لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:17
فهرست و توضیحات:
عبارات فوق آیا به معنی سیر به سوی کمال است؟
آخرین کلامآنچه در باب هنر اسلامی گفتیم ترکیبی بود از بیان روح و معنای هنر اسلامی باصورت آن. صورت جلوه معنی است و معنی هنر اسلامی در دین تعبیه شده،چنانکهتفکر دینی متضمن آن است.اما از نظرگاه وجود شناسانه در دین«معنی»جز عوالم غیبکه نهایتا به غیب الغیوب میرسد نیست.تفکر اسلامی همواره رو به عالم غیب داشته وحکمت انسی و عرفانی همواره در طلب حضور بیواسطه عوالم غیب بوده و گوش دل بهاستماع ندای عالم غیب سپرده و چشم و گوش دل متفکران دینی شاهد حقایق عالم قدسبوده و عالم و آدم را جلوهای از الوهیت و حضور الوهیت تلقی کرده و عالم معنی رااصیل دانسته است.پس روح هنر اسلامی جز تجلی حق و حقیقت در عالم اسلامی نیست.
هنرمند مسلمان صورتهای خیالی را واسطهای برای جهش روحی به عالم حق و حقیقت ومعانی در کار آورده و از زبان رمز و تمثیل در این مقام بهره گرفته است.صور عالم ملکجلوهها و سایهها و ظل حقایق و معانی عالم ملکوت و جهان فرشتگاناند.
هر آن چیزی که در عالم عیان است چو عکسی ز آفتاب آن جهان است که محسوسات از آن عالم چو سایه است که این طفل است و آن مانند دایه است
با توجه به این مراتب هر صورت را معنایی است و هر ظاهری را باطنی و هر مظهریظهور معنایی است.صورت لازمه ظهور است اما ادراک قلبی عمیق مستلزم گذشت ازعالم صور و سیر از صورت به معنی است.
پاک کن از نقش صورت سینه را روی در معنی کن این آیینه را تا شود گنج معانی سینهات غرق نور معرفت آیینهات
و هنر اینچنین جمع میان صورت و معنی استبه سخن مولانا در مثنوی:
جمع صورت با چنین معنی ژرف نیست ممکن جز ز سلطان شگرف
تفکر دینی سیر از ظاهر به باطن و سیر از باطل به سوی حق است.هنگامی که تفکر اینسیر را از دست داد و از رفتن از ظاهر به سوی باطن بازماند و در میان پندارها حیران شد،و آنگاه هنر دین نیز به فروپاشی روی میکنند.از اینجا حکمت دین جوهر هنر دینی استو هنگامی که هنر،حکمتخویش را از دست داد به صورت صرف تبدیل میشود و ازعناصر بیگانه متاثر گشته و به تدریج راه انحطاط را میپیماید،چنانکه این امر در سبکمینیاتور رضا عباسی یا سبک پر تکلف معماری باروک عثمانی جلوهگر است.و از اینبدتر و نابود کنندهتر نفوذ تکنولوژی امروزی است که هنر اسلامی را به تباهی میکشد وحکمت منطوی در آن را محجوب کرده یا به فراموشی سوق میدهد.با حیات مجددتفکر و حکمت انسی هنر اسلامی احیاء خواهد شد و این به طلب ما و لطف الهی بازمیگردد.لازمه ظهور لطف الهی تمنای هنرمندان و طلب آنهاست و این تمنا در هنرآمادهگر انقلابی تجلی میکند نه در هنر افیون زده بزمی و عرفان تجدد زده خانقاهی که باجهاد اصغر و اکبر حقیقی بیگانه باشد،و عالم هنر اسلامی را چونان بازار مکاره عیش وعشرت و عشق مجازی و دروغین بنگرد.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:14
فهرست و توضیحات:
وحدت آثار هنری اسلام
هنر تجریدی و روحانی
نور و سیر به باطن
توحید در طرحهای هندسی
نکته اساسی در هنر اسلامی که باید بدان توجه کرد عبارت است از “توحید” اولین آثار این تلقی، تفکر تنزیهی و توجه عمیق به مراتب تجلیات است که آن را از دیگر هنرهای دینی متمایز میسازد. زیرا هنرمند مسلمان از کثرت میگذرد تا به وحدت نایل آید. همین ویژگی تفکر اسلامی مانع از ایجاد هنرهای تجسمی مقدس شده است. زیرا جایی برای تصویر مقدس و الوهیت نیست. انتخاب نقوش هندسی و اسلیمی و ختایی و کمترین استفاده از نقوش انسانی و وحدت این نقوش در یک نقطه، تاکیدی بر این اساس است.
ندیم و مطرب و ساقی همه اوست // خیال آب و گل در ره بهانه
طرحهای هندسی که به نحو بارزی وحدت در کثرت و کثرت در وحدت را نمایش میدهد، همراه با نقوش اسلیمی که نقش ظاهری گیاهی دارند، آن قدر از طبیعت دور میشوند، که ثبات را در تغییر نشان میدهند و فضای معنوی خاصی را ابداع مینمایند که رجوع به عالم توحید دارد. این نقوش و طرحها که فاقد
وحدت آثار هنری اسلام
هنر تجریدی و روحانی
نور و سیر به باطن
توحید در طرحهای هندسی
نکته اساسی در هنر اسلامی که باید بدان توجه کرد عبارت است از “توحید” اولین آثار این تلقی، تفکر تنزیهی و توجه عمیق به مراتب تجلیات است که آن را از دیگر هنرهای دینی متمایز میسازد. زیرا هنرمند مسلمان از کثرت میگذرد تا به وحدت نایل آید. همین ویژگی تفکر اسلامی مانع از ایجاد هنرهای تجسمی مقدس شده است. زیرا جایی برای تصویر مقدس و الوهیت نیست. انتخاب نقوش هندسی و اسلیمی و ختایی و کمترین استفاده از نقوش انسانی و وحدت این نقوش در یک نقطه، تاکیدی بر این اساس است.
ندیم و مطرب و ساقی همه اوست // خیال آب و گل در ره بهانه
طرحهای هندسی که به نحو بارزی وحدت در کثرت و کثرت در وحدت را نمایش میدهد، همراه با نقوش اسلیمی که نقش ظاهری گیاهی دارند، آن قدر از طبیعت دور میشوند، که ثبات را در تغییر نشان میدهند و فضای معنوی خاصی را ابداع مینمایند که رجوع به عالم توحید دارد. این نقوش و طرحها که فاقد تعینات نازل ذی جان هستند، و اسلیمی (اسلامی) خوانده می شوند آدمی را به واسطهی صور تنزیهی به فقر ذاتی خویش آشنا میکنند.
تفکر توحیدی چون دیگر تفکرهای دینی و اساطیری در معماری مساجد، تجلی تام و تمام پیدا میکند. معماری مساجد و تزیینات آن در گنبد، منارهها، موزاییکها، کتیبهها، نقوش و مقرنس کاری، فضایی را ابداع میکند که آدمی را به فضایی ملکوتی پیوند میدهد و تا آنجا که ممکن است “اسقاط اضافات” و افنای تعینات و تعلقات در وجود او حاصل کند.
تفکر توحیدی چون دیگر تفکرهای دینی و اساطیری در معماری مساجد، تجلی تام و تمام پیدا میکند. معماری مساجد و تزیینات آن در گنبد، منارهها، موزاییکها، کتیبهها، نقوش و مقرنس کاری، فضایی را ابداع میکند که آدمی را به فضایی ملکوتی پیوند میدهد و تا آنجا که ممکن است “اسقاط اضافات” و افنای تعینات و تعلقات در وجود او حاصل کند.