دانلود گزارش کارآموزی رشته صنایع غذایی کلهپزی دوستان بافرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات 75
گزارش کارآموزی آماده,دانلود کارآموزی,گزارش کارآموزی,گزارش کارورزی
این پروژه کارآموزی بسیار دقیق و کامل طراحی شده و جهت ارائه واحد درسی کارآموزی میباشد
« توصیف ظاهری مغازه»
یک جا سیرابی در بیرون مغازه موجود است که محل پخت سیرابی است و در کنار آن چندین مهتابی رنگ شده وجود دارد. این مغازه فاقد تابلو است و فقط برروی در مغازه با برچسب اسم طباخی و تلفن طباخی را نوشتهاند و بر بالای آن نوشته شده لژ خانوادگی، داخل که میشویم یک سکوی سنگی که برروی آن یک مجمعه بزرگ است و کلهپاچه در آن در حال پختهشدن است دیده میشود. همچنین شیشههای دارچین و قابلمة مخصوص ضایعات کلهپاچه و تعدادی کاسه و بشقاب و تعدادی یکبار مصرف که برای بردن غذا به منزل تدارک دیده شدهاست و یک شیر آب. در زیر مجمعه یک گاز چند شعله قرار دارد. بالای سکو چندین قفسه وجود دارد که سیر ترشی 5 ساله در آن قرار داده شدهاست و بنا به گفته صاحب مغازه قصد دارد که بعد از اینکه 7 ساله شد آنها را برای مصرف در اختیار مشتریان قرار دهد. یک روشنایی گاز در کنارقفسهها قرار دارد و برروی دیوار یک تابلو« و إن یکاد» و عکس حضرت علی(ع) که در زیر آن جمله لا فتی الی علی یا سیف الا ذوالفقار» نوشته شده نصب شدهاست. در زیر روشنایی پروانه کسب دیده میشود و دو تابلو دیگر که یکی مدرک آموزشگاه بهداشت است که هر سه سال یکبار تمدید میشود وبرای کسب کردن آن مدرک صاحب مغازه به کلاسهای بهداشتی رفتهاست. و دیگری کارت بهداشت است که هر سه به صورت قاب شده و همراه با عکس صاحب مغازه است. بعد از سکو یک میز دیده میشود که روی آن پارچهای وجود دارد که برروی آن شیشههای کوچک آبلیمو،لگن نان، قاشق و چنگال است و در پائین آن میز سطلی برای نان خشکهاست. در کنار میز یک سماور بزرگ مشاهده میشود و بالای آن چندین قفسه است که شیشهها و سطلهای خالی در آن دیده میشود. بعد از یک دیوار آلومینیومی یک دستشویی دیده میشود که بربالای آن یک آبگرمکن دیواری دیده میشود و در کنار آن لباس کار و پیشبند بر روی چوبلباسی قرار گرفتهاست. و درکنار چوبلباسی یک آئینه و کپسول اطفاء حریق دیده میشود. بربالای چوبلباسی دو قاب عکس نصب شدهاست که یکی عکس مرحوم تختی است که صاحب مغازه به علاقه به ایشان آنرا نصب کردهاست و دیگری عکس جوانی خود صاحب مغازه است و در طرف دیگر مغازه یک حشرهکش الکتریکی دیده میشود و همچنین قفسههای متعددی وجود دارد که باز هم یک قاب عکس از جوانیهای صاحب مغازه در بالای آن مشاهده میشود و در داخل این قفسهها سطلهای خالی و سیرترشی قرار دارد. و همچنین یک آئینه و یک رادیو پخش که روشن است دیده میشود کف مغازه از سنگ مرمر است و دارای 3 عدد میز فلزی است که تعدادی صندلی در اطراف میزها قرار داده شدهاست( در مجموع 9 صندلی) ظرفهای مغازه همه از جنس چینی است. در بیرون مغازه یک دستگاه کولر هم وجود دارد و یک هواکش هم در بالای آن دیده میشود. برروی میزها نایلونی انداخته شدهاست که در زیر آن رومیزی قرار دارد.