دانلود پایان نامه آماده
دانلود پایان نامه رشته روانشناسی بررسی مقایسه هوش هیجانی زنان ومردان کارمند شهر قزوین با فرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 76
مقدمه
هیجان ما بسیار پیچیده تر از آن هستند که ابتدا به چشم می خوردند . در هنگام اول همگی هیجان ما را به عنوان احساس می شناسیم ما شادی وترس را می شناسیم زیرا جنبه ی احساسی آنها طبق تجربه ی ما خیلی با ند هستند وقتی با تهدیدیمواجه می شویمترس یا به سمت هدفی پیشرفت می کنیم (شادی )تقزیباًغیر ممکن است که متوجه جنبه ی احساسی هیجان نشویم . اما به همان صورتی که بینی بخشی از صورت است ،احساس نیز فقط جزئی از هیجان است ،هیجان ما چند بُعدی هستند . آنها به صورت پدیده های ذهنی ،زیستی ،هدفمند واجتماعی وجود دارند ،هیجان ها تا اندازه ای احساس های ذهنی هستند به این صورت که باعث می شوند به شیوه خاصی ،مثل عصبانی یا خوشحال ،احساس کنیم امّا هیجان ها واکنش های زیستی هستند زندگی پر از چالش ها ،استرس ها ومشکلاتی است که باید حل شوند وهوش هیجانی به عنوان راه حلهایی برای این چالش ها ،استرس ها ومشکلات وجود دارند ،هیجان ما با هماهنگ کردن احساسات ،بر انگیختگی ،هدف وبیانگری فرآیندهای هیجان وضعیت ما در ارتباط با محیط امان تثبیت می کنند دلیونیسون (1999 ) وما را به پاسخهای اختصاصی وکار آمدی مجهز می کند که با مسایل بقای جسمانی واجتماعی متناسب هستند بر خی اعتقاد دارند که هوش هیجانی هیچ هدف مفیدی ندارد به نظر آنها هیجانها فعالیت جاری را مختل می کند ،رفتا را آشفته می کنند وعقل ومنطق را از ما می گیرند هَپ (1948).مندله (1984)این پژوهشگران هیجان وهوش هیجانی معتقدند که هیجانها هزاران سال قبل وظایف تکاملی سهمی داشتند اما در دنیای مدرن امروزه دیگر این وظیفه را ندارند این موضوع با این اظهار نظر که هیجان قبل از رفتار واقع می شوند تا به سازگاری با شرایطی که مواجه می شویم کلک کنند در تضادهای آشکار قرار دارند . وهمه قبول دارند که هیجانها به نحوی که فکر ،احساس ورفتار می کنیم تأثیر دارند ،بنابراین مسئله این است که آیا هیجانها سازگارند وکار کردی هستند یا ناسازگارند وغیرکارکردی علت اینکه مرد وجناح مسئله (کارکردی در برابر غیر کارکردی )معنی دارند این است که هر درست هستند ،هیجانها هم شاهکار طرح تکاملی هستند به هوش هیجانی انسان در غالب طرح دو سیستمی عمل می کند ،جنبه ی زیستی سیستم هیجان جنبه ای است که انسانها با سایر حیوانات در آن سهیم اند وآن بخشی از سیستم هیجان است که برای حل کردن تکالیف اساسی زندگی تکامل یافته است چون تعداد کمی از تکالیف را تعاءاساسی هستند وسیستم هیجان وهوش هیجانی به صورت قالبی پاسخ می دهد که پاسخها محدود ،اما بسیار مناسبی را بیدج وهماهنگ می کند واین شیوههای قالبی پاسخ دهی به تکالیف اساسی زندگی همانهایی هستند که در اول مطالب بیان کردیم . (جان مارشال ریو به تألیف یحیی سید محمدی .ص338.سال 1385)
بیان مسئله
