*تحقیق بررسی نقش خانواده در پیشرفت تحصیلی دیرآموزان*
تعداد صفحات:88
فرمت فایل:word
فهرست مطالب :
عنوان : صفحه:
فصل اول :
طرح تحقیق ................................... 1
مقدمه .................................... 1
بیان مسئله .................................. 6
اهداف تحقیق ................................. 7
اهمیت و ضرورت تحقیق ......................... 8
فرضیه های تحقیق ............................. 9
تعاریف ..................................... 10
روش تحقیق .................................. 12
روش جمع آوری اطلاعات ........................ 13
فصل دوم : ادبیات تحقیق
ادبیات تحقیق ............................... 14
کارکردهای خانواده........................... 14
انواع خانواده از بعد تربیتی................. 17
روابط و نظام ارزشی خانواده ................. 19
تاریخچه کودکان استثنائی .................... 20
خصوصیات دانش آموزان دیر آموز................ 21
ملاکهای تشخیص دیرآموزان...................... 22
طبقه بندی عقب ماندگان ذهنی ................. 23
علل عقب ماندگی ذهنی ........................ 26
فصل سوم : روش تحقیق
نوع تحقیق .................................. 40
جامعه و نمونه آماری پژوهش .................. 41
روش نمونه گیری ............................. 41
ابزار اندازه گیری .......................... 43
روش جمع آوری اطلاعات ........................ 43
شاخص اعبار روائی ........................... 44
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها
تجزیه و تحلیل داده ها ...................... 46
فصل پنجم : نتیچه گیری و پیشنهادات
یافته ها و پیشنهادات........................ 61
پیشنهادات این پژوهش ........................ 64
محدودیت های تحقیق .......................... 66
فهرست منابع ................................ 67
ضمائم ...................................... 69
طرح تحقیق
عنوان اصلی
"بررسی نقش خانواده در پیشرفت تحصیلی دیرآموزان"
مقدمه
عقب ماندگی ذهنی یا به اصطلاح دیگر نارسایی رشد قوای ذهنی موضوع تازه و جدیدی نیست بلکه در هر دوره و زمان افرادی در اجتماع وجود داشته اند که از نظر فعّالیت های ذهنی در حد طبیعی نبوده اند.
بخصوص از روزی که بشر زندگی اجتماعی را شروع کرده موضوع کسانی که به عللی قادر نبودند خود را با اجتماع هماهنگ سازند مطرح بوده است. اجتماع برای مصلحت، تعصب یا سالم سازی بعضی افراد را تحمل کرده، عده ای را محبوس می ساخت یا به مرگ محکوم می نمود.
از مجموعه مدارک به دست آمده چنین استنباط می شود که تا قرن هجدهم این افراد مورد توجه و لطف نبوده و حتی پزشکان از پذیرفتن درمان آنان خودداری می کردند. (میلانی نو، 7 ص 23) و زمانی تصور می شود بعضی بچه ها زرنگ و برخی تنبل هستند. همچنین تصور می شود که بچه های زرنگ پرتلاش هستند و دیگران چنین نیستند. هرچه آموزش و پرورش عمومی بیشتر گسترش می یابد این اشتباه مشخص تر می شود. صاحب نظران در آموزش و پرورش با سئوالاتی از این قبیل مواجه هستند که آیا افراد با توانایی های خاص متولد شده اند؟ آیا این توانائی ها را می توان در سال های اولیه زندگی سنجید تا شاید بتوان پیشرفت در آینده را قابل پیش بینی و برنامه ریزی کرد و یا آیا فقر در فرآیند رشد هوش تأثیر دارد؟ (فروغی 1373 ص 31)
تفاوت های فردی دانش آموزان، که حاکی از وجود قضاوت در توانایی های آنان است، از مهمترین اصول و مواردی است که همیشه باید در آموزش و پرورش مورد توجه قرار گیرد. از جمله توانایی های متفاوت کودکان که موجب تفاوت عمده بین عملکرد آنان می شود، توانایی های شناختی و از جمله هوش است که میزان آن در همه افراد یکسان نیست، در نتیجه باید به آن توجه خاصی مبذول شود. زیرا نوع و سرعت آموزش باید با توانمندی های شناختی دانش آموزان هماهنگ شود.
