پاورپوینت معماری و موسیقی (پروژه درس انسان، طبیعت، معماری) .ppt

پاورپوینت معماری و موسیقی (پروژه درس انسان، طبیعت، معماری) .ppt

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: power point

قابل ویرایش 127 اسلاید

و به همراه فایل word

 

توجه: این پاورپوینت دارای اشکال مختلف از مطالب فوق می باشد.

 

دیباچه:

نخستین مسئله ای که به هنگام آغاز گفت و شنود و بررسی «معماری- موسیقی»

 پیش روی داشتیم- و هنوز داریم- فضا هست.                                             

انسان در فضا می زید و در طول تجربه کردن ابعاد آن، به مناسبت ها و فرصت هایی  گوناگون، زاده شدن و پاگرفتن و گسترش یافتن پدیده هایی مهم را دامن می زند.

توجه به ابعاد فضا است که به تعیین جای دست ساخته ها راه می دهد تا براساس جنس و بافت و حالت و رنگ هر چیز، شکلی خاص برای آن در نظر گرفته شود. 

 

فهرست مطالب:

دیباچه

هنرمند،خلق هنرواهداف

نگاهی به مقوله معماری وموسیقی ومفاهیم ان

معماری وموسیقی ایران

نگاهی گذرا به معماری وموسیقی در بستر تحولات اجتماعی در اروپا

هنر معماری و موسیقی وبررسی عناصر مشترک هنری این دو مقوله

ادبیات،فلسفه ومعنویت در موسیقی ایران

نسبت های هارمونیک درمعماری وموسیقی

پیوندهای اساسی معماری وموسیقی

مبانی افرینش کالبدی معماری وموسیقی



خرید و دانلود پاورپوینت معماری و موسیقی (پروژه درس انسان، طبیعت، معماری) .ppt


پابلوکاسالز موسیقی دان بزرگ قرن بیستم

پابلوکاسالز موسیقی دان بزرگ قرن بیستم

نرمان کازینز در کتاب جالبش » تشریح یک بیماری« داستان آموزنده‌ای درباره پابلوکاسالز موسیقیدان برزگ فرن بیستم تعریف می‌کند. داستانی است از ایمان و تجدید حیات که می‌توان از آن درسها گرفت.

کازنیز، جریان ملاقتش با کاسالزرا که کمی قبل از جشن تولد 90 سالگی وی انجام شده بود شرح می دهد. می‌گوید آن روز دیدن پیرمرد که روزی تازه را آغاز می کرد تا حدی دردناک بود. ضعف پیری و بیماری آرتریست طوری او را از پا درآورده بود که برای پوشیدن لباس نیاز به کمک داشت. با پاهائی لرزان، قامتی خمیده و سری فروافتاده راه میرفت. دستهایش ورم کرده و انگشتانش خشکیده بود. بسیار پیر و یی اندازه خسته بنظر می‌رسید.

پیش از آنکه لب به غذا بزند به سمت پیانو براه افتاد. پیانو از جمله سازهائی بود که در نواختن آن مهارت داشت. با دشواری بسیار خود را پشت صندلی پیانو جا داد. با تلاش و تقلای فراوان انگشتان متورم و خشکیده‌اش را به سوی کلاویه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های پیانو کشاند.

آنگاه گوئی معجزه‌‌‌ای رخ داد. کاسالز ناگهان و به تمامی در برابر چشمان حیرت زده کازینر دگرگون شد. حالت روحی نیرومندی پیدا کرد که گوئی در جسم او نیز اثر بخشید و شروع به حرکت و نواختن کرد. سرعت و نرمش حرکات بدن و انگشتانش چنان بود که فقط از یک پیانیست جوان، سالم و قوی، با بدنی نرم ساخته‌‌‌‌ بود. کازینز می‌گوید » انگشتانش همجون شاخه درختی که در برابر گرمای روحبخش خورشید قرار گیرد به نرمی از هم باز شد و بطرف کلیدها رفت. قامت خود را راست کرد. گوئی به راحتی نفس می‌کشید« فکر نواختن پیانو، روحی تازه به او داده بود که جسمش را نیز زنده کرده‌‌ بود. ابتدا آهنگی از باخ را با ظرافت و مهارتی کم نظیر نواخت. سپس به یکی از کنسرتوهای برامس پرداخت. انگشتانش گوئی در روی کلیدهای پیانو با یکدیگر به مسابقه برخاسته بودند. کازینز می‌نویسد : »بدن او بکلی در موسیقی ذوب شده بود. دیگر از آن بدن خشک و چروکیده اثری نبود. بلکه نرم و شکوهمند و فارغ از بیماری آرتریت می نمود.« هنگامی که از پشت پیانو برخاست بکلی با زمانیکه پشت پیانو نشست فرق داشت. قامتش کشیده‌تر و بلندتر بنظر می‌آمد. از قدمهای لرزانش اثری برحا نبود. بیدرنگ به سوی میز صبحانه شتافت. با اشتها غذا خورد و آنگاه برای قدم به ساحل دریا رفت.

