چکیده مقاله:
حسابداری در صدد گزارش وضعیت مالی و عملکرد اقتصادی اشخاص اعم از حقیقی و حقوقی است، زمانی که پارامتر انسان در گزارش وضعیت مالی و نتیجه عملیات مد نظر قرار نگیرد، ارزشهای انسانی نیز جایی در حسابداری ندارد. به نظر میرسد به منظور حصول اهداف ذیل باید حسابداری منابع انسانی جنبههای کمی و عملی پیدا کند:
1- ثبت ارزش اقتصادی انسان در گزارشهای مالی
2- احتساب سرمایهگذاری یک سازمان در منابع انسانی خود
3- افزایش کارآیی مدیریت منابع انسانی و ایجاد امکاناتی برای ارزشیابی خطمشیهای پرسنلی نظیر برنامههای آموزشی و توجیهی
4- ارزیابی منابع انسانی یک سازمان از نظر حفظ شدن، تحلیل رفتن و یا توسعه یافتن .
5- شناسایی سود غیر عملیاتی و بهرهوری ایجاد شده ناشی از سرمایهگذاری در منابع انسانی.
6- محاسبه میزان ارزشی که منابع انسانی در سایر منابع مالی و فیزیکی یک سازمان ایجاد میکند.
با توجه به نیاز مدیریت به اطـــلاعات برای تصمیمگیری، حسابداری منابع انسانی (HUMAN RESOURCE ACCOUNTING) اطــــلاعاتی فــــراهم میآورد که مدیران هر چه بهتر و مفیدتر بتوانند از منابع انسانی تحت اختیارشان استفاده کنند.
یکی از هدفهای عمدهی حسابداری منابع انسانی، گسترش کاربرد روشهای معتبر و درخور اطمینان برای اندازهگیری ارزش منابع انسانی (کارکنان) در سازمان است. برای تعمیم روشهای اندازهگیری ارزش منابع انسانی باید ارزش خدمات کارکنان و عواملی را که روی این ارزش اثر می گذارند، مشخص کنیم.
ارزش در علم اقتصاد دارای دو معنی متفاوت به شرح زیر است:
الف) قابل استفاده بودن یک منبع
ب) قدرت خرید آن منبع
تمام نظریههای ارزش در اقتصاد مبتنی بر این فرضیه است که منبع بتواند در آینده مطلوب باشد و خدمات ایجاد کند. لادویک وان اقتصاددان معروف در این مورد گفته است «کسی که میخواهد یک نظریه مقدماتی ارزش و قیمت را بنا کند باید در درجه اول به مطلوب بودن آن فکر کند. » بهطور مشابه ایروینگ فیشر چنین میگوید:
«ثروت فعلی، ارزش تنزیل شدهی ارزش سرمایهای درآمدهای آینده است، اگر چیزی در آینده بازدهی مورد انتظار را نداشته باشد، ارزشی نخواهد داشت.»
بنابراین ارزش یک دارایی، ارزش بازدهی مورد انتظار آن در آینده است.
تاریخچه حسابداری منابع انسانی:
حسابداری منابع انسانی مولود نیازهای عصر خود، رشد و گسترش دانش بشری و نیز نیازهای اطلاعاتی استفادهکنندگان اطلاعات حسابداری است. تحقیقات در این زمینه از سال 1960 آغاز شده و همگام با مکتب «مدیریت انسانی» گسترش یافته است، این مکتب انسان را به عنوان یکی از منابع با ارزش هر سازمان مورد توجه خاص قرار میدهد و معتقد به رفتاری شایسته و در خور این ارزشهاست.
تعیین نقطه شروع حسابداری منابع انسانی به عنوان یک موضوع تحقیقی یا مطالعاتی مشکل است. در سال 1976 مجله حسابداری، فهرست سازمانها و جوامع مربوط به این مبحث را که یازده مورد از آنها مربوط به پایان نامههای منتشر نشده دوره دکتری بود و نیز اولین مرجع را که اساس کار دابلین [1] و لاتکا [2] در سال 1930 بود، منتشر کرد.
سالهای 1971 تا 1976 را میتوان دورهی توجه هر چه بیشتر به حسابداری منابع انسانی دانست. اما از 1976 تا 1980 توجه به حسابداری منابع انسانی از طرف محافل علمی و تجاری کاهش یافت. در سال 1970 بسیاری از نویسندگان علاقهمند بودند تا به عنوان پیشکسوتان حسابداری منابع انسانی و ارایهکنندگان اندیشههای جدید مطرح شوند. این اندیشهها به طور متداول به حسابداری دارایی های انسانی اشاره میکرد اما بیانیههای کوتاه آن دربارهی کارکنان در بلندمدت موجب تعمیم اهمیت منابع انسانی شد.
واژهی حسابداری داراییهای انسانی را میتوان در ادبیات دههی 1960 تحت عنوان مدیریت کارکنان در پوشش جدید خود یا مدیریت منابع انسانی بازیافت که برای تحکیم ادعای اهمیت محوری در مدیریت کوشش میکند. شاید یک علاقهمندی واقعی در برخی از مدیران اجرایی برای سنجش ارزش منابع انسانی برحسب واحد پول، موجب پدیداری دوبارهی حسابداری منابع انسانی در عصر حاضر شده باشد، تا مدیران ارشد را آماده نمایند که کارکنان را به عنوان ارزشمندترین داراییها، مورد توجه قرار دهند.
فلم هولتز [3] پنج مرحله را در توسعهی حسابداری منابع انسانی ذکر میکند:
¨ مرحله اول سالهای 1966-1960: در این دوره مفهوم حسابداری منابع انسانی استنتاجی از نظریهی اقتصادی «سرمایه انسانی» و متأثر از مکتب «منابع انسانی نوین » و روانشناسی سازمانهای متمرکز و تاثیر نقش رهبری در سازمان بود.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 15 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
زندگی ... تنها نعمت الهی است که فقط یک بار برای همیشه به ما ارزانی میشود. «تنها یک بار و بدون تکرار «سعی کنیم با دانش و تجربههای کسب شده زیبا، شاد و خوشبخت زندگی کنیم.
در مسیر موفقیتهای معنوی آموختهام، آنهایی که راههای رفتن و راههای نرفتن را به من نشان دادند، توانایی و مهربانی آنها مشعل روشنی را در برابرم نگرداشت و به ما اشاره کرد که در پرتو آن راهم را دنبال کنم. آنهایی که به من نشان دادند چگونه زندگی کنم و چگونه زندگی نکنم.... به همة آنها از صمیم قلب میگویم: «برکت بر شما و سپاس از شما «چون من از طریق آموختههای شما چه بد و چه نیک و از راه فداکاری و ایثار شما به موفقیتهای معنوی بزرگ دست یافتهام.
و این ناقابل تقدیم به معلمان و روشنفکران راه زندگیم؛ به پدرم و به مادرم، و آنهایی که همیشه بر یاد دارند: «دانستن، عمیقترین نوع عشق است، دانش دربارة خود را به کسی هدیه کردن... » و در پایان:
تقدیم به استاد گرامی:جناب آقای مهندس میر فردوس که راهنماییهای بیدریغشان همچون مشعلی روشنگر راهم بود.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: معرفی سیستم
1-1- مقدمه 2
2-2- اهداف 3
1-3- معرفی سیستم عامل مورد استفاده 3
1-4- معرفی نرم افزار بانک اطلاعاتی 4
1-5- معرفی زبان برنامهنویسی مورد استفاده 4
فصل دوم: بررسی کل سیستم و مفاهیم:
2-1-تعریف کلی از سیستم کتابخانه 6
2-2- تحلیل سیستم مکانیزه 6
2-3- طراحی بانک اطلاعاتی 7
2-4-مزایای بانک اطلاعاتی 7
2-5-داده 8
2-6-اطلاع 8
2-7-موجودیت 9
2-8-صفت خاصه 9
عنوان صفحه
2-9-روابط موجود بین موجودیتها 9
2-10-میدان 10
2-11-عنوان 10
2-12-بدنه 11
2-13-افرونگی جداول 11
2-14-خواص رابطه 12
2-15-کلید منتخب 13
2-16-کلید اصلی 13
2-17-کلید فرعی 13
2-18-کلید خارجی 13
فصل سوم: تحلیل سیستم کتابخانه
3-1-اطلاعات اولیه 16
2-3-موجودیتهای اصلی 17
فصل چهارم : ایجاد بانک و ارتباطها
4-1-تحلیل موجودیت کتاب 20
4-2-تحلیل موجودیت پایان نامه 22
عنوان صفحه
4-3-تحلیل موجودیت نشریه 22
4-4- تحلیل موجودیت اعضای کتابخانه 23
4-5- تحلیل موجودیت کارکنان 25
4-6- تحلیل موجودیت امانت کتاب 25
4-7- تحلیل موجودیت امانت پایان نامه 25
4-8-تحلیل موجودیت رزرو 26
4-9-تحلیل موجودیت درخواست کتاب 27
4-10-تحلیل موجودیت جریمه 28
4-11- طراحی و ایجاد جداول 28
فصل پنجم: طراحی (UI) User interface
5-1-فرم اولیه 31
5-2-ماژول Main 31
5-3-mainfram 32
5-4-search frm 33
5-5-insifo form 35
5-6-reportfrm 38
عنوان صفحه
5-7-service frm 41
5-8-طراحی نمودارها 42
فصل ششم:ضمایم
6-1-ضمیمه 1: نتیجهگیری و پیشنهادات 46
6-2-ضمیمه 2: مراجع 48
6-3-ضمیمه 3: کد برنامه 49
فصل اول:
معرفی سیستم
1-1- مقدمه:
اطلاعات گوهر قرنی است که در آن زندگی می کنیم. از دیرباز اطلاعات نقش مهمی در زندگی بشری ایفا می نموده است. طوری که انسانهای نخستین دانستههای خود را بر دیواره غارها ترسیم می نمودند. کتیبههای سنگی که در اکتشافات باستان شناسان یافت می شوند و بسیاری از شیوههایی که گذشتگان در جمع آوری و نگهداری دانستههایشان به کار می برند، گواه بر اهمیت این موضوع دارد. اکنون که ما به این اطلاعات بازمانده از پیشینیان مراجعه می کنیم، مطالب بسیاری پیرامون زندگی پیشینیان فرا می گیریم.
با توجه به نقش اطلاعات در گذشته و حال آنچه در قرن کنونی حائز اهمیت است حجم اطلاعات نگهداری شده و سرعت انتقال میباشد. در عصر الکترونیک بسیاری از فعالیتهای انسان زیر سلطه کامپیوترها و ارتباطات از راه دور قرار میگیرد. آثار تکنولوژی کامپیوتری هم اکنون در زندگی جوامع بشر مشهود است. بهره گیری از کامپیوتر و ارتباطات از راه دور، سرانجام ارتباط الکترونیکی را جایگزین بهره برداری از چاپ بر کاغذ میکند. در فرآیندهای اطلاعاتی نقش کتابخانه فراهم آوری و سازماندهی و نظارت بر منابع و تدارک انواع خدمات بر اساس مآخذ است. در واقع کتابخانه میانجی دنیای اطلاعات و جامعه است. به دلیل پیشرفت روز افزون علم و تکنولوژی و منسوخ شدن روشهای قدیمی و حجم کاری بالا، میتوانیم سیستم کتابخانه را از یک سیستم دستی و وقت گیر به یک سیستم کامپیوتری با سرعت بالا تبدیل کنیم. این کار موجب افزایش سرعت و راحتی کار در ارائه خدمات به افراد میگردد. موضوعهای مهم دراین جا سرعت و سادگی و کارآیی بالاست.
2-1- اهداف:
پیشرفت و توسعه سریع تکنولوژی ارتباطات و به ویژه علوم رایانه، بشر را به اجتناب از فعالیتهای اداری و روشهای قدیمی و به استفاده از روشهای نوین در انجام هر یک از آن فعالیتها مصمم می کند. از مزایای روشهای نوین، سرعت در تسهیل در انجام فعالیتها و نیز قابلیت اطمینان بالای آنها میباشد. هدف اصلی، ایجاد سیستمهایی کارا، قدرتمند و سرویس دهنده برای کاربران آن میباشد. صرفه جویی در هزینه، نیروی انسانی و زمان از جمله اهداف این سیستمهای رایانه ای مکانیزه میباشد. در پایان نامه حاضر، با مدد گرفتن از این روشهای جدید و استفاده از زبان برنامه نویسی Visual basic6 چنین عملی صورت گرفته است.
1-3-معرفی سیستم عامل مورد استفاده:
برای طراحی این سیستم کتابخانه، از سیستم عامل Microsoft windows 2000, xp استفاده شده است.
1-4- معرفی نرم افزار بانک اطلاعاتی:
بانک اطلاعاتی استفاده شده در این سیستم در Access 2000 طراحی شده است و بانک اطلاعاتی ما شامل 13 جدول میباشد.
1-5- معرفی زبان برنامه نویسی مورد استفاده:
زبان برنامه نویسی مورد استفاده Visual bascic6 (ویژوال بیسیک6) میباشد و از روش ado بهره جسته ایم. با این روش می توانیم مدیریت کاملی بر بانک اطلاعاتی داشته باشیم. این زبان بسیار ساده بوده و از واژهها و عبارات متداول انگلیسی، در بیشتر قسمتهای خود بهره گرفته است.
نکته: برای استفاده از روش ado در Vb باید کنترل Microsoft active data control 6.0 را به جعبه ابزار Vb اضافه کنیم. اولین قدم در عملیاتی کردن یک کنترل ado تعیین منبع داده آن است، برای تعیین منبع داده ado دو راه وجود دارد:
1- ست کردن خاصیت Connection string
2- استفاده از کد نویسی برای تعیین منبع داده
فصل دوم:
بررسی کل سیستم و مفاهیم
2-1- تعریف کلی از کتابخانه دستی:
سیستم کتابخانه (دستی) شامل: 1- عضویت افراد در کتابخانه 2- استفاده از امکانات که شامل امانت دادن کتاب، امانت دادن پایان نامه است، در ضمن تمام کتابها و پایان نامههای امانت رفته به همراه کد ثبت کتاب و کد عضویت در دفتر امانت ثبت میشود. 3- ارایه مجلات روز، یکی دیگر از امکانات میباشد که قابل استفاده فقط در سالن میباشد و عمل ثبت در دفتری به نام (فقط در سالن) ثبت میشود. 4- امکان بعدی رزور کتابهای امانت رفته که در پوشههای مخصوص خود نوشته میشود. 5- امکان بعدی درخواست خرید کتابهایی که در کتابخانه موجود نیست. 6- پرداخت جریمه در صورتی که دیر کرد داشته باشد. 7- در ضمن در تمام کتابخانهها کتابهای مرجعی وجود دارد که قابل استفاده فقط در سالن کتابخانه میباشد که آنها نیز در دفتر (فقط در سالن) ثبت میشود.