بشر از زمانی که زندگی گروهی را برگزید، همواره با مشکل ناهمنوایی و رفتارهای انحرافی برخی از همنوعان خود روبرو بوده و همواره در شناسایی علت پدیداری آن و راه حل و یا گریز از آن، تلاش کرده است. در این میان، در همه اعصار جهل و نادانی اصلی ترین علت ناهنجاری های اجتماعی شناخته شده و اندیشمندان بر آگاهی بخشی از طریق جامعه پذیری و فرهنگ پذیری در این زمینه تأکید داشته اند. البته شیوة فرهنگ پذیری را در آگاهی بخشی مطمئن تر و کارسازتر دانسته اند.
این مقاله، نقش بی بدیل خانواده را در حل و یا کاهش معضل انحرافات و کجروی اجتماعی بررسی می کند. پس از بهره گیری از تحقیقات به عمل آمده محققان و آموزه های دینی، نشان داده است که خانواده تنها عاملی است که در کاهش انحرافات اجتماعی نقش برجسته و انکار ناپذیری دارد. می توان با بهره گیری از شیوه صحیح و تایید شده دینی، رفتار فرزندان را مطابق ارزش های حاکم شکل داد و یا در اثر سوء تدبیر و سخت گیری و یا سهل انگاری در روش تربیت، راه انحراف و کجروی رفتاری و ناهمنوایی را توسط فرزندان در جامعه هموار ساخت.
===========================================
نوع فایل: word
تعداد صفحات: 29 صفحه
حجم فایل: کمتر از 1 مگابایت
رشته تحصیلی: امور فرهنگی
مقطع تحصیلی: کاردانی
توضیحات: این فایل قابلیت ویرایش دارد و آماده چاپ می باشد
===========================================
اهمیت زندگی اجتماعیبی شک انسان برای رسیدن به کمال، سعادت و دست یابی به آرامش و آسایش، چاره ای جز پذیرش و انتخاب زندگی گروهی و همیاری با همنوعان خود ندارد. امروزه زندگی اجتماعی برای آدمی از چنان اهمیتی برخوردار است که زندگی انفرادی و بدون ارتباط با دیگر همنوعان، نوعی مجازات به شمار می آید. از این رو، زندان انفرادی را یکی از شیوههای جلوگیری از وقوع جرم دانسته و برخی بر وجود آن تأکید دارند. در عین حال، بر خطرات طولانی شدن زندان انفرادی هشدار داده اند؛ زیرا براساس تحقیقی که از زندان های غالب کشورهای اروپایی به عمل آمده، ثابت گردیده که مدت زندانی بودن یک فرد به صورت انفرادی، باید محدود باشد و گرنه بیماریهای روانی و جسمی در او پیدا شده و در نهایت، به تعداد مجرمین و بیماران اضافه می گردد.1
دورکیم نیز معتقد است: اگر از آدمی آنچه را که در پرتو زندگانی اجتماعی نصیبش گردیده، بازستانند، به درجه حیوانات و جانوران تنزل خواهد یافت.2 نکته قابل تأمل در این زمینه، این است که علی رغم تأکید فراوان اندیشمندان دینی و غیردینی و همچنین آموزه ها و متون دینی، بر زندگی گروهی و فواید فراوان حیات جمعی، چرا برخی روایات و نیز در ادبیات انسان را به زندگی فردی تشویق می کنند. مثل روایت پیامبر اکرم (ص) که فرمود: «وحدة الانسان خیر»؛ تنهایی انسان بهتر است، و یا در ادبیات شعری آمده است: «دلا خو کن به تنهایی، که از تنها بلا خیزد».
