مقدمه
در عصر حاضر صنایع، واحدهای تولیدی و خدماتی، مراکز پزشکی و بیمارستانها به در اختیار داشتن یک سیستم مدون و مجهز نگهداری و تعمیرات تجهیزات به نسبت توسعه و افزایش حجم فعالیت های آنها فزونی مییابد و وجود یک سیستم مجهز و برنامهریزی شدة مدیریت نگهداری و تعمیرات از آن جهت ضروری و الزام آور است که نه تنها کنترل مستمر و اطلاع کامل از اوضاع و احوال و نحوه عملکرد تجهیزات، ادوات، ابنیه، تاسیسات، ماشین آلات و سرویسها را ممکن می سازد بلکه از طریق سیستم های مدیریت بر پایه ریسک نیز اطلاعات را در جهت کمک به قدرت تصمیم گیری مدیریت مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد. لذا ارائه مطلوبترین سرویسهای نگهدرای و تعمیرات تجهیزات با اتخاذ بهترین روشها برای تداوم کار تجهیزات با حداکثر بازدهی و تحمل حداقل هزینه امکانپذیر می گردد. اما آنچه که در این مقوله حائز اهمیت است عبارتست از ایجاد فرهنگ و نگرش نگهداری و تعمیرات بهره ور در کلیه سطوح مراکز درمانی و طبقات مدیریتی بعبارت دیگر نگهداری و تعمیرات مختص یک قسمت یا اداره نبود. بلکه در این سیستم کلیه افراد یک مرکز درمانی بعنوان کارگردانان اصلی در نگهداری تجهیزات و اموال این مراکز سهیم و شریک بوده و هر کس در جایگاه خود با انجام فعالیت های شخصی سعی در حفظ، نگهداری و بهبود مستمر تجهیزات و نهایتاً رضایتمندی بیمار و ارتقاء خدمات درمانی کشور را سبب میشود.
با سلام
مطلب حال حاضر ما پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی OCB اورگان و کانوسکی 15 سوالی می باشد
مشخصات فایل :
فرمت فایل :
قابلیت ویرایش :ندارد
قابلیت پرینت : دارد
تعدادسوال : 15 سوال
صفحات : 1 صفحه
............
با عضویت در تلگرام کافی نت دریا می توانید از آخرین خبرهای ثبت نامی های دانشگاهی و استخدامی ها و دیگر اخبار های مرتبط با کافی نت باخبر شوید .
جهت عضویت بر روی لینک زیر کلیک کنید .
عضویت در تلگرام کافی نت دریا
1- شرح حال آلفرد آلرد:
آلفرد آدلر در 7 فوریه 1870 در ردلفهایم حومه ی شهر وین در یک خانواده ی متوسط به دنیا آمد (شفیع آبادی و ناصری، 1387) . پدرش تاجر غلات و مادرش خانه دار بود وی دومین پسر و سومین فرزند از شش فرزند خانواده خود بود (چهار پسر و دو دختر) و این موضوع در زندگی او و بیان نظریه ها بیش (ترتیب تولد) تاثیر زیادی داشت (شیلینگ، 1984 با ترجمه ی آرین، 1382). در جامعه آن ها یهودیان کمی زندگی می کردند، به همین جهت او هرگز یک هویت قوی یهودی پیدا نکرد. اگرچه در کودکی به پرستشگاه یهودیان می رفت اما در سن 34 سالگی خود را یک مسیحی می دانست (شولتز، ترجمه ی کریمی و همکاران، 1378؛ ارگلر 1963 به نقل از کریمی 1379). دوران کودکی آدلر از مرگ و بدبختی و حسادت نسبت به برادر بزرگتر و طرد شدن از سوی مادر مشخص می شد. او خود را شخصی زشت و کوچک اندام تلقی می کرد و این موضوع روی خود انگاره اش تاثیر می گذاشت. او دچار نرمی استخوان و کمبود ویتامین D بود که این مشکل او را ازدیدن و بازی کردن با بچه های دیگر باز می داشت زیرا توان راه رفتن نداشت. او به دلیل دچار شدن به اسپاسم حنجره مشکل تنفسی نیزداشت و هنگام گریه احساس خفگی می کرد. آدلر در 5 سالگی ذات الریه گرفت و تا حد مرگ پیش رفت، وی هم چنین در 3 سالگی شاهد مرگ برادرش ردلف در تختخواب کناری اش بود. این دو قضیه تاثیر زیادی روی او داشت و وقتی در 5 سالگی در طی جریان همان بیکاری از دکترش شینه که به پدرش می گفت پسرتان از دست رفته است تصمیم گرفت خودش پزشک شود (فیروز بخت، 1381 به نقل از شارن؛ شولتز ترجمه ی کریمی و همکاران ، 1378؛ فیست 2002 ترجمه ی سید محمدی، 1386).