ما معمولاَ ایمان را بعنوان اعتقاد مذهبی یا گرایش به کیش معین، در نظر می‌گیریم، که در بسیاری از موارد هم درست است. اما اساساَ ایمان عبارت از هر نوع اصل راهنما، باور یقین و یا گرایش است که به زندگی معنی بخشد و آنرا جهت دهد. محرکهای خارجی در اطراف ما فراوانند. اعتقادات و باورهای ما، صافی‌هائی پیش ساخته و سازمان یافته اند که ادراکات ما را از جهان بیرونی تصحیح می‌کنند. باورها، فرماندهی مغز را بعهده دارند. وقتی به درستی چیزی یقین داریم، گوئی به مغز خود فرمانی صادر می کنیم که وقایع بیرونی را به نحوی معین متصور سازد. کاسالز به موسیقی و هنر ایمان داشت. و این چیزی بود که به زندگی او زیبائی و نظم و اصالت داده بود. و چیزی بود که می توانست هرروز، معجزه‌ای تازه در زندگی او بیافریند. ایمانی که به قدرت فوق تصور هنر داشت، چنان نیروئی به او می‌داد که درک آن تا حدی دشوار است. ایمانش هرروز او را از پیرمردی خسته، به نابغه‌ای پرشور بدل می‌ساخت. و اگر عمیق‌تر بنگریم، به ایمانش زنده بود.

جان استوارت میل روزگاری نوشت »یک انسان با ایمان، معادل نودونه فرد علاقمند است « و درست به این علت است که ایمان دری به سوی بهروزی می‌گشاید. ایمان مستقیماَ به سیستم عصبی فرمان می‌دهد. وقتی به درستی امری ایمان داشته باشید، کاملاَ در حالت روحی خاصی فرو میروید که مقتضی آن ایمان است. اگر ایمان بدرستی بکار گرفته شود بزرگترین نیرویی است که منشاء خیروخوبی در زندگانی می‌شود. از سوی دیگر، همان طور که ایمان و اعتقادات صحیح می‌توانند نیروبخش باشند، عقایدی که فکر و عمل را محدود می سازند اثرات ویرانگر دارند. در طول........

 

این مقاله به صورت  ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 78  صفحه   آماده پرینت می باشد

چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد

مقالات را با ورژن  office2010  به بالا بازکنید .



خرید و دانلود پابلوکاسالز موسیقی دان بزرگ قرن بیستم


مقاله در مورد انیمیشن

مقاله در مورد انیمیشن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:22

 

  

 فهرست مطالب

 

با انیمیشن از چه زمانی آشنا شدید؟

فعالیت خود را چگونه آغاز کردید؟ انیمیشن از دیدگاه شما یعنی چه؟ به نظر شما شرایط لازم برای ورود به این حرفه چیست؟

را دنبال می کردید و اگردنبال می کردید همین مسیر را طی می کردید؟

آیا انیمیشن از زندگی شما جداست؟

بیشتر فعالیت های شما در چه زمینه ای بوده است؟ (ساخت انیمیشن، تدریس، مدیریت ،….)

سبک شما چیست؟ از میان تکنیک های انیمیشن با کدامیک ارتباط بیشتری برقرار می کند؟

از میان آثارتان کدامیک را دوست می دارید وتوانسته است تجربیات خوب را برای شما فراهم سازد؟

آینده را چگونه پیش بینی می کنید؟ 

 

 

با انیمیشن از چه زمانی آشنا شدید؟

بادیدن کارتون با انیمیشن آشنا شدیم. 10 سالم که بود صاحب تلویزیون شدیم و سال های 47-1346 اما تا قبل از آن با تلویزیون نزدیکان با کارتون های خارجی که از شبکه نفت برای خارجی های ساکن اهواز پخش می شد انیمیشن را می شناختم و با آن آشنا بودم.

