پایان نامه بررسی رابطه خلاقیت و هوش هیجانی کارکنان وزارت علوم تحقیقات و فن آوری

پایان نامه بررسی رابطه خلاقیت و هوش هیجانی کارکنان وزارت علوم تحقیقات و فن آوری

فایل : word

قابل ویرایش و آماده چاپ

تعداد صفحه :127

چکیده :

هدف اصلی پژوهش حاضر، مطالعه بررسی رابطه خلاقیت و هوش هیجانی کارکنان وزارت علوم تحقیقات و فن آوری است. جامعه پژوهش کارکنان وزارت علوم تحقیقات و فن آوری می باشد که بر اساس نمونه گیری کاملاً تصادفی و از روی لیست کارکنان که تعداد 50 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شده اند.

در این پژوهش برای دستیابی به اطلاعات مورد نیاز در مورد خلاقیت که اعم از : بسط ـ انعطاف پذیری، سیالی و ابتکار و همچنین نمره خلاقیت هم به دست آمد همچنین در مورد هوش هیجانی از پرسشنامه سالووی استفاده شد که تمام مؤلفه های آن نیز : بازسازی خلقی ـ تمرکزـ توجه و نمره کل هوش هیجانی مورد استفاده قرار گرفت. برای بررسی فرضیه تحقیق که عبارتند از : بین خلاقیت (نمره کل) و هوش هیجانی همبستگی وجود دارد، و از روش آماری همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین هوش هیجانی و مؤلفه های آن و خلاقیت و مؤلفه های آن همبستگی و رابطه ای وجود ندارد و فقط در مقیاس (توجه) تا حدودی بین این مؤلفه و خلاقیت (نمره کل) رابطه وجود دارد ولی در بین مؤلفه های دیگر هیچگونه رابطه ای وجود ندارد.

 


 

 

 

 

 

 

 

فصل اول

 

کلیات تحقیق

 


موضوع : « بررسی رابطه خلاقیت و هوش هیجانی کارکنان وزارت علوم ، تحقیقات و فن آوری»

 

مقدمه :

از ویژگی های بارز انسان و محور اساسی حیات او قدرت اندیشه است. انسان در طول زندگی خویش هرگز از تفکر فارغ نبوده یا نیروی صحیح تصمیم گرفته است. او توانسته است به حل مشکلات بپردازد و به رشد و تعالی نایل شود. بنابراین تمام موفقیتها و پیشرفتهای انسانی در گرو اندیشه بارور و پویا و مؤثر است از پیچیده ترین و عالی ترین جلوه های اندیشه انسان تفکر خلاق است درباره آن دیدگاههای بسیاری وجود دارد (حسینی 1381، ص 13). از نظر کارکردی می توان توانایهای فکری انسان را به طریق زیر خلاصه کرد:

جذب یعنی توانایی مشاهده و به کار بردن توجه ضبط یعنی توانایی حفظ کردن و به خاطر آوردن استقلال یعنی توانایی تحلیل و قضاوت خلاقیت یعنی توانایی تجسم و پیش بینی و ایجاد ایده های جدید.

خرید و دانلود پایان نامه بررسی رابطه خلاقیت و هوش هیجانی کارکنان وزارت علوم تحقیقات و فن آوری


لزوم اندازه گیری هوش هیجانی و دلالت های ارتقاء تحصیلی خود به خود

لزوم اندازه گیری هوش هیجانی و دلالت های ارتقاء تحصیلی خود به خود

ضرورت های دیگری برای استفاده از فنون ارزشیابی توصیفی در برنامه ریزی درسی

( این مقاله از وبلاگی تحت عنوان ارزشیابی توصیفی، نوشته آقای محمد حسن مقنی‌زاده اخذ شده. Pars EI)

در این یادداشت بلند! با استفاده از دو مقاله به بررسی دلالت های استفاده از فنون ارزشیابی توصیفی در نظام برنامه ریزی درسی با توجه به نظام موجود ارزشیابی تحصیلی و مقررات موجود ارتقاء تحصیلی در آموزش و پرورش کشور می پردازیم.

متاسفانه در ادبیات آموزشی موجود در کشور ما، امتحان که نوعی اندازه گیری (Assessment) می باشد؛ با ارزشیابی (Evaluation) که نوعی قضاوت است؛ یکسان پنداشته شده است. در حالیکه امتحاناتی که در نظام فعلی ارتقاء تحصیلی در ایران با استفاده از مقیاس کمی (20-0) از دانش آموزان گرفته می شود تنها بخشی از قابلیت های هوش شناختی (IQ) دانش آموزان را می سنجد و در مورد اندازه گیری هوش هیجانی (Emotional Intelligence) اطلاعاتی را فراهم نمی آورد. لذا در این یادداشت به تدقیق پیرامون هوش هیجانی و ارتقاء تحصیلی می پردازیم. سید احمد جلالی در مقاله ای تحت عنوان "هوش هیجانی" که در فصلنامه تعلیم و تربیت شماره مسلسل 70 و 69 منتشر شده، به کالبد شکافی این واژه پرداخته است.

در قسمت اول این یادداشت به نقل مستقیم مطالب ذیل از این مقاله پرداخته ایم:

تعریف هوش هیجانی بررسی پیشینه نظری هوش هیجانی بررسی مطالعات انجام شده درباره هوش غیر شناختی مولفه های اصلی هوش هیجانی و عوامل تشکیل دهنده آنها

در قسمت دوم یادداشت به بررسی دلالت های ارتقاء خود به خود تحصیلی در نظام ارزشیابی تحصیلی ایران پرداخته ایم. محمد حسنی با مساعدت و همفکری هفت تن از همکارانش در دفتر ارزشیابی تحصیلی و تربیتی وزارت آموزش و پرورش به سفارش شورای عالی آموزش و پرورش مقاله ای تحت عنوان "ارتقاء خودکار قبولی تضمینی یا حذف مردودی" تهیه کرده است. در این مقاله معنی، کاربرد، دلایل، چالش ها و الزامات ارتقاء خود به خود در نظام ارزشیابی تحصیلی کشور با استفاده از شواهد پژوهشی و مطالعاتی و آئین نامه ها و مقررات تحصیلی تشریح شده است. (حسنی، بی تا )

در قسمت دوم این یادداشت به نقل مطالب ذیل از این مقاله پرداخته ایم:

معنی ارتقاء خودبه خود دلایل و شواهد موید ارتقاء خود به خود

2-1- تعمیم و گسترش آموزش همگانی

2-2- توجه به تمامی عوامل موثر در افت تحصیلی

2-3- عوارض روحی و روانی مردودی

2-4- آموزش و پرورش جدید و دلالت های آن

2-5- امتحانات و عوارض آن

2-6- اعتبار و توان امتحان در سنجش اهداف

2-7- خسارت های اقتصادی نظام موجود ارزشیابی تحصیلی

بررسی و نقد نظرهای طرفدارن نظام فعلی ارتقاء تحصیلی در ایران چالش ها و الزامات ارتقاء خود به خود

در انتهای یادداشت نیز فهرست منابع دو یادداشت و مقاله اخیر الذکر درج گردیده است.