همان گونه که ارزیابی به آگاهی شناختی از هیجان کمک می کند ،تعادل اجتماعی به آگاهی اجتماعی از هوش هیجانی کمک می نماید ،علاوه بر این موقعیت اجتماعی –فرهنگی ای که فرد در آن زندگی می کند به آگاهی فرهنگی از هیجان کمک می نماید وروانشناسان اجتماعی ،جامعه شناسان و...دیگران معتقدند که هیجان لزوماًپدیده ای خصوصی زیستی ودرون روانی نیست .در عوض آنها باور دارند که بسیاری از هیجانها واستفاده از هوش هیجانی از تعامل اجتماعی وبستر فرهنگی سرچشمه می گیرد وکسانی که ساختار فرهنگی هیجانی را بررسی می کنند خاطر نشان می سازند که اگر فرهنگی را که در آن زندگی می کنند تغییر دهید ،خزانه ی هیجانی شما نیز تغییر خواهد کرد برای مثال هوش هیجانی افرادی که در مناطق مختلف زندگی می کنند ممکن است با هم فرق کند وتأثیر بسزا در تحصیل وپیشرفت آنها در تحصیلشان هم داشته باشد معمولاً مهمترین منبع هیجان روزمره ما افراد دیگر هستند وحل وفصل مشکلات خودمان ودیگران وقتی با دیگران تعامل می کنیم در مقایسه با زمانی که تنها هستیم یعنی از هوش هیجانی بیشتر استفاده می کنیم اگر رویدادها وتجربیاتی را دنبال کنیم که باعث شوند واکنش هیجانی داشته باشیم باعث می شود که به فکر بیفتیم که هوش هیجانی به هیجان ما به کار افتاده است . ما در مقابل دیگران به این نتیجه می رسیم که دیگران نه تنها باعث می شوند که هیجانها را درما ایجاد شوند بلکه به طور غیر مستقیم از طریق اشاعه ی هیجان نیز بر ما تأثیر می گذارد وباعث می شود ما از طریق هوشی وارد عمل می شویم.
فهرست
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت و ضرورت تحقیق
اهداف ، فرضیه و متغیرهای تحقیق
فصل دوم(پیشینه ادبیات تحقیق)
هیجان چیست؟
رابطه هیجان با انگیزیش
زیست شناسی و شناخت
دیدگاه شناختی
وظایف اجتماعی
ترس
خشم
نفرت غم
شادی
علاقه
ابعاد شناختی هیجان
ارزیابی
فصل سوم (روش تحقیق)
جامعه مورد مطالعه
حجم نمونه
روش نمونه گیری
روش تحقیق
مشخصات آزمون هیجانی باران
ابزار اندازه گیری
معرفی آزمون هوش هیجانی باران
نحوه نمره گذاری
فصل چهارم(یافته ها و تجزیه و تحلیل داده ها)
مقدمه فصل چهارم
فصل پنجم(بحث و نتیجه گیری)
محدودیت ها
پیشنهادات
منابع و مؤاخذ
کتابخانه فوق در سال1365 تاسیس گردید و تا چندی پیش حوزه فعالیت آن محدود بود اما در ماه اخیر به دلیل تغییر مدیریت و تمایل به افزایش فعالیت مشکلات زیادی به دلیل همین گسترش فعالیت بوجود آمد و از طرفی چون سیستم دستی بوده زمان زیادی صرف فعالیتهای عادی کارکنان شده است و از طرفی نیاز به استخدام یک کارمند دیگر هست لذا رئیس کتابخانه بر آن شد تا بامکانیزه کردن سیستم نیاز به استخدام کارمند جدید و سایر مشکلات را برطرف سازد.
کتابخانه فوق دارای 4 بخش که عبارتند از:
1- بخش ثبت نام عضو
2- بخش ثبت کتابهای جدید
3- بخش امانات
4- بخش نگهداری کتب
این فایل دارای 16 صفحه می باشد.
فرمت فایل:word
تعداد صفحات:84
تعریف روانشناسی:
عنوان کتاب حاضر، نویسنده را موظف میدارد که «روانشناسی»[1] را، بدواً به صورت هر چه ساده توضیح و تشریح نماید. و سپس از «محیط اداری» تعریف به دست دهد. چه، شرط مبادلةصحیح اطلاعات بین نویسنده و خواننده، یا گوینده و شنوند، وجود محیط تفاهم و درک مفاهیم درست از اصطلاحاتی است که در مکاتبه و یا محاوره ذکر میشود. بنابراین، صرفنظر از اختلافاتی که بین دانشمندان دربارة تعریف این علم وجود دارد، روانشناسی را (که از قدیم موضوع و هدف از مطالعة آن، شناخت خصوصیات پندار و کردار یک فرد آدمی بوده است، علمالنفس، معرفتالنفس و یا معرفتالروح میگفتهاند) به شرح زیر تعریف میکنیم:
روانشناسی عبارت است از تحقیق و مطالعه در حیات نفسانی، و اعمال و رفتار انسان در احوال و اوضاع مختلف.
چنان که میدانیم وجود انسان از دو قسمت تشکیل شده است. قسمت مادی یا بیولوژیکی (مانند استخوانها،عضلات، امعا، و احشا، و به طور کلی سلولهای گونا گون زندة تشکیل دهندة بدن) و قسمت غیرمادی (شامل افکار و تمایلات، احساسات غریزی، خشم، شادی و غم، پشیمانی و حالات روانی دیگر) ساخته شده است. قسمت مادی را «بدنیات» یا، «جسمیات»، و قسمت افکار و امیار را «نفسانیات» اصطلاح کردهاند. بدین ترتیب محدودة مباحث علم روانشناسی منحصر به تحقیق و مطا لعه در نفسانیات، و کشف قوانین موجود در روابط آنها است.
علم روانشناسی از قرون قبل از میلاد مورد توجه بوده، تا دو قرن پیش در اروپا و تا چندی قبل در ایران، جزء یکی از فصول فلسفه شناخته میشد. به همت دانشمندانی چون «جانلاک»[2] انگلیسی و «کندیاک»[3] فرانسوی این علم به صورت مستقل از فلسفه درآمد. در حال حاضر رشتههای مختلف این دانش بسیار زیاد است. کافی است که به نظر آوریم عدهای در روانشناسی کودکان، جماعتی در روانشناسی تطبیقی، گروهی در روانشنای حیوانی، یا روانشناسی از لحاظ بیماریهای دماغی[4] و همچنین روانشناسی اجتماعی[5] تخصص یافتهاند.
از آنجا که «روانشناسی در محیط اداری» را باید فصلی از «روانشناسی اجتماعی» بدانیم، لازم است که دربارة این رشته بیشتر توضیح دهیم:
اصولاً در روانشناسی اجتماعی، سعی بر این است که رفتار فرد در قبال اعمال و سلوک دیگران نسبت به او، مطالعه شود. یا بنا به عقیدة «آلپورت» غرض آن است که دریابیم و بیان کنیم که اندیشه و احساس و رفتار یک فرد، در جمع آدمیان دیگر، چگونه و تابع چه اصولی است.
حال با توجه به تعریفی که از «اداره» بیان خواهیم داشت، خواهیم دانست که محیط اداری نیز به نوبة خود، محیط اجتماعی محدود و مخصوصی است که روابط و فعل و انفعالات افراد در آن، قسمتی به موجب قوانین و مقررات مصوب، و قسمتی برابر رسوم و نظامات عمومی، استوار و برقرار میگردد. فیالمثل، اگر در محیط اجتماعی، طبقات مختلفی براساس ثروت و امکانات اقتصادی موجود است، و این اختلاف طبقاتی، خالق رفتار و سلوک معینی بین مردم میباشد، در محیط ادرای هم سلسله مراتب سازمانی مقتضیاتی به وجود میآورد که عضو اداره را ناگزیر از یک سری عکسالعملهای خاص در مقابل اعماق مافوق میسازد. ما در این کتاب میخواهیم اثر خصوصیات خلقی و روانی فرد را در جامعة اداری، و تأثیر دیگران (زیردستان همطرازان و مافوقان) را روی شخصیت او مورد مطالعه قرار دهیم، لذا باید در ابتدا «اداره» را تعریف کنیم:
تعریف اداره:
در علم اداره میگویند: «آنگاه که سعی و کوشش چند نفر از افراد انسانی به منظور وصول به هدف معینی، مشترک شود، اداره به وجود میآید». به عبارت دیگر، غرض از اداره، محیطی است که در آن جمعی برای رسیدن به هدف واحد و مشخصی میکوشند.
در این مقال کنشها و واکنشهای افراد را، در شرایطی که عضو یک ادارهاند، بررسی میکنیم. خواه این محیط به صورت ادارة عمومی، مثل یک مؤسسة دولتی باشد، و یا به وضع ادارة خصوصی، مانند تجارتخانه یا شرکت فلان.
برای توضیح روانشناسی در محیط اداری، ناگزیر باید شخصیت و عوامل موجد آن را ولو به اجمال، ذکر کنیم:
تعریف شخصیت و عوامل موجد آن:
فارغ از گفتگوهایی که در تعریف شخصیت شده است، اگر آن را مجموع سلوک، و نحوة عمل و عکسالعمل فرد در قبال پدیدههای گوناگون بدانیم، عوامل موجد آن در هر کس بدین قرار است:
1- مختصات ارثی.
2- نژاد[6]
3- دین و مذهب.
4- محیط جغرافیایی طبیعی، سیاسی و بخصوص اقتصادی.
