فرمت فایل:word
تعداد صفحات:40
-مقدمه :
عمده ترین اساس توسعه فنلاند و اتحادیه اروپا پیشگیری از اتلاف دفع زباله و آشغال در زیر خاک مطابق قانون با خطاب به مردم برای کاهش اسراف (اتلاف) مواد ضروری عموم در مواقع لزوم . دولت فنلاند برای طرح دفع زباله و آشغال در زیر خاک تصمیمی اتخاذ کرد (VNP861/197)که طرح موضع عمومی شورای اتحادیه اروپا با بررسی شورای رهنمود در مورد اتلاف دفع زباله در زیر خاک را تصویب کرد . این طرح اهداف عمده ای را برای سازماندهی به نیازها در بر می گیرد . و طرح دفع زباله طبق قوانین تحت پوشش قرار می گیرد . دستورات جدید برای این طرح ما را به سمتی سوق می دهدکه با وجود مشکلات مالی طبق روشهای امروزی مقرون به صرفه می باشد که دفع هر نوع زباله زیر خاک از اینرهنمودها پیروی دارد که بعد باید در موردشان به بحث پرداخت . ظاهر تمیز آبهایی که در زیرشان زباله دفع شده فقط نتیجه ظاهری ارائه می دهد . زباله ها به محل واگذار می شوند و مسائل زیست محیطی کاهش می یابد گاز از دفع زباله جمع آوری شده یا از سوزاندن زباله حاصل می شود . اگر هیچ کدام از موارد مورد استفاده بازگشت پذیر به طبیعت نباشند تغییرات اساسی در مناظر محیط زیستو اکوسیستم به چشم می خورد . علاوه بر این ، به طور کلی پیدا کردن مواد طبیعی مناسب استفاده مشکل است ، بنابراین ، مواد دوباره وارد چرخه انسان می شود که این برگشت پذیری در کارخانه ها بسیار پرهزینه است . هدف مدیریت ضایعات منطقه ای پاسخ به این سوالات می باشد . واقعاً چه طور می توان از اتلاف تولیدات جلوگیری کرد ؟ چه طور می توان میزان مضرات ضایعات را کاهش داد ؟ چه طور می توان استفاده از ضایعات اولیه به عنوان ماده و ضایعات ثانویه رابه عنوان انرژی افزایش داد ؟ چه طور می توان مدیریت برای ضایعات تشکیل داد طوری که خطر و ضرری به سلامتی و محیط زیست نرساند ؟
در جنوب unsima صدور 40 زمین محل دفع زباله هستند که 13 آنها مربوط به شهرداری منطقه ها و 10 آنها مربوط به کارخانجات منطقه ها هستند . در ضمن ، کارخانه ها در منطقه تولید مواد ضایعاتی می کنند که قابل استفاده می باشند که تنها در محل دفع زباله زیرخاک یافت می شوند . هدف این طرح ، ایجاد روش جدید برای دفع زباله و اشغال زیرخاک طوری که جنبه مالی و زیست محیطی آن در نظر گرفته شود . روش می تواند در محل یا منطقه باشد که در فنلاند و اروپا بهتر از دیگر نقاط دنیا به کار برده شده است . روش این چنین خواهد بود : افزایش قیمت مناسب دفع زباله و آشغال زیر خاک بررسی ارائه خدمات کیفی با هدف دفع زباله افزایش به کارگیری مجدد محصولات کارخانه ای و جلوگیری از صدور کالا به کشور دیگر بابهای کمتر از بهای عادی کاهش استفاده از میزان مواد طبیعی ، افزایش همکاری بین کارخانجات ، انجمن شهرها و مسئولان ، ایجاد مشاغل ، افزایش محل دفع زباله زیر خاک و بناها باچشم انداز ، هدف دیگر این طرح افزایش روشهایی برای تسهیلات مربوط به حفظ محیط زیست است . این روش دستوراتی برای مطالعه مواد و بررسی مقدماتی دفع زباله و نیز سازماندهی اهداف و نظریات را در بر می گیرد . تشخیص تسهیلات مربوط به حفظ محیط زیست اصلی و حیاتی است . مانند خلبان که بعد از کنترل عملکردهای مراقبتی که در محل دفع زباله Koivissiha انجام داد . مواد مورد استفاده بدنه فیبرگل Metsaserla و بال و دکمه (کلید) خاک Helsingin است . خاکستر خاک به چند دلیل کارآیی دارند ، میزان تولید باید به اندازه کافی باشد چون فعالیت شرکت در همکاری و تحقیق و نیازمند به حل سوالات می باشد .