این مقاله به صورت  ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 49 صفحه آماده پرینت می باشد

چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد

مقالات را با ورژن  office2010  به بالا باز کنید

 



خرید و دانلود لزوم اندازه گیری هوش هیجانی و دلالت های ارتقاء تحصیلی خود به خود


پایان نامه بررسی رابطه بین هوش هیجانی و خلاقیت در بین دانش آموزان متوسطه

پایان نامه بررسی رابطه بین هوش هیجانی و خلاقیت در بین دانش آموزان متوسطه

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 140 صفحه می باشد.

 

چکیده
از آنجا که توجه به هوش هیجانی و خلاقیت نقش مهمی در تعلیم و تربیت دارد لازم ا ست دست اندرکاران نظام آموزشی توجه به پرورش و رشد و شکوفایی خلاقیت را در نظر دا شته باشند.
بایستی به معلمان خاطر نشان ساخت که رفتار خلاق و عوامل درونی و بیرونی مرتبط با آن رفتار را می توان تغییر داد و در بهبود آن تلاش کرد.
در مورد هوش عمومی و خلاقیت همواره این سوال مطرح است که آیا خلاقیت یکی از عوامل هوش است.یا اینکه بین این دو استقلالی وجود دارد ؟ عده ای معتقدند بین این دو ارتباطی قوی وجود دارد و آنها شبیه بهم هستند و خلاقیت بدون هوش بی معنی ا ست .
عده ای دیگر معتقدند بین این دو ارتباطی وجود ندارد و آنها مستقل از هم عمل می کنند . در این دیدگاه اظهار می شود خلاقیت ترکیبی یکپارچه از عناصر مختلف سیالی ابتکار انعطاف پذیری و بسط
است. که بعدی خاص تحت عنوان خلاقیت را می سازند و این عناصر با هم در تعامل و ارتباط هستند.
یکی از کارکردهای اصلی آموزش و پرورش این است که دانش آموزان را نسبت به شخصیت خودشان آگاه سازد. دانش آموزان باید از همان سالهای ابتدا یی مدرسه بی همتا بودن خود و دیگران را بطور عمیق و کامل احساس کنند. فرد برای رسیدن به خلاقیت و خود شکوفایی نیازمند اعتماد به خود است .شخص باید به ارزش فردی خود اطمینان داشته باشد .
از جنبه کاربردی اهمیت موضوع پژوهش را باید بطور عمده به نفع نظام آموزشی تفسیر کرد. اگرچه در سیستم آموزشی ما کمتر به شناسایی و پرورش خلاقیت توجه شده اما لازم است به شناخت دقیق فرایند های هوش هیجانی و خلاقیت پرداخته شود و عوامل موثر بر آنها بررسی گردد.نتیجه ای که از پژوهش حاضر حاصل خواهد شد این است که آیا بین هوش هیجانی و خلاقیت رابطه وجود دارد یا خیر ؟
فرضیه اصلی تحقیق : بین هوش هیجانی و خلاقیت در دانش آموزان دوره متوسطه منطقه ۱۱ تهران همبستگی وجود دارد .
فرضیه های فرعی تحقیق: ۱- بین میانگین هوش هیجانی دختران و پسران تفاوت وجود دارد.
۱- بین میانگین خلاقیت دختران و پسران تفاوت وجود دارد.
۲- بین میانگین هوش هیجانی دانش آموزان علوم انسانی با علوم ریاضی و تجربی تفاوت وجود دارد.
۳- بین میانگین خلاقیت دانش آموزان علوم انسانی با علوم ریاضی و تجربی تفاوت وجود دارد.
۴- بین میانگین هوش هیجانی دانش آموزان پایه اول با پایه دوم و سوم تفاوت وجود دارد.
۵- بین میانگین خلاقیت دانش آموزان پایه اول با پایه دوم و سوم تفاوت وجود دارد.
تحقیق حاضر از نوع همبستگی می باشد واز آنجائی که به توزیع ویژگیهای جامعه آماری نیز می پردازیم تحقیق از نوع توصیفی پیمایشی نیز می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دوره متوسطه نظری منطقه ۱۱ تهران که در سال تحصیلی ۸۵-۱۳۸۴ مشغول به تحصیل هستند،وتعداد آنها ۳۵۰۰نفر می باشد ، تشکیل می دهد. ابتدا بیست پرسشنامه از طریق PILOT بین افراد نمونه توزیع گردید وبالاترین انحراف معیار و میانگین در آن محاسبه شد سپس با استفاده از فرمول محاسبه حجم نمونه تصادفی ساده وبا اطمینان ۹۵% تعداد نمونه مورد نظر ۳۵۰ نفر محاسبه گردید . دراین تحقیق دو پرسشنامه استاندارد در رابطه با هوش هیجانی بار-آن و خلاقیت عابدی استفاده گردید .
نتایج تحقیق:۱- فرضیه اصلی مبنی بر (بین هوش هیجانی وخلاقیت همبستگی وجود دارد ) پذیرفته میشود.
فرضیه ۲ : مبنی بر ( بین میانگین هوش هیجانی دختران وپسران تقاوت وجود دارد ) پذیرفته می شود این تفاوت در جهت مثبت بوده و با توجه به میانگین دو گروه ونتیجه آزمون t می توان گفت دختران نسبت به پسران از هوش هیجانی بالاتری برخوردارند .
فرضیه ۳: مبنی بر( بین میانگین خلاقیت دختران وپسران تقاوت وجود دارد ) پذیرفته نمی شود وبا توجه به میانگین دو گروه ونتیجه آزمون t می توان گفت که میان میزان خلاقیت دختران وپسران تفاوت معنا داری وجود ندارد .
فرضیه ۴: مبنی بر ( بین میانگین هوش هیجانی دانش آموزان علوم انسانی تجربی وریاضی تفاوت وجود دارد ) پذیرفته می شود که با توجه به میانگین دوگروه ونتیجه آزمون t می توان گفت که دانش آموزان رشته علوم تجربی وریاضی نسبت به دانش آموزان علوم انسانی از هوش هیجانی بالاتری برخوردارند .
