شلینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:71
فهرست و توضیحات:
چکیده
مقدمه
فصل اول : کلیات تحقیق
پیشگفتار
بیان مسئله
سوالات تحقیق
اهداف تحقیق
فرضیات
تعریف نظری وعملیاتی
اهمیت وضرورت تحقیق
پیشینه تحقیق
فصل دوم : ادبیات نظری تحقیق
گزارش تحقیق
کلیات و مبانی نظری
اهداف پژوهش
روش کار تحقیق
فصل سوم: روش شناسی پژوهش
روش تحقیق و تحلیل داده ها
فصل چهارم: داده های آماری
داده های آماری
فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادات
جمع بندی و نتیجه گیری
پیشنهادات
منابع و ماخذ
چکیده:
تحقیق حاضر به منظور بررسی تاثیرات اختلالات زبان در میزان افسردگی کودکان انجام گرفته است. در این پژوهش افراد مورد مطالعه 60 نفر دانشآموز دختر مقطع راهنمایی (سوم راهنمایی) از مناطق 17 و 13 و 10 آموزش و پرورش استان تهران در سال تحصیلی 84 انتخاب شدهاند و این پژوهش به شیوه تصادفی از میان دانشآموزان مدارس عادی و استثنایی انتخاب شدهاند.
و ابزار و اندازه گیری در این پژوهش شامل تست افسردگی بک بود و نتایج بررسی نشان داد که بین میزان افسردگی دانشآموزان مبتلا به لکنت زبان و عادی تفاوت معناداری وجود ندارد.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:20
فهرست و توضیحات:
افسردگی
علائم
[ویرایش] علل و دلایل
بیماریها
شکست در زندگی
[ویرایش] درمان
افسردگی در ایران و جهان
شواهد زیادی وجود دارد که افسردگی در جوامع مدرن، بالاخص در میان جوانان رو به رشد است.در نظام های ایدئولوژیک ، ایدئولوژی خودش را در تمام عرصه های اجتماعی و شخصی عرضه می کند و همواره برای مسائل موجود پاسخ هایی آماده دارد.نظام ایدئولوژیک ، از طریق گزینش ها و فیلتر های مختلف افرادی را برمی گزیند که ایدئولوژی را اجرایی نمایند.در این گونه حاکمیت ها فرد همواره با نباید ها ،نکن ها و محدودیت های بسیاری،که نه برآیند عمومی بلکه خواست طبقه حاکم (که تولید کننده ایدئولوژی هستند) است ،رو به رو می باشد.تعیین الگوهای حکومتی و مذهبی برای حریم فردی یا اجتماعی افراد، از مهمترین دلایلی هستند که فرد خود را زیر فشار روانی حس میکند. تبلیغ هنجارهای رفتاری و زیستی خاص از سوی مسئولان اداره کشور،شهروندان را از همان کودکی وادار می نماید تا تنها چند کنش را برگزیند. اجبارهای اجتماعی و اقتصادی برای قرار دادن افراد در چارچوبی ایدئولوژیک و از پیش تعیینشده یکی از مهمترین دلایل بههم خوردن تعادل روحی فرد است.آن هنگام که فرد به دلیل محدودیت های ایجاد شده خود را قادر به ارضای نیازهای انسانی و طبیعی خود نمی بیند ، امیالش سرکوب و دچار سرخوردگی می شود که این خود مهمترین عامل ایجاد افسردگی است.پاسخ های آماده و غیر کارشناسانه و سلیقه ای که تنها بقای حاکم را دنبال می نماید و پیچیدن نسخه هایی عمومی بی آنکه تفاوت ها و نیازهای مختلف انسانی را در نظر بگیرد باعث ایجاد محدودیت های بسیاری برای فرد می گردد که نتیجه ای جر افسردگی و سرخوردگی در بر ندارد.به همین خاطر بر خلاف برخی از ادعاهای موجود ،در حکومت های ایدئولوژیک فرد به میزان بسیار بیشتری در معرض ابتلا به افسردگی قرار دارد.آمار ها و تحقیقات موجود نیز موید این موضوع هستند.به عنوان مثال در بر طبق آمار رسمی بیش از 80% از مردم ایران دچار افسردگی هستند و 40 % از افسردگی حاد رنج می برندو دومین بیماری رایج در ایران پس از بیماریهای قلب و عروق، اختلالهای روانی هستند.تحقیقات دانشگاه میشیگان حاکی از آن است که کشور دانمارک و بعد از آن اغلب کشور های منطقه اسکاندیناوی که از نطر شاخص های دموکراسی و آزادی در سطح بالایی قرار دارند شادترین کشورهای دنیا هستند و میان میزان شادی و دموکراسی کشورها همبستگی وجود دارد.