پایان نامه رشته روانشناسی مطالعه و نظریه های شخصیت انسان

 پایان نامه  رشته روانشناسی مطالعه و نظریه های شخصیت انسان

دانلود پایان نامه آماده

 دانلود پایان نامه رشته روانشناسی مطالعه و نظریه های شخصیت انسان با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 145

مطالعه شخصیت 

هرکسی شخصیتی دارد  هرکسی شخصیتی دارد ، و شخصیت شما به تعیین محدودیت های موفقیت، خوشی و خرسندی در زندگی شما کمک می کند. ما درباره  شخصیت صحبت می کنیم، و اگر بگوئیم که شخصیت شما یکی از مهمترین موهبت های شماست گزافه گویی نکرده ایم. شخصیت شما تا حالا هم به شکل گیری بسیاری از جنبه هی زندگی شما کمک کرده است و در آینده نیز به همین کار ادامه می دهد.  همه چیزهایی را که تاکنون به دست آورده اید ، تمام چیزهایی را که انتظار دارید در شغل خود به دست آورید ، خواه همسر یا والد خوبی باشید و حتی حالت سلامتی عمومی شما می تواند تحت تأثیر شخصیت شما و شخصیت های افرادی که با آنها تعامل دارید قرار گیرد.  چندبار فردی را به عنوان کسی که شخصیتی فوق العاده دارد توصیف کرده اید؟ منظور شما از این توصیف معمولاً این است که وی خوش برخورد و دلپذیر است و به راحتی می توان با او کنار آمد، فردی که ممکن است او را به عنوان دوست ، هم اتاقی یا همکار انتخاب کنید. اگر شما مدیر مؤسسه ای باشید، ممکن است ترجیح دهید که این شخص را استخدام کنید. اگر شما برای سپردن یک تعهد برای رابطه ای شخصی خود را آماده کرده باشید، ممکن است بخواهید با او ازدواج کنید که در این صورت تصمیم خود را طبق برداشتی که شخصیت او داشته اید قرار می دهید.  شما همچنین افرادی را می شناسید که به نظرتان شخصیت وحشتناکی دارند. امکان دارد این گونه اشخاص گوشه گیر، متخاصم ، پرخاشگر ، سرد ، ناخوشایند باشند و کنارآمدن با آنها دشوار باشد. شما آنها را استخدان نخواهید کرد یا به همکاری با آنها علاقه نخواهید داشت و احتمالاً دیگران نیز از آنها دوری می کنند و آنها را منزوی می سازند.      شخصیت شما می تواند انتخابهای شما را محدود کند یا آنها را گسترش دهد و مانع از سهیم شدن شما در تجربه های خاص با دیگران شود یا شما را قادر سازد تا اکثر این تجربه ها را داشته باشید. شخصیت می تواند برخی از افراد را ملزم و محدود کند و دیگران را در معرض تجربیات جدید قرار دهد.  در حالی که شما درباره شخصیت دیگران داوری می کنید، آنها نیز داوری های مشابهی درباره شما می کنند. این قضاوتهای دو جانبه که هم زندگی فرد داوری شده و هم داور را شکل می دهد ، هربار که با یک موقعیت اجتماعی روبرو می شویم که ما را ملزم به تعامل با دیگران می کند، بارها تکرار می شوند. البته ، تعداد و تنوع موقعیت اجتماعی که مشتاقانه در آن شرکت می کنید نیز توسط شخصیت شما تعیین می شود ، مثل مردم آمیزی یا کمرویی نسبی شما. درست همانگونه که بدون تردید شما تصویر روشنی از شخصیت کلّی خود دارید، می دانید که آن عامل را در کجا ارزیابی کنید.      جایگاه شخصیت در تاریخ روان شناسی  چون مطالعه شخصیت برای درک ماهیت انسان اهمیت زیادی دارد ، امکان دارد تصور کنید که همیشه جایگاه برجسته ای در روان شناسی داشته است. ولی در مدت بیش از نیمی از تاریخ روان شناسی به عنوان یک علم ، روان شناسان توجه نسبتاً کمی به شخصیت داشته اند.  روان شناسی به صورت یک علم مستقل و عمدتاً آزمایشی ، از ترکیب اندیشه هایی از فلسفه و فیزیولوژی ، پیدا شده است. تولد این رشته علمی بیش از یک قرن پیش در آلمان و به طور عمده با کار ویلهلم وونت  واقع شد که اولین آزمایشگاه روان شناسی را در سال 1879 در دانشگاه لایپزیگ  بنا نهاد.