فرضیه ۵:مبنی بر (بین میانگین خلاقیت دانش آموزان علوم انسانی با تجربی وریاضی تفاوت وجود دارد ) پذیرفته می شود وباتوجه به میانگین دو گروه ونتیجه آزمون t می توان گفت که دانش آموزان رشته علوم تجربی وریاضی نسبت به دانش آموزان رشته علوم انسانی است از خلاقیت بالاتری برخوردار است .
فرضیه ۶:مبنی بر ( بین میانگین هوش هیجانی دانش آموزان پایه دوم وسوم تفاوت وجود دارد ) تائید نمی شود .باتوجه به میانگین دو گروه ونتیجه آزمون t می توان گفت که میان هوش هیجانی دو گروه دانش آموزان پایه اول با پایه دوم وسوم تفاوت معنا داری وجود ندارد .
فرضیه ۷: مبنی بر( بین میانگین خلاقیت دانش آموزان پایه اول با پایه دوم وسوم تفاوت وجود دارد پذیرفته نمی شود با توجه به میانگین دو گروه ونتیجه آزمون t می توان گفت که میان میزان خلاقیت دو گروه دانش آموزان پایه اول با پایه دوم وسوم تفاوت معنا داری وجود ندارد.
واژه های کلیدی: هوش هیجانی، خلاقیت، دانش آموزان متوسطه، آزمون خلاقیت عابدی، آزمون هوش هیجانی بار-آن
فهرست
چکیده
مقدمه
فصل اول : کلیات پژوهش
بیان مسئله ۲
اهمیت وضرورت موضوع پژوهش ۳
اهداف پژوهش ۶
فرضیه های تحقیق ۷
متغیرها ۸
تعاریف نظری وعملیاتی متغیرها ۹
الف ) تعاریف نظری ۹
ب) تعاریف عملیاتی ۱۱
فصل دوم :پیشینه تحقیق
پیشینه موضوع پژوهش درایران ۱۳
پیشینه موضوع پژوهش در جهان ۱۴
مبانی نظری تحقیق ۱۷
تعریف هیجان ۱۷
تعریف هوش ۱۹
ریشه های تاریخی هوش هیجانی ۱۹
هوش هیجانی وبهره هوشی ۲۳
آموزش هوش هیجانی ۲۶
آیامی توان هوش هیجانی را آموخت وآموزش داد ۲۷
برنامه های آموزشی که مستقیماً درمورد هوش هیجانی می باشند ۲۸
رشد تنظیم هیجانی ۳۰
عوامل موثر در قابلیت هیجانی ۳۱
نقش خود ۳۱
مهارت های قابلیت هیجانی ۳۲
هوش هیجانی در محیط کار ۳۴
هوش هیجانی وتفکر انتقادی ۳۹
تمایز بین احساسات سازنده ومخری ۴۲
استفاده از عواطف برای تعیین اهداف ۴۴
طبقه بندی هیجانی ۴۵
انگیزش وهیجان ۴۶
ترس هیجان ۴۶
دلیل اهمیت عواطف چیست ۴۷
چگونگی شکل گیری هوش هیجانی ۴۸
انواع هوش ۵۱
مدل های هوش هیجانی ۵۴
ویژگیهای آزمون هوش هیجانی ۵۵
آزمونی Eqi ۵۷
زمینه های تاریخی هوش هیجانی ۶۱
نظریه سالوی ۶۷
هوش هیجانی وهوش بهر بالا ۶۹
خلاقیت چیست ۷۱
تعریف خلاقیت ۷۲
مراحل خلاقیت ۷۵
نظریه های خلاقیت ۷۷
رویکردتداعی گری و رفتار گرایی ۷۸
رویکرد شناختی ۷۹
رویکرد روان کاوی ۸۰
رویکرد انسان گرایی ۸۱
رویکرد روان سنجی ۸۳
ویژگیهای افراد خلاق ۸۴
موانع خلاقیت ۸۶
موانع خلاقیت در مدرسه ۸۶
محیط کلاسی مناسب برای پرورش خلاقیت ۸۸
نقش معلم درپرورش خلاقیت دانش آموزان ۹۰
فصل سوم : روش شناسی تحقیق
مقدمه ۹۳
روش تحقیق ۹۳
جامعه آماری ۹۳
نمونه وروش نمونه گیری ۹۳
ابزار جمع آوری اطلاعات ۹۴
الف: آزمون هوش هیجانی بار-آن (Bar-on) ۹۴
ب: ـآزمون خلاقیت عابدی ۹۵
روش آزمون خلاقیت عابدی ۹۵
چگونگی اجرای تحقیق ۹۶
شیوه نمره گذاری ابزار اندازه گیری خلاقیت ۹۷
روش آماری ۹۷
روش تجزیه وتحلیل داده ها ۹۷
فصل چهارم : تحلیل یافته های پژوهش
مقدمه : ۹۹
شاخص های آماری مربوط به کل آزمودنی ها ۱۰۰
نمودار هوش هیجانی ۱۰۱
نمودار خلاقیت ۱۰۲
آزمون فرضیه اصلی ۱۰۴
نمایش گرافیکی همبستگی هوش هیجانی با خلاقیت ۱۰۵
نتایج آزمون همبستگی ۱۰۶
آزمون فرضیه های فرعی ۱۰۷
یافته های مربوط به مقایسه میانگین نمرات هوش هیجانی دختران وپسران ۱۰۸
یافته های مربوط به مقایسه میانگین نمرات هوش هیجانی رشته های علوم انسانی با ریاضی وتجربی ۱۰۹
یافته های مربوط به مقایسه میانگین نمرات خلاقیت رشته های علوم انسانی با ریاضی وتجربی ۱۱۰
یافته های مربوط به میانگین هوش هیجانی دانش آموزان پایه اول با دوم وسوم ۱۱۱
یافته های مربوط به میانگین خلاقیت دانش آموزان پایه اول با دوم وسوم ۱۱۲
همبستگی بین خلاقیت وهوش هیجانی دختران( جدول ۴-۴) ۱۱۳
همبستگی بین خلاقیت وهوش هیجانی پسران ( جدول ۵-۴) ۱۱۳
همبستگی بین خلاقیت وهوش هیجانی دانش آموزان پایه اول دبیرستان (جدول ۶-۴) ۱۱۴
همبستگی بین خلاقیت وهوش هیجانی دانش آموزان پایه دوم وسوم ( جدول ۷-۴) ۱۱۵
همبستگی بین خلاقیت وهوش هیجانی دانش آموزان گروه تجربی وریاضی ( جدول ۸-۴) ۱۱۵
همبستگی بین خلاقیت وهوش هیجانی دانش آموزان گروه علوم انسانی ( جدول ۹-۴) ۱۱۶
فصل پنجم : نتیجه گیری
مقدمه ۱۱۸
پیشنهادات
الف : پیشنهادات مبتی بر فرضیه های بررسی شده ۱۲۱
ب: پیشنهادات برای تحقیقات بعدی ۱۲۲
ج: پیشنهادات جانبی ۱۲۲
محدودیتها ۱۲۲
منابع فارسی ۱۲۴
منابع انگلیسی ۱۲۹
پیوست ۱۳۰
پرسشنامه هوش هیجانی بار –آن ۱۳۱
پرسشنامه خلاقیت عابدی ۱۳۴

