لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:6
فهرست مطالب
صفات سلبی چیست؟
فصل اوّل: فصل دوم: فصل سوم: فصل چهارم:
صفات سلبی، صفاتی است که خداوند متعال از آن ها منزه است، مانند جسم بودن خدا؛ این صفت از خداوند سلب می شود زیرا جسم، مرکب از اجزاء است و هر مرکبی نیاز به اجزایش دارد و هر چیزی که نیازمند باشد، ممکن الوجود است و نیاز به علت دارد، در صورتی که خداوند واجب الوجود و ازلی و ابدی است. از طرفی جسمیت خداوند نیازمند اشغال مکان و زمان می باشد و با این وجود محدود به زمان و مکان می شود که از خواص عالم امکان است؛ در حالی که خداوند فوق زمان و مکان است و محیط بر این دو می باشد، پس جسم هم نمی تواند باشد.
یکی دیگر از صفات سلبی، داشتن شریک است؛ یعنی موجودی با موجود دیگر در فعل یا صفتی مشترک باشد. زیرا فعل خداوند ایجاد و اعدام هستی می باشد که از هیچ ممکن الوجودی نیاید، زیرا ممکن الوجود از خودش چیزی ندارد که به دیگری عطاء کند.
خلاصه این که خداوند موجود بی نیاز است. یعنی اگر نیازمند باشد، باید علّتی نیاز او را برطرف سازد، پس واجب الوجود نخواهد بود
شیعیان معتقدند خداوند یکتا و یگانه است و شریک و مانندی ندارد. او است که خالق همه جهانیان می باشد و او است که به همه جانداران روزی می رساند و او است که جهان و جهانیان را تدبیر می کند. اسم خداوند هم نزدشیعیان الله (ج) می باشد.
تا اینجا عقاید شیعیان با اهل سنت هیچ تفاوتی ندارد . لکن عقیده شیعیان با اهل سنت در بعضی از صفات خداوند تفاوت پیدا می کند . شیعیان به 8 صفت ثبوتی و 7 صفت سلبی در مورد خداوند معتقدند . منظور از صفات ثبوتی صفت هایی است که در خداوند موجود است و خدای تعالی آن صفت ها را دارد مانند حیاة (زنده بودن) ، علم و قدرت . اما صفات سلبی آن دسته صفت هایی است که در خداوند موجود نیست و خداوند منزه است از اینکه دارای آن صفات باشد مثل جسم داشتن ، مرکب بودن از اعضاء و در معرض تغییر و تحول بودن
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:8
وی فرزند ابو طالب بود. علی (ع) ده سال پیش از بعثت متولد شد و پس از شش سال در اثر قحطی که در مکه اتفاق افتاد بنا به در خواست پیغمبر اکرم (ص) از خانه پدر به خانه پسر عموی خود یعنی پیامبر منتقل گردید و تحت سرپرستی و پرورش مستقیم آن حضرت درآمد. پس از چند سال که پیغمبر اکرم (ص) به موهبت نبوت نایل شد و برای نخستین بار در (غار حرا) وحی آسمانی به وی رسید وقتی که از غار رهسپار شهر و خانه خود شد , شرح حال را فرمود , علی (ع) به آن حضرت ایمان آورد و باز در مجلسی که پیغمبر اکرم (ص) خویشاوندان نزدیک خود را جمع و به دین خود دعوت نموده فرمود
نخستین کسی که از شما دعوت مرا بپذیرد خلیفه و وصیه و وزیر من خواهد بود , تنها کسی که از جای خود بلند شد و ایمان آورد علی (ع) بود و پیغمبر اکرم (ص) ایمان او را پذیرفت و وعده های خود را درباره اش امضا نمود و از این روی علی (ع) نخستین کسی است در اسلام که ایمان آورد و نخستین کسی که هرگز غیر خدای یگانه را نپرستید
علی (ع) پیوسته ملازم پیغمبر (ص) بود تا آن حضرت از مکه به مدینه حجرت نمود و در شب هجرت نیز که کفار خانه آن حضرت را محاصره کرده بودند و تصمیم داشتند آخر شب به خانه ریخته و آن حضرت را در بستر خواب قطعه قطعه نمایند , علی (ع) در بستر پیغمبر اکرم (ص) خوابیده و آن حضرت از خانه بیرون آمده رهسپار مدینه گردید و پس از آن حضرت مطابق وصیتی که کرده بود , امانتهای مردم را به صاحبانش رد کرده , مادر خود و دختر پیغمبر را با دو زن دیگر برداشته به مدینه حرکت نمود
