چه چیزی مردم را وا می دارد که رهبری کسی را بپذیرند ؟ چرا مردم در پذیرش رهبری این یکی اکراه دارند ، اما پشت سر آن یکی تا آن سر دنیا می روند؟
اگر در عمق وجود خویش نگاه کنید ، آن صفات و خصوصیات را در خود ببینید که بتوانید رویاهای بزرگ خود را که با هیچ کس در میان نگذاشته اید تحقق بخشید ؟
همه باید شهامت آن را داشته باشیم که این پرسش را ازخود بکنیم و صادقانه به آن پاسخ دهیم تا بتوانیم توانایی واقعی خود را به کار گیریم .
هر چیزی از رهبری آغاز و به رهبری ختم می شود و نطفه رهبری در درون هر کس قرار دارد .
اگر مقام رهبری مورد نظر را در درون خود به دست آورید ، در بردن هم می توانید همان رهبری باشید که خود می خواهید . مردم از شما پیروی خواهند کرد و اگر چنین شود از عهده هر کاری در این جریان برخواهید آمد .
فصل اول :
شخصیت :
مونتگمری : رهبری یعنی توانایی و اراده بسیج زنان و مردان برای تحقق هدفی مشترک و برخورداری از شخصیتی که اعتماد برانگیزد .
داگ هام شولد: هیچ گاه به خاطر صلح و ارامش تجربه یا باورهای خودرا زیر پا نگدازید .
صریح قاطع باشید .
چگونگی برخورد رهبران بارویدادها و پیش آمدهای زندگی، نشانه بارز شخصیت آنهاست . بحران، لزوما شخصیت انسان را نمی سازد ، اما شکی نیست که آن راآشکار می سازد .
انسان در لحظه های دشوار زندگی خویش بر سر دو راهی سازش یا ابراز شخصیت قرار می گیرد .