من از طرفداران کیهان بچه ها به دلیل داشتن داستان هیا مصور خارجی بودم. در این جمله سه داستان مصور وجود داشت که آن ها را می بریدم، آرشیو وسپس از روی آن ها نقاشی می کردم.

زمینه ساز انیمیشن همین داستان های مصور و یا اصطلاحا کمک استیرلپ ها هستند.

به انیمیشن خیلی نزدیک می باشند. داستان را به صورت تصویرهای متوالی نقل می کنند و با تصویر سازی کتاب متفاوت اند.

در سن 13 سالگی شروع به کشیدن داستان مصور کردم وتنها سرگرمی من طراحی ونقاشی بود.یکی از سرگرمی های من این بود که روی ورقه های کالک نقاشی می کردم وداستان خود را روی آن ها منتقل می کردم و به وسیله آیینه ونور آفتاب و ذره بین روی دیوار می انداختم و به بچه ها و هم سن سالهایم نشان می دادم.

 

فعالیت خود را چگونه آغاز کردید؟

در واقع فعالیت من در زمینه انیمیشن از همان زمان آغاز شده بود. علاقه مندی من به فیلم نقاشی وطراحی بسیار زیاد بود.

اولین باری که به تنهایی به سینما رفتم در سن 10 سالگی بود که فیلمی فضایی بود.تصاویر این فیلم برای من بسیار جالب بود.من به فیلم هایی که می دیدم امتیاز می دادم و آن ها را رده بندی می کردم. اولین فیلم خود را در سن 16 سالگی با دوربین 8 میلی متر یکی از دوستانم که تک فریم نداشت و هنگامی که دکمه را فشار می دادم یک بار 10 فریم، یک بار 6 فریم و یک بار 5 فریم رد می شدساختم. من تصاویر خود را به جای افقی، به صورت عمودی طراحی کرده بودم که راه رفتن را نشان می داد که تصاویری از کاریکاتور خودم بود.

من در آن زمان از کتاب آقای پرستون بلی که توسط آقای دکتر زرین کلک ترجمه شده بود بسیار کمک گرفتم.

در سن 13 سالگی هنگامی که به تهران می آمدم به سینما میرفتم و داستان فیلم هایی را که می دیدم می نوشتم، دسته بندی و آرشیو می کردم. کتاب هایی که در مورد سینما چاپ می شد می خریدم. من به وسیله نقاشی کردن هویت پیدا کرده بودم طراحی برای من مانند چوب کبریتی بود که من از طوفان دریا نجات می داد و به ساحل می رساند.

انیمیشن از دیدگاه شما یعنی چه؟

انیمیشن یعنی لذت بردن، خلق فضا و یا دیدگاه درونی افراد است که دنیای آن ها قابل رویت می کند. مثل موسیقی و یا ادبیات که هر یک به شیوه خود بر روی افراد تاثیر گذار هستند.

 

 



خرید و دانلود مقاله در مورد انیمیشن


تحقیق در مورد موسیقی

 


فرمت فایل:word



تعداد صفحات:71

 

 

 

به نام خدا

 

قسمت اول: برائت استهلال: ( مقدمه )

    سپاس معبود یکتا را که امواج لطف و رحمتش عالم وجود را فراگرفته و محرمان وادی وصلش به نغمة‌ روح افزا جان عشاق را منور کرده و شورها در دل انداخته که قطارقطار، پروانة‌ سرمست از کوچه باغ هفت شهر عشق گذشته و به وادی وصلش نائل آمده.

موضوع پروژه حقیر در مورد موسیقی سنتی و مقامی کردی می باشد که اینجانب (من) نیز مطالبی چند در مورد موسیقی سنتی و مقامی کردی و قدمت وچگونگی به وجود آمدن حال و احساس آنها از چندین استاد موسیقی تحقیق و پرس وجو کردم و اطلاعاتی را به دست آوردم که پروژه خود را برطبق آن مطالب نوشتم.