 


بیا ن مسأ له
هوش هیجانی از سازه هایی ا ست که از طریق تظاهرا ت هیجانی و با درک وا نسجام بخشیدن به هیجا نها جلوه گر می شود . به نظر مایر وسا لووی[۱] (۱۹۹۳) هوش هیجانی گونه ای هوش اجتماعی ا ست که توانایی برخورد با عواطف در خود و دیگران را در بر می گیرد.همچنین آ نان بر این باورند که هوش هیجانی قابلیتی ا ست که تفکر و اقدامات هر فرد را هدایت می کند .چنین برداشتی از هوش هیجانی این سوال را پیش می آورد که آیا هوش هیجانی با خلاقیت که یکی از انواع تفکر بوده و رفتاری است که از فرد سر می زند دارای همبستگی است یا خیر ؟
همچنین مساله دیگر آن ا ست که بسیاری از نظریه پردازان هوش هیجانی نظریه های خود را با ارزشیابی که از بزرگسالان به عمل آورده اند عملیاتی کرده اند و از ابزارهایی در این خصوص از آنها بهره گیری شده است مقیاس چند عاملی هوش هیجانی مایر و همکاران،(۲۰۰۰) مقیاس درک عاطفی بارنت[۲] (۱۹۹۶) آزمون EQMAPکوپروساواف[۳] (۱۹۹۷) و مقیاس هوش هیجانی شوتی[۴] و دیگران (۱۹۹۸) بوده است . با این همه بیشتر ابزا رها یی که برای بر آورد هوش هیجانی با جنبه های مختلف آ ن ساخته ا ست عمومأ برای گروه سنی بزرگسالان و گاهی برای کودکان مورد استفاده قرار می گیرد (سالیوان ۱۹۹۹)[۵].
در میان ابزارهای که برای گروه جوانان قابل استفاده ا ست سیاهه هوش هیجانی بارآن[۶](۲۰۰۰) می باشد. به هر حال هوش هیجانی به دلیل مزایایی چون ارتقا سطح اعتماد به نفس انعطاف پذیری همدلی همسازی با دیگرا ن و تأ ثیر آ ن بر عملکرد خلاقانه افراد مورد تأ یید ا ست. چرنیس[۷] (۲۰۰۰) و عاملی سازنده در حیات اجتماعی شخص تلقی می شود . لازاروی و فولکمن[۸] (۱۹۸۴). در ایران در خصوص همبستگی و اثر گذاری هوش هیجانی و خلاقیت پژوهش چندانی انجام شده است . و با در نظر گرفتن اینکه هوش هیجانی زمینه ای برای ارتقا عملکرد خلاقانه است و نسل جوا ن برای سازندگی بیشتر نیازمندآن هستند کوشش زیادی صورت نگرفته است. ولذا پژوهش حاضر به دنبا ل پاسخگویی به ا ین سوا ل ا ست که آیا در بین دا نش آموزان دوره متوسطه همبستگی بین هوش هیجانی و خلاقیت آنان مشاهده می شود یا نه ؟
اهمیت و ضرورت موضوع پژوهش
از آنجا که توجه به هوش هیجانی و خلاقیت نقش مهمی در تعلیم و تربیت دارد لازم ا ست دست اندرکاران نظام آموزشی توجه به پرورش و رشد و شکوفایی خلاقیت را در نظر دا شته باشند.
بایستی به معلمان خاطر نشان ساخت که رفتار خلاق و عوامل درونی و بیرونی مرتبط با آن رفتار را می توان تغییر داد و در بهبود آن تلاش کرد. بار آن،(۱۹۹۹)،لذا شناخت خصوصیات افراد خلاق و ویژگیهای شخصیتی آنها امری ضروری است.
نلر[۹] (۱۹۶۰) یک مانع بر سر راه خلاقیت را نحوه تفکر دانش آموزان درباره خودشان می داند که آنها ارزیابی های منفی از خود داشته ونیز عدم باور دا شتن خود می تواند خلاقیت را پایین بیاورد.
گلمن[۱۰] (۱۹۹۵) معتقد است می توانیم با شناسایی پایه های هوش هیجانی و آموزش به افراد، توانایی درک خود، مقاومت و کنترل احسا سات خود را افزایش دهیم و در ابعاد مختلف رشد در بعد شناختی هیجانی اخلاقی و اجتماعی تغییرات زیادی ایجاد کنیم .
گمان بسیاری از محققان مانند گیلفورد و تورنس[۱۱] (۱۹۸۵) این است که خلاقیت را باید مجموعه یکپارچه از عناصری مانند (سیالی، ابتکار، انعطاف پذیری و بسط ) دانست که در کنار هم صفتی وحدت یافته را به نام خلاقیت می سازند.
در مورد هوش عمومی و خلاقیت همواره این سوال مطرح است که آیا خلاقیت یکی از عوامل هوش است.یا اینکه بین این دو استقلالی وجود دارد ؟ عده ای معتقدند بین این دو ارتباطی قوی وجود دارد و آنها شبیه بهم هستند و خلاقیت بدون هوش بی معنی ا ست .
عده ای دیگر معتقدند بین این دو ارتباطی وجود ندارد و آنها مستقل از هم عمل می کنند . در این دیدگاه اظهار می شود خلاقیت ترکیبی یکپارچه از عناصر مختلف سیالی ابتکار انعطاف پذیری و بسط ا ست. که بعدی خاص تحت عنوان خلاقیت را می سازند و این عناصر با هم در تعامل و ارتباط هستند.
این گمان نیز هست که اگر پیوستگی بین هوش و خلاقیت وجود دارد تا حد معینی از ارتباط است (سطح آستانه ای ) . و پس از این حد دو حوزه عملکردی مستقل خواهند داشت. علاوه بر اینها ادعا می شود لزومأ هر فرد باهوشی خلاق نیست و هر فرد خلاقی نیز کم هوش نیست . چنین مساله ای بر این عقیده استوار ا ست که خلاقیت ویژه افرادی خاص (با ضریب هوشی معین )ا ست. که تنها آنها قادرند قدرت آفرینندگی را دارا باشند و بعبارت ساده تر خلاقیت دارای توزیعی غیر نرمال است . گیلفورد[۱۲] (۱۹۶۷) اعتقاد دارد ارتباط بین دو مفهوم در زیر سطح آستانه ای ۱۲۰ بسیار قوی تر از سطوح بالای آ ستا نه ای است .
