سادهدل یا کاندید (به فرانسوی: Candide) نام کتابی ادبی است که توسط ولتر، نویسنده و فیلسوف اهل فرانسه نوشته شدهاست؛ این کتاب اولین بار در سال ۱۷۵۹ منتشر شد و در دوران حیات نویسنده بیست بار تجدید چاپ شد و آن را در ردهٔ موفقترین آثار ادبی فرانسه قرار دارد. کاندید یکی از آثار ادبی برجستهٔ جهان است.
خلاصه :
کاندید نام جوانی است که در قصر بارون آلمانی زندگی میکند. بارون شخصی به نام پانگلوس را که از بهترین معلمان است برای تربیت کاندید استخدام میکند. پانگلوس همواره به کاندید میآموزد که ما در محیطی سرشار از خوشبختی و خوبی زندگی میکنیم. بعد از مدتی بارون به کاندید شک میکند و به گمان اینکه به دخترش نظر دارد او را از کاخ بیرون میکند. کاندید نیز به اجبار به گروه سربازان بلغاری میپیوندد. کاندید در جریان این اتفاقات متوجه میشود که دنیا محلی سرشار از خوشبختی نیست. بعدها دوباره با معلم خود برخورد میکند و او را در حال گدایی میبیند. کاندید نظر معلمش را دربارهٔ اینکه دنیا محل خوشبختی است جویا میشود و پانگلوس میگوید که شرایط زندگی میتوانست بدتر از این هم بشود و بعد از توضیح آنچه بر او گذشته بود و ماجراهایی که بر کاندید گذشت در انتها میگوید که معتقد است همه چیز در دنیا برای خوشبختی و به بهترین نحو ترتیب داده شدهاست
درباره کتاب :رمان سوربز نوشته ماریو بارگاس یوسا تصویر تکان دهنده یک دیکتاتور است.
ماریو بارگاس یوسا با نوشتن رمان خشمآلود و مسحور کننده «سور بز»، اثرى از خود به جا گذاشته که در پانتئون کوچک رمانهاى کلاسیک آمریکاى لاتین، در کنار «پاییز پدرسالار» گابریل گارسیا مارکز و «من برتر» اگوستو روآ باستوس قرار مىگیرد؛ آثارى که خطرات و مزایاى جنبى اقتدار گرایى و عواقب مرگبارى که دیکتاتورها مىتوانند بر زندگى مردم عادى داشته باشند، مورد کند و کاو قرار مىدهند. این کتاب جا افتادهترین اثر داستانى آقاى بارگاس یوسا از زمان انتشار رمان دلچسب «عمه جولیا» (۱۹۸۲) است؛ همان قدر که آن کتاب کمیک بود این کتاب سیاه و تراژیک است. «سور بز» که بر اساس حوادث دوره سى ساله حکومت «رافائل تروخییو» (۱۹۶۱-۱۹۳۰) بر جمهورى دومینیکن نوشته شده، تصویر تکان دهنده و حیرت آورى از یک دیکتاتور ارائه مىدهد؛ یکى از شخصیتهاى رمان او را «شیطان» مىخواند و مىگوید: «تمام بلایایى که کشورش در طول تاریخ به واسطه اشغال شدنش توسطهائیتی، تهاجم اسپانیا و آمریکا، جنگهاى داخلی، نزاع بین فرقهها و رهبران شان، تحمل کرده و تمام فجایع طبیعی، مثل زمین لرزه و توفانهاى ویرانگر که از آسمان و دریا و مرکز زمین بر مردم دومینیکن نازل شد، یک طرف و بلایى که تروخییو با استبداد خودش بر سر این کشور آورد، یک طرف!»
«تروخییوی» بز که تکاورهاى نیروى دریایى آمریکا او را به هنگام اشغال جمهورى دومینیکن توسط آمریکا (۲۴-۱۹۱۶) آموزش داده بودند، اندکى نظم و رونق اقتصادى نصیب کشور ساخت و تهدیدات کشور همسایه؛ یعنی، «هائیتی» را خنثى کرد، ولى کشور به دلیل از دست دادن آزادىهاى مدنى بهاى سنگینى را پرداخت.
درباره کتاب :بالزاک به خاطر نوشتن این کتاب آماج تهمت ها و افترا شد و برای مدتی او را تهدید به زندان کردند.برای نویسنده ای که زشتی های جامعه اشان را به رخ شان می کشید چنین تهدیدها و حرف هایی عجیب نبود و بالزاک در مقابل این تهمت ها و تهدیدها می گفت:صنعتگری که پیکر مرا با سنگ تراشیده مرا بزرگ نمی کند و زندان رفتن هم مرا کوچک نمی کند.
