعات با ارزش ا صلاح می شوند کم می شوند و گاهی پیکری غیر ممکن می شود من خاطر نشا ن کردم که حمله به وسیله فقدان امنیتی بر روی سرور نرم افزاری قابل اعتماد ممکن شده بود و این که آسیب پذیر ی ها باید تصحیح می شد بعلاوه دانستن این که هکر چگونه وارد سیستم شده ممکن نبود زیرا آسیب پذیر ی های متعددی وجود داشت که هکر می توانست از آنها بهر ه برداری کرده باشد برای دستیابی ریشه ای (بنیادی ) رمز عبور های حسابهای قدیمی وجود داشت مجوزهای بیش از اندازه فایل وجود داشت تکیه های امنیتی نصب نشده بود به همین ترتیب هکر ماکزیمم دسترسی را داشته است من به مدیر بازرسی گفتم که این حقیقت در صورت هم موج می زند یک سرور قابل اعتماد غیر امنیتی شبکه کامل را باز کرده است از آنجایی که سیستم توسط هکر های واقعی شکسته شده بود Daveبه نصب دوباره سیستم نیاز داشت و اضافه کردن کنترل های امنیتی کافی برای محافظت از سرور و مورد توجه قرار دادن سایر راه حل های فنی برای بروز رسانی نر م افزار روی شبکه داخلی آنها من همچنین با بازرس بحث کردم در مورد اهمیت یک تیم امنیتی که بتوانید به آن اعتماد کنید قبل از استخدام روی نیاز به پرسنل امنیتی کامل متمرکز شوید من توضیح دادم که پروسه مناسب برای دنبال کرد تیم امنیتی باید بجا باشد و از همه کارمندان باید انتظار داشت که آن پروسه را دنبال کنند زیرا آنها اعضای تیم امنیتی درجه یک هستند این بدان معنی نیست که آنها بتوانند پرسه بزنند در تمام سیستم های بدون اعلام مناسب در این مورد آن جایی که یک عضو تیم امنیتی یک متهم مشکوک بود داشتن یک پروسه در مکان برای مسیر یابی در تحقیقات تیم امنیتی به مدیریت بالاتر می توانست مفید باشد این احتمال باید تحت بخشی تضاد در منافع پوشانده شود.

 

خلاصه حمله ها از داخل
این دو حمله باعث شد اعضای کارمندان بانک مدت زیادی از زمان کاری را برای رسیدگی به مشکل هکر صرف کنند به جای انجام کارهای حقیقی شان
Dave مشکل را در دست خود گرفت و تصمیم مهمی گرفت که می توانست داده و سیستمهایش را روی شبکه در معرض ریسک قرار دهد و همچنین تصمیم گرفت که با mike از تیم امنیتی بدون مدرک مناسب برای بر گرداندن اتهامش بر خورد کند اگر چه ما هرگز نفهمیدیم آیا تهمت Dave ,و mikeدرست بوده یا غلط او راست می گفت حق داشت این که تشخیص دهد که هکر ها می توانند از داخل شبکه شما بیایند مانند آن است که از خارج بیایند شکل 1-1 به طور واضح شر ح می دهد که کارمندان داخلی یک ریسک جدی هستند البته دانستن این که کارمندان داخلی یک خطر هستند و انجام کارهایی در مورد آن دو چیز متفاوت است برای حمایت کردن از داده هایتان شما به سیاست و پروسه ها آموزش برای بسیاری از کارفرمایان نیاز دارید حفاظت از داده ها در مقابل کارمندان خود مسخره به نظر می رسد بخاطر داشته باشید به صفر و یک ها داده به عنوان پول واقعی نگاه کنید بانکها دو بار فکر نمی کنند در مورد اجرا کردن کنترل های کافی روی ذخیره پول برای مثال آنها گاو صندوق را باز نمی گذارند به طوری که هر کس در بانک کار می کنید یا هر مشتری که در بانک قدم می زند بتواند داخل شود و مقداری از آن پولها را بردارد زمانی که داده را هم ارزش با پول در نظر بگیریم کنترل های امنیتی یک نیاز می شود یک پیشنهاد این زمان First fideityخوش شانس بود با دسترسی نامحدود به شبکه برای سه روز هکر
می توانست داده ها را خراب کند سیستم هار ا خاموش کند یا حتی تنظیمات سخت افزاری
قسمت های یا همه شبکه می توانست بی فایده در آید مدیران سیستم می توانستند با روزها حتی هفته ها کار مواجه شوند فقط برای اجرای دوباره سیستم با فرض اینکه پشتیبانان جاری وجود داشتند هکرها می توانند سریع رد پای خود را بپو شانند دنبال کرد ن آنها به نقطه آغاز خیلی سخت و ناممکن می شود اگر شما در مسیر سریع عمل نکنید حتی اگر داده ها دزدیده شوند تغییر کنند یا خراب شوند ممکن است شما نفهمید صرفاً به این دلیل هر کس که دارد یا نگهداری می کند از شبکه کامپیوتری باید توسعه دهد پروسه پاسخگویی --حوادث ویژه روشن را.
بیایید به آنجا نرویم
با دادن طبیعت حساس به داده هایشان first fiddity خوش شانس بود البته تکیه کردن بر خوش شانسی معبر امنیتی خوبی نیست در عوض این چیزی است که آنها باید انجام می دادند
متمرکز شدن روی پیشگیری
با دادن راه کارها شما احتمالا می پرسید چرا first fiddity از چنین ترکیب آسیب پذیری استفاده کرد ؟ چرا داده هایتا ن را در معرض خطر بزرگ قرار دهید
البته پاسخ این است چرا نه در هر صورت راهی وجود نداشت که هکر بتواند به سیستم آنها حمله کند به طور عجیب تعدادی زیادی از شرکتها هنوز اینطور فکر می کنند

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  96  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله  پاسخگویی به حمله های اینترنتی