در مدینه نیز ملازم پیغمبر اکرم (ص) بود و ان حضرت در هیچ خلوت و جلوتی علی را کنار نزد و یگانه دختر محبوب خود فاطمه را به وی تزویج نمود و در موقعی که میان اصحاب خود عقد اخوت می بست او را برادر خود قرار داد
علی در همه جنگها که پیغمبر اکرم شرکت فرموده بود حاضر شد جز جنگ تبوک که ان حضرت او را در مدینه به جای خود نشانیده بود و در هیچ جنگی پای به عقب نگذاشت و از هیچ حریفی روی نگردانید و در هیچ امری مخالفت پیامبر (ص) را نکرد چنانچه آن حضرت فرمود
هرگز علی از حق و حق از علی جدا نمی شود
علی (ع) در روز رحلت پیامبر اکرم 33 سال داشت و با اینکه در همه فضایل دینی سرآمد و در میان اصحاب پیغمبر ممتاز بود به عنوان اینکهود جوان است و مردم به واسطه خون های که در جنگها پیشاپیش پیامبر اکرم (ص) ریخته با وی دشمنند از خلافت کنارش زدند و به این ترتیب دست آن حضرت از شوونات عمومی به کلی قطع شد وی نیز گوشه خانه را گرفته به تربیت افراد پرداخت و 25 سال که زمان سه خلیفه پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) بود گذرانیده و پس از کشته شدن خلیفه سوم مردم با ان حضرت بیعت نموده و به خلافت برگزیدند
آن حضرت در خلافت خود که تقریبا 4 سال و 9 ماه طول کشید سیرت پیامبر اکرم (ص) را داشت و به خلافت خود صورت نهضت و انقلاب داده به اصلاحات پرداخت و البته این اصلاحات به ضرر برخی از سودجویان تمام می شد و از این رود عده ای از صحابه که پیشاپیش آنها عایشه , طلحه , زبیر و معاویه بودند خون خلیفه سوم را دستاویز قرار داده سر به مخالفت برافراشتند و بنای شورش و آشوب گری گذاشتند
آن حضرت برای خوابانیدن فتنه جنگی با عایشه و طلحه و زبیر در نزدیکی بصره کرد که به جنگ جمل معروف است و جنگی با معاویه در مرز عراق و شام کرد که به جنگ صفین معروف است و یک سال و نیم ادامه داشت و نیز جنگی با خوارج که در نهروان کرد و به جنگ نهروان معروف است . به این ترتیب در ایام خلافت خود بیشتر مساعی آن حضرت صرف رفع اختلافات داخلی بود و پس از گذشت زمان کوتاه صبح روز نوزدهم ماه رمضان سال چهلم هجری در مسجد کوفه در سر نماز به دست ابن ملجم که از خوارج بود ضربتی خورده و در شب بیست و یکم همان ماه به شهادت رسیدند.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:10
پس از چند سال که پیغمبر اکرم (ص) به موهبت نبوت نایل شد و برای نخستین بار در (غار حرا) وحی آسمانی به وی رسید وقتی که از غار رهسپار شهر و خانه خود شد , شرح حال را فرمود , علی (ع) به آن حضرت ایمان آورد و باز در مجلسی که پیغمبر اکرم (ص) خویشاوندان نزدیک خود را جمع و به دین خود دعوت نمود.
حضرت علی(ع) فرزند ابوطالب ده سال پیش از بعثت متولد شد و پس از شش سال در اثر قحطی که در مکه اتفاق افتاد بنا به در خواست پیغمبر اکرم (ص) از خانه پدر به خانه پسر عموی خود یعنی پیامبر منتقل گردید و تحت سرپرستی و پرورش مستقیم آن حضرت درآمد. پس از چند سال که پیغمبر اکرم (ص) به موهبت نبوت نایل شد و برای نخستین بار در (غار حرا) وحی آسمانی به وی رسید وقتی که از غار رهسپار شهر و خانه خود شد , شرح حال را فرمود , علی (ع) به آن حضرت ایمان آورد و باز در مجلسی که پیغمبر اکرم (ص) خویشاوندان نزدیک خود را جمع و به دین خود دعوت نموده فرمود:
((نخستین کسی که از شما دعوت مرا بپذیرد خلیفه و وصیه و وزیر من خواهد بود , تنها کسی که از جای خود بلند شد و ایمان آورد علی (ع) بود و پیغمبر اکرم (ص) ایمان او را پذیرفت و وعده های خود را درباره اش امضا نمود و از این روی علی (ع) نخستین کسی است در اسلام که ایمان آورد و نخستین کسی که هرگز غیر خدای یگانه را نپرستید)).
