لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:22
فهرست مطالب
شخصیت وحقوق زن در اسلام
جایگاه زن در اسلام
ارزش و مقام زن
ازدواج
ارث
طلاق
حقوق اقتصادى
حقوق فرهنگى
حقوق سیاسى
جلوه های حضور زن در اسلام(زنان صدر اسلام(
. تحمّل رنجها و سختىها در راه اسلام
تبلیغ از اسلام
حضور در میدان نبرد
توجه به رهبر و رهبرى
جلوه های حضور زن در اسلام(زنان عاشورا)
یارى رهبرى
در پى حجاب و حریم و حرمت
جهل و تاریکى، عالم را فرا گرفته بود و اخلاق و معنویت پایمال ابلیس و ابلیسیان گشته بود. خدایانِ چوبین به عنوان نمادى از خدا در گوشه خانه و عبادتگاه جاى داشتند؛ امّا در حقیقت، هوى و هوس بود که بر دلهاى آنان خدایى مىکرد. زن به کالایى براى رفع هوى و هوس تبدیل شده بود و در غایت مظلومیّت، فریاد دادخواهى سر داده بود و در این اوان بود که «اسلام» از جزیرةالعرب سربلند کرد و قد برافراشت و به این نداى مظلومیت که نه تنها نداى زن بلکه نداى انسانیّت بود، لبیک گفت و با تعالیم ناب و انسانسازش به یارى انسان و انسانیّت شتافت و زن را از ورطه خوارى و ذلّت بیرون کشید و بر قلّه رفیع عزّت نشاند.
اکنون در بخش دوّم از مقاله خویش، به بررسى موقعیّت و جایگاه زن در اسلام، در سه فصل خواهیم پرداخت: فصل اوّل: جایگاه زن در اسلام؛ فصل دوّم: جلوههاى حضور زن در اسلام (قسمت اوّل)(1)؛ فصل سوّم: جلوههاى حضور زن در اسلام (قسمت دوّم)(2).
جایگاه زن در اسلام
از نگاه اسلام، زن و مرد هر دو انسانند؛ هر دو مخلوق خدایند و هر دو برابر، امّا این برابرى در کمالات و دستیابى به مقامات معنوى و انسانى، بندگى و تعبّد الهى و کرامت وجودى انسان بر سایرین است نه در احکام و وظایف. از سوى دیگر، هر دو به یک اندازه در بنیان خانواده، اجتماع و بقاى نسل آدمى سهیمند؛ خداوند مىفرماید: «اى مردم، شما را از مرد و زنى آفریدیم و آنگاه شعبههاى بسیار و قبیلههاى مختلف گردانیدیم.» قرآن به صراحت اعلان مىکند که زن و مرد، هر دو، از یک جوهر انسانى و یک نفس واحد، خلقت یافتهاند و زن مایه آرامش و آسودگى مرد است: «او خدایى است که همه شما را از یک فرد آفرید؛ و همسرش را نیز از جنس او قرار داد، تا در کنار او بیاساید
در پیشگاه خداوند، زن و مرد هر دو یک مقام دارند و هیچ یک به خودى خود بر دیگرى برترى ندارد؛ چون هر دو از یک جوهرند و جنسیّت مایه برترى آنان بر دیگرى نیست؛ هیچ مردى را بر زنى و هیچ زنى را بر مردى برترى نیست مگر به سبب ایمان و تقوایشان؛ این همان مطلبى است که خداوند در آیه 13 سوره حجرات به آن تصریح نموده است.
در احکام و وظایف، تفاوتهایى براى زن و مرد لحاظ شده است که این تفاوتها بر اساس نوع آفرینش و جایگاه زن در نظام خلقت و طبیعت است و این برنامه و تقسیم وظایف و مسئولیتهاى زن و مرد به خوبى واضح و روشن است. خدمت به زن و ارزش بخشیدن به اوست، نه تبعیض و بىعدالتى. اسلام مىخواهد زن به مقام والاى انسانیّت دست یابد؛ در سرنوشت خویش دخیل باشد و آنچنان که شایسته یک انسان است زندگى کند؛ از همین رو، مسیر کمالش را تعیین و راه را نشانش داده است تا وى به اختیار و اراده خویش، مسیر سعادت برگزیند و به کمال انسانى خویش نایل گردد.