نمکدان،دارچین، و قندان برروی میزها قرار داده شدهاست. مغازههای مجاور و روبروی این طباخی عبارتند از: موبایلفروشی، مرغفروشی، بقالی، بانک ملی،در جلوی طباخی فضای سبز وجود دارد. دستشویی این مغازه خیلی تمیز نیست و دو آفتابة قرمزرنگ در آن قرار دارد و یک آئینه و روشویی و علاوه بر آن شیر آب گرم و سرد و دوشی که معلوم نیست قبلاً این مکان حمام بودهاست یا نه؟ قراردارد. و به هر حال این مکان بیشتر به قصد حمام ساخته شدهاست تا دستشویی. در قسمت آشپزخانه.ظرفشویی و دو کابینت و قفسههایی که دو قابلمهی بزرگ رویی و سطل بر روی آن قرار گرفتهاند دیده میشود و برروی ظرفشویی مایع ظرفشویی گلی و ملاقه و یک در قابلمه قرار دارد و کنار آن چند کپسول گاز برای روز مبادا کنار گذاشته است و یک سردخانه بزرگ قرار دارد و قسمت زیرین که تمیزتر از طبقهی بالاست و قسمت پائین که دارای شومینه است که کنار شومینه یک سطل زبالة آبیرنگ و برروی شومینه یک حشرهکش قرار دارد. همچنین در قسمت پائین یک جعبه کمکهای اولیه و یک یخچال سفید یک آئینه بزرگ و یک تابلو که برروی دیوار قرار گرفته مشاهده میشود. اما اکثر مشتریها ترجیح میدهند در همان طبقه بالا بمانند و غذای خود را میل کنند. توصیف زیرین مغازه: این مغازه دارای یک زیرزمین نیز هست که شامل لژ خانوادگی میباشد. حدوداً 12 عدد پله میخورد و به پائین میرود ظاهراً زیر زمین بسیار شیکتر از قسمت بالایی است. دارای میز و صندلی فرفوژه و شومینه است و کف آن سرامیک است و در بالای شومینه جعبه کمکهای اولیه دیده میشود و همچنین در زیر زمین یک عدد یخچال و دو فریزر دیده میشود. در قسمت انتهایی آن یک دستشویی قرار دارد و همچنین یک آشپزخانه کوچک دیده میشود که آشپزخانه شامل ظرفشویی، تعدادی ظروف و مقداری دبه است. در کنار مغازه کلهپزی یک بانک ملی قرار دارد که بنا به گفته صاحب مغازه کارمندان این بانک اکثراً هر چند روز یکبار صبحها قبل از مراجعت به محل کار به طباخی میآیند و پس از صرف صبحانه به سر کار میروند. مخصوصاً رئیس بانک که مشتری دائمی ایشان است. همچنین صاحب میوهفروشی که کمی پائینتر از طباخی قرار دارد و همچنین صاحب مغازه مرغفروشی از مشتریان دائمی کلهپزی هستند. در سر چهارراه کارون که این طباخی قرار گرفتهاست تنها یک ساندویچ فروشی وجود دارد و یک مغازه کلهپزی دیگر. مغازهداران با هم رابطة خوبی دارند و برای یکدیگر سفارش میدهند.و مشتریان این کلهپزی بیشتر سالمندان هستند و پیرمردها از چربی زیاد کلهپاچه میترسند. جوانان هم به این مغازه مراجعه میکنند این مغازه مشتریهای قدیمی و ثابت دارد. کلهپزی نزدیک یک نانوایی سنگک است ک همیشه نان گرم در اختیار مشتریان قرار میدهد. بعضی از افراد هم که کلة خام را میخرند و با خود به منزل میبرند. مشتریها با تعارفهای مغازهدار و شاگرد او داخل مغازه میشوند و بعد مشتری سفارش میدهد بر روی میزهای این مغازه منو وجود ندارد و تنها بر روی دیوار مغازه یک منو قرار داده شدهاست. شاگرد ابتدا برروی میز نان تازه و پیاز و فلفل دلمهای و آب و ترشی میگذارد و بعد سفارش مشتری را پاسخ میگوید و سفارش آنها را در ظرفهای یکدست چینی که تمیز است میآورد. در این مغازه گاهی اسفند هم دود میکنند که منظور آنها از این کار بیشتر پاکیزهشدن هوای طباخی است. خانمها به این کلهپزی کمتر مراجعه میکنند و اگر هم بیایند با خانواده آمده و سفارش میدهند و آن را در ظرفهای مخصوص با خود به منزل میبرند. ولی سرپرست کلهپزی اظهار میدارد که مشتری خانم تنها هم