(آمار برگرفته از هفته نامه سلامت-شنبه 22 تیر 87)متاسفانه اید ئولوژی حاکم در ایران شادی و تفریح و لذت بردن را بر نمی تابد به گونه ای که افراد با اعتقادات مذهبی اغلب از پس خنده ، شادی و لذت دچار نوعی عذاب وجدان می گردندو شرکت در مراسم عزاداری و گریه و زاری را به عنوان ارزش تلقی می نمایند..ایدئولوژی حاکم با اعمال نفوذ در تمام عرصه ها تا جای ممکن راههای تفریح و شادی را بسته تا جایی که فرد حتی در مراسم مهمانی شخصی و ازدواج مجبور از تبعیت از الگوهای مشخص است و ایدئولوژی تا جایی پیش رفته که موزیک این گونه مراسم را نیز از طریق تقسیم بندی به مجاز و غیر مجاز تعیین می نماید.این امر باعث شده جامعه از حداقل تفریحات محروم و حداقل نیازهای اجتماعی او سرکوب گردد.بدین طریق افراد جامعه در پوششی به نام افسردگی فرو می روند و سوء رفتارهایی همچون ریا کاری و تزلزل شخصیت را از خود بروز می دهند چرا که بهطور طبیعی همه ایرانیها در قالب ایدئولوژیک مورد نظر نظام نمیگنجند و اعتقادها و الگوهای حاکم را نمی پذیرند، اما برای اینکه بتوانند در جامعه زندگی کنند و معیشت خود را ادامه دهند، چارهای جز همزیستی و کنارآمدن ندارند. از روی مصلحت با ایدئولوژی حاکم دست به سازش زده و تظاهر کنند. مثال رعایت حجاب، عمومی ترین نمونه است که چون اجباری است همه از آن تبعیت میکنند.افسردگی موجب کاهش کارکرد و اختلال در رفتار شهروندان میشود. موجب کاهلی، سستی، اضطراب و عدم بازدهی فردی در سطح اجتماع میشود. خود این امر از نظر اقتصادی، آسیب کلی به جامعه میزند. از یکسو تنظیم روابط افراد در جامعه را مختل میکند و موجب افزایش جرم و در جامعه میشود. از دیگر سو، هزینه تنظیم روابط اجتماعی و برقراری امنیت اجتماعی و ایمنی فردی را افزایش میدهد.اما اینکه آیا آسیبهای اجتماعی و روانی شرایط موجود، میتواند به گسست در ارزشها و رفتارهای عرفی منجر شود سوالی است که دکتر قره باغی پاسخ آن را با اشاره به قانون طلائی جوامع انسانی و تکامل اجتماعی بیان می کند. اینکه هیچ جامعهای هرگز به قهقرا بازنمیگردد: «چندگانگی ارزشها، روند پیشرفت جوامع را آهسته میکند، اما منجر به متوقف شدن فرآینده پیشرفت نخواهد شد. جامعه ایران در حال حاضر با این مشکل مواجه است. هرگز در هیچ جامعهای، سابقه نداشته که هنجاری به طریق دیکتهشدن از سوی نظام سیاسی جا بیفتد. در نظام شوروی سوسیالیستی سابق، طی هفتاد سال حکومت جبارانه حزب کمونیسم، چنین اتفاقی نیفتاد. جوامع از جمله جامعه ایران، در برخورد با هنجارهای دیکتهشده، آسیبهایی خواهند دید. از جمله همین اختلالهای رفتاری، شخصیتی یا روانی. اما بدون تردید، با سپری شدن دوران منع، مردم و جامعه به هنجارهای معمول و عرفی خود بازمیگردند.»بسیاری از افسردگی های فعلی در ایران، ریشه در محدودیت های شدید زنان در بعضی جوامع سنتی ایرانی دارد که با مدرن شدن نسبی این جوامع، این آمار می تواند کاهش قابل ملاحظه ای یابد. بر طبق نظر سازمان بهداشت جهانی، تا سال ۲۰۲۰ افسردگی به دومین عامل مرگ ومیر در جهان بعد از بیماریهای قلبی تبدیل می شود و این به نوعی خود بیانگر مشکلی بزرگ در روند حرکتی بسیاری از فرهنگ ها و کشورهاست، روندی که در کنار ایجاد ثبات و امنیت شاید نتوانسته است موجبات شادی بیشتر مردم را فراهم نماید. در حالی که یک ایرانی در ایران معمولاً به علت اختلال در بسیاری از سیستم های زندگی خود استرس زیادی در زندگی روزمره تحمل می کند، در عوض در زندگی خود هیجان زیادی هم حس می کند و کمتر دچار حس تنهایی و گوشه گیری می شود.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:70
