مقدمه:
موفقیت کودکان در مدرسه تا حدودی به رویدادهایی بستگی دارد که آنها قبل از ورود به مدرسه تجربه کردهاند. آمادگی کودکان برای ورد به مدرسه و موفقیت بعدی آنها در تحصیل، با جنبههای مختلف رشد آنها مرتبط است. عواملی از قبیل رشد جسمی، اجتماعی، شناختی، دانشی و چگونگی یادگیری در تعیین موفقیت آنها در مدرسه نقش دارند.
در گذشته، عقیده بسیاری بر این بود که ورود کودکان به دبستان، آغاز یادگیری و شکوفایی آنها در همه ابعاد رشد است. اما امروزه در پرتو تلاش صاحبنظران مختلف، مسیر تفکر و برنامهریزی به سمت بارور کردن آموزشهای پیش از دبستان، به عنوان پیشنیاز ورود کودکان به مدرسه، تغییر کرده است. بیشک پیشرفت در ابعاد گوناگون رشد در سنین بالاتر و حتی مرحله زمینهسازی برای اصلاح اعمال و حرکات مختلف کودکان با توجه به پژوهشهای اخیر (برای مثال ویلیامز1، 1983؛ به نقل از مفیدی، 1375)، نوعی دگرگونی اندیشه را در زمینه رشد جسمی و حرکتی کودکان در سالهای اولیه کودکی به وجود آورده است. در دو سه دهه اخیر نیز در بسیاری از موسسههای آموزشی و تربیتی (به ویژه در جامعه ما) تمایل و گرایش زیادی در چرخش تاکید از مهارتهای حرکتی و جسمی به سمت زمینههای رشد شناختی و ذهنی کودکان حس شده است (مفیدی، 1375). هر چند مهارتهای حرکتی و شناختی لازم و ملزوم یکدیگرند و در برخی از دیدگاههای رشد مثل تئوری پیاژه2 (1374)، مهارتهای حرکتی زیربناء و لازمه مهارتهای شناختی هستند.
با توجه به پیشرفت علم و تکنولوژی در قرن حاضر و تبلور این نکته که شکوفایی یک کشور از بستر آموز/ش و پرورش برمی خیزد، نیاز به گسترش دوره پیش از دبستان، بیش از گذشته خود را نمایان می سازد. بنابراین لازم است که برنامه کیفی و کمی مناسب و در خور نیازهای جسمی و روانی برای کودکان پیشدبستانی، با توجه به ویژگیهای این دوره از رشد، تهیه و تدارک دیده شود. اما پیش نیاز برنامهریزی و سرمایهگذاری در این زمینه، انجام پژوهشهایی است از روش شناسی و مبنای نظری درستی برخوردار باشند تا با توجه به نتایج حاصله، بتوان تا حدودی نیازهای جامعه در این زمینه برطرف شود و گامهایی هر چند جزئی در زمینه بهبود وضعیت آموزشی و تربیتی برداشته شود.
بیان مسأله:
درخصوص آموزش پیش دبستانی، دیدگاههای مختلف و گاه متعارضی ارائه شده است. از یک سو افرادی نظیر الکایند[1]، 1987؛ سیگل[2]، 1987؛ کانینگ[3] و لیون[4]، 1991؛ به نقل از لفرانسیوس[5]، 1996) معتقدند که نباید کودکان را بی محابا به سمت آموزش های پیش دبستانی بکشانیم و جو حاکم بر بسیاری از برنامه های پیش دبستانی ممکن است کودکان آنطور که باید و شاید به سوی پیشرفت رهنمون نسازد. دلیلی که برای تدارک برنامه پیش دبستانی وجود دارد این است که در حین آموزش های پیش از دبستان، کودکان تجاربی را می آموزند که ممکن است در خانه نتوانند از اثرات مثبت چنین تجاربی برخوردار باشند. اما کانینگ و لیون (1991؛ به نقل از لفرانسیوس، 1996) بر این باورند که افسانه تجارب اولیه[6] به این امر منجر شده که ما نقش بزرگسالان را در محیطهای پیش دبستانی که باید فرصتی مناسب برای کودکان فراهم کنند را نادیده بگیریم. از سوی دیگر بسیاری از صاحبنظران (مثل دومان[7]، 1984؛ رسکولا[8]، 1991؛ پاندی[9]، 1991؛ به نقل از لفرانسیوس، 1996) معتقدند که تجارب پیش دبستانی تاثیر مثبتی بر رشد کودکان خواهد گذاشت.
