فرمت ورد تعداد صفحات 41
یکی از مهمترین مسایل در نهاد خانواده، ازدواج و مسایل پیرامون است. ازدواج یک نقطه عطف در زندگی انسان است و یکی از مهمترین تصمیمات طول زندگی فرد است.
ازدواج موفق پایه و بنیانی عالی برای ایجاد خانوادهای شاد و مستحکم است و « هیچ چیزی در جهان نمیتواند زندگی انسانها را شادابتر و بهتر کند مگر افزایش ازدواجهای موفق».
ازدواج در زمره پیچیدهترین روابط انسانی است، ازدواج برخوردی شگفت میان فرهنگ و طبیعت یا قواعد اجتماعی و کشش جنسی است. ازدواج مظهر برخورد فرهنگ و طبیعت است. ازدواج فرایندی است از کنش متقابل بین یک مرد و یک زن که برخی شرایط قانونی را تحقق بخشیدهاند و مراسمی برای برگزاری زناشویی خود برپاداشتهاند. با پذیرش اسلام توسط ایرانیان، سنتها و آیین ازدواج نیز تحت تاثیر اسلام قرار گرفت. اسلام دین کاملی است و بر امر ازدواج اهتمام بسیار دارد. آیات و احادیث پیامبر دلیل روشنی بر این توجه و اهتمام است.
پیامبر اسلام میفرماید:
ازدواج سنت من است.در اسلام هیچ بنایی نزد خداوند محبوبتر از ازدواج نیست.کسی که ازدواج را از ترس فقر و ناداری ترک کند، همانا به خداوند گمان بد برده است، زیرا خداوند میفرماید اگر فقیر باشند، خداوند با فضل و رحمت خویش آنان را بینیاز میسازد.مرد مسلمان بعد از اسلام هیچ فایدهای بهتر از همسر مسلمان (یا نیکوکار) نبرده است.در صورتی که بخواهیم در خانواده با مشکلات کمتر و آسیبهای کمتری روبهرو باشیم، نیاز هست که به امر ازدواج توجه کنیم. توجه به ازدواج توجه به خانواده است. یکی از مهمترین کارهایی که میتوانیم انجام دهیم آموزش است اما آیا ازدواج نیاز به آموزش دارد؟ آیا اجداد و نیاکان ما برای ازدواج آموزش میدیدند که ما الان نیاز به آموزش داشته باشیم؟ و آیا این مساله اینقدر جدی است که باید برای آن آموزش دید؟
ما معتقدیم که ازدواج نیاز به آموزش دارد و اجداد و نیاکان ما هم این آموزش را میدیدند. آنها از طریق ارتباطات چهره به چهره و مشاهده رسومی که تا حد بسیار زیادی انعطافناپذیر بود و به دلیل سادهتر بودن زندگی، آموزش مورد نیاز خود را از محیط خود دریافت میکردند.
این پایان نامه در مقطع کارشناسی ارشد در دتنشگاه تهران و به روش کمی انجم گرفته است. 136 صفحه WORD و PDF.
نهاد خانواده به عنوان یکی از قدیمی ترین، پایدارترین و مهمترین نهادهای اجتماعی، همواره مورد توجه فیلسوفان، اندیشمندان اجتماعی، حقوق دانان و سیاستگزاران بوده است. این نهاد علاوه بر کارکرد ضروری اجتماعی کردن و انتقال میراث فرهنگی یک جامعه به نسل آینده، کارکردهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مهمی را نیز بر عهده داشته است. صاحبنظران گوناگون در طول تاریخ، الگوهای خانوادگی هر جامعه را منعکس کننده ویژگی های آن جامعه می دانستند و بنابراین یکی از شیوه های اصلاح جامعه را تغییر این الگوها در نظر می گرفتند. نمونه هایی از این تلاش ها را می توان از زمان افلاطون و در قالب مدینه فاضله مطرح شده توسط او تا عصر حاضر دنبال نمود (گود، 1352: 15).
در دوران جدید، نهادها و سازمان های متعدد با جدا نمودن محل تولید و کار از خانه، تخصصی کردن مشاغل، آموزش و پرورش فرزندان در محیط های غیر خانوادگی، ایجاد امنیت اجتماعی و غیره، کارکردهای تاریخی نهاد خانواده را از انحصار آن خارج ساخته و نفوذ شبکه های قدرتمند خویشاوندی و والدین را بر امور فردی فرزندان (از جمله الگوهای همسرگزینی آنان) کاهش داده اند، اما پویایی موجود در این نهاد، تداوم حیات آن را موجب گردیده است به طوری که حتی در دوران کنونی نیز در مورد مرکزیت خانواده در ساختار اجتماعی، توافقی بین رشته ای وجود دارد (گود، 1352 و 1963؛ بهنام، 1352؛ تورنتون و فریک، 1987؛ سگالن، 1370؛ ساروخانی، 1370؛ گیدنز، 1384).