 


قسمت دوم: عشق و هنر

    بزرگان و اندیشمندان جهان تعابیر گوناگون از هنر به دست آورده اند، شاید بررسی آن آراء از اصل وظیفة‌ این پروژه خارج است اما به طریق اختصار سخنی چند در این باب خالی از لطف نیست.

    هنر معجزه، عشق است. هر لحظه به شکلی و یا فرزند عشق است که هر دم به لباسی هنر زیباترین جلوة‌ محبت و تابش انواری از خورشید عالمتاب عشق است.

از آنجا که عشق آموختنی نیست وعلم آن در دفتر نمی گنجد زائیده اش یعنی هنر نیز کسبی و تقلیدی نیست و همچو علت اصلیش وطن خاکی نمی شناسد هنر تفسیر عشق است، نتیجة‌ نهایی و هدف اصلی از خلق یک پدیدة‌ هنری تعبیر و تفسیر، رمز و راز عشق نهفته در دل صاحب هنر است.

    هنر جلوه های گوناگون و بسیاری دارد که هر یک به نوعی تعبیر عشقند، گاهی پیام هنرمند به اهل راز از راه چشم قابل دریافت است، بدین منظور در قالب نقاشی یا صورتگری و پیکر تراشی، معماری، حجاری ، قلم زنی، خوشنویسی، تهذیب و غیره متجلی گردیده و در شمار هنرهای بصیری قرار می گیرد و گاهی این پیام سمعی است و درک آن از راه شنیدن مسیر است که دو تجلی عظیم آن، یکی شعر است و دیگری موسیقی که این دو برای رسانیدن پرندة معنی به آشیانة فهم دو بال پروازند که در این بخش حقیر به موسیقی آن اشاره می کنم.

قسمت سوم: موسیقی

    ابتدا سخنم را با اشعاری از مولانا شروع می کنم:


خشک سیم و خشک چوب و خشک پوست

               از کجــا مـی آیــد ایــن آوای دوست

پس  حکیــــمان  گفته اند  ایـن  لحن ها

               از دوار چـــرخ بگــرفتـــــیم مــــا

بانک گــردش های چرخ است اینکه خـلق

               می ســرایندش به تنبــور و به حلـق

ما   همـــه  اجــزای   آدم   بـوده ایـــم

               در بهشت ایـن لــحن ها بشنوده ایـم


 

موسیقی و پیدایش آن:

    واژة موسیقی یا موزیک که گاهی در ادبیات فارسی از آن « موسیقار» نیز یاد شده یک واژة‌‌ یونانی است تا اینکه امروز همة آنرا به رسمیت شناخته اند و در نوشته ها و گفتارها به کار می برند. اما از موسیقیدان در ادبیات دری به نام رامشگر  یا خنیاگر یاد شده. دربارة‌ پیدایش موسیقی نظرهای مختلف است، گروهی گویند همزمان با پیدایی سخن و آغاز زندگی بشری می دانند. گروهی آنرا به زمان حضرت موسی مربوط می کنند. برخی گویند هندوان از ققنوس آموخته اند، برخی گفته اند که فیثاغورث آنرا از شنیدن آوای پتک آهنگران دید و گروهی را از ستارة‌ زهره می دانند و غیره.

اما عارفان بر این نظرند که این علم برمی گردد به «حضرت آدم (ع)». پس فرمان الهی شرف نفاذ یافت که روح به جسد ابوالبشر آدم صفی الله نقل کرده متمکن شود. چون رحمت پروردگار دربارة ابوالبشر نامتناهی بود ندای عزت به جبرئیل(ع) رسید که به لطائف الحیل روح را به مسکن ابدی او راه نماید. روح الامین (جبرئیل) به فرمان رب العالمین به درون پیکر مطهر حضرت آدم درآمد و به آواز حزین و مقام راست کلمة‌ درآدرتن ادا فرمود. ندای جبرئیل موجب غذای روح گشته و روح در پیکر آدم وارد شده که سرمایة‌ فرح و شادمانی انسان کامل است. پس، از این است که هرگاه شخصی نغمه سرائی کند خواه از آلات نغمات و خواه دهنی، در جهت سیر معنوی، روح را به یاد اصل خویش می اندازد و چون این علم، علم جبرئیل است که او را روح الامین گویند که حکما علم روحش گویند و حکماء فلسفه صاحب این فن را عزیز و نیکو داشتند.