2-2- تحلیل سیستم مکانیزه:
برای سیستم مکانیزه ای که می خواهیم طراحی کنیم از Visual basic6, Access2000 استفاده می کنیم.
این سیستم شامل امکانات زیر میباشد:
1) امانت دادن کتاب و پایان نامه
2) ارائه مجلات روز و کتابهای مرجع در سالن
3) امکان جستجو روی تمام موجودیتها
4) وارد کردن اطلاعات جدید در مورد اعضا، ناشران و موضوعات
5) امکان گزارش گیری از متاخرین امانت کتاب و پایان نامه و جریمههای دریافتی
6) استفاده از یک سری وسایل جانبی (Excel, Word, …)
2-3- طراحی بانک اطلاعاتی:
قبل از هر گونه تصمیم گیری پیرامون نوشتن برنامه درAccess ابتدا باید سیستم مورد نظر را بررسی و تحلیل کنیم. در یک تعریف ساده از بانک اطلاعاتی باید بگوییم که بانک اطلاعاتی محیطی است که اطلاعات را در خود نگهداری می کند تا بتواند اعمالی نظیر اضافه نمودن، درج، بازیابی، حذف و پردازش را بر روی اطلاعات انجام دهد. مثل بانک اطلاعاتی db1 که در این سیستم در Access 2000 طراحی شده است. گویی یک بانک اطلاعاتی شامل قفسهها و فایل الکترونیکی میباشد که جایگزین پوشهها و قفسههای بایگانی شده است.
2-4-مزایای بانک اطلاعاتی:
یک بانک اطلاعاتی شامل مزایای زیر میباشد:
1) کاهش هزینهها 2) اجتناب از ناسازگاری در دادهها 3) اشتراک در دادهها 4) امکان استاندارد سازی (این استاندارد سازی بانکها را به ابزاری مناسب برای مبادله دادهها تبدیل میکند) 5) امکان ایجاد امنیت و محرمانگی در دادهها
2-5- داده (DATA):
آنچه در محیط بانک اطلاعاتی ذخیره می گردد و نمایشی از واقعیات، دانستهها، کاراکترها، و کمیتها که میتواند به صورت خام یا پردازش شده توسط انسان یا ماشین در محیط نگهداری شود، داده میباشد. دادهها که به تنهایی دارای معانی و مفاهیم و نتایج خاصی نمیباشند، میتوانند نمایشی از کاراکترها، اعداد، ارقام و ... را شامل شوند.
2-6- اطلاع (Information):
محصولی از داده است که توسط انسان به واسطه معانی که به داده منتسب شده و هم چنین قراردادهای معینی در به نمایش درآوردن دادهها جهت بیان مفاهیم به کار میرود.
اطلاع بر خلاف داده دارای قدرت برقراری ارتباط میباشد چرا که دارای مفاهیم است و در ذهن به خوبی نقش میبندد. و در محیط بانک اطلاعاتی آنچه برای یک کاربر شناخته شده است اطلاع میباشد نه داده.
2-7- موجودیت (Entity):
اشیا، موجودات، پدیدهها و هر آنچه را که اطلاعی بتوان از آن جمع آوری و ثبت کرد، میتواند یک موجودیت باشد. به عنوان مثال خود ما دارای یک سری مشخصات هستیم پس میتوانیم به عنوان یک موجودیت ظاهر شویم، چرا که این مجموعه خصوصیات و مشخصات ما را تعریف و از دیگر موجودات و اشیا متمایز میکند. مثلاً در این سیستم موجودیتهای ما شامل: کتاب، پایان نامه، اعضا کارکنان، امانت کتاب، امانت پایان نامه، رزرو کتاب، درخواست خرید کتاب، و جریمه میباشد.
2-8- صفت خاصه:
هر موجودیت دارای مجموعه ای از صفات خاصه میباشد، این صفات خاصه، خصوصیات و ویژگیهای تفکیک کننده یک موجودیت از موجودیت دیگر میباشد. مثلاً در مورد کتاب، صفات خاصه آن عبارتند از: کد کتاب، نام کتاب، کد موضوع، کد ناشر، تاریخ ثبت، مکان استفاده میباشد و یا خدمات خاصه جدول کارکنان شامل کد کارمند، نام، شهرت، شماره پرسنلی میباشد.
2-9-روابط موجود بین موجودیتها:
در هر بانک یا سیستم موجود که قسمت بررسی قرار می گیرد قطعاً موجودیتهایی وجود دارد و این موجودیتها نیز به نحوی با هم در ارتباط هستند چرا که اگر جز این بود در مجموعه جای نمی گرفتند. این ارتباطها خود بیان گر بخشی از خصوصیات موجودیتهای مرتبط میباشد. روابط بین موجودیتها می تواند چندین نوع باشد. به طور مثال در یک انبار یک قطعه خود میتواند از قطعاتی دیگر تشکیل شده باشد. انواع روابط بین موجودیتها عبارتند از:
1) رابطه 11 2) رابطه n1 3) رابطه 1n 4)رابطه mn
در این سیستم به طور مثال بین جداول honesty book, book یک رابطه، یک به چند وجود دارد یعنی یک کتاب چند بار امانت داده میشود. ولی در هر بار امانت، یک کتاب امانت داده میشود و یا بین دو جدول object, book یک رابطه چند به یک وجود دارد یعنی یک کتاب یک موضوع دارد ولی یک موضوع را چند کتاب میتواند داشته باشند.
2-10- میدان (Domain):
به مجموعه مقادیر که به هر صفت خاصه دارای دامنه یا مقداری است و در تمام مدت زمان که صفت خاصه وجود دارد نمیتواند مقداری جز، مقداری میدان تعریف شده به آن نسبت داد. مثال: میدان فیلد موضوع در جدول objected است.
2-11- عنوان:
یک مجموعه ثابت از صفات خاصه میباشد به گونه ای که هر صفت خاصه متناظر با میدانش باشد. به این معنی که به ازای هر Ai از صفت خاصه Di میدان متناظر با آن صفت باشد مثل جدول Librariens:
Librarians (Code, Fname, L name, Charge, No)
2-12- بدنه:
شامل مجموعه ای از تاپلها (Tuple) میباشد. اما تاپل، خود مجموعه ای از مقدارهای Vi است و این Vi مقدار صفت خاصه Ai و از میدان Di گرفته شده است. از دید کاربر در بانک رابطه ای این ساختار داده ای، مجموعه ای از عنوان، بدنه، تاپلها، صفات خاصه و میدان جدول خوانده میشود.
تاپل:
ردیف نام شهرت سال تولد
1
2
2-13-افرونگی جداول:
یک بانک اطلاعاتی مجموعه ای از دادههای ثبت شده پیرامون موجودیتهای مربوط و واقع در آن بانک اطلاعاتی است در بانکها در پی این هستیم که دادههایی با حداقل افزونگی و تحت کنترل و قابل اشتراک و همزمان بین یک یا چندین کاربر و ... را داشته باشیم. همه این امکانات تنها با یک مدیریت مناسب امکان پذیر میباشد، که این مدیریتها را بخش مدیریت هر بانک اطلاعاتی (DBMS) پاسخگو میباشد. این مدیر در بطن خود سه سطح یا دید دارد که شامل: 1) سطح بیرونی 2) دید درونی 3) دید ادراکی میباشد. هر بانک از یک ساختار داده ای باید بهره جوید. ساختارهایی از قبیل ساختار رابطه ای، سلسله مراتبی، شبکه ای و ... که ما دراین جا از ساختار رابطه ای که یکی از رایج ترین ساختارها میباشد استفاده می کنیم. در این ساختار موجودیت به صورت جدول نمایش داده میشود و رابطه بین جداول نیز خود در قالب یک جدول مطرح میگردد.
2-14- خواص رابطه:
رابطه دارای خصوصیاتی نیز میباشد از جمله عدم تکرار تاپل در رابطه، چرا که رابطه طبق تعریف یک مجموعه است و مجموعهها عضو تکراری نمی پذیرند. تاپلها هم در رابطه نظم ندارند. صفات خاصه نیز نظم ندارند، خصوصیت دیگر این که مقادیر صفت خاصه تجربه ناپذیرند. به عنوان مثال در جدول بالا صفت خاصه تاریخ تجربه پذیر است چرا که تاریخ میتواند به سال، ماه و روز تجزیه گردد. به طوری که هر یک از آنها میتواند به عنوان یک صفت خاصه قرار گیرد و برای آن میدان تعریف گردد هر رابطه ای که دارای چنین خصوصیاتی باشد یک رابطه نرمال شده (Nor Malized) است. هر رابطه ای که دارای خصوصیات عدم تکرار تاپل در رابطه، عدم نظم تاپلها در رابطه، عدم نظم صفات خاصه در رابطه، و عدم تجزیه پذیری صفت خاصه باشد. یک رابطه نرمال شده خواهد بود. در نرمال سازی باید از تکرار دادهها یا همان افزونگی جلوگیری به عمل آورد که دراین حالت بانک در بهینه ترین حالت ممکن قرار می گیرد.
2-15-کلید منتخب (Candidate key) :
به مجموعه ای از صفات خاصه گویند که دارای دو خصیصه است اول منحصر به فرد بودن یا یکتایی مقدار تاپلها در هر لحظه ازحیات رابطه و دیگری حداقل بودن اجزا.
2-16-کلید اصلی (Primary key):
کلیدی است از بین کلیدهایی که توسط طراح، با توجه به اهمیت آن نسبت به سایر کلیدهای کاندید و هم چنین کوتاهتر بودن طول آن از نظر رشته بر حسب بایت، انتخاب میشود.
مثال: در جدول Member کلید اصلی، کد عضو می باشد.
2-17-کلید فرعی (Alternate key):
هر کلید کاندیدی به غیر از کلید اصلی کلید فرعی خواهد بود مثال: شماره شناسنامه در جدول Member
2-18-کلید خارجی (Foreign key):
صفت خاصه که در رابطه ای کلید اصلی باشد و همان صفت با تکرار در رابطه ای دیگر، مرتبط با آن، در حکم کلید خارجی خواهد بود.
مثال: کد ناشر در جدول Book یک کلید خارجی است در حالی که در جدول Objectid یک کلید اصلی است.
فصل سوم:
تحلیل سیستم کتابخانه
در این قسمت به تحلیل سیستم کتابخانه می پردازیم:
3-1- اطلاعات اولیه:
در نگاه ابتدایی بدون هر گونه پرس و جویی آنچه که نظر ما را به خود جلب کرده است وجود قفسههای مجزای کتاب، نشریه و پایان نامهها است، که میتواند به عنوان یک موجودیت مشابه اما مستقل از هم عمل کند، نیازهای اولیه عبارتند از:
1- نگهداری و نمایش اطلاعات کتابهای موجود در کتابخانه
2- نگهداری و نمایش پایان نامههای موجود در کتابخانه
3- نگهداری و نمایش نشریههای ارسالی و موجود در کتابخانه
4-نگهداری و نمایش افراد عضو شده در کتابخانه
5- وارد کردن مشخصات کتابهای امانت رفته
6- وارد کردن مشخصات پایان نامههای امانت رفته
7-وارد کردن مشخصات اعضا امانت برنده کتاب
8- وارد کردن مشخصات اعضا امانت برنده پایان نامه
9- دسترسی به اطلاعات کتابها و پایان نامههای امانت رفته
10- رزرو کتابهای امانت رفته
11- جستجو برای یافتن کتابها و پایان نامهها و نشریهها
12- درخواست خرید کتب جدید
3-2- موجودیتهای اصلی:
به سادگی میتوانیم از میان این نیازهای اولیه دادههایی را به تفکیک جدا کنیم که از این دادهها نیز خواهیم توانست به موجودیتهای اصلی سیستم پی ببریم. این موجودیتها عبارتند از:
1- موجودیت کتاب.
2- موجودیت پایان نامه
3-موجودیت نشریه
4- موجودیت مشخصات اعضا
5- موجودیت امانت
6- موجودیت رزرو
7- موجودیت خرید کتب
در بررسی دقیق تر در هر یک از این موجودیتها به زیر مجموعه ای از صفات خاصه موجود در آنها دست یافتیم. این صفات که بیشتر در بانک از آنها به عنوان فیلد یاد خواهیم کرد شامل موارد زیر میباشد:
الف) کتاب: 1) نام کتاب یا عنوان 2) موضوع کتاب 3) ناشر کتاب 4) نوع دریافت کتاب 5) تاریخ ثبت کتاب در کتابخانه 6) محل استفاده کتاب یا قابلیت امانت رفتن
ب) نشریه: 1) نام یا عنوان نشریه 2) موضوع نشریه 3) سری انتشار4) مکان استفاده 5) شماره مسلسل 6)تاریخ چاپ 7) تاریخ شروع اشتراک 8) تاریخ پایان اشتراک 9) توضیحات
ج) مشخصات اعضا: 1) نام 2) شهرت 3) تاریخ تولید 4) نام پدر 5) شماره شناسنامه 6) شماره شناسایی 7) آدرس منزل 8) آدرس محل کار 9) تلفن منزل 10) تلفن محل کار 11) تلفن ضروری 12) نوع عضویت 13)تاریخ شروع عضویت 14) تاریخ پایان عضویت.
د) امانت: 1) کتاب یا پایان نامه امانت رفته 2) عضو امانت برنده 3) تاریخ امانت دادن 4) تاریخ بازگشت از امانت 5) تاریخ تمدید امانت 6) بازگشت
ح)رزرو: 1) کتاب یا پایان نامه درخواست رزرو 2) عضو سفارش دهنده رزرو 3) نام 4) موضوع 5) اولویت درخواست 6) رزرو
خ) خرید کتب جدید 1) فرد در خواست کننده 2) کتاب 3) تاریخ درخواست
فصل چهارم:
ایجاد بانک و ارتباطها
در این فصل برای ایجاد بانک هر موجودیت را در قالب یک جدول بیان می داریم. این جدول که یکی از خصوصیات ساختاری در بانکهای رابطه ای میباشند بیشتر خود را به صورت Table در نرم افزار Access نمایان خواهند یافت.
4-1- تحلیل موجودیت کتاب:
اولین موجودیتی که مورد تحلیل واقع میشود موجودیت کتاب است که دارای صفات خاصه زیر میباشد و هر یک نیز دارای میدانی است که آن را نیز تعریف خواهیم کرد:
صفت میدان صفت خاصه توضیحات
کد کتاب Number Code
نام/عنوان Text tittle
موضوع Text
ناشر Text
تاریخ ثبت Date Date
مکان استفاده Boolean Useplace
توضیحات Memo description
(جدول 4-1)
در جدول بالا صفت خاصه موضوع، در زمان مقدار دهی یا به عبارتی ورود اطلاعات میتواند شامل مقادیر تکراری گردد، به صورتی که شما کتب زیادی را در بخشی از قفسههای کتابخانه خواهید یافت که دارای یک موضوع و یا زمینه میباشند. برای جلوگیری از این مسئله اقدام به ایجاد یک بانک کوچک یا عنوان موضوع می کنیم تا از تکرار اطلاعات در زمان درج و بازیابی آسان و حذف سریع اطلاعات بهره جوییم. این باعث خواهد شد تا بانک ما، به صورت زیر تغییر یابد. اما قبل از ایجاد به یکی دیگر از صفات خاصه نیز توجه کنید. صفت خاصه ناشر نیز دارای خصوصیات و توضیحی مشابه صفت خاصه موضوع میباشد.
صفت میدان صفت خاصه توضیحات
کد کتاب Number
نام/عنوان Text
کد موضوع number
کد ناشر Number
تاریخ ثبت Date
مکان استفاده Boolean
توضیحات Memo
(جدول 4-2)
صفت میدان صفت خاصه توضیحات
کد موضوع Number Objectid
موضوع Text Object
(جدول 4-3)
صفت میدان صفت خاصه توضیحات
کد ناشر Number Publisherid
ناشر Text Publisher
(جدول 4-3)
4-2-تحلیل موجودیت پایان نامه:
موجودیت دیگری که مورد تحلیل قرار می دهیم بانک پایان نامه میباشد. در این بانک صفت خاصه موضوع تکرار شده است که با توجه به دلایل آورده شده در بانک کتاب، برای این صفت خاصه نیز از همان بانک کوچک موضوعها استفاده می کنیم. حال در ذیل پایان نامه را نمایش می دهیم:
صفت خاصه میدان صفت خاصه توضیحات
کد پایان نامه Number Code
نام/عنوان Text Title
کد موضوع Number Objectid
نویسندگان Text Author
تاریخ گرد آوری Date Date
توضیحات Memo Description
4-3- تحلیل موجودیت نشریه:
نشریه موجودیت دیگری است که در سیستم کتابخانه به چشم میخورد، ما با ایجاد یک جدول به عنوان بانک نشریه قادر خواهیم بود تا تمام صفات خاصیه منتسب به نشریه را در آن وارد کنیم و به سادگی اطلاعات را در آن درج، حذف و بروز رسانی کنیم. اما نکته ریز و مهم در این است که مجموعه مجلات همگی دارای یک سری مشخصات تکراری میباشند از جمله: عنوان نشریه، ناشر، سری انتشار، سر دبیر، چاپ خانه، امتیاز، قطع یا اندازه، نشانی و ...
البته برخی از این مشخصات مورد نیاز نمیباشند که از آن صرف نظر می کنیم و در صورت نیاز همه را در یک فیلد با نوع Memo می توانیم قید کنیم. اما موضوع اصلی این است که یک جدول با عنوان معرفی مجلات داشته باشیم، در حقیقت ما به تعداد مجلاتی که کتابخانه مشترک میباشد تاپل یا رکورد خواهیم داشت و اطلاعات تکراری ما، همراه با هر شماره از مجله در بانک ذخیره نمیگردد، این امر موجب میشود تا مسئله افزونگی در بانک کاهش یابد.
در زیر دو جدول به نامهای معرف مجله و شماره مجله طراحی شده است:
صفت میدان صفت خاصه توضیحات
کد نشریه Number Code
نام/عنوان Text Title
سری انتشار Text Sery
توضیحات Memo description
تاریخ شروع اشتراک Date Date 1
تاریخ پایان اشتراک Date Date 2
صفت میدان صفت خاصه توضیحات
کد ثبت Number
کد نشریه Number
تاریخ انتشار Date
شماره مسلسل Text
(جدول 4-5)
4-4- تحلیل موجودیت اعضای کتابخانه:
تا به حال سه موجودیت کتاب، پایان نامه و نشریه را بررسی کردیم و موجودیت چهارم، موجودیت اعضای کتابخانه است که در این موجودیت، صفات خاصه موجود مشخصات فردی اعضا میباشد که در جدول زیر قابل مشاهده است:
صفت میدان صفت خاصه توضیحات
کد عضو Number Member code
نام Text Frame
شهرت Text L name
تاریخ تولد Date Birthday
نام پدر Text Father
شماره شناسنامه Text No 1
آدرس محل کار Memo Officeadd
تلفن منزل Text Homtel
تلفن محل کار Text Officetel
تلفن ضروری Text Emergencytel
شماره عضویت Date Date 1
پایان عضویت Date Date 2
نوع عضویت Text دانشجو، هیئت علمی، و ...
(جدول 4-6)
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 54 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
چکیده:
این تحقیق به بررسی ارزیابی رابطه محافظه کاری در حسابداری و هزینه سرمایه در شرکتهای پذیرفته شده در بورس می پردازد . محافظه کاری بر مبنای دو معیار عدم تقارن زمانی سودکه معیار سود و زیانی و ارزش بازار به ارزش دفتری سهام که معیار ترازنامه ای است مورد اندازه گیری قرار می گیرد . لذا در این تحقیق رابطه هزینه سرمایه با محافظه کاری بر مبنای این دو معیار سنجیده می شود .
با استفاده از اطلاعات صورتهای مالی و قیمت های سهام 86 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1380 تا 1387 و با بهره گیری از روش تجزیه و تحلیل رگرسیون خطی چند متغیره، به کمک نرم افزار SPSS ، نتایج تحقیق نشان داد که بین هزینه سرمایه بر اساس پرتفوی شرکت ها و محافظه کاری بر مبنای عدم تقارن زمانی سود رابطه منفی وجود دارد . همچنین نتایج این تحقیق نشان داد بین هزینه سرمایه و محافظه کاری بر مبنای نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام رابطه مثبت معنی داری وجود دارد .
علت واکنش متفاوت هزینه سرمایه نسبت به دو معیار محافظه کاری ناشی از تفاوت در ساختار این دو معیار است . چرا که معیار عدم تقارن زمانی سود یک معیار سود و زیانی است در حالیکه نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری یک معیار ترازنامه ای است .
مقدمه:
تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین محافظه کاری در حسابداری و هزینه سرمایه در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد.
در واقع در این تحقیق، محافظه کاری با استفاده از دو معیار عدم تقارن زمانی سود که به بررسی تفاوت بین واکنش به هنگام سود نسبت به اخبار خوب و بد از دیدگاه سود و زیانی و همچنین معیار نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام که معیاری ترازنامه ای و حاصل تقسیم ارزش بازار به ارزش دفتری سهام می باشد، در قلمرو زمانی بین سالهای 1380تا 1387 در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، مورد آزمون قرار می دهد.همچنین آنکه در تحقیق حاضر به دنبال پاسخگویی به سئوال اصلی تحقیق که "آیا بین محافظه کاری در حسابداری و هزینه سرمایه رابطه ای وجود دارد؟ " هستیم.
تحقیق حاضر از شاخه تحقیقات شبه تجربی و از نوع پس رویدادی است که بر اساس اطلاعات واقعی بازار سهام و صورتهای مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده و همچنین برای جمع آوری اطلاعات و داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است.
در این تحقیق برای آزمون فرضیه های تحقیق که عبارتند از:
فرضیه اول: رابطه بین هزینه سرمایه و محافظه کاری بر مبنای معیار عدم تقارن زمانی سود منفی است.
فرضیه دوم: رابطه بین هزینه سرمایه و محافظه کاری بر مبنای معیار ارزش بازار به ارزش دفتری سهام منفی است.
از مدل رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شده است.
فصل اول
کلیات تحقیق
1-1. مقدمه :
سرمایه گذاران به عنوان اصلی ترین تأمین کنندگان منابع شرکتها خواهان اطلاعات کامل و درست از شرکت ها هستند، در بازارهای کارای سرمایه چنین فرض می شود که کلیه اطلاعات موجود به سرعت بوسیله افراد جذب شده و اثرات آن در قیمت اوراق بهادار منعکس می شود. یعنی قضاوت افراد و تصمیم های آنان در قیمت های اوراق بهادار تجسم می یابد. اطلاعات حسابداری در صورتهای مالی متجلی می گردد، سرمایه گذاران همیشه به طور ثابت و یکنواخت از اطلاعات حسابداری استفاده می کنند بدون آنکه این اطلاعات را از نظر تغییرات انجام شده در روشهای حسابداری تعدیل کنند ویا به نحوه محاسبه آن توجهی داشته باشند(هندریکسون،1982،ص 15 ) .
از جمله مهمترین اطلاعات حسابداری، صورت سود و زیان است، سرمایه گذاران بیشترین توجه خود را به سود خالص به عنوان آخرین قلم اطلاعاتی صورت سود و زیان معطوف می کنند. سود به عنوان نتیجه نهایی فرآیند حسابداری که این قدر مورد توجه و تأکید استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری است، تحت تأثیر رویه های حسابداری که مدیریت انتخاب کرده محاسبه می گردد. امکان انتخاب رویه های حسابداری به مدیریت فرصت می دهد تا در مورد زمان شناخت و اندازه گیری هزینه ها و درآمدها تصمیم گیری کند. مدیریت انگیزه دارد با به کار گیری رویه های غیر محافظه کارانه حسابداری، رشد سود شرکت را ثبات بخشد. این امر باعث افزایش انتظار سهامداران از شرکت در سنوات آتی می گردد (واتز، 2003، ص301-287) .
برای اینکه سود گزارش شده بتواند در ارزیابی عملکرد و توان سود آوری یک شرکت به استفاده کنندگان کمک کند و سرمایه گذاران با اتکا به اطلاعات سود، بازده مورد انتظار خود را برآورد کنند، ارائه اطلاعات باید به نحوی باشد که ارزیابی عملکرد گذشته را ممکن کند و در سنجش توان سودآوری و پیش بینی توان سود آوری مؤثر باشد، بنابراین علاوه بر اینکه رقم سود گزارش شده برای سرمایه گذاران مهم است و بر تصمیم های آنها موثر است، ویژگیهای کیفی سود نیز به عنوان یکی از ابعاد اطلاعات سود مورد توجه خاص سرمایه گذاران است (فرانسیس و همکاران،2002 ،ص967) .
توجه به این نکته از سوی مدیران شرکتها بسیار مهم است که ریسک اطلاعات گزارش شده بر بازده مورد انتظار سرمایه گذاران مؤثر است. وجود اطلاعات محرمانه مدیران و عدم دقت در اطلاعات گزارش شده باعث افزایش ریسک اطلاعات خواهد شد(همان منبع،ص967)2.
بازده مورد انتظار تحت تأثیر ریسک اطلاعات قرار دارد . ریسک اطلاعاتی بستگی به میزان اطلاعات محرمانه و عدم دقت اطلاعات عمومی ارائه شده دارد . هر چه میزان اطلاعات محرمانه ارائه شده بیشتر و دقت اطلاعات ارائه شده کمتر باشد، بازده مورد انتظار سهامداران بیشتر خواهد بود (همان منبع،ص1010)3.
در این فصل ابتدا مقدمه ای در رابطه با محافظه کاری ارایه شده وسپس به ارایه و توضیح در خصوص اهمیت و ضرورت تحقیق پرداخته شده است. در ادامه فرضیه های تحقیق و قلمرو تحقیق مشخص و پس از آن واژه ها و اصطلاحات تحقیق توضیح داده می شود.
محافظه کاری به عنوان یکی از اصول محدود کننده حسابداری، سالهاست که مورداستفاده حسابداران قرار دارد و علیرغم انتقادهای فراوان بر آن، همواره جایگاه خود را در میان سایر اصول حسابداری حفظ نموده است. اصل محافظه کاری موجب می شود تا از میان روشهای مختلف، روشی انتخاب و اعمال گردد که حداقل اثر فزاینده را بر سود خالص و جمع داراییهای شرکت داشته باشد. به عبارت دیگر بر اساس این اصل، شرکت نباید از روشهایی استفاده کند که درآمدها و داراییهای خود را بیش از واقع و هزینه ها و بدهی های خود را کمتر از واقع نمایش دهد (واتز a،b2003 )4.
2-1. بیان مسئله
محافظه کاری در حسابداری به معنای تفاوت در خط مشیءهای انتخابی و مورد قبول اخبار خوب و بد است، منظور از اخبار خوب بازده مثبت سهام یا رویدادهایی است که منجر به افزایش سود می شوند، ومنظور از اخبار بد بازده صفر یا منفی سهام است که منجر به کاهش سود می شوند، که بدین ترتیب محافظه کاری را رویه کاهش سود و کمتر نشان دادن داراییها در پاسخ به اخباربد ودرمقابل عدم افزایش سود و بیشتر نشان دادن داراییها در مقابل اخبار خوب تعریف نموده اند(باسو،1997،ص50)5.
تهیه صورت های مالی محافظه کارانه بر قابلیت اتکاء اطلاعات حسابداری می افزاید، محافظه کاری توانایی سود حسابداری برای انعکاس سود اقتصادی (بازده مثبت سهام )و زیان اقتصادی (بازده منفی سهام ) رانشان می دهد. تأکید محافظه کاری بر تمایز قائل شدن بین بازده مثبت و منفی سهام (سود و زیان اقتصادی )است(همان منبع،ص51)1 .
انتظار می رود اطلاعات با کیفیت بالاتر اثر مطلوبی بر انتظارات سرمایه گذاران از بازده مورد انتظار (هزینه سرمایه ) داشته باشد. هزینه سرمایه یکی از متغیرهای موثر در مدل های تصمیم گیری است و به عنوان بازده مورد انتظار سهامداران تعریف می شود. به عبارت دیگر هزینه سرمایه به حداقل نرخ بازدهی که شرکت باید بدست آورد تا بازده مورد نظر سرمایه گذاران در شرکت تأمین شود گفته می شود. در واقع اگر نرخ بازده سرمایه گذاری یک شرکت از هزینه سرمایه اش بیشتر باشد ثروت سهامداران افزایش خواهد یافت. بنابراین در صورتی که شرکت ها هزینه سرمایه پایین تری را تجربه کنند، می توانند پروژه های سرمایه گذاری بیشتری را بپذیرند. از آنجا که محافظه کاری از جمله عوامل موثر بر کیفیت اطلاعات حسابداری است، لذا می توان نتیجه گرفت که با افزایش میزان محافظه کاری هزینه سرمایه کاهش می یابد.
طی سالهای اخیر محققان زیادی به ارائه معیارهایی برای اندازه گیری محافظه کاری اقدام نمودند که در تحقیق حاضر از مدل باسو که از جنبه سود و زیانی و همچنین مدل نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری که مدلی ترازنامه ای است، استفاده خواهد شد.
باسو2(1997) محافظه کاری را به عنوان تمایل حسابداران جهت نیاز به درجه بالاتری از تایید پذیری برای شناسایی اخبار خوب در سود نسبت به اخبار بد تعریف کرد. باسو در واقع از دیدگاه صورت سود و زیان به تعریف محافظه کاری پرداخت و از رفتار نامتقارن سود، نسبت به اخبار خوب و بد به عنوان محافظه کاری یاد نمود. او با استفاده از این تعریف به دنبال معیاری برای سنجش محافظه کاری بود و به منظور عملیاتی کردن و فرموله نمودن معیار مربوطه، بازده های مثبت و منفی سهام را جانشینی برای اخبار خوب و بد تعریف خود در نظر گرفت. بدین ترتیب این تعریف از محافظه کاری، رابطه سود – بازده را در نظر می گرفت .
طی سال های بعد از 1997 میلادی و به دنبال استفاده گسترده از معیار باسو در تحقیقات حسابداری برای سنجش محافظه کاری، محققان بر آن شدند که به بررسی بیشتری در مورد این معیار بپردازند.
آن ها طی بررسی رابطه بین این معیار و سایر معیارهای محافظه کاری به ویژه با نسبت ارزش دفتری به یافته های جدیدی رسیدند ونسبت ارزش بازار به ارزش دفتری را به عنوان معیاری برای سنجش محافظه کاری بیان نمودند (کردستانی و امیر بیگی، 1386)2.
این معیار با دیدگاه ترازنامه ای به ارزیابی محافظه کاری می پردازد . نتایج تحقیقات این محققان بیانگر رابطه منفی بین آن ها بود، از این رو با توجه به سابقه معیار ارزش دفتری و سطح پذیرش عمومی این معیار از سوی محققان، منجر به زیر سوال رفتن اعتبار معیار باسو شد (همان منبع،ص48)3.
بنابراین در این تحقیق به دنبال پاسخ گویی به سئوالات زیر خواهیم بود :
آیا بین محافظه کاری در حسابداری و هزینه سرمایه رابطه ای وجود دارد ؟
البته از آنجا که محافظه کاری با دو معیار عدم تقارن زمانی سود4 و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سنجیده می شود، سئوال فوق را می توان در قالب دو سئوال زیر بیان نمود :
سئوال اول : آیا بین هزینه سرمایه و محافظه کاری بر مبنای معیار عدم تقارن زمانی سود رابطه منفی وجود دارد ؟
سئوال دوم : آیا بین هزینه سرمایه و محافظه کاری بر مبنای معیار ارزش بازار به ارزش دفتری رابطه منفی وجود دارد ؟
3-1. اهمیت و ضرورت تحقیق
محافظه کاری یکی از ویژگیهای گزارشگری مالی است که در قالب یک اصل محدود کننده در چارچوب اصول و مفاهیم حسابداری، ایفاگر نقش مهمی در محدود کردن رفتارهای خوش بینانه مدیران در جایگاه تهیه کنندگان اطلاعات از یک سو و برآوردی از حداقل عایدات سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان در جایگاه مهمترین استفاده کنندگان، از سویی دیگر است .
تحقیقاتی که درباره محافظه کاری انجام گرفته، مؤید اهمیت نقش این میثاق حسابداری در زمینه های مختلفی از قبیل بر طرف کردن مسائل برخواسته از نمایندگی، بی اثر ساختن مسائل ناشی از عدم تقارن اطلاعاتی بین استفاده کنندگان آگاه و ناآگاه، احقاق حقوق ذینفعان عمده، تأثیر مثبت بر کاهش هزینه های استقراض و هزینه های سرمایه و افزایش اهرم های مالی، نقش بازدارندگی در قبال وقوع رسوایی های مالی و همچنین نقش انکار ناپذیر آن در مبحث راهبری شرکتی و ... است (لارا و همکاران، 2007،ص87) .
محافظه کاری در حسابداری به عنوان تفاوت در تایید پذیری لازم برای شناخت سود و زیان تعریف شده است. منشاء محافظه کاری عدم اطمینان نسبت به آینده است. محافظه کاری در حسابداری باعث منفعت برای سرمایه گذاران می گردد چرا که باعث کاهش مشکلات بنگاه در ارتباط با تصمیمات سرمایه گذاری مدیریت،کنترل فرصت طلبی مدیران در ارتباط با خودشان و سایر اشخاص، افزایش کارایی قراردادها، تسهیل نظارت بر مدیران و کاهش هزینه های دعاوی حقوقی می گردد. این مزایای محافظه کاری باعث کنترل تاثیرات منفی ناشی از این واقعیت که برخی اشخاص دارای اطلاعات نامتقارن، درشرکت هستند می گردد (همان منبع،ص92)2.
محافظه کاری حسابداری به این منظور پیش بینی می شود تا باعث کاهش توازن نرخ بازده شرکت به وسیله بهبود عدم تقارن اطلاعاتی بین اشخاص مختلف شرکت گردند.
از آنجا که کیفیت بالای اطلاعات حسابداری باعث کاهش هزینه سرمایه بنگاه می گردد، سئوالی که مطرح می شود این است که: «آیا محافظه کاری نیز می تواند به عنوان یکی از ویژگیهای مطلوب اطلاعات حسابداری باعث کاهش هزینه سرمایه گردد؟»
در صورتی که رابطه منفی بین محافظه کاری و هزینه سرمایه تایید شود مدیران برای اجتناب از تحمل هزینه سرمایه بالاتر به روشهای اندازه گیری محافظه کارانه تری روی می آورند (همان منبع، ص99)3.
4-1. اهداف تحقیق
توجه به اینکه در استانداردهای حسابداری ایران از محافظه کاری با لفظ احتیاط به عنوان یکی از ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری نام برده شده است، در این تحقیق سعی خواهد شد تا با توجه به دو معیار محافظه کاری یعنی معیارعدم تقارن زمانی سود و معیار نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری، رابطه آن را با هزینه سرمایه به عنوان حداقل نرخ بازده مورد انتظار سهامداران بررسی نماییم، از جمله اهداف این تحقیق بررسی نحوه تصمیم گیری سرمایه گذاران در مواجه با گزارشهای مالی است که در سطوح مختلف از محافظه کاری استفاده می نمایند(هلمن،2007)4.
5-1.فرضیه های تحقیق
به منظور پاسخ گویی به سئوال های اصلی تحقیق و در پی آن بررسی رابطه بین معیار های محافظه کاری و هزینه سرمایه دو فرضیه تحقیق به شرح زیر بیان می شود :
فرضیه اول :
رابطه بین هزینه سرمایه و محافظه کاری بر مبنای معیار عدم تقارن زمانی سود منفی است .
فرضیه دوم:
رابطه بین هزینه سرمایه و محافظه کاری بر مبنای معیار نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری منفی است .
6-1.روش تحقیق
تحقیق حاضر از شاخه تحقیقات شبه تجربی واز نوع پس رویدادی است که بر اساس اطلاعات واقعی بازار سهام و صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار انجام خواهد گرفت. اطلاعات اساسی این تحقیق، قیمت بازار سهام و اطلاعات مربوط به صورت های مالی شرکتها است. از این رو به دلیل سهولت در دسترسی، شفافیت در ارائه و قابلیت اتکای بالا در محتوای اطلاعات و همچنین به واسطه مقبولیت عمومی از سوی استفاده کنندگان حرفه ای این عرصه از قبیل سرمایه گذاران و تحلیلگران مالی مجرب و تحکیم قوانین نظارتی بر عملکرد شرکتها، از اطلاعات شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بهره گرفته و به همین منظور برای جمع آوری داده های مربوطه، از بانک اطلاعاتی نرم افزار ره آورد نوین استفاده خواهد شد .
برای آزمون فرضیه های تحقیق، مدل رگرسیون خطی چند متغیره ای به کار گرفته خواهد شد که در آن سود به قیمت سهام به عنوان متغیر وابسته و بازده سهام شرکت ها، هزینه سرمایه و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام متغیرهای مستقل خواهند بود. به منظور آزمون معنی دار بودن مدل رگرسیون از آماره F و برای آزمون معنی داری ضرایب مدل رگرسیون از آماره t استفاده خواهد شد.
همچنین معنی داری ضریب همبستگی مدل رگرسیون نیز توسط آماره t مورد آزمون قرار خواهد گرفت.
7-1.مدل های مورد استفاده برای آزمون فرضیه های تحقیق
مدل آزمون فرضیه های این تحقیق ،مشابه مدل رگرسیون خطی چند متغیره تحقیق ( لارا و همکاران،2007،ص87)1 است که در فصل سوم به طور کامل تشریح خواهد شد، در اینجا نیز مدل های مورد نظر جهت استفاده در تحقیق به اختصار بیان می شود:
مدل فرضیه اول:
(1)
مدل فرضیه دوم:
(2)
مؤلفه های مدل تحقیق به شرح زیر بیان می گردد :
: سود هر سهم شرکت قبل از اقلام غیرمترقبه و عملیات متوقف شده در سال t، تقسیم بر قیمت سهام شرکت در ابتدای سال.
: متغیر مجازی که در مورد اخبار بد (نرخ بازده منفی یا صفر)عدد 1 و در مورد اخبار خوب (نرخ بازده سهام مثبت )عدد صفر می باشد.
: بازده 12 ماه سهام شرکت که به بعد از مجمع سالt-1 تا قبل از مجمع سال t ختم می شود.
: پاسخ سودها نسبت به اخبار بد در مقابل پاسخ نسبت به اخبار خوب را اندازه گیری می نماید.
بر اساس برآورد مدل فرضیه اصلی سطح محافظه کاری بر اساس ضریب بازده های منفی بر ضریب بازده های مثبت در نظر گرفته شده و به شرح زیر محاسبه می شود :
همچنین به منظور اندازه گیری هزینه سرمایه از مدل گوردن که به شرح زیر می باشد، استفاده خواهد شد:
که در آن:
: هزینه سرمایه سهام عادی
: قیمت سهام در ابتدای سال
: سود نقدی پرداخت شده برای هر سهم پس از کسر افزایش سرمایه از محل آورده نقدی یا مطالبات حال شده سهامداران می باشد
:g نرخ رشدسود تقسیمی که معادل میانگین هندسی نرخ رشد سود تقسیمی است
MTB: عبارت است از حاصل تقسیم ارزش بازار سهام به ارزش دفتری سهام.
LEV: اهرم مالی است که از حاصل تقسیم بدهی ها به دارایی ها حاصل می گردد.
سایر مولفه ها نیز حاصل ضرب هر یک از آنها به تنهایی و یا چند مولفه در یکدیگر است.
8-1 .قلمرو تحقیق
1-8-1. قلمرومکانی:
در این تحقیق جامعه آماری شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد .
2-8-1. قلمرو زمانی:
تمامی نمونه های جامعه آماری شامل شرکتهای پذیرفته شده در بورس بین سالهای 1380 تا 1387 می باشد.
3-8-1. قلمرو موضوعی:
در این تحقیق سعی خواهد شد از تئوری های حاکم بر محافظه کاری و هزینه سرمایه، رابطه بین هزینه سرمایه و محافظه کاری استفاده گردد .
9-1. تعریف واژه ها و اصطلاحات تحقیق
عدم تقارن زمانی سود:
معیاری برای سنجش محافظه کاری در گزارشگری مالی می باشد وعبارت است از تفاوت بین واکنش به هنگام سود نسبت به اخبار خوب و بد. بر اساس این معیار، رفتار نامتقارن سود در واکنش به اخبار خوب و بد موجب می شود تا واکنش سود نسبت به اخبار بد به هنگام تر از واکنش سود نسبت به اخبار خوب باشد. عدم تقارن زمانی سود معیاری با دیدگاه سود و زیانی است (کردستانی و امیر بیگی،1387،ص65)1 .
نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام2:
معیاری برای سنجش محافظه کاری است و عبارت است ازحاصل تقسیم ارزش بازار سهام به ارزش دفتری سهام. مخرج این نسبت ارزش دفتری سهام حاصل تقسیم جمع حقوق صاحبان سهام ترازنامه بر تعداد سهام عادی شرکت است. نسبت ارزش دفتری سهام معیاری با دیدگاه ترازنامه ای است (همان منبع،ص65)3.
اخبار خوب : منظور از اخبار خوب، بازده مثبت سهام است که در مدل تحقیق استفاده می شود.
اخبار بد : منظور از اخبار بد، بازده منفی سهام است که در مدل تحقیق استفاده می شود .
بازده سهام : بازده سهام حاصل از خرید و نگهداری برابر است با تغییرات قیمت سهام و مزایای نقدی، سود سهمی و حق تقدم سهام تقسیم بر قیمت سهام در ابتدای دوره(همان منبع،ص65)4.
هزینه سرمایه سهام عادی : هزینه سرمایه را به عنوان کمینه نرخ بازدهی تعریف می کنند که با کسب آن ارزش واحد اقتصادی ثابت می ماند (سلیمی،1386)5.
10-1. ساختار تحقیق
در این فصل کلیات تحقیق شامل بیان مسئله، اهمیت و ضرورت تحقیق، اهداف تحقیق، فرضیه ها و روش تحقیق، قلمرو تحقیق و تعریف واژه ها و اصطلاحات کلیدی تحقیق مورد بحث قرار گرفت .
در فصل دوم ابتدا به مباحث نظری تحقیق پرداخته و معیارهای شناخت محافظه کاری و هزینه سرمایه بیان خواهد شد. در ادامه نیز خلاصه ای ازپیشینه تحقیقات انجام شده در زمینه رابطه محافظه کاری و هزینه سرمایه ارائه خواهد شد .
در فصل سوم، روش تحقیق و جمع آوری داده ها، شامل مدل و متغیرهای مدل تحقیق، نحوه آزمون فرضیه ها، جامعه آماری و نمونه تحقیق معرفی می گردد.
فصل چهارم اختصاص دارد به تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه های آماری تحقیق و سرانجام در فصل پنجم، تحلیل نتایج حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق به همراه پیشنهادات تحقیق بیان خواهد شد .
فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق
بخش اول : مبانی نظری
1-2 . مقدمه
محافظه کاری یکی از مفاهیم اساسی حسابداری است که همواره در ارائه اطلاعات مالی مورد توجه تهیه کنندگان قرار می گیرد. در ادبیات حسابداری دو ویژگی مهم محافظه کاری مورد بررسی قرار گرفته است : نخست، وجود جانبداری در ارائه کمتر از واقع ارزش دفتری سهام نسبت به ارزش بازار آن که توسط فلتهام و اوهلسون (1995) مطرح شده است . دوم، تمایل به تسریع بخشیدن در شناسایی زیان ها و به تعویق انداختن شناسایی سودها که توسط باسو عنوان شده است. باسو محافظه کاری را به عنوان «تمایل حسابداران جهت نیاز به یک درجه بالاتری از تایید پذیری برای شناسایی اخبار خوب در سود نسبت به اخبار بد تعریف می کند» ( باسو، 1997، ص7 )3.
از آنجا که بازده¬های سالانه سهام در بردارنده اخبار به دست آمده در طول سال هستند این تعریف از محافظه¬کاری رابطه سود ـ بازده را تحت تاثیر قرار می¬دهد. باسو با استفاده از رگرسیون بین سود و بازده سالانه نشان می¬دهد که واکنش سود نسبت به بازده های منفی( اخبار بد) بیشتر و به هنگام¬تر از واکنش سود نسبت به بازدههای مثبت ( اخبار خوب) است. باسو این واکنش متفاوت سود نسبت به اخبار خوب و بد را « عدم تقارن زمانی سود4» نامید و آن را به عنوان معیاری از محافظه کاری معرفی نمود (رویچوداری و واتز، 2006 ، ص3)5.
به عبارت دیگر عدم تقارن زمانی سود مبین این است که سود به بازده های منفی زودتر و بیشتر از بازده¬های مثبت ( اخبار خوب) واکنش نشان می¬دهد. از این رو، با استفاده از معیار باسو هر چه عدم¬تقارن زمانی سود یعنی تفاوت واکنش سود نسبت به اخبار خوب و بد بیشتر باشد محافظه¬کاری در گزارشگری مالی بیشتر است.
تقریبا همه استفاده کنندگان برون سازمانی در تلاشند به کمک اطلاعات مالی گزارش شده، سود را برای چند دوره مالی پیش بینی کنند. بنابراین سرمایه گذاران با استفاده از اطلاعات مالی شرکتها بازده مورد انتظار خود را برآورد می کنند .از سوی دیگر، مفهوم هزینه سرمایه بر این فرض مبتنی است که هدف یک شرکت عبارت است از به حداکثر رسانیدن ثروت سهامداران .لذا با توجه به این مفاهیم هزینه سرمایه عبارت است از حداقل نرخ بازدهی که شرکت باید به دست آورد تا بازده مورد نظر سرمایه گذاران در شرکت تعیین شود. محافظه کاری حسابداری باعث منفعت رسانیدن به سرمایه گذاران می گردد چرا که باعث تعدیل مشکلات بنگاه در ارتباط با تصمیم گیریهای سرمایه گذاری مدیران، افزایش کارایی قراردادها، سهولت نظارت بر مدیران و کاهش دعوی حقوقی می گردد. این مزایای محافظه کاری باعث کاهش اثرات منفی ناشی از نتایج این واقعیت می شود که اشخاص وابسته به شرکت دارای عدم تقارن اطلاعاتی هستند .محافظه کاری علائم هشدار سریع برای سهامداران فراهم می نماید چرا که باعث انتقال سریع اخبار بد می گردد . در این تحقیق رابطه بین محافظه کاری حسابداری به عنوان یکی از ویژگیهای اطلاعات مالی و هزینه سرمایه بررسی شده است لذا این رابطه از طریق دو معیار محافظه کاری شامل معیار عدم تقارن زمانی سود و معیار ارزش بازار به ارزش دفتری مورد آزمون قرار گرفته ،انتظار می رود شرکتهایی که گزارشهای مالی محافظه کارانه تری دارند هزینه سرمایه کمتری را متحمل شوند .
هدف اصلی در فصل حاضر، بیان موضوعی و مبانی نظری تحقیق می باشد. همچنین در بخش دوم این فصل، پیشینه ای از تحقیقات صورت گرفته در داخل و خارج از کشور ارایه می گردد.
2-2. محافظه کاری در گزارشگری مالی
1-2-2.تعریف محافظه کاری
در حسابداری سنتی محافظه کاری به عنوان شناسایی سریع زیان ها و شناسایی با تأخیر سودها تعریف شده است، پیش¬بینی سودها به معنی شناسایی سودها پیش از وجود ادعای قانونی نسبت به درآمدهایی که موجب ایجاد آنها شده و تأییدپذیر بودن آن درآمدها است. محافظه کاری بیان گر این نیست که تمام جریان¬های نقدی مربوط به درآمد باید پیش از شناسایی سود ـ برای مثال شناسایی فروش¬های نسیه دریافت شوند، بلکه باید این جریانهای نقدی تأییدپذیر باشند. در ادبیات تجربی این ضرب المثل به صورت « تمایل حسابداران جهت نیاز به درجه بالاتری از تایید پذیری برای شناسایی اخبار خوب به عنوان سود، نسبت به شناسایی اخبار بد به عنوان زیان » تفسیر شده است ( باسو،1997،ص7)1. محافظه¬کاری درجه تاییدپذیری نامتقارنی را برای شناسایی سودها و زیان ها ضروری می¬داند.با این تفسیر می توان محافظه کاری را درجه¬بندی نمود. بدین معنی که هر چه تفاوت درجه تایید پذیری مورد نیاز برای سودها بیشتر از زیان ها باشد محافظه کاری نیز بیشتر خواهد بود. به این گونه تفسیر از محافظه کاری «تاییدپذیری متفاوت »2 گفته می شود (واتز،2003،ص287)3.
یکی از پیامد های مهم رفتار نامتقارن محافظه کاری در مورد سودها و زیان ها اصرار بر ارائه کمتر از واقع خالص ارزش دارایی¬ها است. قانون گذاران بازارهای سرمایه، تدوین کنندگان استانداردها و دانشگاهیان، محافظه کاری را بدین دلیل مورد انتقاد قرار می دهند که این ارائه کمتر از واقع در دوره جاری می تواند موجب ارائه کمتر از واقع هزینه های دوره های آتی و از این رو منجر به ارائه بیش از واقع سود طی دوره های آتی شوند . اما APB (هیات تدوین اصول حسابداری) محافظه کاری را به عنوان یک میثاق تعدیل کننده حسابداری مالی در بیانیه شماره 4 فهرست بندی نموده است و بیان می کند که دارائیها و بدهی ها اغلب در یک شرایط نامشخص قابل ملاحظه ارزیابی می شوند و بنابراین حسابداران با رعایت احتیاط پاسخ می دهند .
چات فیلد4 محافظه کاری را در قرون وسطی ردیابی می کند . زمانی که صاحبان اموال بزرگ جریان امور خود را به مباشران واگذار می نمودند. مباشران زود متوجه می شدند که محافظه کار بودن وسیله ای برای حمایت از خود می باشد. عدم پیش بینی افزایش ارزش داراییها، ازاهمیت برخوردار بود چرا که اگر در این زمان رویدادی رخ می داد که باعث کاهش اموال می گردید، از نظر صاحب مال، مباشر مسئول بود.
کیسو و همکاران 5 (2001) محافظه کاری را اینگونه تعریف می کنند، «به طور سنتی محافظه کاری در حسابداری وسیله ای است که به هنگام تردید در انتخاب رویه ای که ممکن است موجب ارائه بیش ازواقع دارایی¬ها و سود شود راه حلی را بر می گزیند که کمترین پیامد را داشته باشد.» برای مثال بند 95 از بیانیه های مفاهیم حسابداری مالی شماره 2 (1980) چنین می گوید: «... اگر برای یک مبلغ دریافتنی یا پرداختنی دو برآورد با درجه احتمال یکسان وجود داشته باشد، محافظه کاری آن برآوردی را انتخاب خواهد کرد که کمترین خوش بینی در آن لحاظ شده باشد».
از نظر بیور1 (1998) رفتار محافظه کارانه به گونه ای است که منجر به انتخاب درآمدهای کمتر (نسبت به درآمد های بیشتر) و هزینه های بیشتر (نسبت به هزینه های کمتر) می شود و زیان¬های تحمل نشده را شناسایی می کند ، در حالی که سودهای تحقق نیافته را شناسایی نمی کند. از این رو همان طور که فلتهام و اوهلسون2 (1995) بیان نمودند انتظار بر این است که این نتایج باعث بروز اختلافی بین ارزش بازار و ارزش دفتری سهام در بلند مدت گردد (شروف و همکاران، 2004 ، ص6) 3.
نمونه¬هایی از رویه های حسابداری محافظه کارانه که منجر به شناسایی به هنگام¬تر اخبار بد می¬شوند عبارتند از: قاعده اقل بهای تمام شده یا بازار برای ارزشیابی موجودی کالا، شناسایی زیان¬های کاهش ارزش ( ولی عدم شناسایی سودهای تجدید ارزیابی) برای دارایی های بلند مدت و حسابداری زیان های احتمالی در مقابل سودهای احتمالی. با تاکید بر اصل محافظه کاری، هنگامی که انجام موفق یک رویداد مالی با برخی ابهامات مواجه می شود رویه های حسابداری ترجیح می دهند که شک و تردیدی در شناسایی سود اعمال شود و همچنین معیار های تایید پذیری بیشتری را پیش از شناسایی سود ضروری می دانند (همان منبع،ص6)4.
سود حسابداری به دلیل اینکه اطلاعاتی درباره جریان های نقدی جاری و آتی مورد انتظار شرکت ارائه می کند مربوط به قیمت سهام است و از این رو ، بر ارزش بازار شرکت تاثیرگذار
می باشد ( واتز و زیمرمن ،1986،ص27 )5. از لحاظ واکنش بازار اوراق بهادار نسبت به سودهای گزارش شده ، نظریه بازارهای کارا نشان می دهند که به طور سیستماتیک، روش های مختلف «اصول عمومی پذیرفته شده در حسابداری»6 موجب گمراهی سرمایه گذاران در محاسبه سودهای عملیاتی گزارش شده نمی شوند ( همان منبع،ص5)7. از این رو بر اساس مباحث نظری(هندریکسون و وان بردا 1992 و بیانیه مفاهیم حسابداری مالی شماره 2)، سرمایه گذاران باید درجه ای از محافظه کاری را در قالب انتظارات خود از کاربرد سود حسابداری برای برآورد جریان های نقدی آتی بکار گیرند (اسکات ،2000،ص2-1 )8.
از دیدگاه تهیه کنندگان صورت های مالی، محافظه کاری به عنوان کوششی برای انتخاب روشی از روش های پذیرفته شده حسابداری که به یکی از موارد زیر منتج می شود ، تعریف شده است :
1- شناخت دیرتر درآمد فروش ؛
2- شناخت سریع تر هزینه ؛
3- ارزشیابی کمتر دارایی ها ؛ و یا
4- ارزشیابی بیشتر بدهی ها ( شباهنگ، 1381 ، ص 54 )1.
2-2-2 . جایگاه محافظه کاری در استانداردهای حسابداری
هیأت استانداردهای حسابداری مالی2 که در سال 1980 شروع به فعالیت خود نمود ، محافظه کاری را این گونه تعریف می کند :محافظه کاری یک واکنش محتاطانه نسبت به شرایط ابهام3 است و سعی دارد ابهام و ریسک های ذاتی موجود در موقعیت های تجاری، به اندازه کافی مورد توجه واقع شوند و مراقبت لازم از آن ها به عمل آید.
در استانداردهای حسابداری فعلی، رویکرد ترازنامه ای(نگهداشت سرمایه ثابت ) جایگزین رویکرد سود و زیانی شده است که برای سالهای زیادی در حسابداری رایج و مورد تایید نظریه پردازان بود . در رویکرد ترازنامه ای داراییها و بدهیها به صورت اختصاصی تعریف، شناسایی و اندازه گیری می گردد. اگر این امر به درستی انجام گردد درآمدها به عنوان افزایش در داراییها (کاهش در بدهیها ) و هزینه ها به عنوان کاهش در داراییها (یا افزایش در بدهی ها) اندازه گیری می شود . در صورت دسترسی به ارزش منصفانه می توان از آن برای اندازه گیری، بدون اینکه اصول رایج حسابداری مثل تطابق و اصل بهای تمام شده به کار رود، استفاده نمود . رویکرد ترازنامه ای با گرایش به سمت ارزش منصفانه ،برای مفهوم محافظه کاری فضای کوچکی باقی می گذارد، به هر حال گرچه مبانی نظری استانداردهای حسابداری مبتنی بر چشم اندازهای تئوریکی است که در نگاه اول فضای کمی برای محافظه کاری یا اصول حسابداری رایج باقی گذاشته است ،اما این مبانی کاملا عاری از این عوامل نیستند ،برای مثال مفهوم تطابق درآمد و هزینه همچنان می بایست به اجرا در آید اما:
"اعمال مفهوم تطابق درآمد وهزینه تحت این چارچوب نظری اجازه شناسایی اقلامی رادر ترازنامه که با تعریف داراییها یا بدهیها مطابقت ندارد مجاز نمی شمرد " (بند 34_4 مفاهیم نظری گزارشگری مالی استانداردهای ایران ) .
در خصوص محافظه کاری طبق بند 18-2 مفاهیم نظری گزارشگری مالی استانداردهای ایران ،کلمه احتیاط به عنوان یکی از ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری که صورتهای مالی را برای استفاده کنندگان مفید می سازد بیان شده است .به هر حال همانند جمله بالا در خصوص تطابق در آمدو هزینه یک شرط اضافه شده است که باعث می گردد تفسیر این بند دچار مشکل گردد:
کمیته فنی سازمان حسابرسی ایران در مفاهیم نظری گزارشگری مالی که ترجمهای از بیانیه اصول هیأت استاندارد های حسابداری انگلستان است محافظه کاری را با لفظی دیگر، احتیاط ، به رسمیت می شناسد و آن را به عنوان یکی از اجزای خصوصیت کیفی « قابل اتکا بودن » معرفی میکند (مجتهد زاده، 1380، ص 22 )1.
محافظه کاری یا احتیاط در چهار چوب مفاهیم نظری گزارشگری مالی ایران به صورت زیر تعریف شده است :
1-2-2-2 . احتیـاط
تهیهکنندگان صورتهای مالی درعین حال باید با ابهاماتی که بهگونهای اجتنابناپذیر بربسیاری رویدادها و شرایط سایهافکنده، برخورد کنند. نمونه این ابهامات عبارت است از قابلیت وصول مطالبات، عمر مفید احتمالی داراییهای ثابت مشهود و تعداد و میزان ادعاهای احتمالی مربوط به ضمانت کالای فروش رفته. چنین مواردی با رعایت احتیاط در تهیه صورتهای مالی و همراه با افشای ماهیت و میزان آنها شناسایی می شود. احتیاط عبارت است از کاربرد درجهای از مراقبت که در اعمال قضاوت برای انجام برآورد در شرایط ابهام مورد نیاز است بهگونهای که درآمدها یا داراییها بیشتر از واقع و هزینهها یا بدهیها کمتر از واقع ارائه نشود. اعمال احتیاط نباید منجر به ایجاد اندوختههای پنهانی یا ذخایر غیر ضروری گردد یاداراییها و درآمدها را عمداً کمتر از واقع و بدهیها و هزینهها را عمداً بیشتر از واقع نشان دهد زیرا این امر موجب نقض بیطرفی است و بر قابلیت اتکای اطلاعات مالی اثر می گذارد(هلمن،2007 )2.
همان طور که در تعاریف فوق از محافظه کاری ملاحظه می شود « شرایط ابهام » کلیدی¬ترین واژه این تعاریف است. هندریکسون و وان بردا 3 دو منبع را باعث بروز ابهام در حسابداری عنوان می کنند. نخست اینکه، عموماً حسابداری با واحد های تجاری ای در ارتباط است که انتظار می رود در آینده تداوم فعالیت داشته باشند. از آنجایی که غالباً تخصیص ها بین دوره های گذشته و آینده صورت می گیرد، باید در مورد منطق این تخصیص ها بر مبنای انتظارات آینده مفروضاتی را در نظر گرفت.
اگر چه ممکن است در ارتباط با این تخصیص¬ها برخی از مفروضات و انتظارات دردوره¬های گذشته معتبر باشند، با این حال هرگز نمی توان به طور کامل تمام تخصیص ها را مورد تایید قرار داد. دوم اینکه، معیارهای حسابداری غالباً بر اساس ارزش های پولی ثروت تعیین می شوند که مستلزم برآورد مبالغ نامطمئن آتی است. قابلیت اتکای این برآوردها ممکن است به طور قابل ملاحظه ای متفاوت باشد. نمی توان با اطمینان کامل ارزش پولی ثروت را تعیین نمود. بنابراین، هر معیار مبتنی بر این برآورد ها می تواند فقط جنبه آزمایشی (غیر قطعی) داشته باشد. با این حال نمی توان بیان کرد که هر چند ممکن است برآوردها و پیش بینی ها مربوط باشند، اما امکان انجام آنها بدرستی میسر نمی باشد، بلکه می بایست معیار های مبتنی بر برآوردهای گذشته رابه دقت انجام داد و با استفاده از برآوردهای جدید و قابل اتکاتر آنها تعدیل نمود. محدودیت کلی ابهام به عنوان مبنایی برای ارائه مفهوم محافظه کاری در حسابداری سنتی مورد استفاده قرار گرفته است (هندریکسون و ون بردا ، 1992،ص48)1 .
3-2. موضوعات مفهومی2 محافظه کاری
همانطور که در بالا اشاره شد تحقیقات حسابداری دستوری سنتی در دهه ی 1970 غیر متداول گردید وجای خود را به حسابداری توصیفی داد، که توجه به تقاضای واقعی برای اصول حسابداری وروشهای حسابداری دارد(واتزو زیمرمن،1979،ص27)3. به سادگی مشخص است، اگر محافظه کاری مفهومی است که در عمل از آن بسیار استفاده می شود هر چند که در تئوری دستوری توجهی به آن نشده است با توجه به تقاضای گسترده استفاده کنندگان می بایست بعنوان بخشی از تئوری توصیفی مورد توجه قرارگیرد .مفهوم محافظه کاری در حوزه تحقیقات توصیفی حسابداری مزایای زیادی خصوصا از زمان جلسه ویژه انجمن حسابداران آمریکا4 از خود نشان داده است(هلمن،2007)5.
از یک دیدگاه تئوریک، محافظه کاری حسابداری این گونه بیان می شود که انتظار می رود خالص داراییهای گزارش شده در بلند مدت از ارزش بازار کمتر باشد (فیلد من و اوهلسون، 1995)6 .
طبق این دیدگاه حسابداری، بهای تمام شده تاریخی به عنوان رویه ای محافظه کارانه توصیف می شود چرا که خالص ارزش فعلی مثبت سرمایه گذاری در حسابها کمتراز ارزش منصفانه شان گزارش می شود، پنمن و زهانگ1 (2002) می نویسند:
"بوسیله حسابداری محافظه کارانه در واقع روش حسابداری و برآوردی انتخاب می شود که ارزش دفتری خالص داراییها را نسبتا پایین نگاه دارد".
به هر حال، سود تحت تاثیر عملکرد محافظه کارانه قرار می گیرد ،اما تاثیر بر روی سودها بسیار به شرایط بستگی دارد . پیتون و لیتلتون2 (1940) تاثیر محافظه کاری بر روی سود در زمان به کار بردن قاعده اقل بهای تمام شده یا قیمت بازار را اینگونه بیان می کنند :
" نقطه مرکزی محافظه کاری سیاست تقسیم سود است، مدارکی دال بر موثر بودن قاعده اقل بهای تمام شده یا بازار بعنوان یک وسیله مراقبت یا احتیاط در گزارشهای سال به سال وجود ندارد، از آنجایکه محافظه کاری در برخی مواقع سود را کاهش ،در برخی مواقع سود را افزایش و در برخی مواقع بدون تاثیر است، تعریف تاثیر محافظه کاری بر سود بسیار مشکل است " .
در تحقیقات بازار سرمایه، تاثیر محافظه کاری روی ترازنامه و صورت سود و زیان مورد بررسی قرار گرفته و به ترتیب به عنوان محافظه کاری غیر شرطی و محافظه کاری شرطی، نام گذاری شده است، این مطلب بوسیله باسو در سال 1997 اینگونه مطرح گردید که محافظه کاری شرطی کمتر نشان دادن سود در پاسخ به اخباربد و عدم بیشتر نشان دادن سود در پاسخ به اخبار خوب می باشد . این تعریف با توجه به مطالعات انجام شده در بازار سرمایه تحقیق لارا، اوساما و پنالوا صورت گرفته مورد تایید قرار گرفته است .
یک راه دیگر ارزیابی تاثیر محافظه کاری حسابداری روی سود (و خالص داراییها) ایجاد یک تمایز بین محافظه کاری پایدار و محافظه کاری موقت حسابداری می باشد . محافظه کاری پایدار اشاره به زمانی دارد که برای مثال مخارج تحقیق و توسعه بلافاصله پس از تحقق به جای منظور نمودن به عنوان مخارج سرمایه ای و استهلاک آتی به هزینه جاری منظور گردد. خالص داراییها همواره کمتر از واقع خواهد بود، همانطور که سود ها نیز در ابتدای پروژه کمتر اظهار می گردند و در حین دوره بعدی در مورد یک پروژه خاص بیشتر بیان خواهند شد .
محافظه کاری موقت به زمانی اشاره دارد که تغییرات در برآوردها و روشهای حسابداری به گونه ای موقت سود را کاهش و باعث ایجاد ذخیره مخفی (خارج از ترازنامه ) و یا اندوخته مازاد می گردد که بعدا ممکن است برگشت شود. این مطلب می تواند همانند برآورد استهلاک یا تجدید ساختار ذخایر باشد .
زمانیکه دو رویه حسابداری با یکدیگر مقایسه می گردد، آن رویه ای که باعث ایجاد خالص داراییهای با ارزش کمتر گردد به عنوان رویه محافظه کارانه تر طبقه بندی می گردد و بالعکس . اصل محافظه کاری انتخاب محافظه کارانه ترین رویه در زمانی است که چندین رویه حسابداری موجود باشد (استرلینگ، 1967)1.
یک تمایز بین محافظه کاری پایدار و موقت وجود دارد . محافظه کاری پایدار به این معنی است که یک فعالیت خاص واحد تجاری ،مثلا سرمایه گذاری در یک علامت تجاری از طریق تبلیغات در تمامی دوره های مالی به یک نحو برخورد شود (مثلا هزینه گردد) که منجربه کمتر از واقع بیان کردن خالص داراییها (در مقایسه باسرمایه ای کردن )وباعث تاثیرات متنوع بر روی سود در طول زمان (در مقایسه باسرمایه ای کردن ) می گردد، محافظه کاری موقت اشاره به زمانی دارد که تغییرات برآوردهای حسابداری در طول زمان منجر به خلق ذخایری مخفی (خارج از ترازنامه ) یا ذخایر مازاد می گردد که بعداً ممکن است برگشت شود.
4-2. معیارهای ارزیابی محافظه کاری
محققان از سه نوع معیار ، به منظور ارزیابی محافظه کاری استفاده می¬کنند:
• معیارهای خالص دارایی ها.
• معیارهای سود و اقلام تعهدی.
• معیارهای رابطه سود و بازده¬ سهام.
تمام این معیارها با تکیه بر اثر عدم تقارن محافظه کاری در شناسایی سودها و زیان¬ها می¬باشند (واتز ،b 2003،ص288)2.
1-4-2. معیارهای خالص دارایی ها
اگر چه ارزشهای بازار دارایی¬ها و بدهی¬ها که خالص دارایی¬ها را تشکیل می دهند در هر دوره تغییر می¬کنند ، اما همه این تغییرات در حسابها و گزارش¬های مالی منعکس نمی¬شود. براساس محافظه کاری، افزایش در ارزش دارایی هایی (سودهایی ) که به اندازه کافی تاییدپذیر نباشند، ثبت نمی شود ، در حالی که کاهش در ارزش دارایی ها ( سودها )، با همان درجه از تایید پذیری ثبت می¬گردد. در نتیجه خالص دارایی¬ها کمتر از ارزش بازارشان ارائه می¬شوند. محققان برای برآورد این ارائه کمتر از واقع، از مدل های ارزیابی سهام واحدهای تجاری و یا نسبت ارزش دفتری خالص دارایی¬ها به ارزش سهامشان (نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار) استفاده می¬کنند(همان منبع،ص288)1.
2-4-2. معیارهای سود و اقلام تعهدی
محافظه کاری بیانگر این است که سودها پایدارتر از زیان ها هستند، زیرا صورت های مالی افزایش های تاییدناپذیر در ارزش دارایی ها (سودها ) را در زمان وقوع شناسایی نمی¬کنند، بلکه طی دوره¬های آتی و به هنگام ورود جریان های نقدی ناشی از این افزایش ها شناسایی می¬کنند. برای مثال، اگر ارزش یک دارایی افزایش یابد از آنجایی که انتظار می رود جریان های نقدی آتی افزایش یابد، بنابراین سود را طی سال های آتی و به ازای ورود جریان های نقدی مربوطه شناسایی می¬کنند. این بدین معنی است که سودها گرایش به پایداری و تداوم دارند . در مقابل زیانهایی که درجه تاییدپذیری آن ها با سودهای غیرقابل تایید یکسان است، درست در زمانی که به وقوع می¬پیوندند، بدون توجه به اینکه کاهش در جریان های نقدی آن ها طی دوره¬های آتی تحمل شوند، شناسایی می گردند. از آنجایی که به طور متوسط، این زیان ها در دوره¬های آتی قابل برگشت نیستند، پایداری و تداوم این کاهش سودها احتمالاً کمتر از افزایش سودها است، از این رو این کاهش سودها ناپایدار هستند . این پایداری یا ناپایداری¬ها و تغییرات سود، معیاری را برای محافظه کاری فراهم می¬آورند و این رفتار نامتقارن محافظه کاری در قبال سودها و زیان ها عدم تقارنی را در اقلام تعهدی بوجود می¬آورند(همان منبع،ص288)2. گیولی و هاین 3(2000) چنین اظهار می¬کنند که محافظه کاری باعث کاهش سود گزارش شده انباشته در طول زمان می¬شود . آن ها بیان می¬کنند که اندازه اقلام تعهدی انباشته شده در طول زمان، یکی از معیارهای محافظه کاری است .
شرکت هایی که در مرحله ثبات قرار دارند و هیچ گونه رشدی ندارند و همچنین از نظر استفاده از روش های گوناگون حسابداری نیز بی¬تفاوت هستند، سودهایشان به جریان های نقدی نزدیک می¬شود و اقلام تعهدی ادواری آن ها نیز به سمت صفر میل می¬کند.« ثبات اقلام تعهدی منفی (از قبیل منظور نمودن انواع ذخایر) در میان شرکت¬ها و در طول یک دوره بلند مدت نشانه¬ای از وجود محافظه کاری است، نرخ انباشتگی اقلام تعهدی منفی شاخصی از تغییر در میزان محافظه کاری در طول زمان است» (گیولی و هاین ، 2000 ، ص292)1.
3-4-2. معیارهای رابطه سود و بازده¬ سهام
قیمت های بازار سهام نشان دهنده تغییرات ارزش دارایی در زمانی هستند که آن تغییرات رخ می-دهند، خواه اینکه آن تغییرات شامل زیان ها یا سودهایی در ارزش دارایی باشند . از این رو، می توا
مقدّمه
آنچه در کتاب حاضر آمده، حداقل معارفى است که براى رسیدن به یک راه و رسم مشخص در زندگى مورد نیاز است.
انسان، که نقطه اوج آفرینش است، باید راه و رسم رسیدن به مقام اصلى خود را بداند و براى رسیدن و شدن تلاش کند.
کتاب حاضر، این راه و رسم را نشان مىدهد تا ان شاء الله در عمل نیز به آن رسیم.
لازم به ذکر است که در این کتاب، سعى شده است تا حتى الامکان، اصالت و خلوص نوشتهها طورى باشد که از هرگونه کجفهمى و انحراف به دور باشد و در نتیجه، خواننده نیز به بصیرتى در پناه نور و خلوص دست یابد.
بنابراین، از هیچ نوع گرایش خاصّى، جز شرع و عقل و منطق پیروى نشده است.
همچنین، سعى شده است تا جایى که در توان بوده، از مشهورترین آیات قرآنى، احادیث، اشعار، سخنان ائمّه و اولیا، استفاده شود و بنابراین، توصیه مىشود در خواندن کتاب، حوصله داشته باشیم و چند بار آن را بخوانیم و با آن مأنوس شویم و حتى الامکان به نوشتهها تسلط یابیم و بیشتر جملات را حفظ کنیم; چرا که مطالب کتاب، بیشتر مطالب فطرى و قلبى است و کمتر به مسائل ذهنى پرداخته است و بحثهاى فطرى و عقلى رسیدن و شدن هستند، نه ذهنیات و اطلاعات صرف.
از این رو، توصیه مىشود کتاب را به عنوان سرگرمى و با سرعت نخوانیم، بلکه با حوصله، دقت و صرف وقت و به تکرار بخوانیم و سرانجام به پیاده کردن مطالب آن در زندگى روزمره بپردازیم تا ان شاء الله به هدف اعلاى حیات دست یابیم.
فصل نخست : شناخت انسان
انسان از تن، نفس و روان به وجود آمده است.
تن:
وجه مادى انسان است که عین حیات نیست.
امّا وقتى که روح به آن تعلق مىگیرد، دیگر مادّه صِرف نیست، بلکه کالبدى حیات یافته است که با مادّه، تفاوتى اساسى دارد.
بعد از این که روح به بدن ملحق شد، درست مانند دو آینه، مقابل یکدیگر قرار مىگیرند و به هم آمیخته مىشوند، و در این وضعیت، دیگر جسم و روح را از همدیگر جدا نمىدانیم.
درست است که بدن و روح، جداى از هم بودهاند، اما وقتى به همدیگر تعلق مىگیرند دیگر نباید فکر کنیم که بدن و روح، مثل مرغ در قفس تن است، بلکه روح با حقیقت مادّه، در هم مىآمیزد.
نفس:
مجموعهاى است که ناشى از مجاور شدن روح با تن، به وجود مىآید و بیشتر، منظور ما در این کتاب، خواستهاى انسان در رابطه با تن و نفس است، و به عبارت دیگر، منظور، منِ مجازى است که در فصل آینده از آن، بحث خواهد شد.
روان:
گوهر اصلى انسان است که در مرحله نهایى خود، مىتواند حتى بدون ابزار یا واسطه (ى بدن) معنى داشته باشد و این، همان منِ اصلى است.
