نگاهى به مقوله مدیریت دانایى محور
12 صفحه
تشکیل گروه هاى فکرى به منظور نظریه پردازى از الزامات رسیدن به هدف جنبش نرم افزارى است. خوشبختانه با سخنان رهبر معظم انقلاب درخصوص علم و لزوم توجه به نظریه پردازان، شاهد رشد مباحث مطرح شده در این زمینه و استقبال نخبگان کشور از آن هستیم. مدتى است مباحث نظرى و البته کاربردى درحوزه اقتصاد با حضور نخبگان کشور در مؤسسه عالى آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزى برگزارمى شود. تاکنون موضوع هایى چون اقتصاد و مدیریت دانایى محور، تورم، دولت الکترونیک و... در این مباحث مطرح شده است. گزارشى که مى خوانید خلاصه اى است از مباحث مطرح شده در این مؤسسه با عنوان مبانى مدیریت دانایى محور.
اساساً نوع نگاه ما به مدیریت دانایى با هرنوع نظریه یا رویکردى، باید به گونه اى باشد که در درجه اول بخواهیم نظام ادارى، سازماندهى شرکتها و در سطح کلان ساختار حکومتى را براى خدمت رسانى بهتر به شهروندان اصلاح کنیم. در دو دهه گذشته رویکردهاى متفاوتى براى دستیابى به این اهداف مطرح شده است.
در یک مرور سریع و کلى مى توان برخى از این رویکردها را ذکر کرد: رویکرد کیفیت جامع درمورد سازمان ها و شرکت ها اعم از دولتى و خصوصى که خواهان بهبود مستمر هستند یکى از این رویکردها است.
در مقابل، کشورهایى که شرایط مساعدترى داشتند تلاش کردند پله ها را یکجا طى کنند و با توجه به فرصت اندک، روند توسعه را سریعتر بگذرانند. این شیوه عمل را مهندسى مجدد مى نامند.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:37
فهرست و توضیحات:
«چکیده»
-تکنیک های مدیریت مشارکتی، مدیریت فرهنگ سازمانی
منابع انسانی سازمان
سیستم های حاکم بر سازمان
اهداف و آرمانهای سازمان
اسلام دین پیامبر اعظم برای انسانها آمده تا با قوت بالا و در عین حال با انعطاف و پا فشردن بر اصول و مبانی خود بتواند هماهنگ با جنبه های متغیر هستی آدمی به پاسخگویی شخصیت تحول پذیر و نیازهای جدید انسان در بستر زمان باشد.
در آیه 11 سوره رعد خداوند تبارک و تعالی می فرماید:
«... ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا بانفسهم» بی گمان خداوند آنچه قومی دارند دگرگون نکند مگر آنچه در دلهایشان دارند دگرگون کنند و خداوند سرنوشت قومی را از بد به نیک تغییر نمی دهد مگر آنکه آن قوم به خود آیند و حال و آینده خود را دگرگون سازند و کمر همت به تغییر محیط و حل مشکلات خویش ببندند آری سنت الهی چنین است که بخشیدن نعمت با او و از راه او آغاز می شود ولکن مقرر است از دست دادن و تباه کردن این نعمت و فرصت از اراده و عمل نادرست انسانها حاصل گردد پس تغییر و تحول آنهم با جهت مثبت و رو به بالا می تواند عامل ترقی و سعادت انسانها باشد آنهم در ید خود انسانها واقع است.
سازمانها نیز خارج از این اصول کلی نمی باشند بطور اجمالی در کالبدشکافی هر سازمانی به سه عنصر اصلی تشکیل دهنده آن می رسیم:
منابع انسانی سازمان مهمترین جزء و به مثابه روح سازمان در کالبد مادی آن تلقی می شود و سازمان بدون منابع انسانی نمی تواند وجود خارجی داشته باشد گرچه تئوریهائی مبنی بر حاکمیت سیستم ها بر سازمان و رقیق کردن نقش منابع انسانی مطرح و لکن عملیاتی کردن آن با مشکلاتی مواجه بوده است.
منابع انسانی در سازمانها عموماً در قالب هرمی قابل تعریف است که این هرم دارای راس و پایه ای می باشد راس هرم و قسمت میانی آن را مدیران تشکیل می دهند که اعم از مدیران عالی، ارشد، میانی و سرپرستان را شامل می شود و قسمت بن و پایه هر سازمان که شامل بدنه و نقطه اتکاء سازمان کارکنان و مجموعه کارشناسی می باشد.