فصــل اول
خواص سنگدانهها
(1-1)- وزن مخصوص
از آنجا که سنگدانهها عمدتاً حاوی منافذ هم قابل نفوذ و هم غیرقابل نفوذ میباشند لذا لازم است معنی عبارت وزن مخصوص دقیقاً تعریف شود.
وزن مخصوص مطلق به حجم مواد جامد منهای حجم کلیه منافذ مربوط میشود و بنابراین میتوان آن را بصورت نسبت وزن مواد جامد، در ارتباط با خلاء، به وزن هم حجم آب مقطر بدون گاز، که هر دو در یک درجه حرارت مشخص شدهای تعیین شده باشند، تعریف نمود. لذا برای از بین بردن اثر منافذی که کاملاً احاطه شده و غیرقابل نفوذ میباشند لازم است که مصالح بصورت پودر بسیار نرم درآورده شود.
اگر حجم مواد جامد به نحوی در نظر گرفته شود که شامل منافذ غیرقابل نفوذ، ولی نه لولههای موئینه، نیز گردد وزن مخصوص منتجه را وزن مخصوص ظاهری میگویند. در این صورت وزن مخصوص برابر است با نسبت وزن سنگدانههای خشک شده در گرمچال، با حرارت 100 تا 110 درجه سانتیگراد برای مدت 24 ساعت، به وزن آب هم حجم مواد جامدی که شامل منافذ غیرقابل نفوذ نیز باشد. وزن مذکور را با استفاده از ظرفی که میتوان آن را به دقت تا حجم معینی پر نمود بدست میآورند. لذا اگر وزن نمونه در گرمچال خشک شده D، وزن ظرف پر از آب B و وزن ظرف با نمونه و پر شده با آب برابر A باشد در این صورت وزن آبی که حجم معادل مواد جامد را اشغال میکند برابر است با B – (A – D) پس وزن مخصوص ظاهری برابر است با .
معمولاً محاسبات در رابطه با بتن براساس حالت داخل اشباع و سطح خارجی خشک (S.S.d) سنگدانهها صورت میگیرد زیرا رطوبتی که در کلیه منافذ سنگدانهها وجود دارد در واکنشهای شیمیائی سیمان نقش نخواهد داشت و بنابراین میتوان آن را به عنوان بخشی از سنگدانهها در نظر گرفت. لذا اگر چنانچه وزن سنگدانهها در حالت (S.S.d) برابر C باشد در این صورت وزن مخصوص ظاهری ناخالص آن برابر است با این وزن مخصوص که اغلب به آسانی تعیین میگردد برای محاسبات بازدهی بتن، و یا مقدار سنگدانههای لازم برای حجم یعنی از بتن، مورد نیاز است.
وزن مخصوص ظاهری سنگدانهها به وزن مخصوص معدنیهایی که دانههای سنگی از آن استخراج شدهاند و همچنین به مقدار منافذ داخل آنها بستگی دارد. اکثر سنگدانههای طبیعی دارای وزن مخصوص بین 6/2 و 7/2 میباشند.]1[
(2-1)- وزن مخصوص انبوهی
در دستگاه آحاد متریک وزن مخصوص یک ماده عدداً مساوی جرم ویژه آن است که البته کمیت اخیرالذکر یک نسبت است در حالی که وزن مخصوص برحسب کیلوگرم بر لیتر بیان میشود. ولیکن در کارهای بتنی بیان نمودن وزن مخصوص برحسب کیلوگرم بر مترمکعب بیشتر متداول است.
وزن مخصوص مطلق فقط به حجم دانههای جداگانه مربوط میشود و البته عملاً امکان ندارد که بتوان این دانهها را به خوبی متراکم نمود که فضائی بین آنها وجود نداشته باشد. در مواردی که سنگدانهها عملاً بصورت حجمی پیمانه میشوند دانستن وزن سنگدانههائی که پیمانه واحد حجم را پر میکنند ضروری خواهد بود. این کمیت «به عنوان وزن مخصوص انبوهی» شناخته میشود و از آن جهت تبدیل مقادیر وزنی به مقادیر حجمی استفاده مینمایند.