    از نظر قدما و عارفان موسیقی، در جهت اصلاح بشر و تقرب روح انسان می باشد پس هر مقامی از پیغمبری صلوات الله علیه پیدا شد به جهت حاجات به درگاه قاضی الحاجات. نزد حکماء و فیلسوفان موسیقی را فایدة عظیم است و در بسیار حالها این را به کار داشته اند، چنانک در محرابها استجابت دعا را. چنانکه که حضرت داوود علیه السلام در محراب بربط زدی و غناء خوش بر آن راست کردی و چنانک در بیمارستانها به سحرگاهان بزدندی تا بیماران را خواب گرفتگی و از دردها برآسودندی، چنانک در صومعه ها بنهادندی و چون   عامه به زیارت شوندی، خلوت گزیدگان معابد آن را بزدندی تا عامه به راه توبه درآمدندی و باز گفته اند که روح آدمی از علم قدس سرچشمه  گرفته و توسط طلسمی که بشر آن فقط بر حق تعالی مکشوف است با بدن خاکی پیوند یافته که از این پیوند حیات آدمی در این عالم تحقق پذیر است و در این زندان تن روح از طریق موسیقی بار دیگر یاد آور سرزمین اصلی خود می شود و حتی آن طلسم که روح را به تن پیوند می دهد از این راه شکسته می شود و برای لحظه ای چند هم که شده مرغ روح اجازه می یابد تا بالهای خود را آزاد سازد و به عالم معنوی و فضای ملکوتی به پرواز درآید.

موسیقی معنوی مانند موسیقی اصیل ایرانی از قویترین طرق بیداری انسان از خواب غفلت است و مرکبی مطمئن که می تواند انسان را از جهان پررنج و عالم مادی به اوج عالم معنی که هر گونه درد و رنج از یاد رفته برساند و شنونده ای که روحش مستمد صعود است به وصال حضرت دوست نایل سازد. البته اجرای این نوع موسیقی که نوازنده ( چه شخصیتی ) باشد بسیار جای بحث می باشدکه در این فصل نمی گنجد. فقط اشاره می کنم که از لذتهای دنیایی بریده و دارای باطنی پاک می باشد و تسلط کامل به هوای فکری و هوس خود داشته ومعنویات را به دنیا برتری داده و عابد و صالح می باشد.

 


قسمت چهارم: تأثیر گذاری موسیقی

حکیم ابونصر فارابی موسیقی را به سه گونه تقسیم کرده:

بعضی از آهنگها موجب می شود که روح انسان را به لذت خوشی رهنمود کند مانند مناجات نامه های عرفانی که در بخش های پیشین گفته شد.بعضی آهنگها انسان را به اندیشه فرو می برد، در این باب گویند خسرو پرویز اسب سیاه رنگی داشته به نام شبدیز که در وصف آن، آنچنان سخن گفته اند که در وصف رخش رستم. مجسمة‌ سنگی این اسب نامدار در طاق بستان کرمانشاه می باشد، گویند که خسرو پرویز گفته است که هر کس خبر مرگ شبدیز را برایم بیاورد در آن لحظه فرمان مرگش را خواهم داد، مرگ شبدیز پیش می آید و هیچکس جرأت گفتن این خبر را به خسرو نداشت تا اینکه امیران دربار به پیش باربد که موسیقیدان خسرو بود رفتند و به او گفتند و او آهنگی ساخت که خسرو وقتی آنرا شنید آنچنان در اندیشه و غم فرو رفت که خسرو گفت: باربد مگر شبدیز مرده است که اینطوری می نوازی، باربد گفت: خودت این خبر را گفتی، بله صحیح است.دستة سوم آهنگها در انسان عکس العملی به وجود می آورند و او را به حرکاتی مناسب با آهنگ وا می دارند که رودکی شاعر و موسیقی دان مشهور سامانیان بوده و چنگ نیز می نواخت. نصربن احمد سامانی که رودکی ملازم دربار او بود به منطقه ای که سفرکرد و به واسطة صفای آنجا دل از بخارا برکند. ملازمان سلطان که آرزوی دیدار وطن و دوستان و نزدیکان خود را داشتند اندیشه ای کردند و رودکی را که تقرب مخصوص به نصر داشت مأمور این کار نمودند رودکی نیز که خود طالب دیدار وطن بود قصیده ای ساخت و صبحگاهان به خدمت امیر شتافت و چنگ برگرفت و با آواز خوش آن قصیده بخواند که بیت اول آن چنین است:

بــوی جــوی مولـــیان آیـد همــــی   یــاد یــار مهـــربان آیــد همـــی

بطوری رودکی بیت بعدی را خواند که گویند امیر را بدون موزه وادار به پریدن روی اسب کرد و به وطن بازگشت.

