دانلود مقاله شرایط محیط کار در رضایت کارکنان

 

 

 

چکیده‌
‌به‌اعتقاد بسیاری‌ از صاحبنظران‌ از میان‌ همه‌ مفاهیمی‌ که‌ متخصصان‌ رفتار سازمانی، مدیریت‌ و روان‌شناسان‌ سازمانی‌ و صنعتی‌ در موقعیتهای‌ مختلف‌ مورد مطالعه‌ قرار داده‌اند، رضایت‌ شغلی‌ از مهمترین‌ زمینه‌های‌ پژوهشی‌ بوده‌ است. اهمیت‌ رضایت‌ شغلی‌ از یک‌ سو به‌دلیل‌ نقشی‌ است‌ که‌ در بهبود و پیشرفت‌ سازمان‌ و نیز بهداشت‌ و سلامت‌ نیروی‌ کار دارد و از دگرسو، به‌علت‌ آن‌ است‌ که‌ مفهوم‌ رضایت‌ شغلی‌ علاوه‌ بر تعاریف‌ و مفهوم‌ پردازیهای‌ متعدد و گاه‌ پیچیده، محل‌ تلاقی‌ و نیز سازه‌ مشتریک‌ بسیاری‌ از حوزه‌های‌ علمی‌ مانند روان‌شناسی، مدیریت، جامعه‌شناسی‌ و حتی‌ اقتصاد و سیاست‌ بوده‌ است. به‌همین‌ دلیل‌ دیدگاهها و مفهوم‌سازیهای‌(CONCEPTUALIZATION) متعدد و گاه‌ متناقضی‌ درباره‌ آن‌ شکل‌ گرفته‌ و توسعه‌ یافته‌ است. یکی‌ از جدیدترین‌ نظریه‌ها در این‌باره‌ متعلق‌ به‌ ترز (2000) است. ترز(TEREZ) در نظریه‌ خود تحت‌عنوان‌ جستجوی‌ معنا در محیط‌ کار>، تلاش‌ کرده‌ است‌ از دیدگاه‌ روان‌شناختی‌ عواملی‌ را که‌ می‌تواند به‌ محیطهای‌ کاری‌ و سازمانی‌ معنا بخشیده‌ و آنها را مطلوب‌ سازد شناخته‌ و راههای‌ عملی‌ ساختن‌ آنها را تبیین‌ کند. مقاله‌ حاضر سعی‌ دارد هریک‌ از این‌ عوامل‌ را همراه‌ با دیدگاه‌ سایر صاحبنظران‌ و نظریه‌پردازان‌ به‌اختصار توصیف‌ کند.
مقدمه‌
‌آیا حقیقتاً‌ چیزی‌ در محیط‌ کار وجود دارد که‌ آن‌ را با معنا سازد‚ اگر چنین‌ است، چگونه‌ می‌توان‌ آن‌را شناخت، احساس‌ کرد و یا به‌وجود آورد‚ اکثر نظریه‌پردازان‌ رضایت‌ شغلی، در تلاش‌ برای‌ پاسخ‌ به‌ این‌گونه‌ پرسشها به‌ تبیین‌ نظری‌ رضایت‌ شغلی‌ و عوامل‌ سازنده‌ آن‌ پرداخته‌اند. از جمله‌ موخرترین‌ این‌ نظریه‌پردازان‌ ترز (2000) است. به‌اعتقاد وی‌ بیشتر مفاهیم‌ و تبیین‌هایی‌ که‌ در پیشینه‌ مطالعاتی‌ رضایت‌ شغلی‌ وجود دارد بر پایه: 1) دیدگاههای‌ اولیه‌ فرد درباره‌ محیط‌ کار، 2) نظریه‌های‌ گوناگون‌ روان‌شناسی‌ و مدیریت، و 3) فنون‌ مبتنی‌ بر تلقینهای‌ روان‌شناختی‌ قرار دارد. اما هیچ‌کدام‌ نمی‌تواند تبیین‌کننده‌ تمامی‌ مولفه‌های‌ پیچیده‌ رضایت‌ شغلی‌ باشد، بلکه‌ چیز بیشتری‌ وجود دارد که‌ وی‌ به‌ آن‌ پروژه‌ معنا در کار(MEANING OF WORK PROJECT) می‌گوید.
‌ترز با به‌کارگیری‌ روشهای‌ گوناگون‌ پژوهشی‌ و آماری‌ بسیاری‌ از جوانب‌ و ابعادی‌ که‌ می‌تواند یک‌ محیط‌ کاری‌ را بامعنا و رضایت‌بخش‌ سازد، مشخص‌ کرد. او علاوه‌بر استفاده‌ از روشهای‌ مصاحبه، مشاهده‌ و مقیاسهای‌ سنجش‌ رضایت‌ شغلی‌ از آزمودنیهای‌ خود پرسشهای‌ کلی‌ و متعددی‌ به‌عمل‌ می‌آورد که‌ تمامی‌ آنها برپایه‌ یافتن‌ معنا در محیط‌ کار قرار داشت. مانند: یک‌ کار با معنا را چگونه‌ تعریف‌ می‌کنید‚ آیا معنا داشتن‌ کار و حرفه‌ با رضایت‌ شغلی‌ تفاوت‌ دارد‚ بامعناترین‌ و کم‌معناترین‌ تجربه‌ کار خود را چه‌ می‌دانید‚ چگونه‌ می‌توان‌ معنای‌ بیشتر و بهتری‌ در زندگی‌ کاری‌ ایجاد کرد‚
‌پاسخ‌ به‌ پرسشهای‌ بالا و داده‌هایی‌ که‌ از روشهای‌ گوناگون‌ پژوهشی‌ به‌دست‌ آمد، مبنای‌ تجزیه‌ و تحلیلهای‌ ترز قرار گرفت‌ و سرانجام‌ به‌تعیین‌ عواملی‌ در محیط‌ کار منجر شد که‌ وی‌ آنها را <کلیدهای‌ رضایت‌ شغلی> نامید. به‌اعتقاد او هریک‌ از کارکنان‌ مجموعه‌ای‌ از عوامل‌ را در اختیار دارند که‌ به‌وسیله‌ آنها نیاز معنابخشیدن‌ به‌ تجربه‌های‌ شغلی‌ خویش‌ را برآورده‌ می‌سازند. این‌ عوامل‌ بسیار شبیه‌ به‌ کلیدهایی‌ است‌ که‌ همیشه‌ همراه‌ خود دارند. کلیدهای‌ اصلی‌ می‌تواند احساس‌ عمیق‌ هدف‌دار بودن، خلاقیت‌ و یافتن‌ فرصت‌ برای‌ برقراری‌ ارتباطهای‌ موثر برای‌ یک‌ فرد، و احساس‌ مالکیت، چالشهای‌ متعدد و هماهنگی‌ خوب‌ با سازمان‌ برای‌ افراد دیگر باشد. ترز در مجموع‌ 22 کلید (عامل) اصلی‌ رضایت‌ شغلی‌ را مشخص‌ و شرایط‌ فقدان‌ و ایجاد هریک‌ را به‌تفصیل‌ بیان‌ می‌کند.

 

عوامل‌ 22 گانه‌ رضایت‌ شغلی‌
قدردانی
‌قدردانی‌ از کارکنان‌ یکی‌ از عوامل‌ عمده‌ رضایت‌ شغلی‌ است. این‌ عامل‌ علاوه‌ بر رشد خودپنداره‌ مثبت‌ سبب‌ ارضای‌ نیازهای‌ عزت‌ نفس، خودشکوفایی‌ و پیشرفت‌ آنان‌ می‌شود و این‌ کار احتمالاً‌ نیرومندترین، ساده‌ترین‌ و کم‌هزینه‌ترین‌ عامل‌ برای‌ تشویق‌ و ایجاد احساس‌ رضایت‌ در افراد است‌ (لوسیر، 1997).
‌به‌اعتقاد ترز، این‌ عامل‌ هنگامی‌ شکل‌ می‌گیرد که‌ 1) از کارکنان‌ به‌خاطر انجام‌ کار خوب‌ قدردانی‌ می‌شود و این‌ کار نه‌ باپاداشهای‌ بیرونی‌ بلکه‌ با قدردانی‌ اصیل‌ انجام‌ می‌گردد، 2) سازمان‌ برای‌ تلاش، و موفقیتهای‌ عمده، زمانی‌ را به‌ برگزاری‌ جشن‌ و مراسم‌ ویژه‌ اختصاص‌ می‌دهد، و 3) پروژه‌های‌ بنیادی‌ و بزرگی‌ انجام‌ می‌شود تا افراد بتوانند با شرکت‌ در آن‌ احساس‌ کفایت‌ کنند و طعم‌ مشارکت‌ و همکاری‌ خود را (هرچند اندک‌ باشد) بچشند.
‌در مقابل‌ زمانی‌ اثر این‌ عامل‌ در سازمان‌ کمرنگ‌ می‌شود که‌ 1) مبنای‌ اصلی‌ شیوه‌ مدیریت‌ بر پایه‌ عدم‌ شناسایی‌ و قدردانی‌ قرار داشته‌ باشد، 2) تلاشها و عملکردهای‌ عمده‌ صرفاً‌ به‌خاطر آنکه‌ برای‌ آنها دستمزد و پاداش‌ داده‌ می‌شود، مورد شناسایی‌ قرار نگیرد و 3) مدیران‌ و کارکنان‌ آنقدر درگیر باشند که‌ از هیچ‌کس‌ به‌خاطر انجام‌ کار قدردانی‌ نشود. از این‌ گذشته‌ به‌ گفته‌ ترز باید بین‌ قدردانی‌ و پاداش‌ تفاوت‌ قائل‌ شد. یک‌ تقدیرنامه، علاوه‌ براینکه‌ یک‌ پاداش‌ بیرونی‌ به‌ حساب‌ می‌آید، می‌تواند از یک‌ سو، باعث‌ ایجاد رقابت‌ سالم‌ شود، و از سوی‌ دیگر، حس‌ احترام‌ و حق‌شناسی‌ را در افراد برمی‌انگیزد.

