لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه23
فهرست مطالب
2-بحث در حقیقت روح از نظر دیگر
-مرگ از نظر اسلام
- برزخ
- روز قیامت - رستاخیز
- بیان دیگر
5-روز قیامت - رستاخیز
6- بیانى دیگر
7- استمرار و توالى آفرینش .
1-انسان از روح و بدن مرکب است .
کسانیکه بمعارف اسلامى تا اندازه اى آشنائى دارند میدانند که در خلال بیانات کتاب و سنت سخن روح و جسم یا نفس و بدن بسیار بمیان میآید و یا اینکه تصور جسم و بدن که بکمک حس درک میشود تا اندازه اى آسان است و تصور روح و نفس خالى از ابهام و پیچیدگى نیست. اهل بحث از متکلمین و فلاسفه شیعه و سنى در حقیقت روح نظریات مختلفى دارند ولى تا اندازه اى مسلم است که روح و بدن در نظر اسلام دو واقعیت مخالف همدیگر میباشند .
بدن بواسطه مرگ خواص حیات را از دست میدهد و تدریجا متلاشى میشود ولى روح نه اینگونه است بلکه حیات بالاصاله از آن روح است و تا روح به بدن متعلق است بدن نیز از وى کسب حیات میکند و هنگامیکه روح از بدن مفارقت نمود و علقه خود را برید ( مرگ ) بدن از کار میافتد و روح همچنان بحیات خود ادامه میدهد .
آنچه با تدبر در آیات قرآن کریم و بیانات ائمه اهل بیت (ع ) بدست میآید اینست که روح انسانى پدیده ایست غیر عادى که با پدیده بدن یک نوع همبستگى و یگانگى دارد .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه18
فهرست مطالب
ظهور و سقوط فرهنگ و تمدن اسلامی اندلس
¤ بهروز دانشور
تاریخ آموزه های بسیاری دارد. به تعبیر حضرت امام خمینی تاریخ معلم انسانهاست از این رو خداوند در قرآن مجید به دفعات از شرح احوال گذشتگان به منظور عبرت آموزی و هدایت انسانها سخن به میان آورده است. از جمله در سوره آل عمران آیه 137 آمده است: «قد خلت من قبلکم سنن فسیروا فی الارض فانظروا کیف کان عاقبه المکذبین» پیش از شما سنت هایی وجود داشت که هر قوم طبق اعمال خود سرنوشت هایی داشتند که شما نیز همانند آن را دارید پس در روی زمین گردش کنید و مشاهده کنید عاقبت تکذیب کنندگان آیات خداوند چگونه بود.
بر مسلمانان است که از تاریخ گذشته خود پند بگیرند و از آن عبرت بیاموزند تا دوباره به سرنوشت گذشتگان دچار نشوند. از این جهت تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی اندلس بسیار خواندنی ومفید است. در نوشتار حاضر ضمن بررسی ابعاد گوناگون فرهنگ وتمدن اسلامی اندلس آسیب شناسی و علل افول خورشید تابناک آن تمدن نیز مطرح خواهدشد.
موقعیت جغرافیایی اسپانیا
اسپانیا یکی از مراکز مهم انتقال تمدن اسلامی به اروپا و همچنین پل ارتباطی میان شرق و غرب در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی در طول مدت 800 سال بوده است. این کشور در جنوب غرب اروپا با کشور دیگر یعنی پرتغال شبه جزیره ایبری را تشکیل می دهند.
ورود مسلمانان به اندلس
درسال 89 هـ.ق ولیدابن عبدالملک خلیفه اموی موسی ابن نصیر را به حکومت آفریقیه (شمال آفریقا) منصوب کرد.
در ادامه فتوحات مسلمانان در قرن هفتم و هشتم میلادی در شمال آفریقا با توجه به زمینه های سیاسی اجتماعی و اقتصادی و از جمله کاهش بارندگی و خشکسالی و نیز اختلافات داخلی بربرهای تازه مسلمان شده آن منطقه در صدد برآمدند با کشف مناطق جدید و تصرف آن مشکلات خود را تا حدودی حل نمایند. درهمین ایام اطلاعات و گزارشاتی از ثروت و اقتصاد اسپانیا و خاک حاصلخیز آن به دست مسلمانان رسید و آنان وادار به تسخیر اسپانیا شدند.
