شرایط و چگونگى عدالت امام جماعت و نحوه احراز آن

شرایط و چگونگى عدالت امام جماعت و نحوه احراز آن

 

 

 

 

 

 

 

بخشی از متن اصلی :

. شرایط امام جماعت چیست و منظور از عدالت امام جماعت چیست؟

ج. امام جماعت باید شیعه دوازده امامى، عاقل، عادل و حلال زاده باشد و نماز را به طور صحیح بخواند و بنابر احتیاط بالغ بوده و اگر مأموم او مرد است، امام نیز باید مرد باشد و عدالت معتبر در امام جماعت عبارت است از حسن ظاهر یعنى دورى جستن از گناهان کبیره، به طورى که ظاهر احوال شخص به طور ظنّى دلالت کند که او بناى بر ترک گناه دارد، نه آن که اتفاقا چند روزى گناه را ترک کرده باشد و مأموم باید این حسن ظاهر را احراز کند، و اصرار بر گناهان صغیره، به منزله گناه کبیره است.

اعمال منافى مروّت

1079. آیا اعمالى که با مروّت منافات دارد، مضرّ به عدالت امام است؟

ج. خیر مضرّ نیست؛ مگر به حدّى که منافى با کاشفیّت ظنّیه بر بناى بر ترک گناه باشد.

پخش موسیقى در مسجد

1080. امام جماعتى که از مسجدش صداى نوار موسیقى مطرب و غیرمطرب پخش مى‏شود و او اهمّیتى نمى‏دهد و یا احیانا در آن مجلس شرکت مى‏کند، آیا از عدالت ساقط مى‏شود؟

ج. با عدم محمل صحّت، عدالت او مشکل دارد.

خصوصیاتى که باعث رجحان در امام جماعت مى‏شود

. چه خصوصیاتى باعث مى‏شود که شخصى براى امام جماعت بودن بر افراد شبیه خود رجحان داشته باشد؟

ج. صاحب مسجد و امامى که براى امامت آن مسجد معیّن شده، و صاحب منزل یا مستأجر آن در صورت واجد شرایط بودن از دیگران در امامت براى جماعت مقدم هستند و مستحب است کسى را که فقیه‏تر یا قرائتش از دیگران بهتر یا بزرگ‏تر یا هاشمى است، امام جماعت قرار دهند.

 

مراد از گناهان کبیره

 

1082. منظور از گناهان کبیره که امام جماعت باید تارک آن‏ها باشد چیست؟

ج. هر گناهى است که در قرآن بر آن وعده به آتش یا عذاب داده شده باشد یا در عبارتى کبیره بودن آن تصریح شده باشد یا از گناهى که کبیره بودن آن ثابت است، اعظم یا مساوى شمرده شده باشد.

 

منظور از اصرار بر گناهان صغیره

 

1083. منظور از اصرار بر گناه صغیره که به عدالت ضرر مى‏رساند، چیست؟

 

ج. هر گناه غیر از گناه کبیره (که تعریف آن گذشته) صغیره است و انجام دادن آن براى بار دوّم (بدون این که پس از بار اوّل توبه واقع شود) اصرار است.

 

مطالبه پول در قبال نماز جماعت

 

1084. در صورتى که امام جمعه و یا امام جماعت نسبت به دنیا حریص باشد و در قبال خواندن نماز جماعت و جمعه و یا سخنرانى از مردم پول مطالبه نماید، آیا مى‏شود در نماز به او اقتدا کرد؟

 

ج. آن چه مرقوم شد مضرّ به عدالت نیست؛ مگر در این راه مرتکب کبیره شود یا بر صغیره اصرار ورزد.

 

معاشرت با افراد فاسق

 

1085. آیا جایز است به کسى که با حضورش در بین افرادى که فاسق هستند باعث تقویت آن‏ها است اقتدا کرد؟ ناگفته نماند که حضورش نه به خاطر هدایت و ارشاد باشد، بلکه قصد به هم نزدن دوستى و یا جبران خوبى‏هاى آن‏ها در حقّش باشد؟

 

ج. موارد مختلف است و با امکان حمل فعل مسلم بر صحیح، حمل بر فساد نباید کرد.

