دانلوداقدام پژوهی دبیر دینی عربی چگونه توانستم تاثیر طرح همیار معلم را بر دانش آموزان پایه دبیرستان بررسی کنم بافرمت ورد وقابل ویرایش
اقدام پژوهی حاضر شامل کلیه موارد مورد نیاز و فاکتورهای لازم در چارت مورد قبول آموزش و پرورش میباشد و توسط مدیر سایت طراحی گردیده است. این اقدام پژوهی کامل و شامل کلیه بخش های مورد نیاز در بخشنامه شیوه نامه معلم پژوهنده میباشد
چکیده :
پژوهش در عمل یک روش بسیار مفید برای حل مشکلات در امر آموزش و پرورش می باشد به همین خاطر در این روش دبیر نقش محوری دارد . دبیران باید سعی کنند خودشان مشکلاتشان را با دانش آموزان حل نمایند . زیرا آنها هستند که با دانش اموزان مواجه هستند و روحیات و استعداد آن را می شناسند و با تلاش خود و به کارگیری روش های مختلف می توانند مشکلات موردی یا کلی خود را با دانش آموزان رفع نمایند . تحقیق حاضر حاصل تلاش اینجانب در حل مشکل کلی درس دینی آموزشگاه ..… دوره … متوسطه . .. شهرستان ... در سال تحصیلی .. به وسیله به اجرا در آوردن طرح همیار معلم می باشد . دانش آموزان اظهار داشتند ؛ در سالهای گذشته دبیران خودشان درس می دادند و سوالاتی را به عنوان سوال امتحانی به ما می دادند . اینجانب با بکار گیری روشهای مختلف در نهایت موفق به استفاده از روش همیار معلم شدم که آنها با مطالعه ی کم در منزل و تلاش بیشتر در کلاس توانستند نتیجه ی مطلوب بگیرند . بطوری که همه ی آنها از این روش رضایت کامل داشتند حتی خانواده های آنها نیز از این وضعیت خشنودند . چرا که انگیزه برای درس خواندن خصوصاً مسائل دینی در آنها تقویت شده بود . و نمرات امتحانی آنها نیز دلیل روشن و واضح این مسئله است .
توصیف وضع موجود
اینجانب … دبیر.. آموزشگاه … هستم و هم اکنون … سال است که در آموزش و پرورش در حال خدمت هستم. با اینکه دانش آموزان خوب و منظمی دارم و آنها هنگام تدریس اینجانب سکوت را رعایت می کردند ، عده ای از آنها به دلیل زمینه ی ذهنی که داشتند ؛ اعم از مهم نبودن درس دینی و شب امتحانی بودن و ... تأثیر زیادی در ذهن دانش آموزان دیگر هم ایجاد می کردند و با یک حالت تلقینی همه ی کلاس اعتراف به بی انگیزگی درس داشتند و نمرات آزمون آنها بسیار پائین تر از حد انتظار من بود . و دانش آموزان به مدیر دبیرستان مراجعه کردند و گفتند : انگیزه ای برای خواندن دروس حفظی نداریم و بسیار اظهار بی علاقگی و کم توجهی می نمودند. همچنین خانواده های آنها نیز اظهار می کردند که ؛ چرا پسر من از مسائل درس دینی زیاد سر در نماورد و بیشتر به خواندن آن در شب امتحان بسنده می کند ؟. تعدادی هم خیلی بی انگیزه بودند و هنگام تدریس ممکن بود به فعالیتهای دیگر بپردازند . و به قبول خودشان قید درس دینی را زده بودند . و در نهایت این مشکل مرا بسیار ناراحت کرد و مدیر دبیرستان نیز موضوع را با من در میان گذاشت که اقدام به امتحانات شفاهی برای دانش آموزان نمایم . تا در نوبت اول نتیجه مطلوب حاصل آید . و من با تجربه ای که از سال های گذشته داشتم و می دانستم امتحان پی در پی نیز باعث بالا رفتن علاقه و انگیزه آنها نمی شود و فقط یک سری مطالب به صورت محفوظات در اختیار آنها قرار می گیرد تصمیم گرفتم راه حلی برای این معضل پیدا کنم . اکنون این سئوال به جاست که آیا تنه هدف نظام تعلیم و تربیت انتقال محتوای کتب درسی به دانش آموزان است؟ آیا انتظار جامعه، از نظام آموزشی تنها انباشته کردن اصطلاحات و مفاهیم موجود در کتب درسی است در ذهن دانش آموزان یا نه آنچه مهم است، تربیت صحیح و اسلامی دانش آموزان است. یعنی ایجاد جو و محیطی مطلوب در مدرسه برای رشد و پرورش استعداد های نهفته و شکوفا کردن قوه ابتکار و خلاقیت، آموزش آداب و ارزشهای اسلامی به دانش آموز است تا با آمادگی قبلی کافی افرادی سازنده برای جامعه تربیت شوند. «آنچه باید در هر نظام تعلیم و تربیت و ملحوظ باشد، تربیت شهروندان سازگار، ساختن و پرداختن شخصیتهای سالم، انتقال علوم و معارفی است که ابعاد وجود مختلف جهان هستی را می شناساند. » 2پر واضح است که انتقال علوم و معارف تنها نقش ابزار و مقدمه دارند نه هدف. لکن متأسفانه آنچه در نظام آموزشی ما به عنوان هدف اصلی قلمداد می شود تنها انتقال دانش و معارف موجود در کتابهاست!
