امروزه نیاز به شناخت و درک متقابل مدیریت و عناصر و اجزای سازمان ها و ادارات به منظور تسریع در دستیابی به مقاصد و اهداف، سازمانی به عنوان یک اصل اساسی در مدیریت پذیرفته شده است. برای تشخیص این نیاز و ترسیم آن نیز روابط عمومی نقش بسیاری مؤثری ایفا می نماید.
روابط عمومی به عنوان مرکز گردآوری و مبادله اطلاعات و برقراری ارتباطات دوسویه در سازمان ها زمانی موفق خواهد بود که وظایف و مسئولیتهای آن از سوی مدیران سازمان ها شناخته شود. اگر روابط عمومیها، تاکنون نتوانسته اند برنامه های مدون و دقیقی در رابطه با وظایف و مسئولیت های اصلی خویش ارایه کنند و یا با از دست دادن مفهوم اصلی خود با انحرافی عمیق روبرو شوند و به دلیل آن بوده است که در بسیاری از موارد به عنوان عنصر قوی در طرح و تدوین و ارزیابی برنامه ها در جهت پیشبرد اهداف سازمانی شناخته نشده و از جایگاه ویژه برخوردار نبوده اند.
عدم توجه و شناخت کافی مدیران نسبت به روابط عمومی و عدم به کارگیری نیروهای متخصص را می توان از مهم ترین عوامل عقب ماندگی آن بر شمرد. در این برنامه سعی می شود با اشاره به نقش و وظایف بخش های گوناگون روابط عمومی اهداف خاص در سازمان تشریح شود.
روابط عمومی ها نیز به عنوان بخشی از مدیریت سازمان به امید آن است که بتوانند مشارکت کسانی که با سازمان سر کار دارند را جلب نمایند و از آنان در جهت تقویت برنامه ها و توفیق در اجرای آنها استفاده کنند.
اهداف
برقراری ارتباط متقابل بین مردم و مسئولینافزایش آگاهی مردم از عملکرد سازمان (دستگاه)آماده نمودن اذهان عمومی و جلب همکاری و مشارکت در اجرای طرحها و برنامههاایجاد محیط مناسب برای رشد فضایل اخلاقی کارکناناصول وظایف:
1- جمع آوری و تمرکز اخبار و اطلاعات موردنیاز مربوط به فعالیت ها، طرح ها و برنامه های سازمان (دستگاه) به منظور تنظیم سیاست خبری، تبلیغاتی و اجرای طرح های انتشاراتی و آماده نمودن اذهان عمومی با توجه به خط مشی کلی از طریق:
- شرکت در جلسات مهم دستگاه
- ارتباط مستقیم و مستمر بامسئولین
- شرکت در گردهماییها
- حضور در سفرهای داخلی و خارجی مقامات
- دریافت گزارش فعالیت، طرح ها و برنامه حوزه های مختلف دستگاه
- ارتباط مستقیم با مردم از طریق تلفن تماس، صندوق پستی، سایت اینترنتی.
- ارتباط مستمر با جراید و رسانههای گروهی از طریق: گردهمایی ها به مناسبهای گوناگون، تشکیل ستادهای خبری، اتاق خبرنگران، دیدار با مدیران مسئول، سردبیران.
2- ایجاد هماهنگی در اجرای سیاست ها و خط مشیهای تبلیغاتی دولت جمهوری اسلامی ایران از طریق برقراری ارتباط با دبیرخانه شورای هماهنگی تبلیغات دولت.
3- فراهم آوردن حسن ارتباط متقابل مردم و مسئولین دستگاه مربوطه از طریق:
- برگزاری مصاحبه با رسانه های گروهی
- برگزاری ملاقات عمومی
- برپایی سخنرانی ها و گردهمایی ها
- سفرها، بازدیدها و ملاقات
4- تقویت ارتباط حسنه بین کارکنان و مسئولیت دستگاه مربوطه
این مقاله به صورت ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 149 صفحه آماده پرینت می باشد
چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن office2010 به بالا باز کنید
بررسی رابطه کمالگرایی والدین با عزتنفس، جرأتورزی و خودکارآمدی فرزندان آنها در بین دانشآموزان دختر دبیرستانهای منطقه 7 آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی86- 85
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:128
پایان نامه جهت دریافت درجه کارشناسی ارشد رشته روانشناسی عمومی
فهرست مطالب :
فصل اول: کلیات پژوهش
مقدمه
بیان مسأله
اهمیت و ضرورت مسأله
اهداف پژوهش
فرضیههای پژوهش
متغیرهای پژوهش
تعاریف نظری و عملیاتی
فصل دوم: گستره نظری مسأله مورد بررسی و پژوهشهای مربوط به آن
کمالگرایی
نظریههای کمالگرایی
کمالگرایی از دیدگاه اسلام
انواع کمالگرایی
ابعاد کمالگرایی
ویژگی افراد کمالگرا
کمالگرایی والدین
عزتنفس
اهمیت عزتنفس
علل پیدایش عزتنفس
جرأتورزی
ویژگیهای شخصیتی جرأت ورزانه
خودکارآمدی
مؤلفههای خودکارآمدی
منابع خودکارآمدی
مروری بر پژوهشهای انجام شده
فصل سوم: روش پژوهش
طرح پژوهش
جامعه آماری
نمونه آماری
روش نمونهگیری
ابزارهای اندازهگیری
مقیاس کمالگرایی اهواز
پایایی مقیاس کمالگرایی اهواز
اعتبار مقیاس کمالگرایی اهواز
شیوه نمرهگذاری مقیاس کمالگرایی اهواز
آزمون عزتنفس کوپر اسمیت
اعتبار آزمون عزتنفس کوپر اسمیت
پایایی آزمون عزتنفس کوپر اسمیت
شیوه نمرهگذاری آزمون عزتنفس کوپر اسمیت
پرسشنامه جرأتورزی گمبریل وریچی
پایایی پرسشنامه جرأتورزی گمبریل وریچی
اعتبار پرسشنامه جرأتورزی گمبریل وریچی
شیوه نمرهگذاری پرسشنامه جرأتورزی گمبریل وریچی
مقیاس خودکارآمدی عمومی
پایایی مقیاس خودکارآمدی عمومی
اعتبار مقیاس خودکارآمدی عمومی
شیوه نمرهگذاری مقیاس خودکارآمدی عمومی
روند اجراء و جمعآوری اطلاعات
روشهای آماری در تحلیل دادهها
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل دادههای آماری
دادههای توصیفی پژوهش
ارزیابی فرضیههای پژوهش
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری
خلاصه و نتیجهگیری
بحث و جمعبندی
محدودیتهای تحقیق
پیشنهادها
فهرست منابع فارسی
فهرست منابع انگلیسی
پیوستها
چکیده :
بیتردید کمال گرایی[1] یکی از ویژگیهای شخصیتی میباشد که میتواند هم سازنده، مفید و مثبت باشد و هم نوروتیک و کژ کنش. نیروی انگیزشی هر فرد به سوی رشد و خود شکوفایی است. همه افراد نیاز دارند که تواناییهای بالقوه خود را تا بالاترین اندازه ممکن شکوفا کنند و به رشدی فراتر از رشد کنونی خود دست یابند. گرایش طبیعی افراد حرکت از مسیر تحقق تواناییهای بالقوه خودش است، هرچند ممکن است در این راه با برخی موانع محیطی و اجتماعی رو به رو شوند. البته رسیدن به کمال و شکوفا ساختن استعدادها و تواناییهای نهفته و بالقوه فرد به خودی خود بسیار ارزشمند است و در این وادی کمالگرایی امری مثبت و پسندیده است ولی آنچه که به آن اشاره شده است جنبه افراطی یا منفی کمالگرایی است.
کلی اینک[2](1998) کمالگرایی را اعتقاد فرد به کامل بودن و احساس اضطراب و فشار روانی بالا و ترس از این که نتواند مطابق انتظارات خود زندگی کند، تعریف میکند.
طبق نظریت (1984) کمالگرایی یک پدیده ناتوان کننده شایع است و کمالگرایان به حالات عاطفی منفی مثل احساس گناه، احساس شکست، عزتنفس پایین و مسامحهکاری حساس هستند.
اغلب نظریهها بر این باورند که عزتنفس[3] ویژگی دیرپای شخصیت است و به برخی سطوح کلی و فرضی خود ارزیابی و حرمت نفس اشاره دارد. به بیان دیگر درکی است که فرد از خود دارد، ولی این درک باداوریهای ارزشی همراه است و در برگیرندهی میزانی از حرمت نفس و خویشتنپذیری میباشد (اسلامی نسب، 1373). برخی از محققین رابطه عزتنفس و خویشتن را ناشی از مقایسههای اجتماعی میدانند، بدین معنا که جنبههایی از خویشتن از راه مقایسه خود با اشخاص مهم دیگر برای شخص شکل میگیرد. به اعتقاد این پژوهشگران، خودآرمانی که رابطه نزدیکی با کمالگرایی دارد میتواند نتیجه مقایسه اجتماعی با افراد باشد. این مفهوم با کمالگرایی دیگر مدار در نظریه هیویت[4]و همکاران (1991) همپوشانی دارد. میسیلدین[5](1963) نیز مشاهده کرد که عزتنفس پایین و ناخشنودی از خود از عناصر کلیدی کمالگرایی هستند.
در چند دهه اخیر توجه زیادی به مبحث جرأتورزی[6]شده است که خود نشانگر اهمیت این جنبه تعامل اجتماعی است. به عقیده ریس و گراهام[7](1991) جرأتورزی یعنی توانایی ابراز خویشتن به گونه صریح، مستقیم و مناسب، ارج نهادن به احساس و فکر خود و شناخت نقاط قوت و ضعف خویشتن. در واقع جرأتورزی به معنی احترام گذاشتن به خود و دیگران است. یکی از صفاتی که فرد را مستعد و آماده فشار روانی میکند سطح پایین جرأتورزی است، یعنی فرد در اظهار باورهای شخصی، نگرشها و احساسات دچار مشکل است و نمیتواند در برابر چشمداشتهای بیش از حد دیگران واکنش نشان دهد. سطح پایین جرأتورزی اغلب با گرایش شدید کمالگرایانه همراه است، یعنی فرد هر چیزی را «درست و کامل» میخواهد، چنین شخصی میخواهد همه چیز را در کنترل داشته باشد و کارهایش مورد پسند همه قرار گیرد و همین موضوع میتواند به سطوح بالایی از ناکامی و فشار روانی بینجامد (هرمزینژاد، 1380)
خودکارآمدی[8]یک سازه محوری در نظریه شناختی- اجتماعی آلبرت بندورا[9] است. منظور از خودکارآمدی، باورهای شخص درباره قابلیتهایش برای سازماندهی و اجراء دورههای عمل مورد نیاز برای مدیریت و موقعیتهایی که در آینده پیش خواهد آمد، میباشد (بندورا، 1995). کمالگرایی به عنوان یک سازه شخصیتی با خودکارآمدی نیز همبستگی دارد. پژوهشها حاکی از این است که گرایش شدید کمالگرایانه با سطوح پایین خودکارآمدی در ارتباط است (هیویت و فلت[10]، 1991)
دگرگونیهای سریع و پیچیده جوامع انسانی به مرور زمان بر شیوههای فرزند پروری انسانها اثری اساسی بر جای گذاشته است و خانوادهها اکنون تلاش میکنند فرزند خود را از همان اوان کودکی برای بردن گوی سبقت از همسالانشان آماده کنند. این شیوه تربیتی سبب شده است که فرزندان زمانی خود را با ارزش بدانند که مورد تأیید والدین خود قرار بگیرند و چون تأیید والدین و دیگران نقش اساسی در ساختار شخصیتی افراد دارد میکوشند تلاش خود را دوچندان کنند تا به انتظارات آنان پاسخ مثبت دهند. گاهی اوقات همین حساسیت و توجه بیش از حد والدین و توقعات بیش از اندازه آنها میتواند بر برخی عوامل شخصیتی و روان شناختی فرزندانشان اثر بگذارد.
والدین کمالگرا نه تنها به تحقیر موفقیتهای خود میپردازند بلکه پذیرفتن و پاداش دادن به تلاشهای کودکان را نیز دشوار میپندارند. آنها به جای تأیید رفتار کودکانشان پیوسته آنها را به انجام کارهای بهتر وا میدارند و به آنها هشدار میدهند. این کودکان هیچگاه احساس خرسندی نمیکنند زیرا رفتار آنها به اندازه کافی خوب نیست تا نظر والدین را جلب کند بنابراین این کودکان مانند والدینشان موفقیتهای خود را کوچک میشمارند و احساس میکنند هیچ گاه چشم داشتهای والدینشان را برآورده نخواهند ساخت (میسیل دین، 1963).
بنابراین با توجه به آنچه که گفته شد در این پژوهش به بررسی رابطه کمالگرایی والدین با عزتنفس، جرأتورزی و خودکارآمدی فرزندانشان پرداخته شده است. فصول مختلف این گزارش، ضمن طرح گستره نظری و ارائه پژوهشهای قبلی، شکلگیری مسأله، فرضیهها و روشهای آزمون را مشخص کرده و نتایج حاصل از دادههای جمعآوری شده را توصیف و تجزیه و تحلیل میکند.
بیان مسأله:
خانوادهها نخستین کانونهای زندگی جمعی، جلوهگاههای عشق آفرینی و نهادهای تربیتی هستند. بنابراین تمدن انسانی، از دل «خانواده» به عنوان هستههای اولیه تعلیم و تربیت، سر برآورده است. انتقال سنتهای فرهنگی، ارزشیابی و نقد میراث فرهنگی و حتی گسترش فرهنگی، نخست به وسیله خانوادهها انجام پذیرفته است. به همین دلیل نهاد خانواده به عنوان کانون قدیمی، فرهنگساز و مبتنی بر نظرات انسانها از گذشتههای دور همواره مرکز ثقل تحولات اجتماعی و سرچشمه پیدایش تغییرات انسانی بوده است. این نقش با گذشت هزاران سال از عمر آن، نه تنها اهمیت خویش را از دست نداده است بلکه روز به روز بر آگاهی و شناخت بشری در کشف میزان و ابعاد اهمیت نهاد خانواده افزوده شده است.
خانه و خانواده آسایشگاهی است که کودک در آنجا همه افتخارات و موفقیتهایش را به نمایش میگذراد. در آنجا او به دنبال درمان و مرهمی برای دردها و شکست و زخمهای وارد بر خود میگردد تا دردهای خود را آرامش بخشد. به بیان دیگر خانه برای کودک جایگاهی است که او تجربههای اجتماعی روزانه خود را با شتاب به درون آن میآورد تا آن تجربه را ارزیابی کند، به خاطر آن ستایش و تحسین و تشویق میشود یا آن را به بوته فراموشی میسپارد و به عنوان یک تجربه از آن درس بیاموزد و در این وادی نقش والدین از اهمیت بسزایی برخوردار است (نوابینژاد، 1373).
هورنای[11](1934) اظهار میدارد، تاریخچه رشد بیمارانی که دچار گرایش شدید به کامل بودن هستند نشان میدهد که این بیماران والدینی داشتهاند کمالطلب، سختگیر و به ظاهر مقدس مآب که در منزل با قدرت مطلق حکمفرمایی میکردند و اغلب اوقات والدین میان فرزندان تبعیض قایل میشدهاند و رفتارشان با کودکان خود رفتاری غیر عادلانه بوده است. این رفتارهای غیرمنصفانه سبب نمودار شدن ستیزه و خشم در کودکان میشود. در نتیجه این شرایط نامساعد فرد در شخصیت خود مرکز ثقلی نخواهد داشت که به آن تکیه کند، بلکه این مرکز را در وجود دیگران به ویژه پدر و مادر جست و جو میکند. به عبارت دیگر فرد به این نتیجه میرسد که همیشه حق به جانب والدین میباشد، خود او همیشه در اشتباه است و از این پس معیار خوبی و بدی را باید در بیرون از وجود خود جست و جو کند.
دکتر پل هیویت (1991)، روان شناس و کارشناس در زمینه مسأله کمالگرایی بیان میکند که کمالگرایی والدین مسایل جدی را برای فرزندان به وجود میآورد. عزتنفس در آنها از بین میرود، حس عمیق شکست و خشم و عصبانیت و عدم ابراز وجود در آنها به وجود میآید.
شرین خلیل[12](1996)، روانشناس بالینی بیان میکند که والدینی که فراموش میکنند که از زحمات فرزندانشان تمجید کنند و فقط نتایج را از آنها بخواهند مهمترین عامل ایجاد کمالطلبی دریچهها میباشند. ایشان همچنین بیان میکنند که آن دسته از والدین کمالطلب که همواره به کلیشهها چسبیدهاند در القاء فکر کمالطلبی در کودکان تأثیر میگذارند، این والدین به ندرت میگویند «پسرم یا دخترم! »، «متأسفم یا معذرت میخواهم».
با توجه به آنچه که گفته شد مسأله مورد بررسی در این پژوهش عبارت از «بررسی رابطه کمالگرایی والدین با عزتنفس، جرأتورزی و خودکارآمدی فرزندان آنها در بین دانشآموزان دختر دبیرستانهای منطقه 7 آموزش و پرورش شهر تهران» میباشد. به عبارت دیگر در این پژوهش میخواهیم این مطلب را مورد بررسی قرار دهیم که آیا بین کمالگرایی والدین با عزتنفس، جرأتورزی و خودکارآمدی فرزندان رابطه وجود دارد؟ و بر آن هستیم که با بدست آوردن نتایج فهم درستی از این روابط حاصل نموده تا خانوادهها در تعاملات خود با فرزندان و برنامههای تربیتی خود اصلاحات مناسب را به عمل آورند.
اهمیت و ضرورت مسأله:
اکثر ما دوست داریم کارمان را عالی و بدون نقص و در حد تمام و کمال انجام دهیم و اگر مرتکب کوچکترین اشتباهی شویم دچار یأس و ناامیدی شده و کار را رها میکنیم و زبان به خود سرزنشگری و خود انتقادگری و ارزیابی منفی از خود میگشاییم. امروز موانع فراوانی در فرایندهای روانشناختی بهنجار افراد وجود دارد که هر کدام میتواند مشکلاتی را در روند پیشرفت آنها به وجود آورند. کمالگرایی را میتوان یکی از این موانع در نظر گرفت. کمالگرایی به عنوان یک مفهوم روانشناختی، در واقع یک سازه شخصیتی همواره در محاق فراموشی است.
با نظر اجمالی و از منظری روانشناختی، مشاهده میشود که متأسفانه در جامعه ما دو وجه مثبت و منفی کمالگرایی به گونهای در هم تنیده شده که تمایز آن دو دشوار است. ما در جامعهمان کمتر خانوادهای مییابیم که به دلیل اشتباه کوچکی که فرزندش مرتکب شده، زبان به انتقاد از وی نگشاید و یا با سپردن مسئولیت به او بدون توجه به توانمندیهایش انتظار دارند که وی از عهده آن مسئولیتها کاملاً برآید. اگر به درد دل خانوادهها درباره وضعیت تحصیلی فرزندانشان گوش دهیم بیشتر از این که فرزندانشان نتوانستهاند نمره بیست بگیرند شکایت میکنند.
گاهی اوقات همین حساسیت و توجه بیش از حد والدین نسبت به عملکرد تحصیلی یا توقعات بالای آنها میتواند بر برخی عوامل شخصیتی و روانشناختی فرزندان آنها ( از جمله عزتنفس، جرأتورزی و خودکارآمدی) اثر بگذارد.
در کشور ما آن چنان که شایسته است به کمالگرایی پرداخته نشده و شمار پژوهشها و بررسیهای انجام شده در این زمینه محدود است. از آنجایی که این ویژگی با تمام دشواریهایی که برای افراد به وجود میآورد در جامعه کنونی روز به روز در حال رشد و گسترش است و با توجه به اهمیت نقش والدین، محقق در این پژوهش به بررسی رابطه کمالگرایی والدین با عزتنفس، جرأتورزی و خودکارآمدی فرزندانشان پرداخته است که با حصول نتایج میتوان الگوهای مناسب تربیتی و روابط سالم با فرزندان را معرفی و پیشنهاد نمود.
اهداف پژوهش:
هدف کلی: هدف کلی پژوهش حاضر بررسی رابطه کمالگرایی والدین با عزتنفس، جرأتورزی و خودکارآمدی فرزندان میباشد.
اهداف جزئی: هدفهای جزئی پژوهش عبارتند از:
شناسایی و ارزیابی کمالگرایی والدینشناسایی و ارزیابی عزتنفس، جرأتورزی و خودکارآمدی فرزندانفرضیههای پژوهش:
بین کمالگرایی والدین و عزتنفس فرزندان رابطه وجود داردبین کمالگرایی پدران و عزتنفس فرزندان رابطه وجود داردبین کمالگرایی مادران و عزتنفس فرزندان رابطه وجود دارد بین کمالگرایی والدین و جرأتورزی فرزندان رابطه وجود داردبین کمالگرایی پدران و جرأتورزی فرزندان رابطه وجود داردبین کمالگرایی مادران و جرأتورزی فرزندان رابطه وجود دارد3- بین کمالگرایی والدین و خودکارآمدی فرزندان رابطه وجود دارد
1-3) بین کمالگرایی پدران و خودکارآمدی فرزندان رابطه وجود دارد
2-3) بین کمالگرایی مادران و خودکارآمدی فرزندان رابطه وجود دارد
متغیرهای پژوهش:
در این تحقیق متغیرهای زیر به کار میروند:
متغیر پیش بین: متغیر مستقل (پیشبین) هر متغیری است که به منظور تعیین این مطلب که آیا در رفتار نفوذ میکند یا نه مورد پژوهش قرار میگیرد. در پژوهشهای تجربی، متغیر مستقل، متغیری است که به وسیله آزمایشگر و به منظور تعیین رابطه آن با پدیده مورد مشاهده، دستکاری، کنترل یا انتخاب میشود. در پژوهشهای غیرتجربی و همبستگی که امکان دستکاری آن وجود ندارد متغیر مستقل (پیشبین) متغیری است که فرض میشود قبلاً دستکاری شده است (هومن، 1380)
در این پژوهش کمالگرایی والدین متغیر پیشبین است.
متغیر ملاک: متغیر وابسته (ملاک) متغیری است که به منظور تعیین اثر متغیر مستقل مشاهده و اندازهگیری میشود. متغیر وابسته معمولاً جنبهای از رفتار است که به خوبی تعریف میشود و آزمایشگر آن را اندازه میگیرد. (هومن، 1380).
در این پژوهش (با توجه به این که پژوهش از نوع همبستگی میباشد)، عزتنفس، جرأت ورزی و خودکارآمدی دانشآموزان به عنوان متغیرهای ملاک هستند.
تعاریف نظری و تعاریف عملیاتی:
تعاریف نظری:
کمالگرایی: کمالگرایی عبارت است از گرایش فرد به داشتن مجموعهای از معیارهای بالای افراطی و اهداف بلندپروازانه و جاهطلبانه و تلاش افراطی برای رسیدن به این اهداف و معیارهای بسیار بالا برای عملکرد همراه با خود ارزشیابیهای انتقادی و افراطی و عدم اعتماد به نفس
عزتنفس: عزتنفس عبارت است از ارزشیابی مداومی که شخص نسبت به ارزشمندی خویشتن خود دارد. عزتنفس نوعی قضاوت شخصی نسبت به ارزشمندی وجودی میباشد.
جرأتورزی: جرأتورزی عبارت است از اظهار بیان مناسب و صحیح هیجانات و احساسها (به جزء اضطراب) نسبت به دیگری.
خودکارآمدی: خودکارآمدی عبارت است از باورهای شخص درباره قابلیتهایش برای سازماندهی و اجراء دورههای عمل مورد نیاز برای مدیریت موقعیتهایی که در آینده پیش خواهند آمد.
تعاریف عملیاتی:
کمالگرایی در این پژوهش میزان نمره یا کمیتی است که والدین دانشآموز با توجه به پاسخهایشان به مقیاس کمالگرایی ساخته شده توسط نجاریان، عطاریان و زرگر (1380) کسب میکنند.
عزتنفس: عزتنفس در این پژوهش میزان نمره یا کمیتی است که دانشآموزان در آزمون عزتنفس کوپر اسمیت به دست میآورند.
جرأتورزی: جرأتورزی در این پژوهش میزان نمره یا کمیتی است که دانشآموزان با توجه به پاسخهایشان به پرسشنامه جرأتورزی گمبریل وریچی (1975) بدست میآورند.
خودکارآمدی: خودکارآمدی در این پژوهش میزان نمره یا کمیتی است که دانشآموزان در آزمون خودکارآمدی عمومی (شرر و همکاران، 1982) بدست میآورند.
خلاصه:
هدف اصلی محقق در این پژوهش بررسی رابطه کمالگرایی والدین با عزتنفس، جرأتورزی و خودکارآمدی فرزندان آنها در بین دانشآموزان دختر دبیرستانهای منطقه 7 آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی 86-85 میباشد.
محقق با توجه به خطوط پژوهشی موجود فرضیههای ذیل را مطرح نموده است:
بین کمالگرایی والدین و عزتنفس فرزندان رابطه وجود دارد.بین کمالگرایی والدین و جرأتورزی فرزندان رابطه وجود دارد. بین کمالگرایی والدین و خودکارآمدی فرزندان رابطه وجود دارد.و...
NikoFile
معلمان عموماً بر این باورند که پرونده ای که آنان از دانش آموزان خود تهیه می کنند ابزار مهمی برای سنجش پیشرفت شاگرد و دارای چنان قابلیت انعطافی است که زمینه ساز رویکردهای گوناگون تدریس است . این پرونده سنجشی که حاوی اطلاعات فراوان و مستمر راجع به وضعیت پیشرفتهای دانش آموز است . برای قضاوت درباره شاگرد و مقایسه او با سایر دانش آموزان ، تصمیم گیر ی درباره جایدهی دانش آموز ، یه بکار گیر ی شیوه های متناسب تدریس ، و بررسی ثمر بخشی فعالیتهای معلم به کار می آید . این روش را برخی از محققان به عنوان یک شیوه مستقل و متفاوت سنجش به حساب می آورند که فرصتهای مناسبی را در اختیار معلم قرار می دهد تا سنجش دانش آموزان را به تدریس کلاس مربو ط نماید .
فهرست منابع
سنجش پرونده ای 1
پرونده اختصاصی 1
سنجش پرونده ای و تدریس مبتنی بر زمینه 8
تعریف ارزشیابی 18
ارزشیابی تکوینی 19
خود سنجی یا ارزشیابی از خود 22
فرم درجه بندی شخصی 23
گزارش شخصی 23
نمونه فرم خود سنجی 24
مواد آموزش شخصی 26
باز خورد حاصل از ضبط صدا و ضبط تصویر 28
محاسن و معایب روش خود سنجی 29
منابع 31
موضوع: دانلود پروژه مقایسه افسردگی در بین دانشجویان بومی و غیر بومی دانشگاه پیام نور
رشته های روانشناسی, علوم تربیتی,مشاوره
فرمت:word با قابلیت ویرایش مطالب
تعداد صفحات:75
چکیده:
هدف اصلی این مطالعه مقایسه افسردگی دانشجویان بومی و غیر بومی دانشگاه پیام نور واحد لنده است. جامعه پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان بومی و غیر بومی دانشگاه پیام نور واحد لنده را تشکیل می دهد. تعداد افراد مورد مطالعه در این تحقیق60 نفر که به طور تصادفی انتخاب شده اند.
با اجرای پرسشنامه ای که حاوی 21 سوال است میزان افسردگی آزمودنیها سنجیده شد. مسئله مورد پژوهش عبارت بود از اینکه آیا بین میزان افسردگی دانشجویان بومی و غیر بومی دانشگاه پیام نور واحد لنده تفاوت معنی داری وجود دارد؟
برای تجزیه و تحلیل داده از کلیه فرمول های آمار توصیفی و تی مستقل برای گروهها استفاده شد. نتایج نشان داده که تفاوت دو گروه در میزان افسردگی رابطه معنی داری وجود ندارد.
راهنمای کتاب متون روانشناسی 1 به زبان خارجه
بر اساس کتاب حسین زارع و داود کردستانی
منبع رشته روانشناسی دانشگاه پیام نور
شامل 257 صفحه با فرمت pdf