اوضاع داخلی اسپانیا از جمله بی عدالتی های اجتماعی و فاصله طبقاتی که در یک طبقه عده ای از ویزیگوتها و اشراف محلی و کشیشان کلیسا در رفاه و آسایش کامل بوده و طبقه دیگر یعنی کشاورزان وابسته به زمین و غلامان و بردگان در رنج و مشقت بودند زمینه را برای دخالت یک نیروی خارجی فراهم ساخت. با توجه به زمینه های یادشده درسال 92هـ.ق در زمان خلافت ولید اول سپاهی مرکب از عربها و بربرها به قصد فتح اسپانیا اعزام شدند. طارق سپاهیان خود را که از تنگه میان مراکش و اسپانیا عبور داد و از آن تاریخ به بعد این تنگه به نام جبل الطارق نامیده شد.
طارق هنگامی که وارد اسپانیا شد که «رودریک» یا «آذرنیوگ» پادشاه آن سرزمین مشغول فرونشاندن شورش های داخلی کشور خود بود. رودریک با شنیدن خبر حمله مسلمانان به پایتخت بازگشت و به جنگ با مسلمانان پرداخت اما لشکر رودریک شکست خورد و خود نیز به روایتی کشته شد.
تاریخ اسپانیای اسلامی در این زمان یعنی از ورود طارق ابن زیاد به اندلس درسال92هـ.ق تا 897هـ.ق که آخرین بازمانده های مسلمانان از اسپانیا اخراج شدند به طور خلاصه به چند دوره به شرح زیر تقسیم می شود.
1-ازسال 92 تا 138هـ.ق فتح اسپانیا توسط طارق ابن زیاد تا روی کارآمدن امویان اندلس
2- ازسال 138 تا 422هـ.ق حکومت امویان اندلس
3- ازسال 422تا 479 دوره ملوک الطوایفی
4- ازسال 479تا 543دوره حکومت مرابطون
5- ازسال 543 تا 632 دوره حکومت موحدون
6- از سال 632 تا 897 حکومت خاندان بنی نصر یعنی ازسقوط موحدون تا حاکمیت مسیحیان بر کل اسپانیا
شکوه تمدن اسلامی اندلس
اسپانیا هشت قرن در دست مسلمانان بود و نور آن تمدن اروپا را نورانی ساخته بوده علم و ادب و صنعت فقط در همین سرزمین اروپای رونق داشت و از همین رهگذر بود که علوم ریاضی- فلکی- گیاه شناسی - تاریخ- فلسفه و قانونگذاری در اسپانیای اسلامی تکمیل شد و به بار نشست.
جالب است بدانیم که این تحول وپیشرفت زمانی بود که اروپا گرفتار دوره رکود علمی قرون وسطی بود و از نادانی و جهالت رنج می برد.
دراین هشت قرن با برنامه ریزی و ساماندهی در زمینه های مختلف مسلمین به پیشرفتهایی عظیم دست یافتند. از جمله با ایجاد مدارس رایگان، همگانی کردن آموزش و ترویج فرهنگ و علم دوستی و دانش پژوهی در اندلس بزرگانی در میدان علم و اختراع قدم نهادند و تازه هایی را به جهان بشریت عرضه کردند.
در پزشکی با ظهور افرادی مانند علی ابن عباس، زهراوی، باهلی، ابن زهره بدان پایه از تخصص علمی رسیدند که جراحیهای دقیق چشم را انجام می دادند.
معماری و شهرسازی
در زمینه معماری و شهرسازی مطابق با اصول فنی و مهندسی، مهندسان مسلمان در معماری به قله های رفیع این دانش دست یافتند و چنان آثار ماندگاری از خود به جای گذاشتند که امروزه بیش از 45میلیون نفر جهانگرد سالانه از این آثار بازدید می کنند.(1)
از جمله آثار معماری اندلس که می توان به آن اشاره کرد مسجد جامع شهر قرطبه است که از شاهکارهای معماری جهان است. مسجدی با 4868مترمربع فضای سرپوشیده و باز با 1293عدد ستون که ارتفاع آنها گاهی به 9متر می رسد و در همان حال قطر ستونها حدود 25سانتیمتر است. در حالیکه در همان زمان ماهرترین مهندسان برای پیشگیری از سقوط احتمالی چنین سقف های بلندی، قطر پایه های سنگی ساختمان را کمتر از چهارمتر قرارنمی دادند.(2)
این موضوع حکایت از توانمندیهای فنی و مهندسی معماران وقت دارد.
