سرآمدی شدن یک سازمان، فرآیند پیوستهایست که با برنامهریزی و هدفگذاری آغاز میشود و در طول مسیر با ارزیابیهای مداوم و استفاده از اهداف از پیش تعیین شده، نواقص و نارساییها مشخص شده و با اصلاحات لازم، حذف موانع و تقویت نقاط قوت انجام میشود.
نقطه شروع هر تغییر و بهبودی، درک و شناخت کامل از وضعیت موجود سازمان و پیدا کردن مشکلات آن است که با عنوان عارضه خوانده میشود. در این مقاله بطور خلاصه عارضهیابی براساس الگوی اروپایی EFQM که به عنوان نقطه آغازی برای ورود به جاده رشد و سرآمدی است، مورد بحث قرار گرفته است. در بسیاری از مباحث مدیریتی، سازمان به بدن انسان تشبیه میشود. چرا که سازمان نیز یک موجود پویا و زنده است. همانطوری که پیشنیاز انجام هر درمان و بهبود در بدن انجام آزمایشهای کامل از وضعیت بدن انسان است و هرچه دقت این آزمایشها بیشتر و دقیقتر باشد بهبودها و فرآیند درمان مؤثرتر خواهد بود، در مورد ایجاد اصلاحات و حرکت به سوی رشد و پیشرفت سازمان نیز انجام فرآیند عراضهیابی همین حکم را دارد و با انجام این فرآیند سعی در یافتن معضلات و تنگناهایی داریم که ممکن است به عنوان سدی مانع حرکت سازمان در مسیر تعالی باشند.
باید بدانیم که مسیر رشد و سرآمدی یک سازمان، ساده، بیدردسر و کمهزینه نیست. در تعاریف، سازمانی متعالی خوانده میشود که در هر دو زمینه عملکرد و نتایج به شکل قابل اثباتی سرآمد باشد. در طی سالیان گذشته چند مدل مختلف برای سرآمدی و تعالی سازمان در سطح ملی و بینالمللی مطرح شده است که از مهمترین آنها میتوان به الگوی “مالکوم بالدریج” در آمریکا و مدل (EFQM) در اروپا اشاره کرد. این مدلها برای برنامهریزی، حرکت به سمت سرآمدی و ارزیابی سرآمدی در بیشتر شرکتها و سازمانهای دنیا مورد پذیرش و استفاده قرار گرفته است. بدیهی است سازمانهایی که از تعال فاصله زیادی داشته و زیرساخت لازم را برای تعالی ندارند، نمیتوانند از این مدلهای تعالی استفاده کنند و لازم است ابتدا با انجام فرآیند عرضهیابی سازمانی به مشکلات و امراض سازمان پی برده و سپس با تعریف پروژههای بهبود، گام اول را برای آمادهسازی خود در مسیر تعالی بردارند
فهرست :
عارضهیابی سریع و سطحی
عارضهیابی دقیق و تفضیلی
اثربخشی (انجام کارهای درست)
نوآروری
قابلیت انعطاف
کیفیت زندگی کاری شرکت
سودآوری
مسئولیت اجتماعی
الگو فرآیند تحلیل سلسله مراتبی AHP
نظام مدیریت کیفیت
هرم عملکرد
نظام کارت امتیازی متوازن (BSC)
فرآیند کسب و کار
چارچوب مدل و استیپل
روش تحلیل ذینفعان
نظام مدیریت بر مبنای هدف
نظام مدیریت کیفیت جامع
روش مالکوم بالدریج
مدل تعالی سازمان (EFQM)
مدل تعالی و الگوی سرآمدی سازمانی السیتکس
فرآیند ارزیابی عملکرد
استانداردگذاری و تعیین وضعیت مطلوب هر شاخص
ابلاغ و اعلان انتظارات و شاخصها به ارزیابیشونده
عنوان مقاله : حسابرسی معیاری برای بیان واقعیت های اقتصادی
قالب بندی: word
شرح مختصر : ایده یک واقعیت اقتصادی قابل آزمون و قابل مشاهده به عنوان موضوع فعالیت حسابرسی بخشی از یک موضوع است که نویسندگان مختلف در دهه اخیر پیرامون آن اظهار نظرهای متعددی داشتهاند. به ویژه اینکه برای حسابداران چند استدلال مستقیم و غیرمستقیم برای گزارشگری پیرامون پدیدهها و رویدادهای دنیای واقعی و برای اثبات آنها با رجوع به شواهد دنیای واقعی وجود دارد. برای مثال کمیته مفاهیم انجمن حسابدارای امریکا (A.A.A، 1973)، حسابرسی را یک واقعیت پیشفرض از رویدادها و اقدامات اقتصادی تعریف کرده است بطوریکه حسابرسی را به شرح زیر تعریف مینماید: حسابرسی عبارت است از فرآیند سیستماتیک جمعآوری و ارزیابی بیطرفانه شواهد درباره ادعاهای مربوط به رویدادهای اقتصادی به منظور تعیین میزان انطباق این ادعاها با معیارهای از پیش تعیین شده و گزارش نتایج به استفادهکنندگان ذینفع.
