لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:22
فهرست مطالب:
مقدمه.................................................................................................................................... 1
بخش اول: نقش علم و صنعت در جامعه ی اسلام....................................................................... 3
نقش علوم طبیعی در خداشناسی............................................................................ 4
نقش علوم طبیعی در قوام و اعتلای جامعه ی اسلامی..................................................... 5
بخش دوم: شناخت طبیعت از نظر قرآن کریم............................................................. 7
هدف طبیعت شناسی........................................................................................ 7
امکان شناخت طبیعی........................................................................................ 7
مسائل مهم طبیعت شناسی................................................................................... 7
مجاری شناخت طبیعت...................................................................................... 9
مراتب شناخت طبیعت...................................................................................... 13
آفات شناخت............................................................................................... 15
اصول راهنما در شناخت طبیعت........................................................................... 18
جمع بندی................................................................................................... 21
منابع.................................................................................................................................... 22
«مقدمه»
به علت پیشرفت علم و فناوری در غرب در دویست سال گذشته مسأله جایگاه علوم طبیعت (علوم فیزیکی و زیستی) در قرآن در یکصد سال گذشته همواره مورد بحث فضلای مسلمان بوده است.
این دیدگاه ها را می توان از لحاظ موضع گیری نسبت به علوم تجربی رایج به سه گروه تقسیم کرد:
1- گروهی اصالت را به معارف اسلامی داده اند و برای علوم جدید شأنی قائل نیستند و یا با آنها مخالفند. که عده ای علوم فیزیکی و طبیعی جدید را در تعارض با اسلام می بینند.
2- گروهی علوم طبیعت را یک فعالیت بشری تلقی کرده اند و برای دین شأنی در شناخت طبیعی قائل نیستند. اینها می گویند علوم طبیعت مربوط به عقل بشری است و نیازی به توصیه های دین در این خصوص نیست.
3- بعضی از فضلای مسلمان برآنند که علم توصیه شده در قرآن هم شامل معارف خاصّ دینی است و هم شامل علوم طبیعت.
رواج بینش گروه اول به عدم رشد علوم طبیعت در جوامع اسلامی منجر شده و رواج بینش گروه دوم به علم زدگی و دوری از علم و حکمت و ارزش های اخلاقی منجر گشته است.
تصور اسلامی علم
در اسلام احادیث زیادی در مورد ارزش و اهمیت علم و سواد آموزی از طرف رسول خدا و ائمه اطهار ( ع ) بیان شده است ، همانند حدیث معروف « طلب العلم فرضة علی کل مسلم » فراگرفتن دانش بر هر مسلمانی واجب است .
از آیات و روایات مختلف چنین استنباط می شود :
در بسیاری از آیات و روایات علم به صورت مطلق مطرح شده است ، همانند « بگو آیا دانایان با نادانان برابرند » ( زمره ، 9 ) بعضی منظور از علم را تنها اصول عقاید و احکام شرعی عنوان نکرده و بلکه گسترده تر از آن می دانند ( نمل ، 16-15 ) علم مورد نظر اسلام منحصر به علم شرایع و احکام حلال و حرام نیست ، بلکه میراث گرانبهایی که دانشمندان مسلمان چند قرن اول هجری باقی گزارده انند .کنار گذاشتن علوم دیگر و بکار گرفتن علومی که برای حفظ کیان و رفع نیازهای جامعه مفید باشد نیز کار درستی نیست .هاله (Aura)کلمهای لاتین به معنای هوایی که به آرامی حرکت میکند، نفخه، رایحه، نور و یا تابش نور و هاله است. هاله خود حوزه انرژی است، مانند هالهای که بدن را احاطه کرده و در آن نفوذ میکند. (بارون رایش باخ) آن را “پوشش شفاف مغناطیسی” مینامد. هاله شامل هفت نوع، متعلق به هفت بدن از جنس انرژی ظریف است"همچنین خواهیدخواند"
چاکراچیست؟
ارتباط چاکراوهاله؟
رنگهای هاله ها؟
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:22
تعریف فطرت
سخن ابن اثیر
سخن ابن عباس
کلام مرحوم شیخ عباس قمی
کلمه " فطرت "
آیا دین فطری است؟
کسانی که به زبان عربی آشنا هستند میدانند که وزن " فعلة " دلالت بر
نوع یعنی گونه میکند . " جلسة " یعنی نشستن ، و " جلسة " یعنی نوع
خاصی از نشستن . " جلست جلسة زید " یعنی نشستم به گونه نشستن زید ،
همانگونه که زید مینشیند نشستم . ابن مالک در " الفیه " میگوید: و فعلة لمره کجلسة و فعلة لهیئة کجلسة چنانکه گفتیم در قرآن ، لغت " فطرت " در مورد انسان و رابطه او با دین آمده است : « فطره الله التی فطر الناس علیها »یعنی آن گونه خاص
از آفرینش که ما به انسان دادهایم ، یعنی انسان به گونهای خاص آفریده
شده است . این کلمهای که امروز میگویند " ویژگیهای انسان " ، اگر ما
برای انسان یک سلسله ویژگیها در اصل خلقت قائل باشیم ، مفهوم فطرت را
میدهد . فطرت انسان یعنی ویژگیهایی در اصل خلقت و آفرینش انسان .