در توصیف شهر قرطبه سیاحان و جهانگردان مطالب متنوعی مطرح نمودند از جمله جان دراپر در توصیف شهرسازی و زیباسازی شهر قرطبه پایتخت اندلس می نویسد هفتصد سال بعد از این تاریخ یعنی بعد از شکوه اندلس حتی یک چراغ در راههای عمومی لندن و پاریس وجود نداشت و قرنها بعد از آن تاریخ افراد پیاده در شهرهای لندن و پاریس تا قوزک پا در گل فرومی رفتند.(3)
تألیفات در زمینه کشاورزی
در نهضت ترجمه تعداد رسالاتی از دیوکریتوس، ارسطو و... در زمینه کشاورزی به عربی ترجمه شد. نخستین تألیفات کشاورزی جهان اسلام توسط یوحنا ابن ماسویه- حنین ابن اسحاق و جابرابن حیان صورت گرفت. در اوایل قرن چهارم هجری کتاب الفلاحه النبظیه توسط ابن وحشیه تألیف شد.
در قرن چهارم و پنجم رسالات زیادی توسط علما و دانشمندان اندلس تألیف شد:
از جمله کتاب الانوارء تألیف ابواسحاق قرطبی- کتاب الفلاحه نوشته ابوالقاسم زهرای جراح و پزشک معروف- کتاب المقنع از ابوبکر عمرابن حجاج اشبیلی- دیوان الفلاحه و کتاب القصد و البیان از عبداله ابن بصال
کتاب دیگر المغنی فی الادویه المفرده و الجامع لمفردات الادویه والاغذیه نوشته ابوعبداله احمد ابن بیطار متولد شهر مالقه اندلس، لازم به یادآوری است شهرت ابوعبداله احمد ابن بیطار بیشتر به داروشناسی می باشد.(4)
به طور کلی توجه و عنایت امویان اندلس به کشاورزی آن چنان زیاد بود که تقویم خاصی برای آن ترتیب داده بودند و به تقویم قرطبی معروف شد. این تقویم طریقه و موسم کشت گیاهان مختلف را شرح داده بود به نظر برخی از محققین، ملتهای دیگر نیز تقویم زراعی را به تقلید از امویان اندلس فراهم کردند.(5) موضوعی که در دنیای امروز با عنوان سال زراعی از آن یاد می شود.
مسلمانان اسپانیا علاوه بر تجارب شخصی خویش در باب کشاورزی مانند سایر علوم از تجربیات علمی و عملی چند صدساله مالک شرقی بهره فراوانی بردند آنها فن و روش آبیاری مرسوم در سرزمین های خلاف شرقی را در سیستم آبیاری خود به کار گرفتند. حفر قنوات، ایجاد ناعور و استفاده از دولاب از جمله روش های معمول در مصر و شام و ایران برای بیرون آوردن آبهای نهفته در زیر زمین بود که مورد استفاده مسلمین اندلس در آبیاری زمین های کشاورزی و مصارف شهری قرارگرفت.(6)
استفاده از روشهای فوق زمانی بود که کشاورزی در اندلس قبل از ورود مسلمانان به آن ناحیه به صورت ابتدایی و دیمی انجام می گرفت. نظام حاکم بر زراعت آن سرزمین هم نظام فئودالی بود و کشاورز کمتر از آن دسترنج خود استفاده می کرد.
اما با آمدن مسلمانان سیستم فئودالی که خاص جوامع غربی بود برداشته شد و شیوه زمین داری شرقی رایج شد و در زمینه کشت گیاهان و آبیاری زمین ها تغییر و تحول عمیقی صورت گرفت.
مهار آبها و سدسازی
سدسازی که از جمله روش های تهیه آب برای مصارف خانگی و کشاورزی در ممالک شرقی بود به وسیله مسلمانان اسپانیا در شبه جزیره ایبریا اقتباس شد.