 

توازن‌
‌ترز توازن‌(BALANCE) را به‌حالت‌ هماهنگی‌ و تعادل‌ میان‌ زندگی‌ شغلی‌ با زندگی‌ خصوصی‌ یا خانوادگی‌ کارکنان‌ تعریف‌ می‌کند. به‌گفته‌ وی‌ احساس‌ توازن‌ و تعادل‌ میان‌ کار و زندگی‌ هنگامی‌ به‌وجود می‌آید که 1) کارکنان‌ در تمام‌ سطوح‌ سازمان‌ به‌ این‌ واقعیت‌ دست‌ یابند که‌ زندگی‌ آنان‌ فراسوی‌ کار و شغلشان‌ قرار دارد و این‌ واقعیت‌ با فعالیتهای‌ حقیقی‌ و واقعی‌ سازمان‌ حمایت‌ شود. برای‌ نمونه‌ مدیر می‌تواند پس‌ از 10 ساعت‌ کار طولانی‌ و طاقت‌فرسا به‌ کارکنان‌ یک‌ روز مرخصی‌ دهد تا به‌ خانواده‌ خود رسیدگی‌ کنند، 2) کارکنان‌ بتوانند در صورت‌ تمایل‌ بخشی‌ از کار خود را در خانه‌ انجام‌ دهند، 3) کارکنان‌ بتوانند بخشی‌ از مسائل‌ و مشکلات‌ خانه‌ را به‌ محل‌ کار بیاورند.
برای‌ نمونه، سطح‌ انتظار از کارمندی‌ که‌ به‌تازگی‌ صاحب‌ فرزند شده‌ و به‌خاطر مشکلات‌ ناشی‌ از آن‌ دچار بی‌خوابی‌ است، به‌گونه‌ معقول‌ و قابل‌ قبولی‌ کاهش‌ پیدا کند و قوانین‌ تااندازه‌ای‌ برای‌ او انعطاف‌پذیر شود، 4) کارکنان‌ احساس‌ کنند زندگی‌ آنها به‌گونه‌ کلی‌ در حالت‌ تعادل‌ و توازن‌ قرار دارد و 5) سفرها و ماموریتهای‌ کاری‌ به‌گونه‌ مناسبی‌ از نظر زمانی‌ تنظیم‌ شود و هنگام‌ غیبت‌ فرد، حمایتهای‌ سازمانی‌ لازم‌ از خانواده‌ وی‌ به‌عمل‌ آید.
‌بنابه‌ گفته‌ ترز چنانچه‌ سازمانها شرایطی‌ ایجاد کنند که‌ کارکنان‌ بتوانند فرزندان‌ خود را برای‌ دیدن‌ محل‌ کار به‌ آنجا بیاورند و موقعیت‌
کاری‌ والدین‌ خود را ببینند و گردشهای‌ دستجمعی‌ و میهمانیهای‌ سازمانی‌ ترتیب‌ دهند، می‌توانند بین‌ خانه‌ و کار ارتباط‌ برقرار کرده‌ و از این‌ طریق‌ توازن‌ مورد نیاز را ایجاد کنند.

 

چالش‌
‌یکی‌ از موضوعهای‌ پیچیده‌ که‌ بسیاری‌ از مطالعات‌ مربوط‌ به‌ رضایت‌ شغلی‌ را به‌خود اختصاص‌ داده، چالش‌ یا درگیرشدن‌ با کار به‌گونه‌ای‌ است‌ که‌ سبب‌ به‌کارگیری‌ تواناییهای‌ بالقوه‌ و استعدادهای‌ کارکنان‌ و شکل‌گیری‌ احساس‌ کفایت‌ در آنان‌ شود. به‌نظر ترز احساس‌ درگیرشدن‌ در کار وقتی‌ در کارکنان‌ از بین‌ می‌رود که‌ 1) از به‌کارگیری‌ توانهای‌ بالقوه‌ خود محروم‌ باشند و این‌ محرومیت‌ نه‌ به‌دلیل‌ فقدان‌ استعداد یا مهارت، بلکه‌ بیش‌ از هر چیز ناشی‌ از آن‌ باشد که‌ محیط‌ کار شرایط‌ لازم‌ را در به‌کارگیری‌ مهارتها و استعدادهای‌ آنان‌ نداشته‌ باشد، 2) وضعیت‌ کارکنان‌ به‌گونه‌ای‌ باشد که‌ به‌خاطر کارهای‌ کسالت‌آور و خسته‌کننده‌ دچار آشفتگی‌ و ناراحتی‌ شوند، و 3) آنان‌ بتوانند کار خود را چشم‌بسته‌(EYESCLOSED) و بدون‌ فکر انجام‌ دهند. بنابراین‌ محیط‌ کار باید دارای‌ شرایط‌ و موقعیتهایی‌ باشد که‌ نیاز به‌ به‌کارگیری‌ کامل‌ استعدادها و تواناییهای‌ افراد وجود داشته‌ باشد و در عین‌ حال‌ آنها بتوانند از عهده‌ این‌ چالشها برآمده، تمایل‌ بیشتری‌ برای‌ درگیرشدن‌ با وظایف‌ شغلی‌ خود پیدا کنند. به‌بیان‌ دیگر، چالشهای‌ جدید راهی‌ برای‌ تولید انرژی‌ و توان‌ جدید در کارکنان‌ است‌ (لاوسون‌ و شن، 1998).

 

بحث‌ و گفتگو
‌فراهم‌آوردن‌ شرایطی‌ که‌ در آن‌ کارکنان‌ بتوانند درباره‌ مسائل‌ سازمانی، مدیریت‌ و مانند آن‌ به‌ بحث‌ و تبادل‌نظر بپردازند، می‌تواند رضایت‌ آنان‌ از شغل‌ و سازمان‌ را افزایش‌ دهد. به‌گفته‌ ترز زمانی‌ این‌ عامل‌ می‌تواند منبعی‌ برای‌ احساس‌ رضایت‌ باشد که‌ 1) جریان‌ روبه‌رشد و سالمی‌ از گفتگوهای‌ سازنده‌ در تمام‌ سطوح‌ سازمان‌ وجود داشته‌ باشد، 2) کارکنان‌ احساس‌ کنند برای‌ صحبت‌کردن‌ درباره‌ مسائل، فرصتها و موضوعهای‌ مربوط‌ به‌ کار آزاد هستند، 3) تبادل‌نظرها صادقانه‌ باشد و کارکنان‌ بدون‌ ترس‌ از تهمت‌ و افترا بتوانند بی‌پرده‌ درباره‌ مسائل‌ صحبت‌ کنند. اما چنانچه‌ گفتگوها تنها پیرامون‌ مسائل‌ و موضوعهای‌ سطحی‌ و ابتدایی‌ صورت‌ گیرد، برای‌ بحث‌ درباره‌ برخی‌ موضوعها محدودیت‌ و ممنوعیت‌ وجود داشته‌ باشد، برخی‌ از کارکنان‌ خودبه‌خود از واردشدن‌ در بحثهای‌ مهم‌ خودداری‌ کنند و سرانجام‌ جو سازمانی‌ به‌گونه‌ای‌ باشد که‌ افراد احساس‌ کنند صحبت‌کردن‌ درباره‌ مسائل‌ نوعی‌ وقت‌ تلف‌کردن‌ است، در این‌صورت‌ احساس‌ سرخوردگی‌ و نارضایتی‌ بر افراد غلبه‌ پیدا می‌کند.
‌به‌گفته‌ ترز، هرچه‌ گفتگوها و مباحثه‌های‌ سازنده‌ کارکنان‌ آشکارتر و بیشتر شود افراد سعی‌ می‌کنند علاوه‌ بر مطرح‌کردن‌ دیدگاههای‌ خویش، ظرفیت، پذیرش‌ استنباطها و نظرهای‌ اعضای‌ دیگر سازمان‌ را در خود افزایش‌ دهند، و این‌ امر موجب‌ می‌شود فضایی‌ صمیمی‌ تواءم‌ بااحترام‌ متقابل‌ در کارکنان‌ به‌وجود آید.
‌از سوی‌ دیگر، مدیران‌ سازمانها باید تفاوتهای‌ اساسی‌ بین‌ کارکنان‌ را در مورد نوع‌ گفتگوها به‌یاد داشته‌ باشند. برخی‌ از کارکنان‌ تمایل‌ دارند درباره‌ موضوعهای‌ پیش‌پا افتاده‌ صحبت‌ کنند، نه‌به‌این‌ دلیل‌ که‌ به‌این‌گونه‌ موضوعها علاقه‌ دارند بلکه‌ چون‌ جنبه‌ آشناتر و ملموس‌تری‌ برای‌ آنها دارد. از این‌رو، استمرار این‌ حالت‌ سبب‌ می‌شود جریان‌ گفتگوها و ارتباطهایی‌ که‌ از طریق‌ آن‌ بین‌ اعضاء سازمان‌ ایجاد می‌شود سطحی‌ و محدود شده‌ و سطح‌ انتظارات‌ و نیازهای‌ روانی‌ و اجتماعی‌ کارکنان‌ را تنزل‌ دهد و از این‌ طریق‌ زمینه‌ نارضایتی‌ را فراهم‌ آورد.

 

جهت‌گیری‌
‌یکی‌ دیگر از عواملی‌ که‌ می‌تواند محیط‌ کار را برای‌ افراد بامعنا و جذاب‌ سازد، وجود جهت‌گیریهای‌ روشن‌ و واضح‌ درباره‌ راهبردها، هدفها و فعالیتهای‌ سازمان‌ است. به‌اعتقاد ترز وجود چشم‌اندازی‌ روشن‌ از آینده‌ که‌ جهت‌گیری‌ مشترک‌ افراد را در سازمان‌ مشخص‌ سازد و نیز هدفها و موضوعهایی‌ که‌ به‌گونه‌ ملموس‌ و روزانه‌ این‌ چشم‌انداز را کاملتر کند، سبب‌ می‌شود افراد نسبت‌ به‌ آینده‌ اطمینان‌ و اعتماد بیشتری‌ به‌دست‌ آورده، احساس‌ کنند راهبردهای‌ مدبرانه‌ و روشنی‌ در سازمان‌ حاکم‌ است. احساس‌ رضایت‌ از جهت‌گیری‌ سازمانی‌ زمانی‌ افزایش‌ پیدا می‌کند که‌ توسط‌ مدیران‌ به‌گونه‌ دوره‌ای‌ مورد ارزیابی، تجدیدنظر و در صورت‌ لزوم‌ مورد اولویت‌بندیهای‌ مجدد قرار گرفته‌ و کارمندان‌ این‌ اجازه‌ را داشته‌ باشند که‌ به‌گونه‌ مشخصی‌ در ترسیم‌ این‌ چشم‌انداز و نیز تعیین‌ هدفها و موضوعها دخالت‌ کنند. از سوی‌ دیگر، چنانچه‌ بین‌ دورنمایی‌ که‌ در سازمان‌ نشان‌ داده‌ می‌شود و آنچه‌ مدیران‌ رده‌ بالای‌ سازمان‌ واقعاً‌ در پی‌ آن‌ هستند تفاوتهای‌ عمده‌ای‌ وجود داشته‌ باشد و کارکنان‌ ندانند سازمان‌ واقعاً‌ به‌کجا و با چه‌ هدفی‌ در حال‌ حرکت‌ است، دچار تعارض‌ و اضطراب‌ می‌گردند.

