مشخصات فایل:
نوع فایل: wordمنبع: دارد (فارسی و لاتین)پیشینه پژوهش: دارد(ایرانی و خارجی)تعداد صفحات: 20گارانتی بازگشت وجه: دارد ( کیفیت این فایل تضمین شده است درصورت هرگونه مشکل یا نارضایتی احتمالی مبلغ شما بازگردانده می شود)خلاصه ای از مطالب:مفهوم هویت[1] :
واژه هویت از ریشه لغوی Idem به معنی همان چیز،شناسایی و همسان ساختن می باشد. تعاریف مختلفی از این واژه در فرهنگ های مختلف ارائه شده است ،از جمله آنچه یک نفر یا یک شی را تشکیل می دهد . ویژگی متمایز کننده یا شخصیت یک فرد ، فردیت و یا شامل چیزی بودن ، در کنار این تعاریف ساده در عین حال مبهم هویت ، تعاریف پیچیده ای از آن در حوزه های مختلف فلسفی ، روان شناختی، جامعه شناختی و انسان شناختی مطرح شده است که مجموعه آنها در دو جهت قابل تقسیم هستند ، این واژه در یک معنی به ویژگی یکتایی و فردیت ، یعنی ویژگی همسانی که در آن اشخاص می توانند به هم پیوسته باشند و یا از طریق گروه ها یا مقولات بر اساس صور مشترک برجسته ای نظیر ویژگی های قوی به دیگران بپیوندند دلالت می کند.
در روان شناسی تعاریف گوناگونی برای هویت ارائه شده است ( انصاری و اسکویی ،1380) .
هویت آن چیزی است که فرد نسبت به استمرار حیات روانی خود دارد و یگانگی و وحدتی است که در مقابل اوضاع و احوال متغیر خارج ،همواره در حالت روانی خود احساس می کند.
هویت پدیده یا حالتی است غیر قابل توصیف . صرفا یک احساس است نوعی احساس استقلال ، اینکه یک من یا مای مبهم و حتی ناشناخته وجود دارد.
با توجه به تعاریف فوق مفهوم فردی هویت به طور ریشه ای بیشتر در حوزه روانشناسی مطرح شده است ( اولین بار توسط اریکسون[2] ، 1959) و در مقابل مفهوم جمعی آن بیشتر در حوزه های علوم اجتماعی مطرح شده است بخش فردی هویت از نظر روانشناسی بیانگر خصیصه های دوام یافته ثابت فردی و یا مشتق از آنها می باشد مانند دوستدار کتاب ،عاشق موسیقی و چیزی است که در درون شخصیت افراد به واسطه فرایند های گوناگون شناختی موجودیت دارد. اریکسون در این رابطه معتقد است که این بخش از هویت فرد به طور عمیقی به عنوان مفهومی مداوم و پایا از همسانی خود در ناخودآگاه جای گرفته است و بر این اساس هرچه که رخ بدهد یک فرد سالم ، معمولا تصور نمی کند که بتواند تبدیل به کس دیگری بشود. از سوی دیگر بخش اجتماعی و جمعی هویت ، در معنی که در این رویکرد افراد بر اساس شباهت ها و همسانی هایشان با هم د رمقوله هایی دسته بندی می شوند. این همسانی ها معمولا در شکل سهیم بودن در پایگاه و نقش ، خود را نشان می دهند. با این وجود در هر دوی این ابعاد ، هویت موجودیت قابل تعریفی است که به عنوان «خود» (فردی یا جمعی) در مقابل دیگری قرار می گیرد (آتشین پنجه ، 1389).
آنچه که من رایاما را(به واسطه های صفت های مشترک) منحصربه خودمان ومتفاوت با دیگران می کندو به همین سان دیگران رامتفاوت ازما می کند درواقع رابطه بین خود و دیگری است که از مفهوم هویت زاده می شود.هویت هرفرد ، آن چیزی است که او را شبیه خودش و متفاوت با دیگران می کند و آن چیزی که فرد توسط آن خودش را می شناسد و تعریف می کند ( تاپ ، 1995) .
[1]- identity
[2]- Erikson