 

دروغ گفتن یا نوشتن

 

1086. اگر کسى آشکارا دروغ بگوید و یا بنویسد و یا باعث دروغ دیگران باشد و براى شخص و اشخاص موارد فوق واضح باشد، آیا اقتداى به او جایز است یا خیر؟

 

ج. عادل، دروغ حرام نمى‏گوید، مگر ضرورت لازم‏المراعات باشد که رهایى از حرام یا انجام واجب متوقف بر آن باشد و در هر صورت با امکان، باید حمل بر صحّت شود که شاید دروغ مصلحت‏آمیز بوده است.

 

ریش تراش بودن امام جماعت از روى جهل به مسأله

 

1087. حکم نماز جماعتى که به امامت جماعت فرد ریش تراش ـ از روى جهل به مسأله ـ برگزار شده است، چیست؟

 

ج. جماعت باطل است و احتیاطا باید آن نماز را قضا کنند.

 

توبه از گناه کبیره

 

1088. شخصى مرتکب گناهى که مستوجب حدّ شرعى است شده است؛ ولى چون فقط خودش مى‏داند و توبه کرده و حکم به عدالت او هم مى‏شود، آیا مى‏تواند امام جماعت بشود؟ کراهت چه طور؟

 

ج. مانعى ندارد و امام جماعت شدن فردى که حدّ شرعى بر او جارى شده است، مکروه است نه آن چه در سؤال ذکر گردیده است.

این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word ( قابل ویرایش ) در اختیار شما قرار

می‌گیرد.

تعداد صفحات :50



خرید و دانلود شرایط و چگونگى عدالت امام جماعت و نحوه احراز آن


تحقیق درمورد چرا عدالت زیباست

تحقیق درمورد چرا عدالت زیباست

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:73

مقدمه

شناخت پایه های ایمان:

ایمان بر چهار پایه استوار است صبر، یقین و عدل و جهاد. صبر نیز بر چهار پایه قرار دارد. شوق و هراس، زهد و انتظار آن کس که اشتیاق بهشت را دارد، شهوت هایش کاستی گیرد وآن کسی که ازآنش جهنم می ترسد. از حرام دوری می گزیند، وآن کس که در دنیا زهد می ورزد مصیبت را ساده پندارد. و آن کس که مرگ را انتظار می کشد در نیکی ها شتاب می‌کند. یقین نیز بر چهار پایه استوار است: بینش زیرکانه، دریافت حکیمانه‌ی واقعیت‌ها، پند گرفتن از حوادث روزگار، و پیمودن راه درست پیشنیان پس آن کس که هوشمنداند به واقعیت ها نگریست حکمت را آشکار بیند و آن که حکمت را آشکارا دید، عبرت آموزی را شناسد، و آن که عبرت آموزی شناخت گویا چنان است که با گذشتگان می زیست.(عدل نیز بر چهار پایه برقرار است فکری ژرف اندیش، دانشی عمیق و به حقیقت رسیده، نیکو داوری کردن و استوار بودن در شکیبایی . پس کسی که در ست اندیشیدن به ژرفای دانش رسید و آن کسی که به حقیقت دانش رسید از چشمة زلال شریعت نوشید و کسی که زندگیس خواهد کرد. و جهاد نیز بر چهار پایه استوار است : امر به معروف، نهی از منکر، راستگویی در هر حال، و دشمنی با فاسقان،‌پس هر کس به معروف امر کرده پشتوانه نیرومند مؤمنان است. و آن کسی که از زشتی ها نهی کرد. بینی منافقان را به خاک مالیده و آن کس که در میدان نبرد صادقانه پایداری کند حقی را که به گردن او بوده او کرده است .و کسی که با قاسقان دشمنی کند و برای خدا خشم گیرد، خدا هم برای او خشم آوردو و روز قیامت او را خشنود سازد.



خرید و دانلود تحقیق درمورد چرا عدالت زیباست


تحقیق درباره اثار عدالت

تحقیق درباره اثار عدالت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:5

فهرست و توضیحات:

مقدمه

عدالت

به نام خدای علی و عدالت و آزادی و با سلام و سپاس به پیشگاه شما که به این مجلس قدم رنجه فرمودید.
. عدالت و آزادی‌. از دو و بلکه سه نیاز، آرمان‌، هدف و وسیله‌.
ـ اگر مارکس تضاد طبقاتی را موتور حرکت تاریخ می‌دانست و این اصل را بر سراسر تاریخ حاکم می‌دانست غایت و هدف آن را رسیدن به جامعه‌ای بی طبقه و عادلانه می‌پنداشت اما این سخن مارکس را به زبانی کامل‌تر می‌توان بیان کرد و گفت که «عرفان‌، عدالت و آزادی‌» چکیده تاریخ‌اند. موتور محرک و هدف تکاپوهای جامعه انسانی در سراسر تاریخ بوده‌اند اما مشکل این بوده و هست که همواره یکی به پای دیگری قربانی شده‌اند. یا عدالت و آزادی را به پای دین و یا عدالت را به پای آزادی و یا آزادی را به پای عدالت قربانی کرده‌اند.
سوسیالیسم دشمن لیبرالیسم در غرب و مصداق الحاد در شرق بود و لیبرالیسم به معنای بی بند و باری و رهایی از اخلاق و عدالت تعبیر گردید.
هر جا شکاف طبقاتی بیداد کرد مسئله اصلی عدالت بود ولی برای اثبات برتری آن آزادی را بی قدر کردند و هر جا در برابر استبداد قرار گرفتند آزادی تمام آرمان شد و عدالت فراموش گردید. بسیاری از این گزینش‌ها واکنشی بوده و جامه‌ای از تئوری و علم بر آن پوشانده‌اند. برخی چنان از آن سوی بام افتاده‌اند که می‌گویند تنها نسخه درمان ما لیبرالیسم تمام عیار است و سپردن همه چیز به دست بازار عرضه و تقاضا.
من البته ساز و کار عرضه و تقاضا را گاه به عنوان یک قانونمندی اجتماعی که به آن سنت الهی هم تعبیر می‌کنم می‌شناسم اما واگذاری مطلق امور به دست مکانیسم عرضه و تقاضا فقط در مدینه فاضله امکان‌پذیر است‌. امروزه حتی در نظام کاپیتالیستی هم چنین چیزی نمی‌گویند و جرج بوش و پوپر هم نه چنین دموکراسی دیده نه شنیده‌اند. این یک لیبرالیسم خیالی و توهم آلود است که هیچ لیبرالیستی تاکنون نگفته است زیرا امروز حتی در بزرگترین نظام‌های سرمایه داری هم اقتصاد دولتی وجود دارد و بدون یارانه آنها اقتصاد نمی‌چرخد.
در سالهای 98 تا 2001
در کانادا سالیانه بیش از 5 میلیارد دلار
در آمریکا 7 میلیارد و سیصد میلیون دلار
در اتحادیه اروپا بیش از 10 میلیارد دلار
یارانه فقط به بخش کشاورزی اختصاص داده‌اند.
آزادی و عدالت البته به گونه دیگری هم قربانی شده‌اند. عدالت را هنگامی که اقتصادی دیدند و گفتند در برابر فقر و تبعیض و فاصله طبقاتی است و گفتند «عدالت نیاز جسم را بر می‌آورد ولی انسان فقط جسم نیست و اندیشه هم دارد و برای شکوفایی آن نیاز به آزادی دارد» از اینجا دو آلیسمی ایجاد شد که راه را برای تفضیل و ترجیح یکی بر دیگری گشود. اما عدالت اگر محدود و محصور نشود، آزادی را هم می‌پوشاند چنانکه عدالت قضایی ضامن آزادی است‌. امروز استبداد در جامعه ما خود را در سیمای دادگاهها و احکام غیر عادلانه نشان داده‌است‌. آیا اگر عدالت قضایی بود دیگر ما از فقدان آزادی بیان سخن می‌گفتیم و رنج می‌بردیم‌؟ به همین جهت است که آزادی و عدالت همپوشانی دارند و دست کم حلقه‌های متداخل اند و نسبت عام وخاص من وجه دارند.
