متن کامل برنامه شماره 001 گنج حضور (شرح کاربردی اشعار مولانا و حافظ)

قصه ای هست میگن گدائی متجاوز از سی سال پای دیواری نشسته بود و گدائی میکرد یه روز عابر ناشناسی از اونجا رد می شد. گدا به عابر ناشناس گفت : یه پول خردی به ما کمک کن. عابر گفت من چیزی ندارم بتو بدم. گدا اصرار کرد. عابر گفت : گفتم که من چیزی ندارم بتو بدم. ولی این چیزی که روش نشستی چیه؟ گدا گفت : این صندوقیست که من تا اونجائی که یادم میاد روش نشسته ام. عابر گفت : تا حالا توشو نگاه کردی؟ گدا گفت نه برای چی ؟ منظورت چیه؟ مگه توش چیه؟ گفت خوب توشو یه بار نگاه کن. گدا با اصرار عابر و با زحمت زیاد در صندوق رو باز کرد و با شگفتی تمام و خوشحالی زیاد دید صندوق پر از طلای خالصه . گدا سالها روی صندوق پر از طلای خالص نشسته بود ولی نمیدید و دست گدائی بسوی این و اون دراز میکرد. معنی قصه اینه که ما اگر به صندوق درونمون، نه هر صندوقی بیرونمون نگاه کنیم این گنج رو که اسمشو عرفا گنج حضور گذاشته اند پیدا خواهیم کرد. یه معنی دیگه قصه اینه که تا زمانی که ما این گنج درون رو پیدا نکردیم ولو اینکه ثروتمند ترین فرد دنیا باشیم دست گدائی بسوی بیرون و این اون برای رهائی از تنهائی برای رفع غصه ها مون برای رفع ترسها مون برای رفع خشمها مون برای حس ناقص بودنمون به این و اون دراز خواهیم کرد.

با فرمت WORD.docx

*************** شامل 17 صفحه ***************

+

متن اشعار

لطفا قبل از خرید سوالات خود را با مدیر فروشگاه در میان بگذارید

شماره تماس : [phone]

جهت خرید آسان میتوانید از راهنمای خرید فروشگاه در بالای صفحه استفاده فرمایید