تاکید بر آموزش و پرورش در دوره پیشدبستان به علت واقع گرایی، بینش، تلاش و کوشش افراد بسیاری است که عمر خود را صرف این کار کرده اند. اگر با توجه به منابع معتبر، از افلاطون
(427-347 قبل از میلاد مسیح) که آغاز آموزشهای اولیه را از هنگام تولد دانستهاند، بگذریم و (باربور، 1986)، باید بپذیریم که افرادی مثل جان آموس کمینوس، ژان ژاک روسو، پستالوزی، فروبل، ماریامونته سوری، پیاژه و پژوهشگران کنونی جوامع مختلف و نیز جامعه علمی و فرهنگی ایران، در شناخت هویت واقعی این دوره از آموزش و نتایج اثر بخش آن بر سرنوشت کودکان کمک و یاری رسانده اند (مفیدی،1375).
در پژوهش حاضر، مهارتهای روانی ـ حرکتی1 و سازگاری اجتماعی به عنوان متغیرهای اصلی در نظر گرفته شدهاند. یکی از عوامل تعامل انسان با محیط، رفتارهای روانی ـ حرکتی است. این رفتارها دارای تظاهرات متعددی مثلاً در کارهای صنعتی، حرفهای، تکنیکی، مهارتهای شغلی، اعمال تجاری، وظایف روزمره، رانندگی، موسیقی، هنر و همینطور تربیت بدنی و ورزش میباشند، در حالی که به نظر می رسد حیطه روانی اینگونه رفتارها مورد غفلت واقع شده است. مفیدی
(1375) بر ضرورت توجه به آمادگیهای جسمی و حرکتی کودکان در دوره پیش از دبستان تاکید کرده است. او سعی کرده است ابتدا سالهای اولیه کودکی را به عنوان مرحله ایدهآلی برای یادگیری مهارتهای حرکتی بشناساند، سپس قابلیتها و تواناییهای کودکان را از نظر آموزش و یادگیری مهارتهای حرکتی مد نظر قرار دهد.
به علاوه پژوهشهایی که در زمینه مهارتهای روانی ـ حرکتی و اثر برنامههای تمرینی بر افزایش و بهبود اینگونه مهارتها انجام شده است (بلیانی، 1377؛ یان و یان، 1991، رهبانفرد ، 1377 و خلجی و عماد، 1381) توانسته است تأثیر این برنامههای تمرینی را در بهبود مهارتهای روانی ـ حرکتی نشان دهند.
از سوی دیگر مهارتهای اجتماعی نیز با مهارتهای روانی ـ حرکتی ارتباط تنگاتنگ و نزدیکی دارند و جنبه مهمی از رشد کودک محسوب می شوند. هدف آموزشهای اولیه کودکان، اجتماعی بار آوردن (جامعه پذیری) آنان است (میزل2 ،1996، وینووسکیز3 ، 1994). توانایی برای ایجاد و حفظ ارتباطات با دوستان و بزرگسالان (همچون معلمان)، پایه و رکن اجتماعی شدن را در مدرسه شکل میدهد. مهارتهای اجتماعی کودکان ممکن است با پیشرفت تحصیلی بعدی آنها در ارتباط باشد (اسواتز1 و والکر2 ، 1984) و تجارب آنها با همسالان خود، احتمالاً روی نگرشهای آنان در ارتباط با مدرسه و یادگیری نیز تاثیر میگذارد (کاگان3 و همکاران 1995).