نظریه آ ستانه ای در حقیقت به میزانی معین از هوش برای خلاقیت اشاره دارد. تورنس (۱۹۶۷) نیر این میزان را با حداقل ممکن بین ۱۱۵ تا ۱۲۰ فرض می کند . (دادستان ۱۳۷۲ ).
یکی از کارکردهای اصلی آموزش و پرورش این است که دانش آموزان را نسبت به شخصیت خودشان آگاه سازد. دانش آموزان باید از همان سالهای ابتدا یی مدرسه بی همتا بودن خود و دیگران را بطور عمیق و کامل احساس کنند. فرد برای رسیدن به خلاقیت و خود شکوفایی نیازمند اعتماد به خود است .شخص باید به ارزش فردی خود اطمینان داشته باشد . اسبورن (۱۳۷۰).
از جنبه کاربردی اهمیت موضوع پژوهش را باید بطور عمده به نفع نظام آموزشی تفسیر کرد. اگرچه در سیستم آموزشی ما کمتر به شناسایی و پرورش خلاقیت توجه شده اما لازم است به شناخت دقیق فرایند های هوش هیجانی و خلاقیت پرداخته شود و عوامل موثر بر آنها بررسی گردد.نتیجه ای که از پژوهش حاضر حاصل خواهد شد این است که آیا بین هوش هیجانی و خلاقیت رابطه وجود دارد یا خیر ؟
اهداف پژوهش
هدف اصلی در این تحقیق
بررسی رابطه بین هوش هیجانی و خلاقیت در بین دانش آموزان متوسطه نظری منطقه ۱۱ تهران می باشد.
اهداف فرعی
۱- بررسی رابطه هوش هیجانی و خلاقیت در بین دانش آموزان دختر و پسر.
۲- بررسی رابطه هوش هیجانی و خلاقیت در بین دانش آموزان دختر رشته های ریاضی و تجربی وانسانی .
۳- بررسی رابطه هوش هیجانی و خلاقیت در بین دانش آموزان پسر رشته های ریاضی و تجربی وانسانی.
۴- بررسی رابطه هوش هیجانی و خلاقیت در بین دانش آموزان دختر سال اول عمومی
۵- بررسی رابطه هوش هیجانی و خلاقیت در بین دانش آموزان پسر سال اول عمومی.
فرضیه های تحقیق:
الف : فرضیه اصلی
بین هوش هیجانی و خلاقیت در دانش آموزان دوره متوسطه منطقه ۱۱ تهران همبستگی وجود دارد .
ب : فرضیه های فرعی
۱- بین میانگین هوش هیجانی دختران و پسران تفاوت وجود دارد.
۲- بین میانگین خلاقیت دختران و پسران تفاوت وجود دارد.
۳- بین میانگین هوش هیجانی دانش آموزان علوم انسانی با علوم ریاضی و تجربی تفاوت وجود دارد.
۴- بین میانگین خلاقیت دانش آموزان علوم انسانی با علوم ریاضی و تجربی تفاوت وجود دارد.
۵- بین میانگین هوش هیجانی دانش آموزان پایه اول با پایه دوم و سوم تفاوت وجود دارد.
۶- بین میانگین خلاقیت دانش آموزان پایه اول با پایه دوم و سوم تفاوت وجود دارد.
متغیرها
اصطلاح متغیر[۱۳] به خصوصیتی اشاره می کند که بوسیله آن اعضای یک گروه یا مجموعه از یکدیگر متمایز می شوند. اعضای گروه ممکن است افرادی باشند که از لحاظ جنسیت، سن، رنگ چشم، هوش، افت شنیداری، زمان واکنش به محرکها، نگرش نسبت به یک موضوع سیاسی و بسیاری از جنبه های دیگر با هم تفاوت دارند. چنین ویژگیهایی را می توان متغیر نامید (فرگوسن[۱۴]، ۱۹۸۹)
متغیر مستقل: متغیری است که پژوهش گر می تواند در آن دخل و تصرف کند و در پژوهش حاضر هوش هیجانی به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده است.
متغیر وابسته: متغیری که پژوهشگر نمی تواند در آن دخل و تصرف کند و در پژوهش حاضر خلاقیت بعنوان متغیر وابسته می باشد.
متغیر کنترل: متغیری که حضورش در پژوهش ملموس است و پژوهشگر آن را کنترل می کند در این پژوهش، سن، پایه تحصیلی، جنسیت و رشته تحصیلی متغیر کنترل می باشند.
تعاریف نظری وعملیاتی
الف) تعاریف نظری
هوش هیجانی[۱۵]
مایر و سالوی هوش هیجانی را به عنوان مجموعه ای از توانایی های مرتبط به هم که دارای چهار بُعد اساسی می باشند، تعریف می کنند که این ابعاد عبارتند از:
۱- شناسایی و بیان عواطف
۲- استفاده صحیح از عواطف
۳- فهم و درک عواطف
۴- مدیریت و تنظیم عواطف (سیاروجی و همکاران- ۲۰۰۰)
گلمن هوش هیجانی را مهارتی می داند که دارنده آن می تواند از طریق خودآگاهی روحیات خود را کنترل کند، از طریق خودمدیریتی آن را بهبود بخشد، از طریق همدلی تاثیر آنها را درک کند و از طریق مدیریت روابط به شیوه‌ای رفتار کند که روحیه خود و دیگران را بالا ببرد. (مقصودی، ۱۳۸۳)
خلاقیت:
ازنظر تورنس[۱۶] ( ۱۹۹۸) ، : خلاقیت عبارت است از فرآیند حل کردن مشکلات، مسائل، و اطلاعات، عناصر گم شده، چیزهای ناجور، حدس زدن و فرضیه‌سازی درباره این نواقص و ارزیابی و آزمودن این حدس ها و فرضیه ها، تجدیدنظرکردن و دوباره آزمودن آنها و بالاخره انتقال نتایج. (سیف ۱۳۷۹)
ابراهام مزلو[۱۷] خلاقیت را چنین تعریف کرده است:
خلاقیت در ابتدا از روان ناهشیار سرچشمه می گیرد. ایده های تازه (و یا نوآوریهای واقعی) است که با آن چه در حال حاضر وجود دارد،‌متفاوت است.
به عقیده برآن[۱۸] (۱۹۸۹) مقدماتی ایجاد می شود. در این وسط معجزه ای رخ می دهد و چیزی به اسم خلاقیت حاصل می شود.
گیلفورد[۱۹] (۱۹۷۱) خلاقیت را این گونه تعریف می کند:
تفکر واگرا در حل مسئله. به نظر او تفکر واگرا تفکری است که در جهات مختلف سیر می کند.
مک[۲۰] کینون( ۱۹۸۵) خلاقیت را حل مسئله به نحوی که ماهیتی «بدیع و نو داشته باشد» تعریف می کند.
ویلیامز[۲۱]( ۱۹۸۵) ، می گوید: «خلاقیت مهارتی است که می تواند اطلاعات پراکنده را به هم پیوند دهد».
استین[۲۲] (۱۹۷۵) خلاقیت را به عنوان : یک فرایندی که منجر به ایده ای تازه شده و توسط گروه زیادی در زمانهای مختلف، مفید قانع کننده و تابع دفاع باشد» تعریف می کند.
گیلفورد ( ۱۹۷۱) ،در مدل «ساختار عقل» خود،‌خلاقیت را متشکل از ۸ بُعد اساسی زیر می داند:‌
۱- حساسیت به مسئله [۲۳]
۲- سیالی[۲۴]
۳- ایده های نوین[۲۵]
۴- انعطاف پذیری [۲۶]
۵- هم نهادی[۲۷]
۶- تحلیل گری[۲۸]
۷- پیچیدگی [۲۹]
۸- ارزشیابی[۳۰]
به نظر او زیر هرکدام از این بعدهای اساسی چند بعد فرعی قراردارد. برپایه این مدل گیلفورد یک مجموعه ای از آزمون برای اندازه گیری خلاقیت ساخته که این مجموعه شامل ۱۳ آزمون است. ۹ آزمون کلاسی و آزمون شکلی تورنس[۳۱] (۱۹۸۹) خلاقیت را بطور خلاصه مرکب از چهار عامل اصلی می داند:
۱- سیالی: یعنی استعداد تولید ایده های فراوان
۲- ابتکار: یعنی استعداد تولید ایده های بدیع، غیرمادی و تازه.
۳- انعطاف پذیری: یعنی استعداد تولید ایده های متنوع و یا روشهای بسیار گوناگون.
۴- بسط: یعنی استعداد توجه به جزئیات.
ب) تعاریف عملیاتی
هوش هیجانی
منظور از هوش هیجانی در این تحقیق نمره ای است که آزمودنیها از آزمون هوش هیجانی بار-آن بدست می آورند.
خلاقیت :
خلاقیت آفرینش فرآورده های پیچیده از مواد اولیه ساده می باشد که در این پژوهش منظور از خلاقیت نمره حاصل از اجرای آزمون سنجش خلاقیت عابدی در بین آزمودنیها می باشد.
پیشینه موضوع پژوهش
بعد از این که برای اولین بار سالووی و مایر در سالهای ۱۹۹۰ تئوری مدونی به نام هوش هیجانی ارائه کردند، از آن زمان تاکنون مطالعات زیادی در مورد این سازه در زمینه های مختلف صورت گرفته است. در این جا برخی از این مطالعات را ذکر می کنیم.
الف : درایران
زارع ۱۳۸۰ رابطه بین هوش هیجانی و موفقیت تحصیلی را مورد ارزیابی قرارداد. وی در این تحقیق از پرسشنامه بار-آن به منظور پیش‌بینی موفقیت تحصیلی به وسیله هوش هیجانی استفاده نمود و دریافت که بین هوش هیجانی و موفقیت تحصیلی همبستگی معناداری وجود دارد ولی بین هوش شناختی و هوش هیجانی همبستگی معنادار وجود ندارد.
بنکداری در سال ۱۳۸۴ به بررسی رابطه هوش هیجانی والدین با سازگاریهای اجتماعی فرزندان پرداخت . بدین منظور ۲۵۲ دانش آموز دختر و پسر پایه چهارم دبستان شهر تهران بررسی شدند. در نتایج تحقیق وجود رابطه مثبت و معنادار بین هوش هیجانی والدین و سازگاری اجتماعی فرزندان داشت. مادران از طریق سه مولفه خودکنترلی- هوشیار اجتماعی و خودانگیزی توانایی پیش‌بینی سازگاری اجتماعی فرزندان دختر خود را دارند. و این امر نزد پدران به مولفه‌های هوشیاری اجتماعی – توانایی پیش بینی سازگاری اجتماعی فرزندان پسر را دارا می باشند. نتایج نشان می دهد که بین هوش هیجانی پدران و مادران تفاوتی وجود ندارد. تنها در مولفه خودکنترلی نمرات پدران بیشتر از مادران می باشد.
سازگاری اجتماعی دختران از پسران بیشتر است. اما از دیدگاه مادران تفاوتی در سازگاری اجتماعی فرزند دختر و پسر دیده نمی شود.
عباسی (۱۳۸۴) به بررسی و مقایسه هوش هیجانی دانش‌آموزان پسر کم توان ذهنی آموزش پذیر ۱۲-۱۰ ساله با و بدون اختلالهای عاطفی رفتاری در شهر تهران پرداخت. نتایج تحقیق بین دو گروه مادران فاقد و واجد اختلالات عاطفی رفتاری نشان داد که آنها در زمینه هوش هیجانی کلی و زیر مجموعه ای آنها که عبارتند از: خودآگاهی – خودکنترلی- خودانگیزی – همدلی و مهارتهای اجتماعی می باشند. تفاوت معناداری با یکدیگر دارند.
مقصودی (۱۳۸۴) به بررسی و مقایسه ویژگیهای شخصیتی و روانشناختی(هوش هیجانی – خلاقیت – خودپنداری- خودکارآمدی – منبع کنترل) کارآفرینان تهرانی با افرادی عادی می پردازد که نتایج حاصل از داده های هوش هیجانی نشان می دهد که بین میانگین دو گروه کارآفرینان و افراد عادی تفاوت معناداری وجوددارد. بدین معنی که میانگین هوش هیجانی افراد کارآفرینی به نسبت افراد عادی بالاتر است. این تفاوت علاوه بر میانگین هوش هیجانی کلی در هر پنج مولفه ترکیبی هوش هیجانی نیز معنادار است یعنی میانگین گروه کارآفرینان در مولفه‌های درون فردی، میان فردی، سازگاری، کنترل تنش و خلق عمومی به نسبت افراد عادی بالاتر است.
پیرخائفی (۱۳۷۲) :
به بررسی رابطه بین هوش عمومی وخلاقیت در بین دانش آموزان پسر دوم نظری دبیرستانهای شهر تهران پرداخته است .نتیجه ارزیابی نشان می دهد که بین هوش عمومی و خلاقیت کلی نمونه تحقیق همبستگی ناچیزی وجود دارد .