فهرست و توضیحات:
مقدمه:
تقریبا هر کس گاه احساس افسردگی می کند اکثر ما گاهی وقتها احساس غم در خود می کنیم وبه هیچ فعالیتی حتی فعالیتهای لذت بخش علاقه ای نشان نمی دهیم افسردگی پاسخ طبیعی آدمی به فشارهای زندگی است عدم موفقیت در تحصیل یا کار از دست دادنه یکی از غریزان وآگاهی از این که بیماری،پیری توان مارا به تحلیل می برد از جمله موفقیت هایی هستند که اغلب موجب بروز افسردگی می شوند افسردگی تنها زمانی ناهنجار تلقی می شود که با واقعه ای که رخ داد متناسب نباشد یا فراتر از حدی که برای اکثر مردم نقطه آغاز بهبودی است ادامه می یابد. (اتکنیسون،1380)
وجود رابطه میان تجارب دوران نوجوانی ورفتار بعدی ما به عنوان یک بزرگسال مدتهاست که ثابت شده است مثلاً برای بعضی دادن پدر یا مادر در یک سن بحرانی طی کودکی موجب ابتلا افسردگی در دوران بعدی زندگی خواهد شد در جهانی که کودک تجربه می کند مادر را هم چون جزئی از خود می داند جزئی که غم،رضایت،آرامش وشادی واقعیت است ولی بعداً می تواند فرق میان سن وغیر سن را تشخیص دهد تمام این روند کمک خود ویادگیری با افسردگی ارتباط دارد تا آن جای که اینک گمان می رود از دست دادن شما ومحبوب در کودکی اساس تمام افسردگی های بعدی در فرد است پیش بینی از دست دادن شی ومحبوب باعث نگرانی می شود واز دست دادن واقعی آن افسردگی را به وجود می آورد وبه این ترتیب اضطراب وافسردگی در دوران بعدی زندگی در واقع تکرار فشرده بسیاری از این تجارب اولیه است(راسل میچل،2000).
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:69
فهرست و توضیحات:
مقدمه :
افسردگی یکی از اختلالات روانی است که بین کودکان و نوجوانان نیز شایع است. تشخیص افسردگی در کودکان و نوجوانان موضوعی بالنسبه تازه است.
طبق نظریه فروید و پیروان او، افسردگی مربوط است به کشمکش های وجدان اخلاقی (سوپرایگوی[1]) رشد یافته و چون طبق نظریه آنها رشد ایگو تا نوجوانی کامل نیست، افسردگی واقعی در کودکان نمی تواند وجود داشته باشد.
چون کودکان همواره در حال رشد و تغییرات بدنی و روانی هستند ارزیابی مفهوم یا اثرات درازمدت رفتارهای افسردگی و سایر مسائل رفتاری مشکل است.
اکنون این توافق بالنسبه کلی وجود دارد که کودکان نیز ممکن ست مانند بزرگسالان افسرده شوند اکثر متخصصان بالینی نیز موافق اند که نشانه های افسردگی در گروههای سنی تغییر می کند. فرد 6 تا 8 ساله افسرده احساس غم، بیچاره گی و شاید ناامیدی می کند. خصوصیات فرد افسرده، 8 تا 15 ساله عبارت اند از افکار منفی دربارة اعتماد به نفس و فرد 13 تا 15 ساله می تواند به عنوان کسی که احساس گناه
می کند توصیف شود (آزاد، 1374).
پژهشگران به رابطه بین افسردگی و عوامل زیستی، شناختی، اجتماعی و ...
پی برده اند و یکی از مهمترین اینها رابطه بین خانواده و افسردگی فرزندان می باشد. خانواده نهادی است که همه ِ نهادهای دیگر با آن ارتباط دارد و به حق شایسته است که بیش از اینها درباره ی خانواده تحقیق کنیم.
براون و همکارانش (1978) معتقدند که میزان آسیب پذیری در مقابل افسردگی به عنوان بخشی از عوامل مرتبط با خانواده می باشد.
سعادتمند (1376) در پژوهش خود به وجود رابطه بین کارآیی خانواده و ابتلاء فرزندان به اضطراب، اختلال خام، کارکرد اجتماعی و افسردگی پی برده است. مشکلات خانواده شکلهای مختلفی دارد که یکی از این مشکلات نارضایتی زناشویی می باشد که به شکل تعارضات بین والدین خود را نشان می دهد.
[1] - superego