به عنوان یک کودک بیمار در طول 2 سال اول زندگی ناز پرورده ی مادرش بود و تنها با ورود برادر بعدی بود که از این موقعیت کنار رفت و مورد توجه پدر قرار گرفت به دلیل همین رابطه ی خوب با پدرش عقده ی ادیپ فروید را رد کرد. آدلر به بزرگترش حسادت می ورزید و به شدت با او رقابت داشت و در برابر او و سایر کودکان همسایه که سالمتر و فعال تر بودند احساس حقارت می کرد (شولتز، ترجمه ی کریمی و همکاران، 1378).
برای غلبه بر این احساس و جبران کمبودهای جسمی خود، آدلر جوان، فوق العاده سخت کار می کرد و علی رغم جثه ی کوچک، دست و پا چلفتی بودن وجذاب نبودنش به خود فشار می آورد تا در بازی ها شرکت کند. به تدریج وی در این مبارزه پیروز شد و توانست به نوعی احساس پذیرش و عزت نفس دست یابد. در نتیجهی همین امر او عشق و علاقه ی زیادی به مصاحبت افراد دیگر پیدا کرد، ویژگی که تا پایان عمر خود آن را حفظ کرد (شولتز، ترجمه ی کریمی و همکاران، 1378).
او در دوران دبستان یک دانش آموز معمولی بود. وی در درس ریاضی بسیار ضعیف بود تا جایی که معلم او به پدرش توصیه کرد که وی را نزد یک کفاش به شاگردی بگذارد. اما بر خلاف این صحبت پدرش به تشویق او پرداخت و آدلر با پشتکار و کوشش فوقالعاده توانست ضعف خود را جبران کند و به مقام شاگرد اولی کلاس برسد (کوری، 1991، ترجمه کریمی 1379؛ فیست 2002، ترجمه ی سید محمدی 1386؛ شارف ترجمه ی فیروز بخت، 1381).
آدلر پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان در سال 1888 وارد دانشکده ی پزشکی وین شد و در سال 1895 در چشم پزشکی به درجه ی تخصص نائل آمده او در دانشگاه یک جهت گیری اجتماعی را در زمینه روان شناسی و روان درمانی تعقیب کرد و با یک گروه از دانشجویان مارکسیست آشنا شده و به آنها ملحق شد و در میان آنها با دختر جوان روسی ثروتمندی برخورد کرد و در نهایت در سال1987 با او ازدواج نمود. بعداز مدتی به پزشکی عمومی تغییر شغل داد و مطلب خویش را دایر کرد (شارف، ترجمه ی فیروز بخت، 1381؛ شیلینگ 1984، ترجمه آرین 1382). از آنجا که مطب او نزدیک یک پارک تفریحی – ورزشی بود، بیشتر بیمارانش را بازیگران، هنرمندان و بند بازان تشکیل می دادند. آدلر از برخورد با همین افراد دریافت که بسیاری از آنها قدرت و توانایی خود را به عنوان واکنشی در برابر ضعف ها یا حوادث دوران کودکی خود به دست آورده اند (شیلینگ ، 1984، ترجمه ی آرین 1382). در همین دوران بود که آدلر با نوشتن کتابی درباره ی خیاط ها نشانه هایی از جهت گیری اجتماعی اش را نشان داده است و از این لحاظ می توان او را مبدع طب صنعتی دانست (شفیع آبادی و ناصری، 1387).
