لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:26
واژه شناسیاصولاً واژه شیعه به چه معنا است؟به منظور روشنتر شدن بحث، بررسی معنای لغوی و اصطلاحاتی این واژه ضرورت دارد: شیعه در لغت کتابهایی چون «القاموس المحیط»1، «تاج العروس»2 «لسان العرب»3 و «النهایة ابن اثیر»4 شیعه را دارای معانی زیر دانستهاند:1- پیرو و یاور در این کتب آمده است: «شیعة الرجل ای اتباعه و انصار؛5 شیعه فرد یعنی پیروان و یاورانش» در قرآن کریم نیز این واژه در این معنا به کار رفته است ؛ چنان که در داستان حضرت موسی(ع) میخوانیم: در فوجد فیها رجلین یقتتلان هذا من شیعته و هذا من عدوه ؛6حضرت موسی(ع) در شهر با دو نفر برخورد کرد که با هم در نزاع بودند یکی از آنها از پیروانش بود و دیگری ازدشمنان اودرباره این معنا توجه به د و نکته ضرورت دارد: الف) لازم نیست شخصی رهبر مثبت باشد؛ برای مثال پیروان خاندان ابو سفیان «شیعه - آل ابی سفیان» خوانده میشوند. ب) کار برد این واژه نشان دهنده شدت همبستگی میان پیرو و رهبر است ؛ همبستگی ای که در کاربرد و اژه هایی چون «اتباع»(پیروان) دیده نمیشوند. بنابر این، میتوان چنان نتیجه گرفت نسبت میان واژههای شیعه و «تبع» عموم و خصوص مطلق است. یعنی هر شیعهای تبع خوانده میشود، ولی هر تبع و پیروی شیعه نیست. این سخن را میتوان با تعریف راغب اصفهانی از واژه شیعه نیز تأیید کرد؛ زیرا او که معمولاً به ریشه یابی واژههای قرآنیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1- القاموس المحیط، ج 3، ص 61 و 62. 2- تاج العروس، ج 5، ص 405
3- لسان العرب، ج 7، ص 258. 4- النهایة ابن اثیر، ج 2، ص 246. 5- قصص(آیه): 15.
میپردازد ، این واژه را از خانواده شیاع به معنای انتشار و تقویت، شمرده است و شیعه را کسانی دانسته که انسان به وسیله آنها تقویت میشود و انتشار پیدا میکند؛6 به عبارت دیگر شیعیان فرد کسانی هستند که از جهت زمان و مکان باعث افزایش گستره وجودی وی میگردند. 2-گروهی که حول محوری خاص اجتماع کردهاند؛ «کل قوم اجتمعوا علی امرتهم شیعة» این معنا بر خلاف معنای قبلی، غیر نسبی است؛ در آن نسبت میان پیرو و رهبر دیده نشده است و به هر گروه مستقل دارای مرام گفته میشود. آیه شصت و نهم سوره مریم از موارد استعمال قرآنی این معنا به شمار میآید: «ثم لننزعن من کلّ شیعة ایهم أشدّ علی الرحمن عتیّا؛7 سپس از میان هر گروه آن را که بر خداوند نافرمانتر بود، بیرون میکشیم.لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 5
فهرست مطالب:
وحدت شیعه و سنی
وحدت شیعه و سنی یا وحدت اسلامی؛
تعریف وحدت اسلامی
اقدامات وحدت آفرین شیعیان
اقدامات وحدت آفرین اهل سنت
اقدامات وحدتشکن شیعیان
اعلامیه مراجع شیعه از جمله نورالله نجفی اصفهانی و آخوند خراسانی در مورد اتحاد سیاسی اسلام، در خانه مشروطیت اصفهان
وحدت شیعه و سنی یا وحدت اسلامی؛ ۱۵ درصد مسلمانان جهان شیعه و ۸۵ درصد اهل سنت هستند. با این حال اکثریت مسلمانان کشورهای ایران، عراق، جمهوری آذربایجان و لبنان، ۴۷ درصد جمعیت یمن و بیش از ۲۰ درصد مسلمانان افغانستان، ترکیه و پاکستان شیعه هستند. وحدت شیعه و سنی هم به عنوان عاملی در جهت اتحاد کشورهای مسلمان برای مقابله با مشکلات و دشمنان مشترک[۱] و هم به عنوان ضامن حفظ وحدت ملی در ایران، و سایر کشورهای در وضعیت مشابه، شمرده میشود.[۲]
تعریف وحدت اسلامی
وحدت اسلامی به معنای نفی باورهای و تغییر هویت شیعیان یا اهل سنت نیست، بلکه بدین معناست که طرفین با احترام به باورهای یکدیگر و خودداری از توهین به طرف مقابل، برادرانه در کنار هم زندگی نمایند.[۳]
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:10
منشأ اختلافات بین شیعه واهل سنت، اختلاف در امامت بعد از رسول خدا(ص) است. اهل سنّت اعتقادی به منصوب شدن امامان دوازده گانه از طرف پیامبر ندراند ولی شیعه معتقد است که پیامبر از طرف خدا، علی(ع) و فرزندان او را به عنوان امام و رهبر تعیین کرد و به مردم ابلاغ نمود که آنان مبیّن و مفسر قرآن و آگاه به رمز و رموز و بطون آن هستند.