وزن مخصوص انبوهی به میزان تراکم سنگدانهها بستگی دارد و نتیجه میشود که برای مصالح با وزن مخصوص معین، وزن مخصوص انبوهی به نحوه توزیع اندازه ذرات و شکل دانهها بستگی خواهد داشت. دانهها هم اندازه را تا حد معینی میتوان متراکم نمود اما دانههای کوچکتر را میتوان در فضای بین دانههای بزرگتر قرار داده و بدین ترتیب وزن مخصوص انبوهی مواد متراکم شده افزایش مییابد. شکل دانهها به میزان متنابهی بر درجه تراکمی که میتوان حاصل نمود مؤثر است.
برای سنگدانههای درشت با وزن مخصوص معین، یک وزن مخصوص انبوهی زیادتر به معنی منافذ کمتری که باید با ماسه و سیمان پر شوند خواهد بود و در مواردی آزمایش وزن مخصوص انبوهی به عنوان اساس تعیین نسبتهای مواد متشکله مخلوطهای بتن مورد استفاده قرار میگیرند.]1[
(3-1)- تخلخل و جذب آب سنگدانهها
تخلخل، نفوذپذیری و جذب آب سنگدانهها بر خواصی از آنها، مانند چسبندگی به خمیر سیمان، مقاومت بتن در برابر یخ زدن و آب شدن و همچنین بر ثبات شیمیائی و مقاومت در برابر سایش آنها اثر دارند و با توجه به اینکه وزن مخصوص ظاهری سنگدانهها به تخلخل آنها بستگی دارد. در نتیجه بازدهی بتن برای وزن معینی از سنگدانهها نیز تحت تأثیر میزان تخلخل آنها واقع است.
اندازه منافذ داخل سنگدانهها در دامنه وسیعی تغییر میکند و بزرگترین آنها به اندازهای میباشد که زیر میکروسکوپ و یا حتی با چشم غیرمسلح دیده میشود ولی حتی کوچکترین منافذ سنگدانهها عموماً بزرگتر از منافذ ژل در خمیر سیمان میباشد. منافذ کوچکتر از 4 میکرون مورد توجه بخصوص میباشند زیرا به طور کلی عقیده بر آن است که این نوع منافذ بر دوام سنگدانههائی که در معرض یخ زدن و آب شدن متناوب قرار میگیرند اثر میگذارند.
بعضی از منافذ سنگدانهها کاملاً در داخل جسم جامد قرار میگیرند و بعضی دیگر در نزدیک سطح واقع شده و به خارج راه دارند. خمیر سیمان به علت لزجتی که دارد نمیتواند، به جز در مورد بزرگترین منافذ سنگدانهها، تا عمق زیادی به داخل منافذ دیگر نفوذ نماید. لذا به منظور محاسبه میزان سنگدانهها در بتن از حجم ناخالص سنگدانهها که بصورت توپر در نظر گرفته میشوند استفاده مینمایند، لیکن آب میتواند به داخل منافذ راه یابد و مقدار و روند نفوذ آن به اندازه، تداوم وکل حجم منافذ بستگی دارد.
از آنجایی که سنگدانهها سه چهارم حجم بتن را تشکیل میدهند تخلخل سنگدانهها سهم عمدهای در کل تخلخل بتن خواهد داشت.
وقتی که کلیه منافذ سنگدانهها با آب پر شده باشند بدین معنی است که سنگدانهها به حالت اشباع (S.S.d) درآمدهاند. اگر سنگدانهها به این حالت درآمده در هوای خشک آزاد، مثلاً در آزمایشگاه، قرار داده شود، قدری از آب داخل منافذ تبخیر خواهد شد و سنگدانهها کمتر از حالت اشباع (S.S.d) آب خواهند داشت و به این حالت «در هوا خشک شده» میگویند. ادامه خشک نمودن سنگدانهها در گرمچال سبب میشود که رطوبت داخل آنها به مقدار بیشتری کاهش یابد و زمانی خواهد رسید که هیچگونه رطوبتی در آنها باقی نمانده است، به این حالت سنگدانهها «مغز خشک» میگویند. مراحل مختلف در شکل (1-1) ترسیم شدهاند.