 


تناسب‌
‌افراد هنگامی‌ از کار خود راضی‌ خواهند بود که‌ با ویژگیهای‌ آنان‌ (به‌گونه‌ مشخص‌ با استعدادها، مهارتها و رغبتها) تناسب‌ داشته‌ باشد (رولینسون‌ و همکاران، 1998). بسیاری‌ از کارکنان‌ تنها به‌این‌ دلیل‌ از انجام‌ وظایف‌ و تکالیف‌ شغلی‌ خود ناراضی‌اند که‌ مهارت‌ و قابلیتهای‌ لازم‌ برای‌ آن‌ را ندارند و یا از سطح‌ مهارتها و توانمندیهای‌ آنان‌ بسیار پایین‌تر است. ‌به‌گفته‌ ترز وقتی‌ تناسب‌ به‌عنوان‌ یک‌ عامل‌ رضایت‌ شغلی‌ در نظر گرفته‌ می‌شود که 1) کارکنان‌ به‌روشنی‌ چگونگی‌ همخوانی‌ و هماهنگی‌ میان‌ خود و کار خویش‌ را با رسالت‌ و هدفهای‌ بزرگتر سازمان‌ دریابند، 2) بتوانند توانمندیهای‌ خود را مطرح‌ کنند، 3) وقت‌ خود را به‌انجام‌ کارهایی‌ بگذرانند که‌ عمیق‌ترین‌ همخوانی‌ را با علائق‌ آنان‌ دارد، 4) میان‌ رسالت‌ شخصی‌ آنان‌ و رسالت‌ سازمان‌ تناسب‌ خوبی‌ برقرار باشد و 5) در نهایت‌ اینکه‌ مسیر مناسبی‌ میان‌ آنچه‌ در زندگی‌ می‌خواهند با آنچه‌ در کار خود انجام‌ می‌دهند برقرار باشد.
‌از سوی‌ دیگر، نارضایتی‌ زمانی‌ به‌وجود می‌آید که‌ تنها عده‌ کمی‌ از کارکنان‌ اجازه‌ داشته‌ باشند تصویر کلی‌ سازمان‌ و چگونگی‌ متناسب‌شدن‌ با آن‌ را دریابند، و برخی‌ دیگر از کارکنان‌ احساس‌ کنند کاری‌ که‌ انجام‌ می‌دهند واقعاً‌ حق‌ آنان‌ نیست‌ و یا در موقعیتی‌ قرار ندارند که‌ بتوانند موفقیت‌ و پیشرفتی‌ به‌دست‌ آورند، و سرانجام‌ احساس‌ کنند بین‌ ارزشها و هدفهای‌ آنان‌ با آنچه‌ در محیط‌ کار روی‌ می‌دهد تصادم‌ و تضاد آشکاری‌ وجود دارد.
‌ترز به‌ مدیران‌ سازمانها توصیه‌ می‌کند کارکنان‌ خود را به‌ طراحی‌ دوباره‌ کار و چگونگی‌ انجام‌ آن‌ بر پایه‌ علائق‌ خود تشویق‌ کنند، زیرا چنانچه‌ افراد فاقد جهت‌گیری‌ مشترک‌ بین‌ علائق‌ و نوع‌ کار خود باشند، مطمئناً‌ دچار بی‌نظمی‌ و کم‌کاری‌ خواهند شد. اما وجود تناسب‌ بین‌ این‌ دو به‌احساس‌ مالکیت، ابتکار و فواید دیگری‌ به‌مراتب‌ بیش‌ از حد تصور خواهد انجامید.

 

رشد شخصی‌
‌عمده‌ترین‌ نیازی‌ که‌ افراد پس‌ از استخدام‌ و تامین‌ ثبات‌ و امنیت‌ شغلی‌ در سازمان‌ پیدا می‌کنند رشد و تکامل‌ فردی‌ است‌ که‌ در سایه‌ آموزش‌ و هدایت‌ درست‌ و مستمر به‌دست‌ می‌آید. مدیران‌ اغلب‌ آموزش‌ و رشد کارکنان‌ را به‌ یک‌ معنا درنظر می‌گیرند در حالی‌ که‌ آموزش‌ به‌معنای‌ فرایند کسب‌ مهارتهای‌ لازم‌ برای‌ انجام‌ یک‌ کار خاص، و رشد به‌معنی‌ تربیت‌ پرورش‌ مستمر(ONGOING) کارکنان‌ به‌منظور بهبود مهارتهایی‌ است‌ که‌ برای‌ کارهای‌ فعلی‌ و آتی‌ ضروری‌ به‌حساب‌ می‌آید. رشد شخصی‌ در سازمان‌ کمتر جنبه‌ فنی‌ دارد، بلکه‌ هدف‌ آن‌ بیشتر رشد انسانی، ارتباطات‌ و مهارتهای‌ تصمیم‌گیری‌ در مدیریت‌ و کارکنان‌ است‌ (لوسیر، 1997
‌به‌نظر ترز رشد شخصی‌ هنگامی‌ یک‌ منبع‌ رضایت‌ شغلی‌ به‌حساب‌ می‌آید که 1) سازمان‌ به‌ کارکنان‌ خود اجازه‌ دهد توانهای‌ بالقوه‌ خویش‌ را شکوفا کنند، 2) فرصتهای‌ یادگیری‌ به‌ فراوانی‌ از طریق‌ سازمان‌ در اختیار افراد قرار گیرد، 3) تنوع‌ (مانند سعی‌ در استفاده‌ از تجهیزات‌ جدید، بنیان‌ نهادن‌ روابطی‌ تازه‌ و مانند آن) به‌دلیل‌ اینکه‌ یادگیری‌ و رشد را تسهیل‌ و تسریع‌ می‌کند، مورد تشویق‌ قرار گیرد، و 4) تغییرات‌ داخل‌ شغل‌ به‌عنوان‌ راهی‌ که‌ افراد می‌توانند از طریق‌ آن‌ مهارتها و تجربه‌های‌ خود را رشد دهند، باارزش‌ شمرده‌ شود. در برابر، چنانچه‌ به‌ آموزش‌ به‌عنوان‌ یک‌ هزینه‌ نگاه‌ شود و یا وقتی‌ آموزشها تناسب‌ اندکی‌ با شغل‌ کنونی‌ کارکنان‌ داشته‌ باشد، و از سوی‌ دیگر برخی‌ از افراد برای‌ سالهای‌ متمادی‌ کار مشابه‌ و یکسانی‌ را انجام‌ دهند و در درون‌ مشاغل‌ نیز تنوع‌ کمی‌ وجود داشته‌ باشد، رضایت‌ و عملکرد شغلی‌ تا حد چشمگیری‌ کاهش‌ پیدا می‌کند.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله22    صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله شرایط محیط کار در رضایت کارکنان


دانلود مقاله استاد عباس سحاب

دانلود مقاله استاد عباس سحاب

لینک و پرداخت دانلود * پایین مطلب *

 

فرمت فایل : word ( قابل ویرایش )

 

تعداد صفحه : 5

 

 

 

مقدمه

استاد عباس سحاب (پدر علم جغرافیای ایران) در سال هزار و سیصد و پانزده در خیابان شاه آن زمان تهران، نوجوانی دبیرستانی جمله ای از چند جهانگرد فرانسوی شنید که مسیر اصلی زندگی آینده وی را تعیین کرد. جهانگردان فرانسوی از بابت این مسئله که کشوری به بزرگی ایران هنوز یک نقشه راهنما برای پایتختش ندارد ایران و مردمانش را مورد سرزنش و تحقیر قرار داده بودند و او که حس میهن دوستی قوی داشت پاسخی به این تحقیر نداشته و این مساله سبب جریحه دار شدن غرور وی گردیده بود. پسرک تحت تاثیر این برخورد و با توجه به زمینه علاقه مندیش به جغرافیا تصمیم بزرگی را گرفت. او قصد داشت نخستین نقشه توریستی تهران را تهیه کند. این کار برای جوانی به سن و سال وی امری بسیار دشوار و غیر ممکن به نظر می آمد. اما عباس سحاب با تلاش بی وقفه و عزم راسخش می خواست خلاف این مساله را ثابت کند.


 



خرید و دانلود دانلود مقاله استاد عباس سحاب


دانلود مقاله تشویق در پیشرفت تحصیلی

 

 