به مدد پژوهشهای مختلفی که در زمینه تأثیر دوره پیشدبستانی برسازگاری اجتماعی دانشآموزان در دوره بعد انجام شدهاند (نگاه کنید به کرمی و هیبتاللهی، 1377، تشکری و همکاران، 1364، اسحاقنیا، 1373)، این نکته خود را برجسته ساخته که آموزشهای پیش دبستانی تأثیر بسزایی بر سازگاری اجتماعی ـ عاطفی دانشآموزان دبستانی دارد و لزوم برنامهریزی مناسب در این زمینه برای پیشدبستانیها را گوشزد میکند. گالاهو و ازمان (1998) فعالیتهای حرکتی را در پیشرفت تحول اجتماعی مؤثر میدانند و معتقدند که شرکت کودکان در فعالیتهای حرکتی به تعامل موفق با دیگران، کنترل پرخاشگری، بروز هیجانات به روش جامعهپسندانه و فهم معنای درست و غلط کمک مینماید. مفیدی (1375) نیز فعالیتهای مربوط به کسب حرکات ماهیچهای درشت را در سایر جنبههای تحولی مثل تحول کلامی، زبان، مفاهیم مختلف و تحول اجتماعی مؤثر میداند. مثلاً فعالیت پرتاب توپ میتواند به مهارت در گرفتن بینجامد که این مهارت زمینهساز سبب رشد اجتماعی کودکان به هنگام شراکت در استفاده از توپ شود.
در مورد تفاوتهای جنسیتی در مهارتهای روانی ـ حرکتی مطابق پیشینه پژوهشی، پسرها در مهارتهایی که به نیرو و قدرت نیاز دارند، اندکی از دخترها جلوتر هستند ودخترها در مهارتهای حرکتی ظریف و برخی مهارتهای درشت که به ترکیب تعادل خوب و حرکت پا نیاز دارند مثل لیلی کردن و طناب بازی قویتر هستند (کوکلی. 1990، گرین دوفر، لوکو، روزن گرن، 1996). در سازگاری اجتماعی نیز با توجه به اینکه دخترها هویت زنانه و پسرها، هویت مردانه پیدا میکنند، دخترها در روابط دوستیشان انحصاری هستند، زیرا بیشتر از پسرها انتظار صمیمیت دارند و دوستانشان بیشتر شبیه خودشان هستند (هارتاپ، 1996). به علاوه دخترها بیشتر پرخاشگری رابطهای بروز میدهند و پسرها پرخاشگری مستقیم (کریک، کاساس و موشه، 1997، کریک، کاساس و کو، 1999).
بنابراین باتوجه به آمادگیهای جسمی، روانشناختی و اجتماعی کودک در دوره پیشدبستانی برای پیشرفت در جنبههای مختلف تحولی و گواهی پژوهشهای مختلف در تأثیر مثبت آموزشهای این دوره بر مهارتهای ادراکی ـ حرکتی و سازگاری اجتماعی کودکان دوره ابتدایی، لزوم توجه بیشتر به آموزشهای پیشدبستانی از لحاظ کمی و کیفی و انجام پژوهشهای مناسب در جهت سنجیدن اثرات و نیز بهبود محتوا و انجام آموزشها، مفید و لازم به نظر میرسد.
متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
مقدمه
در عصر حاضر صنایع، واحدهای تولیدی و خدماتی، مراکز پزشکی و بیمارستانها به در اختیار داشتن یک سیستم مدون و مجهز نگهداری و تعمیرات تجهیزات به نسبت توسعه و افزایش حجم فعالیت های آنها فزونی مییابد و وجود یک سیستم مجهز و برنامهریزی شدة مدیریت نگهداری و تعمیرات از آن جهت ضروری و الزام آور است که نه تنها کنترل مستمر و اطلاع کامل از اوضاع و احوال و نحوه عملکرد تجهیزات، ادوات، ابنیه، تاسیسات، ماشین آلات و سرویسها را ممکن می سازد بلکه از طریق سیستم های مدیریت بر پایه ریسک نیز اطلاعات را در جهت کمک به قدرت تصمیم گیری مدیریت مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد. لذا ارائه مطلوبترین سرویسهای نگهدرای و تعمیرات تجهیزات با اتخاذ بهترین روشها برای تداوم کار تجهیزات با حداکثر بازدهی و تحمل حداقل هزینه امکانپذیر می گردد. اما آنچه که در این مقوله حائز اهمیت است عبارتست از ایجاد فرهنگ و نگرش نگهداری و تعمیرات بهره ور در کلیه سطوح مراکز درمانی و طبقات مدیریتی بعبارت دیگر نگهداری و تعمیرات مختص یک قسمت یا اداره نبود. بلکه در این سیستم کلیه افراد یک مرکز درمانی بعنوان کارگردانان اصلی در نگهداری تجهیزات و اموال این مراکز سهیم و شریک بوده و هر کس در جایگاه خود با انجام فعالیت های شخصی سعی در حفظ، نگهداری و بهبود مستمر تجهیزات و نهایتاً رضایتمندی بیمار و ارتقاء خدمات درمانی کشور را سبب میشود.
