بصورت ورد
...........
تعریف مهارت های زندگی :
مهارت های زندگی عبارتند از: مجموعه ای از توانائی ها که زمینه سازگاری و رفتار مثبت و مفید را فراهم می آورند ، این توانائی ها فرد را قادر می سازند که مسئولیت های نقش اجتماعی خود را بپذیرد و بدون لطمه زدن به خود و دیگران با خواست ها ، انتظارات و مشکلات روزانه ، به ویژه در روابط بین فردی به شکل مؤثری روبرو شود ( 2)
انسان در تعاملات حیاتی خود با محیط اجتماعی واجد صفاتی خاص می شود . مهم ترین تأثیراتی که محیط زندگی بر رفتار به جای می گذارد از طریق احساسات و عواطف است و همین ها است که نگرش آدمی را تحت تأثیر قرار داده ، تغییراتی اساسی را رقم خواهد زد و نهایتاً در این تعاملات آدمی تجربیاتی را کسب می کند که پس از تکرار و تمرین رفتارها ، مهارت هائی را به وجود می آورد.
پژوهشگران معتقدند تعدادی از مهارت های کسب شده پایه فعالیت های مربوط به ارتقای بهداشت روان را سبب خواهد شد.
تأثیر مثبت مهارتهای زندگی:
مهارتهای زندگی شخص را قادر می سازند تا دانش ، نگرش و ارزش های وجودی خود را به توانائی های واقعی و عینی تبدیل کند و بتواند از این توانائی ها در استفاده صحیح تر نیروهای خود بهره گیرد و زندگی مثبت و شادابی را برای خود فراهم سازد.
شخصی که از مهارتهای زندگی در مراوده و ارتباط با دیگران کمک می گیرد به احراز موفقیتهای ذیل نائل خواهد شد
الف : قدرت تحمل نسبت به نظرات مختلف و احساس امنیت نسبت به گفتار دیگران
ب : انجام بموقع کار با توجه به شرایط زمان و مکان
ج : برنامه ریزی و کوشش در امور مفید و دوری از هر کار بی فایده
د : راز داری و کنترل گفتار
هـ : برداشت واقع بینانه از جهان و عبرت آموزی از وقایع تاریخ گذشته (3)
و : تقویت خود پنداره و اتکاء به نفس
ز : استفاده از ظرفیت ها و کنش های هوش
همچنین مهارتهای زندگی اثر مناسبی در جهت کاهش آسیب های فردی و اجتماعی خواهند داشت و با ایجاد نگرش های اصولی و علمی در انتخاب بهترین شیوه در انجام بهینه هر فعالیت نقش مؤثر خود را اثبات خواهند نمود.
انواع مهارت های زندگی:
در معرفی انواع مهارت های زندگی که در ساختار شخصیتی انسانها مشاهده و در عملکرد آدمی نقش های ارزنده ای بجای می گذارد در این مقاله به اختصار سخن گفته خواهد شد ، تعداد و تنوع این مهارت ها در دیدگاههای متفاوت و جوامع مختلف قابل بررسی است ، هدف اصلی ما بررسی نقش سازنده مشاوره در چگونگی ایجاد مهارت های زندگی و گزینش بهینه آن است که می تواند تحول عظیمی را در ساختار زندگی انسان بوجود آورد.
...
18 صفحه
ورد
بخشی از متن اصلی :
در فصل یک تعدادی از مشکلات مربوط به جامعهی پیچیدهی امروز را توضیح دادم، مشلکاتی که کودکان در سالهای اصلی رشد و نمو خود باید با آنها دست به گریبان شوند. بدیهی است که مشاوران تمام راهحلها را برای این مسائل نمیدانند اگرچه به نظر میرسد مطالب زیادی چاپ میشود و کمابیش توسط مشاوران اعمال میگردد. در این فصل روشهای پیشنهادی نویسنده برای کار با این کودکان دارای احتیاجات و مشکلات مخصوص مطرح میشود. پیشنهادات شامل مراقبت، چگونگی محیط مشاور، و مهیا نمودن بستری آماده برای احتیاجات کودک است. خواننده ممکن است بخواهد به ضمائم A وB برای طرق مخصوص حل مشکلات رفتاری که ممکن است وابسته به این مسائل اجتماعی باشند مراجعه نماید.