از زمانهای بسیار دور بنای سدهای خاکی به منظور کنترل و ذخیره آب معمول بوده است. اما به علت امکانات محدوده و عدم شناخت قوانین مکانیک خاک و هیدرولیک، ارتفاع سدها و بندهای خاکی از یک مقدار محدودی بیشتر نمی شده است، هرچند از نظر وسعت و طول سد چنین محدودیتی وجود نداشته است. امروزه با پیشرفت علم مکانیک خاک و توسعه امکانات تکنولوژی و مطالعات دقیق تر توانسته اند سدهای خاکی را با ارتفاعات قابل ملاحظه احداث نمایند، بطوریکه در زمان حاضر از مرتفع ترین سدهای دنیا سدهای خاکی و پاره سنگی هستند. به علاوه زمین هائی را که سابقاً برای این منظور غیر مناسب تشخیص می دادند هم اکنون می توانند آنها را برای زیربنای احداث سد خاکی آماده سازند.
علی رغم این پیشرفت ها هنوز مشکل است که بتوان راه حل های ریاضی محکمی برای مسایل طراحی سدهای خاکی پیشنهاد نمود، و در نتیجه بسیاری از اجزاء سدها هنوز بر مبنای تجزیه و ذوق و ذکاوت مهندسین طرح و اجراءٍ می گردند، به عبارت دیگر طرح تیپ دقیق و کامل وجود ندارد.
به منظور تأمین یک طرح دقیق و منطقی در سدهای خاکی لازمست که وضعیت شالوده سد و مواد مشکله آن کاملاً مورد بررسی و مطالعه اولیه قرار گرفته و اجرای سد با روش های کنترل شده و دقیقاً مطابق برنامه پیشنهادی طراح انجام پذیرد.
به عنوان یک اصل، این دو نکته مسلم است که:
سد به عنوان یک مخزن باید غیرقابل نفوذ باشد.در تمام وضعیت های ممکن (وضعیت بلافاصله پس از ساخت، ضمن ساخت، وضعیت های مخزن پر، طغیان، تخلیه سریع، بارندگی و حتی در مواقع سیلهای استثنائی چند هزار ساله) سد باید مقاوم باشد.روش ایجاد سدهای خاکی امروزه عمدتاً "با روش تراکم مکانیکی است، هرچند روشهای دیگری مانند روش های هیدرولیکی و نیمه هیدرولیکی هم وجود دارد که از این روشها کمتر استفاده می گردد، مگر در مورد سدهای باطله که ضرورتاًِ" هیدرولیکی است.
بخش اصلی سد خاکی که توده خاکی کوبیده شده است (در حقیقت سازه سد) به نام بدنه سد نامیده می شود، و زمینی که سد بر روی آن قرار گرفته تا آن حد که تحت تأثیر فشار حاصل از سد و نفوذ پذیری آب سد می باشد به نام شالوده (فونداسیون) است. به جز این دو بخش اصلی، اجزاء دیگری از قبیل...
نوع فایل : WORD
تعداد صفحه : 53
محتویات محصول :
هدف از آزمایش
دستگاه انجام آزمایش
روش کلی آزمایش
نتیجه گیری
در بسیاری از پروژه های ساختمانی لازم است که زمین به صورتی خاکبرداری شود که جداره های آن قائم یا نزدیک به قائم باشد. این کار ممکن است به منظور احداث زیر زمین ، کانال ، منبع آب و .. صورت گیرد. فشار جانبی وارد بر این جداره ها ناشی از رانش خاک بر اثر وزن خود آن ، و نیز سر بار های (surcharge) احتمالی روی خاک کنار گود می باشد. این سربارها می توانند شامل خاک بالاتر از تراز افقی لبه ی گود ، ساختمان مجاور ، بارهای ناشی از بهره برداری از معابر مجاور و ... باشند. به منظور جلوگیری از ریزش ترانشه و تبعات منفی احتمالی ناشی از این خاکبرداری ، سازه های موقتی را برای مهار ترانشه اجرا می کنند که به آن سازه های نگهبان (retaining structures;support systems) می گویند.
یکی از سازه های نگهبان در مکانیک خاک سپر میباشد. سپرها در هنگام ساخت فضاهای گودبرداری درون مناطق شهری بیشترین استفاده را دارند همچنین در سازه های دریایی و ساحلی نیز استفاده از فراوانی دارند.