بهترین سندی که می توان درمرد تاثیر روشهای آبیاری مسلمانان مشرق زمین درنوع آبیاری اسپانیا ارائه داد تعداد زیادی از لغات اسپانیایی در فن آبیاری است که مشتق از زبان عربی است.(7)
صنایع
قبل از ورود مسلمانان به اسپانیا تا دوره امویان اندلس این کشور از رشد چندانی برخوردار نبود. تثبیت حکومت امویان اندلس و حمایت آنها از صنعتگران و هنرمندان مسلمان از یک سو و داد وستد مردم آن کشور با مسلمانان شمال آفریقا از سوی دیگر تحولی عظیم در صنعت اندلس ایجاد کرد و باعث شکوفایی اقتصاد اندلس شد. به نحوی که اثرات آن از مرز اسپانیا گذشت و به دیگر مناطق اروپا راه یافت.
دراینجا برخی صنایع مسلمان اندلس را معرفی می نماییم.
الف: صنعت شیشه:
دراکثر شهرهای اندلس شیشه تولید می شد، اما این صنعت درشهر بالغه به مراتب از رشد بیشتری برخوردار بود، از دانشمندان معروف آن عصر عباس ابن فرناس بود که اختراعات بسیار زیادی را به ویژه در زمینه شیشه سازی به وی نسبت می دهند. می گویند وی نخستین کسی بود که ساخت شیشه را از سنگ اختراع کرد. (8)
ب: سفال گری و کاشیکاری:
ازدیگر صنایع که در اندلس اسلامی رایج بود صنعت سفالگری و کاشیکاری است. این صنعت در اسپانیای اسلامی از چنان اهمیتی برخوردار بود که توجه ابن بطوطه را به خود جلب کرد.
ابن بطوطه که قرن هشتم هجری مصادف با چهاردهم میلادی صنایع مسلمانان اندلس را دیده است می گوید: درشهر مالقه ظرفهای چینی، مذهب« زرنگاری» بسیار عالی می سازند و آنها را به کشورهای دور دست صادر می نمایند.(9)
پ:نساجی و پارچه بافی:
مسلمانان اندلس در امر صنعت نساجی و پارچه بافی به پیشرفتهای زیادی نائل آمدند به طوری که فیلیپ حتی به ستایش و تمجید آنها در صنعت نساجی می پردازد و می گوید:
مسلمان اندلس در قرون وسطی علمداران صنعت پارچه و حریرجهان به شمار می آمدند. (10)
دو مسئله عمده سبب رونق نساجی و پارچه بافی در اندلس شد: 1-بالا رفتن رفاه و آسایش عمومی مردم اندلس 2- گسترش تجارت و بازرگانی این کشور با اقصی نقاط عالم، این دو موضوع باعث گردید تا کمیت و کیفیت محصولات نساجی پیشرفت کند.
از مراکز مهم پارچه بافی اندلس شهر قرطبه پایتخت آن کشور بود که حدود 1300 بافنده داشت و در اواسط قرن چهارم هجری بیش از دویست کارگاه ریسندگی و بافندگی دراطراف این شهر مشغول فعالیت بودند.
ت: صنعت کاغذ
با عنایت به اهمیت تاریخی صنعت کاغذ و به دلیل ارتباط نزدیک آن با هرنوع تحقیق و پژوهش نگاهی گذرا به جایگاه این صنعت درتمدن اسلامی و سیر مراحل تاریخی آن می اندازیم:
درحقیقت باید گفت اختراع کاغذ یکی از پدیده های مهم جهان بشریت بود که تحول و جهش عظیمی در مسیر تاریخ انسان ایجاد کرد و موجبات پیشرفت جامعه را فراهم نمود. نقش کاغذ درتکامل فرهنگ یک جامعه امری مسلم و روشن است.
ویل دورانت اختراع کاغذ را یکی از ارکان تمدن دانسته است. (11)
ظاهراً نخستین قومی که کاغذ را اختراع کردند چینی ها بودند و درسال 134هجری قمری جنگ سختی بین چینی ها و مسلمانان خراسان روی داد که مسلمانان پیروز شدند بعد از این پیروزی مسلمانان را طریق صنعتگران چینی با این صنعت آشنا شدند.
ابن ندیم در این باره می نویسد:«گویند کارگران چینی کاغذ را درخراسان همانند کاغذ چینی می ساختند.»
او همچنین از شش نوع کاغذ که در قرن چهارم هجری که در اقصی نقاط امپراطوری اسلامی تولید می شد سخن می گوید و اسامی آنها را چنین ذکر می کند:
کاغذ خراسانی، دیلمانی، طحی، نوحی، جعفری، فرعونی و طاهری (12)
مسلمانان اندلس درفن کاغذ سازی نیز همچون صنایع دیگر مهارت خوبی پیدا کردند.