این مسائل شامل: بدرفتاری با کودکان، طلاق، تشکل خانواده پس از طلاق، زندگی با یکی از والکدین، مردم و فوت اعضا خانواده، الکلی، کودکان نانآور خانوداه، افراد اوباش و خشونت است.
بدرفتاری با کودکان
کنگرهی بدرفتاری با کودکان را چنین معرفی مینماید: صدمات فیزیکی یا فکری، تجاوز جنسی، بیمبالاتی و غفلت در رفتار، بدرفتاری با کودکان زیر سن 18 سال توسط شخصی که وظیفهی آسایش و فراهم آوردن رفاه کودک را در مواقع تهدید و زیان آسایش و رفاه و سلامت کودک دارد، (گروه تحقیقات و سلامت و رفاه اجتماعی ایالات متحدهی آمریکا 1975). کمیتهی ملی مشاوران مدرسه در آمریکا مقالهای در مورد بیان مطلب بدرفتاریکودکان در سال 1988 منتشر کرد که آن را این طور تعریف میکند:
زدن ضربات و تحمیل چیزی اگر تصادفی نباشد بر روی بدن کودک، خسارات روانی مداوم و انکار احتیاجات روانی و فکری او (262)
مثالهای ذکر شده در این بدرفتاری با کودک شامل: کبودی وسیع، سوختگی، پارگی، تاول یا فشار و استثمار او است، صدماتیکه نمیشود توضیح داد مانند: تجاوز جنسی، آزار و اذیت، استثمار، خسارات فکری و روحی مثل دست زدن به او و دعوا در خانه والدین داری مشکلات روانی و رفتاری ظالمانه است.
انجمن ASCA غفلت و بیتوجهی به کودک را چنین معرفی میکند: فراهم نکردن غذای لازم، مراقبت، لباس، پناهنگاه و خانه، سرپرستی در امور، مراقبت پزشکی برای کودک. ص 262 و این رفتار را به عنوان سرپرستی نکردن و بیتوجهی در امور پزشکی، غیبت غیرقانونی یا غیرعادی از مدرسه، کار بیش از حد، استثمار کودک، سوءتغذیه یا ترک او توضیح میدهد. (ASCA 1988)
علاوه بر این بدرفتاری عبارت است از: رفتار بد روانی، فیزیکی و یا جنسی با کودک. Bachman , Moeller و Moeller در سال 1993 نوشتند که: کشف بدرفتاری روانی بسیار مشکل است اگرچه خلاصهی مطالب آنها 6 دسته بدرفتاری روانی را معرفی مینماید:
1- بدنام کردن و خار کردم کودک در رابطه با تواناییهای او ظرفیتهای او و خواستههای او اظهار نظرهای فکری او.
2- کنار گذاشتن و جدا کردن او از جامعه
3- تهدید
4- توقع زیاد بدون در نظر گفتن سن او
5- اعمال روشهای سخت؛یرانه شدید و تعرضآمیز که از استفادهی زیاد مواد مخدر و الکل حاصل میشود.
6- فراهم نکردن مراتب لازم برای کودکانی که از نظر فکری به طور جدی معلول هستند.
Jonison در سال 1990 بدرفتاری فیزیکی را استفاده از وسایل بر روی بدن کودک و ضرر و زیان بافتهای آن که از سرخی یک سیلی شورع میشود و زخم ناشی از حرارت، اشیاء تیز، مواد شیمیایی، یا داروها و موادمخدر میداند. مرکز بینالمللی سوءرفتار با کودکان و غفلت از آنها در ایالات متحده تمجاوز و بدرفتاری جنسی را چنین ارزیابی مینماید: کاری که روی یک کودک صورت میگیرد توسط یک شخص بزرگتر برای تحریک جنسی کودک و برانگیختن میل جنسی او از طرف تجاوز کننده (در سال 1993 توسط Moeller, Bachmam)
به علت تعاریف مختلف از بدرفتاری با کودکان در جوامع و کشورهای مختلف و از آن جایی خیلی از وقایع مربوط به بدرفتاری با کودکان گزارش نشده است یا بد گزارش شده است، شیوع بدرفتاری با کودکان را نمیتوان راحت رد یک جا ارزیابی نمود.
این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word ( قابل ویرایش ) در اختیار شما قرار
میگیرد.
تعداد صفحات :46