 

 

 

 



خرید و دانلود تحقیق در مورد موسیقی


مقاله - موسیقی

مقاله - موسیقی

لینک دانلود "  MIMI file " پایین همین صفحه 

 

تعداد صفحات " 47 "

فرمت فایل : "  word   "

 

فهرست مطالب :

  موسیقی

تئوری موسیقی

 

نت

 

آهنگ و تأکید موسیقی

 

مدهای کلیسا و موسیقی در یونان باستان

 

چندتن از بزرگان موسیقی کلاسیک

 

برامس

 

بتهوون

 

ریمسکی‌کورساکوف

 

شوبرت

 

وردی

 

باخ

 

موتسارت

 

اصطلاحات و مفاهیم مهم موسیقی

 

آژیر

 

ارکستراسیون (Orchestration)

 

سازهای انتقالی

 

بافت موسیقایی (Musical Texture)

 

پاساژ (Passage)

 

تم(Theme) (یا سوژه (Subject, Sujet))

 

تمپو (Tempo)

 

دیاپازون (Diapason)

 

ریتم (Rhythm)

 

سازبندی(Orchestration)

 

فرم(Form)

 

مترونوم (Metronome)

 

ملودی (Melodie-Melody)

نامگذاری الفبایی نت‌ها در اکتاوهای مختلف روشهای سه‌گانه 

 

بخشی از  فایل  :

موسیقی

موسیقی هند بیان احساسات بوسیله صداهاست.

مهمترین عوامل تشکیل‌دهندة موسیقی صدا و وزن هستند.

صدا نتیجة « حرکت ارتعاشی»است که بوسیلة گوش احساس می‌شود.

صداهایی که دارای ارتعاشات نامنظم باشد صداهای غیرموسیقی و آنهایی که پریودیک هستند و ارتعاشات منظم دارند صداهای موسیقی نامیده می‌شوند.

تئوری موسیقی:

علمی که از قواعد‌ و اصطاحات موسیقی گفتگو می‌کند تئوری موسیقی نامیده می‌شود.

نت:

صداهای موسیقی بوسیلة نت نوشته و اجرا می‌شوند.

آهنگ و تأکید موسیقی:

موسیقی در صورتی قابل درک است که به هر حال دارای تأکید باشد ممکن نیست که آهنگی دارای تأکید نباشد ولی به صورت « آهنگ» درک می‌شود.

صوتهای یک آهنگ ساده معمولاً به صوتهای تاکید دار و بی‌تأکید تقسیم می‌شوند و غالباً دارای دوره‌های منظم هستند برای درک مطلب باید از یکی دو مثال کمک گرفت: « تیک‌تاگ» ساعت هرگاه با اندکی دقت به آن گوش فرادهیم یک دورة دو ضربه‌ای را مرتباً تکرار می‌کند: 1- تیک 2- تاک؛ 1- تیک2- تاک و … همانطوریکه یک معمار یا بنا برای ساختمن خانه از آجر ، سنگ، آهن، چوب، و غیره استفاده می‌کند همچنان که یک شاعر در ساختن شعر خویش واژه‌ها را بکار می‌گیرد همان‌گونه که یکمجسمه‌ساز از گچ،برنز.گل چوب، جز اینها استفاده می‌کند؛ آهنگساز نیز در ساختن موسیقی صداه و عوامل صوتی را بکار می‌بندد. صدا( صوت) پدیده‌ای که انسان آن را به یاری دستگاه شنوایی خویش درک می‌ک درنتیجه ارتعاش یک جسم تولید می‌شود و در محیط مادی مانند هوا یا آب به صورت موج انتشار می‌یابد و به گوش ما می‌رسد و ما در دستگاه شنوایی‌مان آنرا با فعل و انفعالاتی فیزیولوژیک درک می‌کنیم.



خرید و دانلود مقاله - موسیقی