آنها از اسلاف خود درسرزمین مشرق فنون تهیه و تکثیر انواع کاغذها را آموخته و در منطقه خویش رایج کردند.
منابع اسلامی معروف ترین مرکز کاغذ سازی اندلس را در شهر شاطبه دانسته اند.
ادریس درباره نوع کاغذ این شهر گفته است که: درشهر شاطبه اندلس بهترین کاغذ عالم را می ساختند و به شرق و غرب برده می شد. (13)
بعد از اینکه این صنعت دراندلس رونق گرفت از طریق همین کشور به اروپا نیز سرایت کرد و در آنجا هم به تقلید از مسلمانان اندلس کارخانه های کاغذ سازی تاسیس شد.
فیلیپ حتی در مورد نقش مسلمانان مالک اسلامی بویژه مسلمین اندلس در توسعه و تکامل صنعت کاغذ و نتایج آن در اروپا می گوید:
«اگر کاغذسازی یعنی سودمندترین چیزی که مسلمانان به اروپا داده اند در اندلس نبود جمع آوری کتاب میسر نمی شد، اگر کاغذ نبود چاپ با حروف جدا میسر نمی شد و اگر کاغذ و چاپ نبود تعلیمات عمومی چنانچه امروز هست در اروپا رواج نمی یافت.(14)
آسیب شناسی تمدن اسلامی اندلس
هر مسلمان بیداردلی با نگاهی به تمدن باشکوه اندلس از خود می پرسد. چرا اندلس از اوج قدرت، عظمت و شکوه به ذلت و خواری کشیده شد. علت انحطاط تمدن اسلامی اندلس چه بود. دلایل آنرا درکجا باید جستجو کرد. آیا گردش روزگار چنین است یا نتیجه اعمال؟
از جستجو و تفحص در متون تاریخی می توان دو عامل را به عنوان آسیب های جدی و اساسی فرهنگ و تمدن اسلامی اندلس برشمرد که عبارتند از:
الف: اختلاف و تفرقه:
یکی از ارکان مهم ثبات، امنیت و پیشرفت هر جامعه وحدت است. در طول تاریخ مردمی بر مشکلات و گرفتاریها فائق آمدند که بر محور اتحاد گرد آمدند. اگر مسلمانان موفق شدند که سریع و برق آسا شبه جزیره ایبری را فتح نمایند در سایه وحدت بوده است. از این رو خداوند متعال در قرآن مجید به این نکته اساسی در حیات جامعه اشاره نموده است: واعتصمو بحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا(15)
همگی به ریسمان الهی چنگ زنید و متفرق نشوید. همانطور که وحدت مایه ثبات است اختلاف و تفرقه سبب ناامنی و عقب ماندگی است.
مهمترین علت شکست حکومت اسلامی اندلس اختلاف و دشمنی دیرینه میان دو گروه اعراب مضری و قحطانی بود که هیچگاه به پایان نرسید و هرگاه قدرت به دست یکی از این دو می افتاد بر دیگری ستم می کرد و گروه مقابل به کارشکنی می پرداخت.
از دیگر کارهای نادرست اعراب پس از ورود به اندلس این بود که خود را از بربرهای شمال آفریقا (که سهم بزرگی در فتح شبه جزیره ایبریا) داشتند برتر می دانستند و نسبت به آنها به دیده حقارت می نگریستند.
این نوع برخورد نیز اختلاف پردامنه ای را در اندلس سبب شد که در تمام مدت کم و بیش ادامه داشت.
شدت این دوگونه اختلافات به گونه ای بود که اگر کسی گامی برای صلح و آشتی بر می داشت در آتش اختلاف و دشمنی خاکستر می شد.
در یکی از این آشوبها روزی دانشمند بزرگی در مسجد جامع شهر قرطبه همین که اشاره به اینگونه اختلافات گفت خدایا میان ما صلح برقرار کن، بی درنگ کشته شد و دیگری در همان مسجد به محض اینکه گفت خدا صلح را دوست دارد و به آن امر کرده است در دم کشته شد. (16)
از نتایج شوم این درگیریها روی آوردن دو گروه: مخالف به سوی دشمن مسیحی بود که برای چنین روزهایی لحظه شماری می کرد. و در نهایت به دلیل اختلافات داخلی مسیحیان توانستند دولتهای کوچک اسلامی در اندلس را یکی پس از دیگری از میان بردارند و در سال 897 هجری قمری به عمر آخرین حکومت اسلامی در اندلس یعنی حکومت بنی نصر پایان دادند.