همه¬ی والدین کمک، حمایت و تشویق فرزندان¬شان را برای موفق شدن در مدرسه ضروری می-دانند، اما بیشتر والدین نمی¬دانند چطور باید این کارها را انجام دهند و یا چه کارهایی باید انجام دهند. این کتاب مجموعه¬ای از روشهای علمی که در مدارس آموزن شده¬اند و می¬تواند به شما کمک کند تا فرزندتان در مدرسه موفق شود را ارائه می¬دهد.
وقتی دانش¬آموزی در مدرسه پیشرفت نمی¬کند، والدین به شدت احساس ناکامی می¬کنند. اما آنچه معلمان و مربیان می¬دانند این است که والدین می¬توانند در پیشرفت در مدرسه تفاوت ایجاد کند، اگر بدانند که چطور فرزندانشان را برای موفقیت آماده کنند. این کتاب مسیر را به شما نشان می¬دهد.
این کتاب توصیه¬های علمی و اطلاعات روشن و مشخصی را در اختیار شما قرار می¬دهد. اطلاعاتی درباره آنچه معلمان و والدین دوست دارند و نیز راههای رسیدن به موفقیت دانش آموزان را به شما ارائه می¬دهد و نیز به اینکه والدین چطور می¬توانند به این موفقیت کمک کنند، بینش¬های جدید ارائه می¬دهد.
این اولین کتاب با اطلاعات جامع است که برای همه خانواده¬ها پیشنهادات عملی برای افزایش توانایی و پیشرفت تحصیلی فرزندانشان ارائه می¬کند. در واقع این کتاب داروی درمان ترسها، هراسها و شکست در مدرسه است.
همچنین موضوعات زیادی را پوشش می¬دهد که در بیشتر کتابهای راهنمای والدین وجود ندارد. موفقیت در مدرسه تنها به علت عادات مطالعه صحیح و کار سخت نیست. بلکه درباره نگرش، قاطعیت، زمان¬بندی، سیاست¬ها، موقعیت¬ها، ارتباطات، توجه، اعتماد به نفس، رفتار اجتماعی، و مهمتر از همه مشارکت والدین است. نهایتا، این موضوعات و دیگر موضوعات عرضه شده در این کتاب به والدین برای رشد و پیشرفت فرزندانشان کمک می¬کند.
این کتاب مجموعه¬ای از توصیه¬های موثر و کارآمد است که می¬تواند برای همه دانش¬آموزان و والدین موثر باشد. این کتاب کوتاه، عملی و جالب است، براحتی خوانده می¬شود و به سختی فراموش می¬شود. و دیدگاه عمیق¬تری نسبت به پیشرفت در مدرسه دانش¬آموزان دارد. در این کتاب خطوط راهنمای زیر مطرح می¬شود.
 نکاتی که به والدین کمک می¬کند بتوانند با معلمان فرزندشان همراه شوند.
 دریافت و درک مسایلی که فرزندانتان از مدرسه هرگز برای شما بیان نمی¬کنند.
 اینکه بتوانید با معلم بد کنار بیایید.
 هنر مناسب برای ارتباط با پرسنل مدرسه
 اگر فرزندتان مدرسه را دوست ندارد چکار کنید.
پیشنهادات قابل پذیرش برای همه گروههای سنی موضوعات، موقعیت¬های مدرسه بکار می¬رود. شما باید بدانید فرزندتان شایسته موفقیت در مدرسه است. و شما می¬توانید چنین موفقیتی را برای او به ارمغان آورید. خواندن این کتاب شاید مهمترین تکلیفی باشد که تا کنون داشته¬اید.
**********
بخش یک
مروری بر موفقیت مدرسه
**********
1
موفقیت در مدرسه قابل یادگیری است. با این باور که همه دانش¬آموزان می¬توانند با مطالعه بهتر، تمرکز بیشتر، استفاده از حداکثر توانایی¬شان و بالفعل درآوردن توانایی¬شان، پا به عرصه موفقیت بگذارند، شروع کنید. اگر شما و فرزندتان این باور را نکنید، چنین چیزی رخ نخواهد داد. اما اگر به آن باور داشته باشید، در مسیر درست برای موفقیت فرزندتان قرار دارید و خواندن این کتاب می¬تواند به شما کمک کند.
2
کمک به موفقیت فرزندتان در مدرسه اغلب بستگی به عملکرد شما دارد.
 بیشتر گوش کنید و کمتر حرف بزنید.
 بیشتر سؤال کنید، کمتر نق بزنید.
 بیشتر تشویق کنید، کمتر انتقاد کنید.
 بیشتر در جستجوی پیشنهادات باشید و کمتر توصیه کنید.
3
موفقیت در مدرسه یک تصمیم است. شما و کودکتان باید با هم چنین تصمیمی بگیرید.
4
دوست داشتن بیش از حد و لوس کردن فرزندتان موجب می¬شود که نتوانند بهترین باشند.
5
برای همه بچه¬ها موفقیت در مدرسه، به آنچه همیشه نیاز داشته¬اند، نیاز دارند: نظم، چالش، احترام، تشخیص فرصتها، انتخابهای صحیح، گذشت، و عشق فراوان. یافتن روشهایی که این نیازها را برطرف کند نقطه عطف همه روشهای فرزندپروری است.
6
از فرزندتان توقع مناسب داشته باشید. او را به پشتکار تشویق کنید زیرا پشتکار هر مانعی را کنار می¬زند و به موفقیت فرزندتان امیدوار باشید.
7
مهم نیست چقدر فرزندتان باهوش است، از او توقع خارق¬العاده بودن نداشته باشید. توقعات غیرواقع¬گرایانه موجب می¬شوند بچه¬ها احساس کنند باید با زندگی کردن بر طبق معیارهای غیرممکن عشق والدین را بدست آورند. کار شما این است که به فرزندانتان کمک کنید خودشان باشند. تنها با این روش آنها بهترین را خواهند آموخت.
8
درباره¬ی موفقیت¬های مدرسه واقعگرا باشید. توقع مشکلات را داشته باشید و توقع پیدا کردن راه-حل مناسب را نیز داشته باشید. با واقع¬گرایی هرگز ناامید نخواهید شد.
9
اگر در کارتان سود نکنید یا معامله¬ای را از دست بدهید، بدین معنا نیست که شخص بدی هستید. اگر کودکتان در مدرسه ضعیف عمل می¬کند، همین اصول در مورد او نیز کارآیی دارد. از او توقع موفقیت داشته باشید، اما محدودیتهای انسانی و اتفاقات غیرمنتظره را نیز در نظر داشته باشید.
10
همیشه تلاش فراوان را بعنوان عامل موفقیت بپذیرید.
11
موفقیت در مدرسه موضوعی خانوادگی است. هیچ دانش¬آموزی نمی¬تواند آن را به تنهایی انجام دهد. مطمئن شوید که هریک از شما وظیفه خودش را انجام می¬دهد.
12
اجازه ندهید توانایی بالقوه فرزندتان توسط دیگران تعریف و مشخص شود.
13
موفقیت در مدرسه هدف باارزشی است اما نباید همراه با کمال¬گرایی باشد. نسبت به خود یا فرزندتان بیش از حد سخت¬گیر نباشید. کامل نبودن را در مورد هرکسی بپذیرید.
14
همچنان که دوست دارید برای موفقیت¬های فرزندتان در مدرسه تشویق شوید، برای هر شکست او نیز پذیرای سرزنش باشید.
15
شما نمی¬توانید موفقیت در مدرسه را بخرید. برای انجام تکالیف به فرزندتان پول ندهید. با این روش نه تنها به پیشرفت تحصیلی او کمک نمی¬کنید بلکه تنها بچه¬ای بی¬ادب و بدرفتار پرورش می¬دهید.
16
دانش¬آموزان تنها با انجام تکالیفشان توسط خودشان و نه انجام دادن آنها توسط دیگران قویتر می¬شوند. در این زمینه هیچ لطفی به آنها نکنید.
17
حالت متوسط را تشویق نکنید. تشویق برای عملکرد متوسط پیشرفت واقعی را تضعیف می¬کند. تلاش و پیشرفتهای خالص را تشویق کنید. تشویق چیزهای کم اهمیت عملی نادرست است.
18
در تمام اعمالتان برای موفقیت در مدرسه فرزندتان سعی کنید بجای انتقادی بودن، الگویی موثر باشید.
19
گاهی بهترین عمل برای موثر بودن در موفقیت فرزندتان این است که به سادگی برای گوش کردن به صحبتهای او در دسترس باشید.
20
در میان همه¬ی فراز و نشیب¬های روزانه، اهداف آموزشی بلند مدت فرزندتان را در نظر داشته باشید. این به شما کمک می¬کند راه درستی برای دنبال کردن داشته باشید.
21
وقتی مشکلاتی برای او در مدرسه پیش¬ می¬آید، به یاد داشته باشید که فرزندتان بد، تنبل، یا احمق نیست او فقط جوان است!
22
فرزندانتان می¬توانند در مدرسه پیشرفت کنند و به مدارج عالی برسند اما این نیازمند کار سخت، تلاش، فداکاری و قاطعیت است. اگر چنین پیشرفتی رخ نداد شاید تصور کنید که اشتباه از معلمان و مربیان است اما دلیل واقعی آن این است که شما و فرزندتان به طور جدی خواهان آن نبوده و برایش تلاش نکرده¬اید.
********

بخش دو
فرزندتان را برای موفقیت آماده کنید
********
23
زود شروع کنید. پیوندهای مغزی فرزندتان به سرعت پس از تولد (و حتی قبل از آن) ساخته می¬شوند و این رشد به موفقیت بعدی فرزندتان کمک می¬کند. از روز نخست فرزندتان را با محرکهای مختلف زیادی روبرو کنید. هرگز برای دادن چنین مزیتی به فرزندتان خیلی زود نیست.
24
کمک کنید فرزندتان بانکی از پیشینه¬ی تجارب مختلف بسازد. تجارب وسیع و مختلف منابع اصلی¬تری برای درک جهان و ساخت پیوندهای معنادار به بچه¬ها می¬دهد. دانش¬آموزان به وسیله تجارب اساسی و سودمند سریع¬تر و راحت¬تر می¬آموزند.
25
اسباب¬بازی¬های فعال کننده¬ای بخرید که به رشد پیوندهای مغزی او کمک می¬کند و مهارتهای حرکتی او را بهبود می¬دهد، اسباب¬بازیهای خلاقی که خود آشکارسازی را تحریک می¬کند. اسباب بازیها¬ می¬توانند بهترین ابزارهای یادگیری باشند.
26
همیشه از سئوالات او استقبال کنید و هرگز او را برای کنجکاوی¬اش تنبیه نکنید.
27

پژوهش¬ها نشان می¬دهد که بچه¬هایی که در مدرسه عملکرد خوبی دارند حداقل یک بزرگسال با ملاحظه و شایسته در زندگیشان حضور دارد که برای تحصیلات و رفتار اجتماعی مناسب ارزش قائل است.
28
درک کنید که بچه¬ها از طریق بازی می¬آموزند، بازی خلاقانه را تشویق کنید. بچه¬ها به وسیله بازی کسب مهارتهای زندگی را تمرین می¬کنند.
29
برای آنها ساختار و روشهای مشخص تعیین کنید. بچه¬ها از پیروی از ساختارها لذت می¬برند.
30
فرزندانتان را در موقعیتهایی مشارکت دهید ه «حلقه¬ی موفقیت» را تجربه کنند:

 

 

 

 

 

 

 