ریسا آپستین همسر آدلر فمینیست بوده و خیلی بیشتر ازشوهرش به انجام کارهای سیاسی مبادرت می کرده در سال های بعد در حالی که آدلر در نیویورک زندگی می کرد، او در وین ماند و به تبلیغ دیدگاه های مارکسیستی پرداخت که با دیدگاه آدلر در مورد آزادی و مسئولیت کاملا مغایر بود. آنها چهار فرزند داشتند: الکساندرا و کورت که روان پزشک شدند، والنتین که به عنوان زندانی سیاسی در 1942 در شوروی مرد و کونلیا که هنر پیشهی مشهوری شد. آدلر به موسیقی و هنر و ادبیات علاقه ی زیادی داشت و در آثارش اغلب مثال هایی را از قصهی پریان، انحبل، شکسپیر و گوته اقتباس کرده است (فیست 2002، ترجمه ی سید محمدی، 1386).
آدلر به بیماری های صعب العلاج علاقه داشت اما از درماندگی خود در جلوگیری از مرگ بیماران به خصوص بیماران جوان آن چنان ناراحت شد که به زودی پزشکی عمومی را کنار گذاشت و به عصب شناسی و روان پزشکی پرداخت (شولتز، ترجمه ی کریمی و همکاران 1378).
آدلر و فروید در سال 1899 با یکدیگر آشنا شدند و این زمانی بود که آدلر از فروید خواست در مورد یک بیمار زن با او مشورت کند بعدا در پاییز 1902 فروید از آدلر و سه پزشک وینی دیگر دعوت کرد تا در جلسه ای در خانه ی او شرکت کنند و درباره ی روان شناسی و آسیب شناسی عصبی بحث کنند. این گروه تا سال 1908 به انجمن روان شناسی چهارشنبه معروف بود که بعدا به انجمن روان کاوی وین تبدیل شد. گرچه فروید این گروه های بحث را رهبری می کرد اما آدلر هرگز فروید را استاد خود نمی دانست و از روی سادگی می گفت او و دیگران می توانند به روان کاوی خدمت کنند. با این که آدلر یکی از اعضای اصلی محفل فروید بود. این دو هیچگاه رابطه ی شخصی صمیمانه با هم نداشتند. حتی بعد از اینکه آدلر کتاب بررسی حقارت اندامی و جبران بدنی را در سال 1907 منتشر کرد در این کتاب فرض کرده بود، نقایص جسمانی نه میل جسمی شالوده ی انگیزش انسان را تشکیل می دهند. هیچکس به تفاوت های نظری بین این دو مرد پی نبرد. آدلر برخلاف ریاست انجمن روان کاوان وین یکی از منتقدان عینی و پرو پا قرص نظریه ی فروید بود تا جایی که فروید زمانی نوشت: «واقعا دارد برای آدلر بد می شود» (مک گرایر 1974، به نقل از کریمی و همکاران، 1378).
به زودی آدلر به تدوین عقاید جدیدی پرداخت که با عقاید فروید و دیگر روان کاوان جامعه وین مغایرت داشت. اعضای این جامعه از او خواستند تا نظراتش را به صورت سخنرانی و نوشته به جامعه ارائه دهد. در سال 1911 آدلر این درخواست را عملی کرد. او نظرخود را در مورد گروه مطرح کرد و مخالفت خود را با گرایش های جنسی نیرومند روان کاوی ابراز داشت و تاکید نمود که سائق برتری، از میل جنسی انگیزه ی اساسی تری است. اما بر اثر خرده گیری و حملات شدید که از طرف اعضای جامعه به عقایدش وارد شد از ریاست جامعه استعفا داد و به ادامه ی همکاری با جامعه روان کاوان فرویدی خاتمه بخشید. او همراه با نه عضو سابق محفل فروید، «انجمن بررسی آزاد روان کاوی» را تشکیل داد و طولی نکشید که نام سازمان خود را به انجمن روان شناسی فرد نگر تغییر داد. فروید به خاطر این کار تا پایان عمر نسبت به آدلر خشمگین و متخاصم بود. او آدلر را گوتوله می خواند و می گفت: «من یک کوتوله را گنده کردم» (ویتنز 1924، به نقل از کریمی 1378). دوران پس از ترک محفل فروید برای آدلر بسیار ثمربخش بود او در کنار ریاست سازمانش به ایراد سخنرانی ودرمان بیماران می پرداخت هم چنین مهم ترین اثر خود با عنوان سرشت روان رنجور را منتشر کرد، این کتاب تردیدی باقی نگذاشت که نوع روان شناسی او با روان شناسی فروید تفاوت دارد (شولتز، ترجمه سید محمدی). آدلر در جریان جنگ جهانی اول به عنوان پزشک در ارتش اتریش خدمت کرد و بعد از جنگ به دلیل علاقه به راهنمایی کودک به تأسیس کلینیک های راهنمایی در نظام مدارس وین اقدام کرد (شفیع آبادی و ناصری، 1387). آدلر و فروید هر دو تحت تاثیر جنگ قرار داشتند، در حالی که فروید بعد از مشاهده فجایع جنگ پرخاشگری رابه سطح میل جنسی ارتقا داد. آدلر اعلام داشت که علاقه ی اجتماعی و ترحم می تواند شالوده ی انگیزش انسان باشد (شولتز، ترجمه ی سید محمدی، 1384).
آدلر نویسنده ای پر کار و سخنرانی خستگی ناپذیر بود و در تمام عمرش حدود صد کتاب و مقاله بر چاپ رسانید. آدلر پس از عمری پربار و آثار بسیار سرانجام در 28 می 1937 در ابردین اسکاتلند در حالی که برای سخنرانی به آنجا مسافرت کرده بود بر اثر حمله ی قلبی در گذشت (شفیع آبادی و ناصری، 1387).
فروید بعد از اینکه از فوت او با خبر شد، گفت: «برای یک پسر یهودی خارج از حومه ی وین مرگ در ابردین به خودی خود زندگی عجیب و غریب و دلیلی است بر این که تا کجا پیش رفته است، دنیا به خاطر مخالفت او با روانکاوی واقعا پاداش خوبی به او داد (شولتز، ترجمه ی سید محمدی، 1384)
2- تاریخچه ی تحول فکر آدلر:
آدلر ابتدا عضو جامعه روان کاوان وین بود تا اندازه ای از افکار فروید تاثیر پذیرفته بود. هر چند در برخی منابع گفته شده که آدلر شاگرد فروید بوده است ولی قراینی در دست است که نمی توان او راواقعا شاگرد فروید دانست. می توان ادعا کرد که از آدلر با سمت یک متخصص هم پایه ی فروید برای شرکت و بحث در مجمع روان کاوان وین دعوت می شده است. آدلر هم به دلیل اختلاف عقیدتی خود با این گروه همیشه درباره ی شرکت خود در مجمع مردد بود و سرانجام پس از یک دوره ی دو ساله شک و تردیدتصمیم خود را گرفت و از جامعه روان کاوان وین جدا شد، و با گردآوری طرفدارانی به بیان نظرات خودش با نام روان شناسی فردی پرداخت. آدلر معتقد بود انسان را نمی توان مجزا ازدیگران مورد مطالعه قرارداد، بلکه مطالعه ی انسان فقط باید در زمینه ی اجتماعی او انجام پذیرد. اکثر روان شناسان اعتراف کرده اند که آدلر اولین روان کاوی بوده است که بر ماهیت اجتماعی انسان تاکید ورزیده است (شفیع آبادی و ناصری، 1387).
(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
پرسشنامه چند عاملی رهبری، دارای 45 گویه است و دارای معرفی پرسشنامه و کاربرد آن،
روش نمره گذاری پرسشنامه وروایی و پایایی می باشد.