مقدمه:
مطالعه تغییر ساختها و روابط عناصر اصلی تشکیل دهنده فضاهای جغرافیایی در طی زمانها یکی از وظایف اصلی جغرافیدانان می باشد . لذا با توجه به این نگرش و رشته جغرافیا که همه ی مسایل زیست محیطی و غیره را مخصوصا" محیط زندگی انسان را نیز در مطالعات خود در بر می گیرد به مسایل مهمتری مخصوصا" به قدیمی ترین پایگاه زندگی انسان یعنی روستا می پردازد . به طور کلی روستا را می توان قدیمی ترین پایگاه استقرار و سکونت انسان دانست . امروزه این سکونتگاهی زیستی به دلیل شرایط خاص روستا و جوامع روستایی همواره جمعیت خود را به نفع شهر ها از دست می دهند.
امروزه با گوناگونی و تنوع در چشم اندازهای فرهنگی و محیط جغرافیایی که دایم بعلت تغییر و تحول و پیشرفت علم و تکنولوژی بر تنوع و پیچیدگی آن افزوده می گردد جغرافیا نیز بنا بر ماهیت خود که
بدنبال دستیابی به علل و عوامل این تغییرات و دگرگونی ها از طریق مطالعه عوامل مهم تشکیل دهنده فضای زندگی یعنی محیط انسان و روابط بین آنها ست ، تغییرات ودگرگونیهایی را در ابعاد مختلف خود یعنی ماهیت ، قلمرو دیدگاهها ، نظریه ها ، شیوه ها ، روش تحقیق و ابزار خود در طول زمان بوجود آورده است .
در بررسی سیر تحول و دگرگونی دانش جغرافیا و ماهیت آن می توان از مفهوم اولیه این علم که خود آنرا در مشاهده و توصیف محیطهای بشری و کشف سرزمینهای جدید و اطلاع و آگاهی ازاحوال انسانها و جوامع ببان می کرد به علت ساده بودن موضوع و محدود بودن جوامع مورد مطالعه ی خود نیز ازسادگی و محدودیت برخوردار بوده ولی امروزه جغرافیا با توجه به پیچیدگی و تنوع محیطهای بشری و پیشرفت درجه دخالت انسان در محیط و تغییرات آن و افزایش دیدگاهها و نظریه ها در رابطه با چگونگی ساخت محیط زندگی دگرگونی علایق ، نیازها و تخصص های دیگران مفهوم ساده اولیه و محدود را ندارد بلکه جغرافیای امروزی با توجه به ویژگی های ساختاری – کارکردی محیط ها و درنظر گرفتن هر مکان به عنوان یک سیستم و نظام ، مطالعه روابط بین انسان و محیط را در درون سیستم ها بعهده دارد این سیستم ها می توانند مانند یک سیستم ساده مثل یک مزرعه تا نظامهای بسیار پیچیده و متنوع مانند سیستم سرمایه داری جهان و تأثیرات آن برساختار فضائی را شامل می گردند به طوریکه ( هانس بوبک ) عنوان می کند :
جغرافیای امروزی عمدتا" به بررسی عرصه های ساختاری – کارکردی می پردازد ، عرصه هایی که نه تنها ازنظر مکانی ، بلکه از نظر ساختاری – کارکردی قابل تبیین و تشخیص هستند . در این چارچوب ، یک عرصه
ساختاری ازطریق همنوایی پدیده های گوناگون و یا هم سویی هدفهای ناموزون و پراکنده و یک عرصه
کارکردی به واسطه تأثیر همگانی نیروهای ویژه موجود و مؤثر در آن تعریف و مشخص می شود .
بررسی رابطهی شیوههای فرزندپروری با خود کارآمدی و سلامت روانی دانشآموزان
چکیده
مقالهی حاضر به بررسی رابطهی شیوههای فرزندپروری با خود کارآمدی و سلامت روانی دانشآموزان پایهی دوم دبیرستانهای شهرستان مهاباد در سال تحصیلی 84-1383 پرداخته است. این تحقیق از نوع پیمایشی ـ همبستگی است. حجم نمونه موردمطالعه شامل 360 نفر، که 193 پسر و 167 دختر و از نوع نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای میباشد. جمعآوری اطلاعات به وسیلهی پرسشنامه شیوههای فرزندپروری شیفر، خود کارآمدی شرز و همکاران و سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر انجام شده است. یافتهها نشان داد که: بین خود کارآمدی دانشآموزانی که والدین آنها شیوههای فرزندپروری متفاوتی داشتهاند، تفاوت معنیداری وجود دارد. سلامت روانی دانشآموزانی که شیوههای فرزندپروری متفاوتی را تجربه کردهاند، بصورت معنیداری باهم تفاوت دارد. بین سلامت روانی و خود کارآمدی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. بین سلامت روانی دانشآموزان دختر و پسر تفاوت معنیداری وجود ندارد. شیوه فرزندپروری دانشآموزان با توجه به رشته تحصیلی آنها متفاوت است. خود کارآمدی دانشآموزان در رشتههای مختلف متفاوت نمیباشد. دانشآموزانی که در رشتههای مختلف تحصیل میکنند از نظر سلامت روانی تفاوت معنیداری باهم ندارند. بین دانشآموزان دختر و پسر از نظر خود کارآمدی تفاوت معنیداری وجود ندارد.
مقدمه
ارتباط والدین و فرزندان از جمله موارد مهمی است که سالها نظر صاحبنظران و متخصصان تعلیم و تربیت را به خود جلب کرده است. خانواده نخستین پایگاهی است که پیوند بین کودک و محیط اطراف او را به وجود میآورد. کودک در خانواده پندارهای اولیه را دربارهی جهان فرا میگیرد، از لحاظ جسمی و ذهنی رشد مییابد، شیوههای سخن گفتن را میآموزد، هنجارهای اساسی رفتار را یاد میگیرد و سرانجام نگرشها، اخلاق و روحیاتش شکل میگیرد و به عبارتی اجتماعی میشود (اقلیدس؛ نقل از هیبتی، 1381).
هر خانوادهای شیوههای خاصی را در تربیت فردی و اجتماعی فرزندان خویش به کار میگیرد این شیوهها که شیوههای فرزندپروری نامیده میشوند متأثر از عوامل مختلف از جمله عوامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و غیره میباشد (هاردی و همکاران، 1993).
شیوههای فرزندپروری به عنوان مجموعه یا منظومهای از رفتارها که تعاملات والد ـ کودک را در طول دامنهی گستردهای از موقعیتها توصیف میکند و فرض شده است که یک جو تعاملی تأثیرگذار را به وجود میآورد. شیوههای فرزندپروری یک عامل تعیینکننده و اثرگذار است که نقش مهمی در آسیبشناسی روانی و رشد کودکان بازی میکند. بحث در مورد هریک از مشکلات فرزندان بدون در نظر گرفتن نگرشها، رفتارها و شیوههای فرزندپروری تقریباً غیرممکن است. هرچند روانشناسان و نظریهپردازان بر نقش والدین و شیوههای فرزندپروری تأکید میکنند، تحقیقات خیلی کمی در مورد شیوههای فرزندپروری و آسیبشناسی روانی کودک به عمل آمده است (علیزاده و آندرایس؛ نقل از محرابی، 1383).
تأثیر محیط خانواده بر رشد کودک اغلب به وسیلهی مشاهده تعامل والد ـ فرزند مورد بررسی قرار گرفته است. در این مشاهدات معمولاً ویژگیهای رفتاری والدین به وسیلهی دو بعد ارزیابی شده است: الف) پذیرش (گرمی)، شامل حمایت و پرورش عاطفهی مثبت بین والدین و کودک میباشد. ب) کنترل، شامل آن دسته از رفتارهای والدین است که رفتار کودک خود را هدایت میکنند مانند: راهنمایی و کنترل، بازدارنده یا تسهیلکننده (پل کنین و همکاران؛ نقل محرابی، 1383).
نظریههای روانشناختی متعددی در خلال سالها سعی کردند تا رفتار آدمی را تبیین کنند. نظریهی شناختی اجتماعی نیز یکی از این نظریههاست. در سال 1986 بندورا این نظریه را در مورد عملکرد آدمیان مطرح کرد که در آن نقش باورهای خود را در شناخت، انگیزش، عاطفه و رفتار آدمی برجسته نمود. بندورا معتقد است که افراد یک نظم «خود» را میپرورانند که آنها را قادر میسازد تا بر تفکرات، احساسات و اعمالشان مهار داشته باشند (نقل از علی نیا کروثی، 1382).
بندورا با دیدگاههایی که به عوامل درونی موثر بر رفتار توجه میکنند و عوامل محیطی را نادیده میگیرند، مخالفت میکند و از دیدگاههایی که انسان را پاسخدهنده منفعل به رویدادهای محیطی میدانند نیز انتقاد میکند.
از نظر بندورا شخص، محیط و رفتار شخص برهم تأثیر و تأثر متقابل دارند و هیچ کدام از این سه جزء را نمیتوان جدا از اجزای دیگر به عنوان تعیینکنندهی رفتار انسان به حساب آورد. بندورا این تعامل سهجانبه را جبر متقابل یا تعیینگری متقابل نامیده است (نقل از سیف، 1380).
بطور کلی، پژوهشها نشان میدهند که روشهای تربیتی والدین اثرات طولانی بر رفتار، عملکرد، انتظارات و در نهایت بر شخصیت افراد در آینده دارند. مثلاً والدین سختگیر و دیکتاتور مانع پیشرفت و خلاقیت کودک میشوند. والدینی که اجازه نمیدهند کودک ابراز وجود کند مانع بروز استعدادهای بالقوه او میشوند و در نتیجه این قبیل کودکان در آینده افرادی روان آزرده و پرخاشگر خواهند شد (نقل از مهرابیزاده هنرمند و همکاران، 1379). با توجه به اینکه شیوههای فرزندپروری والدین، نحوه تربیت والدین را به کودکان منتقل میکنند و این امر در شکلگیری شخصیت فرد مؤثر است و نیز نظر فرد نسبت به خود میتواند بر سلامت روان تأثیر زیادی داشته باشد این پژوهش به بررسی شیوههای فرزندپروری، خود کارآمدی و سلامت روانی دانشآموزان شهرستان مهاباد پرداخته تا به سوالات و فرضیههای تحقیق پاسخ دهد.
پیشینه پژوهش
با توجه به سه متغیر مهم تحقیق یعنی شیوههای فرزندپروری، خود کارآمدی و سلامت روان در این قسمت به بررسی نظرات ارائه شده و تحقیقات انجام یافته میپردازیم:
تحقیقات معاصر در شیوههای فرزندپروری از مطالعات «بامریند» روی کودکان و خانوادههای آنان نشأت گرفته است. استنباط بامریند از شیوههای فرزندپروری بر روی یک رویکرد تیپشناسی بنا شده است که بر روی ترکیب اعمال فرزندپروری متفاوت، متمرکز است. تفاوت در ترکیب عناصر اصلی فرزندپروری (مانند گرم بودن، درگیر بودن، درخواستهای بالغانه، نظارت و سرپرستی) تغییراتی در چگونگی پاسخهای کودک به تاثیر والدین ایجاد میکند (دارلینگ و استینبرگ؛ به نقل از گلاسکو، 1997).