31
به پیشرفتهای او توجه نشان دهید.
32
اشتباهات او را بدون گناه یا شرمساری بپذیرید. همانطور که زیگ زیگلر می¬گوید: «شکست یه حادثه است، نه یک شخص.»
33
فرزندتان را در معرض طبیعت قرار دهید. طبیعت عالی¬ترین معلم زندگی است.
34
اشتباه کردن، تلاش کردن و شکست خوردن، یا داشتن ایده¬ای نادرست را برای فرزندتان مجاز بدانید. در غیر این صورت فرزندتان قادر به خطر کردن برای موفقیت نخواهد بود.
35
از فرزندتان همیشه توقع ثبات، منطق و عدم خودخواهی را نداشته باشید.
36
برای فرزندتان محدوده¬هایی را تعیین کنید و پیامد اعمالش را روشن سازید. این عمل کلیدی برای پرورش فرزند موفق است.
37
روش¬های صحیح آرام شدن را به فرزندتان نشان دهید.
38
هرگز تصورات یا رویاهای فرزندتان را مسخره و او را سرکوب نکنید. بچه¬هایی که رویاهای بزرگ دارند بیشتر پیشرفت می¬کنند.
39
با پرسیدن سؤالات مناسب ذهن فرزندتان را به چالش بکشید. همه¬ی بچه¬ها قادرند مهارتهای فکری سطح بالاتر را بیاموزند اما تنها نیاز به تمرین دارند.
40
همه¬ی دانش¬آموزان موفق خود پنداره¬ای مثبت دارند، آنها باور دارند که شایسته و با کفایت هستند. با کمک از توصیه¬های زیر عزت نفس فرزندتان را افزایش دهید:
 عشق¬تان را به او نشان دهید.
 از او توقع داشته باشید بهترین تلاشش را بکند نه اینکه همیشه بهترین باشد.
 به توانایی¬های خاص هریک از فرزندانتان احترام بگذارید.
 با فرزندتان وقت سپری کنید.
41
وقتی دوستان فرزند پیش دبستانی¬تان برای بازی با او می¬آیند، برای رعایت نوبت از زمان استفاده کنید. آنها بعدها در مدرسه به چنین مهارتی نیاز دارند.
42
برای آنها آداب و قوانین آسانی وضع کنید. بچه¬ها برای حفظ تمرکز و کاهش استرس¬شان نیازمند حمایت شما هستند.
43
با پرسیدن سئوالات مناسب مانند: «آیا روش دیگری برای انجام این کار وجود دارد؟» یا «چه نظر دیگری داری؟» تفکر واگرا را در او تشویق کنید.
44
به وسیله الگو سازی طرز معاشرت و ادب را به او آموزش دهید. بچه¬ها از طریق الگو سازی به بهترین نحو می¬آموزند.
45
وقتی برای بچه¬های پیش دبستانی کتاب می¬خوانید:
 آرام باشید و با احساس خوبی مطالب را بیان کنید.
 از تاثیرات صدایی کلامی و لحن صداهای متفاوت استفاده کنید تا آنچه می¬خوانید را جالب نمایید.
 هر داستان را به تجارب زندگی آشنا ارتباط دهید.
به این ترتیب اشتیاق شما و فرزندتان افزایش می¬یابد.
46
به فرزندتان در خانه مسئولیت¬هایی را محول کنید. بچه¬ها پذیرش مسئولیت را دوست دارند و به آن عادت می¬کنند. مهم¬تر اینکه نتیجه حاصل بعدها در انجام کارهای مدرسه برایشان مفید خواهد بود.
47
دیدگاهی مثبت از آینده به او ارائه دهید. در شرایط سخت امید بچه¬ها و بزرگسالان را به حرکت ترغیب می¬کند.
48
علایق فرزندتان را دنبال کنید. هر علاقه دعوتی به پیشرفتی جدید است.
49
نوشته¬های فرزندتان را مورد تحسین و تشویق قرار دهید. این روش دیگری برای افزایش علاقه-اش به یادگیری و خواندن است.
50
برای فرزندتان کتاب بخوانید. این روش بسیار کارآیی دارد بچه¬هایی که والدین¬شان به طور منظم برای آنها کتاب می¬خوانند راحت¬تر، سریع¬تر و بهتر از بچه¬های دیگر می¬آموزند.
51
از سالهای اولیه بر ساخت خزانه لغات او تاکید کنید. کلمات قدرتمند هستند. مطمئن شوید که توانایی استفاده از چنین قدرتی را برای فرزندتان مهیا می¬کنید.
52
از طریق ارتباط با افکار مختلف و همراه شدن با انواع مختلف مردم مهارتهایی آموخته می¬شوند که برای مدرسه و موفقیت زندگی بچه¬ها ضروری هستند. بعنوان یک والد، با تعصباتتان روبرو شوید. نحوه برخوردتان با اشخاصی که با شما متفاوت¬اند، درس بسیار قدرتمندی به فرزندتان می¬دهد.
53
وقتی با فرزند پیش دبستانی¬تان درباره¬ی حروف الفبا صحبت می¬کنید، علاوه بر اسامی حروف، صداهای آنها را نیز تکرار کنید. این عمل شروع خواندن فرزندتان را تقویت می¬کند.
54
برقراری ارتباطات خوب را در خانه الگو کنید. این به بچه¬ها کمک کند که بیاموزند با دیگران همراه شوند. داشتن ارتباط خوب یکی از اسرارهای موفقیت مدرسه است.
55
به فرزند «چپ دستتان» فشار نیاورید که «راست دست» شود. با این عمل تنها او و خودتان را ناکام می¬کنید. چپ دستی امروزه در مدارس قابل پذیرش است.
56
انتخابهای متنوع به فرزندتان بدهید. این کار تصمیم¬گیری و حل مشکل را به او آموزش می¬دهد.
57
ارتباطتان با همسایگانی که به بچه¬ها اهمیت می¬دهند را گسترده نمایید. پژوهش نشان می¬دهد که همسایه¬ای مراقب و باملاحظه به بچه¬ها در موقعیت مدرسه کمک می¬کند و توالی رفتار منفی، خطرناک و خطرپذیر را کاهش می¬دهد.
58
آیا به دنبال فعالیت ورزشی هستید که موجب تناسب بدنی، بهبود ارتباط و ظرافت حرکت، تقویت اعتماد به نفس، تقویت ثبات ذهنی، و آموزش نظم و ترتیب شود؟ کاراته را امتحان کنید.
59
وقتی همراه با فرزندتان داستانها یا فیلم¬های حادثه¬ای را می¬خوانید یا می¬بینید، درباره¬¬ی آنچه هنرپیشه¬ها فکر یا احساس می¬کنند صحبت کنید. بچه¬ها نیاز دارند بیاموزند که خشونت، انفجار، و تصادفات ماشین¬ها ترسناک و آسیب¬زا هستند و می¬توانند به طور جدی به زندگی دیگران آسیب بزند. صحبت درباره¬ی این موضوعات به رشد حساسیت، همدلی و با ملاحظه بودن در کودک کمک می¬کند. بیشتر دانش¬آموزان موفق این ویژگیها را دارند.
60
برای کمک به بچه¬ها کوچک بتوانند حروف و صداهایشان را تشخیص دهند، سعی کنید آنها را ترغیب کنید که حروف را با انگشتان روی ماسه بنویسند و در همان حال صداهایشان را تکرار کنند. یادگیری لمسی برای بچه¬های همه سنین کارآیی دارد.
61
وقتی مدرسه¬ای برای فرزندتان بررسی می¬کنید، به دنبال علائمی از هیجان، خنده، تفریح و احترام باشید. صورتهای دانش¬آموزان می¬تواند چیزهای بسیار بیشتری از آنچه مسئولان مدرسه می¬گویند را به شما نشان دهند.
62
هرگز مدرسه¬ای را براساس ظاهرش قضاوت نکنید. آنچه درون مدرسه میگذرد مهم است.
63
اگر تنها یک چیز درباره¬ی مدرسه¬ای که می¬خواهید فرزندتان را به آنجا برود بتوانید بیاموزید، کسب اطلاع درباره¬ی مدیرش است. مدیران خوب آموزش خوب را بوجود می¬آورند و یادگیری را ممکن می¬سازند.
64
اگر می¬خواهید بدانید چه چیزی واقعاً برای مدرسه¬ای مهم است از رئیس مدرسه نپرسید، ببینید آیا تلفظ و دستور زبان در تکالیف بچه¬ها اصلاح می¬شود یا نه.
چارلز سی کز
65
مدرسه¬ای را انتخاب کنید که بر طبق راحتی بزرگسالان اداره نمی¬شود.
66
برای اولین روز دبستان، راهنمایی و دبیرستان لباس تمرینی تهیه کنید و از قبل فرزندتان را برای دیدن محیط تازه ببرید تا آماده شود.
67
از اشخاص دیگری که بنحوی با مدرسه ارتباط دارند پرس و جو کنید تا مدرسه مورد نظرتان را ارزیابی کنید.
 با سرایدار و راننده اتوبوس مدرسه صحبت کنید. آنها می¬دانند واقعاً مدرسه چگونه است.
 بدنبال علایم خلاف و گروههای خلافکار در مدرسه باشید.
 ببینید مسئولان مدرسه با والدین چه برخوردی دارند و آیا به سئوالات آنها با رویی باز پاسخ می¬دهند یا خیر.
68
فرزندتان را در سن مناسب به مدرسه بفرستید. زودتر وارد شدن به مدرسه به علت عدم شکل-گیری مهارتهای اجتماعی، پختگی و مهارتهای رشدی، او را با مشکل مواجه می¬کند.
69
مطالعه و خواندن خودبخود انجام نمی¬شود. با فرزندتان کار کنید تا مطمئن شوید برای شروع مدرسه آمادگی دارد. بیشتر بچه¬ها می¬توانند قبل از اولین روز کودکتان رنگها را نام ببرند، حروف الفبا را تشخیص دهند، و تا بیست یا بیشتر بشمارند. این مهارتهای اولیه با عملکرد تحصیلی بعدی پیوند دارند.
70
اگر می¬خواهید به فرزندتان جهت نوشتن حروف الفبا کمک کنید، با حروف بزرگ و ساده شروع کنید. نوشتن حروف پرپیچ و خم برای دستان کوچک او دشوارند. از ساده¬ترین حروف شروع کنید.
71
با فرزندتان برای رفتن به خرید لوازم مدرسه و لباسها برنامه¬ریزی مفصلی ترتیب دهید. این نشان می¬دهد که رفتن به مدرسه رخدادی خاص است.
72
در روز اول مدرسه در مسیر عبور به سوی مدرسه با گچ پیامی روی زمین بنویسید. این نشان می¬دهد که چقدر این روز خاص و مهم است.
73
تفکرات قالبی درباره شغلها را کنار بگذارید. همه دانشمندان مردان پیر در آزمایشگاه نیستند. هم پرستاران زن نیستند. هرچه انتخابهای بیشتری برای او میسر باشد، فرزندتان هیجان بیشتری دارد که بیاموزد برای انتخاب باید چه کند.
74
بیشتر مدارس فهرست ضروری از لوازم مدرسه تهیه می¬کنند مثل مداد، پاک¬کن و .... ، اما والدین باهوش می¬دانند که لوازم اولیه شامل دستمال کاغذی، کلید خانه، شماره تلفن ضروری، و کارت شناسایی است. فهرست وسایل اولیه فرزندتان را مهیا کنید.
75
برای اولین روز مدرسه فرزندتان اهمیت زیادی قائل شوید. خوشحال باشید، اما آرام. داستانهای ترسناک از کودکیتان را حذف کنید، گریه نکنید. اجازه دهید کودکتان لباسش را انتخاب کند و اسباب بازی مورد علاقه¬اش را با خود ببرد. سعی کنید که از این رخداد فیلم برداری کنید.
76
برای کمک به اضطراب جدایی فرزندتان در روز اول مدرسه، اضطراب خودتان را پنهان کنید، همه چیز را از قبل برای او توضیح دهید، بدون جر و بحث کردن خداحافظی کنید، و بدون اینکه مردد باشید او را ترک کنید. زمانی که به دنبالش می¬آیید لبخند بزنید، در آغوشش بگیرید و او را به چیزی مهمان کنید. بچه¬ها به سرعت درک می¬کنند که بدون اینکه زمانی را دور از خانواده باشند نمی¬توانند چنین استقبال گرمی را بدست آورند.
77
وقتی فرزندتان به سوی مدرسه می¬رود، مطمئن باشید اسم معلم، اسم مدیر، شماره تلفن مدرسه، ساعت حرکت اتوبوس و شماره¬های اضطراری را می¬داند. شما هرگز نمی¬دانید چه زمانی به این اطلاعات نیاز پیدا خواهد کرد.
78
فرزندتان را تشویق کنید برای اینکه برای مدرسه آماده شود فهرست آنچه را که نیاز دارد بنویسد. کاربرد چنین روشی نظم¬دهی کارها را آموزش داده و نق زدن را کاهش می¬دهد.
79
به ظاهر فرزندتان توجه کنید. او را ترغیب کنید هر روز ظاهر مناسب و مرتبی داشته باشد. اگر آنها درباره¬ی آنچه می¬پوشند و اینکه چطور به نظر می¬رسند احساس خوبی داشته باشند، عملکرد بهتری در مدرسه دارند. بزرگسالان برای موفقیت لباس مرتب می¬پوشند. چرا بچه¬ها نتوانند این کار را انجام دهند.
80
برای فرزندتان کارت کتابخانه تهیه کنید. این عمل مجوز عبور برای کسب آخرین اطلاعات و بهترین دانستنیهای جهان است.
81
فردیت فرزندتان را تقویت کنید، اما تلاشتان را بکنید تا فرزندتان با بچه¬های دیگر هماهنگ شود (برای مثال، لباسهای مشابه، کیف مشابه) . این آرامش بیشتری برای فرزندتان می¬آورد و موجب می¬شود او توسط همکلاسیهایش راحت¬تر پذیرفته شود و نیز یادگیری را راحت¬تر می¬کند.
82
از سنین اولیه استفاده از کامپیوتر را به فرزندتان آموزش دهید. سن مدرسه خیلی زود نیست. در حقیقت کمی دیر است.
83
فرزندتان را مشترک مجله ویژه کودکان کنید. این کار به او در رشد عادات مطالعه منظم کمک می¬کند.
84
این را به شکل یک سنت خانوادگی در آورید که حداقل یک هدیه آموزشی (برای مثال، کتاب، اشتراک مجله، جعبه علمی، اسباب¬بازی آموزشی، نرم افزار) برای هر پیشرفت مدرسه فرزندتان به او بدهید. عمل به فرزندتان نشان می¬دهد که شما برای دانش¬ ارزش قایل هستید.
85
موزه¬ها فقط برای بزرگسالان نیستند. بچه¬ها نیز از علم ، هنر، و تاریخ موجود در موزه¬ها چیزهای زیادی می¬آموزند. اغلب فرزندتان را به موزه ببرید. این روش دیگری است که می¬توانید به یادگیری او کمک کنید.
86
فرصتهایی را برای فرزندتان مهیا کنید که اموالش را با دیگر بچه¬ها مشارکت دهد، به دیگران کمک کند، مشکلات را حل کند، همکاری آموزشی داشته باشد، و دوست پیدا کند. این به تقویت تلاش-های مدرسه¬ای او کمک می¬کند و موجب رشد اجتماعی او می¬شود.
87
اجازه دهید بچه¬ها ببینند که شما در خانه مطالعه می¬کنید. این عمل موجب الگوبرداری آنها از شما می¬شود.
88
هر آنچه نیاز است انجام دهید تا به فرزندتان کمک کنید اصول اولیه را در کلاس¬های ابتدایی بیاموزد. ادامه دادن آنچه که قبلا آموخته¬ایم راحت¬تر از یادگیری مطالب جدید است. دانش¬آموزانی که درست شروع می¬کنند معمولا درست تمام می¬کنند.
89
خرید از فروشگاه را به صورت تجربه¬ای برای یادگیری درآورید. این فرصت خوبی برای بچه¬ها است که درباره¬ی وزن¬ها و اندازه¬ها، تغییر حسابها، و دیگر مهارتهای ریاضی تجربه کسب کند و در این فرآیند تبدیل به مشتریان باهوش¬تری می¬شوند.
90
به هرکجا می¬روید، فرصتهایی برای فرزندانتان مهیا کنید که مهارتهای خواندن را تمرین کند. از همه وسایل استفاده کنید. از او بخواهید برچسب مواد غذایی یا وسایل دیگر را برایتان بخواند.
91
رابرت فول گام در کتابش به نام تمام چیزی که من واقعاً نیاز دارم بدانم در کودکستان آموخته¬ام، می¬گوید:
 همه چیز را با او مشارکت دهید.
 منصفانه بازی کنید.
 بیاموزید، فکر کنید، نقاشی کنید، آواز بخوانید و بازی کنید و هر روز مقداری کار کنید.
 مطمئن باشید فرزندتان این درسها را در کودکستان نیز و در خانه می¬آموزد.
92
رفتارهای متناسب با سن به فرزندتان آموزش دهید و از او توقعات واقع گرایانه¬ای در مورد عملکرد مدرسه داشته باشید.
93
وقتی فرزندتان به اندازه کافی برای پرداختن به فعالیتهای ماجراجویانه مانند غواصی، کوهنوردی، اسکی روی آب و ... بزرگ شده است، این فعالیتها را با او انجام دهید. به این ترتیب او می¬آموزد که خطر کند و مسئولیت خطر کردنش را بپذیرد.
94
گفتگوی فکورانه، یادگیری را ارتقا می¬دهد. با فرزندتان درباره¬ی موضوعات واقعی بحث و گفتگو داشته باشید. برای ایده¬ها و نظرات آنها احترام و ارزش قائل شوید. این موجب می¬شود که او در مدرسه پیشرفت بیشتری داشته باشد.
*********