ب: فساد اخلاقی:
دومین عامل شکست مسلمین اندلس را می توان روی آوردن حکام و بسیاری از مردم را به بی تقوایی و بی بندو باری دانست.
فراگیر شدن فساد در سطح حاکمیت و جامعه آنان را از توجه به صلاح و سلامت و پیشرفت جامعه بازداشت و حمیت و غیرت دینی را در آنها از بین برد و آنچه برای آنها اهمیت داشت قدرت طلبی و خوشگذرانی بوده.
در نتیجه ترویج فساد شهرهای اسلامی یکی پس از دیگری ازتحت حکومت آنها خارج گردید و به تصرف دشمن درآمد.
فساد در بین حکمرانان تا آنجا پیش رفت که یکی از حکام منطقه المریه عاشق دختری مسیحی شد و به زور او را از پدرش گرفت و بر سر همین موضوع به جنگ و خونریزی در میان مسلمانان دست زد.
آنگاه که حاکمان به عیش و عشرت آشکار پرداختند مردم بسیاری از پی آنها روانه گشتند و دشمن مسیحی با طرحی شیطانی ضربه ای سخت بر پیکر جامعه اسلامی اندلس وارد ساخت.
مسیحیان شمال قراردادهایی را با حاکم مسلمان بستند و مطابق آن آزادانه به ایجاد تفریحگاه و مدرسه و انجام تجارت میان مسلمانان پرداختند. در مدارس خود به فرزندان مسلمانان افکار مسیحیت را القاء می کردند. و به ترویج و خرید و فروش مشروبات الکلی میان مسلمانان پرداخته آنها را از اعتقادات دینی خود دور می ساختند.
به این ترتیب فساد و تباهی را در تمام پیکره جامعه اسلامی رسوخ دادند و جامعه اسلامی را از درون تهی و توان مقاومت را از آنها گرفتند.
بر این اساس اختلاف و فساد مهمترین عامل اضمحلال فرهنگ و تمدن اسلامی در اندلس ارزیابی می گردد.
به تعبیر قرآن مجید ان الله لایغیروابقوم حتی یغیرواما بانفسهم. (سوره رعد - آیه 31)
همانا خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد مگر اینکه آنان آنچه را که در خودشان است تغییر دهند.
پی نوشت ها در سرویس معارف موجود است.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:23
فهرست مطالب
-انسان از روح و بدن مرکب است.
2- بحث در حقیقت روح از نظر دیگر .
3- مرگ از نظر اسلام
4- برزخ
5-روز قیامت - رستاخیز
6- بیانى دیگر
7- استمرار و توالى آفرینش .
1-انسان از روح و بدن مرکب است .
کسانیکه بمعارف اسلامى تا اندازه اى آشنائى دارند میدانند که در خلال بیانات کتاب و سنت سخن روح و جسم یا نفس و بدن بسیار بمیان میآید و یا اینکه تصور جسم و بدن که بکمک حس درک میشود تا اندازه اى آسان است و تصور روح و نفس خالى از ابهام و پیچیدگى نیست. اهل بحث از متکلمین و فلاسفه شیعه و سنى در حقیقت روح نظریات مختلفى دارند ولى تا اندازه اى مسلم است که روح و بدن در نظر اسلام دو واقعیت مخالف همدیگر میباشند .
بدن بواسطه مرگ خواص حیات را از دست میدهد و تدریجا متلاشى میشود ولى روح نه اینگونه است بلکه حیات بالاصاله از آن روح است و تا روح به بدن متعلق است بدن نیز از وى کسب حیات میکند و هنگامیکه روح از بدن مفارقت نمود و علقه خود را برید ( مرگ ) بدن از کار میافتد و روح همچنان بحیات خود ادامه میدهد .
آنچه با تدبر در آیات قرآن کریم و بیانات ائمه اهل بیت (ع ) بدست میآید اینست که روح انسانى پدیده ایست غیر عادى که با پدیده بدن یک نوع همبستگى و یگانگى دارد .