  مطالعه هشیاری 

  علم نوین روان شناسی بر تجزیۀ تجربۀ هشیار به عناصر آن تمرکز نمود و روش آن از رویکردی الگوبرداری شد که توسط علوم طبیعی به کار برده می شد. به نظر می رسید که فیزیک و شیمی اسرار جهان مادی را با کاهش مواد آن به عناصر بنیادی و تحلیل نمودن آنها بررسی می کردند. اگر می توان جهان مادی را به وسیله تجزیه نمودن آن به عناصر فهمید، چرا نتوان ذهن یا دنیای ذهنی را به همین شیوه مطالعه کرد؟ وونت و روان شناسان دیگر زمان وی که به مطالعه ماهیت انسان  می پرداختند به شدت تحت تأثیر رویکرد علوم طبیعی قرار داشتند و آن را در مطالعه ذهن به کار بردند چون این پژوهشگران خود را به روش آزمایشی محدود کردند، تنها آن فرایند های ذهنی را مودر مطالعه قرار دادند که ممکن بود تحت تأثیر محرکهای بیرونی قرار داشته باشند و بتوان آنها را توسط آزمایشگر دستکاری و کنترل کرد. در این رویکرد روان شناسی آزمایشی، جایی برای موضوع پیچیده و چند وجهی مثل شخصیت وجود نداشت. شخصیت ، با موضوع مطالعه و یاروشهای روان شناسی نوین سازگاری نداشت.



خرید و دانلود  پایان نامه  رشته روانشناسی مطالعه و نظریه های شخصیت انسان


مقاله نظریه های انگیزش در مورد آموزش و پرورش

مقاله نظریه های انگیزش در مورد آموزش و پرورش

 

شرلی، کریس و استاسیا دانش آموزان یک دبیرستان شهری بزرگ هستند. صبح هنگامی که به مدرسه می روند راجع به دبیرستانشان صحبت می کنند:

 

شرلی: من واقعاً از رفتن به چنین جایی متنفرم. منظورم این است که شما مجبوری اینجا هرروز خودت را نشان دهی و تنها کاری که معلمان بلدند حرف زدن است. آنها هرگز به تو گوش نمی دهند. به نظر می رسد هیچ نگرانی نسبت به ما ندارند و تنها نگرانی آنها این است که به کتابها برسند و ما نمرات بالا در امتحانهای احمقانه کسب کنیم. من فکر نمی کنم بعضی از آنها حتی اسم مرا نیز بلد باشند.

 

کریس: خیلی سخت نگیر (بی خیال) شرلی، به آن بدی نیست. آنها سخت تلاش می کنند و مسئولیت تعداد زیادی از ما را بر عهده دارند و فرصت کمی برای پرداختن به چیزهایی غیر از تدریس دارند.

 

شرلی: خیلی خوب، آنها حداقل می توانند وانمود کنند که نگران ما هستند.

 

استاسیا: بله، کریس! فکر می کنم تو به این خاطر خوشبینی که کارهایت را خوب انجام می دهی و یا کسی برایت دردسری ایجاد نمی کند. تو یک مردی و آنها به تو کاری ندارند ولی همیشه به ما پیله می کنند. من نیمی از اوقاتی که می خواهم به حمام بروم می ترسم و حتی به حمام انتهای راهروی طبقه دوم نمی‌روم.

 

شرلی: آه، درسته، آن یکی. آنجایی که بی عرضه علاف اند بچه هایی که دائم متلک می اندازند. من هم از آنها می ترسم من فکر می کنم آنها با نگاهشان تو را اذیت می کنند. من هم آنجا نمی روم.

 

کریس: شما راجع به چه صحبت می کنید؟ گاهی به سالن ورزش پسران بیاید. خواهید دید که نگرانی شما بیهوده است نیمی از بچه ها به کسی غیر از خودشان حتی نگاه نمی کنند زیرا نمی خواهند بگونه ای رفتار کنند که به دیگران احساس بی احترامی دست دهد. اینکار می تواند خطرناک باشد و بدون نگاه کردن به یکدیگر بسکتبال بازی دشوار است. لااقل من همسایه هایم را خوب می شناسم. آنها همه اهل دعوا هستند ولی ما باور کرده اینم که اهل آنجا هستیم. اینجا شما احساس تعلق پیدا نکرده اید. من فقط خودم را حفظ می کنم و سعی می کنم در کلاس به بهترین نحو عمل نمایم. من نمی توانم منتظر فرار از اینجا و رسیدن به دانشکده باشم.

 

استاسیا: بله، ولی چیزی که برای من مسلم شده است این است که این بچه ها هیچگاه به دردسر نمی افتند. آنها قواعد را زیر پا می گذارند، دعوا می کنند و معلمان در مورد آن کاری نمی کنند.

 

شرلی: اه، من نمی دانم ولی فکر می کنم آنها همیشه دردسرند. معلمان منتظرند تا آنها خیطی بالا بیاورند و آنگاه درستش کنند. آدمهایی مثل کریس که چاپلوسی معلمان را می کنند می توانند از دردسر دور باشند.