بخش سه
شرایط را برای یادگیرنده¬ها امن و سالم نگاه دارید.
*********
95
هیچ مدرسه¬ای نمی¬تواند کاملا امن باشد، اما برخی از بقیه امن¬تر هستند. هرکاری می¬توانید انجام دهید تا فرزندتان را در مدرسه¬ای امن قرار دهید. اگر مجبور هستید مدرسه او را عوض کنید یا نقل مکان کنید. در مدرسه موفق ترس بر سر کلاس حاکم نیست.
96
آخرین توصیه¬های امنیتی موجود را برای امنیت داشتن در دنیای امروزی به فرزندتان بدهید، از جمله موارد زیر:
 اگر احساس تهدید کردید، برای کمک به سرعت پیش یک زن برو. (زنان کمتر احتمال دارد که خلافکار باشند و بیشتر احتمال دارد که به بچه¬ای کوچک گوش دهند.)
 به غریبه¬ها اعتماد نکنید.
 به احساسات خودت اعتماد کن.
97
هرچه مدرسه امن¬تر باشد، فرزندتان بهتر خواهد آموخت. هرچه فرزندتان بهتر بیاموزد، پیشرفتش بیشتر خواهد بود.
98
با یک متخصص کودکان مشورت کنید. سلامتی و موفقیت با هم عمل می¬کنند. گاهی تغییر در رژیم غذایی یا استفاده از عینک تمام چیزی است که نیاز است تا یادگیری به مسیر خودش برگردد و مشکلات کودک در مدرسه حل شود.
99
در طول زمانهایی سوار شدن و پیاده شدن به سرویس مدرسه در کنار فرزندتان باشید. امنیت فرزندتان در پیاده و سوار شدن به سرویس مدرسه اهمیت زیادی دارد.
100
یک کلمه¬ی رمزی به فرزندتان بدهید که باید توسط هرکسی که او را از مدرسه سوار می¬کند تا به خانه بیاورد بیان شود. رعایت جوانب احتیاط بخش پر اهمیت وظایف والدینی است.
101
بچه¬ها با تهدید نمی¬آموزند. هرگز آزار دیدن فرزندان در مدرسه را نادیده نگیرید. کودک تحت آزار قرار گرفته باید بداند که خطر جدی و واقعی است و باید موضوع را به سرعت به والدینش اطلاع دهد.
102
در روزهای امتحان مهم خوراکیهای سالم به فرزندتان بدهید. تغذیه مناسب به بازدهی تحصیلی فرزندتان کمک شایانی می¬کند.
103
شستن مکرر دست را به او مورد تاکید قرار دهید. این عمل کودکتان را باهوش¬تر نمی¬کند، اما می¬تواند ابتلا به بیماری و غیبت از مدرسه¬اش را کاهش دهد. حضور بهتر در مدرسه یعنی پیشرفت بالاتر و نمرات بهتر.
104
به فرزندانتان آموزش دهید که هنگام سرفه و عطسه کردن جلوی دهان و بینی¬شان را بگیرند. و وقتی دیگران عطسه می¬کنند در مسیر آنها قرار نگیرند. بچه¬ها سرماخوردگی و ویروس¬ها را بیشتر از آنچه متوجه باشند انتقال می¬دهند.
105
شپش مو یا کچلی، کثیف و زشت هستند. آنها عاشق بچه¬های مدرسه¬ای هستند و حتی سریع¬تر از شایعه پخش می¬شوند. خبر خوب این است که آنها ضرورتا علایمی از کثیفی نیستند و تهدیدی برای زندگی نمی¬باشند. اگر فرزندتان با شپش سر به خانه می¬آید، به مدرسه اطلاع دهید و تمام وسایلش را ضدعفونی کنید و فرزندتان را در خانه نگاه دارید تا شپش از بین برود. شپش به یادگیری فرزندتان آسیب نمی¬زند مگر اینکه شما باعث شوید کودکتان درباره گرفتن آن احساس خجالت و شرمساری کند.
106
به معلم بهداشت مدرسه احترام بگذارید. اگر او می¬گوید که فرزندتان نیاز دارد به خانه بیاید، او سعی دارد از فرزندتان مراقبت کند، نه اینکه روزتان را خراب نماید. از اینکه فرزندانتان شریک سلامتی با ملاحظه¬ای در مدرسه دارند خوشحال باشید.
107
قهرمانان صبحانه می¬خورند. پژوهش¬ها نشان می¬دهند که بچه¬هایی که صبحانه می¬خورند نمرات بالاتری دارند، بهتر توجه می¬کنند، کمتر افسرده می¬شوند، اضطراب کمتری دارند و کمتر احتمال دارد که بیش فعال شوند، مطمئن باشید قهرمانانتان هر روز صبح صبحانه¬ی خوبی می¬خورند.
108
فرزندان مریض¬تان را به مدرسه نفرستید فقط چون نمی¬خواهید از مدرسه غیبت کنند. زیرا ممکن است با رفتن به مدرسه بیشتر از ماندن در خانه مطالب آموزشی را از دست بدهند.
109
خشونت و وسایل آسیب رسان را کنار بگذارید. بچه¬هایی که قربانی وسایل آسیب¬زا و خشونت والدین هستند هرگز در مدرسه موفق نیستند.
110
همیشه موضوع مواد مخدر را جدی بگیرید.
111
برای هر فرزندتان کارت شناسایی تهیه کنید. از جمله عکسی جدید، اثر انگشت، و هر اطلاعات تشخیصی دیگر. کارت شناسایی می¬تواند ابزار ارزشمندی برای پلیس باشد. داشتن آمادگی برای شرایط بد به معنای شکاک بودن نیست.
112
توجه خاصی به زمان خطرناک میان مدرسه و زمان برگشت والدین از سرکار داشته باشید. این زمانی است که بچه¬ها بیشتر به دردسر می¬افتند. فرزندتان را از خیابانها دور کنید و وارد محیط¬های آموزشی تحت نظارت یا فعالیتهای تفریحی بعد از مدرسه کنید.
113
مراقب وزن فرزندتان باشید. امروزه چاقی بین بچه¬ها بسیار متداول شده است. متاسفانه، بچه¬هایی که اضافه وزن دارند در مدرسه دچار مشکل می¬شوند، عزت نفس پایینی دارند، و مشکلات بهداشتی بیشتری نسبت به بچه¬های دیگر دارند. بچه¬ها به تنهایی چاق نمی¬شوند، والدین به آنها کمک می¬کنند. به فرزندانتان کمک کنید انتخابهای تغذیه¬ای سالم داشته باشند به این ترتیب هم احساس بهتر و هم عملکرد بهتری دارند.
114
بررسی کنید آیا مدرسه فرزندتان سیستم تهویه مطبوع دارد یا نه. اگر نه، با والدین دیگر تلاش کنید تا چنین سیستمی نصب گردد. بچه¬ها در هوای نامطبوع نمی¬توانند عملکرد خوبی داشته باشند.
115
اگر فرزندتان همیشه حوصله مدرسه رفتن ندارد و احساس خستگی می¬کند، این موضوع را نادیده نگیرید. معاینه کامل از او به عمل آورید. اگر ظاهرا هیچ مشکل پزشکی وجود ندارد، بدانید که افسردگی یا عزت نفس پایین می¬تواند در دانش¬آموزان موجب ایجاد احساس خستگی شود. این موارد را نیز بررسی کنید.
116
به تلاش و پیشرفت فرزندتان پاداش دهید اما برای یادگیری به او رشوه ندهید.
117
به فرزندتان کمک کنید پیوند بین زندگی سالم و یادگیری موثر را در نظر بگیرد.
118
به فرزندانتان آموزش دهید مراقب آنچه در طول ساعات مدرسه می¬خورند باشند. تغذیه آنان می-تواند به عملکردشان را برای چندین ساعت بعد تحت تاثیر قرار دهد. برای حداکثر آگاهی ذهنی، جذب کالری و خوردن غذاهای سنگین و چرب را محدود کنید.
119
از همان ابتدا جرات کنید تا درباره¬ی مواد مخدر و مشروبات الکلی با فرزندتان صحبت کنید. دوران مدرسه راهنمایی ممکن است خیلی دیر باشد. اگر درباره¬ی این موضوعات صحبت نکنید، جمع کثیری در خیابان اینکار را خواهند کرد . کاری کنید صحبت شما بلندترین صداها در ذهن او باشد. مواد مخدر و موفقیت در مدرسه با هم جور در نمی¬آیند.
120
اگر در صبح روز تعطیل هنوز فرزندتان از شب بیداری شب قبل خسته است، از قبل برای روزهای تعطیل او برنامه¬ریزی کنید. تعیین محدودیتهای صحیح تنها راهی است که فرزندتان را برای موفقیت آماده می¬کند.
121
برای فرزندان زمان خواب منظم و کافی تعیین و اجرا کنید. دانش¬آموزانی که خوب استراحت می¬کنند بهتر می¬آموزند.
122
مقررات رفت و آمد تعیین کنید. این مقررات بخشی از نظم و انضباطی هستند که موفقیت در مدرسه را موجب می¬شود. فرزندتان در ابتدا مخالفت می¬کند، اما در بلند مدت خوشحال خواهد بود. هر دوی شما به خواب کافی نیاز خواهید داشت.
123
ساعت شماطه¬دار فقط برای بیدار شدن از خواب نیست . به او آموزش دهید که ساعت را کوک کند که به او یادآوری کند چه زمانی باید به تخت برود. استراحت کردن پیش¬شرطی برای موفقیت مدرسه هستند.
124
به فرزندتان مهارتهای حل اختلاف مانند یادگیری فعال، راه¬حلهای همفکری،و رسیدن به توافق را آموزش دهید. این توانایی که بتواند عدم توافق را با آرامش برطرف کند فرزندتان را از برخوردها ایمن نگاه دارد و شرایط را برای او آسان¬تر می¬نماید تا موفقیت بیشتری در مدرسه داشته باشد.
***********
بخش چهار
والدین در نقش معلم
***********
125
به یاد داشته باشید که شما والدین، بزرگترین و مطلوب¬ترین معلم فرزندتان هستید. از خودتان بپرسید:«چه نوع معلمی هستم؟ آیا چیزهای درستی را به او آموزش می¬دهم؟ چطور می¬توانم عملکرد بهتری داشته باشم؟»
126
ارزشها را به فرزندتان آموزش دهید. شناخت ارزشها پایه¬های پیشرفت هستند. با آموزش موارد زیر شروع کنید:
 به دیگران احترام بگذارد
 به خودش احترام بگذارد
 به دارایی و مال و اموال خود و دیگران احترام بگذارد
 پاسخ¬گو باشد.
127
به کودکتان آموزش دهید که همیشه برای اطمینان از وجود سلامتی¬اش تحت معاینه قرار بگیرد.
128
مهارتهای گوش کردن را به فرزندتان آموزش دهید. بچه¬ها نیاز دارند بدانند که گوش کردن چیزی بیش از منتظر شدن برای رسیدن نوبت به آنها برای صحبت کردن است.
129
به فرزندانتان آموزش دهید که چطور بیاموزند و چگونه آموخته¬هایشان را در عمل پیاده کنند.
130
در کنجکاوی و کشف کردن برای او الگو سازی کنید. پیوسته چیزهای جدید را امتحان کنید. وقتی والدین خودشان در طول زندگی یادگیرنده هستند، بچه¬ها برای جدی گرفتن یادگیری مستعدتر هستند.
131
آداب و معاشرت را به فرزندتان آموزش دهید رعایت ادب در کلاس درس اهمیت دارد. مؤدب بودن نیاز به فکر، پول یا ظاهر خوب ندارد.، بلکه هر دانش¬آموزی می¬تواند مؤدب باشد. معلمان نیز نسبت به بچه¬های خوش رفتار و مؤدب توجه بیشتری نشان می¬دهند.
132
به فرزندتان آموزش دهید که تکالیف بزرگ را به تکالیف کوچک تقسیم کند. این مهارتی برای زندگی کردن در داخل و خارج از مدرسه است.
133
برای داشتن فرزندی مسئول، خودتان رفتار مسئولانه داشته باشید تا برای او الگو باشد ساعت 11 شب است، آیا فرزندانتان می¬دانند کجا هستید؟
134
به بچه¬ها می¬توان آموزش داد که خوش¬بیم باشند و توقع موفقیت داشته باشند، اما این موضوعات رد مدرسه آموز داده نمی¬شوند این وظیفه شماست.
135
به فرزندتان آموزش دهید که ناکامی در هر خانواده¬ای رخ می¬دهد اما این ناکامی موقتی است.
136
قدرت اولین تاثیر را به فرزندتان آموزش دهید.
137
به فرزندتان آموزش دهید که اولویت بندی کند. این تنها روشی است که به وسیله آنها می¬تواند خواسته¬های بیشمارشان را بر طبق زمان و میزان توجه¬¬شان کنترل کنند.
138
به فرزندانتان آموزش دهید که پیشرفت کنند. یعنی بیشتر از آنچه فکر می¬کنند می¬توانند انجام دهند. آنها را به چالش بکشید که پیوسته تلاش کنند و تنها براساس آسان¬تر بودن تکلیفی با آن موافقت نکنند.
139
قدرت شروع خوب را به فرزندتان آموزش دهید. بخشی از برنده شده وابسته به یک شروع خوب است.
140
به فرزندتان کمک کنید بر نا امیدی¬اش غلبه کند. او همیشه در مدرسه موفق نخواهد بود. همیشه ناامیدی¬هایی وجود خواهد داشت. اعتماد به نفس، خوش بینی، احساسی از احترام، و حمایت خانوادگی می¬تواند این توانایی را به فرزندتان بدهد که برگردد و بر حوادث بد غلبه نماید.
141
به فرزندانتان آموزش دهید که خودشان آنچه را می¬آموزند را انتخاب می¬کنند، نه معلمانشان
142
فرمول ساده¬ای را به فرزندتان آموزش دهید. کلاسهای دوم و سوم برای آموختن رویکرد زیر رود نیست. تحقیق کردن، سئوال کردن، خواندن، حفظ کردن، و مرور کردن
143
به فرزندتان آموزش دهید که یک روش برای بدست آوردن پاسخ درست مطرح کردن پرسش درست است. آنها باید بدانند که پرسشهای مناسب به پیشرفت تحصیلی آنان کمک می¬کند.
144
به فرزندتان آموزش دهد از قبل برنامه¬ریزی کند. و برای مرور درسهایش برنامه و زمان¬بندی مشخص داشته باشد.
145
به فرزندتان آموزش دهید با تلاش مجدد با موانع روبرو شود. تلاش مجدد کلیدی برای کسب موفقیت است.
146
به فرزندتان آموزش دهید با برنده¬ها همراه شود. موفقیت می¬تواند مسری باشد.
147
ارزش تعیین هدف را به فرزندتان آموزش دهید. این مهارتی حیاتی است که با آموزش آن می-توانید زندگی فرزندتان را تغییر دهید.
148
به فرزندتان آموزش دهید که به روشهای مثبت در آموزش توجه کند مانند،آماده شدن، داوطلب شدن، برنامه¬ریزی کردن از قبل، سئوالات خوب پرسیدن، و کمک کردن)توجه کردن به این موارد گامی به سوی کسب نمرات بهتر است.
149
به فرزندتان آموزش دهید از اشتباهاتش تجربه کسب کند. درک کند که در چه مواردی نادرست عمل کرده است. اصلاح اشتباهات روشی قدرتمندی برای مرور و تسلط بر مسائل است. اشتباهات ابزارهایی برای کسب تجربه و پیشرفت هستند.
150
به فرزندتان آموزش دهید که از پاسخهای کلامی هوشمندانه استفاده کند تا موقعیت¬¬های تنش¬زا را با دانش¬آموزان دیگر را آرام کند. هر آنچه کنار آمدن با سایر دانش¬آموزان در مدرسه را آسان تر کند، یادگیری را تقویت می¬کند.
151
به فرزندتان آموزش دهید آنچه می¬شنوند را تفسیر کنند. این روش مهارتهای شنیداری را تقویت می¬کند و درک و فهم را تایید می¬نماید.
152
به فرزندتان آموزش دهید که اگر به معلمی بی¬احترامی کرده¬اند با عذرخواهی کردن و جبران کردن، آسیب وارده را برطرف کنند.
153
وقتی فرزندان به اندازه کافی بزرگ می¬شوند، به آنها آموزش دهید که هیچ پیشرفتی دوام نمی-آورد. بدون یادگیری مداوم، موفقیت امروز¬شان دوام نخواهد یافت.
154
به فرزندانتان آموزش دهید که خودشان را با برنامه¬های مدرسه همگام کنند. وقتی کار مدرسه شدت می¬گیرد، بهترین دانش¬آموزان خودشان را با این برنامه¬ها هماهنگ می¬کنند.
155
به فرزندانتان آموزش دهید که به برنامه¬های حمایتی باور داشته باشند. پرنده¬ها همیشه راهبرد حمایتی دارند.
156
دانش¬آموزان موفق اهداف¬شان را تعیین می¬کنند. با آموزش دادن الگوی هوشمندانه¬ای برای تعیین هدف به آنها کمک کنید. این ساده است: همه اهداف باید خاص، قابل سنجش، عمل¬گرا، واقع¬گرایانه و براساس برنامه¬ زمانی باشند.
157
به فرزندتان آموزش دهید که برای افزایش اعتماد به نفسش عبارات تاکیدی مثبت را بکار ببرد.
158
به فرزندتان آموزش دهید آرام باشد و برای فکر کردن وقت بگذارد. بهترین متفکران عجله نمی-کنند.
159
به فرزندتان آموزش دهید که بهترین روش برای آموختن خوب نوشتن این است که مطالعه داشته باشند.
160
به فرزندتان آموزش دهید که بدانند برخی سئوالات بیشتر از یک پاسخ درست دارند. (گام بعدی متقاعد کردن معلمان در این مورد است).
161
جزئیات مهم هستند. به فرزندتان آموزش دهید که به چیزهای کوچکی که می¬تواند تفاوتی بوجود آورد توجه داشته باشد. (برای مثال، روی همه کاغذها اسم بگذارد، همه صفحات را شماره¬گذاری کند و به طور منظم آنها را بچیند و اگر نیاز است آنها را سیمی کند).
162
به فرزندتان تجسم خلاق را آموزش دهید. این شکلی از تمرین ذهنی است. آنچه را که می¬توانند تجسم کنند، می¬توانند بدست آورند.
163
برای آماده کردن فرزندانتان برای دنیای کار، هفت چیز را که همه¬ی کارفرمایان از آنها می¬خواهند را به آنها آموزش دهید: 1)رفتار مسئولانه 2)وقت شناسی؛ 3)توانایی همکاری با دیگران؛ 4) ارتباط موثر؛ 5) مهارتهای حل مسأله؛ 6) توانایی پی¬گیر بودن و داشتن پشتکار؛ 7) پذیرش توصیه و انتقاد. جای تعجب این است! دقیقا همین خصوصیات برای موفقیت در مدرسه نیز مورد نیاز است.
**********