ارزش و مقام زن
اسلام پشت پا به تصوّر خام و باطل تمامى کسانى زد که زن را موجودى پست و فرومایه و دختردار شدن را ننگ خویش مىدانستند و مىپنداشتند که زن موجودى زاید در نظام خلقت است. اسلام به زن ارزش بخشید و به مقابله با اندیشههاى بىاساسى پرداخت که زن را بىارزش مىدانست. زن را به پارسایى فرا خواند و او را نشان خوشبختى و سعادت دو جهان و بهترین گنجینه یک مرد معرّفى نمود و به آنانى که دختران را ناپسند مىداشتند، فرمود: «دختران را مکروه مدارید که آنها مایه اُنسند»و طولى نکشید که دختر دار بودن را از ننگ، به گنج مبدّل نمود و فرمود: «هر مسلمانى که دو دختر وى به بلوغ رسند و تا در خانه او هستند با آنها نیکى کند بهشتى مىشود.
اسلام به زن، حقّ اختیار و تعیین سرنوشت داد؛ تا خود، راه خویش را برگزیند. در صدر اسلام، دخترى بود به نام «خنساء» که خواستگاران متعدّدى داشت. یکى از خواستگاران وى جوان دلیر و شجاعى بود به نام «ابولبابه»؛ که مطلوب «خنساء» قرار گرفته بود. «حذام بن خالد»، پدر خنساء، بر خلاف میل دختر خود و بدون رضایت او، وى را به عقد شخص دیگرى آورد. «خنساء»، ناخشنود از عمل پدر، نزد پیامبر خدا صلىاللهعلیهوآله آمد و ماجراى خویش بازگو کرد. پیامبر پس از شنیدن ماجرا، فرمود: «خنساء، آیا به کار پدرت راضى هستى؟» پاسخ داد: «هرگز.» آن حضرت فرمود: «پس عقدت صحیح نیست؛ با هر که میل دارى ازدواج کن.» سپس «حذام» را احضار نمود و فرمود: «باید طبق میل دخترت رفتار کنى واو را به عقد آن کسى که مىخواهد، درآورى.» او نیز چنین کرد
اسلام، ازدواج با محارم را ممنوع ساخت و به زن ارزش حقوقى بخشید تا به همگان اعلام کند که زن کالا نیست، تا مورد مبادله و تبادل قرار گیرد یا به ارث برسد. از همین رو فرمود:«این اهل ایمان، براى شما حلال نیست که زنان را به اکراه و جبر به میراث گیرید.» نیز فرمود: «با زنانى که پدران شما با آنها ازدواج کردهاند، هرگز ازدواج نکنید؛ مگر آنچه در گذشته (پیش از نزول این حکم) انجام شده است؛ زیرا این کار، عملى زشت و تنفرآور و راه نادرستى است. حرام شده است بر شما، مادرانتان، ودختران، و خواهران، عمّهها و خالهها و دختران برادر، دختران خواهر شما، و مادرانى که شما را شیر دادهاند و خواهران رضاعى شما و مادران همسرانتان و دختران همسرتان که در دامان شما پرورش یافتهاند از همسرانى که با آنها آمیزش جنسى داشتهاید و همچنین همسران پسرانتان که از نسل شما هستند ـ نه پسر خواندهها ـ و (نیز حرام است بر شما) جمع میان دو خواهر کنید؛ مگر آنچه در گذشته واقع شده؛ چرا که خداوند، آمرزنده و مهربان است.» تعدّد شوهر را نیز منع نمود و فرمود:«و نکاح زنِ محصنة ـ شوهردار ـ نیز براى شما حرام شد
ازدواج
پیمان زناشویى، پیمان مقدّسى است و رضایت زن، رکن اساسى ازدواج از نظر اسلام است؛ او آزاد است که به اختیار خود، همسر (همسفر زندگى)اش را برگزیند.
مرد، وظیفه دارد در آغاز پیمان زناشویى و زندگى مشترک، «مهریّهاى» را به عنوان پیش کش و هدیه براى همسر خویش در نظر بگیرد و تقدیمش کند و البتّه که این پیش کش منحصر و مختص به زن است و هیچ کس دیگرى در آن سهمى ندارد، از همین رو قرآن مىفرماید: «مهر زنان را در کمال رضایت و طیب خاطر به آنها بپردازید.» و نیز رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله مىفرماید: «هر که زنى گیرد و در خاطر داشته باشد که مهر او را نپردازد هنگام مرگ، چون زناکاران بمیرد
خداوند در آیه 4 سوره نساء از مهریه با نام «صدقه» یاد کرده است که مىتوان اینچنین بیان کرد: صدقه از ماده صدق است و از آن رو بر مهریه اطلاق مىشود که نشانه راستین بودن علاقه مرد است و از محبّت قلبى و حقیقى وى نشان دارد.
علاوه بر مهریّه، در تمام مدّت زمانى که زن و مرد با یکدیگر زندگى مشترکى دارند، پرداخت نفقه نیز بر عهده مرد و امرى واجب است که در صورت تخلّف مرد از پرداخت آن، زن مىتواند اقامه دعوى کند.
ارث
اسلام، بر خلاف اکثریت قریب به اتفّاق تمدّنهاى قدیم که زن را از ارث محروم کرده بودند، وى را سهیم در ارث مىداند و مىفرماید: «براى اولادان ذکور سهمى از میراث پدر و مادر و خویشان است و براى فرزنان اناث نیز سهمى از میراث؛ چه مال اندک باشد یا که بسیار، نصیب هر کس از آن ـ در کتاب حقّ ـ معیّن شده است.
طلاق
اسلام، طلاق را عملى حلال، امّا منفور مىداند و مىفرماید: «زن بگیرید و طلاق مدهید؛ زیرا خداوند مردانى را که مکرّر زن گیرند و زنانى را که مکرر شوهر کنند دوست ندارد. اسلام، طلاق را اجازه داده است ولى شرایط خاصّى را براى آن در نظر گرفته است تا عملاً این عمل منفور ولى حلال را به تعویق اندازد؛ شاید پشیمانى براى زن و مرد حاصل شود و از این عمل منصرف گردند. یکى از این شرایط، لزوم حضور دو شاهد عادل است؛ در صورتى که در ازدواج، وجود شاهد شرط نیست، چون آنجا نمىخواهد موجب تأخیر خیر گردد.
در اسلام، حقّ طلاق با مرد است؛ لیکن در مواردى که مرد کوتاهى کند و به وظایف خویش نسبت به همسرش عمل نکند و حاضر به طلاق نیز نباشد، بنابر احادیث و آیات صریح قرآن، حاکم شرع باید به مرد تکلیف طلاق کند و اگر سرپیچى نمود، طلاق را جارى کند. نقش زن در اجتماع
زن در اجتماع، وظیفهاى دارد که از مرد ساخته نیست؛ نقشش بىهمتاست و بدون شکّ، بقاى زندگى و نسل بشر محتاج وجود وى است. به بیان دیگر، او نیمى از پیکر جامعه است ونمىتوان از او و نقش سازندهاش چشم پوشید؛گر چه کج اندیشان روزگار و دایگان دلسوزتر از مادر به بهانه حمایت از حقوق زن، او را از حقّ واقعىاش محروم مىکنند. مىپرسند: وظیفه زن چیست؟ نقش بىهمتاى او کدام است؟ آنان که نمىدانند یا خود را به ندانستن زدهاند، بدانند که وظیفه زن، تربیت است؛ او مربّى است و اوّلین کلاس جامعه، دامان اوست. در دامان اوست که کودک مهر و محبّت را مىآموزد؛ صفا و صمیمیّت را مىآموزد و به خود مىبالد و شکوفا مىشود.از دامان اوست که انسانهاى بزرگ پیدا مىشوند؛ از دامان اوست که سازندگان جامعه پا به اجتماع مىگذارند و از دامان اوست که سعادت برمىخیزد. او مادر است و وظیفه مادرى و انسان پرورى بر دوش دارد، و چه وظیفهاى بالاتر از آن؟ چه نقشى والاتر و ارجمندتر از آن؟ کدام مرد مىتواند چنان بارى را بر دوش گیرد؟! مسئولیتى که نظام طبیعت و خلقت بر دوش زن نهاده است.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه95
فهرست مطالب
* نگاهی به زن ادوار تاریخ
زن درایران باستان
زن درفرانسه
زن دراعراب جاهلیت
زن درهند
زن درچین
زن در یونان باستان
زن در روم باستان
عقیده ی کشیشان مسیحی درباره ی زن
**زن در اسلام
اسلام و زن امروز
زن در نظر اسلام
زن وحقوق برابر
مقام زن در اسلام
آفرینش زن در اسلام
عدم تبعیض در خلقت زن و مرد
خلقت زن عامل تسکین و آرامش
فضیلت مادربودن در اسلام
مشورت با زن در اسلام
زنان مسلمان در کسب دانش
فضیلت زن مسلمان در اخلاق و عبادت
*** نقش زن درخانواده از دیدگاه اسلام
ازدواج و تشکیل خانواده
**** نقش حجاب زنان در خانواده و اجتماع
حجاب در اسلام
نقش حجاب در حفاظت و سلامتی خانواده
ارتباط حجاب و عفاف