5- رسوم و سنن خانوادگی و ملی.
6- معلم و کتاب.
7- رفتار و سلوک دوستان.
8- عوارض جسمی.
بعضی از دانشمندان عوامل مذکور را در چهار گروه اساسی به شرح زیر قرار دادهاند:
1- عوامل زیستی: شامل خصوصیات ناشی از ارث، نژاد، و عوارض جسمی بیماریها، جراحات و نقص عضو و یا اعضا).
2- عوامل محیط طبیعی: شامل اثر آب و هوای مناطق سرد، معتدل و گرم، کوهستانی یا جلگهای، کویری و یا غیرکویری بودن محل زندگی و نشو و نما در شد و پرورش آدمی.
3- عوامل محیط اجتماعی: که مشتمل بر دین و مذهب، مسائل مربوط به جغرافیای سیاسی، رسوم و سنن خانوادگی و ملی، معلم و کتاب، رفتار و سلوک دوستان میگردد.
4- عوامل اقتصادی: که شامل امکانات مالی خانوادگی، قومی و ملی، و مقررات حمایتی و رفاهی دولتی هرگونه مسائلی است که در رابطه با رفع عوارض و نیازهای مادی تأثیر دارند.[7]
بنا به آنچه اهل نظر گفتهاند، مظاهر تکوین شخصیت کودک، که بیشتر متأثر از مختصات ارثی و نژاد و عوارض جسمی، و بالاخره طرز تفکر و بالمال رفت ار و سلوک پدر و مادر اوست، در سن سه سالگی آشکار میشود. بدیهی است که به هر اندازه سایر عوامل ذکر شده روی جسم و فکر آدمی عمل کند، تکامل شخصیت او سریعتر صورت گرفته، رفتار و سلوک وی را به مرور چنان مشخص میسازد که بتوان گفت صاحب کدام نوع از انواع شخصیتهاست.
اثر عوامل مذکور در تکوین شخصیت مساوی و یکنواخت نیست. چه بسا در بعضی از اشخاص تأثیر دین و مذهب، به همراه رسوم و سنن خانوادگی به مراتب بیش از سایر عوامل است. یا اثر خصوصیات نژادی (که غالباً با محیط جغرافیایی توأم میباشد) در رشد شخصیت پارهای از مردم، چندان قاطع و زیاد از حد است که به زحمت میتوان موجبات نفوذ سایر عوامل را، به منظور ایجاد شخصیت متعادل در ایشان، فراهم آورد.
پایهریزی شخصت هر فرد در محیط اداری نیز از زمانی آغاز میگردد که به اولین شغل اداری منصوب، و تحت نظارت متصدی مقام بالاتر قرار میگیرد. این نکته محل انکار نیست که هر شخص در بدو خدمت به شدت تحت تأثیر رفتار رئیس مستقیم خود قرار گرفته، میکوشد همان رویهای را اتخاذ و تعقیب کند که مورد پسند و مطلوب او است. لذا حسن توفیق برای هر کس این است که نخستین رئیس او دارای تقوی اداری و صاحب وجدان کار باشد.
[1] - PSYCHOLOGIE
[2] - JOHN LOCK (1632-1704)
[3] - CONDILLAC (1715-1780)
[4] - PSYCHOLOGIE PATOLOGIQUE
[5] - PSYCHOLOGIE SOCIAL
[6] - غرض از ذکر تأثیر نژاد در تکوین شخصیت هر انسان، اظهارنظر دربارة برتری یک نژاد بر نژاد دیگر نیست. بلکه مراد اثر خصوصیات مطلق یک نژاد از نظر کنشها و واکنشهای صاحب آن، در قبال حوادث و مسائل بیرون از وجود اوست. و ما در مقام بیان و سنجش عیوب و مزایای هر یک از این خصوصیات مربوط به یک نژاد نسبت به نژاد دیگر نیستیم.
[7] - چنان که سعدی فرمود:
«آنچه شیران را کند رو به مزاج احتیاج است احتیاج است احتیاج.»
بدین صورت ضیخ اجل عامل اساسی در ساخت شخصیت آدمی را حدود نیازهای اقتصادی میداند. ناگفته نماند که عامل نیاز و احتیاج حتی بر رفتار سگ نسبت به کسانی است که در یک یا چند نوبت به او طعمه دادهاند. همچنین رفتار دامها و پرندگان دستآموز و بخصوص آنها که به مواد مخدر معتاد شدهاند قابل مطا لعه و جالب توجه است.