دانلود اقدام پژوهی
چگونه توانستم کمرویی را در حسین برطرف سازم؟ با فرمت ورد و قابل ویرایش
تعداد صفحات : 24 صفحه
چکیده
بسیاری از دانش آموزانی که در مقایسه با هم کلاسی هایشان، در کلاس غیرفعال اند، از نظر آموزشی و اجتماعی از رفتار مناسبی برخوردارند، اما نسبت به دیگر دانش آموزان آرام تر بوده ، از انجام کار با دیگران سرباز می زنند. دانش آموزانی که عموما به عنوان بچه های کمرو (فاقد اعتماد به نفس و نگران از نظر اجتماعی ) یا گوشه گیر (کسانی که حاضر جواب نیستند، تمایلی به برقراری ارتباط ندارند و خیالباف اند) شناخته می شوند. همان طور که می دانیم هر جا که انتظارات اجتماعی جدید و مبهم باشند، درجاتی از خجالت کشیدن ، طبیعی است اما خجالتی بودن وقتی تبدیل به یک مشکل می شود که صرفاً وابسته به موقعیت نبوده، بلکه اختیاری باشد، تا جایی که به فرد برچسب خجالتی زده شود. به ویژه در موقعیتی که فرد این برچسب را پذیرفته ، آن را درونی کند، ممکن است الگوی جامعی از خجالتی بودن در او ایجاد شود و علائم دیگری مثل : عدم اعتماد به نفس در ورود به موقعیت اجتماعی و ناراحتی و سرباز زدن از ظاهر شدن در حضور دیگران ، در وی ظاهر گردد. ترس و اضطراب اجتماعی ، ممکن است به یک واکنش درحال پیشرفت نسبت به شکست های مکرر، بدرفتاری یا دوری از بزرگ ترها یا هم کلاسی نیز منجر شود. بعضی از دانش آموزان ممکن است تطابق گروهی خوبی با هم کلاسی هایشان داشته باشند و بتوانند واکنشی متقابل با دبیر خود انجام دهند، با وجود این وقتی از آنان خواسته می شود به سوالی پاسخ دهند یا در جمعی حضور یابند یا در فعالیتی شرکت کنند تا مورد ارزیابی قرار گیرند، از نظر ارتباطی با مشکل مواجه می شوند.امسال من هم در کلاس خودم در پایه ...در آموزشگاه ..... ... با نمونه ای از این دانش آموزان کمرو و خجالتی به نام حسین روبرو شدم.
بنا بر این تصمیم گرفتم بر روی این مسئله کار کرده و اقدام پژوهی خود را در این راستا به مرحله اجرا درآورم.
اینجانب .... مدت .... سال است که در آموزش و پرورش خدمت می نمایم و هم اکنون دبیر درس پیام های آسمانی آموزشگاه ..... .... هستم. در روز اولی که به کلاس .... رفتم تمامی آنها با شادی و شور و شعف خاصی در جای خود و با لبخندی بر لب نشسته بودند به جز یک نفر ، کنجکاو شدم و از بچه ها خواستم که یکی یکی خود را معرفی نمایند تا اینکه نوبت به فرد مورد نظر رسید به آرامی خود را معرفی کرد حسین ... و نشست فهمیدم که از درون ناراحت است . چند روزی گذشت باز هم رفتار او به همین صورت بود حتی زنگ تفریح هم با کسی حرف نمی زد یا تنهایی قدم می زد و یا اینکه یک گوشه می نشست و به یک نقطه خیره می شد.به دلیل اینکه از کل 19 نفر دانش آموزان این کلاس فقط حسین دانش آموز کمرو و گوشه گیری بود از این جهت تلاش نمودم در از بین بردن مشکل وی بکوشم.