خرید و دانلود پایان نامه بررسی رابطه بین هوش هیجانی و خلاقیت در بین دانش آموزان متوسطه


پایان نامه - بررسی رابطه ی بین هوش هیجانی و سلامت روانی در پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه

پایان نامه - بررسی رابطه ی بین هوش هیجانی و سلامت روانی در پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه

این محصول یک فایل ورد 97 صفحه ای مناسب پایان نامه های کارشناسی رشته روان شناسی و علوم تربیتی است

چکیده :

هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط هوش هیجانی باسلامت روانی و پیشرفت تحصیلی می باشد تحقیق حاضر از نوع همبستگی است در این پژوهش مولفه های هوش هیجانی به عنوان متغیر پیش بین(مستقل)وسلامت روانی وپیشرفت تحصیلی به عنوان متغیر ملاک (وابسته)درنظر گرفته شده اند.جامعه آماری تحقیق راکلیه دانشجویان دانشگاه آزاد واحد سراب در سالتحصیلی 90-89تشکیل می دهند نمونه تحقیق شامل 30دانشجوی دختر است که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند.کلیه آزمودنیهای پژوهش هیجانی بار-ان وپرسشنامه سلامت عمومی کله برگ (1979)ومیانگین معدل ترم های گذشته دانشجویان موردسنجش وارزیابی قرار گرفتند این ابزار از لحاظ روان سنجی دارای اعتبار پایانی مطلوبی هستند .داده های جمع آوری شده با روش آماری استنباطی وضریب همبستگی جزیی وضریب همبستگی پیرسون انجام گرفته است نتایج نشان می دهد که بین هوش هیجانی ومولفه های آن با سلامت روانی رابطه مثبت معنی داری وجود دارد.اما بین هوش هیجانی وبرخی از مولفه های سلامت عمومی از قبیل اضطراب اختلال درکارکرد اجتماعی و افسردگی رابطه منفی معنی داری وجوددارد. p<=5

همچنین نتایج نشان می دهد که بین سلامت روانی ومعدل تحصیلی معنی داری وجود ندارد.

فهرست مطالب
فصل اول: کلیات تحقیق    5
مقدمه:    5
بیان مسئله    7
اهداف پژوهش    9
فرضیه های پژوهش    9
تعریف نظری و عملیاتی متغیرها    10
فصل دوم: ادبیات تحقیق    11
تاریخچه هوش هیجانی    11
مفهوم هوش هیجانی از دیدگاه بار –آن    19
نقش هیجانها در هوش    35
هوش هیجانی :دو نظریه    35
تنظیم وکنترل هیجانها    36
بهداشت روان:    39
توانایی لذت بردن از زندگی:    39
توانایی جهیدن    39
تعادل    40
انعطاف پذیری    40
خودشکوفایی    40
موفقیت تحصیلی    41
پیشینه تحقیق    43
پژوهشهای خارج از کشور    43
پژوهشهای داخل کشور    45
فصل سوم: روش شناسی تحقیق    46
روش تحقیق    46
آزمون هوشی هیجانی بار-ان    49
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل    51
فصل پنچم: بحث و نتیجه گیری    84
محدودیت ها    87
پیشنهادات    87
منابع    90
ضمائم :    91



خرید و دانلود پایان نامه - بررسی رابطه ی بین هوش هیجانی و سلامت روانی در پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه


پایان نامه رشته روانشناسی با عنوان بررسی رابطه هوش هیجانی و رضایت زناشویی - word

پایان نامه رشته روانشناسی با عنوان بررسی رابطه هوش هیجانی و رضایت زناشویی - word

عنوان :

بررسی رابطه هوش هیجانی و رضایت زناشویی

 

 

با فرمت قابل ویرایش word

 

تعداد صفحات:  115 صفحه

 

چکیده :

مقدمه : امروزه در نظر گرفتن مفاهیم نظری و کاربردی مطالعات مرتبط با رابطه هیجان و شناخت و نیز یافته های پژوهشی حوزه هوش هیجانی، همچنین رضامندی زناشویی و رابطه ساختاری بین این دو مفهوم ، دست مایه و مبنایی برای طرح ریزی راه بردها و برنامه های پیش گیری از ناسازگاری زناشویی است .

هدف : پژوهش حاضر «بررسی رابطه هوش هیجانی و رضایت زناشویی را مورد توجه قرار داده است . دراین پژوهش از طرح تحقیق همبستگی استفاده شد. نمونه ها با روش  خوشه ای تصادفی، انتخاب و با توجه به هدف و فرضیات مطرح شده مورد آزمون قرار گرفتند . ابزارهای مورد استفاده عبارتند از : پرسشنامه هوش هیجانی «بار-ان» و مقیاس رضامندی زناشویی «انریچ». دراین پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و F استفاده شد.

یافته ها : یافته ها نشان می‌دهد که همبستگی معنی داری (05/0P< ، 01/0P<) بین «هوش هیجانی» و « رضایت مندی زناشویی » وجود دارد و بیشترین همبستگی به ترتیب بین مؤلفه های کنترل تکانش و فعالیت های اوقات فراغت ، کنترل تکانش و رضایت زناشویی ، خودشکوفایی و خانواده و دوستان ، استقلال و خانواده و دوستان، خودشکوفایی و مسائل شخصیتی، استقلال و مسائل شخصیتی ، خوشبختی و خانواده و دوستان ، استقلال و مدیریت مالی می باشد.

بحث و نتیجه گیری : پژوهش نشان می‌دهد که هوش هیجانی سازه ای بنیادین و اثرگذار بر روند بهبود و تقویت روابط زناشویی رضامندانه است و آموزش روشهای اکتسابی هوش هیجانی می تواند سبب بهبود کیفیت روابط زناشویی و پیشگیری از اختلافات خانوادگی گردد.

واژه های کلیدی : هوش هیجانی، رضامندی زناشویی.

 

 

مقدمه :

ریشه های هوش هیجانی در مفهوم هوش اجتماعی است که ابتدا توسط ثرندایک[1] در 1920 تعریف شد. ثرندایک هوش هیجانی را به عنوان « توانایی همدلی و عمل به شیوة خردمندانه در روابط انسانی» تعریف کرد. سایر روانشناسان آن زمان دیدگاه            بدبینانه ای از هوش اجتماعی ارایه کردند، و آن را در قالب اصطلاحات مرتبط با مهارتهای سلطه جویی بر سایر افراد به کار بردند. هیچ چشم اندازی در زمینه هوش اجتماعی، نظریه پردازان را متقاعد نکرد و نظریه ثراندایک تا دهه های بعد بلا استفاده باقی ماند. (1)

ظهور پژوهش در زمینه هوش هیجانی ریشه در دیدگاه وکسلر در باره « جنبه‌های غیر عقلانی هوش عمومی » دارد که در سال 1940 بیان گردید.

در همین راستا، لیپر [2] در سال 1948 اظهار کرد که « تفکر هیجانی » بخشی از تفکر منطقی و هوش به طور کلی است و سهمی‌در آنها دارد. در سالهای میانه دهه 1980 پژوهش های استرنبرگ در مورد همبسته های موفقیت او را به بازگشت به نتیجه گیریهای ثراندایک رهنمون ساخت. این که هوش اجتماعی از ظرفیت عقلی جدا است و آن یک مؤلفه اساسی از چیزی است که مردم را قادر می‌سازد تا در زندگی واقعی به خوبی عمل نمایند.

