لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 21
فهرست مطالب:
مقدمه
مقدمه...................................... 1
زندگینامه................................. 2
طلوع شمس.................................. 3
پیوستن شمس به مولانا....................... 4
غروب موقت شمس............................. 5
غروب دائم شمس............................. 6
شیدایی مولانا.............................. 7
صلاح الدین زرکوب........................... 8
حسام الدین چلبی........................... 9
درگذشت مولانا.............................. 9
آثار...................................... 10
مثنوی معنوی............................... 10
دیوان شمس................................. 11
رباعیات................................... 11
آثار منثور................................ 12
سال جهانی مولانا........................... 13
رویدادهای سال مولانا....................... 13
ادعاهای ترکیه درباره مولانا................ 14
مهمترین وقایع زندگی مولانا:................ 18
معروفترین کتابهای مولانا:.................. 18
تاریخ و محل فوت:.......................... 18
منابع..................................... 19
مقدمه
جلالالدین محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی معروف به جلالالدین رومی، جلالالدین بلخی، رومی، مولانا و مولوی (۶ ربیعالاول ۶۰۴، بلخ - ۵ جمادیالثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) از مشهورترین شاعران فارسیزبان ایرانی[۱][۲][۳] است. نامش محمد و لقبش در دوران زندگی خود «جلالالدین» و گاهی «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» بوده و لقب «مولوی» در قرنهای بعد (ظاهراً از قرن ۹) برای وی به کار رفته[نیازمند منبع] و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانستهاند. خانوادهٔ وی از خانوادههای محترم بلخ بود و پدرش هم از سوی مادر به قولی دخترزادهٔ سلطان محمد خوارزمشاه بود، هرچند «بدیعالزمان فروزانفر» از مولویشناسان نامدار با ارائهٔ دلایل کافی این نظریه را رد کردهاست.
زندگینامه
جلالالدین محمد بلخی در ۶ ربیع الاول سال ۶۰۴ هجری قمری در بلخ (ولایتی در افغانستان امروزی) زاده شد. پدر او مولانا محمدبن حسین خطیبی است که به بهاءالدین ولد معروف بود و نیز او را سلطان العلما یاد کردهاند. بهاءولد از بزرگان صوفیه و عارفان بود و خرقهٔ او به احمد غزالی میپیوست. وی در عرفان و سلوک سابقه دیرین داشت و چون اهل بحث و جدال نبود و دانش و معرفت حقیقی را در سلوک باطنی میدانست نه در مباحثات و مناقشات کلامی و لفظی؛ پرچمداران کلام و جدال با او مخالفت کردند. از جمله فخرالدین رازی که استاد سلطان محمد خوارزمشاه بود و بیش از دیگران شاه را بر ضد او برانگیخت. به درستی معلوم نیست که سلطان العلما در چه سالی از بلخ کوچید. جلالالدین محمد ۱۳ سال داشت که سلطان العلما بلخ را ترک کرد و سوگند یاد کرد که تا محمد خوارزمشاه بر تخت نشسته، به شهر خویش باز نگردد. شهربهشهر رفت و در طول سفر با فریدالدین عطار نیشابوری نیز ملاقات داشت و بالاخره علاءالدین کیقباد پیکی فرستاد و او را به قونیه دعوت کرد. او از همان بدو ورود به قونیه مورد توجه همگان بود.
سلطان العلماء در حدود سال ۶۲۸ هجری قمری جان سپرد و در قونیه به خاک سپرده شد. در آن هنگام مولانا جلالالدین ۲۵ سال داشت که مریدان از او خواستند که جای پدرش را پر کند.
پاورپوینت معماری رومانسک در 43 اسلاید کامل و قابل ویرایش می باشد.
معماری رومانسک بازتاب دوره ای از تاریخ تمدن غرب است که قرون وسطی نامیده می شود ؛ قرون وسطی – دوران تاریکی - به فاصله 1000 ساله بین فروپاشی روم و احیای دوباره آن اطلاق می شود. تقسیم امپراتوری روم به 2 بخش شرقی و غربی و ایجاد امپراتوری بیزانس با تحولات مهمی در اروپای غربی همراه بود. از جمله این تحولات هجوم پی در پی اقوام گوت که گروهی از اقوام بربر ساکن در اروپای شمالی بودند به رم غربی سرانجام منجر به سقوط روم غربی شد .(در واقع اقوام گوت به دنبال غلبه بر حکومت روم نبودند بلکه به دنبال یافتن مکانی برای اسکان بودند. تاثیرات این ناآرامی ها که از حدود سال 400 در اروپا آغاز تا سال 750 میلادی طول کشید.. و .......
پاورپوینت معماری رومانسک در 28 اسلاید کامل و قابل ویرایش می باشد.
رومانسک
قرون یازده و دوازده را دوره رومانسک می نامیم . در این دوره جنگهای صلیبی شروع شد و روابط تجاری با شرق توسعه یافت و اندیشه شرقی و علم یونانی روی دنیای غرب تأثیر گذاشت .
رومانسک سبک معماری قرن یازدهم میلادی
پس از فروپاشی امپراتوری یک پارچه روم تا مدت ها سرزمین اروپا شاهد هرج و مرج و درگیری بین اقوام مختلف اروپایی بود . در حدود سال 750 میلادی امپراتوری فرانک ها بنام " کارولونژ" قدرت را در اختیار گرفته و آرامش نسبی به اروپا بازگشت . قبایل بربر مسیحی و کلیسا به تدریج جانشین امپراتوری روم گردیدند و پایه های بی چون و چرای کلیسا و پاپ ها در قرون وسطی ریخته شد . این امر زمانی به اوج خود رسید که در قرن پنجم میلادی پادشاه فرانک ها به مذهب کاتولیک گروید و کلیسای روم در رقابت با کلیسای ارتدوکس روم شرقی وارد عرصه شرقی گردید . بربرها که خود هنر چندانی نداشتند ، در مواجهه با میراث یونان و روم هنرشان شکل گرفت و دوران احیای هنر فرا رسید . اواخر سده هشتم و اوایل سده نهم میلادی ، در عصر حکومت شارلمانی دوران احیای روم مسیحی و اوج رقابت در عرصه فرهنگ و هنر بود ، این حکومت تا زمان زوالش به دست ناپلئون در سال 1806 میلادی در اروپای مرکزی به حیاط خود ادامه داد ..
و ..........
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 21
فهرست مطالب:
مقدمه
مقدمه...................................... 1
زندگینامه................................. 2
طلوع شمس.................................. 3
پیوستن شمس به مولانا....................... 4
غروب موقت شمس............................. 5
غروب دائم شمس............................. 6
شیدایی مولانا.............................. 7
صلاح الدین زرکوب........................... 8
حسام الدین چلبی........................... 9
درگذشت مولانا.............................. 9
آثار...................................... 10
مثنوی معنوی............................... 10
دیوان شمس................................. 11
رباعیات................................... 11
آثار منثور................................ 12
سال جهانی مولانا........................... 13
رویدادهای سال مولانا....................... 13
ادعاهای ترکیه درباره مولانا................ 14
مهمترین وقایع زندگی مولانا:................ 18
معروفترین کتابهای مولانا:.................. 18
تاریخ و محل فوت:.......................... 18
منابع..................................... 19
مقدمه
جلالالدین محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی معروف به جلالالدین رومی، جلالالدین بلخی، رومی، مولانا و مولوی (۶ ربیعالاول ۶۰۴، بلخ - ۵ جمادیالثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) از مشهورترین شاعران فارسیزبان ایرانی[۱][۲][۳] است. نامش محمد و لقبش در دوران زندگی خود «جلالالدین» و گاهی «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» بوده و لقب «مولوی» در قرنهای بعد (ظاهراً از قرن ۹) برای وی به کار رفته[نیازمند منبع] و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانستهاند. خانوادهٔ وی از خانوادههای محترم بلخ بود و پدرش هم از سوی مادر به قولی دخترزادهٔ سلطان محمد خوارزمشاه بود، هرچند «بدیعالزمان فروزانفر» از مولویشناسان نامدار با ارائهٔ دلایل کافی این نظریه را رد کردهاست.
زندگینامه
جلالالدین محمد بلخی در ۶ ربیع الاول سال ۶۰۴ هجری قمری در بلخ (ولایتی در افغانستان امروزی) زاده شد. پدر او مولانا محمدبن حسین خطیبی است که به بهاءالدین ولد معروف بود و نیز او را سلطان العلما یاد کردهاند. بهاءولد از بزرگان صوفیه و عارفان بود و خرقهٔ او به احمد غزالی میپیوست. وی در عرفان و سلوک سابقه دیرین داشت و چون اهل بحث و جدال نبود و دانش و معرفت حقیقی را در سلوک باطنی میدانست نه در مباحثات و مناقشات کلامی و لفظی؛ پرچمداران کلام و جدال با او مخالفت کردند. از جمله فخرالدین رازی که استاد سلطان محمد خوارزمشاه بود و بیش از دیگران شاه را بر ضد او برانگیخت. به درستی معلوم نیست که سلطان العلما در چه سالی از بلخ کوچید. جلالالدین محمد ۱۳ سال داشت که سلطان العلما بلخ را ترک کرد و سوگند یاد کرد که تا محمد خوارزمشاه بر تخت نشسته، به شهر خویش باز نگردد. شهربهشهر رفت و در طول سفر با فریدالدین عطار نیشابوری نیز ملاقات داشت و بالاخره علاءالدین کیقباد پیکی فرستاد و او را به قونیه دعوت کرد. او از همان بدو ورود به قونیه مورد توجه همگان بود.
سلطان العلماء در حدود سال ۶۲۸ هجری قمری جان سپرد و در قونیه به خاک سپرده شد. در آن هنگام مولانا جلالالدین ۲۵ سال داشت که مریدان از او خواستند که جای پدرش را پر کند.