لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 14
فهرست مطالب:
مقدمه
اقسام افعال انسا نهااخلاق عملى و الگوهاى آن
امام صادق (ع)
موسى و خضر
نامه یک معلم اخلاق
اخلاقهاى عملى در کربلا
نتیجه
منبع :
مقدمه
علم اخلاق مجموعه اصولى معیارى و سنجشى است که شایسته است رفتار انسانها مطابق آنها صورت گیرد و به عبارت دیگر: اصول اخلاقى راه رفتار پسندیده و هدفها و انگیزهها را توضیح و ترسیم مىنماید (1) . از اینرو علم اخلاق و به دو بخش اصلى و بنیانى تقسیم مىگردد و هرکدام از آن دو آثار و ویژگیهائى دارد که آن دیگرى فاقد آن است.
بخش اول: این که انسانها از نظر اخلاقى چه تکالیفى دارند و چه وظائفى خواه مادى یا معنوى، اجتماعى یا فردى و خا نوادگى و غیر آن در رابطه با سایر انسانها عهدهدار است و باید انجام دهند و چه چیزهائى را نباید انجام دهند؟
بخش دوم: این که این تکالیف و وظائف را براى چه مقصودى باید انجام دهد یا ندهد؟ و هدف و غایت این وظائف و تکالیف چیست؟
بخش اول در اصطلاح علماء علم اخلاق، اخلاق عملى و بخش دوم را اخلاق نظرى و یا فلسفه اخلاق مىنامند. پس فلسفه اخلاق عین علم اخلاق نیست گرچه با آن در رابطه نزدیکى قرار دارد زیرا علم اخلاق عام بوده، شامل هر دو بخش مىگردد پس نسبتبین آن دو نسبت میان عام و خاص است و فلسفه اخلاق یک بخشى از آن محسوب مىگردد. و به عبارت دقیقتر مىتوان گفت نسبت فلسفه اخلاق (یعنى اخلاق نظرى) و اخلاق عملى نسبت میان مبادى و غایت محسوب مىگردد از اینرو لازم است قبل از هر چیز از اخلاق نظرى بحث نمود زیرا باید ابتداء غایت را شناخت سپس راههاى وصول به آن را مورد بررسى قرار داد (2) . فلسفه اخلاق از جهت ردهبندى علوم، داخل در فلسفه نظرى مىباشد و فلسفه نظرى عبارت است از برداشت کلى از جهان و رابطه ذهن با خارج و داراى پنج جزء است:
پس هر حکم و اثر و یا ویژگى که فلسفه (به عنوان پدر) دارد در اجزاء آن (به عنوان فرزند) از جمله علم اخلاق و در نتیجه فلسفه اخلاق نیز جارى و سارى است.
اقسام افعال انسا نهابه طور کلى ما مىدانیم که افعال انسانها به یک نسق نیست، افعال انسانها سهگونهاند:
1 - افعال اخلاقى.
2 - افعال طبیعى.
3 - افعال عادى.
نمونههاى عملى و توضیح این سه قسم و موارد آن براى همه ما تا حدودى روشن و واضح است و نیاز به تفصیل زیاد ندارد.
آرى بیان آثار و ویژگى هر یک از اقسام سهگانه بالا و بیان فرق بین آنها نیاز به توضیح دارد به این ترتیب که عمل اخلاقى قابل ستایش و تحسین هستند برخلاف عمل عادى بشرى. پس انسانها براى اعمال اخلاقى، ارزش قائل بوده و افعال اخلاقى مثل احسان به مستمندان و محبتبه غیر و غیر اینها از افعال اخلاقى در وجدان بشرى ارزشمند از نوع ارزشمندى یک کارگر در برابر کارش مثلا نیست زیرا این ارزش، ارزش مادى و سبب استحقاق مبلغى پول یا کالا در مقابل کار کارگر مثلا نیست و ارزش کار اخلاقى فوق این ارزشها بوده، با پول و کالاى مادى قابل مقایسه نمىباشد مثل شهادت در راه خدا و نقد جان باختن براى احیاء دین محمدىصلى الله علیه وآله از قبیل ارزش مادى نیست، بلکه ارزش معنوى دارد.
حال این سؤال اساسى و منطقى در اینجا مطرح مىگردد که پس توجیه این ارزشها چگونه است؟ یعنى با چه فلسفه و یا با چه مکتبى و معیارى (انسانى، دینى یا عقلى و وجدانى) مىتوانیم این ارزشها را توجیه کنیم؟
قبل از این که پاسخ این سؤال را بررسى کنیم، ناچار باید نمونهها و مثالهائى براى اثبات اخلاقى بودن برخى از افعال و کارهاى انسانها را در اینجا ذکر نمائیم.
الف - عفو و گذشت در انسانها یکى ازاعمال و افعال قابل ستایش و تحسین مىباشد یعنى انسانى فرض کنیم که به گردن دیگرى حقى دارد مثلا او را آزرده باشد و یا طلبى از او داشته باشد در این هنگام او مىتواند از حق خود نگذرد و مىتواند از حق خود بگذرد و او را عفو نماید.
و لذا در دین اسلام و قوانین آن مىبینیم که عفو را یکى از صفات حمیده و پسندیده انسانها در رابطه با دیگران به حساب آورده است چنانکه از رسول خداصلى الله علیه وآله چنین نقل شده است: