دانلود مقاله کاربرد اخلاق اسلامی در امر تعلیم و تربیت
این فایل در قالب Word قابل ویرایش، آماده پرینت و ارائه به عنوان پروژه پایانی می باشد
قالب: Word
تعداد صفحات: 25
توضیحات:چکیده
اخلاق و تربیت اسلامى، با ویژگى و بعد متعالى خود و به موجب برترى که بر دیگر مکاتب اخلاقى دارد، تضمین کننده سعادت انسان ها در همه عصرها و ره توشه همه ره پویان راه کمال است و فراگیرى علمى و تخلق عملى به آن، یکى از فرایض اولیه در کنار «شرایع و عقاید» به شمار مى آید. از این رو در نظام فرهنگى اسلامى ما ضرورت است به شیوه علمى و منطقى در چارچوب برنامه هاى آموزشى و تربیتى به طور جدى به دانش پژوهان ارائه گردد و در شکل گیرى اخلاقى و تربیتى این نسل، که سازنده تاریخ آینده جامعه اسلامى است، جدیت و اهتمام شود و عملاً مورد عنایت و توجه قرار گیرد تا در تمام ابعاد حیات مادى و معنوى امت ما مؤثر و سرنوشت ساز باشد.
تربیت و اخلاق، از سوی فلاسفه و اندیشمندان نیز همواره مورد توجه قرار داشته و مکاتب فلسفی و حتی مکتب های مادی، هر یک با بینش و فلسفه و اهداف خاص خود از تربیت و اخلاق سخن گفته و اصول و روش هایی را ارائه داده اند که این خود بیانگر اهمیت این مسئله برای انسان، در همه شرایط و جوامع است. گرچه مسئله اساسی در تربیت و اخلاق، مبانی، اهداف و روش های صحیح و استوار و نمونه های عینی و مثبت در این موضوع می باشد که جز از طریق وحی برای انسان قابل دسترسی نخواهد بود.
کلمات کلیدی: اخلاق، تعلیم، تربیت، اخلاق اسلامی.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:7
فهرست و توضیحات:
مقدمه
تجزیه و تحلیل
اخلاق اسلامی، ویژگیهای وامتیازات
هر نظام اخلاقی دینی، متکی بر وحی است و این ویژگی باعث میشود راهنماییهای اخلاقی آن مصون از خطا باشد و احکام اخلاقی را در حقیقت بیان کننده راههای تحقق کمال انسان میدانیم.
اخلاق اسلامی اخلاقی دینی است و همه ویژگیها و امتیازات یک نظام اخلاقی دینی را دارا است بنابراین قبل از بیان جنبههای اختصاصی اخلاق اسلامی مناسب است برخی از امتیازات نظام اخلاقی دینی را بر شماریم.
۱) هر نظام اخلاقی دینی، متکی بر وحی است و این ویژگی باعث میشود راهنماییهای اخلاقی آن مصون از خطا باشد. احکام اخلاقی را در حقیقت بیان کننده راههای تحقق کمال انسان میدانیم یعنی هر دستور یا رهنمود اخلاقی در واقع بیان میکند که اگر فلان فعل را انجام دهیم به کمال وجودی خود نزدیکتر میشویم و یا اگر فلان عمل را ترک کنیم از دوری نسبت به کمال خویش مصون میمانیم بنابراین هر آمر یا ناهی که حکمی اخلاقی صادر میکند، زمانی میتواند حکمی درست صادر کند که ماهیت انسان و ضعفها و قوتهای او را به خوبی بشناسد و بداند که کمال حقیقی انسان چیست و از چه راههایی میتوان این کمال را محقق ساخت.