شیفر از جمله کسانی است که در این زمینه پژوهشهایی انجام داده است. او براساس مشاهداتی که از تعامل کودکان 1 تا 3 ساله با مادرانشان انجام داد، طرح یک طبقهبندی براساس دو جنبه رفتار والدینی یعنی آزادی ـ کنترل (سهلگیری در مقابل سختگیری) و سردی ـ گرمی (پذیرش در مقابل طرد) ارائه نمود. او نتیجه گرفت که مادران پذیرنده یا طردکننده میتوانند سختگیر یا آسانگیر باشند. این دو بعد اساساً اشاره به سطوح حمایت عاطفی دارد که والدین در مورد کودکانشان به کار میبرند و نیز اشاره به کنترلی دارد که والدین در مورد کودکان خود اعمال میکنند. بدین ترتیب از ترکیب این دو بعد، الگوهای مختلف رفتار والدین شکل میگیرند. به طور کلی بسیاری از رفتارهای والدین میتوانند در چنین مدل چهاربعدی قرار گیرند (یعقوبخانی غیاثوندی، 1372).
زیگلمن روشهای ارتباطی والدین و فرزندان را به چهار قسمت کلی تقسیم کرده است:
1- والدین مقتدر 2- والدین مستبد 3- والدین سهلگیر 4- والدین مسامحهگر یا بیاعتنا.
با اندکی تأمل متوجه میشویم که دیدگاه زیگلمن با دیدگاه شیفر تفاوت چندانی ندارد و تفاوت بیشتر در الفاظ است. در واقع باید گفت دیدگاه ارائه شده به وسیله شیفر علیرغم گذشت سالیان زیاد همچنان ثابت باقی مانده است، زیرا والدین مقتدر زیگلمن همان والدین گرم و کنترلکننده شیفر، والدین مستبد زیگلمن همان والدین سرد و کنترلکننده شیفر، والدین سهلگیر زیگلمن همان والدین گرم و آزادگذار شیفر، و والدین مسامحهگر زیگلمن همان خانواده سرد و آزادگذار شیفر میباشند (دهقانی، 1379).
بامریند طی مطالعات خود در مورد ابعاد رفتاری والدین و تأثیر آن بر کودکان دریافت، والدین مستبد و قدرتطلب دارای فرزندانی هستند که از نظر خویشتنداری در سطح متوسط قرار دارند ولی تا حدود زیادی گوشهگیر و به دیگران بیاعتنایی میکنند (نقل از ماسن، 1377). شیک (1999) در تحقیقی تأثیر والدین را بر سلامت روانی نوجوانان مورد مطالعه قرار داد. او در تحقیق خود به این نتیجه رسید که ویژگیهای والدین بصورت همزمان و طولی با سلامت روانی نوجوانان همبستگی دارد، ولی بطور کلی ویژگیهای پدر تأثیر بیشتری بر سلامت نوجوانان داشت.
ری و همکاران (1990) در پژوهشی کیفیت فرزندپروری والدین در نوجوانان مبتلا به اختلالات مقابلهای و کرداری را مورد بررسی قرار دادند. در این پژوهش نوجوانان بهنجار در مقایه با گروههای دو گروه دارای اختلال والدین خود را به عنوان کنترلکننده بیاحساس میدانستند.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
طرح تحقیق :
1- عنوان تحقیق : بررسی مبانی فقهی و حقوقیِ امور ورزشی
2- بیان مسأله تحقیق : هر روزه از روزنامه ها ، پایگاه های خبری ، و رسانه های گروهی از بازیهای ورزشی آگاه می شویم که : در مسابقات ورزشی فلان کشور مغلوب یا پیروز شد نگارنده هر روز در فضای ذهن خویش سؤالاتی برای او مطرح بود که آیا این ورزشها دارای مقرّرات و قوانینی هستند ؟ آیا در فقه اسلامی از ورزش سخن به میان آمده است ؟ آیا کشور ایران در وضع قوانین بین المللی دخیل است ؟ آیا تمام افرادی که به نوعی با ورزش در ارتباط هستند دارای مسؤلیت مدنی و کیفری هستند ؟ چرا شطرنج را بعضی فقها حرام و برخی آنرا جایز می دانند ؟ چرا حضرت امام اوّل به حرام بودن شطرنج و بعد نظر خود را تغییر داده و به جایز بودن آن فتوا داده اند ؟ در این پایان نامه سعی شده است که به پاسخ این مسأله که آیا مبانی فقهی که عبارتند از قرآن ، سنّت ، اجماع ، عقل و همچنین مستندات حقوقی و آیا در قانون اساسی از ورزش به صراحت نام برده شده است یا اینکه مشروعیّت خود را به طور غیر مستقیم از قانون اساسی به دست می آورد که به بررسی این سؤالات می پردازیم :
3- روش تحقیق : کتابخانه ای است .
به لحاظ گردآوری اطلاعات ، از طریق کتابخانه ای ، اسناد گوناگونی مورد استفاده ی پژوهشگر قرار می گیرد که عبارت از : کتاب ها یا نوشته های خطی و دستنویس یا تایپی که به عنوان سند مادر شناخته می شوند و با یک یا چند نقل قول به آنها استناد داده می شود ، اسناد اصل نامیده می شوند .
این اسناد معمولاً به امانت داده نمی شوند ، پژوهشگر می تواند در داخل کتابخانه با مراجعه ی مستقیم به سند یا کپی برداری و عکسبرداری از آن استفاده کنند .
مهمترین ابزار گردآوری اطّلاعات ، فیش برداری ، حفاظت فیش ها و انتظام آنها و قرار دادن در جای مخصوص و دسته بندی و طبقه بندی فیش ها بوده است .
منابع در روش میدانی عبارت از : 1- مصاحبه ، 2- مشاهده ، 3- پرسشنامه می باشد .
در این پایان نامه ، از کتاب ها و اسناد اصل ، کتاب های رایانه ای ، سیستم های اطّلاع رسانی ، مقاله ها و مجلّه ها بهره برداری شده است .
4- هدف تحقیق :
الف- هدف کلی
آشنایی با قوانین و مقرّرات ورزش و مبانی و مستندات فقهی و حقوقی آن
ب- اهداف جزئی :
1- خطای ورزشی و مسؤلیتها در ورزش
2- مبانی فقهی اسپانسر و تبلیغات و نقش رسانه ها در این خصوص
3- ورزش در فقه اسلامی
4- مبانی فقهی و حقوقی مسابقه ها و بازی با شطرنج
5- ضرورت و اهمیّت انجام تحقیق :
علّت اصلی تدوین این پایان نامه ، افزایش معلومات نگارنده در مباحث حقوقی و به خصوص مبانی فقهی در امور ورزشی می باشد . و با اینکه ورزش همیشه در زندگی بشر دخیل است ولی به این موضوع کمتر توجّه شده است . شاید این اثر قدمی باشد جهت افزایش بصیرت افراد جامعه اسلامی در این خصوص ، فایده ی دیگر خدمتی ناچیز به جامعه ی علمی مخصوصاً علوم انسانی شاخه ی الهیّات باشد .
6- فرضیه و سؤالات تحقیق :
1- منظور از مسؤلیت مدنی و کیفری در امور ورزشی چیست ؟
2- نگاه کردن خانمها به فیلم های ورزشی و شرکت آنان در ورزشگاهها از نظر فقهی چه حکمی دارد و مبنای آن چیست ؟
3- سبق و رمایۀ چیست ؟
4- مفهوم قمار و ادله های حرمت قمار کدام است ؟
5- مبانی فقهی شطرنج و دیدگاه شیعه و اهل سنّت در این خصوص کدام است ؟
7- پیشینه ی تحقیق :
یکی از مسائل مهم در امر تحقیق ، پیشینه ی آن است ، لذا لازم است تا در مورد پیشینه ی موضوع پایان نامه مطالعه شود .
برخی از آثار نوشتاری عبارتند از :