بخش پنج
با معلمان و مدیران همکاری کنید.
************
164
موفقیت در مدرسه ارتباط مستقیم با همکاری والدین با مدرسه دارد. شما تقریبا همیشه از مدرسه همان چیزی را بدست می¬آورید که وارد آن می¬کنید.نقش خودتان را ایفا کنید.
165
مدرسه فرزندتان را براساس ارزشهای شخصی و خانوادگی تان انتخاب کنید.
166
از اینکه مدرسه کارش را انجام نمی¬دهد شکایت نکنید تا اینکه مطمئن شوید خودتان همه مسئولیتهایی که در قبلا مدرسه دارید انجام داده¬اید، از جمله موارد زیر:
 مطمئن باشید که فرزندتان به طور منظم در مدرسه حضور دارد.
 اولیا مدرسه را از غیبت¬های او آگاه کنید.
 مدرسه را از تغییرات مهم خانوادگی¬تان آگاه کنیم.
 معلمان را از نیازهای خاص فرزندتان آگاه کنید.
 در دسترس و خوش برخورد باشید.
 پیوسته از مسائلی که در مدرسه می¬گذرد مطلع باشید.
 از روشهای انضباطی مدرسه حمایت کنید.
167
بدانید که مدارس موفق چگونه هستند. حتی اگر انتخابی ندارید، آگاهی از این موضوع که چه عواملی مدرسه را موفق می¬کند ضروری است.
168
با برنامه¬های سودمند مدرسه آشنا باشید. اگر از برنامه¬ها و خدمات ویژه مدرسه آگاه نباشید، فرزندتان نمی¬تواند از آنها سود ببرد.
169
به طور منظم با مدرسه در ارتباط باشید گاهی خبرهای بد ممکن است فقط بدین معنا باشد که شما نمی¬دانید چه اتفاقی دارد می¬افتد و با مدرسه فرزندتان ارتباط ندارید.
170
مجبور نیستید معلمان فرزندتان را دوست داشته باشید، اما باید با آنها در ارتباط باشید و با آنها همکاری کنید. اگر درک کنید چه چیزی به معلمان انگیزه می¬دهد، برقراری ارتباط با آنها راحت¬تر است.
 بیشتر معلمان احساس می¬کنند خیلی کار می¬کنند و پول کافی نمی¬گیرند.
 معلمان دوست ندارند معلمان دیگر را سرزنش کنند.
 معلمان همیشه آماده پاسخگویی به شما نیستند.
 برخی معلمان در کنار بچه¬ها احساس اعتماد بیشتری می¬کنند تا در کنار بزرگسالان.
 بیشتر معلمان برای اغلب مشکلات مدرسه والدین را سرزنش می¬کنند.
 معلمان مانند هر فرد دیگری شایعه پراکنی می¬کنند.
 معلمان حافظه¬های بلندی دارند.
171
اگر فرزندتان نیازهای خاصی دارد، از قبل مدرسه را مطلع کنید. نیازها زودتر مشخص شوند، راحت¬تر برطرف می¬شوند. بهترین زمان برای شروع کار بر مشکلات همین حالاست.
172
هرگز برای پرسش درباره برنامه¬ها، کلاسها، معلمان و سایر خدمات مدرسه از اولیا مدرسه درنگ نکنید.
173
معلمان فرزندتان را ملاقات کنید و شماره تلفن به یکدیگر بدهید. بچه¬ها وقتی درک می¬کنند که والدین و معلمانشان یکدیگر را می¬شناسند. سخت¬تر تلاش می¬کنند و به طور متفاوتی عمل می¬کنند.
174
صحبت کردن با معلمان را بیاموزید:
 در زمان فراغت¬شان با آنها صحبت کنید.
 مودب باشید
 گوش کنید
 به حقایق تکیه کنید.
 خواستار شفاف¬سازی باشید.
 با آنها موافقت کنید که بخش مربوط به وظایف خودتان را به نحو احسن انجام دهید.
 صبور باشید و اجازه دهید تاثیر راه¬حل¬ها در طی زمان مشخص شود.
175
خواستار صحبت صاف و ساده از طرف معلمان باشید. تنها افراد ناآگاه پشت اصطلاحات نامفهوم پنهان می¬شوند.
176
هرگز اجازه ندهید کسی فرزندتان را با نمرات تست هوشی یا هر آزمونی دیگر تعریف کند.
177
درک کنید که آموزش مهارتی است که مستلزم صرف وقت و توجه است. بدون سرزنش به معلمان اجازه دهید کارشان را انجام دهند، اما توجه داشته باشید که عملکرد آنها درست باشد.
178
این فکر احمقانه را نداشته باشید که معلم با درجه دانشگاهی بالا لزوما بهترین معلم است. استعداد طبیعی بخشی از آموزش خوب است که در هیچ دانشگاهی نمی¬توان آموزش داد. با معلمی که بچه¬ها او را دوست دارند و بهترین نتایج را داشته است همراه شوید.
179
با معلمان جر و بحث نکنید. معلمان دوست ندارند که علاوه بر دانش¬آموزان با دیگران نیز سرو کله بزنند.
180
هرگز از پرسیدن سئوالاتتان نهراسید. اگر تشخیص خاص، ارزیابی، یا جابجایی فرزندتان مورد سئوال¬تان است، جرأت کنید که پرسش¬تان را بپرسید. تشخیص نادرست می¬تواند در آموزش نیز رخ دهد درست همانطور که در پزشکی رخ می¬دهد.
181
سعی کنید پرسنل مدرسه (نه فقط معلمان) را بشناسید. با این عمل می¬توانید همراهان زیادی داشته باشید. گهگاهی کمک از منابع غیرمنتظره می¬آید.
182
سعی نکنید به معلم فرزندتان بگویید چطور تدریس کند. اگر می¬خواهید شیوه آموزش دیدن فرزندتان را کنترل کنید، آموزش را در خانه امتحان کنید.
183
در انجمن اولیا و مربیان م