علی (ع) پیوسته ملازم پیغمبر (ص) بود تا آن حضرت از مکه به مدینه هجرت نمود و در شب هجرت نیز که کفار خانه آن حضرت را محاصره کرده بودند و تصمیم داشتند آخر شب به خانه ریخته و آن حضرت را در بستر خواب قطعه قطعه نمایند , علی (ع) در بستر پیغمبر اکرم (ص) خوابیده و آن حضرت از خانه بیرون آمده رهسپار مدینه گردید و پس از آن حضرت مطابق وصیتی که کرده بود , امانتهای مردم را به صاحبانش رد کرده , مادر خود و دختر پیغمبر را با دو زن دیگر برداشته به مدینه حرکت نمود.
در مدینه نیز ملازم پیغمبر اکرم (ص) بود و آن حضرت در هیچ خلوت و جلوتی علی را کنار نزد و یگانه دختر محبوب خود فاطمه را به وی تزویج نمود و در موقعی که میان اصحاب خود عقد اخوت می بست او را برادر خود قرار داد.
علی در همه جنگها که پیغمبر اکرم شرکت فرموده بود حاضر شد جز جنگ تبوک که آن حضرت او را در مدینه به جای خود نشانیده بود و در هیچ جنگی پای به عقب نگذاشت و از هیچ حریفی روی نگردانید و در هیچ امری مخالفت پیامبر (ص) را نکرد چنانچه آن حضرت فرمود:
((هرگز علی از حق و حق از علی جدا نمی شود)).
علی (ع) در روز رحلت پیامبر اکرم ۳۳ سال داشت و با اینکه در همه فضایل دینی سرآمد و در میان اصحاب پیغمبر ممتاز بود به عنوان اینکه او جوان است و مردم به واسطه خون های که در جنگها پیشاپیش پیامبر اکرم (ص) ریخته با وی دشمنند از خلافت کنارش زدند و به این ترتیب دست آن حضرت از شئونات عمومی به کلی قطع شد وی نیز گوشه خانه را گرفته به تربیت افراد پرداخت و ۲۵ سال که زمان سه خلیفه پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) بود گذرانیده و پس از کشته شدن خلیفه سوم مردم با آن حضرت بیعت نموده و به خلافت برگزیدند.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:4
فهرست مطالب
این حدیث در کتابهاى حدیثى شیعه و اهل سنت آمده کهرسول خدا-صلى الله علیه و آله-فرموده:
«کمل من الرجال خلق کثیر و لم یکمل من النساء الآمریم،و آسیه امراة فرعون،و خدیجة بنتخویلد،و فاطمة بنت محمد» (1) یعنى از مردان گروه زیادى به کمال رسیدند ولى از میانزنان جز چهار زن کسى به مرحله کمال نرسید:مریم،و آسیههمسر فرعون،و خدیجه دختر خویلد،و فاطمه دختر محمد.
و در حدیث دیگرى که ابن حجر در کتاب الاصابه و دیگراناز ابن عباس روایت کردهاند اینگونه است که گوید: رسولخدا(ص)چهار خط روى زمین ترسیم کرده آنگاه فرمود:
«افضل نساء اهل الجنة خدیجة،و فاطمة و مریم و آسیة». (2)
یعنى برترین زنان اهل بهشت:خدیجه و فاطمه و مریم وآسیه هستند...
و در روایت دیگرى که او و ابن عبد البر و دیگران از رسولخدا(ص)با مختصر اختلافى روایت کردهاند اینگونه است که فرمود:
«خیر نساء العالمین اربع،مریم و آسیه و خدیجه و فاطمه» (3) یعنى بهترین زنان جهانیان چهار زن هستند:مریم و آسیه وخدیجه و فاطمه.و از عایشه روایت کردهاند که گوید:هیچگاهنمىشد که رسول خدا از خانه بیرون رود جز آنکه خدیجه را یادمىکرد و ستایش و مدح او را مىنمود،تا اینکه روزى طبق همان شیوهاى که داشت نام خدیجه را برد و او را یاد کرد، دراینوقت رشک و حسد مرا گرفت و گفتم:
«هل کانت الا عجوزا فقد ابدلک الله خیرا منها». (4)
خدیجه جز پیرزنى بیش نبود در صورتى که خداوند بهتر از اوبهره تو کرده.!