این فرضیه های اولیه پس از قریب به نیم قرن بعد در اندیشه‌های هواردگاردنر[3]                  ( 1983 ) متبلور شد. وی هوش اجتماعی را به عنوان یکی از 6 قلمرو هوشی در تئوری هوش چندگانه اش مطرح کرد. به نظر گاردنر یک خانواده 6 هوشی وجود دارد که عبارتند از : هوش زبانی، موسیقیایی، منطقی – ریاضی، فضایی، بدنی – جنبشی و شخصی . منظور وی از هوش شخصی میزان دسترسی فرد به احساساتش و توجه به دیگران و تمایز گذاردن بین آنهاست.

هوش شخصی از 2 مؤلفة ( هوش بین فردی و درون فردی ) تشکیل شده که هوش هیجانی مد نظر ماست. (1)

روانشناسان دیگری نیز دیدگاه متعارف هوش را مورد مناقشه قرار دادند. مایروسالووی اولین کسانی هستند که در سال 1990 مدل جامع هوش هیجانی را معرفی و پژوهش های خود را بر جنبه « هیجانی » هوش معطوف نمودند. آنها رویکرد گاردنر را بسط داده و نظریه هوش هیجانی خود را بر پایه نظریات گاردنر در باره استعدادهای فردی بنا کردند، و بر این فرض بودند که افراد در توانایی درک و شناسایی هیجان های خود و دیگران با یکدیگر تفاوت دارند.

یافته های مایر و سالووی همراه با بخش اعظم نظریه آنها در زمینه هوش هیجانی، دستمایه تألیف کتاب معروف « هوش هیجانی » توسط دانیل گلمن در سال 1995 گردید. این کتاب همراه با کتاب دیگر گلمن به نام « کار با هوش هیجانی »، سهم بسزایی در عمومیت یافتن این حوزه جدید داشت.

گلمن، در نوشته هایش بر این موضوع اشاره داشت که احتمالاٌ هوش هیجانی بهترین پیش بینی کننده موفقیت در زندگی است و در واقع برای همگان قابل دسترسی بوده، و مفهومی مشابه « منش » دارد. او بر نحوه تغییر هوش هیجانی در طول زندگی، راههایی که از طریق آن، مهارت های هیجانی موجب افزایش توانایی فرد برای عملکرد بهتر و موفقیت در زندگی می‌شود، و هزینه‌های صرف شده برای آنچه که او « سواد آموزی هیجانی » نامید، تأکید ورزید.(2)

نهایتاٌ دیدگاه چند عاملی بار – ان[4] در زمینه مطالعه هوش هیجانی، افق تازه ای در پژوهش های مربوط به این حوزه پیش روی محققان گشود.

نتایج پژوهش های بار – ان که ریشه در فعالیت های او به عنوان روانشناس بالینی داشت در سال 1977 آغاز و در سال 1980 با تهیه پرسشنامه بهره هیجانی بار – ان                ( EQ-I ) معرفی گردید. تجارب بالینی او بر نیازبه پاسخ به این سئوال تأکید داشت که چرا برخی مردم از سلامت روانشناختی بهتری نسبت به دیگران بر خوردارند ؟ این سئوال سپس به این پرسش که چرا برخی افراد در کسب موفقیت در زندگی از دیگران توانمند ترند ؟ تغییر یافت. این سئوالات به مرور به عواملی (مهارت های هیجانی) برای تعیین موفقیت عمومی و موفقیت در حفظ سلامت هیجانی مثبت منجر گردید. متعاقب این بررسی آشکار شد که تعیین کننده کلیدی و عامل پیش بینی موفقیت، هوش شناختی به تنهایی نیست – بسیاری از افراد با هوش مرتکب اشتباهات و لغزش هایی در زندگی می‌شوند، در حالی که افراد زیادی با هوش شناختی پایین در زندگی موفق و کامیاب هستند. (2)

در پرتو این یافته. بار – ان پیشنهاد می‌کند که با سنجش و ارزیابی هوش هیجانی              می توان میزان موفقیت های فرد را در زندگی فردی و اجتماعی پیش بینی کرد .

نتایج تحقیقات نشان می‌دهند در ازدواج هایی که در آنها زوجین با یکدیگر در تعارض و تضاد باشند برانگیختگی های عاطفی زیادتری دیده می‌شود. به عبارت دیگر، بیشتر تعارض ها و اختلافات بین زوجین به دلیل برانگیختگی های عاطفی [5] صورت می‌گیرد، کما این که ارزیابی های فیزیولوژیکی ( مثل ضربان قلب، افزایش رسانایی پوست و فعالیت های ماهیچه ای ) این موضوع را نشان می‌دهد. هم چنین مطالعات نشان می‌دهد که افراد در توانایی دریافت و تشخیص دقیق عواطف خود و دیگران با یکدیگر تفاوت دارند. مثلاٌ بعضی از زوج ها، آشکارا نسبت به علائم عاطفی همسرشان بی توجه هستند و آنان را نادیده می‌گیرند یا آمادگی سوء تعبیر و عدم تشخیص صحیح این عواطف را دارند. مثلاٌ حالت غمناکی یا اندوه همسر خود را به عنوان عصبانیت و خشم تفسیر می‌نمایند. علاوه بر این ها ،‌انسان ها دارای تفاوت های قابل توجهی در توانایی ابراز صریح عواطف خود می‌باشند. مثلاٌ برخی از زوج ها عادت دارند پیام های عاطفی مبهم و گیج کننده ای به طرف مقابل خود بدهند ( هم زمان هم می خندند و هم اخم می‌کنند ). پژوهشگران دریافته اند که ارتباط با ثبات و معناداری بین تفاوت های فردی در توانایی ابراز دقیق و صحیح عواطف و تشخیص آنها با شادی های زندگی در روابط زناشویی مطلوب وجود دارد. برای مثال نولر [6] و همکارانش نشان داده اند که زوج های خرسند در مقایسه با زوج هایی که رابطه زناشویی و عاطفی خوبی با هم ندارند، احساس هم دلی بیشتری نسبت به هم نشان می‌دهند و نسبت به احساسات یکدیگر حساسیت بیشتری به خرج می‌دهند.

البته در این موارد جداسازی علت و معلول و تشخیص این که کدام عامل علت است و کدام معلول، امری بسیار دشوار است، زیرا امکان دارد مشکلات و اختلافات زناشویی موجب کاهش حالت عاطفی[7] در زوجین شود و از طرف دیگر عدم حساسیت عاطفی هم سبب کاهش احساس خوشبختی در زندگی زناشویی و احساس رضایت همسران از یکدیگر شود. (3)

در این تحقیق سعی شد ارتباط بین هوش هیجانی و رضایتمندی زناشویی در زوجین بررسی شود و ارتباط این دو عامل به همراه عواملی مثل سطح سواد و مدت ازدواج ارزیابی گردد.

 

و.....

 


 



خرید و دانلود پایان نامه رشته روانشناسی با عنوان بررسی رابطه هوش هیجانی و رضایت زناشویی - word