راز این ترغیبها را باید در جامعه و گروهی که انسان در آن به سر میبرد، جست وجو کرد؛ زیرا هرچند انسان برای رسیدن به سعادت مادی و معنوی خود چاره ای جز گزینش و پذیرش زندگی گروهی ندارد، اما این حقیقت را هم نباید از نظر دور داشت که هر اجتماع انسانی توان مهیا کردن سعادت بشر را ندارد؛ زیرا جامعه منحرف و جمعیت کجرو، نه تنها سعادت بخش نبوده و زمینه به کمال رسیدن را مهیا نمیکند، بلکه خود بستر مناسبی است که ریشه حیات فردی آدمی را خشکانده و راه رسیدن به سعادت و کمال انسانی را مسدود میکند. این حقیقت را در حدیث نبوی میتوان مشاهده کرد، آنجا که حضرت می فرماید: تنهایی انسان بهتر از همنشینی با بداخلاقان و کجروان است.3
بدین ترتیب، زندگی در جامعهای مفید و مناسب است که در آن کجروی نبوده و رفیق بد نباشد تا بر جان و جهان زند و صد البته وجود چنین جامعه ای که در آن هیچ گونه انحرافی نباشد، در حد آرمان است و واقعیت خارجی ندارد؛ چرا که دانشمندان علوم اجتماعی انحراف و کجروی را همزاد با زندگی اجتماعی انسان و پدیدهای طبیعی در اجتماعهای انسانی برمیشمارند. در عین حال، معتقدند که این پدیده، هیچ گونه شباهتی با سایر پدیدههای اجتماعی ندارد؛ زیرا وجود و رواج آن در جامعه مخل همه ایدههای مربوط به اخلاق و سیاست اجتماعی بوده و زیانباری و سایر خطرهای تهدید کنندهاش، آن را وحشت آفرین ساخته است.4
کجروی چرا؟در اینکه انحراف و کجروی چیست و چگونه باید آن را تعریف کرد، بحث های فراوانی صورت گرفته و تعاریف متعددی از آن ارائه شده است. این امر نشان دهنده مشکلاتی است که در مسیر شناخت انحراف و کجروی قرار دارد. اما بیش از هر چیز، تبیین و چرایی پدیداری این پدیده اجتماعی دغدغه اصلی اندیشمندان اجتماعی بوده و تلاش های فراوانی برای کشف علت و عوامل آن نموده اند.
آنچه که بیش از همه در این زمینه، مورد توجه کاوشگران اجتماعی قرار گرفته، سه عامل زیستی، روانی و اجتماعی است: برخی با تأکید بر ویژگی های زیستی و تیپ شناسی و تقسیمات جسمانی، درصدد علت یابی انحراف و رفتار انحرافی برآمدند، عده ای نیز با رهبری فروید و شاگردانش تلاش نمودند با تکیه بر سنجههای روانی و تقسیم بندی شخصیت افراد، به تبیین کجروی بپردازند تا مسئله را با تبیینی علّی حل نمایند. البته گروهی از جامعه شناسان به جای مقصر دانستن فرد و کاوش در عوامل زیستی و روانی، برای شناخت علت اصلی انحراف، به سراغ جامعه رفته و به جای فرد، جامعه را مقصر دانسته و با تبیین ساختاری تلاش موفقتری نسبت به دو گروه دیگر داشته اند. به ویژه آن دسته از محققانی که بر جامعه پذیری و امثال آن تأکید دارند. اما این گروه نیز اراده و اختیار خدادادی افراد را، که نقش کلیدی در تکوین و رشد آدمی دارد، نادیده گرفته اند. این غفلت موجب اختلال و نقصان تبیینهای جامعه شناختی شده است؛ زیرا عوامل اجتماعی نیز همانند عوامل زیستی و روانی، چنان توانمند نیستند که بتوانند افعال اختیاری انسان را، که شکل دهنده شخصیت او هستند، تحت الشعاع قرار دهند.