همین جا شایسته است از اهمیت همین موضوع در نگاه علی (ع‌) یاد کنیم‌. اما بخش مربوط به عدالت قضایی در نامه به مالک اشتر و همچنین در سنت و سیره امام علی آنقدر پر نکته و حیرت‌انگیز است که با مدرن‌ترین اندیشه‌ها و سیستم‌های قضایی امروز هماوردی می‌کند که باید در مجال دیگری مستقلا به آن بپردازیم‌.
البته خالی از لطف نیست که فقط به یک خاطره اشاره کنم‌. چند سال پیش خبرنگار مجله نیوزویک با من گفتگویی داشت او می‌پرسید چرا نسل شما که نسل انقلابی بود اصلاح طلب شد و اینکه وقتی شما خواهان جمهوری اسلامی بودید چه الگویی برای آن داشتید؟ وقتی برای او توضیح می‌دادم آنچه مردم از حکومت اسلامی می‌فهمیدند همان الگوی امام علی بود که قرن‌ها روی خطبه‌ها و منبرها شنیده بودند و حتی امام خمینی در بحبوحه انقلاب سال 57 برای اینکه نشان دهند حکومت اسلامی ما چقدر دموکراتیک است‌، دوبار به نقل حکایتی از امام علی پرداختند و گفتند در حالی که او حاکم و امام مسلمین بود، یک یهودی از او شکایت می‌کند و قاضی امام را به دادگاه می‌خواند و در حین محاکمه که قاضی او را امیرالمومنین یا باالحسن خطاب می‌کند امام قاضی را سرزنش می‌کند و می‌گوید اینجا او و شاکی یکسان هستند و سرانجام هم قاضی که منصوب امام است خود امام را محکوم می‌کند. خبرنگار نیوزویک با وجود آنکه من فقط از باب اشاره این حکایت را گفتم چنان به وجد آمده و برایش توجه برانگیز شده بود که مسیر بحث منحرف شد و مکررا می‌خواست این قضیه را بیشتر برایش بشکافم‌. او متعجب شده بود که در 1400 سال پیش یک یهودی می‌توانست رهبر مسلمین را به دادگاه بکشاند. برای خبرنگاری که با پیشرفته‌ترین نظام قاضی دنیا در کشورش که معروف به مهد آزادی است‌، سر و کار دارد. این حکایت چنین تعجب برانگیز بود در حالیکه این فقط یک چشمه از رفتار و آموزه‌های امام علی بود.
عدالت به معنای تساوی نیست که همچون پوپر بگوییم «هیچ چیز بهتر از آن نیست که انسان زندگی کوچک ساده و آزادی در یک جامعه برابر داشته باشد اما زمان لازم بود تا دریابم آنچه می‌خواستم رویای زیبایی بیش نیست و آزادی مهم‌تر از تساوی است و هر کوششی جهت استقرار تساوی‌، آزادی را به خطر می‌افکند» (جستجوی ناتمام‌. پوپر)
اگر عدالت را به معنای تساوی بگیریم آنگاه به ناممکن بودن وحدت و اجتماع عدالت و آزادی می‌رسیم اما عدالت به معنای هر چیز را بر سر جای خود گذاشتن است که در آن نه خبری از سرمایه داری افسار گسیخته است نه خبری از تساوی‌. هم تساوی ضد آزادی است هم تضاد طبقاتی که در یکسو عده‌ای از سیری می‌ترکند و در سوی دیگر عده‌ای از گرسنگی جان و آبرو می‌بازند. معمولا استبداد یا در پرتو تساوی خواهی به وجود آمده مانند نظام مارکسیستی شوروی و یا در پرتو فزون خواهی که در جوامع مدرن استبدادش از نوع دیگری است که گرامشی و مارکوزه متعرض آن شده‌اند. گرامشی معتقد است هژمونی فرهنگی یا سلطه فرهنگی‌، اخلاقی طبقه حاکم بر طبقه استثمار شده موجب شده که او از نظام استثماری و استبدادی موجود دفاع کند و مارکوزه می‌گوید اکثریت طبقه کارگر در نظام حاکم ادغام شده زیرا سرمایه داری توانسته سطح زندگی اکثریت را بالا ببرد در حالی که نظام سرمایه داری ذاتا مانع جامعه‌ای بدون جنگ و فقر و سرکوبی و استثمار است‌. اما به