شیعیان در اعتقادات و در فروع دین تابع سلوک و تعلیمات امامان(ع) بوده و معارف دینی را از آنان گرفته ومعتقدند که امامان به قرآن آشناتر و به سنّت پیامبر آگاه تر از دیگران بودند. شیعة علی(ع) را برتر از بقیة صحابة پیامبر می دانند و او را آگاه تر و فقیه تر و عادل تر از بقیه می شناسد، همین طور در زمان امام باقر و امام صادق(ع) اینان از دیگران مانند ابوحنیفه داناتر بوده اند. شیعه سنّت پیامبر را از طریق اهل بیت گرفته اند ولی اهل سنّت، سنّت پیامبر را از غیر اهل بیت می گیرند. در نتیجه در بسیاری از مسائل مهم اعتقادی و فقهی درمانده اند و به گمان و اجتهادات شخصی استناد کرده اند. اختلاف در جبر و اختیار، امامت و رهبری و در احکام شرعی مانند کیفیت وضو، ارث، نماز و روزة مسافر از این قبیل است
تفاوت ایدئولوژی دو فرقه شیعه و سنی در اسلام چیست؟ با ارتحال جانسوز پیامبر گرامی اسلامو قطع ارتباط مسلمانان با غیب و وحی دراثر استفاده از رأی و اجتهاد شخصی، اختلافهای فراوانی بین مسلمانان بوجود آمد که در نهایت به پیدایش مذاهب مختلف و حوادث گوناگون منجر شد. از جمله موارد اختلاف در میان مسلمانان عبارت بودند از:
1. اختلاف در امامت و جانشینی پیامبر اکرم
2. اختلاف در آوردن قلم و کاغذ طبق درخواست پیامبر گرامیپیش از وفات آن حضرت
3. اختلاف در رحلت پیامبر گرامیبه این معنا که آیا آن حضرت میمیرد و یا مثل حضرت عیسیغ به آسمان برده میشود؟!
4. اختلاف در محل دفن آن حضرت
5. اختلاف در فدک که متعلق به حضرت زهرا3 بود و... هر کدام از اختلافهای مذکور برای اسلام و مسلمانان زیانهایی را در بر داشت، ولی مهمترین و برجستهترین این اختلافها بحث امامت و جانشینی پیامبر گرامیبود که سایر اختلافها را تحت الشعاع خود قرار داد.
شیعیان پیرو حضرت علیو معتقد به جانشینی بیواسطة آن حضرت بعد از پیامبر گرامیو نص و تصریح ولایت آن حضرت در غدیرخم از طرف پیامبر اکرممیباشند که در پی آن پیامبر اسلاممردم را در صحرای گرم و سوزان "خُمْ" متوقف کرد و با بیان خطبهای از جمله فرمود: "من کنت مولاه فهذا علی مولاه; هر کس من مولا و ولی او بودهام، علی]7[ مولا و ولی او است..." و به همین مناسبت آیة 62، سورة مائده نازل شد.(الکافی، محمد بن یعقوب کلینی;، ج 1، ص 420، دارالکتب الاسلامیة، تهران.) و حدیث مذکور در منابع و کتابهای معتبر اهل تسنن نیز نقل شده است.(ر.ک: الدر المنثور، جلال الدین السیوطی، ج 3، ص 98، داراحیأ التراث العربی، بیروت.)
به اعتقاد شیعیان ولایت و امامت حضرت علی بن ابیطالب در قرآن کریم نیز مورد تأکید قرار گرفته و شأن نزول آیة 55، سورة مائده که به آیه ولایت معروف است ـ و نیز بسیاری دیگر از آیات قرآن کریم دربارة حضرت علیمیباشد.(ر.ک: تفسیر مجمع البیان، مرحوم طبرسی;، ج 2، ص 126ـ129، منشورات دارمکتبة الحیاة، بیروت.)
