این پایان نامه در دانشگاه تهران و در مقطع کارشناسی ارشد و به روش کمی و کیفی انجام گرفته است. دارای 173 صفحه WORD.
بلوغ در فرهنگ ایران یک دوران بحرانی برای فرد میباشد و نحوه گذراندن این دوران علاوهبر اینکه بر شخصیت فرد اثر میگذارد، میتواند در سلامت زندگی وی از نظر انحرافات و رفتارهای انحرافی، سهم بزرگی را ایفا نماید. تحولات بلوغ و در پی آن انگیزهها و تمایلات جنسی در این دوران خود را پررنگتر از دیگر دوران نشان میدهند و گاهی منجر به بیمبالاتی جنسی میشود.
فرهنگ با بایدها، نبایدها و انتظارات خود آموزشهایی را به فرد میدهد و او را فرهنگپذیر میکند و ازینروی، ما با فرهنگ آموزشهای جنسی مواجه میشویم که میتواند سرشار از مفاهیم و قواعد باشد و یا سرشار از تابوهای فرهنگی. خانواده و مدرسه که از نمایندگان مهم فرهنگ در فرهنگپذیر کردن فرد و انتقال آموزشها به فرد میباشند، خود ایجاد کننده فرهنگ آموزشهای جنسی میباشند.
نوجوانان جامعه آماری این پژوهش میباشند که از دو گروه دانشآموزان راهنمایی و دبیرستانی و دختران مددجوی مراکز بازپروری تشکیل شدهاند. چگونگی انتقال فرهنگی در هر یک از نمونههای جامعه آماری ـ به ویژه در نمونههای بهزیستیـ نقش بسیاری در چگونگی شکلگیری شخصیت فرهنگی و نیز زندگی اجتماعی آنها داشته است.
آموزشهای جنسی، با وجود ممنوعیت بیان مسایل جنسی، سبب کاهش انحرافات جنسی میشود و خواستهها و توقعاتی را به همراه خود به ارمغان میآورد، که دارای پیامدهای خفیفتری از نتایج عدم آگاهیهای جنسی میباشد.