بخشی از متن اصلی :
در دیده دیده، دیده ای بنهادم
وان را به جمال او جلا می دادم
ناگه بر سر کوی کمال افتادم
از دیده و دیدنی کنون آزادم
جوانمردا! شعر را چون آینه دان. آخر دانی که آینه را صورتی نیست در خود، اما هر که در او نگه کند، صورت خود تواند دید. همچنین دان که شعر را در خود هیچ معنی نیست، اما هر کس از او آن ترانه دیدن که نقد روزگار او بود در کمال کار اوست. و اگر گویی شعر را معنی آن است که قائلش خودست و دیگران معنایی دیگر وضع می کند از خود،
(عین القضات، به نقل از مایل هروی (1374) ص 209)
حال که بحث فی طبا در تئاتر شاعرانه را مطرح کردیم ضرورت بحث معنانیه در ارتباط با مخاطب در برخورد با تئاتر شاعرانه بیشتر می آید که بحث بسیار جالبی است زیرا به عدم قطعیت معنایی واحد دو تئاتر شاعرانه می انجامد.
از نظر شلگل
«نگاه شاعرانه به چیزها، آنها را بیرون ادراک حسی و تغین های بخردانه قرار می دهد. نگاه شاعرانه تأویلی مداوم است و بخشیدن منش ناممکن به هر چند.»
(شلگل، به نقل از احمدی (1375) ص 293)
«تأویل» دادن معناست – نه «تبیین» (در بیشتر موارد، تأویلی تازه جایگزین تأویل پیشین که دیگر قابل درک نیست می شود، تأویلی که اکنون تنها یک نشانه است). واقعیت هایی که وجود ندارند، همه چیز در سیلان و گذر است، گریزپا، مبهم و درک ناشدنی، آنچه به نسبت دیرپاتر است – این ها عقاید ما هستند.
این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word در اختیار شما قرار میگیرد
تعداد صفحات : 127