پاورپوینت باهاوس مدرسه‌ای که یک مکتب معماری شد

پاورپوینت باهاوس مدرسه‌ای که یک مکتب معماری شد

باهاوس نام یک مکتب معماری است که از نام مدرسه هنر و معماری باهاوس در آلمان گرفته شده است. این مدرسه معماری که از سال 1919 تا 1933 فعالیت میکرده است، پیشگام مدرنیسم در معماری بود و دستاوردهای آن هنوز نیز در رشتههای هنر و معماری به دانشجویان تدریس میشود. ساختمان و کارگاههای این مدرسه در دو شهر دسائو و وایمار آلمان از سال 1996 در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است.

 

تعداد اصلاید آن  17 صفحه آماده می باشد

چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد

مقالات را با ورژن  office2010  به بالا باز کنید



خرید و دانلود پاورپوینت باهاوس مدرسه‌ای که یک مکتب معماری شد


تحقیق درباره مکتب سوداگری

تحقیق درباره مکتب سوداگری

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 19
فهرست مطالب:

مکتب سوداگری (مرکانتیلیسم)

مبانی نظری مکتب سوداگری

زوال مکتب سوداگری

مبادی(اصول ) اقتصاد اسلامی

دین و اقتصاد

دشواره اصلی اقتصاد

ملاحظات روش شناختی

توزیع و عوامل تولید

تداوم بهره‌برداری و نظریه‌ی مالکیت زمین

تولید و نقش دولت

مکتب سوداگری (مرکانتیلیسم(

 از جمله عواملی که در ظهور اندیشه های نو در نظام اقتصاد سیاسی در آغاز قرن هجدهم تأثیر بسیار داشته و بی شک در آرا و اندیشه های «اسمیت» مؤثر بوده است، رواج مکتب سوداگری در قرون قبلی است . ازاین رو مطالعه این جریان در درک اندیشه های اقتصادی جدید ضروری به نظر می رسد. آنچه در ادامه می آید، گزیده ای از کتاب «تاریخ عقاید اقتصادی» نوشته دکتر فریدون تفضلی است که به بررسی تاریخی، معرفی مبانی نظری و علل زوال این مکتب می پردازد.

در قرن پانزدهم و آغاز قرن شانزدهم تغییراتی در زمینه اکتشافات بزرگ جغرافیایی و فراهم آمدن امکانات وسیع برای دستیابی به امکانات سرشار و مواد اولیه در غرب فراهم آمد. این امکانات، قلمرو روابط تجاری را توسعه داد و با بکار گرفتن پول در روابط اقتصادی و کشف ذخایر طلا در نیمکره غربی (یعنی قاره آمریکا)، حجم تجارت بین کشورهای اروپایی با خارج رو به فزونی نهاد. در این میان، نیاز به منابع مالی فراوان موجب شد تا کشورهای اروپای غربی تحصیل فلزهای گرانبها (طلا و نقره) را به عنوان «سیاست ملی» تلقی کنند. کشورهایی که فاقد معادن سرشار طلا بودند و در مستعمراتشان چنین فلزات گرانبهایی موجود نبود، برای گردآوری آنها توجه خود را به اجرای سیاستهایی معطوف ساختند که منجر به «تراز بازرگانی مثبت» شود و در این رابطه چنین میپنداشتند که هر گاه در یک کشور مقدار کالای فروخته شده در ظرف یکسال به دیگر کشورها بیشتر از مقدار کالای خریداری شده از این کشورها باشد، مازاد این دو مقدار به صورت طلا (یا ارز) به کشور وارد خواهد شد.به این ترتیب انگیزه و هدف فعالیت های اقتصادی که تا قبل از قرن پانزدهم در اروپا تابع اصول مذهبی و اخلاقی بود، تغییر کرد و به تدریج، مستقل از مدهب و اخلاق، به سوی کسب و تجارت و انباشت ثروت مادی یا فلزات گرانبها مانند طلا و نقره گرایش یافت. بنابراین نظریات مورد قبول جوامع اروپایی نظریاتی بود که در مرحله اول، نظام اقتصادی فئودالیسم را که نسبت به مظاهر اقتصاد نوین اعتنایی نداشت مطرود بداند ، در مرحله دوم «ناسیونالیسم ملی» را توسعه بخشد، در مرحله سوم طلا و نقره را به عنوان تنها منابع ثروت ملی بشناسد و در مرحله چهارم بازرگانی خارجی را مورد اهمیت قرار داده و بالاخره سیاست توسعه اقتصادی و نظامی را جلوه دهد. مکتبی که پاسخگوی این احتیاجات بود بوسیله متفکران اقتصادی آن عصر به نام مکتب سوداگری یا مرکانتیلیسم نامیده شد و طرفداران آن به نام سوداگران یا مرکانتیلیستها معروف شدند.



خرید و دانلود تحقیق درباره مکتب سوداگری