دانلود پایان نامه آماده
دانلود پایان نامه رشته علوم اجتماعی بررسی رابطه عزت نفس و خلاقیت بین دانش آموزان دختر و پسر و تاثیر جنسیت بر متغیرهای عزت نفس و خلاقیت با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 125
چکیده
با توجه به نتیجه بررسی های انجام شده خلاقیت و استعدادهای خلاقه نهفته در کودک و نوجوان قابل رشد وتوسعه است و این کیفیت مستلزم تلاش و کوشش همه جانبه در ابعاد گوناگون کودک و نوجوان به ویژه عزت نفس می باشد. موضوع پژوهش حاضر بررسی رابطه خلاقیت و عزت نفس درنوجوانان دختر و پسر و تاثیر جنسیت بر متغیرهای عزت نفس و خلاقیت است که با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس صورت پذیرفته است از این رو تعداد 60 نفر از دانش آموزان دختر و پسر که در مقطع راهنمایی مدارس واقع در منطقه 11 آموزش و پرورش تحصیل می کردند انتخاب شدند و آزمونهای عزت نفس کوپراسمیت و خلاقیت عابدی بر روی آزمودنیها اجرا گردید. نتایج نشان می دهد. که خلاقیت دربین دختر وپسر تفاوتی ندارد وهمچنین عزت نفس در دختر وپسر تفاوتی ندارد ورابطه مثبتی بین خلاقیت وعزت نفس وجود دارد.
مقدمه
بنا به اعتقاد بسیاری از متخصصان عزت نفس را می توان ازجمله علل مشکلات رفتاری شایع در میان کودکان و نوجوانان سراسر جهان دانست. بهترین راه برای بیشتر کردن انگیزش افراد اینست که عزت نفس آنها را افزایش دهیم.معلمان، کارفرمایان و مربیان همواره می گویند که راه بهترین راه برای با انگیزش کردن دانش آموزان ، کارکنان و ورزشکاران بالا بردن عزت نفس آنهاست. بالا بردن عزت نفس اقدام پسندیده ای است و احمقانه است اگر کسی با اینکار مخالفت کند . امّا مسئله تقویت کردن عزت نفس نوعی مداخله انگیزشی است که «تقریباً هیچ یافته ای وجود ندارد که نشان دهد عزت نفس اصلاً چیزی را به وجود می آورد بلکه عزت نفس توسط مجموعه ی موفقیتها و شکستها به وجود می آید...آنچه باید بهبود یابد عزت نفس نیست بلکه مهارتهای ما برای برخورد با دنیاست(سلیکمن ، نقل شده در آزار،1994). در همین رابطه دو پژوهشگر نتیجه گرفتند که عزت نفس «عمدتاً حاصل موفقیتها و شکستهای مربوط به پیشرفت است که تأثیری مهمی بر پیشرفت بعدی ندارد ،(هلمک و ون آکن، 1995) .پس نکته مهم در این دو نقل قول جهت علیتی بین عزت نفس و پیشرفت /خلاقیت است.(ریو/سید محمدی،1382). افزایش عزت نفس موجب افزایش پیشرفت نمی شود بلکه افزایش پیشرفت موجب می شود که عزت نفس بیشتر می شود و از آنجائیکه بسیاری از افراد خلاق به دلیل بی بهره بودن از اعتماد به نفس کافی قادر به ابراز تفکرات نو و ابداعات تازه خویش نیستند و برخی از با استعدادترین و سرآمدترین دانش آموزان خود را با دیدی کاملاً منفی ارزیابی کرده بودند و نمی توانند تخیلات خود را به زبان آورند؛ هدف ما در این پژوهش بررسی رابطه عزت نفس و خلاقیت در دانش آموزان دختر و پسر است و بررسی راهکارهایی است تا با افزایش عزت نفس در کودکان و نوجوانان با هوش زمینه های خلاقیت رادر آنها به وجود آوریم.
بیان مساله :
محققین معتقدند همه انسانها در کودکی از استعداد خلاق برخوردارند ولیکن فقدان محیط مناسب وبی توجهی و عدم تقویت این توانایی مانع ظهور آن می گردد. برای هر جامعه ای وجود افراد خلاق ضروری است زیرا جوامع در دوره انتقال و تغییر نیاز مبرمی به راههای خلاق برای مسائل حاد وآینده خود دارند( حسینی، 1376) . بررسی هدفهای آموزش و پرورش در سطح جهان و ایران نشانگر آنست که برای مقابله مناسب با مسائل فردی و اجتماعی پیچیده نیاز به پرورش افرادی داریم که با اتکاء به نیروی اراده و تعقل خود منطقی و خلاق بیاندیشد( همان منبع). با نگاهی به تاریخ گذشته در می یابیم که جهان ما به دست افراد معدودی که در تفکر خود جهشهای خلاقی داشته اند تغییرات بنیادی پیدا کرده است . کالیله، داروین و اینشتین در درک دنیایی که در آن زندگی می کنیم نقش بسیار ارزنده ای ایفا کرده اند اختراعات نیز نشانگر همین نکته اند. ماشین بخار، تلفن ، کامپیوتر و هزاران اختراع دیگر که وجود آنها برای ما عادی شده است بدست کسانی طراحی و ساخته شده اند که ما آنها را خلاق می نامیم. در عالم هنر نیز طی قرنها کتابها، شعرها، تابلوهای نقاشی ، مجسمه ها و ... که جهان ما را غنی کرده اند بوسیله افراد خلاق به وجود آمده اند (شکلتون و فلچر، ترجمه کریمی و جمهری،1371).
فرمت فایل: word
تعداد صفحه:136
دانشگاه پیام نور مرکز تهران دانشکده علوم انسانی گروه علوم تربیتی
پایان نامه:
برای دریافت درجه کارشناسی ارشد
در رشته برنامهریزی درسی
عنوان پایان نامه:
مطالعه عوامل مؤثر در افزایش مهارت نوشتن خلاق در دانش آموزان متوسطه استان بوشهر
فهرستفصل اول : کلیات
۱ـ۱ مقدمه ۲
۱ـ۲ بیان مسئله ۶
۱ـ۳ اهمیت و ضرورت پژوهش ۹
۱ـ۴ اهداف پژوهش ۱۰
۱ـ۵ فرضیههای پژوهش ۱۱
۱ـ۶ تعاریف عملیاتی متغیرها ۱۲
۱ـ۶ ـ۱ نوع متغیرهای تحقیق ۱۲
۱ـ۶ ـ۲ مراحل اندازهگیری متغیرها ۱۳
۱ـ۶ ـ ۳ تعریف متغیرها ۱۳
فصل دوم : ادبیات پژوهش
۲ـ۱ خلاقیت چیست ؟ ۱۷
۲ـ۲ تعریف خلاقیت ۲۰
۲ـ۳ روند شکل گیری خلاقیت ۲۱
۲ـ۴ خصوصیات افراد خلاق ۲۲
۲ـ۵ راههای پرورش خلاقیت ۲۵
۲ـ۶ موانع خلاقیت ۲۷
۲ـ۷ انگیزه عاملی جهت تحقق خلاقیت نوشتاری ۳۰
۲ـ۸ نقش آموزش در پرورش نوشتن خلاق ۳۳
۲ـ۹ محیط خانواده و تأثیر آن بر خلاقیت ۳۶
۲ـ۱۰ نقش تکرار و تمرین نوشتن بر نوشتن خلاق ۳۷
۲ـ۱۱ تأثیر مطالعه بر نوشتن خلاق ۳۹
۲ـ۱۲ نقش قصهگویی در پرورش نوشتن خلاق ۴۱
۲ـ۱۳ تشویق عاملی کارساز در پرورش نوشتن خلاق ۴۴
۲ـ۱۴ نقش کودکستان و مراکز پیش دبستانی در بروز خلاقیت ۴۶
۲ـ۱۵ نقش بازیهای کودکانه در پرورش خلاقیت ۴۷
۲ـ۱۶ تأثیر اوقات فراغت بر نوشتن خلاق ۴۹
۲ـ۱۷ مروری بر تحقیقات انجام شده ۵۱
فصل سوم : روش پژوهش
۳ـ۱ نوع تحقیق ۷۱
۳ـ۲ جامعه آماری و ویژگیهای آن ۷۱
۳ـ۳ روش نمونهگیری و حجم نمونه ۷۱
۳ـ۴ ابزار گردآوری دادهها ۷۲
۳ـ۵ پایایی و روایی پرسشنامهها
۳ـ۵ـ۱ پایایی و روایی آزمون خلاقیت
۳ـ۵ـ۲ پایایی و روایی آزمون انگیزه پیشرفت
۳ـ۵ـ۳ پایایی و روایی پرسشنامه محقق ساخته
۳ ـ ۶ شیوه نمرهگذاری آزمونها
۳-۶-۱ نمرهگذاری آزمون خلاقیت
۲-۶-۲ نمرهگذاری آزمون انگیزه پیشرفت
۳ـ۷ روش تجزیه و تحلیل دادهها
فصل چهارم : یافتههای تحقیق
۴ـ۱ یافتههای توصیفی
۴ـ۲ یافتههای مربوط به فرضیههای تحقیق (آمار استنباطی)
فصل پنجم : بحث و نتیجهگیری
۵ـ۱ بحث و نتیجهگیری
۵ـ۲ پیشنهاد نظری و علمی پژوهش
۵ـ۳ محدودیتهای پژوهش
منابع و مأخذ
منابع و مأخذ
پیوستها
پرسشنامه شماره (۱) پرسشنامه محقق ساخته
پرسشنامه شماره (۲) آزمون انگیزه پیشرفت (ACMT)
پرسشنامه شماره (۳) آزمون خلاقیت جمال عابدی
ـ آزادی ، محمد . (۱۳۷۶) . توصیف گذراندن اوقات فراغت دانشآموزان پسر دوره متوسطه نظام جدید شهر کرمانشاه با تأکید بر تربیت بدنی و ورزش . شورای تحقیقات اداره کل آموزش و پرورش استان تهران .
ـ آقایی فیشانی ، تیمور . (۱۳۷۷) . خلاقیت و نوآوری در انسانها و سازمانها . تهران : انتشارات ترمه .
ـ آمابلی ، ترزا .(۱۳۸۱) . شکوفایی خلاقیت کودکان و بزرگسالان (ترجمه حسن قاسم زاده ، پروین عظیمی ). تهران : دنیای نو (تاریخ انتشار به زبان اصلی، ۱۹۸۹).
ـ احمدی ، عبادالله . (۱۳۷۵) . نیاز سنجی اوقات فراغت دانشآموزان دوره متوسطه شهر اراک . پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ نشده ، دانشگاه علامه طباطبایی .
ـ احمدی ، علی اصغر . (تابستان ۱۳۷۹) . نقش اولیا در گذراندن اوقات فراغت . ماهنامه پیوند. تهران : انتشارات انجمن اولیاء و مربیان .
ـ ادیب ، یوسف . (۱۳۷۶) . بررسی زمینه های خلاقیت در پرسشها و تکالیف کتب درسی جامعه شناسی (۱) ، جامعه شناسی (۲) ، روانشناسی ، دانش اجتماعی و آشنایی با برنامه ریزی تحصیلی ، شغلی نظام جدید آموزش متوسطه . شورای تحقیقات اداره کل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی .
ـ اسبورن ، الکس اس . (۱۳۸۲) . پرورش استعداد همگانی ابداع و خلاقیت (ترجمه حسن قاسم زاده ) . تهران : انتشارات نیلوفر (تاریخ انتشار به زبان اصلی ، ۱۹۶۶) .
ـ استانیش ، باب و ابرلی ، باب . (۱۳۸۴) . خلاقیت کاربردی نوجوانان و بزرگسالان (ترجمه حسن قاسم زاده ) . تهران: نشر دنیای نو .
ـ اسعدی ، مژگانالسادات . (۱۳۷۳) . بررسی رابطه میزان روشهای گوناگون تشویق و تنبیه خانواده با پیشرفت تحصیلی فرزندان میبدی . شورای تحقیقات اداره کل آموزش و پرورش استان یزد .
ـ امیر حسینی ، خسرو . (۱۳۸۴) . خلاقیت و نوآوری (مبانی ، اصول ، تکنیکها) . تهران : انتشارات عارف کامل .
ـ امینی ، سودابه . (۱۳۸۳ ). چگونه ترس از نوشتن در کودکان از میان میرود؟ رشد معلم ۳، دوره ۲۳ .
۲ـ۱خلاقیت چیست ؟
عالمان علم روان شناسی در جای جای کتب ونسخ خود به تعریف خلاقیت ، موانع خلاقیت چه در محیط مدرسه و چه محیط خانواده ، ویژگی افراد خلاق وآموزش خلاقیت پرداخته اند اما آنچه ضروری ونقش کلیدی در پرورش مهارت خلاقیت راداراست یعنی راه های پرورش خلاقیت را فراموش کرده یا با گوشه نگاه ناقص خود از ارائه راهکار عملی وعلمی در این میدان طفره رفتهاند.
سولسو[۱] (۱۹۳۳) معتقد است : «برای روانشناسان شناختی مدرن طنزی تلخ وتاحدی اسباب شرمندگی است که طی بیست سال گذشته هیچگونه نظریه ای چون نظریه های مربوط به حافظه یا ادراک پدید نیامده است که بتواند مطالعات پراکنده وگاه متعارض را وحدت بخشد.نبودیک نظریه ی وحدت بخش هم دال بر مشکل ذاتی این موضوع(فرایند خلاقیت) ونبود توجه علمی گسترده است و معهذا این موضوع (خلاقیت) به طورگستردهای به عنوان بخش مهمی از زندگی روزمره وتعلیم وتربیت تلقی می شود» (ص۶۰۴) .
عامه مردم خلاقیت را با آفرینندگی وخلق یک اثر ارزنده وبدیع معادل میدانندومعتقد ند که همه انسان ها نمی توانند خلاق باشند وخلاقیت را در ذات ودرون افراد نابغه میبینند اما نظریه پردازان خلاقیت به خلاف این گفته اعتقاد دارند وبیان می دارند که امکان آموزش خلاقیت وجود دارد ودر وجود همه انسانها این خصیصه کم وبیش نهفته است وبا آموزش صحیح پابه عرصه وجود میگذارد.
نگارنده این پژوهش معتقداست که انسان آنگاه که چشم به این جهان می گشاید خلاقیت رابه همراه دارد ونیاز به خلاقیت رابرای بقا درک می کند یا به تعبیری واقعی تر خداوند یکی از ملزومات زندگی کردن در این دنیارا که همان خلاقیت است ، به او ارزانی داشته است.
کودک هنگام تولد برای بهره مندی از غذا و تغذیه شروع به گریه می کند، هنگامی که محیط زندگی خویش را نامطلوب می بینید شروع به گریه می کند ، هنگامی که مادر رادر کنار خود نمیبینید داد وفریاد می کند. آیا این ها همه نشانه ای از خلاقیت کودک نیست؟ آیا لبخندی که بر لب کودک خرد سال برای جلب توجه مادر نقش می بندد نقش خلاقیت را هویدا نمی سازد؟
خلاقیت در خلق اثر یا توفیق در انجام کار خلاصه نمیشود. خلاقیت در خلق زمان ومکان نیز جای دارد . انسانی سالیان سال رنج ومرارت به خوددیده وبه تحصیل علوم می پردازد تا بتواند کلید آینده را دردست بگیرید او خلاق زمان است یا آنکه خود را با هنجارهای جامعه همراه وهمگام میسازد تا بتواند پیوسته همراه با مردم وبردل مردم حکمرانی کند خلاق زمان ومکان است. ملموس تر بگویم فوتبالیستی که در فضای خالی مناسب، در انتظار دریافت پاس و زدن گل است او نیز خلاق است . پس خلاقیت را میتوان درجه بندی کردولی نمی توان انسانی را غیر خلاق شناخت. هنر خلاقیت در وجود همه هست اما میزان آن در افراد متفاوت است.
شاید معقول باشد که فرض کنیم اغلب آدمیان خلاق هستند ، ولی میزان خلاقیت بسیار متفاوت است. اعمال خلاق پابلو پیکاسو[۲]، یا باکمینسترفولر، یا ولفکانگ موزارت[۳]، یا توماس جفرسون[۴] ، تنها تجلی استعدادهای در خشان نیست، بلکه آنها توانسته اند مشهور شوند دیگر نوابع خلاق هم هستند که ناشناخته ماندهاند (سولسو ، ۱۹۳۳ ، ص ۵۸۳) .
پیر خایفی (۱۳۷۶) در مقالهای پیرامون این مطلب عنوان میدارد : « از دیربازهمواره این سؤال نزد صاحب نظران روان شناسی وجود داشته است که آیا توانایی خلاقیت یک صفت مشترک بین آدمیان هست یا خیر؟ در پاسخ به این سوال برخی از نظریه پردازان معاصر معتقد هستند که توانائی خلاقیت فقط نزد عده ای از انسانها به ودیعه نهاده شده است وبقیه آنها از این نعمت بزرگ الهی بی بهره هستند اما برخی دیگر از نظر پردازان معتقد هستند که توانایی خلاقیت همچون سایر توانایی ها واستعدادها نزد تمامی انسانها با درجا ت مختلف وجود دارد، به عبارت دیگر همه انسانها صاحب این استعداد هستند اما مقدار آن از فردی به فرد دیگر متفاوت است. امروزه ، تحقیقات صحت ادعای فوق را تأیید می کند ونشان می دهد که استعداد خلاقیت ، یک صفت مشترک وهمگانی در بین آدمیان است» .
برخی صاحبنظران نه تنها به وجود خلاقیّت در همه افراد بشر معتقد هستند بلکه برلزوم آموزش خلاقیت نیز تاکید دارند .
خلاقیت تنها مختص افراد استثنایی وبا استعداد نیست هر چند ممکن است این افراد دارای نیروی بالقوه بیشتر برای استفاده درراه های خلاق باشند. خلاقیت می تواند و باید جدای از زندگی روزمره تمام کودکان وبزرگسلان باشد (آمابلی ، ۱۹۸۹ ، ص ۱۳) .
کریمی (۱۳۸۳) معتقد است : «هر وقت که کلمه خلاقیت را می شنویم بی اراده به یاد کارها وآثار بر جسته هنرمندان و دانشمندان نامی می افتیم . لیکن باید به خاطر داشته باشیم که همواره لازمهی خلاقیت نبوغ نیست. هر کس در کارهای روزمره خود ممکن است خلاقیت از خودنشان دهد منتهی خلاقیت بعضی بیشتر است وبعضی کمتر ، مثلاً کسی که در خانه دستگاهی را که قبلاً ندیده است تعمیر می کند، کد بانویی که غذای جدید خوشمزه ای می پزد یا دانش آموزی که شیوه ی جدیدی برای درس خواندن ابداع می کند وبا صرف وقت کمتر نتیجه بهتری بدست می آورد، همگی از قدرت خلاقیت خود استفاده کردهاند . حتی حیوانات نیز گاه از خود خلاقیت نشان می دهند ، یعنی به اعمال وابتکارتی دست می زنند که در گنجینه غریزه آنان یافت نمی شود واز حیوانات همجنس آنها دیده نشده است. البته باید به خاطر داشت که نبوع نیز لازمه کارهای بسیار بزرگ است. کمتر کسی است که از نظر هنری ،علمی، اجتماعی یا نظایر آن خدمات شایسته ای به بشریت کرده باشد واز نبوغ لازم برخوردار نباشد. پس می توان نتیجه گرفت که خلاقیت در همگان وجود دارد ولی خلاقیت که در سطح جهانی قابل طرح باشد معمولاً با بلوغ همراه است» (ص ۱۶۴).
نوشتن یکی از مهارتهایی است که می تواند در انسانها خلاقیت را تقویت یا به منحصه ظهور برساند. البته این حقیقت را باید پذیرفت که نوشتن همانند سایر مهارتهای دشوار دیگر ، نیاز به توانایی ،قریحه واستعداد فردی دارد ویلیام بدن در این خصوص چنین عنوان میکند که : این توفیق مستلزم گذراندن یک دوره طولانی کارآموزی است که طی آن شخص مبانی هنر یا صفت خود را یاد می گیردبا ساعتها ، روزها ، ماهها واغلب سالها تلاش خسته کننده وبی پاداش ، توجه دائم و وسواس به جزئیات ؛ آغازهای کاذب، آزمونها وخطاها ، ساختن وویران کردن، تردید ونومیدی ، وباز کار سخت ، جلسات طولانی وفرساینده تجربه وتمرین پیش از وارد شدن به همان کار اصلی .
بدیهی است که بعضی از نویسندگان به دلیل قریحه یا نبوغ بیشترسریع تر پلههای ترقی را طی می کنند وعده ای سالیان متمادی عرق جبین می ریزند تا بتوانند این مهارت را کسب نمایند .
آنچه دراین قسمت ضروریست از آن یاد کرد این که، نوشتن با دو بال انگیزه وتوانایی می تواند به خلاقیت منجر شود در غیر این صورت نوشتن با درگل نشستن این محمل از ارائه دادن راه عاجز میماند .
۲ ـ۲ تعریف خلاقیتبا نگاهی به منابع معتبر پی میبریم که تا کنون متخصصان آموزش و پرورش نتوانستهاند تعریفی جامع ، مانع و دقیق در خصوص خلاقیت ارائه دهند که مورد قبول همهی دست اندرکاران تعلیم و تربیت باشد .
آقایی فیشانی(۱۳۷۷) خلاقیت را این گونه تعریف میکند :
« تحولاتی دامنهدار و جهشی در فکر و اندیشهی انسان ، به طوری که حائز توانایی در ترکیب عوامل قبلی به طرق جدید باشد .»
امیر حسینی (۱۳۸۳) خلاقیت را به کارگیری کامل تواناییهای ذهنی ، برای ایجاد فکر یا راه حل یا مفهوم نو نسبت به خود شخص خلاق میشمرد . ایشان در تبیین این تعریف، محور اصلی تعریف را نو بودن نسبت به خود شخص قلمداد میکند .
در ادامهی تعریف بیان میکند که : همهی انسانها بنا به اصل تفاوتهای فردی که دارند ، دارای خلاقیت و نوآوری هستند و نباید تصور کرد که خلاقیت منحصر به افراد تیز هوش و با استعداد است فقط مهم شکوفایی این استعدادها است . این از حکمت خداوند است که همهی افراد بتوانند در یک رشته دارای خلاقیت باشند و هر کدام از طریقی به جامعهی بشری خدمت کنند .
هالپرن[۵] (به نقل از برات ، ۱۳۸۲) خلاقیت را توانایی شکل دادن به ترکیب تازهای از نظریات یا ایدهها برای رسیدن به یک نیاز یا تحقق یک هدف میداند . از دیدگاه پرکینز[۶] (به نقل از برات ، ۱۳۸۲) تفکر خلاق ، تفکری است که به نحوی تشکیل شده که منجر به نتایج تازه خلاق میشود .
۲ـ۳ روند شکل گیری خلاقیتسلیمانی(۱۳۸۱) گستردهترین تحقیقات تجربی مربوط به خلاقیت را به اواخر دههی ۱۹۵۰ در ایالت متحدهی آمریکا نسبت میدهد . هرچند پیش از این نیز مطالعاتی محدود توسط گالتون[۷] ، والاس[۸] ، پاتریک راس من[۹] و دیگران در زمینهی خلاقیت صورت پذیرفته بود، ولی تا آن زمان خلاقیت به عنوان موهبتی که به افراد قلیلی از اجتماع اعطا شده ، در نظر گرفته میشد .
شوک اسپوتنیک در اواخر ۱۹۵۰ حرکت گستردهای را در مراکز علمی و تحقیقات آمریکا و اروپا موجب گردید . این جنبش با هدف جبران عقبماندگیهای علمی تحقیقاتی غرب و با بکارگیری امکانات مالی قابل توجه صورت پذیرفت و باعث رشد سریع تحقیقات مربوط به خلاقیت شد (سلیمانی ، ۱۳۸۱) .
گیلفورد[۱۰] (۱۹۵۰) یکی از پیشگامان این گرایش به حوزهی خلاقیت محسوب میگردد . هدف پروژهی تحقیقاتی گلیفورد و همکاران وی آن بود که دربارهی ماهیت هوش انسان و فرآیند ذهنی که منجر به ظهور رفتار خلاق میشود تحقیق کند . پس از گیلفورد ، گروه بارون[۱۱] و مک گیلان با هدف تعیین ویژگیهای شخصیتی افراد خلاق تحقیقات دامنهداری را در دانشگاه کالیفرنیا انجام دادند . همچنین تحقیقات پل تورنس[۱۲] (۱۹۵۹) در مورد روشهای پرورش خلاقیت در کودکان و نوجوانان نتایج پرباری را به همراه داشت . تایلور[۱۳] و همکاران (۱۹۶۳) با جمعآوری سرگذشت افرادی که از لحاظ علمی سرآمد محسوب میشدند، سعی کردند خصوصیات و ویژگیهای افراد خلاق را مشخص کنند . تحقیقات مربوط به خلاقیت از آن زمان تا کنون به طور خستگی ناپذیری ادامه یافت و روز به روز بر وسعت و غنای موضوعات مورد مطالعه افزوده میشود . آنها چهار کارکرد عمده برای ذهن خلاق قایل هستند که عبارتند از:
ـ پدید آوردن یک محصول یا خدمت جدید
ـ پدیدآوردن کاربردی جدید از یک محصول یا خدمت جدید
ـ حل یک مسئله
ـ حل یک منازعه
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:18
فهرست مطالب
مقدمه
اعتماد به نفس و اراده مستقل
پذیرش خطر و کسب تجربه
سایر روشهای پرورش خلاقیت
منابع
مقدمه
نگاه کردن متفاوت به مساله و رسیدن به یک راه حل جدید، همان چیزی است که عموماً از آن به خلاقیت تعبیر میشود. اما خلاقیت مفهومی نیست که بتوان آن را در یک جمله و حتی یک کتاب مفصل هم توضیح داد. خلاقیت در حقیقت، فرآیندی است که در ذهن فرد خلاق اتفاق میافتد و حاصل آن شکل گرفتن یک ایدهی جدید با یک راه حل ابتکاری است.
این که خلاقیت ذاتی است یا اکتسابی، موضوعی نیست که این روزها ضرورت بحث بر سر آن در میان باشد. دنیای امروز تلاش میکند خلاقیت و مباحث مرتبط با آن را، چه در زمینههای روان شناسی و علوم تربیتی و چه در زمینههای مدیریت و کسب و کار، به درستی بشناسد و ابعاد مختلف آن را توسعه دهد. کتابهای فراوانی که دربارهی تکنیکهای افزایش خلاقیت در افراد و در سازمانها نوشته شدهاند، گویای این حقیقت میباشند که توجه به خلاقیت و توسعهی ان در سازمان، نه تنها باعث میشود که افراد از کار خود احساس رضایت بیشتری کنند، بلکه در پیش برد سازمان و افزایش بهرهوری و رسیدن به موفقیتهای بزرگ سهم عمدهای دارد.
برای آن که بتوانیم خلاق باشیم، باید ابتدا معنی و مفهوم خلاقیت را به درستی بشناسیم و بتوانیم بین خلاقیت، هوش، دانش و مهارت تفاوت قائل شویم. دانستن این که ساختار ذهن چیست و چگونه در فرآیند شکل گیری تفکر خلاق تاثیر میگذارد، با این که ممکن است مستقیماً روی افزایش خلاقیت فرد اثر نگذارد، بدون تردید باعث میشود که نگاه فرد به روشها و تکنیکهایی که برای افزایش خلاقیت مطرح میشوند تغییر کند.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:25
فهرست:
خلاقیت چیست؟
خلاقیت به عنوان یک تولید :
خلاقیت بعنوان یک فرایند :
توانایی دیدن چیزها به شیوه های جدی، شکستن مرزها و فراتر رفتن از چارچوب ها، فکر کردن به شیوه ای متفاوت، ابداع چیزهای جدید، استفاده از چیز های نا مربوط و تبدیل آن به شکل های جدید.
برای درک و فهم خلاقیت ابتدا باید آن را تعریف کرد. قابل قبول ترین تعریفی که از خلاقیت ارائه شده است عبارت است از « توانایی دیدن چیزها به شیوه های جدی، شکستن مرزها و فراتر رفتن از چارچوب ها، فکر کردن به شیوه ای متفاوت، ابداع چیزهای جدید، استفاده از چیز های نا مربوط و تبدیل آن به شکل های جدید».
برخی دیگر از متخصصان، خلاقیت را بعنوان یک تولید ، فرایند ، یکسری مهارت ها و ویژگی های شخصیتی توصیف می کنند.
ادیسون ( با اختراع برق( و گراهام بل) با اختراع تلفن) هر دو مولد چیزهای جدیدی بودند که جامعه بشریت را منقلب کرد. همینطور پیشرفت های پزشکی ، کارهای هنری، اصول و قوانین علمی نیز از جمله تولیدات خلاق محسوب می شوند.
فایل : word
قابل ویرایش و آماده چاپ
تعداد صفحه :130
بیا ن مسأ له
هوش هیجانی از سازه هایی ا ست که از طریق تظاهرا ت هیجانی و با درک وا نسجام بخشیدن به هیجا نها جلوه گر می شود . به نظر مایر وسا لووی[1] (1993) هوش هیجانی گونه ای هوش اجتماعی ا ست که توانایی برخورد با عواطف در خود و دیگران را در بر می گیرد.همچنین آ نان بر این باورند که هوش هیجانی قابلیتی ا ست که تفکر و اقدامات هر فرد را هدایت می کند .چنین برداشتی از هوش هیجانی این سوال را پیش می آورد که آیا هوش هیجانی با خلاقیت که یکی از انواع تفکر بوده و رفتاری است که از فرد سر می زند دارای همبستگی است یا خیر ؟
همچنین مساله دیگر آن ا ست که بسیاری از نظریه پردازان هوش هیجانی نظریه های خود را با ارزشیابی که از بزرگسالان به عمل آورده اند عملیاتی کرده اند و از ابزارهایی در این خصوص از آنها بهره گیری شده است مقیاس چند عاملی هوش هیجانی مایر و همکاران،(2000) مقیاس درک عاطفی بارنت[2] (1996) آزمون EQMAPکوپروساواف[3] (1997) و مقیاس هوش هیجانی شوتی[4] و دیگران (1998) بوده است . با این همه بیشتر ابزا رها یی که برای بر آورد هوش هیجانی با جنبه های مختلف آ ن ساخته ا ست عمومأ برای گروه سنی بزرگسالان و گاهی برای کودکان مورد استفاده قرار می گیرد (سالیوان 1999)[5].
در میان ابزارهای که برای گروه جوانان قابل استفاده ا ست سیاهه هوش هیجانی بارآن[6](2000) می باشد. به هر حال هوش هیجانی به دلیل مزایایی چون ارتقا سطح اعتماد به نفس انعطاف پذیری همدلی همسازی با دیگرا ن و تأ ثیر آ ن بر عملکرد خلاقانه افراد مورد تأ یید ا ست. چرنیس[7] (2000) و عاملی سازنده در حیات اجتماعی شخص تلقی می شود . لازاروی و فولکمن[8] (1984). در ایران در خصوص همبستگی و اثر گذاری هوش هیجانی و خلاقیت پژوهش چندانی انجام شده است . و با در نظر گرفتن اینکه هوش هیجانی زمینه ای برای ارتقا عملکرد خلاقانه است و نسل جوا ن برای سازندگی بیشتر نیازمندآن هستند کوشش زیادی صورت نگرفته است. ولذا پژوهش حاضر به دنبا ل پاسخگویی به ا ین سوا ل ا ست که آیا در بین دا نش آموزان دوره متوسطه همبستگی بین هوش هیجانی و خلاقیت آنان مشاهده می شود یا نه ؟
اهمیت و ضرورت موضوع پژوهش
از آنجا که توجه به هوش هیجانی و خلاقیت نقش مهمی در تعلیم و تربیت دارد لازم ا ست دست اندرکاران نظام آموزشی توجه به پرورش و رشد و شکوفایی خلاقیت را در نظر دا شته باشند.
بایستی به معلمان خاطر نشان ساخت که رفتار خلاق و عوامل درونی و بیرونی مرتبط با آن رفتار را می توان تغییر داد و در بهبود آن تلاش کرد. بار آن،(1999)،لذا شناخت خصوصیات افراد خلاق و ویژگیهای شخصیتی آنها امری ضروری است.
نلر[9] (1960) یک مانع بر سر راه خلاقیت را نحوه تفکر دانش آموزان درباره خودشان می داند که آنها ارزیابی های منفی از خود داشته ونیز عدم باور دا شتن خود می تواند خلاقیت را پایین بیاورد.
گلمن[10] (1995) معتقد است می توانیم با شناسایی پایه های هوش هیجانی و آموزش به افراد، توانایی درک خود، مقاومت و کنترل احسا سات خود را افزایش دهیم و در ابعاد مختلف رشد در بعد شناختی هیجانی اخلاقی و اجتماعی تغییرات زیادی ایجاد کنیم .
گمان بسیاری از محققان مانند گیلفورد و تورنس[11] (1985) این است که خلاقیت را باید مجموعه یکپارچه از عناصری مانند (سیالی، ابتکار، انعطاف پذیری و بسط ) دانست که در کنار هم صفتی وحدت یافته را به نام خلاقیت می سازند.
در مورد هوش عمومی و خلاقیت همواره این سوال مطرح است که آیا خلاقیت یکی از عوامل هوش است.یا اینکه بین این دو استقلالی وجود دارد ؟ عده ای معتقدند بین این دو ارتباطی قوی وجود دارد و آنها شبیه بهم هستند و خلاقیت بدون هوش بی معنی ا ست .
عده ای دیگر معتقدند بین این دو ارتباطی وجود ندارد و آنها مستقل از هم عمل می کنند . در این دیدگاه اظهار می شود خلاقیت ترکیبی یکپارچه از عناصر مختلف سیالی ابتکار انعطاف پذیری و بسط ا ست. که بعدی خاص تحت عنوان خلاقیت را می سازند و این عناصر با هم در تعامل و ارتباط هستند.
این گمان نیز هست که اگر پیوستگی بین هوش و خلاقیت وجود دارد تا حد معینی از ارتباط است (سطح آستانه ای ) . و پس از این حد دو حوزه عملکردی مستقل خواهند داشت. علاوه بر اینها ادعا می شود لزومأ هر فرد باهوشی خلاق نیست و هر فرد خلاقی نیز کم هوش نیست . چنین مساله ای بر این عقیده استوار ا ست که خلاقیت ویژه افرادی خاص (با ضریب هوشی معین )ا ست. که تنها آنها قادرند قدرت آفرینندگی را دارا باشند و بعبارت ساده تر خلاقیت دارای توزیعی غیر نرمال است . گیلفورد[12] (1967) اعتقاد دارد ارتباط بین دو مفهوم در زیر سطح آستانه ای 120 بسیار قوی تر از سطوح بالای آ ستا نه ای است .
[1] -Mayer& salowy
[2] -Barent
[3] -Coper
[4] -Shoty
[5] -Salivan
[6] Bar on
[7] -Cherrniss
[8] -Foulkman
[9] -Neler
[10] -Golman
[11] -Torrance
[12] -Gilford