فایل حاضر کامل ترین و دقیقترین مقاله ایست که در مورد پست دبیر دینی عربی متوسطه اول و دوم در قالب ورد و قابل ویرایش طراحی گردیده است و طبق آخرین بخشنامه های آموزش و پرورش بروز رسانی گردیده است و آماده چاپ می باشد. در نگارش این مقاله تمامی نکات مورد نیاز اداره آموزش و پرورش لحاظ گردیده است.به همراه این مقاله دقیق و کارآمد سه نمونه فرم ویژه ارتقای شغلی هم برای شما اسال می گردد که فرم شماره سه که شامل مستندات پست مورد نظر است نیز به صورت کامل پر شده است.
این مقاله ارتقا شغلی در119 صفحه میباشد
مقدمه
تربیت دینی یکی از مهمترین اهداف نظام آموزشی کشور است و اهمیت و جایگاه ویژة آن باعث شده است درس مستقلی، که عموماً تحت عنوان قرآن و تعلیمات دینی شناخته میشود، با سایر دروس در هر پایه تفاوتهای عمدهای داشته باشد. اصولاً ماهیت دروس دینی بهگونهای است که از نظر محتوای آموزشی، فرایند یادگیری و شیوههای آموزشی با دروس دیگر قابل مقایسه نیست. به عبارت دیگر، هر فعالیتی که از سوی معلم برای یادگیری در دانشآموز انجام شود، صرفنظر از ارزش محتوای مورد یادگیری، آموزش و تدریس محسوب میشود. در این صورت و دروسی چون ریاضی، جغرافیا، زیستشناسی، تاریخ، علومپایه و... همگی از این نظر در یک ردیف جای میگیرند، اما اگر یادگیری را مفهومی فراتر از آموزش تلقی کنیم و در واقع آن را هدف آموزش بدانیم، در آن صورت باید فرایندی را که در استمرار زمان باعث ایجاد تمرین، تجربه و تغییرات تدریجی و نسبتاً پایدار در دانشآموز شود، یادگیری تلقی کرد.(ساجدی ،ش42: 4) درس پیام های آسمانی از این نظر با سایر دروسی که نام بردیم بسیار متفاوت است. زیرا یادگیری در تربیت دینی بیش از آنکه نظری باشد، عملی است. در حالیکه سایر دروس1 چندان در عرصة عملی مطرح نیستند. اگر چه در مورد آموزش دروس آزمایشگاهی مفهوم آموزش عملی به چشم میخورد؛ اما عمل در این دروس همان مهارتی است که اگر در فرایند آموزش بهدست نیاید، لطمهای به شخصیت و ساختار وجودی دانشآموز وارد نخواهد ساخت؛ چراکه حوزة عمل در آنها خود محتوای دروساند، نه خود دانشآموز. در حالیکه هدف تربیت دینی ایجاد کنش و رفتارهای خاصی است که بود و نبود آنها اساساً بر ساختار وجودی و شخصیت دانشآموز تأثیرگذار است. تربیت یعنی استعدادهای درونی را، که بالقوه در یک شیء موجود است، به فعلیت در آوردن و پروردن و لهذا تربیت فقط در مورد جاندارها یعنی گیاه و حیوان و انسان صادق است.( مطهری، :56 و 57) بر آن است تا استعدادها و قابلیتهای دانشآموز را در جهت کمال انسانی وی در تقرب به خداوند، که سرچشمة کمال است، شکوفا کند و در این مسیر از تواناییهای خود بهره ببرد. لذا چنانچه ارزشهای وجودی فرد برای خودش یا برای آموزشدهندگان وی شناخته شده نباشد، تربیتی صورت نخواهد گرفت و آنچه در قالب تربیت صورت میگیرد، بیشتر شرطی شدن است تا پرورش و تغییر رفتار آگاهانه، که از مشخصات تربیت به معنای واقعی آن است. تفاوت معنای تربیت در مورد انسان و حیوان نیز همین است. برای مثال، اگر بخواهیم رفتاری مؤدبانه مانند «دست دادن» را به کودک بیاموزیم، کافی است او را عملاً در موقعیتهای مختلفی که این کار مجاز است، تعلیم دهیم و محدودة این رفتار را برای او مشخص کنیم. به این ترتیب، او بهتدریج خواهد آموخت که کی، کجا و با چه کسانی دست بدهد. حال اگر اتفاقاً دست این کودک یا نوجوان در حادثهای آسیب ببیند، بشکند یا به هر دلیل دیگری نتواند دست خود را حرکت دهد، این رفتار مؤدبانه به شکلی دیگر، که جایگزین قبلی است، باز هم صورت میگیرد؛ مثلاً تکان دادن یا خم کردن سر و... . در حالیکه همین دست دادن را میتوان به حیوانات نیز آموخت. چنانکه در سیرکهای نمایشی توسط مربیان کارآزموده به شیرها آموزش داده میشود و آنها نیز مانند انسانها با مردم دست میدهند. اما هرگز شیر آسیبدیدهای که قادر به حرکت دادن دست خود نیست، رفتار جایگزین ندارد! زیرا رفتار قبلی او (دست دادن) آگاهانه و هدفمند نبوده بلکه تنها یک واکنش ناشی از شرطی شدن بوده است.( جعفری:210 و 211) تأکید بر جایگاه ویژة دروس قرآن و تعلیمات دینی در نظام آموزشی از آن جهت صورت میگیرد که هدف اصلی، یادگیری عملی و التزام به کاربرد آموختههاست. آموزههایی که قابل حصول و انسانسازند و دامنة آنها از حوزة نظری فراتر میروند و تمام ارکان و شئون زندگی فرد را دربرمیگیرند. اساساً این نوع تربیت با تمامی واقعیات خارجی زندگی انسان و پیوند او با هستی ارتباط دارد. لذا جهت نیل به هدف و نقطة مشخصی که تربیت دینی در پی آن است، باید برنامهریزی شود. برنامههایی که مشتمل بر نحوة ارتباط فرد با خدا، مردم، طبیعت و خودش باشد. بدیهی است چنین برنامهای بر پایة اصول مشخصی که از باید و نبایدهای معین برمیخیزد و بر مبنای قواعدی که توسط مربیان لحاظ میشود، تدوین خواهد شد. برخی از عمدهترین مشکلات آموزش و یادگیری دروس دینی به مواد و محتوای آموزشی مربوط میشود. در سالهای اخیر در جهت کیفیت بخشی به محتوا اقدامات مؤثری صورت گرفته که از جملة آنها تغییر کتب درسی و تألیف محتوای جدید است. این تغییرات در دورة ابتدایی به تألیف «هدیههای آسمان» و در دورة راهنمایی به تألیف «پیامهای آسمان» منجر شد و در دورة متوسطه نیز تألیف «دین و زندگی» قدم مثبتی است که در جهت ترغیب دانشآموزان به یادگیری محتوای دینی برداشته شد. هدف مشترک در این تغییرات، اجرای سیاست خاصی است که در صدد ایجاد باورهای قلبی در فراگیرندگان از طریق اقدامات فکری و فعالیتهای عقلانی خود آنهاست. ( حدادعادل:41) در شرایط کنونی، عموم مخاطبان شاید در بعد اعتقادی مشکلی نداشته باشند ولی هرچه به ابعاد عملی و رفتاری نزدیک میشویم، وضعیت، به نسبت، نامطلوبتر میشود. جنبة رسمی داشتن نظام آموزشی و تلقی رسمی و فاقد بار تربیتی از سوی دانشآموزان، بهخصوص در مقاطع بالاتر، نوع تحصیلات و مدرسه، نظام ارزشیابی پیشرفت تحصیلی و بهکار گرفته نشدن الگوهای مناسب و شایسته از مواردی هستند که از دیدگاه صاحبنظران، در تقویت نشدن و توسعه نیافتن رفتار دینی و اخلاقی دانشآموزان و بهره نگرفتن آنان از انبوه فعالیتهای تربیت دینی و اخلاقی موجود تأثیر گذارند.1 این در حالی است که در نظام آموزشی تدریس مفاهیم و آموزههای قرآنی، بهویژه مهارت روخوانی قرآن به نحو مطلوب صورت نمیگیرد و دانشآموزان ابتدایی در شرایطی به دورة تحصیلی راهنمایی وارد میشوند که قادر به روانخوانی و روخوانی قرآن نیستند. این امر مشکلات دبیران راهنمایی را افزایش میدهد؛ زیرا زمانی را که باید به آموزش مفاهیم قرآن اختصاص دهند، بالاجبار صرف یاددهی دوبارة روخوانی قرآن میکنند. این ضعف زمانی آشکار میشود که متوجه میشویم دانشآموزی که پس از سالها تحصیل و آموزش این دروس، در زمان پایان تحصیل خود هنوز به روخوانی قرآن در حد نسبی آشنا نشده و مفاهیم قرآن نیز در زندگی وی عینیت نیافته است. اینجاست که مهمترین مشکل در نظام آموزشی رخ مینماید و ضرورت بهکارگیری روشهای مناسب آشکار میشود. مشکل آموزشدهنده و میزان مهارت وی در یاددهی مفاهیم دینی بهگونهای است که به تغییر رفتار مطلوب در دانشآموزان منجر گردد. در حال حاضر شیوههای گوناگونی در تدریس دروس دینی و قرآن مورد استفادة دبیران و آموزگاران در دورههای مختلف آموزشی است. غالب این شیوهها بر پایة روشهای قدیمی و سنتی بوده است و گاهی بدون آموزش قبلی تنها به اتکای تجربة شخصی معلم توسط خود وی انتخاب میشود. شیوههایی چون سخنرانی، داستانگویی، تمثیل و نمایش و... عمدتاً در آموزش دروس دینی کاربرد دارند و بهکارگیری آنها تا حدی ضروری است. اما با توجه به محتوای دروس نمیتوان به این شیوهها اکتفا نمود. علاوه بر این، بهکارگیری همین شیوهها نیز اگر با روش اصولی صورت نگیرد، فاقد کارایی لازم خواهد بود. زیرا حتی جذابترین داستانها و خوشصحبتترین سخنوران نیز ممکن است ملالآور باشند و تأثیر لازم را بر مخاطب خود نگذارند و یا اساساً بیتأثیر شوند. پس صرف قدیمی و سنتی بودن شیوة دلیل نقد آن نیست بلکه نحوة بهکارگیری آن در شرایط نامناسب مشکلآفرین است. در این نوشتار نقدهای زیر را در بهکارگیری روشهای سنتی رایج یادآور میشویم و ضمن آن برخی روشهای جایگزین را که بهندرت مورد استفادة دبیران قرار میگیرند، بهصورت پیشنهاد معرفی میکنیم. یکنواختی و سکون از آنجا که تغییرات محیط اطراف بیش از سکون آن توجه انسان را جلب میکند، برای توجه بیشتر لازم است در محرکهای دیداری و شنیداری دانشآموزان تغییراتی ایجاد شود. بنابراین، سخنرانی یا قصهگویی با تمام جذابیتی که ممکن است در محتوا داشته باشند اگر بهصورت یکنواخت و بیتحرک ارائه شوند، نهتنها توفیقی در آموزش مباحث نظری نخواهند داشت بلکه مخاطبان را آرامآرام در خواب فرو خواهند برد. نبودن هماهنگی بین صدا، حرکات، ژستهای معلم و وضع چهره با محتوای کلام تأثیر آن را در مخاطب بسیار کاهش میدهد. جلب تنها حس شنیداری مخاطب، بدون اینکه حس دیداریاش وادار به فعالیت شود، بار چندان مثبتی نخواهد داشت. جذابیت این روش، در مقایسه با تماشای فیلم، ضعف آن را بهخوبی آشکار میسازد؛ زیرا توجه مخاطبان به فیلم به واسطة فعال بودن دو حس دیداری و شنیداری بسیار بیشتر از توجه به سخنرانی است. باید توجه داشت که دانشآموزان از نظر بهکارگیری قوای دیداری و شنیداری سه دستهاند: (ساجدی،ش42 : 7 و 8)