خداى متعال در کتاب خود میفرماید ( لقد خلقنا الانسان من سلالة من طین ثم جعلناه نطفة فى قرار مکین ثم خلقنا النطفة علقة و خلقنا العلقة مضغة فخلقنا المضغة عظاما فکسونا العظام لحما ثم انشأ ناه خلقا آخر ) سوره مؤمنون آیه 12-14 ( تحقیقا ما انسان را از خلاصه که از گل گرفته شده بود آفریدیم .سپس او را نطفه اى قرار دادیم در جایگاه آرامى سپس نطفه را خونى بسته کردیم پس خون بسته را گوشتى جویده شده کردیم سپس گوشت جویده شده را استخوانهائى کردیم پس استخوانها را گوشت پوشانیدیم پس از آن او را آفریده دیگرى بیسابقه قرار دادیم. ) از سیاق آیات روشن است که صدر آیات , آفرینش تدریجى مادى را وصف میکند ودر ذیل که به پیدایش روح یا شعور و اراده اشاره میکند آفرینش دیگرى را بیان میکند که با نوع آفرینش قبلى مغایر است .
و در جاى دیگر در پاسخ استبعاد منکرین معاد باین مضمون که انسان پس از مرگ و متلاشى شدن بدن و گم شدن او در میان اجزاء زمین چگونه آفرینش تازه اى پیدا کرده انسان نخستین میشود , میفرماید ( بگو فرشته مرگ شما را از ابدانتان میگیرد پس از آن بسوى خداى خودتان برمیگردید یعنى آنچه پس از مرگ متلاشى گشته و در میان اجزاء زمین گم میشود بدنهاى شما است ولى خودتان ارواح بدست فرشته مرگ از بدنهایتان گرفته شده اید و پیش ما محفوظید ) سوره سجده آیه 11
گذشته از اینگونه آیات قرآن کریم با بیانى جامع مطلق روح را غیر مادى معرفى میکند چنانکه میفرماید ( از تو حقیقت روح را میپرسند بگو روح از سنخ امر خداى من است ) سوره اسرى آیه 85 , و در جاى دیگر در معرفى امر خود میگوید ( امرخدا وقتى که چیزى را خواست این است و بس که بفرماید بشو آن چیز بیتوقف میشودو ملکوت هر شئى همین است ) سوره یس آیه 83 و مقتضاى این آیات آنستکه فرمان خدا در آفرینش اشیاء تدریجى نیست و در تحت تسخیر زمان و مکان نمیباشد پس روح که حقیقتى جز فرمان خداوند ندارد مادى نیست .
و در وجود خود خاصیت مادیت را که تدریج و زمان و مکان است ندارد .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:23
فهرست و توضیحات:
مقدمه
بیان مسأله
معاد شناسى
1-انسان از روح و بدن مرکب است.
2- بحث در حقیقت روح از نظر دیگر .
3- مرگ از نظر اسلام
4- برزخ
5-روز قیامت - رستاخیز
6- بیانى دیگر
7- استمرار و توالى آفرینش .
1-انسان از روح و بدن مرکب است .
کسانیکه بمعارف اسلامى تا اندازه اى آشنائى دارند میدانند که در خلال بیانات کتاب و سنت سخن روح و جسم یا نفس و بدن بسیار بمیان میآید و یا اینکه تصور جسم و بدن که بکمک حس درک میشود تا اندازه اى آسان است و تصور روح و نفس خالى از ابهام و پیچیدگى نیست. اهل بحث از متکلمین و فلاسفه شیعه و سنى در حقیقت روح نظریات مختلفى دارند ولى تا اندازه اى مسلم است که روح و بدن در نظر اسلام دو واقعیت مخالف همدیگر میباشند .
بدن بواسطه مرگ خواص حیات را از دست میدهد و تدریجا متلاشى میشود ولى روح نه اینگونه است بلکه حیات بالاصاله از آن روح است و تا روح به بدن متعلق است بدن نیز از وى کسب حیات میکند و هنگامیکه روح از بدن مفارقت نمود و علقه خود را برید ( مرگ ) بدن از کار میافتد و روح همچنان بحیات خود ادامه میدهد .
آنچه با تدبر در آیات قرآن کریم و بیانات ائمه اهل بیت (ع ) بدست میآید اینست که روح انسانى پدیده ایست غیر عادى که با پدیده بدن یک نوع همبستگى و یگانگى دارد .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:24
فهرست مطالب
-انسان از روح و بدن مرکب است.
2- بحث در حقیقت روح از نظر دیگر .
3- مرگ از نظر اسلام
4- برزخ
5-روز قیامت - رستاخیز
6- بیانى دیگر
7- استمرار و توالى آفرینش .
1-انسان از روح و بدن مرکب است .
کسانیکه بمعارف اسلامى تا اندازه اى آشنائى دارند میدانند که در خلال بیانات کتاب و سنت سخن روح و جسم یا نفس و بدن بسیار بمیان میآید و یا اینکه تصور جسم و بدن که بکمک حس درک میشود تا اندازه اى آسان است و تصور روح و نفس خالى از ابهام و پیچیدگى نیست. اهل بحث از متکلمین و فلاسفه شیعه و سنى در حقیقت روح نظریات مختلفى دارند ولى تا اندازه اى مسلم است که روح و بدن در نظر اسلام دو واقعیت مخالف همدیگر میباشند .
بدن بواسطه مرگ خواص حیات را از دست میدهد و تدریجا متلاشى میشود ولى روح نه اینگونه است بلکه حیات بالاصاله از آن روح است و تا روح به بدن متعلق است بدن نیز از وى کسب حیات میکند و هنگامیکه روح از بدن مفارقت نمود و علقه خود را برید ( مرگ ) بدن از کار میافتد و روح همچنان بحیات خود ادامه میدهد .
آنچه با تدبر در آیات قرآن کریم و بیانات ائمه اهل بیت (ع ) بدست میآید اینست که روح انسانى پدیده ایست غیر عادى که با پدیده بدن یک نوع همبستگى و یگانگى دارد .
خداى متعال در کتاب خود میفرماید ( لقد خلقنا الانسان من سلالة من طین ثم جعلناه نطفة فى قرار مکین ثم خلقنا النطفة علقة و خلقنا العلقة مضغة فخلقنا المضغة عظاما فکسونا العظام لحما ثم انشأ ناه خلقا آخر ) سوره مؤمنون آیه 12-14 ( تحقیقا ما انسان را از خلاصه که از گل گرفته شده بود آفریدیم .سپس او را نطفه اى قرار دادیم در جایگاه آرامى سپس نطفه را خونى بسته کردیم پس خون بسته را گوشتى جویده شده کردیم سپس گوشت جویده شده را استخوانهائى کردیم پس استخوانها را گوشت پوشانیدیم پس از آن او را آفریده دیگرى بیسابقه قرار دادیم. ) از سیاق آیات روشن است که صدر آیات , آفرینش تدریجى مادى را وصف میکند ودر ذیل که به پیدایش روح یا شعور و اراده اشاره میکند آفرینش دیگرى را بیان میکند که با نوع آفرینش قبلى مغایر است .
و در جاى دیگر در پاسخ استبعاد منکرین معاد باین مضمون که انسان پس از مرگ و متلاشى شدن بدن و گم شدن او در میان اجزاء زمین چگونه آفرینش تازه اى پیدا کرده انسان نخستین میشود , میفرماید ( بگو فرشته مرگ شما را از ابدانتان میگیرد پس از آن بسوى خداى خودتان برمیگردید یعنى آنچه پس از مرگ متلاشى گشته و در میان اجزاء زمین گم میشود بدنهاى شما است ولى خودتان ارواح بدست فرشته مرگ از بدنهایتان گرفته شده اید و پیش ما محفوظید ) سوره سجده آیه 11
گذشته از اینگونه آیات قرآن کریم با بیانى جامع مطلق روح را غیر مادى معرفى میکند چنانکه میفرماید ( از تو حقیقت روح را میپرسند بگو روح از سنخ امر خداى من است ) سوره اسرى آیه 85 , و در جاى دیگر در معرفى امر خود میگوید ( امرخدا وقتى که چیزى را خواست این است و بس که بفرماید بشو آن چیز بیتوقف میشودو ملکوت هر شئى همین است ) سوره یس آیه 83 و مقتضاى این آیات آنستکه فرمان خدا در آفرینش اشیاء تدریجى نیست و در تحت تسخیر زمان و مکان نمیباشد پس روح که حقیقتى جز فرمان خداوند ندارد مادى نیست .
و در وجود خود خاصیت مادیت را که تدریج و زمان و مکان است ندارد .