دارد. در اینجا موزیک و پخش آن وجود ندارد شاید به نظر جالب نیاید که کلهپاچه را با پخش موزیک بخورند. کلهپزی بعد از اذان صبح شروع و تا ساعت 11 صبح ادامه دارد و عصرها هم از ساعت 5 عصر تا 11 شب میباشد. شلوغترین روزهای کاری در هفته روز پنجشنبه و جمعه است و روز خلوت شنبه است و ماه رمضان شلوغترین ماه کاری است. این شغل در نزد این کلهپز وراثتی نبوده و خود ایشان هم قصد ندارند که این شغل را به فرزندان خود منتقل کنند. « ترتیب افراد در کلهپزی دوستان» حیسن استاجی( سرپرست کلهپزی) ( شاگرد) اغلب مشتریان کلهپزی را قشر متوسط روبه پائین تشکیل میدهند هم براساس بافت منطقه و هم از سفارشات و طرز پوشش و رفتار آنها این مسئله مشخص است. افراد در این کلهپزی بیشتر میانسال و جوانان هستند و تمام آنها کلهپزی را بعنوان جایی که هم غذا بخورند و هم حرف بزنند میبینند و تقریباً کلهپزی شلوغ و پرسروصدا است. « مشخصات فردی صاحب مغازه» صاحب مغازه فردی به نام حسینآقا است که حدود 54 سال سن دارد و اهل سبزهوار است. پدر و مادرش کشاورز و اهل سبزهوار بودهاند و خود ایشان از سن 12 سالگی به تهران آمدهاست و در کشتارگاه پادویی میکردهاست. و پس از پادویی در کشتارگاه به شاگردی در مغازه پرداختهاست. تا اینکه یک باب مغازه در سر خیابان جیحون کرایه میکند و بعدها( در حدود 8 سال پیش) این مغازه را خریداری میکند و به کار در آن مشغول میشود. « طرز تهیه مواد خام در کلهپزی دوستان» ایشان با فردی در کشتارگاه که واقع در اتوبان قم است قرارداد دارد که هفتهای 70،100،50 دست کلهو پاچه و 10 دست سیراب و شیردان تمیز شده را به در مغازة ایشان میآورد. ایشان تصریح میکند که کشتارگاه جایی است که وزارت بهداشت برروی آن بسیار تأکید میکند و برروی آن بازرسی و نظارت دارد. (طرز آمادهکردن کلهو پاچه در کلهپزی دوستان) وقتی که بار تمیز شده را از کشتارگاه توسط وانتهای سردخانهدار به در مغازه میآورند ما بارها را تحویل گرفته و به آشپزخانه میبریم و مغزش را با ضربه شاتور بیرون میآوریم. پشت کلة گوسفند استخوانی وجود دارد که با ساطور به آن محل میزنیم و کاسة سر آن دو نصف میشود و یا چاقو آن غشای روی مغز را هم میشکافیم و برمیداریم پس مغز را درمیآوریم در داخل آب قرارمیدهیم. دوباره یک لایه نازک وجود دار که آن را هم برمیداریم و سپس آنرا در قابلمه میپزیم در آب آن کمی زردچوبه و نمک میریزیم. کله را قبل از پخت دوباره میشوئیم. حلقوم کله را کارد میزنیم و پاره میکنیم و شلنگ را در حلقوم قرار میدهیم و اگر آشغالی در حلقوم باشد با فشار قوی آب از بین میرود. پس کلهها در قابلمة بزرگ میگذاریم و دوباره میشوئیم و بعد میگذاریم آبش برود و بعد میپزیم و این کار را معمولاً از ساعت 4 بعدازظهر انجام میدهیم و تا ساعت 11 شب پخت آن ادامه مییابد. بعد از پخت زیر آنرا خاموش میکنیم و دوباره صبح که آمدیم ساعت 4 روی مجمعه بر بالای سکو میگذاریم تا بهتر بپزد و داغ بماند. و در هنگام پخت بر در قابلمه دمکنی میگذاریم. کلهپزی ببعی در خیابان کارگر( امیرآباد) شمالی بالاتر از بزرگراه جلالآل احمد پلاک 495 به سرپرستی آقای سید محمد میرعارفی قرار گرفتهاست. این کلهپزی به متراژ 120متر و به قیمت 600میلیون تومان است و در شمال غربی تهران واقع شدهاست. در ردیف خیابان کارگر چند مغازه این طرف و آن طرف کلهپزی قرار گرفتهاند که عبارتند از: از کلهپزی به بالا: فروشگاه پاپز، سوپر ممتاز، مسکن 505، کبابسرای علیبابا، مسکن آسمان، کلیدسازی قنبری، تاکسیسرویس حباب، فرید( جوجه- مرغ – ماهی) خشکشویی و سفید شویی تکنیک اسپرس، چلوکباب ابنسینا، بانک ملی، کوچه ششم، سوپری چوپان، کوچة هشتم، نمایشگا اتومبیل اسپورت ماتیس، بانک رفاه، کوچة هفتم، بانک تجارت، اغذیه نیکزاد، مشاورین مسکن مهرگان، آموزش رانندگی سیامک، بنگاه، جدول کاری آسفالت، محوطه بازی، کوچة نهم، مرکز گلفروشی، کوچة شهیدرضا صادقی و روبروی آن کوی دانشگاه، شیرینی فروشی پرنس و دانشکده فنی و بعد چهارراه است. این کلهپزی به مدت 45 سال نانوایی بودهاست و بعد در اثر دقت و بررسی سرپرستی مغازه بصورت کلهپزی در آمدهاست. این منطقه قشر روبه بالا و بالای جامعه را در خود جای دادهاست و قشر جوان دانشگاهی که در این خیابان دانشکدة فنی و خوابگاه دانشجویان پسر و دختر قرار دارد.) باعث تغییر بافت مشتریان شدهاست. مغازه به صورت زیبایی چوبکاری شده و بسیار بسیار تمیز میباشد و بیشتر ازآنکه بصورت مغازة کلهپزی باشد شکل رستورانی شیک و مشتریپسند را دارد. این مغازه مجهز به دستگاه Disvaver میباشد که خوشبوکنندة اتوماتیک است که از لحاظ روانی آرامشبخش و اشتهاآور است و محیط با خوشبو میکند که این وسیله برروی دیوار نصب شدهاست که هر 7 دقیقه، 15 دقیقه و نیمساعت بوی خاصی را که شامل بوی هلو، آفتابگردان، بیبی، قهوه، و … است از خود متصاعد میکند که هزینه آن برای صاحب مغازه 300 هزار تومان تمام شدهاست و او دلیل این کار را تعداد زیاد مشتریان خانم میداند که بتوانند بوی کلهپاچه را حس نکنند. در مغازه 6 میز قرار دارد که بر روی آن رومیزی قرار دارد که یک بسته دستمال کاغذی، قندان، نمکدان، آبلیمو، پارچ آب، آبغوره، سرکه، خلال دندان و منو برروی آن قرار دارد. میزها همگی به یک شکل و از جنس چوب هستند که خود سرپرست کلهپزی آنها را طراحی و ساخته است. چون شغل اول ایشان کار با چوب است. هنگام ورود در قسمت راست میز سرپرست قرار گرفتهاست که برروی آن کارتهای تبلیغاتی، تلفن، خلالدندان و مجسمة یک برة کوچولو و پشت او یک ساعت به شکل خانه و بر روی دیوار قاب پروانة کسب او قرار گرفتهاست ضمن اینکه در کنار او و پشت شیشه در قفسهای طبقهبندی شده، شیشهها و بطریهای سرکه، آبلیمو، ترشی سیر، دوغ و آب معدنی قرار گرفتهاست. کمی جلوتر بر روی دیوار پوستری قرار دارد که تصویر دختری معصوم است که برهای را در آغوش گرفتهاست و بر روی دیوار و روبروی در ساعتی نصب شدهاست. و لامپها و مهتابیهای روشن وجود دارد و در قسمت انتهایی مغازه میزی قرار دارد که برروی آن بشقابهایی قرار داده شدهاست که برروی آن لیمو و قاشق و چنگال قرار دارد( حدود 9 عدد بشقاب) و زیر میز صندوقی چوبی قرار دارد که صندوق لیمو است و کنارش میز دیگری که سه طبقه است و بر طبقة اول سطل زرد رنگی برای نانهای خشک و قوری و سماور و ظرف پلاستیکی که زیر شیر سماور است قرار دارد و درطبقة پائین ترشی، تشت کوچک زردرنگی که تفالههای لیمو در آن ریخته شده قرار دارد. سپس راه پلهای قرار دارد که به طرف بالا میرود و کنارش سردخانة زردی قرار دارد و کنار آن سطل سفیدی که برای باقیماندة نان است و بعد اندرونی مغازه که برروی دیوارش نوشتهای زدهاند