بنابراین، به نظر مىرسد که انسان، سه مرتبه یا سه مقام دارد:
مقام اوّل:
مقام روح (= روان) که قبل از دنیاست:
(لقد خلقنا الإنسان فى أحسنِ التّقوی
م)]که[ براستى انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم.
، که وجه الهى انسان و مقام اصلى اوست.
مقام دوم:
مقام دنیوى و تنزل یافته و مادّى او، که انسان در این مقام، در حجاب تن و نفس است.
مقام سوم:
مقامى است که انسان باید به آن برسد و آن، مقام اصلى، یا مقام روح است.
فصل دوم: شناخت نفس و روان
1 ـ نفس و شئون آن
نفس، از دیدگاه تحلیل علمى، به سه جزء تقسیم مىشود:
نفس نباتى، نفس حیوانى و نفس انسانى.
نبات:
عبارت است از:
مادّه + نفس نباتى.
حیوان:
عبارت است از:
مادّه + نفس نباتى + نفس حیوانى.
انسان:
عبارت است از:
مادّه + نفس نباتى + نفس حیوانى + نفس انسانى.
(= ناطقه)این مراحل، در مورد انسان، شاید چنین مطرح شود که نفس ناطقه انسانى، مراحل زیر را طى مىکند:
نفس نباتى (اوایل جنینى) و نفس حیوانى (اوایل زندگى) و سرانجام، نفس انسانى که رسیدن به نفس ناطقه است و با کمک عقل، امکانپذیر است.
شئون نفس عبارتند از:
اوّل:
شئونى که از طریق آنها، نفس با بیرون، ارتباط مىیابد که همان حواس پنجگانه هستند.
دوم:
شئونى که از طریق آنها، احساس از درون پیدا مىشود، که همان وهم و خیال است.
(وهم، احساسى است که در پناه عقل نباشد و خیال، احساس در پناه عقل را گویند.)
سوم:
عقل، که قواى حسّى و خیالى را فرمان مىدهد.
قواى پنجگانه:
عبارتند از:
حسّ لامسه، حسّ بویایى، حسّ سامعه و حسّ باصره، که با آنها، درک محسوسات خارجى انجام مىگیرد و در حقیقت، قواى نفس، در جلوه نازلهاند.
همچنین، اعتقاد دارند که یک حسّ مشترک هم هست که عبارت است از ادراکى که محسوسات و فرآوردههاى حسّى به آن مىرسند و بنابراین، جامع و گردآورنده دیگر محسوسات است.
البته حسّ مشترک، حسّ ششم نیست، بلکه یک طبیعت مشترک میان حواس پنجگانه است و ادراک حواس پنجگانه، در آن تجمع مىیابند، و تجمع حواس است که شیئى را به صورت برداشت واحد، تصور مىکند.
خلاصه این که، جمع و نتیجه میان محسوسات را حسّ مشترک نامند.
وهم و خیال:
از محسوسات است و باعث درک معانى مىگردد و به عبارت دیگر، نیروى وهم و خیال، آمیزهاى از معنى و مادّه را تصویر مىکند.
در فصول آینده از وهم و خیال، بیشتر بحث مىشود.
عقل:
مراتبى گوناگون دارد و تمام شئون نفس (= حواس و وهم و خیال) را مىتواند تحت فرمان و نظارت خود درآورد.
اگر وهم و خیال و حواس، تحت نظارت و فرمان عقل نباشند، مشکلآفرین خواهند بود.
خلاصه مطلب این که نفس، با حسّ ظاهر متحد مىشود که همان نفس حیوانى است در حالى که اگر نفس با وهم و خیال و یا با عقل متحد شود، آن را نفس انسانى نامند.
این مراتب نفس را حرکت جوهرى نفس مىنامیم و در ذات نفس است و نفس براى ارتباط با بیرون از بدن، توسط شئون خود، این ارتباط را برقرار مىکند و باعث ایجاد ادراک مىشود که ادراک، یک حالت غیر مادى است و در خیال واقع مىشود، و در حقیقت، در نفس یک حالت تصویرگیرى به وجود مىآید.
بنابراین:
نفس، جوهرى است که در ذات و حقیقت خویش، قابلیت تحوّل، دارد و از احساس تا وهم و خیال و سرانجام تا عقل و در نهایت، تا عقل کلّ، مىتواند کمال یابد.
همان طور که ما، در آینه ظاهر، مادّه را مىبینیم، در آینه وجودى (نفس)، نیز تصویرگرى داریم; یعنى آینه وجودى ما، مثل یک نوار، فیلمبردارى مىکند، اما مادام که در مرحله صورت (= ظاهر) و حسّ بماند، نتیجه این انعکاس، مجازى خواهد بود، و این امر، همان برداشت در حسّ و وهم و خیال است (منِ مجازى، این جا مطرح مىشود); اما اگر تصویرگیریها در آینه وجودى ما (= نفس)، همراه و از روى عقل باشد، برداشت واقعى خواهد بود و سرانجام اگر در پناه عقل کلّ باشد، برداشت حقیقى و بینش حقیقى و نگاه اصلى خواهد بود.
انواع نفس
نفس امّاره:
یکى از جنبههایى که در نفس انسان هست و مربوط به خودِ طبیعى است و تحت فرمان عقل نیست، همان نفس امّاره است.
این نام، در قرآن هم آمده و نفس امّاره، انسان را به بدیها سوق مىدهد، که (انّ النّفس لامّارة بالسّوء).
]بىگمان، نفس به بدى امر مىکند.
[ این نفس، حتّى تحت تأثیر عقل جزئى، با شدتى بیشتر، در جهت ناصواب عمل مىکند.
خواست نفس امّاره، آرزوهاى ناصواب است و انسان را فریب مىدهد، مشغول مىکند، از حال بازمىدارد و قول آینده مىدهد.
نفس امّاره، پایگاه شیطان است.
نفس و شیطان هر دو یک تن بودهانددر دو صورت خویش را بنمودهاندآمال و آرزوهاى نفس امّاره پایانى ندارد; همچون آب شور که هر چه بیشتر بنوشیم، عطش، فراوانتر مىشود.
دوزخ است این نفس و دوزخ اژدهاستکو به دریاها نگیرد کم و کاستهفت دریا را در آشامه هنوزکم نگردد سوزش آن حلق سوزتمام رذایل اخلاقى، در نفس امّاره شکل مىگیرد و ناشى از نفس امّاره است و بزرگترین پرستش را انسان براى نفس خود، که صنم اکبر است، انجام مىدهد.
کسى که مالک نفس خود نباشد، اگر همه دنیا را هم داشته باشد، به گوهر اصلى انسانى نخواهد رسید که:
اللّهم أعوذبک من الشّرک الخفىّ.
النّفس هى الصّنم الأکبر.
أعدى عدوّک نفسک الّتى بین جنبیک.
و همین است که گفتهاند، پیامبر گرامى، همواره در سجده مىفرمودند:
إلهى لا تکلنى إلى نفسى طرفة عین أبداً.
البته گفتیم که دشمن برونى، شیطان، و دشمن درونى، نفس است.
اما حقیقت این است که اگر نفس را در فرمان خویش درآوریم، شیطان نیز دستش کوتاه مىشود:
گر شود دشمن درونى نیستباکى از دشمن برونى نیستبنابراین، همیشه باید دعاى ما این باشد که پروردگارا:
بازخر ما را از این نفس پلیدکاردش تا استخوان ما رسید
نفس مطمئنّه:
اگر نفس انسان، از شرور و آلودگیها پاک شود و در پناه عقل کلّى قرار گیرد، به نفس مطمئنّه تبدیل مىشود که به تعبیر قرآن کریم:
(یا أیّتها النّفس المطمئنّة إرجعى إلى ربّک راضیّةً مرضیّةً)
که نفس، تحت فرمان عقل کلّى و در جهت خدا قرار مىگیرد.
2 ـ منِ اصلى
منظور از «منِ اصلى»، گوهر اصلى انسانى، یا مقام روح است که جلوهاى از ذات بارى تعالى است و یا آن چیزى است که نشأت گرفته از روح است.
منِ انسان، یعنى خودِ انسان که هست، و هستِ انسان، از هست خدا (به تجلّى) نشأت مىگیرد، و مجرّد است.
بنابراین، من، حد و زمان و مکان ندارد و مشمول مسائل مربوط به مادّه نیست.
من، توسط تن و حواس عمل مىکند و اینها، ابزارِ من هستند، و آثار من را نشان مىدهند.
براى مثال، در موردِ دیدن یا شنیدن، این دو، پرتوى از مناند که با ابزار چشم و گوش مىبیند یا مىشنود.
امّا دقت کنیم که من، مرکزى به اسم دیدن یا شنیدن ندارد، بلکه من، بتمامه دیدن و بتمامه شنیدن است و در عین حال، دیدن، عین شنیدن است (و همین طور یدیگر شئون) و بین این دیدن و شنیدن، وحدت است، و شأنى (مث دیدن)، او را از دیگر یشئون (مث شنیدن)، بازنمىدارد.
خلاصه این که مسأله حضور محض من، در همه شئون مطرح است.
ارتباط من، با عالم بیرونى به این صورت است که آن مادّه، یا هر چه در بیرون ماست، در عالم خیال یا مثال، در درون ما تصویر مىشود و از این طریق، با عالم بیرون مرتبط مىشویم; ضمن این که هیچ گونه اختلاطى با آن عالم بیرونى (= مادّه)، نداریم، و ما از آن منقطع هستیم و توسط این تصویرگیرى، با بیرون مرتبط مىشویم که این برداشت نیز توسط من صورت مىگیرد.
اما، ما به غلط گمان مىکنیم که در بیرون از من، حالتى وجود دارد، در حالى که ما آن را در نزد خود ابداع کردهایم.
نتیجه این که من، در موطن هر یک از شئونات و ادراکات (شنیدن، دیدن و ...) جلوهاى مىیابد، یا اسمى مىشود، در آن شأن.
یعنى من، مىشود دیدن، شنیدن و ... .
این امر، چیزى جز حضور محض من، نیست.
از طرفى گفتیم که من، تجلّى ذات حق است و هست من، نسبى و عین ربط با پروردگار است.
نتیجه این که، من از یک طرف مىبیند و مىشنود و ... از یک طرف، تجلّى ذات حق است.
بنابراین، اگر منِ مجازى نباشد (حجابها نباشد) خدا، که بصیر و سمیع است، او مىبیند و او مىشنود و ... .
اگر در این امر خیلى دقت کنیم، متوجه مىشویم که معنى این حدیث که:
«بنده من مىرسد به جایى که من مىشوم چشم او، من مىشوم گوش او و... .»
یعنى چه.
و متوجه مىشویم که اگر یکى از اولیاء الله بر سر سفرهاى بنشیند، اگر سفره، شبههناک باشد، دست او جلو نمىرود، یعنى چه.
و سرانجام در جهان هستى و در انسان، مىفهمیم که این جهان و این انسان، هستانى هستند که هستى آنها از اوست.
کاشکى هستى زبانى داشتىتا ز هستان پردهها برداشتىکه یکى هست و هیچ نیست جز اووحده لا شریک الاّ هوسیر در نفس خود و در عالم هستى، ما را به آیه مبارکه رهنمود مىشود که:
(سنریهم آیاتنا فى الآفاق وفى انفسهم، حتى یتبیّن لهم انّه الحق)
به زودى نشانههاى خود را در افقها ]ى گوناگون[ و در دلهایشان بدیشان خواهیم نمود، تا برایشان روشن گردد که او خود حقّ است.
آیا کافى نیست که پروردگارت خود شاهد هر چیزى است؟!و جان کلام این که، در حقیقت، ما محسوسات بیرون را توسط چشم، در من شهود مىکنیم (که این چیزى جز خود را دیدن نیست) و همین حالت را در رابطه با عالم غیب داریم.
بنابراین، همه ادراکها از درون است و در من.
اما چرا عالم محسوسات را بهتر مىبینیم و عالم غیب را کمرنگ؟ زیرا ارتباط با عالم محسوسات، آسان، و جنس آن، از نوع کثرت است و ما نیز خود در وضعیت کثرت (= دنیازدگى و حالت ایندنیایى) هستیم و من را به این حالت کثرات، مشغول کردن، ما را از عالم غیب ـ که حالت وحدت است ـ دور مىکند و این در حالى است که عالم کثرت، هستنماست و در حقیقت، عدم است، و وجود حقیقى، همان عالم غیب و وحدت است.
(خدا)باید بدانیم که بهترین دریچه ارتباط با حق، من است نه غیر آن و سیر در غیر و کثرت، یعنى در ذهنیات و منِ مجازى و سیر در منِ اصلى، یعنى سیر به طرف خدا.
بنابراین، باید مواظب باشیم که آینه غیر نشویم، بلکه آینه حق (محلّ تجلّى حق) بشویم.
چرا که عالم کثرات از سنخ ما نیست، در حالى که عالم غیب و وحدت، از سنخ ما و عین ربط با منِ اصلى است.
از طرفى، من انسان، به هر چه توجه کند، با آن متحد مىشود و به آن مشغول یمىگردد.
مث اگر به تن توجه داشته باشد، با آن متحد مىشود و اگر به نفسانیات توجه کند، با آنها متحد مىشود و همین طور اگر به خدا توجه کند، الهى مىشود.
هر چه این، حالات و توجهات من به آن چیز مورد نظر، بیشتر شود، این اتحاد قویتر مىگردد، و در مورد توجه به خدا، هر چه بیشتر به او توجه کنیم، من، شدتى بیشتر و هستى بیشتر مىیابد; زیرا این امر، روشنتر شود.
توجه داشته باشیم که موقع خواب، که تعلق من به تن کمتر مىشود، در خواب، مثالى از خود مىبینیم، یا در موقع بیهوشى (در پزشکى و موقع عمل جراحى)، توجه من به تن کم مىشود و یا در موقع مرگ، این توجه قطع مىشود.
در آن دنیا نیز منِ انسان است که زنده است و ظهور دارد و البته بدنِ آندنیایى مىبیند و مىشنود، اما ظهور این من در آن دنیا، بسته به نوع توجه او، در این دنیا و حالاتش در این دنیا، متغیّر است.
اگر تمام توجه و اهداف او در این دنیا، غرایز و دنیا و مادّیات و شهوات ونفسانیات باشد، در آن دنیا چیزى ندارد و در حقیقت، به صورت منِ مجازى شهود مىیابد.
اما اگر توجه او در این دنیا به عالم غیب و وحدت (خدا) باشد و دنیا و غرایز و خواستهاى تن و نفس را ابزار بندگى کرده باشد، ظهور آندنیایى من، به صورت منِ اصلى و مقام اصلى انسانى خواهد بود.
عاشق و معشوق را در رستخیزدو بدو بندند و پیش آرند تیزالمرء مع من احبّ.
هر کس با آن چیزى است که آن را دوست دارد.