شیعه معتقد است که پس از حضرت علیامامام معصوم: یکی پس از دیگری جانشین پیامبر و بیان کننده قرآن و احکام الهی هستند و معتقدند که تمام وظایف و شئوون پیامبر به جز دریافت وحی تشریعی، برای آنان ثابت است، به همین جهت احکام و معارف اسلامی را از آنان دریافت نموده و پیرو مکتب اهل بیت: میباشند.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:13
عنوان: حکومت امیرالمومنین علی (ع) و مقایسه آن با سایر خلفا
چکیده: وفا داری علی (ع) به سیره ی پیامبر (ص) در برابر آزاد منشی عمر در قبال سیره رسول خدا از ویژگی های سیاست امام علی (ع) است. علی (ع) وظیفه ی اصلی خویش را تمسک به نص می دانست در این مورد میان قرآن و سنت تفاوتی قایل نبود. او حتی در حرکات ظاهری خود نیز از رسول خدا تقلید می کرد و از اظهار رای در برابر رسول بیزاری می جست. امام علی یکی از وظایف اصلی حاکم جامعه را تعلیم دین به مردم می دانست. بر این اساس می گفت وی پرچم ایمان را در میان مردم استوار کرده و آنان را بر حدود حلال و حرام آگاه نموده است.
کلید واژه: 1) خلافت 2) ابوبکر 3) عثمان 4) عمر 5) بیعت 6) کتاب 7) سنت و سیره ی پیامبر
فهرست مطالب
مقدمه
علی و مشکلات علمی سیاسی خلیفه اول
علی و مشاوره های سیاسی خلیفه دوم
علی و رفع نیازهای علمی عثمان
علی و استمداد معاویه از آن
مرگ عثمان و حوادث خلافت علی (ع)
روی کار آمدن علی (ع)
حوادث بیعت
دفن عثمان
بیعت کردن کوفه
بیعت کردن یمن
مخالفان علی (ع)
انتخاب علی به رهبری جامعه
نتیجه
منابع و مآخذ
مقدمه
دستگاه قضایی نو بنیاد اسلام را رهبری می کرد. هر وقت این دستگاه با مشکلی رو به رو می شود فورا مساله را به آن حضرت ارجاع می داد و راه حل آن را خواستار می شود. گاهی نیز خود امام بودن آنکه کسی به وی مراجعه کند خلیفه وقت را که متصدی مقام قضاوت نیز بود راهنمایی می کرد و به اشتباه او در صدور حکم واقف می ساخت و با قضاوت های شگفت و قاطع خود موجی از تعجب در اذهان صحابه پیامبر پدید می آورد. هر گاه پای مصالح اسلام و مسلمانان به میان می آمد از هر نوع خدمت و کمک بلکه فداکاری و جانبازی دریغ نمی داشت و با چهره گشاده به استقبال مشکلات می شتافت. اهداف اساسی امام: پایداری اسلام و گسترش آن در جهان، آشنا ساختن امت به معارف و اصول و فروع دین، حفظ عظمت اسلام در نزد دانشمندان یهود و نسارا گروه گروه برای تحقیق درباره ی این آیین نو ظهور به مدینه می آمدند تا آنچه که راه به روی آن حضرت باز بود و دستگاه خلافت ممانعتی نداشت. امام علی (ع) در طول دوران حکومتش سعی در بوجود آوردن حکومت اسلامی و عدل و عدالتی که پیامبر در سیره و خداوند در کتاب آنها را تایید کرده بود را به اجرا در آورد و در این دوران که هر چند کوتاه بود سعی در تخریب عناصری که خلفا به اسلام وارد کرده بودند و همچنین ایجاد صلح و تعلیم دین اسلام در کل فتوحات و بلاد اسلامی را بر عهده داشت.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:150
مقدمه :
دراین تردید نیست در اینکه هر یک از افراد انسان در زندگى طبعا بهمنوعان خود گرائیده درمحیط اجتماع و زندگى دسته جمعى اعمالى انجام میدهد و کارهائیکه انجام میدهد از همدیگربیگانه و بیرابطه نیستند و اعمال گوناگون وى مانند خوردن و نوشیدن و خواب و بیدارى و گفتن و شنیدن و نشستن و راه رفتن و اختلاطها و معاشرتها در عین حال که صورتا از همدیگر جدا و متمیز میباشند با همدیگر ارتباط کامل دارند , هر کارى را در هر جا و بدنبال هر کار دیگر نمیشود کرد بلکه حسابى در کار است .