الف- مدیر ارشد و عالی
ب-مدیران میانی و سرپرستان
ج-کارکنان
مدیر راس سازمان و راهبردی اداره را عهده دار است در تعریف مدیریت گفته می شود مدیر کسی است اداره کننده تعدادی از کارکنان است و هنر اداره کردن و انجام کارها بواسطه دیگران (کارکنان) نوعی کار مدیریتی است این موضوع بحث های متعدد و نظریه پردازیهای عدیده ای را در بر داشته که خارج از فرصت این جمعبندی می باشد لذا اشاره ای گذرا به نهضت بزرگ و عمیق اداری اواخر قرن 19 و به دنبال آن طرح نظریه ها و پایه گذاری مکتب مدیریت علمی اهمیت دارد علاوه بر نهضت مربوطه انقلاب دیگری نیز در زمینه مدیریت صنعتی در صنایع و موسسات خصوصی آمریکا تحقق یافت. این انقلاب یا تحول عظیم در تئوریهای مدیریت و روش ها و سیستم های اداری محصول تیلوریسم (Tylorism) بود که با عنوان مکتب مدیریت علمی در ابتدا بین سازمانهای خصوصی ظاهر گشت لاکن اداره امور دولتی و مدیریت عمومی را دستخوش تحولی شگرف ساخت و تا امروز که هزاران ایده و نظریه در این خصوص ارائه گردیده و هر روزه دیدگاههای جدید و نو متناسب با شرایط مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد و سیر تحولی را طی کرده که این تحول و تکامل ادامه خواهد داشت و اینک مکاتب مدیریت با ورود به عرصه «سیستم» دومین عنصر تشکیل دهنده هر سازمان به مفاهیم جدیدی راه یافته اند و سیستم دو اصل اساسی بقای مکاتب مدیریت علمی را ارائه داد
اصل اول) انعطاف پذیری سیستم
اصل دوم) انطباق پذیری سیستم
در رویکرد سیستمی احتیاج به یک دیدگاه وسیع است به ما می آموزد که به شکل و پدیده بعنوان یک کلیت نگاه کنیم این نگرش یک طرز تفکر است و از طرف دیگر روش برخورد با مسئله است سیستم بصورت یک کل نگریسته می شود و بر اجزای آن با توجه به نقشی که در کل دارند و یا با توجه به هدف کل سیستم نگاه می شود، سیستم مجموعه ای از اجزاء وابسته که بعلت این وابستگی حاکم بر اجزای خود یک کلیت جدید را احراز کرده و از نظم سازمانی در جهت تحقق اهداف معینی که دلیل وجودی آن است پیروی و فعالیت می کند. مفاهیمی چون اجزاء، مجموعه، ورودی، خروجی، فرآیند، محیط، منابع در سیستم و مکاتب سیستمی همیشه بحث و گفتگو می شود و با این روند مکاتب مدیریت تبدیل به تکنیک های مدیریت شده و بقای سازمانها را کمک می کند. تکنیک هائی از قبیل
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 42
فهرست مطالب:
تفاوت جو سازمانی و فرهنگ سازمان:
نظریه های جو سازمانی :
ابعاد جو سازمانی
مقدمهتاکنون با مفاهیمی نظیر سازمان و فرهنگ سازمانی آشنا شدهایم اکنون میخواهیم ببا مبحث جدیدی بنام جو سا زمانی اشنا شویم . زمانی که صحبت از جو می شود تصوری از جو کرده زمین که ما را همچون هاله ای در بر گرفته به اذهان متبادر می گردد.
در گفتگو های روزانه بین همکاران واژه هایی نظیر جو متشنج فلان اجتماع یا جو مسموم فلان گروه و یا جو بد حاکم در فلان اداره یا کلانتری کرارا بکار برده می شود.
از نظر لغوی کلمه جو عبارت است از اطراف و یا انچه که بر چیز دیگری احاطه دارد(فضا ما بین زمین وهوا اسمان)
گرچه مفهوم جو سازمان به طور گسترده مورد مطالعه قرار گرفته است اما توافق کلی برای مفهوم و سازه ان وجود ندارد در هر صورت معنای جو سازمان هر انچه که باشد می توان به ان چیزی اشاره نمود که اطراف سازمان را در بر گرفته است بطور مشروح راجع به ان بحث خواهیم نمود.
تعریف:
بطور کلی مفهوم جو سازمان به عنوان یک استعاره مجازی که معرف یک یا چند ویژگی متمایز سازمانی است بکار برده می شود.
نوانکر: جورا به عنوان احساس مشترک حوزه فرهنگ خرده فرهنگهای گروهی
یا زندگی تعاملی سازمان تلقی مینماید.
کمپل: جو سازمانی را شیوه برخورد سازمان با اعضا و در نتیجه جو را شخصیت سازمان فرض کرده است.
ریچارد واشنایدر: معتقد هستند که جو سازمانی به دیدگاههای سازمانی و اقدامات و روشهای رسمی و غیر رسمی اطلاق می گردد.
هالپین و کرافت: در تعریف جو سازمانی میگویند ویژگی درونی که یک سازمان را از سازمان دیگر متمایز ساخته و روی رفتار افراد ان تاثیر می گذارد.
موران ولکوین:جو سازمانی را ویژگی نسبتا با دوامی از سازمان میدانند که موجب تمایزان سازمان از سایر سازمانها میشود
کتاب مدیریت عمومی
تالیف دکتر سید مهدی الوانی
منبع ارشد رشته مدیریت دانشگاه پیام نور
شامل 245 صفحه کتاب با فرمت pdf
طبق لیست حذفیات از ابتدای کتاب تا صفحه 245 باید مطالعه شود.
دوست عزیز : پاور حاضر رو جایی جستجو نکن چون نیست.شما فقط میتونی اون رو از همینجا دریافت کنی.دانلود کن مطالعاتی روش انجام بده با خیال راحت و بدون استرس برو برای ارائه.
صادرات در علم اقتصاد به فروش کالا از نقطه ای به نقطه دیگر،مخصوصا از کشوری به کشوری دیگر می گویند.
انواع صادرات:
صادرات قطعی:خارج کردن کالا از قلمرو گمرکی به منظور فروش،استفاده یا مصرف در خارج
صادرات موقت:خارج کردن کالا از قلمرو گمرکی کشور به منظور عرضه و نمایش در نمایشگاههای فرآوری در خارج از قلمرو گمرکی و بازگرداندن آن به داخل قلمرو گمرکی
صادرات قطعی در حجم تجاری:آنچه به تشخیص گمرک به خارج از کشور برده می شود باید تشریفات صادرات قطعی تجاری روی آن انجام شود.