 

کریس: هی! این درست نیست! من فقط کارم را انجام می دهم و از دردسر دوری می کنم.

 

شرلی و استاسیا: بله،درسته!

 

در همان زمان، چند معلم در سرسرای دانشکده مشغول صحبت بودند و انتظار آغاز روز کاری را می کشیدند.

 

آقای استروبل: خیلی خوب، روز دیگری در معدن نمک شروع شد. سخته مسیر را حفظ کردن. اکثر بچه ها انگیزه ندارند و بقیه هم فقط دردسرند. من فکر می کنم عشق آنها این است که ببینند چقدر می توانند قواعد را دور بریزند. اگر شما از آنها کمک بخواهید آنها روی خوشی به شما نشان نمی دهند و حتی مدیر هیچ حمایتی از شما نمی کند.

 

آقای لین: چی، آیا شما در رویا بسر می برید. نیمی از معلمان حتی به قواعد، اعتقادی ندارند. این یکی از مشکلات ماست مدیران حتی روی آنکه قواعد چه هستند توافقی ندارند در آنچه در کلاس انجام می دهیم ما را تنها گذاشته اند.

 

آقای دی گروت: بله، من چند هفته پیش به یک کارگاه آموزشی برای فهمیدن مفاهیم شرکت کردم و فکر می کردم آنقدر خوب است که می توانم برخی مفاهیم آن را در کلاس خود بکار گیرم، اکثر همکاران من در دپارتمان ریاضی به من خندیدند وقتی با آنها راجع به آن صحبت کردم، آنها گفتند «کی نگران این چیزهاست» تنها چیزی که مهم است این است که بچه ها امتحانات استاندارد شده را خوب بگذرانند. آنها نیز برای تغییر روشهایشان تلاشی نکردند.

 

آقای استروبل: خیلی خوب، من دوست دارم آن ایده ها را بشنوم. این موضوع مهمی در علوم است مفاهیم می توانند ماهیتها را تغیری دهند ولی من درست نفهمیدم شما چه حدسی برای چگونگی انجام آن دارید و چگونه این برنامه را تحت پوشش قرار می‌دهی. من مطمئنم می توان برخی ایده های جدید را بکار برد. این می تواند مرا برانگیزاند ولی کی می توانیم آن را انجام دهیم؟ شما چهار ساعت آزاد دارید و من دو ساعت. یقیناً این وقت کافی برای صحبت پیرامون این مسائل نیست.

 

آقای لین: این صدای زنگ است. به امید دیدار تا روز بعد

 

این دانش آموزان و معلمان راجع به جنبه های متفاوت فرهنگ و سازمان مدرسه صحبت می کنند. در فصل قبل توضیح داده شد که چگونه ویژگیهای کلاس می تواند انگیزه ی دانش آموزان را تحت تأثیر قرار دهد. در این فصل ما با نگرشی نو بخشهای بزرگتری از سطوح مدرسه را تحلیل می کنیم و نشان می دهیم چگونه مدارس می توانند انگیزه دانش آموز را تحت تأثیر قرار دهند. تمرکز روی مدارس به عنوان یکی از واحدهای تحلیل به وسیله بسیاری از روانشناسان علاقمند به انگیزش نادیده گرفته شده است اگرچه استثنائاتی وجود دارد. (نگاه کنید به ماهرو میدگلی 1991 و 1996؛ مک ایور، رئومن و مین 1995 و ساراسون 1990) روانشناسانی که الگوهای نظم دهی (سنتی) آنها قبلاً مطرح شد تمایل داشتند بیشتر بر افراد تمرکز کنند. و اینکه چگونه عقاید انگیزشی فردی و همچنین نیازها و ادراکات و اهداف فردی می توانند رفتار و انگیزه را تحت تأثیر قرار دهند. تئوریهای روانشناسی و تحقیقات کاربردی که در فصول 2 و 7 بطریق مختلفی به این رویکرد توجه کرده اند به ویژه در فصل 8 و در اکثر فصول دیگر ما مباحث تئوریک و تحقیقات خود را در بارة آنچه که آنها برای انگیزش دانش آموزان و رفتار معلم در کلاس مطرح کردند وارد این چارچوب کردیم در همین زمان همانطور که بزودی در این فصل روشن خواهد شد بعضی از ایده های روانشناسان در باره انگیزه افراد منحصر به تحلیل‌های در سطح مدرسه است.

 

 

 

 

 

این مقاله به صورت  ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 65صفحه  آماده پرینت می باشد

چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد

مقالات را با ورژن  office2010  به بالا بازکنید



خرید و دانلود مقاله نظریه های انگیزش در مورد آموزش و پرورش