حجاب و استحکام پیوند خانواده
کیفیت مراعات حجاب در اجتماع
حجاب و پیشگیری از مفاسد اجتماعی
***** زنان در مدیریت و رهبری جامعه
مدیریت و رهبری در اجتماع اسلامی
زن در مسیر قضاوت
حکومت و فرانروایی
****** نظر امام خمینی(ره) درباره ی زن
جایگاه و نقش زن از دیدگاه امام خمینی (ره)
نقش اجتماعی زن از دیدگاه امام خمینی(ره)
نقش زن برمبنای ویژگی های زنانگی
******* مهر و نفقه زن
مهر و نفقه
تاریخچه ی مهر
مهر در نظام حقوقی اسلام
فلسفه ی حقیقی مهر
مهر در قرآن
مقام انسانی زن از نظر قرآن
نتیجه گیری
تهیه کنندگان
نگاهی به زن در ادوار تاریخ :
1- زن در ایران باستان
اندیشه ایرانیان باستان درباره زنان نسبت به دیگر اقوام ماقبل یا هم عصر خویش از وضعیت مساعد و بهتری برخوردار بود، که شایان تقدیر وتحسین می باشد. اما باز مشکل از نگرش حقارت آمیز و رفتارهای تبعیض گونه به زنان حل نشده بود پرفسور کریستین سن دربارة اعتقادات ایرانیان زمان ساسانیان می نویسد« در نقش شکار طاق بستان فقط چندتن از 3 هزار زن خسروپرویز را که در حرم داشت می بینیم این شهریار هیچگاه از این میل سیر نمی شد، و دوشیزگان و بیوگان و زنان صاحب اولاد را به حرم خود می آورد، هرجا زنی با وصف مناسب می دیدند، خدمت را می بردند.» متأسفانه شاهد تداوم افکار پلید پیرامون بانوان در تاریخ نظام شاهنشاهی ایران تا قبل از پیروزی شکوهمند انقلاب بودیم، بویژه تلاش سلاطین در گسترش حرمسراها در گذر تاریخ، دلالت بر واقعیت های تلخ و ضالمانه جنس مذکر بر مؤنث دارد. در تاریخ ایران مشاهده می کنیم که حتی زن در دوره ی ناصرالدین شاه بعنوان یک ابزار شهوت برای غریزه ای جنسی مردان قرار می گرفت. در این زمینه تصحیح شده که عملاً در تاریخ گذشته ایران زنان دارای شخصیت حقوقی نبوده و در شمار اشیاء و تحت قیمومت مردان قرار داشتند. می توان به ازواجهای شرم آور عصر ساسانیان اشاره کرد مانند زناشویی خواهران با برادران، پسرها با زن پدرها و تعداد زوجات که هر مرد می توانست حتی صد زن بگیرد.
2- زن در فرانسه:
فرانسویان اعتقاد داشتند زن رفیق مار و فرستاده شیطان است که برای بقاء نسل به شکل انسان درآمده است حتی مجمع دینی فرانسه در سال 1308 میلادی پس از بحثهای زیاد درباره ماهیت زن چنین نظر داد که: زن انسان است اما برای خدمت مردان آفریده شده است.
2- زن در اعراب جاهلیت:
فرمایه ترین دیدگاه در گسترة تاریخ درباره ی زن در عصر جاهلیت بود. قرائن و شواهد گسترده ای باستناد آیه کریمه و احادیث معتبر موجود است که بی رحمانه ترین رفتار را عرب جاهلی با زنان و دختران داشت. خداوند در آیاتی اشاره به این حقیقت که هنگامی به یکی از آنان بشارت داده شود که خداوند دختری به تو داده آنچنان از فرط ناراحتی چهره اش تغییر کند که صورتش سیاه و مملو از خشم و غضب گردد از قبیله اش متواری شود آیا این ننگ را برخود بپذیرد و یا آن را زنده به زیر خاک پنهان سازد؟ چه حکم بدی می کردند....!
4- زن در هند:
در آئین بودایی که از ادیان رایج هندیان است زنان از حقوق و منزلت خانوادگی و اجتماعی محروم بودند و این نگرش همچنان در میان بسیاری از آنان موسوم است. پیرامون اقوال و افکار هندیان راجع به زنان چنین نگارش شده که آنان« زن را دروازه اصلی جهنم می دانند» و در بسیاری از موارد مشاهده می گردد که زنان قربانی آداب زشت