خرید و دانلود تحقیق درباره اثار عدالت


تحقیق درباره عدالت

تحقیق درباره عدالت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:51

فهرست و توضیحات:

مقدمه

بیان مسأله

اهمیت موضوع

اهداف کاربردی

اهداف نهایی

عدالت

برداشتی از مفهوم عدالت در مثبت راست گرایان لیبرال مهمترین مسئله در مبحث عدالت قابل دفاع ساختن روابط نا برابر در جامعه است نا برابری در ثروت و قدرت و شأن اجتماعی به زغم شباهت در استعداد‌های افراد واقعیت انکار ناپذیر همه جوامع بوده است گذشته از آن هیچ رابطه معناداری میان نابرابری در ثروت و قدرت و نا برابری در استعداد‌های طبیعی وجود نداشته است بنابراین دفاع از این نابرابری‌ها یا نفی آنها موضوع اصلی بحث عدالت است به عبارت دیگر عدالت در فلسفه سیاسی مسئله ای است که در سطح نهادهای اجتماعی مطرح گردیده است از بعد حقوقی عدالت در تصمیم‌گیری عادلانه جستجو می شود تصمیمی عادلانه است. بر طبق قاوون باشد اما از حیث فلسفه سیاسی عادلانه بودن خود قانون مطرح می‌باشد پرسش این است که قانون عادلانه چیست و چگونه به دست می آید در سطح وسیع تر باید پرسید که ایا نهادها و ساختارهای جامعه عادلانه است یا خیر بنابراین از دیدگاه فلسفه سیاسی عدالت صفت نهادهای اجتماعی است نه انسانی و منظور از عادلانه بودن نهاداجتماعی این است که حقوق و مسئولیت ها قدرت و اختیارات مزایا و فرصت‌های وابسته به خود را عادلانه توزیع کند اما باز مسئله اصلی باقی می ماند و آن این است که عادلانه بودن در چیست؟ به این پرسش در فلسفه سیاسی غرب دو پاسخ اصلی داده اند :

اول: عدالت یا معنای کلیت منافع متقابل بر اساس توافق و قرارداد که در آن انگیزه عمل عادلانه تأمین منافع دراز مدت فرد است و دوم : عدالت به منزله بی طرفی به این معنا که بتوانیم از رفتار خودمان بدون رجوع به منافعمان دفاع کنیم در فلسفه یونان باستان گفته می شد که هر فضیلتی باید برای دارنده‌اش سودمند باشد اما عدالت فضیلتی است که ظاهراً به سود دیگران است نه به نفع دانده آن بنابراین در اندیشه یونانی به طور کلی عدالت به معنی به منزله سازش و قرارداد نفی می گردید و از عدالت به مفهوم تعادل سخن گفته می شد جامعه متعادل در اندیشه یونان جامعه‌ای است سلسله مراتبی مانند فرد که در قوای نفسانی خود تعادل دارد ولیکن در فلسفه افلاطون عدالت برای خود فرد هم سودمند است زیرا این عدالت ما به ازای رفتاری است که فرد عدالت‌خواه در طرف مقابل می خواهد به هر حال نظریه قرار دادن و نفع طلبانه عدالت از قرن هفدهم به بعد در غرب رایج شده است از این ددیگاه عدالت دوراندیش و عمل عقلانی برای فقط منافع فرد است که به شناسایی منافع دیگران هم نیاز دارد.



خرید و دانلود تحقیق درباره عدالت