فایل بصورت ورد (قابل ویرایش) و در 75 صفحه می باشد.
صنعت خودرو، همانطور که پیتر دراکر به آن لقب “صنعت صنعت ها” را داده است، مرکب است از دانش، علم و فن که با خلاقیت و ابداع و هنر در هم آمیخته است.
صنعت خودرو به لحاظ ارتباط نزدیک با زندگی روزمره مردم و حجم بالای سرمایه، اشتغال و گردش مالی زیاد، مورد علاقه و رقابت کشورها، شرکتها و سرمایههای بزرگ است.سرمایه گذاریها و پژوهشهایی که در این صنعت انجام می شود نه تنها صنایع وابسته به خود بلکه سایر بخشهای اقتصادی صنعتی را به حرکت در میآورد.
خودرو از جمله محصولاتی است که از تعداد نسبتاً زیاد مجموعه های میانی، قطعات و مواد اولیه تشکیل می شود، در نتیجه صنایع مرتبط با ساخت این اجزاء طیف بسیار گسترده ای (از جمله صنایع فلزی، نساجی، مواد شیمیایی و رنگ، برق و الکترونیک و…) را در بر می گیرد.
یک خودرو مجموعه ای از هزاران قطعه کوچک و بزرگ است که تولیدهر یک از آنها نیاز به دانش فنی مهارت و سخت افزار لازم خود را دارد. جمع آوری و مونتاژ این قطعات در زمان لازم با قیمت و کمیت مناسب هنر بزرگی است که علاوه بر نیاز به دانش فنی و توان مدیریتی به یک برنامه بلند مدت و تعیین استراتژی مناسب نیاز دارد. صنعت خودرو در دنیا یک صنعت مونتاژ است که کارخانه خودرو ساز اکثر قطعات مورد نیاز خود را خریداری و محصول نهایی را در کارخانه مونتاژ می نماید. هرچه قطعات خودرو بیشتر و میزان نفر/ ساعت لازم برای مونتاژ بیشتر باشد (مانند خودروهای سنگین) ارزش افزوده بیشتری به بار می آورد.
کیفیت خودرو ارتباط تنگاتنگ و رابطه مستقیمی با سطح کیفیت این مجموعه ها، قطعات و مواد اولیه دارد، که غالباً توسط پیمانکاران فرعی و تامین کنندگان قطعات به تولید کنندگان خودرو عرضه می شود. در نتیجه توان عمکردی تامین کنندگان که شامل تواناییهای فنی، تواناییهای ساخت و تولید، تواناییهای تحویل مواد، تواناییهای کیفیتی و تواناییهای مدیریتی می باشد، به طور مستقیم و غیر مستقیم بر روی کیفیت خودروها تاثیر می گذارد.
در دهه 90 میلادی بخاطر پیشرفتهای تکنولوژی، فرهنگ صنعتی بالاتر، اطلاعات تعریف شده تر و اطلاعات مدرن تر (دانش فنی)، روشهای ساخت و تولید بهبود چشمگیری یافتند.
با آغاز قرن 21، چالش عظیمی که سازمانها با آن مواجه اند، افزایش پیچیدگی در فرایند تولید و کسب و کار می باشد در رقابتهای جهانی توسعه یافته، باید محصولات متنوع رابا توجه به در خواست مشتری در دسترس وی قرار دهیم.
شرکتهای خودروساز به منظور رقابت موثر در بازارهای جهانی می بایستی شبکهای از تامین کنندگان لایق و شایسته را برای تهیه مواد اولیه و قطعات مورد نیاز خود ایجاد کنند. ادارهکردن منابع تهیه مواد اولیه، قطعات و خدمات، امری حیاتی برای شرکتهای خودروسازی است. راهبردهای تهیه و تدارک مواد، تاثیر بسیار زیادی بر مزیت های رقابتی شرکت ها دارد.
مدیران صنایع خودروساز دریافته اند که به منظور عملکرد بهتر، نیازمند سیستمهای یکپارچه ای هستند که مدیریت و نظارت بر تمامی منابع شامل تدارکات، ساخت، تولید، توزیع، نگهداری و پشتیبانی فنی بصورت سامانمند توسط مدیریت زنجیره تامین (Supply Chain Manaegment) صورت گیرد. در نتیجه بسیاری از شرکت های خودروساز داخلی و خارجی برای پاسخگویی به رقابت فزاینده، کوتاه شدن چرخه عمر محصول و تغییرات تقاضای مشتریان به سوی بهبود و ارتقای تواناییهای کوتاه مدت و بلند مدت تامین کنندگان خود حرکت کرده اند.
در نگرش مدیریت زنجیره تامین، تمامی مسائل مرتبط با مشتریان، تولید/ ساخت و تامین کنندگان مواد اولیه بصورت یکپارچه و موثر بر یکدیگر دیده می شوند. SCM یک دیدگاه مدیریت تولید/ اقتصادی است که در آن برای دست یافتن به نیازهای مشتریان، بر تمامی حلقه های این زنجیره به قسمی مدیریت و نظارت اعمال می گردد که بیشترین مطلوبیت از نظر چگونگی و کیفیت محصول و زمان ارسال آن و سایر موارد با هزینه بهینه برای مشتریان ایجاد شود. در مواردی که تامین مواد اولیه از منابع گوناگون صورت می گیرد و یا برای تولید محصولات شرکای مختلفی وجود دارد، نظارت کلی و یکپارچه وکنترل زمانبندی های مهم در اجرای تعهدات بسیار ضروری خواهد بود.
علم شیمی که می توان از ان به علم مواد نیز یاد کرد در همه ی امور زندگی مورد احتیاج واقع شده است .
صنعت خودرو سازی که یکی از عظیم ترین صنایع در جهان است نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد. درساخت قطعات فلزی که درسالن پرس انجام می شود شامل استفاده از مواد شیمیایی می باشد
از مهم ترین مواد شیمیایی می توان به مواد مورد استفاده در رنگ کاری فلزات اشاره کرد.
پس لازم است که سیستم جامعی برای بررسی مواد مصرفی و نحوه ی استفاده از آنها و انجام
تست های گوناگون جهت تایید یا رد مواد ورنگ ها ودرنهایت تایید آن ها موجود باشد.