خرید و دانلود  دانلود مقاله تشویق در پیشرفت تحصیلی


تحقیق درباره تولید مثل

تحقیق درباره تولید مثل

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:16
فهرست و توضیحات:

اهمیت و گوناگونی

تولید مثل غیرجنسی

  تولید مثل جنسی

  تولید مثل جنسی در گیاهان گلدار:

تولید مثل در آدمی

کشاورزان ،‌بیشتر گیاهان را با کاشتن دانه زیاد می کنند می دانید یک دانه در داخل گل تشکیل می شود و می تواند رشد کند و گیاهی شبیه به گیاه والد خود را بوجود آورد. گل اندام تولید مثلی گیاهان گلدار(نهان دانه) است. در گل بخش های تولید کننده ی گامت، پرچم و مادگی هستند. در بیشتر گل ها دو نوع اندام نر وماده مشاهده می شود و گل ها نر – ماده هستند. یعنی هم پرچم و هم مادگی دارند.
در قسمت پائین مادگی که حجیم تر است (تخمدان) یک یا چند تخمک وجود دارد. در هر کدام از تخمک ها گامت ماده بوجود می آید. در نوک پرچم برجستگی کوچک (بساک) دیده می شود که بعد از رسیدن می ترکد و ازداخل آن تعداد زیادی دانه ی گرده خارج می شود که گامت نر در آن بوجود می آید.

دانه های گرده ای که از نوک پرچم ها آزاد می شوند، باید به نوک مادگی برسند، نوعی مادگی چسبناک است وقتی دانه های گرده به آن ها می رسند، به راحتی پائین نمی روند و باید به کمک آنزیم ها حل کننده راه خود را به محل گامت ماده در داخل تخمک باز کنند و با آن ترکیب شوند.
پس از گرده افشانی (پراکنده شدن دانه های گرده به منظور قرارگرفتن روی کلاله ی مادگی) گامت نر وماده با یکدیگر ترکیب می شوند و سلول تخم را ایجاد می کنند . سلول تخم که در درون تخمک قرار دارد . گیاهک (چنین گیاه جدید)را می سازد. در این حالت تخمک تبدیل به دانه و تخمدان تبدیل به میوه می گردد.

 



خرید و دانلود تحقیق درباره تولید مثل