پس اعمالى که انسان در مسیر زندگى انجام میدهد تحت نظامى است که از آن تخطى نمیکند و در حقیقت از یک نقطه مشخصى سرچشمه میگیرد و آن اینست که انسان میخواهد یک زندگى سعادتمندانه داشته باشد که در آن تا میتواند کامروا بوده به خواسته و آرزوهاى خود برسد .
و به عبارتى دیگر تا میتواند نیازمندیهاى خود را از جهت بقاء وجود به طور کاملترى رفع نماید .
و از اینجاست که انسان پیوسته اعمال خود را به مقررات و قوانینى که بدلخواه خود وضع کرده یا از دیگران پذیرفته تطبیق میکند و روش معینى در زندگى خود اتخاذ مینماید , براى تهیه وسایل زندگى کار میکند زیرا تهیه وسایل زندگى را یکى از مقررات میداند , براى التذاذ ذائقه و رفع گرسنگى و تشنگى غذا میخورد و آب میآشامد زیرا که خوردن و آشامیدن را براى بقا سعادتمندانه خود ضرورى میشمارد و به همین قرار .
قوانین و مقررات نامبرده که در زندگى انسان حکومت میکند بیک اعتقاد اساسى استوارند و انسان در زندگى خود بآن نکته تکیه داده است و آن تصورى است که انسان از جهان هستى که خود نیز جزئى از آن است دارد و قضاوتى است که در حقیقت آن میکند و این مسئله با تأ مل در افکار مختلفى که مردم در حقیقت جهان دارند بسیار روشن است , کسانى که جهان هستى را همین جهان مادى محسوس و انسان را نیز پدیده اى صد در صد مادى ( که با دمیده شدن حیات پیدا و با مرگ نابود میشود ) میدانند روش شان در زندگى اینست که خواسته هاى مادى و لذائذ چند روزه دنیوى خود را تامین کنندو همه مساعى شان در این راه مبذول است که شرائط و عوامل طبیعت را براى خودرام سازند .
و کسانیکه مانند عامه بت پرستان جهان طبیعت را آفریده خدائى بالاتر از طبیعت میدانند که جهان بویژه انسان را آفریده و غرق نعمتهاى گوناگون خود ساخت تا ازنیکیهاى وى برخودار شوند اینان برنامه زندگى را طورى تنظیم میکنند که خوشنودى خدا را جلب کنند و موجبات خشم او را فراهم نیاورند چه اگر خدا را خوشنود کنندنعمت خود را برایشان فراوان و پاینده و اگر خشمگین سازند نعمت خود را از دستشان خواهد گرفت .
و کسانیکه علاوه بر ایمان تنها بخدا براى انسان زندگانى جاودانى قائل بوده او را مسئول خوب و بد اعمالش میدانند و در نتیجه روز باز خواست و پاداش (روز قیامت ) اثبات میکنند مانند مجوس و یهود و نصارى و مسلمین , در زندگى خود راهى را میخواهند بپیمایند که این اصل اعتقادى در آن مراعات شود و سعادت این سرا و آن سرا را تامین نماید .
مجموع این اعتقاد و اساس ( اعتقاد در حقیقت انسان جهان ) و مقررات متناسب با آن در مسیر زندگى مورد عمل قرار میگیرد دین نامیده میشود و اگر انشعاباتى دردین پیدا آید هر شعبه را مذهب مینامند مانند مذهب تسنن ومذهب تشیع در اسلام و مذهب ملکانى و مذهب نسطورى در مسیحیت .
بنابر آنچه گذشت هرگز انسان ( اگر چه بخدا نیز معتقد نباشد ) از دین ( برنامه زندگى که بر اصل اعتقادى استوار است ) مستغنى نیست .
پس دین همان روش زندگى است و از آن جدائى ندارد .
قرآن کریم معتقد است که بشر از دین گریزى ندارد و آن راهى است که خداى متعال براى بشر باز کرده که با پیمودن آن بوى برسند منتهى امر کسانى که دین حق ( اسلام ) را پذیرفته براستى راه خدا را میپیمایند و کسانیکه دین حق را نپذیرفته اند راه خدا را کج کرده عوضى گرفته اند.