یولو أنّ رج یحبّ حجراً لحشر الله معه.
اگر کسى، سنگى را دوست داشته باشد، خدا او را با همان سنگ محشور مىکند.
در حالى که در توجه به خدا مىفرماید:
( یحبّهم ویحبّونه)
خدا آنان را دوست مىدارد و آنان ]نیز[ او را دوست دارند.
اگر انسانى، به خدا توجه کند، و این توجه را افزون کند، منِ اصلى و هستىاش، شدت مىگیرد; چرا که انسان از آن لحاظ که هست، همه هستى را اشغال کرده و همه عالم از ملک تا ملکوت را دربرمىگیرد، اما خودش را در جایى حسّ مىکند که به آن توجه دارد.
توجه به خدا چنان مىتواند شدت بگیرد که انسان به جایى برسد که خدا مىفرماید:
«بنده من به جایى مىرسد که من مىشوم چشم او، من مىشوم گوش او و ... .»
و در این حال، انسان خدا نمىشود، بلکه خدا در انسان تجلّى پیدا مىکند.
در این توجه به خدا، انسان به لذت و ابتهاج و انبساط حاصل از انس با خدا و اطمینان خاطر دست مىیابد و سپس نفس مطمئنّه و راضیه و مرضیه.
در حقیقت، انسان، هست خود را به هست خدا متصل مىکند.
البته، این اتصال هست و محال است که قطع شود و نمىتواند قطع شود; چرا که خدا در حال تجلّى دایم و فیض دایم است، مهم این است که ما با توجه به غیر او، از این ارتباط غافل نشویم و این ارتباط را کم نکنیم.
بندگى، این قرب و اتصال را فزون مىکند:
گر در طلب منزل جانى، جانىگر در طلب لقمه نانى، نانىاین نکته به رمز گویمت تا دانىهر چیز که اندر پى آنى، آنىاساساً ارزش انسان، در تعلّق است که دارد و حدّش، با تعلّق معیّن مىشود.
حال اگر تعلّق او، خداست، الهى مىشود و اگر حدّش، مادّه و حیوانیت است، مادّى و حیوانى مىشود.
طالب هر چیز اى یار رشیدجز همان چیزى که مىخواهد ندیدبنابراین، اگر به حق توجه کنیم، حق با ما متحد و در ما جلوهگر مىشود و هر چه این توجه بیشتر باشد، تجلّى بیشتر است.
اما در توجه به غیر حق و مشغول شدن به غیر او ـ گر چه به طور موقت مشغول شویم و حتى لذت بریم ـ در نهایت، چون توجه به غیر حق، قوت جان ما نیست و قوت تن و نفس ماست، اقناع نمىشویم و سرخورده مىشویم، و ریشه همه نابسامانیهاى ما را باید در همین پى جست.
(اَمْ تحسب أنّ أکثرهم یسمعون أو یعقلون إنْ هُم إلاّ کالأنعام بل هم یأضلّ سبی)
یا گمان دارى که بیشترشان مىشنوند یا مىاندیشند؟! آنان جز مانند ستوران نیستند، بلکه گمراهترند.
گر ز صندوقى به صندوقى روداو سمائى نیست، صندوقى بودذوق آزادى ندارد جانشانهست صندوق صور میدانشانمنِ اصلى، هر چه دریافت کند، عین روشنى است:
عاقلى گر خاک گیرد، زر شود و حتى:
جهل آید پیش او، دانش شود.
در منِ اصلى، در پناه نور و حق بسر مىبریم; در پناه نور و حق مىبینیم; در پناه نور و حق ارتباط برقرار مىکنیم; و سرانجام، بینش ما، در پناه نور و حق است و با روح و عصاره زندگى مرتبط مىشویم; با معانى و باطن امور برخورد مىکنیم، نه با نمودهاى سطحى و ظاهرى.
منِ اصلى، چشمهاى زاینده است در جان ما و کوثر است، دریاست، همه چیز است و اتصال به همه بىنهایتها.
انسان فارغ از قالبها، که به چیزى شدن، چیزى بودن و چیزى داشتن نمىاندیشد، داراى حالات و کیفیات روحى و روانى خاصى است که براى خود اوست و نمىخواهد آنها را به نمایش بگذارد و او براى خودش، کافى است (که صاحب دل بداند آنچه حال است) و او، چیزى عمیق و زنده و متحرک و پرمعنا در خود مىیابد که متصل به همه بىنهایتهاست و او را از متعلقات خارجى، بىنیاز مىکند و در نتیجه، او، بیرون را متهم نمىکند، احساس تهى بودن نمىکند; چرا که وجودش از بىنهایت پر است.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 171 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
مقدمه
از دیرباز زندگی بشری، شیوه ها و روش های مختلفی داشته است. از دوره ی غار نشینی تا نظام یکجانشینی و به تعقیب آن زندگی روستایی و شهری بشر به دنبال ایجاد سبک های مختلف زندگی جهت بهتر زیستن بوده است. البته تفسیر بهتر زیستن و زندگی شاد از دیدگاه افراد مختلف متفاوت خواهد بود. بدین سبب واقعاً شاید در دنیای پیچیده و شنیده ی امروز نتوانیم پاسخ درستی به این سوال دهیم. در هر صورت تفاوت در نوع زندگی افراد (که خود علل و عوامل گوناگونی داشته است) سبب شکل گیری چند سبک عمده از زندگی می گردد: شهر نشینی، روستانشینی و کوچ نشینی.
کوچ نشینی کهن ترین شیوه ی زیست بشر است که پا بر جا ماندنش تا عهد حاضر از بزرگترین جاذبه های این شیوه ی فرهنگی معیشت است. آن ها مالک زمین اند اما زمین مالک آن ها نیست و به عوض پناهندگی به دیوارها تیغ تیز و نیزه ی استوار را حصار و حافظ خویش کرده اند. هر که یک قطعه زمین را مال شود چنان است که همه ی زمین از اوست.
به جاهای خوب روند و از لطافت آن بهره برند. غذایشان گوشت و شیر و پنیر و خرماست. اخلاقشان عزت و شرف و فضیلت و مهمان نوازی و دفاع از خانواده و پناه دادن به بی پناه و ادای غرامت نزدیکان .و جانبازی در راه بزرگواری که آن ها اشراف شهر و شیران دره و آبادی دشت و مایه ی انس بیابانند. به قناعت عادت دارند و به انتقام جویی و دوری از ننگ و حمایت خاندان شهره اند.
زندگی کوچ نشینی در ایران
تعریف کوچ- ایل و عشیره
واژه ی کوچ از مصدر کوچیدن به معنی نقل مکان از منزلی به منزل دیر با ایل و اهل و عیال و اسباب خانه یا مهاجرت و انتقال ایل یا لشگر از جایی به جای دیگر است.
ایل که همواره با کوچ همراه می باشد واژه ای ترکی است به معنی دوست، موافق، یار، همراه، رام، مطیع، طایفه، قبیله، گروه و مخصوصاً به مردم چادر نشین اطلاق می گردد.
در متن های تاریخی واژه ی ایل نخستین بار به هنگام حکومت ایلخانان به کار برده شده است و بر اقوام کوچ نشین و نیمه کوچ نشین شبان دلالت می کنند.
عشایر که مفرد آن عشیره است، واژه ای عربی است به معنی برادران، قبیله، تبار نزدیکان خویشاوندان، دودمان و اهل خانه. در قرآن کریم به مناسباتی چند از عشیره به معنی خویشان ذکر شده است. « قل ان کان آباءکم و اخوانکم و عشیرتکم ...» و یا «انذر عشیرتک الاقربین».
به نظر می رسد افراد یک گروه کوچ گرا عمدتاً باهم دارای نسبت خویشاوندی سببی و نسبی هستند و بطور کلی یک شبکه خویشاوندی را تشکیل می دهند که در مواردی رابطه ی خویشاوندی میان آن ها پنهان است.
تعریف کوچ نشینی
تحت عنوان کوچ نشینی انواع مختلف معیشت مبتنی بر کوچ و جابجایی اقوام انسانی را می توان مطرح کرد. این پدیده تا حد زیادی مربوط به شرایطی ست که طبیعت بر انسان تحمیل می کند. می توان گفت که کوچ نشینی نوعی زندگی و معیشت انسانی است که در آن دامپروری اساس فعالیت های اقتصادی را تشکیل می دهد. ویژگی بارز این نوع زندگیتحرک مکانی و جابه جایی گروه های انسانی است.
به عبارت دیگر کوچ نشینی حرکت متناوب و سالیانه گره های انسانی است که برای تهیه وسیله ارتزاق خود بسته به نوع زندگی و تمدن شان از جایی به جای دیگر کوچ می کنند. این شیوه زندگی به اشکال مختلف از دیرباز در جهان برقرار بوده است ولی مهمترین و رایج ترین آن عبارتست از «نومادیسم شبانی» که نسبت به سایر شیوه ها پیشرفته تر می باشد و مفهوم آن عبارتست از شیوه ای از زندگی متحرک سالیانه و موسمی که گروهی از مردم همراه با چارپایان خود از محل چادر های اردوی زمستانی تا چراگاه های تابستانی انجام می دهند و مجدداً در فصل سرما به اردوگاه زمستانی باز می گردند. می توان گفت که کوچ نشینی گونه ای زندگی متحرک انسانی است که در آن نگهداری و پرورش دام و چارپا و بهره برداری از آن ها اساس فعالیت اقتصادی را تشکیل می دهد و انسان ها بنا به اقتضای معیشت و تحت تأثیر شرایط طبیعی و جغرافیایی برای تأمین غذای حیوان به دنبال منابع آب و چراگاه های طبیعی به طور دائمی یا موسمی از جایی به جای دیگر در حرکت و کوچ اند. زندگی کوچ نشینی دارای ویژگی هایی است که آن را از سایر انواع زندگی اجتماعی متمایز می سازد. مهمترین این ویژگی ها عبارتند از:
1. وابستگی انسان به حیوان
2. استفاده از چراگاه های طبیعی
3. کوچ یا جابه جایی انسان و دام به منظور بهره گیری از چراگاه های طبیعی و احتراز از سرما و گرمای شدید
هیچکدام از عوامل مذکور به تنهایی نمی تواند پدیده کوچ نشینی به معنی مورد نظر ما را تبیین کند. زیرا اولاً تنها کوچ نشینان نیستند که به حیوان وابسته اند، بلکه چه در ایران و چه در کشورهای صنعتی گروه هایی وجود دارند که زندگی خود را از طریق پرورش حیوانات تأمین می کنند، بدون اینکه زندگی کوچ گری داشته باشند. ثانیاً استفاده از چراگاه های طبیعی تنها مختص کوچندگان نیست ، بلکه روستا نشینان نیز از مراتع طبیعی استفاده می کنند. ثالثاً کوچ به تنهایی نمی تواند مفهوم زندگی کوچ گری به معنی عشایر مورد نظر را برساند، چنانچه اغلب کولی ها هم زندگی کوچ گری یا چادر نشینی دارند، بدون اینکه از مراتع بهره برداری کنند یا وابسته به حیوان باشند. کولی ها در اطراف آبادی ها چادر می زنند و با عرضه کارهای دستی و تأمین لوازم مورد نیاز مردم امرار معاش می کنند. اما کوچ نشینان که پایه اصلی معیشت آنها را دام و مرتع تشکیل می دهد، شرایط جغرافیایی در امر جابه جایی و تحرک مکانی شان بیش از هر عامل دیگر تأثیر دارد. به همین جهت قلمرو زندگی عشایر کوچ نشین محدود به محیط جغرافیایی خاصی است، در نتیجه آنها مجبور شدند که مسیر حرکت خود را طوری انتخاب کنند که به چراگاه های طبیعی دسترسی داشته باشند. غالباً سعی دارند از آبادی ها دور باشند، زیرا ممکن است بر اثر لطمه ای که دام به مزارع روستاییان وارد می آورند، بین آنها درگیری ایجاد شود.
پیدایش کوچ نشینی
در هزاره های سوم تا اول پیش از میلاد، در سرزمین کنونی ایران اقوام و قبایل متعددی می زیسته اند، که به دو گروه کوه نشین و جلگه نشین تقسیم می شوند:
در شمالی ترین نقطه ایران، در حاشیه های دریای خزر، به نام اقوامی چون سکاها (سیت ها – در جلگه های بین بحر خزر و دریاچه آرال)، کاسپیان (در حاشیه جنوب غربی و غرب بحر خزر)، کادوسیان (در کوه های جنوبی بحر خزر و حوالی رود قره سو)، گلان (در سرزمین گیلان)، امردان (در طالش)، تپوران (در مازندران) و هرکانیه (در منطقه گرگان) بر می خوریم.
در ناحیه غربی و جنوب غربی ایران، در سلسله جبال زاگرس، نیز اقوام و قبایل زاگرس نشین می زیسته اند. هوری ها (در غرب دریاچه ارومیه)، کوتی ها، لولوبی ها (در نواحی کردستان و همدان) و کاسی ها (در لرستان و ایلام) شناخته شده ترین این اقوام کوه نشین هستند.
در جنوب ایران، در جلگه حاصلخیز خوزستان، قوم عیلام وجود داشته است.
در شرق کشور، اقوامی چون ساگارتیان، پاریکانیان (که از نژاد دراویدی بوده و در بلوچستان می زیسته اند)، سارانگی ها (زرنگی ها – در سیستان و در حاشیه دریاچه هامون) برای خود رونقی داشته اند.
این اقوام و قبایل همه دارای سازمان اجتماعی قبیله ای بوده و در ساختار اجتماعی آن ها نظام عشیره ای و مناسبات خویشاوندی نقش اساسی داشته است.
تا بیش از هزاره ی دوم، شیوه زیست و معیشت اقوام کوه نشین ساکن سرزمین ایران را باید از نوع کوچ نشینی بدوی دانست، زیرا طبیعت کاوی و شکار در کنار دامداری و زراعت ابتدایی تصویر یک شیوه ی معیشت ساده و بسیط را رقم می زند. در این میان، تمدن جلگه نشینان عیلام دارای اقتصاد پیشرفته مبتنی بر زراعت مشروب ز آب رود بوده و مهم ترین تمدن ما قبل آریایی سرزمین ایران محسوب می شود. تنها در هزاره ی دوم پیش از میلاد است که تقسیم اجتماعی کار میان دامداری و زراعت آغاز می شود و قبائل کوچ نشین شبان پدید می شوند. در هزاره اول پیش از میلاد با پرورش وسیع اسب و دامداری پیشرفته مواجه هستیم. پرورش اسب با پیدایش کوچ نشینی شبانی در ارتبط مستقیم است، زیرا اسب تحرک قبائل دامدار را در پهنه های گسترده در جستجوی چراگاه میسر می سازد . از میان اقوام و قبائلی که برشمردیم، سکاها (سیت ها) در شمال و کاسی ها در جنوب غربی از این زمره اند.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 18 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید