حق ارتفاق نسبت به ملک غیر و در احکام‌ و آثار املاک‌، نسبت به املاک مجاور

حق ارتفاق نسبت به ملک غیر و در احکام‌ و آثار املاک‌، نسبت به املاک مجاور

بشر دارای زندگی اجتماعی است. لازمه زندگی اجتماعی مجاورت و مشارکت با سایرین است. لذا تدوین پاره‏ای از مفاهیم و رعایت بعضی قوانین از ضروریات زندگی اجتماعی می‏باشد. از جمله این مفاهیم می‏توان به حقوقی که اشخاص نسبت به املاک خود و سایرین دارند اشاره کرد. اهمیت رعایت حقو ق همسایگان به قدری است که پیامبر اکرم (ص) می‏فرماید : للجار حق (همسایه حقی دارد) و در جایی دیگر می‏فرماید اذا اراد احدکم ان یبیع عقاره فلیعرضه علی جاره (وقتی کسی بخواهد خانه یا ملک خود را بفروشد باید نخست همسایه خویش پیشنهاد کند.)

در این مقاله سعی شده تا آثار و احکام مربوط به ارتفاق ،املاک مجاور،  حرائم املاک  ، قوانین مربوط ، ضررهای نامتعارف همسایگی و همچنین محدودکننده‌ های‌ مالکیت مورد بحث و بررسی قرار گیرد.

 

این فایل دارای 35 صفحه می باشد.



خرید و دانلود حق ارتفاق نسبت به ملک غیر و در احکام‌ و آثار املاک‌، نسبت به املاک مجاور


تحقیق در مورد امام حسین(ع)

تحقیق در مورد امام حسین(ع)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:37

 

 

 

 

 

اگر کسی بخواهد تنها با تتبع درسی سال تاریخ اسلام ، حادثة سال شصت و یکم هجری را تحلیل کند ، ممکن است به چنین نتیجه أی برسد :

از نیمة دوم خلافت عثمان تا پایان دوران حکومت معاویه بتدریج ، اصول و یا بعضی از اصول رژیم حکومت اسلامی دگرگون شد و به اصطلاح مسلمانان بدعتها در دین پدید گشت. در حکومت معاویه این دگرگونی به نقطة اوج رسید ، از آن جمله عدالت که رکن اصلی این دین است ، تقریباً منسوخ گردید. قتلها ، تبعیدها ، مصادرة اموال بدون مجوز شرعی یا به استناد مجوزهای قابل انتقاد ، شکنجه و آزار به خاطر گرویدن به مذهبی خاص ، یا داشتن طرز فکری مخصوص ، رواج یافت . ظهور این بدعتها سبب پدید آمدن و رشد سریع مردم ناراضی شد و جامعة عربستان آن روز را مهیای شورش ساخت. اما در سراسر زندگانی معاویه مانعی بزرگ مجال نمی داد ناخشنودان ، با وی یا با عاملان وی درافتند. این مانع ، قدرت مرکزی شام در سایة زیرکی و کاردانی زمامدار از یک سو و هوشیاری و شدت عمل حاکمان و ماموران آشکار را درهم می ریخت و هر توطئه را در کوتاهترین مدت سرکوبی می کرد. مرگ معاویه و زمامداری یزید درچه أی به روی مردم ناراضی گشود. آنان فرصتی یافتند تا گرد هم آیند و یزید را که گذشته از نداشتن شرایط اخلاقی لازم برای عهده داری خلافت ، بر خلاف رژیم معمول اسلامی عهده دار حکومت شده بود براندازند و خلافت رژیم معمول اسلامی عهده دار حکومت شده بود براندازند و خلافت را به مسیر نخستین خود ، انتخاب پیشوا از راه اجماع امت ـ مراجعه به آرا’ عمومی ـ برگردانند و چندان که بتوانند بدعتها را نسخ کنند.

بظاهر هدف مخالفان و ناخشنودان این بود. اما از سوی دیگر حکومت تازة دمشق که برپایة قدرت موروثی و بر خلاف سیرت مسلمانی بنا گردید ، می خواست تا هرچه زودتر اساس سلطنت نوبنیاد را محکم کند. طبیعی است که در چنین موقعیت ، نخستین اقدام او مطیع ساختن ایالتهای اسلامی ، حجاز و عراق ، تابع دمشق و بیعت گرفتن از نامزدهای احتمالی خلافت در این ایالتها و تسلیم کردن آنان بود.

حجاز از اهمیت معنوی خاص برخوردار بود و مردم آن در دیدة مسلمانان ارجی مخصوص داشتند. اسلام در شهر مکه آشکار شد. قبلة مسلمانان و زیارتگاه هر سالة ایشان در این شهر قرار داشت. مدینه مقر پیغمبر و خلفای او بود. سی و پنج سال کارهای حوزة اسلامی در این شهر حل و فصل می شود. قبر پیغمبر و مسجد او که مسلمانان بدان ارج فراوان می نهادند در این شهر بود. مسلم است که سیاست پیشگان دمشق موقعیت این شهرها را بخوی می دانستند ، اما اطمینان داشتند از جانب مکه خطری متوجه آنان نیست. زیرا گروهی بزرگ از خویشاوندان حکومت جدید (بنی امیه) در آن شهر بسر می بردند. این قبیله با دیگر قبیله ها پیوند خویشاوندی و یا زناشویی داشت و رعایت سنتهای قبیله أی مانع می شد بیگانه را بر خویش ترجیح دهند.

از سوی مردم مدینه نیز چندان نگران نبودند ، زیرا از سالها پیش مهاجرانی از تیرة ابوسفیان و نیای او و دوستداران آنان بدین شهر آمده بودند. آنان هیچگاه طرف بنی امیه را بخاطر بنی هاشم یا دیگر تیره ها رها نمی کردند. کارشکنی امویان پس از قتل عمر در راه خلافت علی (ع) به هنگام تشکیل شورای شش نفری و انتخاب عثمان نمونه أی از قدرت این دسته در این شهر است.

تنها ایالتی که حکومت تازه از آن نگرانی داشت عراق و از تنها نامزد خلافت که می ترسید حسین بن علی (ع) بود. در عراق از سالها پیش کفة تیرة اموی وزنی نداشت ، بلکه چنانکه در فصلهای آینده خواهیم دید توازن مضری و یمانی که بیشتر درگیری های عرب پیش از اسلام و پس از اسلام معلول این عدم توازن است بهم خورده بود ، بدین جهت عراق دیده به بنی هاشم دوخته و از بنی امیه ناخشنود بود.



خرید و دانلود تحقیق در مورد امام حسین(ع)


مقاله علمی پژوهشی شمول قواعد فقه اسلامی در حقوق معلم و متعلم- قابل استفاده نظام تعلیم وتربیت وبرنامه ریزی درسی

مقاله علمی پژوهشی شمول قواعد فقه اسلامی در حقوق معلم و متعلم- قابل استفاده نظام تعلیم وتربیت وبرنامه ریزی درسی

از زمان تشکیل جوامع اولیه فرایند یاددهی و یادگیری بین معلم و متعلم، حقوق متقابلی را ایجاد نمود که رعایت آنها منشأ تداوم و تکامل این فرایند گردید. در فقه اسلامی نیز توجه بسیاری به این مقوله شده، آیات و روایات فراوانی در این زمینه دست آویز بسیاری از نویسندگان در کتابت این حقوق متقابل شده است. هدف این پژوهش، تبیین شمول قواعد فقه اسلامی پیرامون حقوق معلم و متعلم است که به روش توصیفی، تدوین یافته است. شایان ذکر است که غالب این نگارش‌ها بر اساس حقوق و تکالیف معلم و متعلم از دید اخلاقی تبیین شده، شمول قواعد فقه اسلامی بر این حقوق در آنها کمرنگ است؛ ولی یافته‌های پژوهش با استناد به هفده قاعده فقهی، اشاره به این حقوق از منظر قواعد فقه اسلامی دارد.

 فایل pdf

واژه‌های کلیدی: تکلیف، حق، قواعد فقه، معلم، متعلم،

خرید و دانلود مقاله علمی پژوهشی شمول قواعد فقه اسلامی در حقوق معلم و متعلم- قابل استفاده نظام تعلیم وتربیت وبرنامه ریزی درسی


تحقیق در مورد بررسی مسأله حضانت اطفال در حقوق مدنی ایران و فرانسه

تحقیق در مورد بررسی مسأله حضانت اطفال در حقوق مدنی ایران و فرانسه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه35

 

فهرست مطالب

 

 

 حضانت در لغت و اصطلاح

 

در قانون مـدنی ایران و قانون حمایت خـانواده

 

معنای حضانت در حقوق ایران و فرانسه

 

ولایت در حضانت طفل و ولایت بر نگهداری اموال

 

معنای ولایت ابوینی[3] در حقوق فرانسه

 

تعریف علمای حقوق و فقه امامیه از حضانت

 

حضانت حق است یا تکلیف والدین؟

 

بررسی مسأله حضانت اطفال در حقوق مدنی ایران و فرانسه[1]

 

چکیده

 

حضانت نگهداری و تربیت طفل است به گونه ای که صحت جسمانی و تربیت وی با توجه به نیازمندیهای حال و آینده او، و وضع و موقعیت والدین طفل تأمین گردد. مسأله حضانت و اولویت هر یک از پدر و مادر برای نگهداری و سرپرستی طفل بیشتر زمانی مطرح می گردد که آنها از هم جدا می شوند، مشهور فقها و به تبع آن قانون مدنی ایران برآنند که مادر برای حضانت فرزند پسر تا 2 سال و برای دختر تا 7 سال شایسته تر است.

 

در حقوق فرانسه نیز حضانت تحت عنوان «ولایت ابوینی» مطرح شده است که علاوه بر سرپرستی کودک، ولایت بر اموال او را نیز در بر می گیرد. ظاهراً حضانت برای مادر حق و برای پدر حق و تکلیف است؛ اگر چه نظرات مخالف نیز در این زمینه وجود دارد. مهمترین مسأله در بحث حضانت، حفظ مصلحت طفل است که مورد نظر قانونگذار بوده است؛ به همین جهت چنان که ابوین شایستگی و شرایط اخلاقی لازم را دارا نباشد، این حق از آنها سلب و به فرد شایسته ای که دادگاه معین می کند، اعطا می شود.

 

نگارنده در این مقاله بر آن است که بطور موجز به بررسی حقوق و تکالیف والدین در قبال فرزندان از دیدگاه قانون مدنی ایران و فرانسه، بپردازد و در پایان بـعضی از مفاد اعلامـیه جـهانـی حقوق کودک را ارزیابی کرده، نتایجی را ارائه نماید.

 

 

 

 واژگان کلیدی

 

حضانت، حق، تکلیف، سقوط حضانت، ولایت ابوینی، تعلیم و تربیت خانواده هسته اولیه و شالوده جامعه بشری است؛ به همین جهت حمایت از خانواده و تأمین حقوق افراد آن، از سوی دولتها و قانونگذاران از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این راستا باید دولت ها برای حفظ و تأمین نظم اجتماع و سلامت جامعه، بر روابط افراد در چهار چوب خانواده نظارت داشته باشد و آن گاه که ظلمی بر کسی ـ بخصوص کودکان ـ می رود، اعمال قدرت نمایند.

 

البته صرفاً با وضع قوانین نمی توان حقوق افراد، بویژه کودکان را که موضوع بحث است، تأمین نمود؛ بلکه برای رسیدن به جامعه مطلوب علاوه بر قانون، باید زمینه اجرایی قانون را نیز فراهم ساخت.

 

دولت (حکومت) نیز باید ضمن حفظ حریم خصوصی خانواده و تأیید حقوق افراد، بنا به وظیفه خویش از ایشان حمایت کند. و با آگاهی دادن به جامعه و بالا بردن سطح فرهنگ جامعه، شناساندن ارزش های اخلاقی و اجتماعی، زمینه

 

 



خرید و دانلود تحقیق در مورد بررسی مسأله حضانت اطفال در حقوق مدنی ایران و فرانسه


پایان نامه بررسی زمینه ها و عوامل پذیرش یا انکار حق

پایان نامه بررسی زمینه ها و عوامل پذیرش یا انکار حق

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 110 صفحه می باشد.

 

چکیده
مطالب گردآوری شده در این رساله بیانگر پیچیدگی و گستردگی درونی موجود به نام انسان است که این گستردگی درونی سبب می شود زمینه ها و عوامل گوناگون در پذیرش حق و حرکت به سمت آن اثر گذار باشد انسان باداشتن فطرت و خمیر مایه حق پسند و خداجو و خدا پسندانه باید از دوراه حق و باطل یکی را انتخاب نماید و این انتخاب زحمت دارد زیرا در برابر کششها و قطبهای مغناطیسی گوناگونی قرار می گیرد و هر قطب انسان را به یک سو می کشاند.
اما باید بداند که این زمینه ها و عوامل به خودی خود نقش تعیین کننده ای ندارد نقش تعیین کننده به دست خود انسان و انتخاب وی است در ابتدا در وجود هر انسانی این کششها و تمایلات تقریباً مساوی و بالقوه اند اما به مرور زمان و با توجه به شرایط هر کدام از این کششها و گرایشها انسان را به سمتی می کشد و اینجاست که انسان باید با تمرین و ممارست و خود سازی و ریاضت این تمایلات و کششها را به تعادل برساند آن وقت است که عقل به راحتی وارد میدان وجود انسان می شود و آنچه که خیر وصلاح در آن است و آنچه که فطرت توحیدی اش به آن دعوت می کند ، می پذیرد و آن چیزی جز حق نخواهد بود.
در این رساله با استفاده از آیات و روایات بیش از۳۰ مورد از زمینه ها وعوامل موثر در پذیرش یا انکار حق مطرح و بررسی گردیده است و برای تکمیل پژوهش در فصل جدا با اهمیت هدایت کنندگان به سوی حق پرداخته شد که شامل ویژگیهای لازم برای دعوت کنندگان به حق و شیوه های موثر در هدایت آنها به سوی حق است.
ارکان تحقیق در این رساله که مشتمل بر پنج فصل است که عبارتند از :
فصل اول : مقدمات و کلیات موضوع
فصل دوم : بررسی واؤه حق
فصل سوم: زمینه ها و عوامل درونی در پذیرش یا انکار حق
فصل چهارم: زمینه ها و عوامل بیرونی در پذیرش یاانکار حق
فصل پنجم : هدایت کنندگان به سوی حق و اهمیت آنها در پذیرش یا انکار حق
فصل ششم: نتیجه گیری و پیشنهاد
کلید واژه : حق، باطل، هدایت، پذیرش، انکار
فهرست مطالب
فصل اول : کلیات پژوهش
۱-۱- بیان مسئله ۲
۱-۲- سوالات تحقیق ۲
۱-۳- هدف تحقیق ۲
۱-۴- فرضیه تحقیق ۳
۱-۵- روش تحقیق ۳
۱-۶- ارکان تحقیق ۳
۱-۷- مشکلات تحقیق ۴
فصل دوم : بررسی واژه حق
۱- واژه و مشتقات آن ۶
۲- مصادیق حق در قرآن کریم ۹
۳- ویژگیهای حق از نظر قرآن کریم ۱۰
۴- حق در روایات ۱۴
۵- رابطه میان انسان و حق ۱۵
فصل سوم : زمینه ها وعوامل درونی در پذیرش یا انکار حق
۱- تفکر ۱۸
۲- اراده انسان ۱۹
۳- ایمان ۲۰
۴- تقوا ۲۱
۵- جهل ۲۲
۶- هواپرستی ۲۴
۷- تعصب و لجاجت ۲۶
۸- تکبر و خودبینی ۲۷
۹- گناهکاری ۲۹
۱۰- تسویل نفس ۳۰
۱۱- تقلید کورکورانه ۳۱
۱۲- پیروی از ظن و گمان ۳۳
۱۳- پیروی از اکثریت ناآگاه ۳۵
۱۴- توجیهات و بهانه تراشی ها ۳۵
۱۴-۱ توجیه عقیدتی ۳۶
۱۴-۲ توجیه سیاسی ۳۶
۱۴-۳ توجیه اجتماعی ۳۷
۱۴-۴ توجیه فرهنگی ۳۸
۱۴-۵ توجیه اقتصادی ۳۸
فصل چهارم : زمینه ها و عوامل بیرونی در پذیرش یا انکار حق
۱-۱ نسبت بین انسان و شیطان ۴۱
۱-۲ شیطان چه کسانی را از حق منحرف می کند ؟ ۴۲
۱-۳ جلوه گریهای شیطان در انحراف از حق در آیات قرآن ۴۲
۱-۴ ابلیس و لشگریان وی ۴۴
۱-۵ طریقه اغوا شیطان ۴۵
۱-۵-۱ تزیین اعمال ۴۵
۱-۵-۲ نفوذ از طریق فکر و اندیشه ۴۵
۲- تعلیم ۴۸
۳- امر به معروف و نهی از منکر ۴۹
۴- محیط ۵۱
۴-۱- محیط خانواده ۵۱
۴-۲- محیط رفاقت و معاشرت ۵۲
۴-۳- محیط اجتماع ۵۳
۵- وجود الگوهای شایسته ۵۵
۶- مطالعه سرگذشت پیشینیان ۵۷
۷- امور اقتصادی ۵۹
۷-۱- سرمایه و ثروت ۵۹
۷-۲- فقر ۶۲
۸- تبلیغات گمراه کننده ۶۴
۹- تحریف حق ۶۵
۱۰- کتمان حق ۶۶
۱۱- آمیخته کردن حق با باطل ۶۶
۱۲- تعریف مفاهیم و خطر آن ۶۷
۱۳- بد فهمیدن حق و نفهمیدن آن ۷۰
۱۴- نارسایی مفاهیم مرتبط با حق ۷۱
۱۵- اکراه و اجبار ۷۲
۱۶- زمامداران جامعه ۷۳
۱۷- جهاد ۷۶
۱۸- وراثت ۷۷
۱۹- تغذیه ۷۸
فصل پنجم : هدایت کنندگان به سوی حق و اهمیت آنها در پذیرش یا انکارحق
اهمیت هدایت کنندگان به سوی حق ۸۴
الف- ویژگیهای هادیان حق ۸۴
۱- بصیرت و آگاهی ۸۴
۲- قصد قربت ۸۴
۳- نرم خویی ومدارا ۸۵
۴- سعه صدر ۸۵
۵- توجه به همه ابعاد و جوانب ۸۶
ب- شیوهای موثر در هدایت به سوی حق ۸۷
۱- توجه دادن به کرامت انسان ۸۷
۲- حکمت، موعظه ، جدال نیکو ۸۸
۳- ایجاد محبت ۹۰
۴- وعده و وعید ۹۲
۵- تدریج ۹۳
۶- تکرار و تلقین ۹۴
۷- توجه به ظرفیت افراد ۹۵
۸- تحریک عواطف بشری ۹۷
۹- تنبیه ۹۸
فصل ششم : نتیجه گیری و پیشنهادات
۱- نتیجه گیری ۱۰۱
فهرست منابع ۱۰۳

 

مصادیق حق در قرآن کریم
۱- خداوند حق است :
«فتعلی الله الملک الحق لااله الاهورب العرش الکریم »[۱۱]
پس (بدانید که ) خدای پادشاهی برحق است … .
«ان الله هو الحق المبین»[۱۲]
همانا خداست حق روشن و آشکار
۲- دین حق است :
«هوالذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق»[۱۳]
آیا ندانستی که رسولش را به هدایت و ابلاغ دین حق فرستاد.
۳- قرآن وسایر کتب آسمانی حق اند :
«واذا قیل لهم امنوا بما انزل الله قالوا انومن بما انزل علینا و یکفرون بما و رائهم و هوالحق مصدقا لامعهم …»[۱۴]
چون به یهود گویند که به قرآن که خدا فرستاده ایمان آورید، پاسخ دهند که تنها بر تورات که بر ما نازل شده ایمان آوریم و به غیر قرآن کافر شوند، در حالی که قرآن کتاب حق است و کتاب آنها راتصدیق می کند.
۴- خلقت آسمانها و زمین حق است.
« الم تری ان الله خلق السموات و الارض بالحق»[۱۵]
آیا ندانستی خدا آسمانها و زمین را به حق آفریده
۵- قیامت حق است .
« و کذلک اعثرنا علیهم لیعلموا ان الله حق و ان الساعه لاربیه فیها … »[۱۶]
و تا بدانید که وعده خداوند (در مورد قیامت) حق است و در پایان جهان شکی نیست.
«ذلک الیوم حق »[۱۷]
آن روز حق است.


ویژگیهای حق از نظر قرآن کریم
با توجه به آیه ۱۷ سوره رعد که می فرماید :
«انزل من السماء فسالت اودیه بقدرها فاحتمل السبل زبدا رابیا و مما یوقدون علیه فی النار ابتغاء حلیه او متاع زبد مثله کذلک یضرب الله حق و الباطل فاما الزبد فیذهب جفا واما ما ینفع الناس فیمکث فی الارض کذلک یضرب الله الامثال.»
خدا از آسمان آبی نازل کرد که در هر رودی به قدر وسعت و ظرفیتش سیل آب جاری شد و بر روی سیل کفی برآمد چنانچه فلزاتی را نیز برای تجمل وزینت «مانند طلا ونقره» یا برای اثاث و ظروف «مانند آهن ومس» در آتش ذوب کنند مثل آب کفی برآورد خدا به مثل این «آب وفلزات و کف برروی آنها» برای حق و باطل مثل می زند که «باطل» چون کف بزودی نابود می شود و اما آن آب و فلز که به مردم خیر می رساند در زمین مدتی باقی می ماند خدا مثل آنها را برای فهم بدین روشنی بیان می کند.
ویژگی ۱ : باطل به تبع حق پیدا می شود و با نیروی حق حرکت می کند.
همانطور که کفی که روی آب است و حرکت می کند این طفیل آب است و در ضمن به نیروی خود حرکت نمی کند بلکه نیروی آب آنرا حرکت می دهد حق و باطل هم چنین اند ، اگر معاویه در عالم پیدا می شود و آن همه کارهای باطل می کند آن نیروی معاویه نبود نیروی ایمان و معنویت است ولی معاویه بر روی این نیرو سوار شده است و حرکت می کند.
ویژگی ۲ : زوال باطل وبقای حق :
زایل شدنی بودن و نیست و نابود شدن باطل و دوام و استمرار بقای حق است «اماالزبد فیذهب جفا و اما ماینفع فیمکث فی الارض» بی فایده ها از بین می روند تا چه رسد به مضرها.
ویژگی ۳ : نمو داشتن باطل:
«فاحتمل السیل زبدارابیا» کف روی آب را می گیرد و می پوشاند به طوری که آدم جاهل به آن نگاه نماید خیال می کند فقط کف است، باطل هم این گونه اند یعنی روی حق را می پوشانند به طوری که اگر کسی اعماق جامعه را نظر نیندازد می گوید هرچه هست باطل است.
ویژگی ۴ : حق و هدایت الهی همراه و ملازم یکدیگرند.
هدایت به معنای ارائه طریق و رساندن به مطلوب است. خداوند متعال، هم طریق حق را نشان می دهد و هم کسانی را که وضعیت خاصی داشته باشند، به مطلوب حق می رساند، یعنی خداوند حق و آفرینش جهان و انسان و هدف و مقصد نظام هستی نیز حق است و طریق رسیدن به هدف مطلوب نیز طریقی حق است که خدای متعال بشر را به این حقایق هدایت می کند.
«والله یقول الحق و هو یهدی السبیل»[۱۸]
خداوند حق را می گوید و او را به راه راست هدایت می کند.
ویژگی ۵ : حق و عدالت همیشه همراه همند.
عدل به معنای قراردادن حق درجای خود یا قرار دادن هر چیزی در جای مخصوص خود است از این رو عدل بدون حق امکان ندارد ولازمه رسیدن به حق در تمام زمینه ها عدالت است آیاتی از قرآن کریم بر این حقیقت دلالت دارد از جمله :
«وقضی بینهم بالحق و هم لاینظرون»[۱۹]
و میان آنها به حق داوری می شود و به آنها ستم نخواهد شد.
«تلک ایت الله نتلوها علیک بالحق و ماالله یرید ظلما للعالمین »[۲۰]
این آیات خداست به حق برتو می خوانیم وخداوند ستمی برای هیچ یک از جهانیان نمی خواهد .
ویژگی ۶ : حق با هوای نفس سازگاری ندارد.
در برخی آیات قرآن مجید هوای نفس عاملی در مقابل حق و حق طلبی معرفی شده است مانند:
۱- «انزلنا علیک الکتاب بالحق مصدقا لما بین یدیه من الکتاب و مهینا علیه فاحکم بینهم بما انزل الله و لا تتبع اهوائهم عما جائک من الحق … و ان احکم بینهم بما انزل الله و لاتتبع اهوائهم»[۲۱]
و این کتاب (قرآن) را به حق برتو نازل کردیم ، در حالی که کتابهای پیشین را تصدیق می کند وحافظ و نگهبان آنهاست پس طبق احکامی که خدا نازل کرده میان آنها حکم کن و ازهوا و هوس آنها پیروی نکن و از احکام الهی روی مگردان و در میان آنها «اهل کتاب» طبق آنچه خدا نازل کرده داوری کن و از هوسهای آنان پیروی نکن.
افرادی که قصد پیروی از حق را دارند باید موانع آن را از سر راه بردارند که یکی از موانع بزرگ آن، هوای نفس وگرایشهای نفسانی و حیوانی است که در موارد فراوانی خروج از حق و عدالت را می طلبد.
ویژگی ۷ : حق همیشه متعلق به امر یقینی است نه شک خلق و گمان:
قرآن در آیات فراوانی انسان را از پیروی ظن و گمان و شک برحذر داشته و آنها را برای دریافت حق و رسیدن و عمل به آن کافی ندانسته است و یقینی بودن حق را مطرح کرده چنانچه می فرماید :
«ما یتبع اکثرهم الاظنا ان الظن لایغنی من الحق شیئا»[۲۲]
و بیشتر آنها جز از گمان، پیروی نمی کنند ، در حالیکه گمان هرگز انسان را از حق بی نیاز نمی نماید.
حاصل آنکه خداوند تعالی قرآن مجید، قیامت ، قدرت حق و … را که همه از مصادیق حق هستند، یقینی و غیرقابل تردید می شمارد و شک و ظن و پیروی از آنها را مردود می داند.
ویژگی ۸ : نباید به حق و باطل به یکدیگر آمیخته شود.
قرآن کریم، در آمیختن حق وباطل را نهی کرده؛ چون مجموع حق و باطل، باطل است، اگرچه حق را داراست.
«یا ایها الذین امنوا لم تلبسوا الحق بالباطل و تکتمون الحق … » [۲۳]
ای اهل کتاب چرا حق را با باطل می آمیزید و متشبه می سازید ( تا دیگران نفهمند وگمراه شوند) وحقیقت را پوشیده می دارید. باطل محض، محبوب و مطلوب کسی نیست، بلکه همیشه حق یا حق همراه باطل را می طلبد، بنابراین آنچه عملا در مقابل حق است باطل نیست بلکه باطلی است که درون خود سهمی از حق را داراست و به سبب همان حق باطل نیز ظهور بروز و جلوه وجذابیتی دارد، ازاینرو کسانی که خواسته اند در برابر انبیاء بایستند همیشه حق را با باطل در می آمیختند و به پیروان خود عرضه کرده اند و به همین دلیل هم طرفدار پیدا کرده و هم مدتی دوام آورده اند، یعنی در پناه حق پنهان شده و کار باطل خود را توجیه کرده اند.



خرید و دانلود پایان نامه بررسی زمینه ها و عوامل پذیرش یا انکار حق