مطابق با تعریف مذکور کمیته مفاهیم بینالمللی بین تدوین این واقعیت آزمونپذیر و ادعاهای حسابداری (و مرتبط ساختن زبان با تجربه) و اعتبار بخشیدن به این ادعاها (با تطبیق رعایت آنها با قواعد تدوین شده) در حسابرسی، تفاوت قائل میشوند و در واقع کمیته مذکور واقف است که به دلیل ماهیت حسابداری، خیلی از جنبههای حسابرسی با گواهی (شهاتدهی) سروکار دارند نه با واقعیت های تجربی. از طرف دیگر “استرلینگ” (1979) در رابطه با موضوع حسابرسی هنجاریتر مفهوم حسابرسی را بیان میدارد. او عقیده خود را در زمینه حسابدارانی که در حل مشکلات حسابداری ناتوان بوده توضیح میدهد بیان میدارد که: صورتهای مالی باید پدیدههای تجربی را تشریح نمایند. از این رو لازم است در جستجوی قوانین و تئوریهایی باشیم که اجازه میدهند (از نظر علمی) آن پدیدهها را پیشبینی کنیم. به طور خلاصه، همانطور که به نظر میرسد که حسابداری هم بر آن دلالت داشته باشد، هدف اصلی باید حسابداری کردن موضوعات و پدیدههای تجربی باشد
فهرست :
حسابرسی به عنوان معیاری برای بیان واقعیتهای اقتصادی
مقدمه
ابعاد اطلاعاتی حسابرسی
هدف حسابرسی
معیارهای کیفیت اطلاعات و حسابرسی
نتیجهگیری
در سالهای اخیر، رشته حسابداری مدیریت پیشرفتهای قابل توجهی در توسعه تکنیکهای حسابداری و اعمال کنترلهای جدید و توجه ویژه به مفهوم کیفیت در سازمانها را به همراه داشته است. این تحولات عبارتند از نوآوریها در زمینههایی از قبیل سیستمهای مبتنی بر کامپیوتر، بودجه انعطافپذیر، بهبود در روشهای هزینهیابی و استفاده از انواع روشهای کمی و کیفی در جمعآوری، تجزیه و تحلیل و گزارش دادههای حسابداری میباشد. بدین ترتیب این امری روشن است که حسابداری مدیریت به سرعت در حال ورود به دوره جدیدی از افزایش سطح مهارتهای فنی و پیچیده در حال حرکت است. با این حال، در یک بعد انتقادی، حسابداری مدیریت هنوز بنظر میرسد در دوره قرون تاریک سیر میکند. در حالی که از یک طرف، حسابدارها نیازمند تبدیل شدن به افرادی متخصص با استفاده از ابزاری قدرتمند و فنی هستند و از سوی دیگر، هنوز حسابداران متمایل به نشان دادن وضعیت خود از عدم آگاهی از ملاحظات رفتاری در سازمانهای خود برای استفاده از تحلیلهای خود به عنوان ابزار حسابداری مدیریت هستند در حالی که این موضوعی بسیار تأسف آور است زیرا برآیند آن به حدی است که تکنیکهای حسابداری گاهی اوقات میتواند پاسخهای رفتاری ناخواسته، قدرتمند و پیچیدهتر از این تکنیکها به استفادهکنندگان ارائه دهد زیرا که این احتمال وجود دارد که عوامل ناشی از سوءاستفاده در یک سازمان ناشی از یک نظریه رفتاری ناخواسته و پیشبینی نشده که میتواند تبعات منفی زیادی را برای سازمان منجر شود، صورت پذیرد.
فهرست :
مقدمه
حسابداری مدیریت به عنوان یک فرآیند رفتاری
مفروضات رفتاری حسابداری مدیریت
مفروضات مرتبط به احترام به اهداف سازمان
مفروضات مرتبط به توجه به رفتار مدیریت
مفروضات مرتبط به توجه به نقش حسابداری مدیریت
برخی از مفروضات رفتاری مربوط به تئوری سازمانهای مدرن
مفروضات مرتبط به اهداف سازمان
مفروضات مرتبط به رفتار شرکتکنندگان
مفروضات مرتبط به رفتار مدیریت
عواقب ناشی از مفروضات رفتاری سنتی
نتیجه