سخن ابن اثیر
یکی از کتب معتبری که در لغات حدیث نوشته شده است کتابی است به
نام النهایة از ابن اثیر که تا حد زیادی معروف است و چون میخواهیم از
مدارک معتبر شاهد آورده باشیم از این کتاب نقل میکنیم:
(1) همچنان که در لغات قرآن " مفردات " راغب کتاب بسیار نفیسی است . راغب لغات قرآن را خیلی خوب ریشه شکافی کرده است و ابن اثیر لغات حدیث را ابن اثیر در النهایه به مناسبت ، آن حدیث معروف را نقل میکند که (( کل مولود یولد علی الفطره ))...
( 2 ) (هر مولودی بر فطرت اسلامیه متولد میشود لکن پدران او )یعنی عوامل خارجی او را منحرف میکنند ، یهودی یا نصرانی یا مجوسیاش میکنند ، که درباره این حدیث بعد بحث میکنیم . چون این حدیث را نقل کرده ، کلمه " فطرت " را معنی کرده است الفطر : الابتداء والاختراع . " فطر " یعنی ابتدا و اختراع ، یعنی خلقت ابتدایی
مقصود از خلقت ابتدایی که ابداع هم احیانا به آن میگویند خلقت غیر
تقلیدی است . کار خدا فطر است ، اختراع است ولی کار بشر معمولا تقلید
است ، حتی در اختراعی هم که بشر میکند عناصر تقلید وجود دارد ، یعنی چه ؟
کارهای بشر تقلید از طبیعت است ، یعنی قبلا طبیعتی وجود دارد و بشر آن
را الگو قرار میدهد و بر اساس آن نقاشی میکند ، صناعی میکند ، مجسمه
سازی میکند . بشر احیانا اختراع و ابتکار هم میکند و قدرت بر اختراع و
ابتکار هم دارد ، ولی مایههای اصلی اختراع و ابتکار بشر باز خود طبیعت است یعنی از طبیعت الگو میگیرد)در معارف اسلامی در نهج البلاغه و غیر آن روی این قضیه زیاد تکیه شده است و قهرا همینطور هم است ) اما خدا کار خودش را از یک صنع دیگری تقلید نکرده ، چون هر چه هست صنع اوست و مقدم بر صنع او چیزی نیست (
پس کلمه " فطر " مساوی با ابتداء و اختراع است ، یعنی عملی که از
روی چیز دیگری تقلید نشده است بعد میگوید : والفطره : الحالة منه کالجلسة والرکبة فطرت یعنی حالت خاص و نوع خاصی از آفرینش ، مثل لغت " جلسة " و " رکبة " که به معنی نوع خاصی نشستن و نوع خاصی ایستادن است .والمعنی انه یولد
علی نوع من الجبلة والطبع المتهیی لقبول الدین فلو ترک علیها لاستمر علی
لزومها . یعنی انسان به نوعی از جبلت و سرشت و طبیعت آفریده شده است
که برای پذیرش دین آمادگی دارد و اگر به حال خود و به حال طبیعی رها شود
همان راه را انتخاب میکند مگر اینکه عوامل خارجی و قسری او را از راهش
منحرف کرده باشد. بعد ابن اثیر میگوید در حدیث ، لغت " فطرت " مکرر آمده است . مثلا در حدیثی از پیغمبر اکرم که ابن اثیر ابتدای حدیث را نیاورده آمده است
((علی غیر فطره محمد )) یعنی (( علی غیر دین محمد ))یعنی در
اینجا به جای کلمه ((دین))خود کلمه (( فطرت )) آمده است .
فرمت فایل:word
تعداد صفحات:130
چکیدة تحقیق:
در این پژوهش به منظور مطالعه میزان اضطراب در تیپ شخصیتی A و B، 20 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه تربیت معلم تهران (10 نفر تیپ شخصیتی A و 10 نفر تیپ شخصیتی B) را با کمک مقیاس تیپشناسی شخصیت A و B اسپنسر رانوس (که دارای 25 سؤال به صورت بلی- خیر - نمیدانم) و نیز براساس آزمون اضطرابسنج کتل مورد بررسی قرار گرفتند.
مطابق اغلب یافتههای مطالعاتی پیشین، یافتههای پژوهش حاضر نشان میدهند که در کل آزمودنیهای تیپ شخصیتی A اضطراب بالاتری را از افراد تیپ شخصیتی B تجربه میکنند (با اختلاف میانگین = 8/2)
همچنین برحسب نتایج آزمون تحلیل آماری t استودنت در درجه آزادی 18 = d.f و در سطح 05/0 = در جهت بررسی فرضیه 2 سویة تحقیق «که بین میزان اضطراب تیپ شخصیتی A و B تفاوت معنیداری وجود دارد»، یافتهها بیانگر تفاوت معنیداری بین میزان اضطراب در 2 تیپ شخصیتی A و B میباشند که این یافتهها در این پژوهش با یافتهها و نتایج تحقیقات مشابه (نظیر تحقیقات فریدمن و روزنمن (1974) یا تحقیقات پرایس (1983)) هماهنگی قابل ملاحظهای را نشان میدهند.
فصــل اول
- مقدمه
- بیان مسأله
- ضرورت و اهمیت تحقیق
- فرضیات یا سؤالات تحقیق
- روش تحقیق
- جامعه پژوهش و حجم نمونه
- تعریف واژهها و اصطلاحات: تعریف نظری و تعریف عملیاتی
مقدمه:
با توجه به ویژگیها و تفاوتهایی که قرون و اعصار با یکدیگر دارند، قرن 17 قرن تنویر افکار و قرن 18 عصر منطق، قرن 19، قرن ترقی و پیشرفت، قرن 20 عصر اضطراب نامیده میشود. با غلبه بر بیماریهای جسمی که سالها سرنوشت بشر را در اختیار داشته و بشر هر روز بیش از پیش به تأثیر عوامل روانی در سعادت خوا واقف میگردد.
استان متمدن دیگر قربانی قطعی بیماریهای همهگیر نمیشود طاعون جای خود را به گروهی از بیماریهای روانی از قبیل: تشویش، احساس ناامنی، فریبکاری و تردید داده است.
در اطراف نامردم محنت زده و ناخشنود و مضطربی که نیروی فکری خود را از دست داده و قادر به حل مسائل زندگی خود نیستند، بسیارند. شگفتاند که ناراحتیهای روانی بی شاز جمیع اختلالات جسمی دیگر سلامت بشر را تهدید میکند. گاهی این اضطراب به طور نا گهانی و زمانی به طور تدریجی ظاهر میشود و زمانی در حد چند ساعت است، اما صرفنظر از چگونگی بروز شدت و حدت آن اضطراب آن اساس و بنیادی است که کمتر کسی با آن بیگانه است. فرد، بیپناه و درمانده است و نمیتواند معنیای برای این حالت عاطفی بیابد اما وقتی این وهلهها و مرا حل اضطراب ظاهرو تکرار میشوند پابرجا میماند (دادستان، پریرخ، 1379).
با آنکه اضطراب و ناسازگاری در تمدن و فرهنگ کنونی که بسیار توسعه یافته، معهذا مواردی در روزنامهها و نمایشنامهها به چشم میخورد، مانند آنهایی که در تاریخ یا ادبیات دیده میشود، نمونههای افراطی هستند و نمونه ناسازگاریهایی که اطراف ما را رگفتهاند، بسیار ملایمتر از نمونههای فوق هستند و بیشتر به صورت ناتوانی در حل و مقاله با مشکلات و مسائل اجتماعی است، تا اختلالات جدی و سخت روانی (بیرجندی، پروین، 1378).
اضطراب مسألهای است که با ویژگیهای شخصیتی افراد ارتباط نزدیکی دارد. این مسأله نشان میدهد که عواملی وجود دارند که ارتباط بین استرس و بیماری را تحلیل یا تشدید میکند. در شرایط استرسزا، برخی عوامل در نقش متغیرهای مداخلهگر ظاهر میشوند، این عوامل عبارتند از:
- شخصیت افراد
- مهارتهای زندگی در مقابله با مسائل و بحرانها
- انگیزه در تجارب گذشته
ثابت شده است که هیجانهای مثبت، مانند خوشبینی، خوشطبعی، خلق شاد میتواند باعث حفظ سلامتی و افزایش طول عمر شوند (هافمن)[1].
البته در هزاران سال پیش، یعنی در دوران باستان، بقراط بررسی تأثیر شخصیت افراد در بیماریها را مورد بررسی قرار داده بود. و پایههای شخصیت را به 4 گروه سوداوی، صفراوی، بلغی، دموی تقسیم کرده بود و تصویر بر این بود که غلبه یکی از این عوامل در شخص باعث بوجود آمدن خلق و خوی خاصی میشود. و افراط و فزونی در یکی از آنها باعث بروز بیماری، مثلاً فزونی رد سودا باعی بروز شخصیت مالیخولیایی میشود که در نتیجة آن افسردگی و بیماری جسمی وابسته به آن حادث میشوند. (پایاننامه، تربیت مقطع تهران، 1379).
همانطور که ذکر شد، یکی از مؤلفههای مؤثر دیگر بر واکنش افراد در برابر هیجانها و از جمله فشارهای زندگی و اضطراب، مسئله ویژگی تعصبهای شخصیتی و الگوهای رفتاری خاصاند که برای اولین بار فریدمن و روزنمن[2]به سال 1974 پس از سالها تحقیق و مطالعه بر روی بیماران قلبی به این نتیجه رسیدند که بسیاری از افراد به عنوان تیپهای شخصیتی A، نامگذاری شدند که دارای ویژگیهای خاصی میباشند که آنها را از افرادی که این ویژگیها را ندا رند و از لحاظ سازگاری و مقابله با اضطراب و فشارهای زندگی، متمایز میکند در این پژوهش به بررسی میزان اضطراب این افراد و مقایسة آن با افرادی که دارای این ویژگیها میباشند پرداخته شده است و در پایان باید اذعان داشت که این تحقیق و تحقیقات مشابه این پروژه میتواند در صحت و سقم نظریات متعدد و مرتبط، به دانشمندان این حوزه مساعدت نموده و افرادی را که دارای این ویژگی هستند، بخصوص افراد با تیپ شخصیتی A، که میزان اضطراب بالاتری را تجربه میکنند،در جهت شناخت تیپ شخصیتی خود و نیز کوششی در راستای کاهش میزان اضطراب خود مساعدت نماید.
در این پژوهش تلاش شد تا رابطه میزان اضطراب در تیپهای شخصیتی A و B بررسی کند و سپس در پایان پیشنهاداتی جهت سلامت روان این افراد ارائه میگردد.
بیان مسأله:
آیدون[3]، عصر حاضر را دوران اضطراب نامیده است و پیچیدگیهای جاری تمدن، سرعت تغییرات و بیتوجهی به مذهب و ارزشهای خانوادگی برای افراد و اجتماع، تعارضها و اضطرابهای تازهای را بوجود آوردهاند (پورافکاری، نصرتا…، 1371)
اضطراب یک هیجان طبیعی است که درجه متوسط آن میتواند بسبب افزایش دادن میزان گوش بزنگی نیروی مفیدی به شمار آید. ولی درجات زیاد آن کارایی را کاهش میدهد و مانعی در عملکرد سالم به حساب میآید. از طرفی رابطه بین استرس و شخصیت افراد هم تاریخ مدون و کوتاهی دارد. اما در واقع دارای قدمتی بسیار طولانی است. یعنی تجربةمیزان اضطراب تا حدود زیادی به شخصیت افراد بستگی دارد. امروزه هیچ شکی وجود ندارد که استرس روانشناختی شدیداً با برخی بیماریها مرتبط است و شواهد گوناگونی نشان دادهاند که احتمال بیماری و فرسودگی با با لا رفتن استرس زندگی بالا میرود. (فریدمن، بوت و کولی 1987)[4] (پایاننامه، تربیت معلم تهران، 1379)
همچنین طبق تحقیقات انجام شده، این مسئله روشن است که بین برخی خصوصیات شخصیتی و واکنش در برابر موقعیتها، رابطه وجود دارد و هر شخصیتی خلق و خوی خاصی را ایجاد کرده و واکنش در برابر موقعیتها و سختیها را متفاوت میکند. لذا افرادی که در برخورد با شرایط مختلف، این خلق و خوها در آنجا به صورت پایدار درآمده و جزء شخصیت آنها شده و اگر آنها در برخورد با فشارهای زندگی، مهارت کمتری هم داشته باشند، در نتیجه ابتلا به بیمارهای جسمی و روحی در آنها به فراوانی دیده میشود، از جمله بیماریهای قلبی و سرطانها و امثال آنها. این افراد همان افراد تیپ A میباشند. که فریدمن اولین فردی است که این ویژگیها را شناسایی کرد و او برنامه متعلق را برای کاهش جنبههای فشارزای الگوی رفتاری A بوجود آورده است (ترجمة لدیور، پروین، جوادی، 1381)
این پژوهش، درصدد پاسخگویی به این سؤالات میباشد:
1- با توجه به اینکه اضطراب یکی از اختلالات مهم روانی است که وجود آن در انسان مشکلات متعددی را در روند زندگی سالم ایجاد میکند، لذا تلاش برای شناخت عوامل مؤثر و طرقی در جهت رفع آن، و ایجاد مقاومت در برابر استرسها و کشمکشهای روانی و یأس و نا کامی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
2- دستیابی به اینکه
[1] - Hafman
[2] - Feridman and Rosenman
[3] - Aydon
[4] - Friedman and Booth-Kewely