بالزاک با آثار خود به مکتب رمانتیسم پایان داد و پیروزی واقعیت را بر احساس و رؤیا اعلام کرد. وی گرچه در اندیشه آن نبود که مکتبی تازه بنیان گذارد بلکه تنها با واقعبینی عمیقی جامعه اش را با همه مشخصاتش وصف میکند و حوادث و امور کوچک را با قدرت خلاقه خود برجستگی میبخشد و قهرمانان دلخواه را از میان مردم برمیگزیند و نمونه کمال مطلوب واقعی خویش را میآفریند. بالزاک در واقع پیشوای بزرگ نویسندگان رئالیست به شمار میآید.
درباره محتوای کتاب : در قرار گرفتن این کتاب در ژانر علمی–تخیلی بحث وجود دارد؛ اما بسیاری آن را کتابی شاخص در این سبک میدانند. گذشته از سبک، این کتاب بیانیهٔ سیاسی شاخصی در رد کمونیسم و نظامهای توتالیتر شمرده میشود. ۱۹۸۴ به سال ۱۹۴۸ میلادی نوشته شده است و کتابی پادآرمانشهری به شمار میآید. کتاب به نام «نوزده هشتادوچهار» هم شناخته میشود.
جرج اورول در این کتاب جامعهای را به تصویر میکشد که در آن خصوصیاتی همچون تنفر نسبت به دشمن و علاقهٔ شدید نسبت به برادر بزرگ (Big Brother) (ناظر کبیر) (رهبر حزب با شخصیت دیکتاتوری فرهمند) وجود دارد. در جامعه تصویر شده گناهکار به راحتی اعدام میشود و آزادیهای فردی بهشدت توسط قوانین حقوق توده پایمال شدهاند. در این داستان مسائلی همچون اینگساک (Ingsoc)، بزهفکری، گفتار جدید (بهغایت خلاصه و فاقد زیباییهای کلام)، دوگانهباوری مطرح میشود. کتاب دیدگاهی ضد کمونیستی و ضد حکومتهای توتالیتر دارد.
توضیح درباره داستان: جهانِ نیمهمتحد سه قدرت بزرگ دارد که جهان را میان خود تقسیم کردهاند و هر سه به شیوهٔ مشابهی جهان را اداره میکنند. وینستون اسمیت، شخصیت اول داستان، در اوسیا زندگی میکند و عضو عادی حزب است. روزی دفترچهای قدیمی میخرد و در آن شروع به نوشتن تفکرات خود میکند. در تمام نقاطی که اعضای «حزب» زندگی میکنند دستگاههایی به نام تلهاسکرین(صفحهٔ سخنگو) وجود دارد. این دستگاه (که توسط وزارت حق اداره میشود) مانند دوربین تمام اعمال افراد را تحت نظر دارد. وینستون خارج از دیدرس تلهاسکرین شروع به نوشتن میکند و چندین بار جملهٔ مرگ بر برادر بزرگ را بر روی کاغذ مینویسد.
در ادامهٔ داستان با دختر موسیاهی ازاعضای حزب، آشنا میشود. وینستون در ابتدا فکر میکرد که این دختر که عضو انجمن جوانان ضدس- ک -س است، جاسوس بوده، و او را زیرنظر دارد، تا اینکه روزی دختر کاغذی را به ویسنتون میرسانَد که در آن نوشته شده: دوستت دارم. با وجود اینکه حزب روابط ج -ن -س- ی و عشق و عاشقی را سرکوب میکرد، این دو مخفیانه به خارج از شهر میروند و پس از آشنایی در مییابند که هر دو عقاید مشترکی دارند، مبنی بر اینکه حزب واقعیات را جعل میکند و گذشته را نیز بهطور مداوم از طریق دستکاری در اسناد به دلخواه خود تغییر میدهد. سپس رابطه ج ن س ی نیز با هم برقرار میکنند و تصمیم به مقابله با حزب (به رغم اعتقاد به بی نتیجه بودن آن؛ حداقل برای زمان حال) میگیرند، به این امید که آیندگان بتوانند خود را از زیر نفوذ حزب و نظام توتالیتریِ حاکم بر جامعه برهانند، با این آگاهی که پایانی جز مرگ در انتظارشان نیست. آنها شایعاتی مبنی بر وجود«انجمن برادری» شنیدهاند که بر ضد حزب و بصورت زیرزمینی فعالیت میکند. پس از چندی با «اوبراین»، که به گمانشان عضوانجمن برادری است، آشنا میشوند و به عضویت انجمن درمیآیند، ولی…
جستارهای وابسته به این کتاب :فیلم ۱۹۸۴ (Nineteen Eighty-Four) توسط مایکل رادفورد انگلیسی برمبنای این رمان ساخته شدهاست. این فیلم در سال ۱۹۸۴ ساخته شده و صحنهها در زمانی کاملاً مطابق با زمان داستان فیلمبرداری شدهاند.