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:11
مقدمه
یکی ازکسانی که بیش ازهمه درروح وجان ما قداست یافته است وازکودکی وقتی نامش رابه زبان می آوریم ویا نام مقدسش رامی شنویم درخودنسبت به اواحساس شیدایی می کنیم وزندگی وحیات ما با نقل دلاوریها وازخودگذشتگی ها وویژه گیهای ممتازاورونق وصفا وعطرخاصی می گیردامیرتقواپیشه گان امام علی (ع)است .عشق به اودرخون ما جار ی است نبض ما با دوستی اومی زندوقلب ما با عشق اومی تپدولی سوال مهم واساسی این است که تاچه حداورامی شناسیم سیره عملی اوتاچه اندازه درروش زندگی ما جریان یافته است پرواضح است که تقدس علی (ع) درقلوب ما به مراتب ازشناخت سیره اوبیشتراست ما متاسفانه کمتربه این فکرافتاده ایم که علی(ع) رابه درستی بشناسیم اهداف عالی وانسانی ودینی اورادریابیم رهنمودهای هدایتگرانه اورابازشناسیم واین دردامروزجامعه ما است که سخت شیفته وشیدای اوییم بی آنکه بسیاری ازما حتی یکبارکتاب نهج البلاغه راخوانده باشیم علی (ع)یک اسوه است یک الگواست یک انسان کامل است هرکس می تواندروش اوراوسیره عملی اوراوفلش سیاسی اوراسرمشق زندگی خودقراردهد.
پیامبرعظیم الشان فرمودند:
«علی با قرآن وقرآن باعلی است این دوازهم جدانمی شوندتااینکه کنارحوض کوثربرمن واردشوند.»
همچنین محمدبن ادریس شافعی امام شافعیها ازاهل سنت می گوید:
علی حبه جنه اما م الناس والجنه
وصی المصطفی حقا قسیم الناروالجنه
علی کسی است که دوستی اوسپرآتش جهنم است .اوامام وپیشوای انسان وجنیان است .حقا اوست که وصی مصطفی وجانشین اوست .اوست که تقسیم کننده ومرزبهشت وجهنم است .
اما روش وسیره عملی اوومنش سیاسی اودرکتابی به نام نهج البلاغه توسط محمدبن حسین بن مولی مشهوربه سیدرضی که لقب اوذوالحسبین است گردآوری شده است .نهج البلاغه کتابی است فراترازسخن مخلوق وفروترازکلام خالق،نهج البلاغه کتاب هدایت است وانسانسازی ،نهج البلاغه پیام علی (ع)است به همه ی انسان ها درتمام زمانها .
امام خمینی درقسمتی ازپیام خویش به نخستین کنگره نهج البلاغه فرمودند:
«کتاب نهج البلاغه که نازله ی روح اوست برای تعلیم وتربیت ماخفتگان دربسترمنیت ودرحجاب خودوخودخواهی خودمعجونی است برای شفا ومرهمی است برای دردهای فردی واجتماعی .»
سیدرضی درگردآوری سخنان امیرالمومنین (ع)وتالیف این کتاب ارزشمند ،مدت بیست سال زحمت کشیدتا بالآخره درماه رجب سال 400هجری قمری کتاب بزرگ وبا عظمت گردآوردونام اورانهج البلاغه گذاشت .«یعنی راه روشن وگویا برای یک زندگی انسانی »واین مرحوم نهج البلاغه رادرسه بخش تنظیم نمود.
1-خطبه ها سخنرانیها وفرمانهای حضرت به تعداد239ویا 241خطبه
2-نامه های حضرت به تعداد79نامه .
3-سخنان حکیمانه وکوتاه حضرت به تعداد480سخن .
پیامبراکرم (ص)فرمود:مثل اهل بیت من مثل کشتی نوح است ،کسی که سواربرآن شدنجات یافت وکسی که ازآن تخلف کردغرق شد.