برنامه نویسی جهت سیستم انبارداری با ویژوال بیسیک
فصل اول : سیستم های اطلاعاتی
بانک های اطلاعاتی رابطه ای : مفاهیم و تعاریف
قبل از پرداختن به موضوع بانک های اطلاعاتی رابطه ای (Relational Data Base) ، بهتر است اشاره ای به مفاهیم ذیل داشته باشیم :
موجودیت (Entity)
به هر چیزی (شی ، شخص ، محل و ...) که می خواهیم در یک سیستم راجع به آن اطلاعاتی را جمع آوری ، پردازش و نگهداری نمائیم ، یک موجودیت گفته می شود . تعریف فوق ، متداولترین برداشت اولیه از موجودیت می باشد . مجموعه موجودیت های یک سیستم ، ساختار اطلاعاتی آن سیستم را مشخص می کند . هر موجودیت شامل اجزاء و المان هائی است که آن موجودیت را توصیف می کند که به آنها خصیصه و یا Attribute گفته می شود . هر موجودیت بسته به این که در سیستم مورد مطالعه چه میزان اطلاعات راجع به آن می خواهیم داشته باشیم ، شامل حداقل یک و یا چند خصیصه خواهد بود. از آنجا که هر موجودیت راجع به یک موضوع به خصوص می باشد ، بنابراین یک ارتباط منطقی بین کلیه خصایص موجودیت وجود خواهد داشت .در واقع ، تمام خصائص یک موجودیت توصیف کننده آن موجودیت خواهد بود . برای روشن شدن موضوع بد نیست به نمونه مثال ذیل توجه نمائید :
- موجودیت مشتری شامل خصلت های نام مشتری ، آدرس مشتری ، تلفن مشتری و ... است .
- موجودیت سفارش شامل خصلت های شماره سفارش ، تاریخ سفارش ، نام مشتری ، کالای سفارش شده ، تعداد کالای سفارش شده و ... است
همانگونه که در مثال فوق مشاهده گردید ، تمام خصلت های موجودیت مشتری توصیف کننده یک مشتری و تمام خصلت های موجودیت سفارش توصیف کننده یک سفارش می باشند .
کلید (Key)
هر رخداد از یک موجودیت را باید بتوان به وسیله یک و یا ترکیبی از چند خصیصه آن به صورت یکتا شناسائی نمود . به تعبیر دیگر ، هر یک از رخدادهای یک موجودیت باید یکتا باشد ، در غیر اینصورت تغییر و یا حذف یک رخداد از موجودیت (در مثال فوق یک مشتری) غیر ممکن خواهد بود . از اینرو از بین خصلت های یک موجودیت یک و یا ترکیبی از چند خصیصه به عنوان کلید آن موجودیت انتخاب می شود . این خصلت (و یا ترکیب خصلت ها) باید بتواند یکتائی هر رخداد از موجودیت را تضمین نماید . در موجودیت سفارش مثال فوق ، خصلت شماره سفارش می تواند بعنوان کلید انتخاب شود .
توضیح : در برخی از موارد در یک موجودیت چندین کلید وجود دارد که به هر یک از آنها یک Candidate Key یا Alternate Key گفته می شود .
در برخی از حالات نمی توان در یک موجودیت هیچ کاندیدی برای کلید یافت ، مانند موجودیت مشتری در مثال فوق . در این موجودیت هیچیک از خصلت ها و یا هیچ ترکیبی از آنها نمی تواند صد درصد تضمین کننده یکتائی آن باشد (با اینکه احتمال وجود دو مشتری هم نام در یک آدرس و با یک شماره تلفن بسیار کم است ، اما باز هم احتمال وقوع دارد) . در چنین مواردی مجبور هستیم یک خصلت به موجودیت اضافه کنیم تا تضمین کننده یکتائی رخدادهای آن باشد . در مثال فوق با اضافه کردن خصلت کد مشتری به موجودیت مشتری ، می توان یکتائی آن را تضمین نمود . به این نکته دقت شود که بسیاری از خصلت های یک موجودیت در کنترل سیستم نیست و از خارج به سیستم تحمیل می گردد . به عنوان مثال ما نمی توانیم تعیین کنیم که نام مشتری های سازمان تکراری نباشد . اما عدم تکراری بودن خصلت هائی که خود ما ایجاد نموده ایم را می توان تضمین کرد ( نظیر کد مشتری که توسط سیستم و یا سازمان مربوطه تولید می شود ) .